سایر منابع:
سایر خبرها
زمان شروع پرسش در قبر
به تأخیر می افتاد) و خدا شما را از ( عذاب ) خود بر حذر می دارد، می فرمایند: ای مردم از خدا بترسید و بدانید بازگشت همه شما به سوی خداست. سپس حضرت ادامه می دهند: بدان اولین چیزی که دو فرشته نکیر و منکر از شما سؤال می کند از پروردگارت که او را عبادت می کردی و از پیامبری که به سوی شما فرستاده شد و از دینی که به آن پایبند بودی و از قرآنی که آن را می خواندی و از امامی که ولایت ور رهبری آن را ...
نوروز عید بیداری، پاکی، خلوص، صفا و صمیمیت است
تفریح و سرگرمی است. این بین، اسلام نیاز را مورد تایید قرار داده است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: سرگرمی داشته باشید و تفریح کنید چرا که خوش ندارم در دین شما درشتی و سختی دیده شود اما تفریحاتی که انسان را از یاد خدا غافل نکند چون اسلام انسانها را از هر تفریحاتی که انسان راازیاد خدا دور می سازد منع کرده است. امام علی(ع) می فرمایند: مجالس لهو و نگاه ایمان را فاسد می کند. 3 ...
کتابشناسی 36 سال زرتشتی پژوهی در ایران / به بهانه آیین 6 فروردینِ هموطنان زرتشتی
آغاز عمر به مهربانی و سرشت لطیف معروف شد. در هنگام بروز قحطسالی که در ایام جوانیش اتفاق افتاد، نسبت به سالخوردگان احترام و مهربانی و نسبت به جانوران محبت و شفقت داشت. زرتشت چون به سن 20 سالگی رسید، پدر، مادر و همسرش را رها کرد و برای یافتن پاسخ پرسش هایی که اعماق ضمیرش را به خود مشغول کرده بود به اطراف جهان رهسپار شد و به هرکجا می توانست رفت و با هرکسی سخن گفت. در منابع یونانی آمده است ...
بازخوانی سیره پیامبر (ص) در سفر
و آنچه که تو خود بهتر از من می-دانی کفایتکن. خدایا! تقوا را توشۀ من کن و گناهم را بیامرز و به هر سو رو کنم مرا با خیر مواجه ساز". (مکارم الأخلاق، ص 246) ایشان در طول مسیر نیز همواره یاد خدا را در دل داشته و هیچ زمانی را برای ذکر او از دست نمی دادند. امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: " رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سفر هر گاه از بلندی سرازیر می شد سبحان الله می گفت و چون به بلندی ...
5 راهکار عملی برای تحقق اقتصاد مقاومتی
نقطه روشن سختی ها را تحمل می کند. اولی تنها ریاضت و سختی می کشد بدون هیچگونه دلخوشی و امیدی به آینده دومی هم همین ریاضت و سختی را تحمل می کند با امید و علم به اینکه این راه، دیر یا زود به پایان می رسد و او به سر منزل مقصودش خواهد رسید. خداوند متعال حالت این دو گروه را چنین به تصویر کشیده است: "وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ ...
زندگی حضرت زهرا(س) و تعجب ملائک
...> بهشت موعود درجات و مراتب دارد.امام زین العابدین می فرمایند: درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است. لذا خروج پیروزمندانه از امتحانات الهی بر اساس فرمایش صادق ال محمد علیه السلام انسان را به درجات عالی بهشتی می رساند.حضرت می فرمایند: برای بشر نزد خداوند درجاتی است که فقط امتحان شدگانی که به فقر مادی یا مریضی جسمی مبتلا شده و صابر بوده اند می توانند به آن درجات نائل آیند. 5-و آخرین نکته در ...
فواید همراه داشتن تربت سید الشهدا(علیه السلام)
علیه السلام حجاب های هفتگانه را می درد. در ارشاد القلوب بیان شده: کان الصادق علیه السلام لا یسجد الا علی تربة الحسین علیه السلام تذللا لله و استکانة الیه؛ امام صادق علیه السلام جز بر تربت امام حسین علیه السلام سجده نمی کرد تا در پیشگاه خدا اظهار خواری و فروتنی کند. شفابخش دردهای بی درمان در تربت امام حسین علیه السلام شفای تمام دردهاست، مگر مرگ حتمی با چند شرط:الف: اعتقاد به ...
نشانه های منافقین
در سومین شب برگزاری مراسم عزاداری فاطمیه مصادف با پانزدهم اسفندماه، حجت الاسلام مهدوی نژاد در ادامه مبحث عبرت های فاطمیه به موضوع تبیین نفاق به عنوان یکی از عبرت های مهم فاطمیه پرداخت. در ذیل خلاصه ای از سخنان قابل تأمل وی را می خوانید: دروغگویی و سوء استفاده از مقدسات یکی از مهمترین ویژگی های نفاق و اهل نفاق، دروغ و دروغگویی است، اصلاً مایه اصلی نفاق، دروغ است. نفاق یعنی دوگانگی ظاهر و باطن و خدا در قرآن به دروغ گویی منافقین شهادت داده است. یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق این است که از مقدسات استفاده ابزاری می کنند. می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [1] از نام خدا، مقدسات، عناوین موردقبول و اعتماد مردم، مذهب، دین، شخصیت های مذهبی و در رأس آن خدای متعال استفاده می کنند، قسم می خورند و حرفشان را می زنند ولی این قسم سپر و پوششی است برای این که مردم را از راه خدا بازدارند. منافق از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و مقدسات هزینه می کند تا بتواند کارهایش را پیش ببرد، اهداف شومش را محقق کند و باور مردم را به خودش جلب نماید. ظاهر فریبنده و جذاب منافق یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق آرایش ظاهری آن هاست. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ [2] ؛ وقتی منافقین را نگاه می کنید ظاهر آراسته ای دارند. منافقین آدم های زشت و ژولیده ای نیستند و ظاهرشان جلب کننده، فریبنده و جذاب است. وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ [3] وقتی حرف می زنند مایلید به حرف هایشان گوش دهید چون خوش سخن و سخنورند. ویژگی های اهل نفاق کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ [4] ؛ مثل چوب های خشکی که به دیوار تکیه داده شده اند، هر ندایی از گوشه ای بلند می شود علیه خودشان می پندارند، این ها دشمن اند. از این ها حذر کنید! خدا این ها را بکشد. خصوصیت دیگر منافقین این است که تا کسی حرفی می زند تصور می کنند که علیه آن هاست، حتی گاهی مخالف سازی هم می کنند. ممکن است کسانی حرفی زده باشند که ربطی هم به این گروه نداشته باشد ولی جبهه سازی می کنند و آن افراد و حرف ها را در طرف مقابل خود قرار می دهند تا خودشان را بزرگ کنند. البته این رفتار آنها نشانه ترس هم هست؛ آن قدر نگران هستند که مبادا رسوا شوند هر جا حرفی زده شود سریع عکس العمل نشان می دهند تحمل مخالف را ندارد. کبر و غرور، نشانه دیگر اهل نفاق از نشانه های دیگر اهل نفاق کبر و غرور است. شخصی علی الظاهر ایمان آورده بود اما از دستورات پیامبر(ص) تخلّف کرد. اصحاب به او گفتند: برو در محضر پیامبر(ص) عذرخواهی کن. گفت: گفتید ایمان بیاور و اطاعت کن، اطاعت کردم حالا از من می خواهید بر او سجده کنم؟ او عذرخواهی را مترادف با سجده کردن و پرستش معنا کرد و این کار را انجام نداد. آیه نازل شد: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ [5] ؛ هرگاه به آن ها گفته می شود بیایید تا پیامبر(ص) برایتان استغفار کند، گردنشان را بالا می گیرند و هنگاهی که نگاهشان کنید، متوجه خواهید شد که چه کبری دارند! خُب چرا گردن کشی می کنی؟! فتنه ای به پا کرده ای و جامعه ای را به هم ریخته ای، برو از پیامبر(ص) عذرخواهی کن. اما می بینی کبر آنها اجازه بازگشت به آنها نمی دهد بعد خدا می فرماید: سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [6] ؛ فرقی نمی کند تو(ای پیامبر) برای این ها استغفار کنی یا نکنی، هرگز خدا این ها را نخواهد بخشید. خُلف وعده در روایات و آیات نشانه های فراوانی برای اهل نفاق بیان شده است؛ مثلاً خلف وعده در روایات از نشانه های اهل نفاق است. روایت می فرماید: منافق وعده می دهد، خلف وعده می کند. [7] البته نه این که اگر یک نفر یک بار وعده ای داد و تخلف کرد این منافق می شود، نه بلکه کسی که [خلف وعده] شیوه و عادتش شده است. وعده هایی می دهد که نمی تواند یا نمی خواهد انجام بدهد و فقط وعده سر خرمن می دهد که خرش از پل بگذرد. منافق هنگام بی نیازی طغیان می کند وإذا استَغنی طَغا ؛ [8] وقتی بی نیاز می شود یا موقعیتی پیدا می کند و نعمتی به او می رسد، طغیان می کند یعنی به جای این که نعمت و موقعیت را از خدا بداند و شاکر خدا باشد، تصور می کند اندیشه، فکر، مال و راه او، دیگران را جذب کرده است و باعث موفقیتش شده است. نمی داند دل ها دستِ خداست و دنیا عرصه امتحان است. وقتی مردم به بنی صدر رأی دادند، مدام اعتماد مردم به خودش را بیان و تکرار می کرد، بعد کارش به جای رسید که طغیان کرد و جلو امام هم ایستاد! منافق شک دارد وإذا تَکَلَّمَ لَغا ؛ [9] منافق، زمانی که حرف می زند، حرف هایش لغو و بیهوده است. مؤمن در هر مکان و مجلسی ذکر خدا می گوید. منظور از ذکر خدا فقط سبحان الله گفتن و اذکاری از این قبیل نیست بلکه ذکر می تواند یک حدیث یا یک نکته معرفتی هم باشد. اما منافقین حرف لغو می زنند. اگر دو ساعت کنار یک منافق بنشینید هیچ چیز از او یاد نمی گیرید و گاهی حرف های ضد و نقیض می زند. منافق در حق و حقیقت شک دارد و این شک در عمل او مشاهده می شود. المنافقُ مَن یُری شکَّهُ فی عَمَلهِ [10] موقع عمل که می رسد، منافق نمی تواند به شعارهایی که داده عمل کند، معلوم می شود که به آن [شعارها] شک داشته است. عوامل شکل گیری نفاق در انسان گاهی ریاست طلبی و جاه طلبی باعث نفاق شخص می شود. مثلاً می خواهد به پست و مقامی برسد راست و دروغ را به هم می بافد، حق و ناحق می کند، ظاهر و باطنش دوتا می شود و به نفاق می افتد. گاهی به خاطر خودبرتربینی یا تخریب دیگران است. خودش را خیلی تحویل می گیرد دیگران را هم آدم حساب نمی کند. این خود برتربینی باعث ایجاد نفاق در او می شود. از نشانه های خودبرتربینی هم این است که دیگران را تحقیر و مسخره می کند. قرآن می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ [11] ؛ هرگاه به این ها گفته می شود که ایمان بیاورید مثل بقیه مردم(که پای حق، دین، خدا، ولایت، اسلام و شهدا ایستاده اند) می گویند ما بشویم مثل این آدم های نادان؟ این ها که عقل و شعور و سواد ندارند! بعد خدا می فرماید: اَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ [12] ؛ این ها خودشان نادان هستند، ولی نمی دانند. ضعف ایمان یکی از عوامل دیگر در شکل گیری نفاق، فقدان شخصیت، ضعف ایمان و روحیه است. فرمود: نفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ یَجِدُهُ فی نَفسِهِ [13] . انسان به دلیل ذلت و خواری که در نفس خود احساس می کند، به نفاق می افتد. آدم عزیز که فیلم بازی نمی کند، آدم مؤمن که دو رنگ نمی شود و ظاهر و باطنش یکی است. آدمی که از درون احساس حقارت دارد، شخصیتش ناقص و ایمانش ضعیف است و به دروغ و دورنگی متوسل می شود. اقتدار مؤمنین: سبب شکل گیری نفاق در جامعه اقتدار مؤمنین در جامعه سبب شکل گیری نفاق می شود. وقتی حق، حاکمیت پیدا کرد باطل دیگر فرصت، توان و جرأت جولان پیدا نمی کند و زیر پوست حق مخفی می شود و اینگونه نفاق شکل می گیرد که البته این امر، نشانه حقانیت و اقتدار حق است نه ضعف حق. یعنی حق این قدرت را داشته که باطل را از اعلان رسمی و تظاهر علنی به زیر بکشد و او را به مخفیگاه ببرد. البته خطراتش باقیست. داشتن تکیه گاه: یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه، وجود چهره هایی است که می توانند تکیه گاه منافقین باشد. منافقین به خودی خود می ترسند و زیر پوست حق مخفی می شوند ولی اگر کسانی را پیدا کنند که موجّه و مورد اعتماد اجتماع و ساده لوح باشند، به آن ها تکیه می کنند و معمولاً حول چنین شخصیت هایی جریان نفاق شکل می گیرد. عبدالله بن اُبی شخص ثروتمندی بود که روابط خاص سیاسی و اقتصادی با یهودی ها داشت و آنقدر در بین مرد موجه بود و به ظاهر اعتماد عموم را جلب کرده بود که در بین دو قبیله اوس و خزرج که جنگ های طولانی باهم داشتند، به عنوان حکم انتخاب شد. اما بعدها بخشی از جریان نفاق بعد از ظهور اسلام و حکومت پیامبر(ص) توسط همین مرد اداره شد. نمونه دیگر، ابوعامر است که قبل از اسلام زهدفروشی می کرد و برای خود بین مردم اعتباری کسب کرده بود. بعد از حضور پیامبر(ص) در مدینه به مکه فرار کرد و در آن جا، شروع به سازماندهی مخالفین پیامبر(ص) کرد و رئیس جریان منافقین شد و فتنه مسجد ضِرار نیز توسط او هدایت شد. ابوعامر پشتوانه مالی و انسانی شکل گیری نفاق بود به طوری که طلحه و زبیر از ابوعامر تجهیزات و شتران فراوانی برای جنگ جمل و مقابله با امیرالمؤمنین(ع) گرفتند. مثلث مخالفان در صدر اسلام 1. مشرکین مکه 2. منافقین مدینه و 3. یهودیان، سه ضلع مثلثی بودند که جریان نفاق در صدر اسلام، توسط این مثلث شکل گرفته و هدایت می شد. این ها عناصری بودند که جریان نفاق را در حکومت پیامبر(ص) دامن می زدند و توسعه می دادند. اقسام نفاق در یک تقسیم بندی باید نفاق را به دوسته تقسیم کنیم: 1. نفاق قدیم یا اکبر 2. نفاق جدید یا اصغر. وقتی می گوییم نفاق، قدیم و جدید ناظر به عنصر زمان است؛ یعنی زمان در تعریف این نوع نفاق دخالت دارد. اکبر و اصغر به نوع نفاق برمی گردد. نفاق قدیم(اکبر) نفاقی است که مسبوق به کفر است؛ یعنی سابقاً شخص کافر بوده و به دلایلی علی الظاهر اظهار اسلام می کند و اسلام می آورد ولی اصلاً ایمان در قلبش راه پیدا نکرده است. چون قبلاً و قدیماً کافر بوده، نفاقش خیلی بزرگ است. نفاق جدید(اصغر) نفاقی است که مسبوق به ایمان است. شخص ایمان آورده، سپس تغییر کرده و دیگر آن ایده ها و نظرات و اعتقادات قبلی را ندارد یا فقط به بعضی از آن اعتقادات ایمان دارد. چون فرد قبلاً مؤمن بوده و جدیداً به جرگه منافقین پیوسته است، نفاقش را نفاق جدید یا اصغر گویند. کسانی که بعد از ایمان، به نفاق می افتند نفاقشان یکسان نیست. بعضی عمیق تر و بعضی کمتر به نفاق می افتند. نفاقی که در بین مؤمنین زیاد دیده می شود ثعلبه در مدینه آدم فقیری بود که مرتب به پیامبر(ص) التماس می کرد، دعا کنید که خدا به من مال و منال بدهد. پیامبر(ص) هم دعا نمی کردند و می فرمودند: به مصلحتت نیست. بالاخره آن قدر اصرار کرد تا پیامبر(ص) برایش دعا کردند. خدا مال زیادی به او داد و او صاحب یک گله بزرگ شد چون در مدینه جا نبود، به بیرون مدینه رفت و آن جا مرتع بزرگی تدارک دید. آیه زکات نازل شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً [14] ؛ ( ای رسول ما) برو از کسانی که اموالی دارند زکات بگیر. مأمور پیامبر(ص) پیش ثعلبه رفت تا تعدادی از گوسفندانش را به عنوان زکات بگیرد. او هم ناراحت شد که من این قدر زحمت کشیده ام، حالا مفت مفت بدهم برود؟! این که همان جزیه است و جزیه برای کفار است نه مسلمان ها. لذا زکات نداد. پیامبر(ص) وقتی شنیدند چند مرتبه فرمودند: وای بر ثعلبه! بعد آیه نازل شد فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ [15] ؛ وقتی خدا این ها را از فضل خودش بی نیاز می کند، بخل می ورزند، به خدا پشت می کنند و از ادای حق اعراض می کنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ [16] لذا خدا نفاق را در قلب این ها می اندازد. یعنی کار این ها یک نوع نفاق است. این فرد دعای پیامبر(ص) را قبول داشت اما دستور زکاتش را قبول نکرد و این نشانه نفاق است. این نوع نفاق در بین مؤمنین زیاد رخ می دهد. منافقین زمان پیامبر(ص) بر همین اساس، منافقین زمان پیامبر(ص) طبق آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام به سطحی از نفاق گرفتار بودند. 1. کسانی که در هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، قلباً اسلام نیاوردند بلکه تظاهر به اسلام کردند و حتی با پیامبر دشمنی هم داشتند؛ مثل ابوسفیان. روایت داریم ابوسفیان یک لحظه هم ایمان نیاورد ولی گفت: أشهد ان لااله الاالله و انّ محمداً رسول الله . 2. کسانی که جزء مؤمنین بودند، هیچ نشانه ای از نفاق هم در آن ها نبود، اتفاقاً مجاهدت هایی هم کرده بودند، سابقه خدمت در اسلام هم داشتند ولی در طول مسیر، عوارضی پیدا کردند. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) خراشی در دین آن ها وارد شد که اصلاح نکردند. کم کم این افراد به عناصر مزاحم، منافق و مخالف در جامعه اسلامی تبدیل شدند. این دسته از منافقین، حب جاه داشتند یا دنبال ثروت بودند؛ قبلاً مجاهدت ها کرده بودند ولی حالا طلبکار بودند و چون صحابی پیامبر(ص) بودند، می خواستند موقعیت بهتر و مال و منالی داشته باشند. بعضاً به دنبالش هم رفتند به خیلی از این اموال هم رسیدند؛ مثل طلحه و زبیر که وقتی از دنیا رفتند شمش های طلایی را که در خانه این ها بود با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. هزار کنیز، هزار غلام، خانه های متعدد از چوبِ ساروج و... داشتند. آن وقت همین افراد که دنبال دنیاطلبی بودند وقتی امیرالمؤمنین(ع) به حکومت رسیدند، محضر ایشان رسیدند و گفتند: آقا ما در خدمت حکومت اسلامی هستیم. آقا اینها را تحویل نگرفتند. این ها رفتند و از مخالفین شدند. مواظب دنیاطلبی تان باشید مواظب دنیاطلبی تان باشید. گاهی حرص زدن، بخل، دنیادوستی و دنیاپرستی بذر کوچکی در دل ماست، که آنها را دور نمی ریزیم و هر دفعه که حرص می خوریم و حسادت می ورزیم، این درخت رذیله و شجره ملعونه، در وجود ما بزرگتر و وقتی سنی از ما گذشت، دیگر نمی توانیم آن را از ریشه بیرون بیاوریم و این نفاق باعث می شود که حتی در مقابل امام حق هم می ایستیم. منافقین امروز نشانه گروه دوم که مهمترین گروه در دسته های منافقین هستند و می تواند آن ها را برجسته کند و ما نیز می توانیم آن ها را شناسایی کنیم، همراهی کردن با دشمن است. این دسته از منافقین در زمان ما وجود دارند. کسانی که سابقه خوبی داشته اند، خدمت و مجاهدت کرده اند، ولی به خاطر عوامل مختلفی از جمله دنیاپرستی، حسادت، حب جاه، مقام و ریاست و... ناراحت شدند و به دلیل عدم خودسازی به عناصر مزاحم، منافق و مخالف تبدیل شدند. بعضی از آن ها کاملاً از ایمان توبه کرده اند و بعضی هنوز مختصری ایمان دارند. دشمن برای منافقین کف می زند زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شناخت این دسته از منافقین بسیار سخت بود ولی الان سخت نیست؛ چون در صدر اسلام دشمن خارجی به معنای جدی وجود نداشته یا بروز و ظهور نداشته است و مردم نمی فهمیدند. طبق دیدگاه حضرت امام(ره) اگر دیدی دشمن دارد برایت کف می زند بدان به خودی گل زده ای. با این شاخص راحت می توانیم این دسته از منافقین را بشناسیم. دسته سوّم دسته سوم منافقینی بودند که به قول امروزی ها تازه به دوران رسیده بودند، جدید الاسلام ها و جدیدالعهدها. یعنی کسانی که در زمان حکومت پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند و آن جا اسلام آوردند. چه شد که این دسته منافق شدند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) این ها دچار لغزش های مؤمنانه شدند [17] . اینان خود را اصلاح نکرده و از خود مراقبت نکردند بعد کم کم کارشان به جایی رسید که با همفکران خود در منطقه بماند گروهی را علیه پیامبر(ص) تشکیل دادند. لغزش های مؤمنانه لغزش های مؤمنانه؛ یعنی لغزش هایی که هر مؤمنی ممکن است پیدا کند.، مثل غرور، حسادت، لجبازی و... . البته این رفتارها آثاری دارد و اگر لجبازی کنی شیطان و نفست تو را می برد. اگر فهمیدی که اشتباه کرده ای، زود جبران کن وگرنه گرفتار می شوی. خداوند در عالم قواعدی دارد و می گوید اگر طبق این قواعد عمل کنید، هدایت می شوید و اگر طبق فلان قواعد عمل کنید، گمراه خواهید شد. اگر کسی با اختیار خودش به قواعد گمراه کننده عمل کرد، به ضلالت می افتد. وقتی می گویند خدا او را به ضلالت انداخته است، منظور چنین چیزی است. روش اهل نفاق مسئله بسیار مهمی که امروز با آن مواجه هستیم و باید از تاریخ صدر اسلام و ایام فاطمیه درس بگیریم، روش ها و شیوه هایی است که اهل نفاق برای مقابله و معارضه با پیامبر(ص) استفاده می کردند. یکی از این روش ها استفاده از شعارهای عامه پسند است. منافقین از شعارهای عامه پسند که عموم مردم و متدینین بپذیرند و بپسندند برای فتنه انگیزی استفاده می کردند. خونخواهی؛ شعار عامه پسند منافقان مثلاً شعار خونخواهی خلیفه سوم(عثمان)، برای عموم مردم شعار مورد قبولی بود. خوانخواهی عثمان یعنی این که حقی ضایع شده است و می خواهیم آن پرونده را را دوباره به جریان انداخته و حق را احیا کنیم. ابن ابی الحدید معتزلی از مورخین معتبر اهل سنت نقل می کند که طلحه سرسخت ترین آدم در جریان قتل عثمان بود و بعد از او زبیر بود. یکی دیگر از مورخین اهل سنت می گوید وقتی مردم خلیفه سوم را محاصره کرده بودند، طلحه برای این که خلیفه زودتر به قتل برسد راه ارسال نان و آب را بر وی بست؛ که آن جا امیرالمؤمنین(ع) غضب نمودند و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای عثمان آب فرستادند. حالا سال ها گذشته و این طلحه و زبیر و معاویه خونخواه خلیفه سوم شده اند! خونخواهی عتمان، شعاری بود که اگر 25 سال قبل از آن یکی از اینها چنین شعاری می داد مردم چپ چپ به او نگاه می کردند! امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می فرماید: او (طلحه) عَلَم خون خواهی عثمان را برداشت؛ چون می ترسید زودتر خون عثمان از او مطالبه شود. خودش قاتل بود. طلحه عَلَم مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) را برداشت و برای این که علی(ع) را زمین بزند یک شعار عامه پسند (خونخواهی عثمان) سر داد و زبیر را هم دنبال خود کشاند. حضرت(ع) فرمودند: إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ [18] ؛ این ها حقی را طلب می کنند که خودشان ضایعش کرده اند، خون خواه خونی شده اند که خودشان ریخته اند. اصلاح طلبی؛ شعاری منافقانه یکی دیگر از شعارهای عامه پسند، شعار اصلاح طلبی است. نه این که حتماً بخواهند بگویند ما اصلاح طلب هستیم. می خواهند بگویند ما آن کسی هستیم که کار را درست می کنیم. قرآن می فرماید: و اذا قیل لَهُم لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ [19] ؛ (خطاب به منافقین) در زمین فساد می کنند و می گویند ما اصلاح می کنیم. می گوییم ارزش ها را خراب کردید! می گویند: ارزش ها چه ربطی به کاری که ما انجام می دهیم دارد؟! ما داریم عزت و آبرو را حفظ می کنیم! برای شما تلاش می کنیم. منافقین و شعار عقل گرایی و راستگویی یکی دیگر از شعارهای عامه پسند خردورزی و عقل گرایی است. ادعای خردورزی می کنند ولی قرآن می فرماید: أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ [20] همه بدانید این ها مفسد هستند، خودشان هم نمی فهمند و فکر می کنند که درست رفتار می کنند. این ها خودفریبی می کنند؛ شعار عقل گرایی و خردورزی می دهند، اما خود، عقل ندارند. یکی دیگر از شعارهایی که منافقین سرمی دهند، شعار راستگویی است. قرآن می فرماید: إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ [21] ؛ وقتی منافقین پیش تو می آیند شهادت می دهند که ما خدا را شاهد می گیریم که تو رسول ما هستی و خدا می داند که تو پیامبر(ص) مایی. والله! خدا شهادت می دهد که این ها دروغ می گویند و تو را قبول ندارند. تمام این ها ظاهرسازی است. این ها ادعای راستگویی دارند، ولی دروغ می گویند. قرآن و روایات، مجموعه عبرت آموز قرآن و روایات برای این است که ما از تاریخ، آیات و روایات عبرت بگیریم و مبتلا نشویم. اگر کسی فکر کند که این قرآن با این عظمت فقط برای این نازل شده است که از روی آن بخوانیم و ثواب ببریم، باید فاتحه اسلام خواند! عربستان الان مرتب قرآن چاپ می کند و داعشی ها مرتب قرآن می خوانند اما سرِ شیعه، سنّی، مسیحی و... هم می برند. باید قرآن را بفهمیم و از این فهم برای کسب بصیرت و شناخت امروز جامعه خود استفاده کنیم، چرا که حق و باطل همیشه وجود دارد. شبهه-مکرو و حیله امیرالمومنین (ع) فرمودند: شبهه را از این جهت شبهه نامیدند که شبیه به حق است و تنها مومن با نور یقینش از آن نجات پیدا می کند. یکی از روش هایی که اهل نفاق برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می کنند، استفاده از شبهه و مکر و حیله است، مثل نسبت دادن امور غیرواقع به پیامبر(ص). در صدر اسلام نسبت های ناروا و دروغ به پیامبر(ص) می بستند تا کار خود را پیش ببرند. در خطبه 210 نهج البلاغه آمده، شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: این قدر روایات عجیب و غریب و ضد و نقیض از پیامبر(ص) نقل شده است و ما نمی دانیم کدام درست و کدام غلط است. حضرت فرمودند: کسانی که حدیثی برای تو نقل می کنند، چهار دسته هستند که پنجمی ندارند. نخست منافقی است که اظهار ایمان می کند و خود را مسلمان نشان می دهد؛ نه احساس گناه می کند و نه از معصیت دوری می جوید؛ بلکه از عمد به رسول خدا(ص) دروغ می بندد که اگر مردم بدانند که او منافقی دروغگوست، حدیث را از او نمی پذیرند و سخنش را راست نمی شمارند. ولی می گویند او یار پیامبر(ص) است. رسول خدا(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و از او فراگرفته است. از این رو سخن او را می گیرند و از او می پذیرند. خداوند در قرآن ویژگیهای آن ها را بیان فرموده و اوصاف آنها را به روشنی برایت بازگفته. اینان پس ار پیامبر(ص) باقی ماندند و خود را با دروغ و بهتان و نیرنگ به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش دوزخ نزدیک ساختند. آنان نیز امور مملکت را به این منافقان سپردند و زمام امور مردم را به دست ایشان دادند و به این وسیله آن ها دنیا را خوردند. بی شک مردم در کنار حاکمان و قدرتمندان و در پی دنیایند؛ مگر کسی که خداوند حفظش نماید این منافق یکی از آن چهار نفر است که احادیث پیامبر(ص) را نقل می کنند . مواظب باشید! ممکن است طرف صحابه پیامبر(ص) باشد اما منافق نیز باشد. صحابه پیامبر(ص) که معصوم نیست! او هم ممکن است خطا کند. صحابه هم ممکن است ناصالح باشد. آیا امام (ره) با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودند؟! آخر وصیتنامه حضرت امام(ره) هست که در زمان حیات من نسبت های ناروا به من می دادند و حرف هایی که من نزدم را به من نسبت می دادند؛ پس از من ممکن است بر حجم آن افزوده شود ولی ملاک و معیار برای شما صدای من یا خط و امضای من هست. هر حرفی را قبول نکنید. مثلاً می گویند: فلانی یار امام(ره) بوده است پس فرد خوبی است. این حرف که حجیت ندارد! بنابراین باید سند ارائه شود. گفتند امام(ره) با مرگ بر آمریکا مخالف بودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟! امام(ره) حتی در وصیت نامه شان هم مرگ بر آمریکا گفتند! فدک و نسبتی ناروا به پیامبر(ص) یکی از احادیث دروغی که بر پیامبر(ص) بستند و در تواریخ هم نقل شده، این بود که پیامبر(ص) فرمودند ما انبیا ارث به جا نمی گذاریم و اگر چیزی بعد از خود جا بگذاریم صدقه است. با همین دلیل ده روز بعد از رحلت پیامبر(ص) فدک را از صدیقه طاهره(س) مصادره کردند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش، نقل می کند به اعتبار این حدیثی که دو سه نفر گفتند و ادعا کردند که از پیامبر(ص) شنیده اند، فدک برای مسلمین بوده است که پیامبر(ص) سهمی از آن را برای ذوی القربای خود کنار می گذاشته بقیه را به فقرا می داده اند. درحالی که این طور نبوده و اصلاً مشهور بوده که پیامبر(ص) فدک را به امر الهی به دخترشان بخشیدند و ایشان هم فقرای مدینه را با آن رسیدگی می کردند و برای خود چیزی نمی گذاشتند. کجای قرآن نوشته که انبیا ارث برجا نمی گذارند؟ حضرت زهرا(س) با اذن امیرالمؤمنین(ع) به مسجد آمدند با خلیفه صحبت کنند که فدک ارث من است. حضرت فرمودند: این چه حدیثی است که من یا فرد دیگری نشنیده؟! این چه حدیثی است که با قرآن مخالف است؟! مگر نگفتید کتاب خدا معیار است؟ کجای قرآن نوشته انبیا ارث به جا نمی گذارند؟! قرآن می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ [22] ، یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ [23] چه طور انبیای دیگر ارث ببرند آن وقت به پیامبر آخرالزمان که رسید ارث به جا نمی گذارد؟! این که مخالف آیات قرآن است! ابن ابی الحدید می گوید: وقتی حضرت زهرا(س) فرمودند فدک برای من است خلیفه سوم گفت شاهدی هم دارید؟ بی بی فرمودند: بله دو تا شاهد دارم. یکی علی بن ابیطالب(ع) که برادر و پسرعمّ رسول خدا و جانشین اوست و اولین کسی است که اسلام آورد و دوم ام ایمن که زنی است که پیامبر(ص) فرمودند او(ام ایمن) راستگوست و اهل بهشت است. خلیفه گفت ام ایمن که زن است و شهادت یک زن هم که قبول نیست. علی بن ابیطالب(ع) هم که ذی نفع است (شوهر توست) شهادتش قبول نیست. بعد حضرت زهرا(س) احتجاجاتی کردند. ابن ابی الحدید می گوید: خلیفه سوم بعد از احتجاجات حضرت زهرا(س) روی منبر نشست و نستجیر بالله این عبارت را گفت: این حرف روباه ماده ای بود که شاهدش دُمش بود! [24] قصه آن چنانی شد که می دانید حضرت زهرا(س) با چشم گریان از مسجد برگشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: چه شد؟ حضرت زهرا(س) ماجرا را بیان نمودند. دو - سه مرتبه رفت و آمدهایی به مسجد شد. در مرتبه آخر امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: امروز تنها برو و به یادشان بیاور این کلام پیامبر(ص) را که فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است. رضایت فاطمه رضایت خداست، غضبش غضب خداست. آیا فاطمه ای که رضایت و غضبش، رضایت و غضب خداست خلاف شرع عمل می کند؟ بی بی به توصیه امیرالمؤمنین(ع) رفتند و حرف خود را زدند و بالاخره خلیفه قلم و کاغذی برداشت و قباله فدک را پس داد. خلیفه دوم پیش خلیفه اول رفت و گفت قباله فدک را نوشتم و به فاطمه(س) برگرداندم. خلیفه عصبانی شد و داد و فریاد کرد. به هرحال دنبال حضرت زهرا(ع) به کوچه آمد. قباله دست بی بی بود و به خانه برمی گشتند. طبیعتاً با آن حالت نقاهت و بیماری که حضرت داشتند به سرعت راه نمی رفتند؛ در مسیر بودند و در آن کوچه ای که منسوب به کوچه بنی هاشم است. ناگهان مقابل بی بی ایستاد و گفت این چیست در دست تو؟ فرمود: این نامه فدک است که خلیفه برای من نوشته است. گفت: این نامه را بده من تا ببینم. بی بی استنکاف کردند و ندادند. اصرار کرد که بگیرد، اما بی بی ندادند. جلو رفت تا قباله را بگیرد و بی بی عقب تر رفتند. بالاخره قصه آن چنانی شد که می دانید. یک وقت مشاهده کردند که بی بی به روی زمین افتاده است و پاره های قباله فدک را باد به این طرف و آن طرف می برد. بی بی به سختی از روی زمین بلند شدند. حسنین(ع) زیر بغل های مادر را گرفتند. قبل از این که بی بی وارد منزل شوند، بچه ها در زدند. زینب(س) در را باز کرد و شاید اولین چیزی که توجهش را جلب نمود آن چادر خاکی بود.... [1] . منافقون، 2. [2] . منافقون، 4. [3] . همان. [4] . همان [5] . منافقون، 5. [6] . منافقون، 6. [7] . نهج الفصاحة، ص156. آیة المنافق ثلاث، إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان . [8] . منتخب میزان الحکمة ، ص 566؛ تحف العقول، 212؛ المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، وإذا سَکَتَ سَها، وإذا تَکَلَّمَ لَغا، وإذا استَغنی طَغا . [9] . همان. [10] . شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551؛ إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُری یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُری شَکُّهُ فی عَمَلِهِ . [11] . بقره، 13. [12] . همان. [13] . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 458، حدیث 10485. [14] . توبه، 103. [15] . توبه،76 . [16] . توبه، 77. [17] . بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء؛ ؛ 1377/07/26دسته ی سوم از منافقین آن کسانی هستند که در یکی از آیات قرآن، از آنها اسم آورده شده است: و ما لکم فیالمنافق فئتین واللَّه ارکسهم بما کسبوا اتحبون ان تهدوا من اضل اللَّه ؛ که این، آن منافقینی هستند که مدینه آمدند و ایمان آوردند. بعد دچار همان لغزشهای مؤمنانه شدند، خودشان را حفظ نکردند؛ این لغزش ادامه پیدا کرد و کارشان به آن جا رسید که به یمامه رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند - یعنی منافق محارب - این دسته ی سوم است . [18] . خطبه 137 نهج البلاغه. [19] . بقره، 11. [20] . بقره، 12. [21] . منافقون، 1. [22] . نمل،16. [23] . مریم، 6 [24] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212. ، ص 212. ...
والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم / شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز را به لیبرال ها و ...
از آتش بی مهری ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می کنم دیگر خود دانید: 1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال ها نریزد. 2 - از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. 3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه ...
عبدالوهاب شهیدی: فامیل هایم گفتند انبار اسلحه دارم، دستگیرم کردند!
القاب دست پیدا کردند. وقتی به دیدارش رفتم قرارمان را فراموش کرده بود و مثل تمام این روزها احوال ِخوشی نداشت. اما سعی کرد به سال ها قبل باز گردد، شاید 90 سال پیش، از کودکی بگوید. از پدری روحانی که با تمام گرایش های مذهبی باعث شد گرامافون در میمه ترویج پیدا کند؛ از یادگیری سنتور فقط با نگاه کردن به دست نوازندگان؛ از ایرانی کردن ساز عود و پیش رفتن همزمان در خوانندگی و نوازندگی و خلاصه از خدمت در ارتش ...
آیه ای از قرآن که درباره نوروز است
متعال نوآوری های فراوان از نعمت ها و موجودات دارد، علاوه بر اینکه آفریدگان در استمرار وجود به قدرت لایزال او وابسته اند، علاوه بر آن آفرینش های جدیدی در حال آفرینش هستند،(4) مرحوم علامه طباطبایی نیز در تفسیر این آیه فرموده، منظور درخواست آسمانیان و زمینیان از خداوند است که نیازهای خود را به زبان و غیر زبان از خداوند می گیرند، از جمله وابستگی وجودی از حضرت حق دارند،(5) یعنی پایدار بودن وجودشان از ...
این که خداوند نور است یعنی چه؟
...، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، ص 65). روشن است که اسما و صفات خداوند، صرف و خالِص هر کمال وجودی است و استعمال آن واژه در مورد خدا، به نحو حقیقت است نه مجاز، اما غیر خداوند، چون ذات آنان به عرض وجود او موجود است، صفاتشان نیز همین گونه است. بنابراین همه صفات وجودی حقیقی وخالی از نقص، منحصرا از آن خداوند سبحان است و تمام اوصاف دیگران، بالعرض به آنها نسبت داده می شود. از این رو، اطلاق واژه ...
موهای بدنم با دیدن گلم به عراق سیخ می شود/ تمام تلاشم را می کنم تا شادی را به لبان مادرم بیاورم
پاره شد که مشکل خاصی نبود. * مهمترین خبر و اتفاقی که در سال 93 برایت رخ داد چه بود؟ - اتفاقات خوب و بدی برایم در این سال افتاد. مهمترین خبر زندگی ورزشی ام این بود که از خانواده ام شنیدم که قرار است عمو بشوم. البته برادر زاده ام سال 94 به دنیا می آید که امیدوارم هم خودش و هم مادرش سلامت باشند. دومین خبر خوب هم دعوتم به تیم ملی بود. باید بگویم خداوند در سال 93 اول گل ...
بازارگرمی صدا و سیما برای اشتغال زنان
...، آتش نشان، ورزشکار و معرفی آنان به عنوان الگو، جامعه را به سمت الگوهای غربی سوق می دهد. امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به دیدن امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها رفتند و کارهای آنان را این گونه تقسیم کردند: کارهای داخل خانه با فاطمه سلام الله علیها و بیرون منزل با علی علیه السلام. آنگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ...
قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها کجاست؟
...> شیخ طوسی می فرماید: ظاهرا فاطمه (س) را در روضه پیغمبر دفن کرده اند و از جمله شواهدی که می توان برای این احتمال اقامه کرد حدیثی است که از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود بین قبر من و منبرم روضه ای است از روضه های بهشت. و امام صادق فرمود چون قبر فاطمه صلوات الله علیها بین قبر و منبر پیغمبر است و قبر حضرت فاطمه باغی است از باغهای بهشت.[2] شاهد دوم اینکه نوشتند علی علیه السلام در روضه پیغمبر ...
بهترین های روی زمین
چنانکه می دانیم و در صحیحین نیز آمده است، بهترین جایگاه های روی زمین مساجد سه گانه مکه و مدینه و بیت المقدس اند اما بیت الحرام که در مکه است همان بیت ابراهیم (علیه السلام) که خداوند وی را ساختن آن امر فرمود تا به مردم اعلام کند در آن حج گزارند، از این رو وی و پسرش اسماعیل آن را بنیان نهادند چنانکه در قرآن عظیم آمده است و امر خدا را ابراهیم (علیه السلام) در آن باره انجام داد. اسماعیل با ...
وظیفه ما هنگام شنیدن صدای اذان چیست؟
واکنشی نشان می دهیم . اگر در محیط کار باشد و کارفرمای ما به هر دلیلی ما را بخواهد سریعا خود را مرتب کرده شق و رق می ایستیم و در نهایت ادب و احترام سر خم کرده و گوش به فرمان می ایستیم. اما در مقابل ندای بزرگترین و با نفوذترین و قدرتمندترین مقام عالم هستی بسیاری از ما بی خیال و بی تفاوت هستیم ، انگار نه انگار که منادی ندا می دهد که ای مردم وقت صحبت کردن با خداوند متعال است ...
ذلیل ترین مردم چه کسانی هستند؟
بیان اینکه خداوند در قرآن بارها ذکر کرده است که هیچ پیامبری در طول تاریخ مزدی درخواست نکرده و نگفته از پیامبر زمان خود تشکر کنید که این مهم در سوره شعرا به خوبی مشهود است. وی افزود: تا اینکه وقتی آیه به حضرت ختمی مرتب(صلی الله علیه و آله) می رسد در برابر تلاش ها و زحمات حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) محبت و مودّت به اهل بیت (علیهم السلام) در برابر خدمت ها و تلاش های پیامبر اعظم(صلی الله ...
متن و ترجمه خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)
از شاخه و ساقه ات فرونهاده نمی گردد، حُکمت در آنچه من مالک آن هستم نافذ است، آیا می پسندی که در این زمینه مخالف سخن پدرت عمل کنم. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پاک و منزه است خداوند، پدرم پیامبر، از کتاب خدا روی گردان و با احکامش مخالف نبود، بلکه پیرو آن بود و به آیات آن عمل می نمود، آیا می خواهید علاوه بر نیرنگ و مکر به زور او را متهم نمائید، و این کار بعد از رحلت او شبیه است به ...
روستاهای گردشگری خراسان جنوبی مسافران نوروزی را فرا می خواند
.../1/6 - 09:44 447903 خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ هرچه از دود و ماشین و آهن شهر دورتر می شویم روستاها چون گنجینه ای پنهان در دل کوه و دشت خودنمایی می کنند و زندگی روستایی آرام و آهسته پیش می رود. در روستاست که شادی ها و غم ها تقسیم می شوند. آدم های روستا به هم نزدیک ترند و آنجاست که همسایه از حال همسایه خبر دارد . آدم هایی که همیشه در جستجوی زندگی آرام و به دور از ...
یاران امام زمان در انجام وظایف شخصی وعبادی در آماده باش کاملند
پرپیچ وخم، هم چون چراغی روشنگر راه همه بودند. این مقام روحانی اضافه کرد: پیشوای یازدهم ما همین که پاسی از شب می گذشت از خواب بر می خاست، وضو می گرفت، و به راز و نیاز با پروردگار متعال می پرداخت. به عبادت، و نماز شب بسیار اهمیت می داد، به طوری که هیچ گاه آن را ترک نمی کرد. چون صخره ای نفوذناپذیر از دسترس فرومایگان به دور بود وی با بیان اینکه صداقت کلام و صفای باطن امام ...
تفسیر تطبیقی مصداق اولی الامر در آیه اطاعت
الَّذینَ آمَنُوا أ طیعُوا اللَّهَ وَ أ طیعُوا الرَّسُولَ وَ اولی الامر مِنْکُمْ ... (نساء / 59) به اطاعت از خدا، رسول و اولواالامر فرمان می دهد. اطاعت از خداوند، با عمل به دستورات و قوانینی که به پیامبر اسلام وحی شده و توسط آن حضرت به مردم ابلاغ گردیده است تجلی می یابد؛ اما اطاعت از رسول(صلی الله علیه و آله) دو گونه است: 1. اطاعت از آن حضرت در آن چه به عنوان معارف و احکام دین تشریع می ...
حدیث لوح فاطمه(س)ونکته هایی در شرح آن
حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو باد! این لوح چیست [و از کجا آمده است]؟ فاطمه(س) فرمود: این لوحی است که خداوند عزوجل آن را به رسولش محمد مصطفی(ص) اهدا نمود. در این لوح نام پدر و همسر و فرزندانم [حسن و حسین(ع)] و نام اوصیا و امامانی که از نسل فرزندم [حسن(ع)] هستند ذکر شده است. پدرم رسول الله (ص) آن را به من بخشیده است تا با نگاه کردن در آن دلم شاد شود . جابر آنگاه ضافه نمود: سپس مادرت ...
مفهوم شناسی رضایت و غضب فاطمه (س)
.../ همانا فاطمه نامیده شد چون خلق از شناخت او عاجزند"(6). اگر معرفتی باشد باید با امیرالمونین (صلوات الله علیه) خون گریست و اندیشید چه بر سر آن ریحانه ی رسول خدا آوردند که حضرت مولا می فرمایند: "قَلَ یا رسول الله عن صفیّتک صبری و رقَّ عنها تجلّدی ... و سَتُنبّئکَ ابنَتک بتضافُر امَّتک علی هضمها / یا رسول الله از فراق دختر برگزیده ات پیمانه ی صبرم لبریز شد و طاقتم از دست رفته... به ...
توصیه های آقا معلم شهید به برادران و خواهرانش
خداوند متعال بر حق بودن جهان آخرت و روز قیامت و فرستادن صد و بیست و چهار هزار پیامبر از جانب خدا که اول آنها حضرت آدم و آخرین آنها حضرت محمد(ص) و امامت دوازده امام و غیبت آخرین آنها منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عج) و اصل ولایت فقیه که الان حضرت امام خمینی می باشد. با درود فراوان به امام زمان(عج) و نائب بر حق ایشان امام خمینی و با سلام بر کلیه شهیدان اسلام و رزمندگان پر توان اسلام سخن خود را آغاز می ...
مصحف فاطمه(س) در چه زمانی نازل شد؟
بذلک و سمعت الصوت قولی لی فاعلمته بذلک فجعل امیرالمؤمنین یکتب کلما سمع حتی اثبت من ذلک مصحفا... (3) خداوند چون رسول خدا را قبض روح کرد، فاطمه ی زهرا از این جهت به شدت محزون گشت که جز خدا کسی از درد دل او خبر نداشت. لذا ملکی را به سوی او فرستاد، تا وی را تسلیت گفته و با او گفتگو کند. فاطمه علیهاالسلام این موضوع را به اطلاع علی علیه السلام رسانید، آن حضرت فرمود: هرگاه چنین احساس ...
فاطمه(س) منشأ شب قدر است
چنین جایگاهی را مرد ندارد و آرامش بخش معرفی نشده است، این نگاه به طور جدی باید تبلیغ شود، در ایام فاطمیه که حضرت زهرا(س) تمام قد پرچم ظلم ستیزی را برپا کرده، ماجرایی چون فدک به هیچ عنوان شخصی نیست این ابزاری برای نشان دادن ظلم شدید به دنیا است، بنابراین وظیفه ما مسلمانان اهل سنت و شیعه محب اولاد نبی اکرم(ص) این است که به این ماجرا مراجعه کرده و دشمنان حضرت زهرا(س) را شناسایی کنیم، وظیفه دینی و انسانی خود را نسبت به آنچه در این ماجرا رخ داده ادا کنیم، سیر تاریخی نهضت فاطمی را إن شاءالله در دل خود و فرزندانمان، خانواده و جامعه زنده نگه داریم. منبع: ...
فیلم: لویاتان اثر برجسته سینمای روسیه را تماشا کنید
نظارت داشته باشد به از دست رفتن امنیت منجر می شود. ...آدمیان وقتی قدرتی در کار نباشد که آنها را در حال ترس و احترام نسبت به یکدیگر نگاه دارد، از مصاحبت و معاشرت با یکدیگر لذتی نمی برند (بلکه بر عکس بسیار ناراحت می شوند)، زیرا هر کس می خواهد که دوستش به همان میزان برای او ارج و قدر قائل شود که او برای خویشتن قائل است... در اینجاست که افراد جامعه متوجه ی نقض غرض خود می شوند. چون مقصود اصلی ...
یمن در آخرالزمان/آیا جنگ های الحوثی نوید قیام یمانی را میدهد؟
خود امیدوارند. اما مشکل اصلی این انقلابیون، سیاست های ریاض و واشنگتن است که توافق کرده اند تحول در یمن نباید نتیجه انقلاب مردمی، بلکه کاملا باید برنامه ریزی شده باشد به گونه ای که منافع آنها را تامین کند. اما در پایان اشاره به این موضوع خالی از لطف نیست که روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام درباره انقلاب اسلامی و زمینه سازی ظهور حضرت مهدی (ع) در یمن وارد شده است که برخی از آنها صحیح ...
امر به معروف و نهی از منکر زیربنای همه ی احکام اسلام
...: ...بحث را با یک تأمّل قرآنی آغاز میکنم. خداوند متعال برای آن کسانی که وعده ی نصرت داده است، شرطی مقرّر فرموده است: وَ اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛(1) اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوة وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبةُ الاُمور.(2) خداوند متعال چهار شاخص را در این آیه ی شریفه برای آن مؤمنانی که قدرت در ...