سایر منابع:
سایر خبرها
صد دروازه شهری با پیشینه ای به وسعت تاریخ/نگاهی به سنت های گذشته
های جناغی در سمت رو به حیاط، همچنین گنبدهایی که بر روی ستون ها زده شده هیچ تناسبی با اصل بنای مسجد نداشته و مربوط به دوران بعد است. این مسجد در گذشته دارای الحاقاتی بوده که اکنون از بین رفته است و صحن مرکزی تنها با ماده ای آهکی یا گچی پوشیده شده است. مناره مسجد تاریخانه مستقیم از روی زمین با محیط دایره ای و بدون سکو ساخته شده مناره اولیه مسجد تاریخانه در داخل مسجد بوده که ...
بحث برانگیزترین سخنان روحانی در سال 93
رفتیم در میدان، دیگر همه دنیا و دوربین ها، زوم کرده و تمام دنیا نگاه می کنند. آن طرفی ها برای جمع خودشان کف می زنند ولی این طرفی ها معلوم نیست چه می کنند؟ گاهی برای آن طرفی کف می زنند، بعد می گوییم برای آن طرفی کف می زنید، می گویند انتقاد چیز خوبی است. ای خدا عقل سالم به بدن سالم بده.انتقاد که معنایش هو کردن و تهمت و تخریب نیست. معنای انتقاد، راه بهتر نشان دادن است. به نام انتقاد، تخریب، به نام حزب و جناح ضربه زدن بر منافع ملی. جناح و اینها ذیل منافع ملی و مصلحت ملی تعریف می شود نه هم طراز منافع ملی و بالاسر منافع ملی. گزارش: اکرم احقاقی منبع: ایسنا ...
نصرالله: ایران امپراطوری نیست بلکه کشوری اسلامی است که به ملت ها کمک می کند
، سودان، مغرب و ملت پاکستان می پرسم. آیا این به نفع شماست؟ من از موضع تشکیلات خودگردان در رام الله بسیار متعجب شدم. آیا منفعت ملت فلسطین این است که ابومازن از یک جنگ علیه یک ملت و تجاوز به یک کشور حمایت کند؟ تو - ابومازن- از این به بعد با چه منطقی با جهان سخن می گویی؟ زمانی که اسرائیلی ها به کرانه باختری و غزه حمله کردند چه حرفی برای گفتن داری؟ تو جنگی را علیه یک ملت پشتیبانی کردی. فقط برای پول ...
ناگفته هایی از حسینعلی منتظری / روایت “واحد اطلاعات سپاه” از جلسه ای محرمانه و اعلام بی اعتمادی امام ...
جز محاکمه مهدی هاشمی و باند وی وجود نداشت. سرانجام مهدی هاشمی بر اساس یک کیفر خواست سنگین، محاکمه و محکوم به اعدام شد و حکم اعدام در تاریخ 6/7/66 به اجرا درآمد. منتظری و مساله دستگیری مهدی هاشمی بررسی مواضع آقای منتظری در قضیه مهدی هاشمی، نشانگر درستی نگرانی جدی امام درباره اطرافیان رهبری آینده انقلاب بود. عملکرد مهدی هاشمی در قبل و بعد از انقلاب آنچنان خلاف شرع و ...
آل سعود یا آل یهود; نقش ویلیام شکسپیر در تشکیل وهابیت!
تکفیری سبب شد که به مناسبت سالروز هشتم شوال سالروز تخریب مزار ائمه بقیع(ع) در مرداد ماه سال گذشته با حجت الاسلام سیدمحمد یزدانی کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) گفت وگویی انجام دهیم. در این گفت وگو در خصوص ماهیت و نسب وهابیت، پیشگویی پیامبر(ص) از ظهور این فرقه، نقش استعمار در شکل گیری آن و زوایای پنهان وهابیت از منظر اهل سنت به طور مسبوط پرداخته شد. گزیده ای از این گفت ...
فیروز کریمی: ف.ک یعنی فراتر از کهکشان!/ بچه های تان را برای فوتبال بفرستید پیش من!
.... در آن مقطع گفتم در شهرداری توانمند هستند، بعد از آن آقای رشید پور ادامه برنامه را نگرفت که گفتم بگذارید ببینیم در المپیک چطور می شود که همان هم شد که نباید می شد و من گفتم! ...( می خندد) البته علی آبادی تلاشش را کرد. صادقانه و مجدانه هم تلاش کرد، از همین جا هم از ایشان تشکر می کنم، اما قبول کنیم بحث ورزش تخصصی است، یعنی قبل از مدیریتی باید تخصصی باشد. شما ببینید خیلی جاها که تخصصی هست، حتی اگر ...
شعری که حاج منصور در حسینیه امام خمینی خواند و همه را به وجد آورد + شعر و صوت
شیرازه : چهارمین شب مراسم سوگواری دخت گرامی پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با حضور حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی رحمه الله علیه برگزار شد. شعر زیبایی که حاج منصور ارضی مداح این جلسه خواند حس و حال عجیبی به این محفل بخشید به طوری که حماسه و شور در میان شرکت کنندگان به خصوص نسل جوان به چشم می آمد. توحید را دردانه مظهر می شود زهرا ...
کشف بقایای دایناسورها در کرمان + تصاویر
و سنتی کرمان و با توجه به اقلیم و سازه های سنتی از قبیل بادگیر های کرمان و با توجه به اقلیم و استفاده از مصالح اقلیمی طراحی و ساخته شده است . موزه دفاع مقدس خاطرات جنگ و دوران دفاع مقدس و دلاور مردی ها و رشادت های لشکر41ثارالله را در دوران دفاع مقدس خاطرات دفاع و روز های جنگ و انقلاب را در خود برای نسل های آینده نگه می دارد . این بنا در مرکز شهر کرمان در کنار میدان شهدا در شهر کرمان ...
ماجرای مخالفت منتظری با اعدام گسترده منافقین / سخنرانی سال 67 قائم مقام امام(ره) که ملت را وحشت زده کرد ...
...> امام خمینی در قسمتی از این پیام مهم چنین نوشته اند: “من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسما معذرت می خواهم و از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستم. هم راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است؟ ملت ما تا ...
از کاندیداتوری یاسر خمینی تا عذرخواهی بابت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا!
شما از خدا نمی ترسید؟چرا آنقدر اختلاف ایجاد می کنید و به همدیگر می ترسید؟ چرا به فکر مردم نیستید؟ یک آن آقای هاشمی ناراحت شدند و شروع کردن به تند صحبت کردن به امام که ما خجالت بکشیم؟ آنقدر این بنی صدر علیه ما حرف می زند و آبروی ما را می برد شما حرفی نمی زنید؟! و بعد آقای هاشمی ساکت شدند و زدند زیر گریه! امام جلسه را ترک کردند و ما هم همین طور سکوت کرده بودیم. فردای آن روز حاج احمد آقا به ما زنگ ...
شاخصه زنان باارزش از نگاه اسلام و نگاه ظالمانه غرب به زن
مادری است، الان که بحث جمعیت جدی است، زنان ما باید این نقش را بیش از مردان ایفا کرده و برای خود به یک وظیفه تبدیل نمایند. متاسفانه جمعیت رو به کاهش است و این امر خسارت هایی دینی و مذهبی فراوانی را برایمان دارد. ملتی که پرچمدار مذهب اهل بیت علیهم السلام شده، در حال کاهش جمعیت است. بنابراین در این سنگر چه کسی باید فداکاری کند؟ این کار، مانند دفاع مقدس نیست که فقط جوانان و مردان به میدان جنگ بروند ...
10 سال منتظر شهادتش بودیم
بلاواسطه از دست امام حسین (علیه السلام) دریافت کرده است. صبح روزی که می خواست به جبهه سوریه اعزام شود، خطاب به مادرش گفت که وعده نهایی به من داده شده، امام حسین (علیه السلام) دیشب در خواب به من وعده جهاد و شهادت داده اند. همه کار ها و حساب و کتاب هایش را انجام داد و تنها یک فیش حج تمتعش را به مادر و پدرشان داده و راهی سوریه می شود. یعنی بدون هیچ وابستگی به ارگان دولتی یا نظامی به سوریه رفته ...
منصورهادی نسخه یمنی موسوی است
جنگ داخلی، بلایی که بر سر ملتهای مظلوم سوریه و عراق آوردند را در یمن تکرار کنند. علوی تاکید کرد این همان خواب کثیفی بود که همپیمانان آل سعود در فتنه 88 برای ملت بیدار ایران نیز دیده بودند. ملت ما فراموش نکرده است؛ جرم کسانی را که پادشاه همین رژیم جلاد سعودی در پایانِ نامه های فدایت شومش خطاب به آنها می نوشت؛ "اخوک عبدالله"!!! اینها همان جریانی بودند که با دلارهای نجس آل سعود روزنامه و ...
پاسخ دندان شکن رهبر انقلاب به ادعای رادیوی عراق
، با شما کاری نداریم. چون من آنان را نمی بردم گفتند ما می خواهیم بجنگیم و حالا که تو هم می روی ما هم می آییم به آنجا، منتهی به جبهه می رویم. گفتم خیلی خب اگر اینطور است اشکال ندارد و آنها را با این عنوان که بروند جبهه بجنگند با خود بردم، چون دیگر من محافظتی لازم نداشتم چون برای میدان جنگ می رفتم.
اظهارات هلالی درباره شیعه انگلیسی
اینکه در سالهای قبل و دهه گذشته وضع عمومی فرهنگ و حجاب و...بهتر بود، فضای جنگ و شهادت و شهدا بیشتر بود، اما الان مخاطب بیشتر شده است.علت چیست؟ این جا هم بنگاه جذب جوان شده است. ما در خط مقدم جبهه می جنگیم. ما نمی توانیم هیأت را رد بکنیم. هر قشری برای خود مستمعی دارد. تمام آقایانی که مداحی می کنند به نظرم لازم و واجبند. همه شان یک قشر خاصی را در خانه امام حسین(ع) آورده اند. حالا چون با ...
حکایت پرماجرای مردی که خودکار را به ایران آورد
تنی لرزان رفتم تا مانند هرشب وضو بگیرم و نماز واجب را به جا آورم. گویی کسی در گوشم فریاد زد که در مقابل کدام خدا می خواهی بایستی و نماز بگذاری؟ دیدم آن خدایی که من به آن معتقدم از من نزول خوار متنفر است. از وحشت فریادی زدم و بیهوش شدم. نمی دانم چند ساعت در اغما بودم. وقتی به هوش آمدم نیمه های شب بود. تنم در آتش تب می سوخت. آن شب، سختی برزخ را حس کردم. بر سر خود می کوبیدم و به خود نهیب ...
راز محبوبیت کی روش چه بود ؟
تیم ملی محصول مدیریت علی کفاشیان و تیم فدراسیون نشینان نبود. خیلی زود مردم ایران فهمیدند، داستان تیم ملی فوتبال ایران از داستان فوتبال ایران جداست. ستاره تیم ملی فوتبال ایران از داستان فوتبال ایران جداست. ستاره تیم ملی فوتبال ایران هم کی روش بود. سالنامه اعتماد - علی عالی: همکاران گروه نظرسنجی مشغول نظرخواهی هستند. چهره سال 93 از مردم پرسیده می شود، شماره هایی که حدسی انتخاب می شود و ...
9 شهید در یک روز
حضور یافت و بعد از اتمام مأموریتش به روستا برگشت. چند بار دیگر نیز برای حضور در جبهه ثبت نام کرد و رفت تا این که در آخرین اعزامش در پایان سال1360 به همراه شهیدان فرهنگ اسکندری و علی اصغر ابراهیمی عازم جبهه شد. بالاخره هر سه نفر پس از مدتی حضور در تاریخ 2/1/61 به شهادت رسیدند و محسن نیز در این تاریخ بر اثرانفجار مین به سوی معبود خود پرواز کرد و شربت شهادت را نوشید و از همان جبهه ها به سوی یار ...
سردار شهید حسین املاکی ، بیرق دار معرفت
مقام معظم رهبری، حماسه آفرینان لشکر قدس در کربلای دو، کربلای دیگری آفریدند. آزادگانی که در عملیّات والفجر10 به اسارت رفته بودند،گفتند: اکثر فرماندهان عراقی در برخورد اولیه به هنگام بازجویی از آخرین وضعیت حسین املاکی سوال می کردند در پی کسب خبر درباره او بودند. از وی به هنگام شهادت دو دختر به نام های مرضیه پنج ساله و راضیه سه ساله ویک پسر به نام سلمان دوساله به یادگار مانده است استفاده از این خبر فقط با ذکر نام شمال نیوز مجاز می باشد . ...
خوزستان؛ مجموعه ای از جاذبه های معنوی و تاریخی
جای ماند و چهل تن از بهترین یاران آن سید بزرگوار نیز به شهادت رسیدند. پس از پایان جنگ و پیروزی اسلام بر کفر هر کدام از طرفین کشتگان و مجروحین خود را جمع آوری کردند و به پشت میدان جنگ انتقال دادند. چهل شهید از یاران آقا سید صالح را در یک محل و در کنار هم دفن کردند که هم اکنون به نام چهل تنان معروف است. سلطان ابراهیم از جمله امامزاده هایی است که کرامات فراوانی دارد. مردم بختیاری همواره بهره مند از ...
مصاحبه کوثری درباره رزمایش پیامبر اعظم،خاطراتش با سردار سلیمانی و نقش آیت الله هاشمی در دفاع مقدس
عملیات های دیگر هم در کنار هم حضور داشتیم. در روز های آخر جنگ در جاده اهواز -خرمشهر که عراقی ها در حال تجاوز بوده و تهاجمات آن ها در حال پیشروی بود، آنجا هم در کنار هم بودیم. در نتیجه خاطرات زیادی بین ما وجود دارد از جمله،در خود عملیات کربلای 1 در مهران به این صورت بود که فردا صبح روز دوم عملیات چون در کنار هم بودیم، حاج قاسم آمدند توی خط و ما هم بودیم در نهایت به خاطر اینکه مرحله شب قبل عملیات انجام ...
هشداررهبرجنبش انصارالله یمن خطاب به عربستان :متجاوزین به یمن بهایی گزاف خواهند پرداخت /گزارش کاملی از ...
کرده است : تجاوز امروز به یمن یک جنگ سیاسی است که علیه خط و محور مقاومت ضد صهیونیستی شروع شده است . دراین بیانیه تصریح شده است : گفت وگو بهترین راهکار برای رسیدن به بهترین راه حل ها به منظور بازگرداندن امنیت و ثبات به یمن و حفظ عزت و حاکمیت این کشور است . جنگنده های رژیم سعودی در حالی نیمه شب گذشته کودکان و زنان بی گناه یمنی را در خواب به خاک و خون کشیدند و خانه های آنها را ...
جهانبخش و آزمون را بگیرند یعنی پایان همکاری من با تیم ملی
بزنیم ولی متاسفانه... فدراسیون بعد از اتفاقات اخیر به دو دسته تقسیم شده است. ابتدا دبیر کل و قسمت دوم آن که مربوط به حرف های کاشانی می شود و علی رغم عملکرد، جایگاه بنده را هم پائین آورده است. من واقعا نمی توانیم یه شمشیر را پشت گردنم ببینم و ببینم که ارزش کارم را کم کرده اند. اسدی به من گفته بود که تو کمترین استاندارد را داری و حالا کاشانی گفته است که برخلاف منافع ملی عمل می کنم. حالا ما در فدراسیون ...
صدای پای نوروز در سطرهای تاریخ
خوابش نبرد و عمو نوروز را ببیند ... همیشه اما آخر قصه ننه سرمای خسته باید به خواب می رفت و عمو نوروز از راه می رسید ... انگار نه انگار ما بچه ها تمام آرزویمان این بود که عروس ننه سرما و عمو نوروز را توی دنیای کودکانه مان بگیریم ... همیشه اما انگار قصه را آدم بزرگ ها می نوشتند. قصه ای که ریشه در تاریخ این سرزمین دارد ... قصه ای به نام نوروز ... نوروز در ایران باستان ...
جان بولتون: ایران را بمباران کنید
دست یابی به سلاح های هسته ای است. این یارو از اون تندروهای درجه یک آمریکاییست.. خدا رو شکر ک سیاست کشورم اونقدر خوب بوده ک تونسته امثال شماها رو روانی کنه. خدایا بابت امنیتی ک توو کشورم حاکمه خاضعانه ازت سپاسگزارم. اقتصاد انلاین: چرا می ترسی نظر من را نشر کنی؟ بیمار روانی بولتون همدست و حقوق بگیر منافقین است. اگر کسی سر سفره پدرش غذا خورده باشد، معنی محبت و خانواده را می فهمد و نمیگوید که مردم دیگر را بمباران کنید! نظر قبلم را می گفتم. البته متوجه هستم که ممکن بود به عربستان بر بخوره ولی این مقاله راجع به بولتون دیوانه است نه راجع به عربستان. ...
همدلی و همزبانی مسئولان و ملت ایران در دفاع از مردم مظلوم یمن/ ایران خواستار لغو حملات نظامی عربستان
آزاده هستند و طرف دیگر صهیونیست، امپریالیسم و تکفیریسم است و همه این ها در آن طرف قرار دارند یعنی مرز بین جبهه حق و باطل یا جبهه خدا و شیطان وجود دارد . رژیم سعودی نفس های آخر خود را می کشد وی عنوان کرد: و مروز این مسئله برای عربستان خیلی گران تمام می شود و رژیم سعودی نفس های آخرش را می کشد، او دست به اقدام بسیار خطرناکی زد که نتیجه ای نخواهد گرفت چون که هیچ کسی نمی تواند اراده ...
چه طور سفر کم خرجی داشته باشیم؟!
آن اشاره کردم، عمل کنید نیازی به نگرانی برای جا و اسکان نیست. نه هتل و نه هیچ مسافرخانه ای به راحتی خانه ی اقوام نمی شود. راحت، مطمئن و از همه مهم تر به صرفه تر خواهد بود و محدودیتی در طول زمان ماندنتان وجود نخواهد داشت. اگر هم کلید خانه یا ویلای دوستان و اقوام خود را گرفتید که بهتر از این نمی شود. م ی توانید با به همراه بردن وسایل مورد نیاز برای خواب و استراحت سفری ارزان و مطمئن داشته ...
یک روز با رضوانه مستند بی بی سی را می بینیم
... قبلا زیاد شنیده بودم از این که بعد از جنگ خانواده های شهدا چه مشکلاتی داشتند؛ چه زندگی هایی که از هم پاشیده شد و همه فکر می کردند که خدا را شکر که آن دنیا یک نفر شفاعت ما را می کند. الان من همه آن حرف ها را در زندگی خودم می بینم. سختی هنوز هم هست. وقتی که جایی می رویم که یک بچه با پدرش هست، رضوانه خیلی اذیت می شود؛ به هم می ریزد. مثلا وقتی مترو می رویم نگاهش را که دنبال می کنم می بینم که ...
5 راهکار عملی برای تحقق اقتصاد مقاومتی
، مستلزم وجود دستگاه قدرتمندی است. از این رو امام علی علیه السلام در پاسخ به شعار لا حکم الالله از سوی خوارج چنین پاسخ می دهند: مردم، به زمامدار نیازمندند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار؛ تا مؤمنان در سایه حکومتش به کار خویش مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در دوران حکومت او زندگی را طی کنند و به وسیله او اموال بیت المال جمع آوری گردد و به کمک او با دشمنان مبارزه شود. نیکوکاران در رفاه و مردم از ...
نشانه های منافقین
در سومین شب برگزاری مراسم عزاداری فاطمیه مصادف با پانزدهم اسفندماه، حجت الاسلام مهدوی نژاد در ادامه مبحث عبرت های فاطمیه به موضوع تبیین نفاق به عنوان یکی از عبرت های مهم فاطمیه پرداخت. در ذیل خلاصه ای از سخنان قابل تأمل وی را می خوانید: دروغگویی و سوء استفاده از مقدسات یکی از مهمترین ویژگی های نفاق و اهل نفاق، دروغ و دروغگویی است، اصلاً مایه اصلی نفاق، دروغ است. نفاق یعنی دوگانگی ظاهر و باطن و خدا در قرآن به دروغ گویی منافقین شهادت داده است. یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق این است که از مقدسات استفاده ابزاری می کنند. می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [1] از نام خدا، مقدسات، عناوین موردقبول و اعتماد مردم، مذهب، دین، شخصیت های مذهبی و در رأس آن خدای متعال استفاده می کنند، قسم می خورند و حرفشان را می زنند ولی این قسم سپر و پوششی است برای این که مردم را از راه خدا بازدارند. منافق از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و مقدسات هزینه می کند تا بتواند کارهایش را پیش ببرد، اهداف شومش را محقق کند و باور مردم را به خودش جلب نماید. ظاهر فریبنده و جذاب منافق یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق آرایش ظاهری آن هاست. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ [2] ؛ وقتی منافقین را نگاه می کنید ظاهر آراسته ای دارند. منافقین آدم های زشت و ژولیده ای نیستند و ظاهرشان جلب کننده، فریبنده و جذاب است. وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ [3] وقتی حرف می زنند مایلید به حرف هایشان گوش دهید چون خوش سخن و سخنورند. ویژگی های اهل نفاق کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ [4] ؛ مثل چوب های خشکی که به دیوار تکیه داده شده اند، هر ندایی از گوشه ای بلند می شود علیه خودشان می پندارند، این ها دشمن اند. از این ها حذر کنید! خدا این ها را بکشد. خصوصیت دیگر منافقین این است که تا کسی حرفی می زند تصور می کنند که علیه آن هاست، حتی گاهی مخالف سازی هم می کنند. ممکن است کسانی حرفی زده باشند که ربطی هم به این گروه نداشته باشد ولی جبهه سازی می کنند و آن افراد و حرف ها را در طرف مقابل خود قرار می دهند تا خودشان را بزرگ کنند. البته این رفتار آنها نشانه ترس هم هست؛ آن قدر نگران هستند که مبادا رسوا شوند هر جا حرفی زده شود سریع عکس العمل نشان می دهند تحمل مخالف را ندارد. کبر و غرور، نشانه دیگر اهل نفاق از نشانه های دیگر اهل نفاق کبر و غرور است. شخصی علی الظاهر ایمان آورده بود اما از دستورات پیامبر(ص) تخلّف کرد. اصحاب به او گفتند: برو در محضر پیامبر(ص) عذرخواهی کن. گفت: گفتید ایمان بیاور و اطاعت کن، اطاعت کردم حالا از من می خواهید بر او سجده کنم؟ او عذرخواهی را مترادف با سجده کردن و پرستش معنا کرد و این کار را انجام نداد. آیه نازل شد: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ [5] ؛ هرگاه به آن ها گفته می شود بیایید تا پیامبر(ص) برایتان استغفار کند، گردنشان را بالا می گیرند و هنگاهی که نگاهشان کنید، متوجه خواهید شد که چه کبری دارند! خُب چرا گردن کشی می کنی؟! فتنه ای به پا کرده ای و جامعه ای را به هم ریخته ای، برو از پیامبر(ص) عذرخواهی کن. اما می بینی کبر آنها اجازه بازگشت به آنها نمی دهد بعد خدا می فرماید: سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [6] ؛ فرقی نمی کند تو(ای پیامبر) برای این ها استغفار کنی یا نکنی، هرگز خدا این ها را نخواهد بخشید. خُلف وعده در روایات و آیات نشانه های فراوانی برای اهل نفاق بیان شده است؛ مثلاً خلف وعده در روایات از نشانه های اهل نفاق است. روایت می فرماید: منافق وعده می دهد، خلف وعده می کند. [7] البته نه این که اگر یک نفر یک بار وعده ای داد و تخلف کرد این منافق می شود، نه بلکه کسی که [خلف وعده] شیوه و عادتش شده است. وعده هایی می دهد که نمی تواند یا نمی خواهد انجام بدهد و فقط وعده سر خرمن می دهد که خرش از پل بگذرد. منافق هنگام بی نیازی طغیان می کند وإذا استَغنی طَغا ؛ [8] وقتی بی نیاز می شود یا موقعیتی پیدا می کند و نعمتی به او می رسد، طغیان می کند یعنی به جای این که نعمت و موقعیت را از خدا بداند و شاکر خدا باشد، تصور می کند اندیشه، فکر، مال و راه او، دیگران را جذب کرده است و باعث موفقیتش شده است. نمی داند دل ها دستِ خداست و دنیا عرصه امتحان است. وقتی مردم به بنی صدر رأی دادند، مدام اعتماد مردم به خودش را بیان و تکرار می کرد، بعد کارش به جای رسید که طغیان کرد و جلو امام هم ایستاد! منافق شک دارد وإذا تَکَلَّمَ لَغا ؛ [9] منافق، زمانی که حرف می زند، حرف هایش لغو و بیهوده است. مؤمن در هر مکان و مجلسی ذکر خدا می گوید. منظور از ذکر خدا فقط سبحان الله گفتن و اذکاری از این قبیل نیست بلکه ذکر می تواند یک حدیث یا یک نکته معرفتی هم باشد. اما منافقین حرف لغو می زنند. اگر دو ساعت کنار یک منافق بنشینید هیچ چیز از او یاد نمی گیرید و گاهی حرف های ضد و نقیض می زند. منافق در حق و حقیقت شک دارد و این شک در عمل او مشاهده می شود. المنافقُ مَن یُری شکَّهُ فی عَمَلهِ [10] موقع عمل که می رسد، منافق نمی تواند به شعارهایی که داده عمل کند، معلوم می شود که به آن [شعارها] شک داشته است. عوامل شکل گیری نفاق در انسان گاهی ریاست طلبی و جاه طلبی باعث نفاق شخص می شود. مثلاً می خواهد به پست و مقامی برسد راست و دروغ را به هم می بافد، حق و ناحق می کند، ظاهر و باطنش دوتا می شود و به نفاق می افتد. گاهی به خاطر خودبرتربینی یا تخریب دیگران است. خودش را خیلی تحویل می گیرد دیگران را هم آدم حساب نمی کند. این خود برتربینی باعث ایجاد نفاق در او می شود. از نشانه های خودبرتربینی هم این است که دیگران را تحقیر و مسخره می کند. قرآن می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ [11] ؛ هرگاه به این ها گفته می شود که ایمان بیاورید مثل بقیه مردم(که پای حق، دین، خدا، ولایت، اسلام و شهدا ایستاده اند) می گویند ما بشویم مثل این آدم های نادان؟ این ها که عقل و شعور و سواد ندارند! بعد خدا می فرماید: اَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ [12] ؛ این ها خودشان نادان هستند، ولی نمی دانند. ضعف ایمان یکی از عوامل دیگر در شکل گیری نفاق، فقدان شخصیت، ضعف ایمان و روحیه است. فرمود: نفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ یَجِدُهُ فی نَفسِهِ [13] . انسان به دلیل ذلت و خواری که در نفس خود احساس می کند، به نفاق می افتد. آدم عزیز که فیلم بازی نمی کند، آدم مؤمن که دو رنگ نمی شود و ظاهر و باطنش یکی است. آدمی که از درون احساس حقارت دارد، شخصیتش ناقص و ایمانش ضعیف است و به دروغ و دورنگی متوسل می شود. اقتدار مؤمنین: سبب شکل گیری نفاق در جامعه اقتدار مؤمنین در جامعه سبب شکل گیری نفاق می شود. وقتی حق، حاکمیت پیدا کرد باطل دیگر فرصت، توان و جرأت جولان پیدا نمی کند و زیر پوست حق مخفی می شود و اینگونه نفاق شکل می گیرد که البته این امر، نشانه حقانیت و اقتدار حق است نه ضعف حق. یعنی حق این قدرت را داشته که باطل را از اعلان رسمی و تظاهر علنی به زیر بکشد و او را به مخفیگاه ببرد. البته خطراتش باقیست. داشتن تکیه گاه: یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه، وجود چهره هایی است که می توانند تکیه گاه منافقین باشد. منافقین به خودی خود می ترسند و زیر پوست حق مخفی می شوند ولی اگر کسانی را پیدا کنند که موجّه و مورد اعتماد اجتماع و ساده لوح باشند، به آن ها تکیه می کنند و معمولاً حول چنین شخصیت هایی جریان نفاق شکل می گیرد. عبدالله بن اُبی شخص ثروتمندی بود که روابط خاص سیاسی و اقتصادی با یهودی ها داشت و آنقدر در بین مرد موجه بود و به ظاهر اعتماد عموم را جلب کرده بود که در بین دو قبیله اوس و خزرج که جنگ های طولانی باهم داشتند، به عنوان حکم انتخاب شد. اما بعدها بخشی از جریان نفاق بعد از ظهور اسلام و حکومت پیامبر(ص) توسط همین مرد اداره شد. نمونه دیگر، ابوعامر است که قبل از اسلام زهدفروشی می کرد و برای خود بین مردم اعتباری کسب کرده بود. بعد از حضور پیامبر(ص) در مدینه به مکه فرار کرد و در آن جا، شروع به سازماندهی مخالفین پیامبر(ص) کرد و رئیس جریان منافقین شد و فتنه مسجد ضِرار نیز توسط او هدایت شد. ابوعامر پشتوانه مالی و انسانی شکل گیری نفاق بود به طوری که طلحه و زبیر از ابوعامر تجهیزات و شتران فراوانی برای جنگ جمل و مقابله با امیرالمؤمنین(ع) گرفتند. مثلث مخالفان در صدر اسلام 1. مشرکین مکه 2. منافقین مدینه و 3. یهودیان، سه ضلع مثلثی بودند که جریان نفاق در صدر اسلام، توسط این مثلث شکل گرفته و هدایت می شد. این ها عناصری بودند که جریان نفاق را در حکومت پیامبر(ص) دامن می زدند و توسعه می دادند. اقسام نفاق در یک تقسیم بندی باید نفاق را به دوسته تقسیم کنیم: 1. نفاق قدیم یا اکبر 2. نفاق جدید یا اصغر. وقتی می گوییم نفاق، قدیم و جدید ناظر به عنصر زمان است؛ یعنی زمان در تعریف این نوع نفاق دخالت دارد. اکبر و اصغر به نوع نفاق برمی گردد. نفاق قدیم(اکبر) نفاقی است که مسبوق به کفر است؛ یعنی سابقاً شخص کافر بوده و به دلایلی علی الظاهر اظهار اسلام می کند و اسلام می آورد ولی اصلاً ایمان در قلبش راه پیدا نکرده است. چون قبلاً و قدیماً کافر بوده، نفاقش خیلی بزرگ است. نفاق جدید(اصغر) نفاقی است که مسبوق به ایمان است. شخص ایمان آورده، سپس تغییر کرده و دیگر آن ایده ها و نظرات و اعتقادات قبلی را ندارد یا فقط به بعضی از آن اعتقادات ایمان دارد. چون فرد قبلاً مؤمن بوده و جدیداً به جرگه منافقین پیوسته است، نفاقش را نفاق جدید یا اصغر گویند. کسانی که بعد از ایمان، به نفاق می افتند نفاقشان یکسان نیست. بعضی عمیق تر و بعضی کمتر به نفاق می افتند. نفاقی که در بین مؤمنین زیاد دیده می شود ثعلبه در مدینه آدم فقیری بود که مرتب به پیامبر(ص) التماس می کرد، دعا کنید که خدا به من مال و منال بدهد. پیامبر(ص) هم دعا نمی کردند و می فرمودند: به مصلحتت نیست. بالاخره آن قدر اصرار کرد تا پیامبر(ص) برایش دعا کردند. خدا مال زیادی به او داد و او صاحب یک گله بزرگ شد چون در مدینه جا نبود، به بیرون مدینه رفت و آن جا مرتع بزرگی تدارک دید. آیه زکات نازل شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً [14] ؛ ( ای رسول ما) برو از کسانی که اموالی دارند زکات بگیر. مأمور پیامبر(ص) پیش ثعلبه رفت تا تعدادی از گوسفندانش را به عنوان زکات بگیرد. او هم ناراحت شد که من این قدر زحمت کشیده ام، حالا مفت مفت بدهم برود؟! این که همان جزیه است و جزیه برای کفار است نه مسلمان ها. لذا زکات نداد. پیامبر(ص) وقتی شنیدند چند مرتبه فرمودند: وای بر ثعلبه! بعد آیه نازل شد فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ [15] ؛ وقتی خدا این ها را از فضل خودش بی نیاز می کند، بخل می ورزند، به خدا پشت می کنند و از ادای حق اعراض می کنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ [16] لذا خدا نفاق را در قلب این ها می اندازد. یعنی کار این ها یک نوع نفاق است. این فرد دعای پیامبر(ص) را قبول داشت اما دستور زکاتش را قبول نکرد و این نشانه نفاق است. این نوع نفاق در بین مؤمنین زیاد رخ می دهد. منافقین زمان پیامبر(ص) بر همین اساس، منافقین زمان پیامبر(ص) طبق آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام به سطحی از نفاق گرفتار بودند. 1. کسانی که در هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، قلباً اسلام نیاوردند بلکه تظاهر به اسلام کردند و حتی با پیامبر دشمنی هم داشتند؛ مثل ابوسفیان. روایت داریم ابوسفیان یک لحظه هم ایمان نیاورد ولی گفت: أشهد ان لااله الاالله و انّ محمداً رسول الله . 2. کسانی که جزء مؤمنین بودند، هیچ نشانه ای از نفاق هم در آن ها نبود، اتفاقاً مجاهدت هایی هم کرده بودند، سابقه خدمت در اسلام هم داشتند ولی در طول مسیر، عوارضی پیدا کردند. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) خراشی در دین آن ها وارد شد که اصلاح نکردند. کم کم این افراد به عناصر مزاحم، منافق و مخالف در جامعه اسلامی تبدیل شدند. این دسته از منافقین، حب جاه داشتند یا دنبال ثروت بودند؛ قبلاً مجاهدت ها کرده بودند ولی حالا طلبکار بودند و چون صحابی پیامبر(ص) بودند، می خواستند موقعیت بهتر و مال و منالی داشته باشند. بعضاً به دنبالش هم رفتند به خیلی از این اموال هم رسیدند؛ مثل طلحه و زبیر که وقتی از دنیا رفتند شمش های طلایی را که در خانه این ها بود با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. هزار کنیز، هزار غلام، خانه های متعدد از چوبِ ساروج و... داشتند. آن وقت همین افراد که دنبال دنیاطلبی بودند وقتی امیرالمؤمنین(ع) به حکومت رسیدند، محضر ایشان رسیدند و گفتند: آقا ما در خدمت حکومت اسلامی هستیم. آقا اینها را تحویل نگرفتند. این ها رفتند و از مخالفین شدند. مواظب دنیاطلبی تان باشید مواظب دنیاطلبی تان باشید. گاهی حرص زدن، بخل، دنیادوستی و دنیاپرستی بذر کوچکی در دل ماست، که آنها را دور نمی ریزیم و هر دفعه که حرص می خوریم و حسادت می ورزیم، این درخت رذیله و شجره ملعونه، در وجود ما بزرگتر و وقتی سنی از ما گذشت، دیگر نمی توانیم آن را از ریشه بیرون بیاوریم و این نفاق باعث می شود که حتی در مقابل امام حق هم می ایستیم. منافقین امروز نشانه گروه دوم که مهمترین گروه در دسته های منافقین هستند و می تواند آن ها را برجسته کند و ما نیز می توانیم آن ها را شناسایی کنیم، همراهی کردن با دشمن است. این دسته از منافقین در زمان ما وجود دارند. کسانی که سابقه خوبی داشته اند، خدمت و مجاهدت کرده اند، ولی به خاطر عوامل مختلفی از جمله دنیاپرستی، حسادت، حب جاه، مقام و ریاست و... ناراحت شدند و به دلیل عدم خودسازی به عناصر مزاحم، منافق و مخالف تبدیل شدند. بعضی از آن ها کاملاً از ایمان توبه کرده اند و بعضی هنوز مختصری ایمان دارند. دشمن برای منافقین کف می زند زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شناخت این دسته از منافقین بسیار سخت بود ولی الان سخت نیست؛ چون در صدر اسلام دشمن خارجی به معنای جدی وجود نداشته یا بروز و ظهور نداشته است و مردم نمی فهمیدند. طبق دیدگاه حضرت امام(ره) اگر دیدی دشمن دارد برایت کف می زند بدان به خودی گل زده ای. با این شاخص راحت می توانیم این دسته از منافقین را بشناسیم. دسته سوّم دسته سوم منافقینی بودند که به قول امروزی ها تازه به دوران رسیده بودند، جدید الاسلام ها و جدیدالعهدها. یعنی کسانی که در زمان حکومت پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند و آن جا اسلام آوردند. چه شد که این دسته منافق شدند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) این ها دچار لغزش های مؤمنانه شدند [17] . اینان خود را اصلاح نکرده و از خود مراقبت نکردند بعد کم کم کارشان به جایی رسید که با همفکران خود در منطقه بماند گروهی را علیه پیامبر(ص) تشکیل دادند. لغزش های مؤمنانه لغزش های مؤمنانه؛ یعنی لغزش هایی که هر مؤمنی ممکن است پیدا کند.، مثل غرور، حسادت، لجبازی و... . البته این رفتارها آثاری دارد و اگر لجبازی کنی شیطان و نفست تو را می برد. اگر فهمیدی که اشتباه کرده ای، زود جبران کن وگرنه گرفتار می شوی. خداوند در عالم قواعدی دارد و می گوید اگر طبق این قواعد عمل کنید، هدایت می شوید و اگر طبق فلان قواعد عمل کنید، گمراه خواهید شد. اگر کسی با اختیار خودش به قواعد گمراه کننده عمل کرد، به ضلالت می افتد. وقتی می گویند خدا او را به ضلالت انداخته است، منظور چنین چیزی است. روش اهل نفاق مسئله بسیار مهمی که امروز با آن مواجه هستیم و باید از تاریخ صدر اسلام و ایام فاطمیه درس بگیریم، روش ها و شیوه هایی است که اهل نفاق برای مقابله و معارضه با پیامبر(ص) استفاده می کردند. یکی از این روش ها استفاده از شعارهای عامه پسند است. منافقین از شعارهای عامه پسند که عموم مردم و متدینین بپذیرند و بپسندند برای فتنه انگیزی استفاده می کردند. خونخواهی؛ شعار عامه پسند منافقان مثلاً شعار خونخواهی خلیفه سوم(عثمان)، برای عموم مردم شعار مورد قبولی بود. خوانخواهی عثمان یعنی این که حقی ضایع شده است و می خواهیم آن پرونده را را دوباره به جریان انداخته و حق را احیا کنیم. ابن ابی الحدید معتزلی از مورخین معتبر اهل سنت نقل می کند که طلحه سرسخت ترین آدم در جریان قتل عثمان بود و بعد از او زبیر بود. یکی دیگر از مورخین اهل سنت می گوید وقتی مردم خلیفه سوم را محاصره کرده بودند، طلحه برای این که خلیفه زودتر به قتل برسد راه ارسال نان و آب را بر وی بست؛ که آن جا امیرالمؤمنین(ع) غضب نمودند و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای عثمان آب فرستادند. حالا سال ها گذشته و این طلحه و زبیر و معاویه خونخواه خلیفه سوم شده اند! خونخواهی عتمان، شعاری بود که اگر 25 سال قبل از آن یکی از اینها چنین شعاری می داد مردم چپ چپ به او نگاه می کردند! امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می فرماید: او (طلحه) عَلَم خون خواهی عثمان را برداشت؛ چون می ترسید زودتر خون عثمان از او مطالبه شود. خودش قاتل بود. طلحه عَلَم مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) را برداشت و برای این که علی(ع) را زمین بزند یک شعار عامه پسند (خونخواهی عثمان) سر داد و زبیر را هم دنبال خود کشاند. حضرت(ع) فرمودند: إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ [18] ؛ این ها حقی را طلب می کنند که خودشان ضایعش کرده اند، خون خواه خونی شده اند که خودشان ریخته اند. اصلاح طلبی؛ شعاری منافقانه یکی دیگر از شعارهای عامه پسند، شعار اصلاح طلبی است. نه این که حتماً بخواهند بگویند ما اصلاح طلب هستیم. می خواهند بگویند ما آن کسی هستیم که کار را درست می کنیم. قرآن می فرماید: و اذا قیل لَهُم لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ [19] ؛ (خطاب به منافقین) در زمین فساد می کنند و می گویند ما اصلاح می کنیم. می گوییم ارزش ها را خراب کردید! می گویند: ارزش ها چه ربطی به کاری که ما انجام می دهیم دارد؟! ما داریم عزت و آبرو را حفظ می کنیم! برای شما تلاش می کنیم. منافقین و شعار عقل گرایی و راستگویی یکی دیگر از شعارهای عامه پسند خردورزی و عقل گرایی است. ادعای خردورزی می کنند ولی قرآن می فرماید: أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ [20] همه بدانید این ها مفسد هستند، خودشان هم نمی فهمند و فکر می کنند که درست رفتار می کنند. این ها خودفریبی می کنند؛ شعار عقل گرایی و خردورزی می دهند، اما خود، عقل ندارند. یکی دیگر از شعارهایی که منافقین سرمی دهند، شعار راستگویی است. قرآن می فرماید: إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ [21] ؛ وقتی منافقین پیش تو می آیند شهادت می دهند که ما خدا را شاهد می گیریم که تو رسول ما هستی و خدا می داند که تو پیامبر(ص) مایی. والله! خدا شهادت می دهد که این ها دروغ می گویند و تو را قبول ندارند. تمام این ها ظاهرسازی است. این ها ادعای راستگویی دارند، ولی دروغ می گویند. قرآن و روایات، مجموعه عبرت آموز قرآن و روایات برای این است که ما از تاریخ، آیات و روایات عبرت بگیریم و مبتلا نشویم. اگر کسی فکر کند که این قرآن با این عظمت فقط برای این نازل شده است که از روی آن بخوانیم و ثواب ببریم، باید فاتحه اسلام خواند! عربستان الان مرتب قرآن چاپ می کند و داعشی ها مرتب قرآن می خوانند اما سرِ شیعه، سنّی، مسیحی و... هم می برند. باید قرآن را بفهمیم و از این فهم برای کسب بصیرت و شناخت امروز جامعه خود استفاده کنیم، چرا که حق و باطل همیشه وجود دارد. شبهه-مکرو و حیله امیرالمومنین (ع) فرمودند: شبهه را از این جهت شبهه نامیدند که شبیه به حق است و تنها مومن با نور یقینش از آن نجات پیدا می کند. یکی از روش هایی که اهل نفاق برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می کنند، استفاده از شبهه و مکر و حیله است، مثل نسبت دادن امور غیرواقع به پیامبر(ص). در صدر اسلام نسبت های ناروا و دروغ به پیامبر(ص) می بستند تا کار خود را پیش ببرند. در خطبه 210 نهج البلاغه آمده، شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: این قدر روایات عجیب و غریب و ضد و نقیض از پیامبر(ص) نقل شده است و ما نمی دانیم کدام درست و کدام غلط است. حضرت فرمودند: کسانی که حدیثی برای تو نقل می کنند، چهار دسته هستند که پنجمی ندارند. نخست منافقی است که اظهار ایمان می کند و خود را مسلمان نشان می دهد؛ نه احساس گناه می کند و نه از معصیت دوری می جوید؛ بلکه از عمد به رسول خدا(ص) دروغ می بندد که اگر مردم بدانند که او منافقی دروغگوست، حدیث را از او نمی پذیرند و سخنش را راست نمی شمارند. ولی می گویند او یار پیامبر(ص) است. رسول خدا(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و از او فراگرفته است. از این رو سخن او را می گیرند و از او می پذیرند. خداوند در قرآن ویژگیهای آن ها را بیان فرموده و اوصاف آنها را به روشنی برایت بازگفته. اینان پس ار پیامبر(ص) باقی ماندند و خود را با دروغ و بهتان و نیرنگ به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش دوزخ نزدیک ساختند. آنان نیز امور مملکت را به این منافقان سپردند و زمام امور مردم را به دست ایشان دادند و به این وسیله آن ها دنیا را خوردند. بی شک مردم در کنار حاکمان و قدرتمندان و در پی دنیایند؛ مگر کسی که خداوند حفظش نماید این منافق یکی از آن چهار نفر است که احادیث پیامبر(ص) را نقل می کنند . مواظب باشید! ممکن است طرف صحابه پیامبر(ص) باشد اما منافق نیز باشد. صحابه پیامبر(ص) که معصوم نیست! او هم ممکن است خطا کند. صحابه هم ممکن است ناصالح باشد. آیا امام (ره) با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودند؟! آخر وصیتنامه حضرت امام(ره) هست که در زمان حیات من نسبت های ناروا به من می دادند و حرف هایی که من نزدم را به من نسبت می دادند؛ پس از من ممکن است بر حجم آن افزوده شود ولی ملاک و معیار برای شما صدای من یا خط و امضای من هست. هر حرفی را قبول نکنید. مثلاً می گویند: فلانی یار امام(ره) بوده است پس فرد خوبی است. این حرف که حجیت ندارد! بنابراین باید سند ارائه شود. گفتند امام(ره) با مرگ بر آمریکا مخالف بودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟! امام(ره) حتی در وصیت نامه شان هم مرگ بر آمریکا گفتند! فدک و نسبتی ناروا به پیامبر(ص) یکی از احادیث دروغی که بر پیامبر(ص) بستند و در تواریخ هم نقل شده، این بود که پیامبر(ص) فرمودند ما انبیا ارث به جا نمی گذاریم و اگر چیزی بعد از خود جا بگذاریم صدقه است. با همین دلیل ده روز بعد از رحلت پیامبر(ص) فدک را از صدیقه طاهره(س) مصادره کردند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش، نقل می کند به اعتبار این حدیثی که دو سه نفر گفتند و ادعا کردند که از پیامبر(ص) شنیده اند، فدک برای مسلمین بوده است که پیامبر(ص) سهمی از آن را برای ذوی القربای خود کنار می گذاشته بقیه را به فقرا می داده اند. درحالی که این طور نبوده و اصلاً مشهور بوده که پیامبر(ص) فدک را به امر الهی به دخترشان بخشیدند و ایشان هم فقرای مدینه را با آن رسیدگی می کردند و برای خود چیزی نمی گذاشتند. کجای قرآن نوشته که انبیا ارث برجا نمی گذارند؟ حضرت زهرا(س) با اذن امیرالمؤمنین(ع) به مسجد آمدند با خلیفه صحبت کنند که فدک ارث من است. حضرت فرمودند: این چه حدیثی است که من یا فرد دیگری نشنیده؟! این چه حدیثی است که با قرآن مخالف است؟! مگر نگفتید کتاب خدا معیار است؟ کجای قرآن نوشته انبیا ارث به جا نمی گذارند؟! قرآن می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ [22] ، یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ [23] چه طور انبیای دیگر ارث ببرند آن وقت به پیامبر آخرالزمان که رسید ارث به جا نمی گذارد؟! این که مخالف آیات قرآن است! ابن ابی الحدید می گوید: وقتی حضرت زهرا(س) فرمودند فدک برای من است خلیفه سوم گفت شاهدی هم دارید؟ بی بی فرمودند: بله دو تا شاهد دارم. یکی علی بن ابیطالب(ع) که برادر و پسرعمّ رسول خدا و جانشین اوست و اولین کسی است که اسلام آورد و دوم ام ایمن که زنی است که پیامبر(ص) فرمودند او(ام ایمن) راستگوست و اهل بهشت است. خلیفه گفت ام ایمن که زن است و شهادت یک زن هم که قبول نیست. علی بن ابیطالب(ع) هم که ذی نفع است (شوهر توست) شهادتش قبول نیست. بعد حضرت زهرا(س) احتجاجاتی کردند. ابن ابی الحدید می گوید: خلیفه سوم بعد از احتجاجات حضرت زهرا(س) روی منبر نشست و نستجیر بالله این عبارت را گفت: این حرف روباه ماده ای بود که شاهدش دُمش بود! [24] قصه آن چنانی شد که می دانید حضرت زهرا(س) با چشم گریان از مسجد برگشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: چه شد؟ حضرت زهرا(س) ماجرا را بیان نمودند. دو - سه مرتبه رفت و آمدهایی به مسجد شد. در مرتبه آخر امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: امروز تنها برو و به یادشان بیاور این کلام پیامبر(ص) را که فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است. رضایت فاطمه رضایت خداست، غضبش غضب خداست. آیا فاطمه ای که رضایت و غضبش، رضایت و غضب خداست خلاف شرع عمل می کند؟ بی بی به توصیه امیرالمؤمنین(ع) رفتند و حرف خود را زدند و بالاخره خلیفه قلم و کاغذی برداشت و قباله فدک را پس داد. خلیفه دوم پیش خلیفه اول رفت و گفت قباله فدک را نوشتم و به فاطمه(س) برگرداندم. خلیفه عصبانی شد و داد و فریاد کرد. به هرحال دنبال حضرت زهرا(ع) به کوچه آمد. قباله دست بی بی بود و به خانه برمی گشتند. طبیعتاً با آن حالت نقاهت و بیماری که حضرت داشتند به سرعت راه نمی رفتند؛ در مسیر بودند و در آن کوچه ای که منسوب به کوچه بنی هاشم است. ناگهان مقابل بی بی ایستاد و گفت این چیست در دست تو؟ فرمود: این نامه فدک است که خلیفه برای من نوشته است. گفت: این نامه را بده من تا ببینم. بی بی استنکاف کردند و ندادند. اصرار کرد که بگیرد، اما بی بی ندادند. جلو رفت تا قباله را بگیرد و بی بی عقب تر رفتند. بالاخره قصه آن چنانی شد که می دانید. یک وقت مشاهده کردند که بی بی به روی زمین افتاده است و پاره های قباله فدک را باد به این طرف و آن طرف می برد. بی بی به سختی از روی زمین بلند شدند. حسنین(ع) زیر بغل های مادر را گرفتند. قبل از این که بی بی وارد منزل شوند، بچه ها در زدند. زینب(س) در را باز کرد و شاید اولین چیزی که توجهش را جلب نمود آن چادر خاکی بود.... [1] . منافقون، 2. [2] . منافقون، 4. [3] . همان. [4] . همان [5] . منافقون، 5. [6] . منافقون، 6. [7] . نهج الفصاحة، ص156. آیة المنافق ثلاث، إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان . [8] . منتخب میزان الحکمة ، ص 566؛ تحف العقول، 212؛ المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، وإذا سَکَتَ سَها، وإذا تَکَلَّمَ لَغا، وإذا استَغنی طَغا . [9] . همان. [10] . شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551؛ إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُری یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُری شَکُّهُ فی عَمَلِهِ . [11] . بقره، 13. [12] . همان. [13] . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 458، حدیث 10485. [14] . توبه، 103. [15] . توبه،76 . [16] . توبه، 77. [17] . بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء؛ ؛ 1377/07/26دسته ی سوم از منافقین آن کسانی هستند که در یکی از آیات قرآن، از آنها اسم آورده شده است: و ما لکم فیالمنافق فئتین واللَّه ارکسهم بما کسبوا اتحبون ان تهدوا من اضل اللَّه ؛ که این، آن منافقینی هستند که مدینه آمدند و ایمان آوردند. بعد دچار همان لغزشهای مؤمنانه شدند، خودشان را حفظ نکردند؛ این لغزش ادامه پیدا کرد و کارشان به آن جا رسید که به یمامه رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند - یعنی منافق محارب - این دسته ی سوم است . [18] . خطبه 137 نهج البلاغه. [19] . بقره، 11. [20] . بقره، 12. [21] . منافقون، 1. [22] . نمل،16. [23] . مریم، 6 [24] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212. ، ص 212. ...