سایر منابع:
سایر خبرها
آغاز توزیع گوشت و کالاهای اساسی به درب منزل تهرانی ها
نفر و امروز 20 هزار نفر در مراکز یاورشهر خدمات دریافت می کنند؛ در حالیکه در گذشته یک نفر هم خدمات نمی گرفت. زاکانی ادامه داد: 7 هزار و 200 کودک کار در مراکز پویاشهر خدمت دریافت می کنند. همچنان 700 مدرسه خدمت می گیرند که امسال به هزار و 800 مدرسه افزایش می یابد و در هیچ یک از این موارد نگفتیم وظیفه ما نیست. شهردار تهران با بیان اینکه در حوزه مسکن نیز 203 هزار واحد مسکن را کلنگ ...
نهج البلاغه درس توحید به مردم است + صوت
شود و کسی به آن دست نمی زند را باید اینقدر سریع تحویل دهم. این برای ما یک امتحان است! این همان مؤلفه ای است که به آن اشاره کردم. این کار برای امتحان به من سفارش داده شده است. اگر در چنین شرایطی و با چنین فکری به خودم بگویم که قرار نیست که مبلغ چندانی به من داده شود؛ طرف سفارش دهنده هم که عجله دارد. پس من با سرعت چیزی می نویسم و به آن ها ارائه می دهم تا بروند و کار کنند. دیگر مشخص است ...
فرزند فراری که پدر و مادرش پزشک بودند
به او می دادم تا جایی که دیگر ترسم ریخت و همواره از پول های پدر و مادرم سرقت می کردم. پدرم متوجه شد و مرا کتک زد. از آن روز به بعد از پدرم متنفر شدم. 15 سال داشتم که از خانه فرار کردم و به منزل ناپدری اشکان رفتم. دیگر من هم به مدرسه نمی رفتم و با اشکان در پارک ها پرسه می زدیم و برای پدر اشکان مواد مخدر می فروختیم چراکه او معتاد و خرده فروش مواد مخدر بود. پدر و مادرم از شدت نگرانی به هر ...
روایتی گرم از کوره های قدیمی آجرپزی مشهد که این شهر را ساختند
درآوردید؟ سال 1322 در طرق به دنیا آمدم. پدرم کشاورز بود و کلاس ششم را که تمام کردم، مرا فرستاد شهر تا کاری یاد بگیریم. ابتدا رفتم توی کار ساختمان، اما بعد در یک مدرسه شبانه ثبت نام کردم. مدرسه ای بود به نام شاپور در خیابان نخریسی. شب ها درس می خواندم و روز ها می رفتم بنایی. چند سالی خواندم ولی بعدش درس را گذاشتم کنار و سفت و سخت مشغول کار شدم. اسفند 1353 بود که رفتم پیش حاجی رستگار ...
سیلی حاج احمد به پاسداری که اسیر عراقی را زد
دوست دوران نوجوانی و جوانی شهید متوسلیان هم در گفته های ثبت شده از او گفته من احساس می کنم اگر حاج احمد زنده بود، همان سال اول یا یکی دو سال بعد از آن باید پیدا می شد. به نظرم او به دست اسرائیلی ها هم نرسیده؛ چراکه اگر به دست دولتی می رسید که منسجم بود، احمد را نمی کشتند. این راوی معتقد است زنده بودن احمد متوسلیان خیلی بیشتر از شهادتش به درد دشمن می خورد و اگر او اسیر بود، به شکلی مشخص می شد. دبیرسرویس: #میثم_عربی منبع : مهر قم پرس منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد. ...
سیلی حاج احمد به پاسداری که اسیر عراقی را زد+عکس
کردید و تجربه دارید. ظاهرا حاج احمد به این شکل تصویر شده. یعنی اینکه عصبانی بوده و پرخاش می کرده. گفتم درباره ایشان تلقی غلطی جا افتاده است. ایشان وقتی به چیزی می رسید، مطابق با همان رفتار می کرد. مثلا فهمیده بود که طرف جاسوسی می کند. بعد هم مشخص شد که درست فهمیده است. می خواست این را مطرح کند، اما دیگران نمی پذیرفتند و او به هم می ریخت. آقای عطاریان جاسوس شوروی بود. هرچه ما گزارش دادیم و در جلسه ...
شوهرم گفت یا دزدی کن یا با مردان دیگر هم خواب شو!
را پیدا کردم، مواد را بردم دادم به مستاجرمان. او هم گفت بیا بکش ببین چطوریه؟ خوشت می آید یا نه؟ من که بلد نبودم، او گرفت من هم کشیدم. آرام شدم و خیلی خوشم آمد. بدبختی ام از همینجا شروع شد. دیگر نمی توانستم نکشم. نمی کشیدم عصبی بودم و بدخُلق. چون از مواد خوشم آمده بود، از جاساز برمی داشتم و می رفتم و در دستشویی یا پشت بام می زدم و برمی گشتم. آن موقع بچه مدرسه ای بودم و وقتی درگیر مواد شدم، صبح قبل ...
سرنوشت باورنکردنی جوان کارتن خواب مشهدی| پدر و مادرم پزشک هستند
هم از ترس لو رفتن ماجرای سرقت تبلت مدام از کیف پدرم پول برمی داشتم و به او می دادم تا جایی که دیگر ترسم ریخت و همواره از پول های پدر و مادرم سرقت می کردم. پدرم متوجه شد و مرا کتک زد. از آن روز به بعد از پدرم متنفر شدم. 15 سال داشتم که از خانه فرار کردم و به منزل ناپدری اشکان رفتم. دیگر من هم به مدرسه نمی رفتم و با اشکان در پارک ها پرسه می زدیم و برای پدر اشکان مواد مخدر می فروختیم ...
گفتگو با عامل قتل زوج تهرانی جلوی چشم پسر 2 ساله شان / به خاطر پول شارژ ساختمان تحقیر شده بودم! + عکس
اعترافات اولیه به بازپرس پرونده گفته بود : صبح وقتی به خانه برگشتم، همسرم گفت باید 4 میلیون تومان به همسایه را به آنها پرداخت کنم، عصبانی شدم، چاقو را از آشپزخانه برداشتم ، به طبقه بالا رفتم اول مرد همسایه را کشتم و زمانی که همسرش برای دفاع از او جلو آمد یک ضربه هم به او وارد کردم و هر دو روی زمیان افتادند و مردند . در نهایت با دستور بازپرس براعه متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان ...
واکنش پزشکیان به شایعه گرانی بنزین
نیستند را جایی نگذارند یک بار گفتنم ما در میان مسئولان رده بالا فرد سنی نداریم اسم سه نفر را آوردند اما کرد بودند ولی سنی نبودند ما این ها را در دانشگاه و مدرسه و استخدام در رده های بالا قرار نمی دهیم مردم از این تنوع چیزی مشاهده نمی کنند. اکثر قدرت دست یک جناح خاص است.
طلاق از همسری که نمی خواهد تغییر کند!
: نمی توانم به خاطر نگاه های مردم از سلامتی و راحتی ام دست بکشم هوا گرم است آفتاب تند است و پوستم را می سوزاند. داخل ساختمان هم هوا گرم و آلوده است همین جا می ایستم تا نوبتمان شود. دقایقی بعد زوج جوان وارد شعبه دادگاه شدند. با اجازه قاضی روی صندلی نشستند و مرد جوان که سیامک نام داشت شروع کرد به تعریف کردن و گفت: آقای قاضی حدود یک سال و نیم قبل به پیشنهاد دوستانم به یک باشگاه بولینگ رفتم ...
نمی توانستم از مرگ خواهرم بنویسم، تا آنکه از هوش مصنوعی کمک گرفتم
همین خیلی جالب بود که دوباره فرصتی برای بازی پیدا کرده است. در مدرسه دوستان و طرفداران زیادی داشت. و گمانم این برایش خیلی ویژه بود، چون کسانی تشویقش می کردند که اصلاً نمی شناختشان. حالا دیگر حالش خوب خوب است. 2 وقتی معلوم شد خواهرم به سارکوم یوئینگ مبتلا شده، من و او اول و سوم دبیرستان بودیم. آن موقع نمی فهمیدم بیماری اش چقدر وخیم است. ولی بود، وخیم بود. چهارسال ...
پاستور در انتظار کیست؟
گفت وگو کنیم و بده بستان داشته باشیم؛ رفتند و ده ها چیز دادند و او از برجام خارج شد. ما امروز در برجام طلبکاریم، چون تعهدات مان را اجرا کرده ایم. باید در این زمینه طلبکاری کنیم و بگوییم ما تعهدات را انجام داده ایم و طرف مقابل انجام نداده است. این هنر نیست که ده ها چیز بدهیم و او هم تحریم را برندارد. آقای روحانی روز قبل از خروج امریکا از برجام گفت حتی اگر خارج هم شوید ما خارج نمی شویم؛ این دیپلماسی ...