سایر منابع:
سایر خبرها
چطور یک غول جنگلی، محبوب کودکان شد؟
و دیدم گروفالو کاملا با ریتم شعرها جور درمی آید. داستان را به ناشر سپردم و آن ها یک سال روی آن فکر کردند. داشتم به این نتیجه می رسیدم که اثرم هرگز نور خورشید را نخواهد دید اما یک روز همسرم گفت: ببین، این خیلی خوب است. چرا داستانت را برای اَکسل نمی فرستی؟ بنابراین همین کار را کردم. با این که تقریبا او را نمی شناختم، او اولین کتاب مرا تصویرگری کرد. اما فقط او را یک یا دو بار دیده بودم ...
در مراکز سقط جنین غیرقانونی چه می گذرد؟
. داخل اتاق از لای در معلوم است و بی نهایت همه چیز تمیز و به قاعده به چشم می آید. تخت مراقبت پزشکی، دستگاه هایی که اسمشان را نمی دانم، همه چیز هست و به قول خانم دکتر با یک چشم بر هم زدن، خلاص و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. زن صورتش ملتهب است و محکم دست های مرد را گرفته. موهای مشکی اش را داخل روسری می کند و زیر لب چیزهایی می گوید که مرد را عصبانی می کند. مرد از در بیرون می رود و ...
حرفهای زنی که به خاطر رابطه اش با یک جوان، شوهر خود را کشت
مورد علاقه ام. چطور با او آشنا شدی؟ داستانش طولانیه. اشکال نداره،تعریف کن. سه سال قبل با اکبر، همسرم ازدواج کردم. او مرد خوبی بود، اما یک اشکال بزرگ داشت. به کارش بیشتر از من اهمیت می داد. صبح ساعت 8 صبح به مغازه می رفت و تا ساعت 11 شب آنجا بود. وقتی هم به خانه می آمد شامش را می خورد و می خوابید.از نظر مالی چیزی کم نداشتم، اما از نظر عاطفی در زندگی با مشکل ...
اغفال زن مطلقه توسط مرد شیطان صفت
به گزارش جام نیوز به نقل از خراسان، زن جوان در حالی که پرونده شکایت خود از راننده پراید را روی میز مشاور می گذاشت به کارشناس اجتماعی کلانتری گلشهر مشهد گفت: همسر اولم به موادمخدر آلوده بود و زمانی که خمار می شد دیگر من و دختر 3 ساله ام امنیت جانی نداشتیم. با هر بدبختی بود از او طلاق گرفتم و با فروش لوازم باارزش، پول رهن خانه ای را فراهم کردم تا حداقل سرپناهی داشته باشم چرا که به دلیل ...
پای درد دل جانباز 70 درصد سردشتی/وقتی مردم را با کیسه های پلاستیکی نجات می دهد و خود می سوزد
و اعصاب از دست می دهد و این بار تک و تنها برای فرزندانش حکم همه کس و کارانش را بازی می کند. کاک رحمان می گوید آن روزها جوان بودم و روحیه ورزشی داشتم. با دست اشاره می کند. مشغول پاک کردن سبزی ها و بیرون آوردن کلم از داخل پلاستیک هایشان بودم که ناگهان هواپیماهای عراقی روی آسمان شهر ظاهر شدن و به سمت گرده سور رفتن و دوباره آمدن اما این بار به سرعت بمبهایی به چهار نقطه پرازدحام شهر که انگار ...
زن مچ دخترش را هنگام برقراری رابطه غیراخلاقی در خانه گرفت
های من نیز برای انتخاب راه درست زندگی هیچ تأثیری در آن ها نداشت. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که امروز وقتی از سر کار به خانه بازگشتم، احساس کردم فرد غریبه ای در منزل حضور دارد، به آرامی وارد منزل شدم، اما دوست داشتم زمین دهان باز کند و مرا ببلعد، از آن چه می دیدم، شرم داشتم. دخترم با وضعیت زننده ای کنار جوان غریبه ای ایستاده بود. آن لحظه فقط به آبرویم فکر می کردم، به همین خاطر ...
فرهنگ در رسانه
مثمرثمر باشد پس قرار نیست لشکرکشی کنیم. اصرار دارم ایوبی به کن برود او در عین حال خاطرنشان کرد: امسال با توجه به حضور یک فیلم کوتاه، دو فیلم سینمایی (وارونگی و فروشنده) و حضور یک داور ایرانی در بخش اصلی، سال استثنایی برای سینمای ایران خواهد بود و به همین دلیل من اصرار کردم که آقای دکتر ایوبی به عنوان مسوول سینمایی به کن بروند چون به نظرم فروشنده به عنوان یکی از فیلم های بخش ...
حمله با راکت به میز تنیس ریو
.... بعد از آن بود که به طور حرفه ای وارد این رشته و سپس وارد تیم ملی شدم. به غیر از ورزش تنیس روی میز، آیا به رشته دیگری هم علاقه مند بودید؟ من در کل رشته های راکتی را دوست دارم و رشته های رزمی را اصلاً دوست ندارم و مطمئن هستم که وارد رشته های رزمی نمی شدم. اما رشته والیبال را خیلی دوست دارم. آیا در این رشته الگویی هم داشتید؟ شخص خاصی را نمی توانم به عنوان الگو نام ببرم اما ...
سرگذشت جانباز و آزاده دفاع مقدس، سید حمیدرضا میرمحمد صادقی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از ندای اصفهان، سید حمیدرضا میر محمد صادقی در سال 1348 در شهر اصفهان متولد شد. او از کودکی بی قرار و پرجنب و جوش بوده. در سال 1357 به خدمت سربازی رفت و پایان این دوران مصادف با زمان انقلاب اسلامی بود. در سن 32 سالگی پس از بازگشت از اسارت ازدواج کرد و ثمره ازدواج او 2 دختر است. سید حمیدرضا در زمان انقلاب اسلامی بسیار فعال و محل استقرار و ...
از ماجرای یک کلیپ تا پیوستن به لشگر فاطمیون/ انا شیعه علی بن ابی طالب ؛ پاسخ اولین شهید مدافع حرم به ...
کردم که آسوده می تواند راهی سفر شود. من می دانستم اگر نه بگویم روز قیامت روی رویارویی با ائمه اطهار (ع) را ندارم. و حال، نحوه خداحافظی پسر با مادر؟ روز بیست و پنجم فروردین ماه شد. ساعت 2 و 20 دقیقه حسن با عجله به خانه آمد؛ شال عزا، لباس مشکی و یک دست لباس از من خواست؛ کوله بار سفر ابدی اش را بست. از زیر قرآن که رد شد دلم لرزید؛ بدون خداحافظی به سمت در رفت؛ صدا کردم: حسن، حسن ...
ناگفته هایی از شکنجه گاه هولناک پدر جنایتکار
هیچ چیزی نبود: یادم نمی آید که از بچگی تا به حال وجود پدرم به زندگی ام آرامش داده باشد. از همان کودکی همیشه فریاد بود و بددهنی و ضرب و شتم. حتی آثار زخم و بخیه روی صورتم هم در 5 ماهگی به خاطر کتک های پدرم ایجاد شده است. حالا هم که بعد از این حادثه و داغ برادرم یک بار از زندان با من تماس گرفت چیزی جز تهدید نبود و باز هم فقط سعی داشت وحشت به دل من بیندازد. دختر نوجوان با این شرایط هنوز نمی داند در ...
بختیاری زاده: ما هم دوست داریم در بنیاد دیزل بازی کنیم!/چرا باید با اسلحه مقابل هتل ما بیایند
آمده اند و عکس تمام صفحه رنگی از آنها می زنند. ما مهمان نوازیم و قدمشان روی چشم اما یک عکس سه در چهار از ویسی نزدید. تیتر تمام نشریات ما خانم و دختر برانکو شده اند. بختیاری زاده در ادامه یاد آور شد: پنج برادر بودیم که در همه رده های ورزشی بازی کردیم. مادر پیر ما دوست داشت در یک بازی دو دقیقه به ورزشگاه بیاید ورزشگاه تا یک دقیقه بازی ببیند نگذاشتند اما اکنون همه عالم در تهران بسیج شدند تا ...
دلیل جدایی بهروز بقایی از خندوانه چیست؟
خودم در آینده برنامه ای برای گروه کودک و نوجوان در شبکه دو سیما خواهم داشت در سری جدید خندوانه حضور ندارم. بقایی در مورد اولین کار خود با رامبد جوان توضیح داد: اولین همکاری من با رامبد در افتتاحیه شبکه پنج سیما بود. برنامه ای با نام نوعی دیگر که رامبد جوان برای اولین بار در آنجا به هنرنمایی درصحنه پرداخت. من هم بعد از مدتی تاخیر کار مجددم را با رامبد جوان داشتم به گونه ای دیگر با رامبد ...
ییلاق خدمات و قشلاق مشکلات در کوچ عشایر
دمیرچی لو و حاجی نجف عشایر مغان که با برپایی و تزیین آلاچیق بزرگی برای معرفی زندگی عشایر در جشنواره تلاش می کرد گفت: کوچ جزو فرهنگ و سنت ماست و پیران و کهنسالان ما به علت ناتوانی در تحمل مشکلات کوچ به طور معمول در ییلاق ها می مانند و جوان ترها بار زحمت کوچ را بر دوش می کشند. وی افزود: متاسفانه در تعلیف احشام در مراتع با مقابله ماموران منابع طبیعی مواجه هستیم و دولت اراضی وسیعی را که از نسل های ...
بهروز مرا فریب داد
.... با دیدار بهروز، علاقه من به او چند برابر شد و اگر قبلا روزی یک ساعت چت می کردیم بعد از آن روزی چهار، پنج ساعت چت می کردیم و تماس تلفنی داشتیم. بعد از آن دیدار چند بار دیگر نیز بهروز به اصفهان آمد و او را دیدم تا این که یک روز به من گفت برای مشکلات کارخانه اش به 40 میلیون تومان پول نیاز دارد و به محض دریافت وامش آن مبلغ را به من باز می گرداند. من که علاقه زیادی به بهروز داشتم از این ...
چشمان نابینایی که 34 سال هنوز با خاطرات آن دوران بینا است
مخصوصاً برای نسل امروز برای نسل های آینده، مسئولان بیش تر از این ها باید کار فرهنگی انجام دهند تا جوانان نسل امروز بافرهنگ دفاع مقدس بیگانه نشوندچرا که این انقلاب آسان به دست نیامده، آسان از دست رود. این آزاده جانباز،یک چشم آن نابینا و چشم دیگرش 15 درصد دید دارد ، او بعد از آزادیش در 4 تیر 68 ازدواج کرده و حاصل این ازدواج 3 فرزند یک پسر و دو دختر است و حدود 19 سال در آموزش و پرورش ...
صداقت و وجدان بهترین صفت برای پیشرفت در کار است/ پرسپولیسی دوآتیشه هستم
بیرون تهیه کردید؟ خودمون پختیم حاصل این ازدواج؟ دو پسر و دو دختر خداوند به ما عنایت کرد. ارتباط شما با ورزش چگونه است؟ برادر بزرگ ما بوکسور بود و به همین دلیل همیشه یک کیسه بوکس در منزل ما نصب بود و همه برادران با این ورزش در منزل به جان هم می افتادیم. ورزشی که خودم انجام می دادم فوتبال بود و علاقه زیادی به ورزش فوتبال دارم پرسپولیسی هستید یا استقلالی؟ ...
واکنش خانم بازیگر به عمل های جراحی زیبایی
آشنایان بودند و به خواستگاری ام آمدند. شکرخدا خوب زندگی کرده ایم و من الان یک پسر 37ساله به نام طوفان دارم. طوفان ازدواج کرده و من الان یک نوه در راه دارم! پس باید پیشاپیش به شما تبریک بگوییم. در تربیت فرزند چه چیزهایی برای شما مهم بود؟ همیشه این نکته تاکید داشتم که محیط خانه را امن و آرام نگاه دارم تا فرزندم بتواند در یک فضای پراحترام و به دور از هرنوع دعوا و خشونت بزرگ شود ...
زندگی اعیانی با پول های قرضی
که این مرد تا این اندازه فریبکار باشد. همیشه از این نوع زندگی متنفر بودم. بی پولی برای من یک کابوس وحشتناک است. برای همین دیگر نمی خواهم او را ببینم. در این لحظه مرد جوان نیز با صدایی غمگین به قاضی گفت: آقای قاضی عشق من به نازنین آن قدر زیاد بود که دست به چنین کاری زدم. قبول دارم که اشتباه کردم، ولی نمی توانستم دوری نازنین را تحمل کنم. الان هم از فکر جدایی با او دیوانه می شوم. برای همین به شما التماس می کنم همسرم را از جدایی منصرف کنید. در پایان قاضی سعی می کند این زن را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار او را می بیند، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول می کند. ...
ترس در این ورزش یعنی مرگ+عکس
...، دلیل بر نامناسب بودن رشته کونگ فو نیست، کونگ فو چیزی به من ارائه نداده است. من هم هیچ وقت کنترل نداشتم و در رشته پایین تنه بودم ولی بالا تنه را هدف قرار می دادم. در شروع ورزشم سن و سال خیلی کمی داشتم. مربی به پدرم می گفت که این بچه خیلی جنگنده است. بعد از مدتی پیش یکی از دوستان پدرم به باشگاهی رفتم که به اسم کونگ فو به من کیک بوکس آموزش می داد. * چطور شد که به تایلند رفتی؟ من ...
حمله 3 مرد افغان به دختر و مادر تهرانی
کارآگاهان گفت: " در ساعت 13:00 مورخه 13/10/1394 با خودرو شخصی خود وارد پارکینگ مجتمع شدم؛ همزمان با ورود به پارکینگ، جوانی افاغنه نیز در حال زدن برچسب آگهی بر روی دیوار مجتمع مسکونی ما بود. داخل پارکینگ و به محض پیاده شدن از ماشین، ناگهان همان جوان افاغنه را با چاقو در مقابل خود مشاهده کردم! قصد فریاد زدن داشتم که این شخص با ضربه ای شدید که به صورتم زد مرا بر روی زمین انداخت و با تهدید چاقو ...
32 سال مداومت بر روزه و عبادت/ حاج حمید با تجملات به شدت مخالف بود
اهمیت می دهید و ایشان چند تا روایت و حدیث از اهمیت زیارت برای من بیان و گفتند: در روز قیامت همین زیارت ها است که دست ما را می گیرد. از لحاظ نماز و عبادت سجاده ی حاج حمید خود نمایانگر اعتقاد حاج حمید به نماز است، این جانماز با اینکه قدیمی نیست ولی در قسمت جای پای شهید پوسیده و پاره شده و من آن را چند بار تعمیر کردم. ایشان ساعت 3 شب به صورت خودکار بلند می شدند و نماز شب می خواندند و تا ...
آگاهانه همسر جانباز اعصاب و روان شدم/درصد جانبازی همسرم با پرونده هایش امحا شد!
...! با جان و دل پذیرفتم که همسرش شوم و تمام دغدغه من این بود با وجود اینکه تجربه زندگی مشترک و مادر بودن را ندارم، آیا می توانم برای دختر8 ساله و حسین پسر 10 ساله او جای مادرشان را پُر کنم؟! خانم شاه علی با اشتیاق و علاقه ای خاص از دوران خواستگاری و عقد یکساله اش می گوید، از هفته هایی که به انتظار آمدن همسرش بود و بالاخره یک سال بعد دی ما سال 85 با وام دو میلیونی شهرداری توانست با یک ...
روایتی از زبان همسر شهید ستار محمودی؛دخترم گفت از کمد بابا بوی بهشت می آید
. خیلی ناراحت شدم. گفتم جایی توقف کنند تا نماز بخوانم. نفسم حبس شده بود. با سردار منطقه تماس گرفتیم و به من گفتند فقط کمی زخمی و به تهران منتقل شده است. تمام مسیر آرام و قرار نداشتم. آن شب تا صبح بیدار بودم. صبح مجددا با منطقه تماس گرفتم که گفتند هنوز اطلاع دقیقی نداریم. من در منزل خواهرم بودم. سر سفره صبحانه شوهر خواهرم شروع به صحبت کرد و گفت باید صبر حضرت زینب را داشته باشید که من متوجه شدم ستار ...
دادخواست طلاق، مجری معروف را به دادگاه کشاند
درباره علت دادخواست جدایی بگوید. زن جوان پس از مکثی کوتاه گفت: طاقت ادامه زندگی با یک شوهر مجری را ندارم. این جدایی به نفع هردویمان است. اگر بازگردم، همان زندگی و دردهای قدیمی دوباره سراغم می آید. 15 سال قبل با همسرم از طریق اقوام آشنا شدم و ازدواج کردم. از این که شوهرم مجری تلویزیون بود، به خود می بالیدم و به او افتخار می کردم. حتی خیلی به او کمک کردم در کارش موفق شود و همیشه آرامش را ...
ناگفته هایی درباره اصغر فرهادی که کمتر شنیده اید
سراغ من آمدند که بدنیست شما هم شیرینی ازدواج ما را بخورید . (گفت و گوی عباس جوانمرد با رضا آشفته) هرچه تنهاتر، بهتر اصغر فرهادی به گفته خودش آدم تنهایی است. مثل خیلی از انسان های دیگر: من در زمان ساخت سریال داستان یک شهر حضور بیرونی بیشتری داشتم اما الان سه چهار سال است که اهل جمع نیستم و کنار کشیده ام. کاملا هم فکر می کنم این موضوع، ارثی است یا شاید برای همه همین طور است. اینکه ...
ازجانباز چه میدانید/ می گویند دردهایتان را نگویید
...؛ هم فوتبال هم دوندگی... بعد از بیمارستان صحرایی، به بیمارستان ماهشهر اعزام شدم. آن روزها 18 ساله بودم ولی هر موقع که به بیمارستان می رفتم، همه مرا می شناختند.” به ماجرای ازدواجش اشاره می کند: “پس از 18 سالگی، خانواده ام اصرار کردند که ازدواج کنم. علاقه مند بودم که همسر آینده ام با من هم آرمان و هم عقیده باشد. باید با کسی ازدواج می کردم که جبهه رفتن و مشکلات مرا تحمل کند و ...
روایتی از دردهای یک زن جانباز 65 درصد
کارهای خانه بودم . تقریبا 38 سال داشتم. دیدم صدای هواپیما می آید، رفتم در دم و در را باز کردم با همسایه مان بیرون خانه ایستادیم و من دیدم هواپیما از بالای خانه ما عبور کرد و مردی تفنگ کلاشینکف در دست گرفته و همه را به رگبار گلوله می بندد. پس از مجروحیت همسایه مان که با من بود شهید شد و من را به بیمارستان طالقانی بردند وقتی رسیدیم بیمارستان من را روی زمین که گذاشتند تشنه بودم و شهادتین خود ...
ملاک انتخاب همسر از منظر امام سجاد (ع)
زیبائی دختر یزدگرد توجّه همگان را به خود جلب کرده بود. وقتی چشم این دختر به عمر بن خطّاب افتاد، صورت خود را از او پوشاند و گفت: ای کاش چنین روزی برای هرمز نمی بود، که دخترش این چنین در نوجوانی اسیر شود. سپس از طرف امام علیّ علیه السّلام به او پیشنهاد داده شد که هر یک از مردان و جوانان حاضر را که مایل است، برای ازدواج انتخاب کند و مهریه و صداق او از بیت المال تأمین و پرداخت گردد ...
اظهارات نصرالله درباره شخصیت آیت الله بهجت
گداخته در دست است. بر هر پسر و دختر جوان و بر طلبه ها تطبیق می کند. نفوس مرده، ترش رو، تباه شده، سرگردان و پیچیده وقتی مقابل حضرت شیخ می نشینند یا به سخنان ایشان گوش فرامی دهند، این تحول معنوی و روحی عظیم برایشان رخ می دهد. مرده زنده کردن واقعی این است، این نیست که شما روح را به جسم برگردانید تا فرد بایستد و به خوردن و آشامیدن بپردازد. مرده زنده کردن یعنی احیای این روح ها و این مردم از طریق باز ...