سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگویی دلنشین با جانباز مدافع حرم حبیب عبداللهی
تغییر برایم ماند. دوره نقاحت آن هم طولانی است. دوره نقاحت، یک دوره چند ساله است. چند سالی باید بگذرد. روزهای سختی را گذراندم از این جهت که ما افرادی شلوغ بودیم و عادت داشتم که دورم شلوغ باشد. در آن 15 روزی که در بیمارستان حلب تنها بودم، روزهای سختی را تجربه کردم. درد و مشکلات مجروحیت از یک طرف، تنهایی یک طرف، فکر کردن به بچه هایی که آنجا شهید شده بودند یک طرف بود. به من البته نگفته بودند که جنازه ...
آقا بعد از شعرخوانی سبزواری گفتند در نود سالگی هم می توان شعر جوانانه گفت
آن دیار به سرزمین مجاهدت های خاموش یاد کرد. اول شعری کوتاه و کردی خواند. تا تمام شد، آقا ترجمه اش را خواستند. ویسی گفت: شعر از ملا مصطفی بهسارانی بود به این مضمون که: وقتی که خوابم عمیق و رویایی می شود، دوست دارم تو را در خواب ببینم و قدم های تو را بر چشمانم به تصویر بکشم. اگر همین هم نشد با مژه هایم خاک قدمت را جارو کنم. ویسی بعد از این ترجمه غزلی فارسی خواند: ...
روایت پهلوان 100 ساله و خاله بی بی در ماه عسل
افراد با تمام وجود گوش دادید و این نوع گوش دادن خیلی جالب است. این شنوا و بینا بودن برای من خیلی مهم است و در این چند روز پررنگ تر شده است. سال ها است به دنبال کسی هستم که از هر نظر قابل تأیید باشد و امروز همه آن ویژگی ها را در وجود دایی ام پیدا کردم. دایی شاعر و ورزشکار است و برای تماشای ورزش او پیش کسوت ها و بزرگان ورزش حضور پیدا کردند و ما به عنوان خانواده دایی او را نمی شناختیم. عمو ...
سی و یکم خرداد سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران / قمر دهلاویه : خدایا از تو می خواهم در برابر هیچ چیز جز ...
و تنها باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم. خدایا درمندم و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می زند، تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش. خسته شده ام، پیر شده ام، دل شکسته ام. ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم، احساس می کنم که در این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم. خدایا به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده. (بخشی از نیایش شهید دکتر مصطفی چمران) ...
چمران؛ دانشمندی که مردانه جنگید و عارفانه شهید شد
بزرگوار است: خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم. خدایا درمندم و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می زند، تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم، احساس می کنم که در این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم. چمران به همان اندازه مرد علم بودکه مرد جنگ. گمنام و ناشناخته ماندن چمران برای نسل جوان ...
اگر خدا نخواهد مرگ هم دست و بالش بسته می شود
؛ روی تخت افتاده بودم. ماه ها بود که سراغ این پزشک و آن متخصص می رفتم. می رفتم که نه. نای حرکت کردن نداشتم. مرا می بردند. پسرم این زحمت را می کشید. خودم می دانستم اوضاع وخیمی دارم. درد مثل خوره افتاده بود به جانم. با این سن و سالم، توقع بهبودی هم نداشتم. از برخورد پزشکان هم می شد فهمید که کجا و در کدام مرحله از زندگی ام.” روزها سپری می شد و حال آقای خواجه روز به روز بدتر و بدتر. ” یک روز ...
دولت سابق مقصر دریافتی های میلیونی مدیران دولت روحانی شد
محترم دانست و با وجود جنایتی که صاحب آن مرتکب شده است، نمی توان امانت او را نادیده گرفت؟!... در پاسخ به سؤال ایشان که با حالتی حق به جانب مطرح شده بود، گفتیم؛ آیا شما می دانید که اشکال کار جنابعالی و امثال شما چیست؟... عصر عاشوراست، حسین بن علی(ع) و 72 تن از اولیاء خدا، تنها به علت خداجوئی و عدالتخواهی و در دفاع از حریم اسلام به شهادت رسیده اند، فرزندان و خاندان رسول خدا(ص) را به اسارت گرفته اند ...
"افشای گناه" گناه است
... واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ ، خدایا، مرا پرده پوشی کن. بعضی پرده ها پرده های درونی است، یعنی خدا از درون روی رذائل انسان پرده می کشد و از درون به انسان آبرو می بخشد. آن خیلی مهم تر است. خدایا، مرا به لباس قنوع پرده پوشی کن. به لباس قناعت، نفس دو تا دنده دارد: بعضی وقت ها روی دنده حرص می افتد و بعضی وقت ها روی دنده قنوع و قناعت می افتد که این وقتی است که عبد می فهمد خدا او را ...
معادباوری و معنای زندگی
هایش را می گشاید. چه عالم بزرگی! چه نور پرتابشی! چقدر موجودات فراوانی در کنار من زندگی می کنند! تازه فهمیدم چرا در آن زندان تاریک محبوس بودم. زندگی انسان در این جهان و رفتن از آن بی شباهت به وضع جنین در رحم و انتقال آن به دنیا نیست. اگر دنیا را بدون حیات پس از مرگ در نظر بگیریم، زندگی انسان با ابهامات زیادی مواجه می شود. به عبارتی زندگی انسان، فاقد معنا و مفهوم می شود. به ...
شهید چمران، نویسنده ای توانا
، زیرا می دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است. خدایا! نگذار دروغ بگویم، زیرا دروغ ظلم کثیفی است. خدایا! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم، زیرا تهمت، خیانت ظالمانه ای است. خدایا! ارشادم کن که بی انصافی نکنم، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد. خدایا! راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم، که بی احترامی به یک انسان، همانا کفر خدای بزرگ است. خدایا! مرا از بلای غرور و خودخواهی ...
متن کامل مصاحبه جنجالی مسعود فراستی با نشریه رمز عبور
، به نظرم او اصلاً آدم نیست. او از حیوان پایین تر است. شما خودش را نقد می کنید یا اثرش را؟ اصلاً به خودش کاری ندارم. دارم حرف را می گویم. این نظر از حیوانیت دون تر است. چرا؟ چون حیوان هم از لانه و حریم اش دفاع می کند. فقط انسان نیست. کسی که دفاع این جوری از خانه را نمی پذیرد، چه کسی است؟ با او تعارف کنم و بگویم نازی! حالا تو چرا نمی فهمی؟ با این آدم شوخی ندارم. به نظرم خبرهایی ...
برای قرآن خرج کنیم نه اینکه قرآن را خرج کنیم
ساعات گرم بعد از ظهر و با زبان روزه طی کنم. یک روز با ماشین خودم آمدم کرمان و به شدّت خسته بودم. بالای جایگاه نشسته بودم و نفر قبل از من مشغول قرائت بود که یک لحظه خوابم برد. آن هم در وقتی که امکان داشت دوربین پخش مستقیم مرا نشان دهد؛ اما خدا، رحم کرد و دوستان به موقع به دادم رسیدند و بیدارم کردند ... خاطره انگیزترین هدیه ای که از قبل قرآن گرفتید، چه بوده است و الآن چه هدیه ای را دوست ...
مهدی شجاعی: خدا بهترین روایتگر است
رحمت تو مستغنی است، نه آن کس که اهل بدی و بی باکی است و در مسیر نارضایتی تو قدم می زند، می تواند از حیطه قدرت تو خارج شود. خدای من! من تو را به خودت شناختم، با خودت و به واسطه خودت. تو بودی که مرا به سوی خودت راه نمودی، تو بودی که مرا به خودت خواندی و دعوتم کردی. اگر تو نبودی و اگر تو نمی کردی، من چه می دانستم که تو کیستی. خدایا! تشنگی عمیق من و باران مداوم و بی حد و حصر تو، مرا از اقامت در زیر خمیه شرکت بازداشته است. خدایا! دست یاری هر لحظه تو در نشیب و فراز صخره های صعب زندگی، مرا از اندیشه پرتگاه های ناسپاسی واگذاشته است... ...
اشعار آیینی ویژه ولادت کریم اهل بیت " امام حسن مجتبی علیه السلام"
... یوسف به حیرت از پسر بوتراب شد هر گوشه ای ز عالم از عطر تو سهم برد این گونه بود قسمت قمصر گلاب شد در زیر سایهء تو همیشه دعایمان با محسن بحق حسن مستجاب شد در وصف تو که کار خداوند ، نه من است مفعول و فاعلات و فعل لال و الکن است مثل همیشه کن به دو چشم ترم کرم از حرمت دو دست تو شد محترم کرم این ...
شهادت یک لات گنه کار!
طور که در فرازهایی از این دعای ابوحمزه هم آن را بیان می کنیم) و پدر و مادری مهربان برایم قرار دادی، من را با تعمت ولایت بزرگ کردند و حبّ اهل بیت را در دلم قرار دادند. خدایا! من خطا کردم، خطاهای من را پوشاندی. خدایا! گناه کردم، گناهانم باعث نشد که من از تو طرد شوم، یعنی تو من را طرد نکردی. طرد کردن پروردگار عالم در این دنیا چگونه است؟ این که اصلاً کاری به او نداشته باشد و توجّه به خوبی ها ...
بهترین روزهای اسارت در الرشید به روایت یک آزاده
، تعدادی از اسرای مجروح ایرانی هم بستری بودند. چند روزی بود که از شدت سرما نخوابیده بودیم. وارد اتاق که شدیم، گرمای اتاق بسیار دلچسب بود. حس خوبی بود، اینکه بعد از چند روز، گرما صورتمان را نوازش می داد. روی تخت راحت دراز کشیدم و آنقدر خسته بودم که تا صبح خوابیدم. صبح زود دکتر آمد. معاینه مان کرد و رفت. در کنار تخت من، طلبه ای بود به نام علیرضا عبادی نیا که اهل اهواز بود. عربی ...
بیژن زندگی ام را به هرزگی برد!
، بویژه هنگامی که به من می گفت که تو پری قصه هایم هستی، و بی تو نمی توانم حتی لحظه ای زندگی کنم. آن روز شب هنگام سرانجام بیژن پس از گردشی طولانی مرا به درون خانه ای برد که هچکس در آن جا نبود، چنان مست جمال وشکوه او بودم که دیگر چیزی نفهمیدم وتا به خود آمدم دیدم قربانی هوسرانی اش شدم و گوهر پاکدامنی ام را از دست داده ام! دیوانه وار فریاد زدم: با من چه کردی!؟ او با آرامش تمام و ...
اس ام اس جملات سنگین و معنی دار
دنیا میشه حتی بدون قند ! ********************************* دل میبازم، درست زمانی که بازیچه ای بیش نیستم! بدون ِ شراب، روبروی چشمهای تو! مست ِ مست... خراب! ... ... بازی کن! با تمام ِ من! با تمام ِ ناتمام ِ من! آنقدر دروغ بگو تا شب تمام شود! و من هنوز دیوانه وار باورت میکنم *********************************** کسی که بار تمام ...
پرواز عارفانه شهید چمران به سوی محبوب
کنی که افضل مخلوقاتی تنها تویی که با کمک بال های روح به معراج می روی تنها تویی که زیبایی غروب تو را مست می کند و از شوق می سوزی و اشک می ریزی . ای انسان خلقت در تو به کمال رسید و کلمه در تو تجسد یافت و زیبایی با دیدگان زیبابین تو ظهور کرد و عشق باوجود تو مفهوم و معنا یافت و خدایی خود را در صورت تو تجلی کرد؛ای انسان تو مرا دوست می داری و من نیز تو را دوست می دارم تو از منی و به من بازمی ...
50 خانوار اردوگاه اباذر در آرزوی شناسنامه اند
...، اگر می خواهند، برویم در شهر مثل همه مردم زندگی کنیم وگرنه برویم عراق شاید به ما جایی بدهند. قبل از آمدن به ایران بغداد بوده. زمان جنگ پادگان اهواز بودم. شیعه هستیم ما. فامیل ایرانی داریم. مادرم شناسنامه گم کرده، رفتیم گفتند شناسنامه عمو و جدت را بیاور. تا الان شناسنامه ندادند. بچه ها هم ندارند، این دختر هم ندارد. زینب، مادرش ایرانی است، اهل ایلام. کرد. شناسنامه ندارد. زنی ...
گفتاری از حجت الاسلام پناهیان در باب مفهوم انقلابی بودن
دهم . همین تواضع را دستمایه ارضای خوی تکبر خودش قرار می دهد و با تواضع کردن خودش را بزرگ جلوه می دهد. لذا اگر حقیقتی مثل اسلام را هم به چنین انسانی بدهید، این انسان به گونه های مختلف این اسلام را به نفع خودش مصادره می کند و این اسلامی که می خواهد نفسانیات انسان را کنترل کند تا فطرت انسان شکوفا شود، در همان نفسانیات گیر می کند. نفس مکار، اسلام عرضه شده را تغییر شکل می دهد و از آن پس نفسانیاتش با ...
تجربه مرگ و حیات پس از مرگ در دوازدهمین قسمت "ماه عسل"
. علیخانی از کودکی هایش گفت احسان علیخانی در همین زمینه به دوران تحصیل خود اشاره کرد وگفت: من آن قدر از ناظم های مدرسه کتک خوردم. یکی دو بار آن قدر من را زدند که خودشان خسته شدند و رفتند و می گفتند دیگر توان زدن تو را نداریم. که به آنها حق هم می دادم چون اگر ما را نمی زدند ممکن بود مدرسه را به آتش بکشیم. در حالی که الان بچه ها از ناظم هایشان گلایه می کنند برایم کمی خنده دار ...
چگونه بهترین همسر باشم
هدیه ای بگیرید. این هدیه می توانید حتی یک شاخه گل باشد. بهترین روش برای نشان دادن احساسات و ابراز علاقه، توجه کردن به همسرتان و توجه کردن به حرف های اوست. این سخت ترین روش ابراز احساسات است که البته تاثیرگذارترین نیز است. با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصل های خسته کننده او را اصلا نخوانید. سونی اسمارت قدم هشتم: درد دل کنید، چغلی نکنید! شما باید سعی ...
ماجرای مادر کارتن خواب
می گذارد و عکس های پسری جوان را نشانم می دهد. از شباهتی که با فرزانه دارد حدس می زنم عکس پسرش باشد! از روی صفحه تلفن عکس را می بوسد و می گوید: همه از دستم خسته شده بودند. هیچ کس را در دنیا نداشتم جز خدا و بچه هایم. وقتی پسر کوچکم حکم قاضی را شنید به اقدامی ناپسند دست زد. چند ماه قبل از زندانی شدنم، با گریه و زاری خواسته بود اعتیادم را ترک کنم و به خانه برگردم؛ حتی با خواهش و تمنا و مهربانی مرا به ...
فراستی: افخمی از اصلاح طلبان متنفر است
رسیدیم و همه را در یک شب گرفتند. چه سالی؟ آخر سال 1360. به اوین رفتیم. یک بازجو داشتم که از زیر چشم بند او را می دیدم. لبه کتش پاره بود. دانشجوی فوق لیسانس علوم سیاسی بود. ماه بود. این باید مرا تعزیر می کرد. همان موقع که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد. این را دیدم. اینها را به یک آدم امروزی بگویی نمی فهمد. با این دعوا دارم؟ مرا تغییر داد، بلکه نشستم و مثل خر ...
6 سال نخست کودکی بهترین زمان آشنایی با معارف دینی
آنکه حرمت من معلم و مفسر قرآن حفظ شود طرف یک کاسبکار را می گیرند و همین باعث می شود من تحقیر شده و قلمم را کنار بگذارم!، چرا باید دادگاه ما قانون خدا را کنار بگذارد و قانون بلژیک را اجرا کند؟! مولف زندگی با قرآن ادامه داد: اینکه به جای تشویق حقم را بگیرند باعث می شود من از قلم زدن برای قرآن، توبه نصوح کنم چراکه کسی درد منِ قرآنی را نمی فهمد؛ در حالی که باید جامعه برای رسیدن به حیات طیبه ...
سه + رویداد
، جوهره اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش می شنوم، صدای حرم می آید. گوش عالم کر است. خیام می سوزد اما دلمان آتش نمی گیرد. ...
سفارش به خواندن دعای مجیر
مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ معتقد است: در این دعا از خدا می خواهیم ما را از کثافات پاک کند؛ منظور از کثافات ، چرک گناه و معصیت است، انسان اگر اهل معصیت باشد بوی بدی به خود می گیرد و اگر مؤمن باشد خوش بو خواهد بود. اویس قرن هنگامی که به ملاقات پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده بود، فضای خانه رسول الله (صلی الله علیه وآله) را معطر کرده بود و فردای آن روز که پیامبر (صلی الله علیه وله) به ...
متبرک باد نام تو شاعر /دو مرثیه در مدح حسین نجفیان/ به قلم دکتر سعید آژده
دوست.....کم کم عادت می کنید به نبودنم در روزهایی که من نیز/ /خواهم رفت و این حضور همیشگی من با شماست که هجرت مرا هنوز در حدقه هاتان به باور مرگ نرسانده.... فردا نوبت چه کسی ست !؟ فاخته در فلق فریاد می کشد :نفر بعدی منم .....! آه دریغا انسان......عاقبت چه خواهد شد!
شکستن شاخ غول بیماری نسل جدید
بقیه مردم روزگار می گذراند و تنها چیزی که او را خسته می کند، درد سوزن نیست. او فقط از قضاوت جامعه ای دلخور است که مرزی را برای شدت و ضعف بیماری اش قائل نیست. او و بیشتر دوستانش، جز عده ای محدود به راحتی فعالیت می کنند، راه می روند، حرف می زنند، ازدواج می کنند و حتی بچه دار هم می شوند، اما جامعه همگی شان را در یک کلمه ویلچر خلاصه می کند. حرف از ام اس، بیماری زیبارویان و نسل جوان است که این روزها ...