سایر منابع:
سایر خبرها
طنز/یکی هِی می خواهد مرا روشن کند!
...... بذار هِی ماچت کنم تا روشن و روشن تر بشی!! - نمی خوام هِی ماچم کنی آقا جون!... یعنی یه دونه بسه... ول کن آقا!... تو که منو خفه کردی!... ای بابا! ول کن!... می گم ولم کن!... دِ ول کن دیگه؛ تو چقدر منو ماچ می کنی؟! - اگه ماچت نکنم، پس چیکارکنم؟! - به این سوال من جواب بده و بگو خودت تا حالا چه کتابی خوندی؟! -کتاب؟!... چیز... کتاب... الان یادم نیست!... شما اسم کتاب رو بگو تا ...
آموزش جلوگیری از آزار جنسی به مهدهای کودک رسید
خرس کوچک و یکی بزرگ تر. او در حالی که به بچه ها نگاه می کند، از خرس کوچک دستش می پرسد: پشمک خانم به من بگو ببینم وقتی عمو خرسی اومد خونه شما و تو رفتی روی پاش بشینی تا بهت شکلات بده، به کجای تنت نباید دست بزنه؟ بعد از پرسیدن این سؤال دست های خرس کوچک به سمت مناطق ممنوعه بدنش می رود. نمایش که تمام می شود، خاله سیما از دختر کوچکی که گلاره نام دارد می پرسد که او با چه کسانی مجاز است به حمام ...
روایتی از مادری که دخترش معتاد شد
....از او خواستم برای ما از مدرسه و روزهای مدرسه رفتن مهسا بگوید: بچه سرکشی بود. از همون بچگی باهاش مشکل داشتم مثلاً وقتی دوران راهنمایی رسید بهش می گفتم این لباس مخصوص تو نیست اما مهسا این لباس ها رو می برد بیرون یواشکی دور از چشم من می پوشید. اصلاً توجهی به حرف من نداشت کار خودش رو انجام می داد حتی یواشکی. حرف حرف خودش بود. مهسا اصلاً دوست نداشت مدرسه بره. همه اش می گفت از مدرسه ...
تمدّن اسلامی بر محور ایثار است/ همبستگی تمدّن و پیشرفت
باز هم پول داری، اسلام از حالا به بعد از شما چیزی نمی خواهد یعنی آن چیزهایی که قانون اسلام بر پایه ی عدل از شما می خواست را شما انجام دادید. گفته است دزدی نکن، نکردی، گفته است ربا نده، ندادی، گفته است بی قانونی نکن، پارتی بازی نکن، نکردی. گفته است همه ی چیزهایی که با سختی به دست آوردی را باید خمس بدهی، دادی، گفته است زکات بده، دادی، اگر همه ی این ها را دادی باز هم پول دار شدی، باز هم که میلیاردر ...
این است داستان پدرتان؛ روایت یک شهید از زندگی خودش
آید هر وقت اندک بارانی می بارید. آب از کوچه تنگ و باریک به حیاط سرازیر می شد و آن وقت تمام زندگی مان خیس می شد؛ زندگی محقر و بی آلایش ما. فرزندانم! گفتم منزلی که در آن زندگی می کردیم چهار اتاق داشت. این خانه متعلق بود به پدر و مادرم، مادربزرگ و دو تا از دایی های بزرگم که هر کدام با خانواده خود در یکی از اتاق ها سکونت داشتند. در این جمع زندگی گرم و صمیمانه ای وجود داشت، هرچند گهگاه به ...
کسی که ازهمه زخم زبان شنیدمنم
...> قرار بود عید فطر برگردد. دوستانش همه آمده بودند اما از او خبری نبود. ما آمل بودیم. به حسین جان گفتم که بیاید و ما را برگردانَد تهران. دلشوره داشتم. روزهای آخر تماس هایش زیاد شده بود و حالا هیچ خبری از او نبود. رفت و آمدها به خانه ما زیاد شد. می پرسیدم بگویید چه خبر است. بالاخره به من گفتند که چیز خاصی نیست و آقااسماعیل زخمی شده است. این را که می شنود، آرام می گیرد. ناگهان آرام شدم می فهمد که اسماعیلش ...
خون شهیدان پس چه شد؟!
یل شب گیر را های حاج احمد چه آمد بر سرت – گشته گُم چون یاس نیلی پیکرت ای علمدار سپاهِ عشق یار – کُشت ما را بر تو سی سال انتظار ای که مرگ و زندگی با تو قشنگ – دل به تنگ آمد بیا ای مرد جنگ های حاج احمد کجایی مرد عشق – تا علمداری کنی ما را دمشق تا دوباره رمز یا زهرا به لب – از سعودی ها بگیری پس حلب ای شمیم عطر ناب احمدی – کاش آخر یک سحر می آمدی ...
23 تیر 78؛ بازخوانی حماسه بیعت مجدد ملت با رهبری
ادامه خاطرات رئیس وقت مجلس شورای اسلامی آمده است: مقام معظم رهبری از وزیر کشور سؤال کردند "اوضاع چه خبر است؟" گفت که "حاج آقا! تظاهرات و ناآرامی ها را جمع کرده و بر همه چیز مسلط هستیم." من چون خودم از بعدازظهر قضایا را تعقیب می کردم، بین حرف پریدم و گفتم: آقا ایشان گزارش بی ربطی می دهند. این طوری نیست. همین الان در میدان بخارایی، سپاه درگیری دارد، اینها را آقای صفوی بفرمایند." آقای رحیم صفوی گفت ...
فاطمیون درگیر سیستم فشل اداری
... *رضا نتوانست در ارتش بماند رفتن در سپاه باب دوستی اش را با شهیدانی چون فدایی و ابوحامد باز می کند. گروهشان به افغانستان بر می گردد تا در جنگ با طالبان شرکت کند. بعد وارد ارتش می شود و چون نظامی بوده با درجه بالایی او را می پذیرند. اما با وجود موقعیت خوبی که در ارتش داشت به همه چیز پشت پا زد و مجددا به ایران بازگشت. می گفت: نیروهای آمریکایی زن و مرد با هم یکجا آموزش می ...
شهید هادی و توسل به امام زمان
...، ما رو به همراه خودش به تیپ المهدی(عج) برد. در تیپ المهدی چندین گردان نیروی بسیجی و چند گردان سرباز حضور داشت و حاج حسین هم بچه های اندرزگو رو بین گردان ها تقسیم کرد. بیشتر بچه های اندرزگو مسئولیت شناسایی و اطلاعات گردان ها رو به عهده گرفتند. رضا گودینی با یکی از گردان ها بود و جواد افراسیابی با یکی دیگراز گردان ها و ابراهیم به گردانی رفت که علی موحد مسئولیت آن را به عهده داشت . کار آمادگی ...
اگر آمریکایی ها توافق را نقض کنند، چه می شود؟/ اصلاح طلبان هم دلواپس شدند
کند غرب حریص تر از گذشته به چاشنی های انفجاری نیمه سخت در جنگ هوشمند - برای به حرکت درآوردن ظرفیت های جنگ نرم و دستکاری محاسبات ما- اهمیت می دهد. یک سال پس از توافق، سایه تهدیدها پررنگ تر شده که کمرنگ تر نشده اما تقریباً هیچ اثری از حداقل عایدی اقتصادی برجام نیست تا آنجا که نیویورک تایمز به تازگی نوشت ایران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحریم های آمریکا، هنوز هم طعم مزایای برجام را نچشیده ...
وقتی دل کندن از دفاع حرم دشوار می شود
خوابانده بودند که شما را چه به این حرف ها. 10 رمضان پارسال ثبت نام کرد و همه روزه هایش را گرفت و بعد از رمضان رفت. به همرزمش گفته بود تا جایی آمدیم که دیگر نمی توانیم دل بکنیم. در مجموع 75 روز در منطقه بود. 4 نفر نیروی داوطلب برای جنگ در یک منطقه نیزاری می خواستند که او اولین داوطلب بوده و در کنار او یک لبنانی و دو ایرانی از اصفهان هم بودند که هر 4 نفر شهید می شوند. شب قبل از ...
مقید بودم حتما با حجاب چادر، برنامه را در کشورهای غربی ضبط کنم/ زندگی برای مسلمانان در غرب زندان است
این کار چه لزومی دارد!؟، رفتن به اروپا و آمریکا و .. جواب من به همه این افراد این است که وقتی جوانان، حرف من و شما را گوش نمی دهند؛ امتحان کنیم، ببنیم که حرف اینها– خارجی ها- را گوش می دهند. وی تأکید کرد: بارها گفته ام، هدف من از این برنامه این است که بچه های جامعه متدین را از انحراف نجات دهیم، من نمی خواهم غیرمححبه را محجبه کنم، من می خواهم محجبه ها حجابشان را کنار نگذارند و ...
شاهرخ، حرِ انقلاب اسلامی
اما وقتی اصرار کردم گفت: دلم خیلی براشون سوخت، اون خانم یه پسر ده ساله به اسم رضا داشت. صاحب خونه به خاطر اجاره اثاث ها رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه کوچیک تو خیابون نیروی هوائی براشون اجاره کردم.گبه مهین خانم هم گفتم: توخونه بمون و بچه ات رو تربیت کن، من اجاره و خرجی شما رو میدم!! -قسمتی که خواندید بخشی از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام بود که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی به رشته ...
استانداری که برای خدمت، از آمریکا آمد و شهید شد
, غبار شرف گیرد. چیزی ندارم که برای تو باقی بگذارم ولی بدان که عمری را با شرافت زیستم و در مقابل ناحق هرگز سر تعظیم فرود نیاوردم. تو چو کوه استوار باش اگر کشته شدم زهی خوشبختی، بر مرده ام گریه مکن شیرزن باش و مقتدر. کوله بارم را برگیر و بقیه را هم را ادامه ده و هیچ وقت راه امام را تنها مگذار. اگر همه عدول کردند تنهای تنها به راهت ادامه بده تا در این راه تو نیز به شهادت برسی. از مرگ نهراس چون ترسوها ...
شش سال زندگی با موسی برای من پُر بود از چشم به راهی!
بود که خبری از شهادت نشنیده بودم. وقتی موسی به خانه آمد و از شهادت شهید کافی زاده صحبت کرد، حالم بد شد.گفتم کجا رفته بود که شهید شد؟! گفت با هم اسم نوشته بودیم. ر وح الله انتخاب شد و ... نگذاشتم حرف اش تمام شود، گفتم: من طاقت شنیدن این حرف ها را ندارم،حتی اگر بدانم که بروی و سالم برمی گردی، باز توان شنیدن ندارم. بی قراری اش برای رفتن هر روز بیشتر از قبل می شد. گفتم: من راضی به رفتن تو نیستم و فقط ...
برای شهدا نامه می نوشتیم تا کمکمان کنند در عروسی مان گناه نباشد
پدرم همیشه می گفت من بچه های آن جلسه را خیلی دعا می کردم تا عاقبت بخیر شوند. سر مراسم عقد پدرم گفت نمی دانستم دعایی که کردم به خودم برگشته است. در آقا کمیل چه دیدید که جواب مثبت دادید. خودتان ملاک و معیار خاصی برای ازدواج داشتید؟ آقا کمیل با همه فرق می کرد. اخلاق و ایمان طرف مقابلم خیلی برایم مطرح بود. من به خودشان هم گفتم چیزی که من قبل از عقد از تو دیدم با چیزی که بعد از ...
حکایت شجاعت و فحش های آبدار عباس دوران
...، نبود. عباس رفته بود روی بال هواپیما و به اتاق کنترل گفته بود: به من اجازه بده، من بلند می شم. عراقی می گفت از اتاق کنترل به او گفتم: عباس، این هواپیما چیزی بهش نیست. ما حق نداریم در انبارهای مهماتمون رو باز کنیم. عباس یک فحش آبدار بهش داده بود و گفته بود: فلان فلان شده این رو تو می دونی، اون هواپیما که نمی دونه زیر بال هواپیمای من چیزی نیست. من اگه بلند شم، اون دیگه ...
بنیاد در آینه مطبوعات
بیمارستان توقف کرد، تنها چیزی که خواستم، این بود که خانواده ام را ببینم. یک ساعت بعد همه فامیل دورم حلقه زده بودند و گریه میکردند. تنها همسرم بود که اشک نمیریخت. گفت: خدا را شکر که زنده ای . جایی به نام آسایشگاه جانبازان صبح فردا هنوز نمیتوانستم حرکت کنم. خانواده را دیده بودم و تازه یادم افتاده بود که بپرسم حالم چطور است؟ پزشک که آمد، گفتم: تو را به خدا بگو حالم چطور است؟ چرا ...
کابوس ناتمام کهریزک
بود از احمد مقدم باید بپرسید چرا چهارسال پیش این حرف ها را نزد! همه راه ها به مرتضوی ختم می شود اما این سعید مرتضوی کیست که بعد از اتفاقات سال 88 محبوب دولت احمدی نژاد می شود؟ سعید مرتضوی 49 ساله، متولد تفت یزد است. او بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی، در ابتدا دادرس دادگاه عمومی شهر بابک بود و بعدها به ریاست دادگاه حقوقی این شهر رسید. در سال 73 و در 27 سالگی به ریاست شعبه 9 دادگاه ...
وقتی امام خمینی به خودشان تسلیت گفتند
:" بگذارید تا حاج شیخ هم بیاید". تسلیت امام راحل روز سوم شهادتش، همسر امام تشریف آوردند منزل ما. آن روز، با ما گفتند:"امام رحمت الله یک بار در شهادت مرحوم مطهری متاثر شد، یک بار هم در شهادت شهید محلاتی."روزی هم که خدمت امام رحمت الله رسیدیم، فرمود:"من اول باید به خودم تسلیت بگویم، بعد به شما. برایتان ازخداوند طلب صبر می کنم". بچه های سپاه صبح، قبل از رفتن ...
از سفارش مادر شهید به رعایت حجاب و عفاف تا دوخت چادر برای بانوان در نکا
الان دو تا بچه دوقلو داری دیگر نرو جبهه و زن و فرزندانت به تو احتیاج دارند که دیدم با حالتی برگشت و گفت: مادر از تو انتظار ندارم اگر بدانید بر سر زن شیعه در آن کشورهای اسلامی چه می آید اینگونه از من نمی خواهید که نروم من باید بروم و از ناموس و اسلام دفاع کنم تا نازنین زهرای من و همه زنان، مادران و دختران جامعه در آرامش باشند. سفارش شهید عشریه به رعایت حجاب و عفاف در جامعه ساره ...
هر کس از بیت المال بیشتر از حق خود برداشته باید از حلقومش بیرون کشید/ چرا یک مربی ماهانه حقوق میلیاردی ...
و بچه خود را می گذارند و در سوریه شهید می شوند، حرف نزنید. استاد دانشگاه تهران اذعان کرد: زمانی که انقلابیون خسته شوند، مهدویت هم تغییر می کند، خیلی ها در صدر اسلام جایگاه داشتند اما با حکومت بعدی جایگاهشان چه شد، باید بدانید در کنار بزرگان بودن مسئولیت را سنگین تر می کند نه اینکه قداست می آورد. وی در ادامه به تحولات دنیای اسلام و جنگی که به نام اسلام در کشورهای مسلمان راه ...
شهید ابراهیم هادی الگوی فرمانده ارتش
یاد دادن این بود که دیگه مهمات و تعداد نفرات کارساز نیست، آنچه که در جنگ ها حرف اول رو می زنه روحیه نیروهاست، اینها با یه تکبیرچنان ترسی در دل دشمن می انداختند که از صد تا توپ و تانک بیشتر اثر داشت" بعد ادامه داد:"من از این بچه های بسیجی و با اخلاص این آیه قرآن رو فهمیدم که می فرماید: اگر شما بیست نفر صابر و استوار باشید بر دویست نفر غلبه می کنید. اینها دوستی داشتند که از لحاظ جثه کوچک ...
مدیر برنامه مهاجم هلندی در باشگاه پرسپولیس حضور یافت
پرسپولیس نیوز : پرسپولیس در صورتی که بتواند از مهاجم هلندی و باشگاه کنونی اش 50 درصد تخفیف بگیرد او را جذب خواهد کرد. تیم فوتبال پرسپولیس هنوز نتوانسته مهاجم مدنظر خودش را برای جایگزینی مهدی طارمی جذب کند. رالف سئونتینس مهاجم هلندی مدنظر پرسپولیسیها که در لیگ دسته دوم هلند، با تیم ونلو عنوان اقای گلی را کسب کرده بود یکی از گزینه های پرسپولیس بود اما قرارداد این بازیکن با تیمش تا سال ...
فقیه البرزی موسس دانشگاه آزاد اسلامی رودهن
از مقطع کاردانی تا دکتری یکی از مهم ترین و بزرگترین واحدهای دانشگاهی منطقه 8 در شرق تهران است. در وب سایت آن دانشگاه آمده است: دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در [14 آبان] سال 1362 با همت و پشتیبانی حضرت آیت الله [سید احمد] میرخانی تأسیس شده است. همین عبارت کوتاه به اضافه یک عکس، همه اطلاعات وب سایت آن دانشگاه درباره بنیانگذارش است. برایم خیلی جالب بود که یک مجتهد ساوجبلاغی، پایه گذار ...
حقوق وزرای دولت چقدر است؟/ کاسبان پسابرجام را بهتر بشناسید
نسبت به مسائل روز بیان داشتند. ایشان درباره حقوق های نجومی به صراحت و قاطعانه سخن گفت و از دولت خواست اقدامات انجام شده در این راستا را با مردم در میان بگذارد. فارغ از اظهارات خطیب جمعه تهران اکنون این سوال در اذهان وجود دارد که آیا اصولگرایان همواره و در همه زمان ها، به این اندازه نسبت به موضوع فساد حساسیت داشتند؟ امید است که درباره مفاسدی که ممکن است در دولت های آینده که شاید در دست اصولگرایان ...
همه خوبی ها در وجود علامه بلخی جمع شده است
: پسرعموهای عزیزم! از محضر شما بسیار عذر می خواهم. مدت مدیدی است که حضرت آیت الله خمینی را ندیده ام و می خواهم دقایقی با ایشان به طور خصوصی صحبت کنم. از شما می خواهم چند لحظه ما را تنها بگذارید. همه طلاب و علمای حاضر در مجلس از جا برخاستند و از اتاق بیرون رفتند. سپس علامه با صدای رسایشان گفتند: بی زحمت در را هم ببندید. گفت وگویی به در ازای 4 ساعت! گفت وگوی آن دو بزرگوار از ...
عباس کیارستمی به روایت خودش
دلاسرا و بسیاری از نشریات دیگر در اروپا و آسیا بویژه در فرانسه، ایتالیا و ژاپن، شمایی از زندگی و افکار او در فیلمسازی و هنر را از زبان و بیان خودش به شما عزیزان معرفی کنم. تولد و نشو و نمای اولیه من متولد سال 1319 در تهران هستم. پدر من یک نقاش و طراح دکوراسیون بود که از فشار قیدهای پدرزنش فرار کرد و در اختیاریه خانه ای ساخت. 40 روزه بودم که به آنجا رفتیم و دوسال در خانه ای زندگی ...
فاجعه گوهر شاد به روایت شاهد عینی
رضاخان صحبت کنم. گفتم: فرض کنید من رضاخان هستم و شما آمده اید با من صحبت کنید. چه می خواهید بگوئید؟ گفتند: اول به تو می گویم این کارهائی که می خواهی بکنی، رها کن، چون همه اینها مخالف با اسلام است. اگر قبول کردی، زانویت را می بوسم و برمی گردم، اگر قبول نکردی، می گویم پس بگذار من با زن و بچه ام بروم به عتبات عالیات . به هر حال ایشان به تهران رفتند و نتیجه ای هم نگرفتند. بعد از آن مقدسینی که ...