سایر منابع:
سایر خبرها
یک قرن فعالیت فرهنگی تبلیغی بانو علویه همایونی(ره)
ملاعبدالله را در منطق، خدمت ایشان خوانده اند و منظومه حکمت سبزواری را خدمت مرحوم حاج آقا صدر کوپایی خوانده اند ودر سال 42 حضور آیت الله اشنی شرفیاب می شوند و درس معالم و شرح لمعه را خدمت ایشان می خوانند. وی ابراز داشت: در همان ایام اسماء الحسنی و نفس شناسی را نیز خدمت بانوی ایرانی می خوانند و در مورد اسماء الحسنی نیز با آقای اشنی بحث می کرده اند وکتاب های دیگری مانند شرح فصوص قیصری و شواهد ...
چه کسی دستور تخریب بقیع را صادر کرد؟
(صلی الله علیه وآله) نیز در کنار آنها بود، خراب نمودند و دیوارها و صندوق ها و ضریح هایی که روی قبرهای شریف قرار داشت، همه را از بین بردند، آنها در این زیارتگاه ها، جز تلّی سنگ و خاک، به عنوان علامت باقی نگذاشتند. از جمله تخریب ها، از میان بردن گنبد مرقد عبدالله و آمنه، پدر و مادر حضرت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و نیز مزار همسران آن بزرگوار و قبر عثمان بن عفان و قبر اسماعیل بن ...
مردی که امام خمینی (ره) به او لقب مجاهد داد
...> شیخ بافقی سالها بر اثر جراحات وارده از سوی رضاخان بیمار بود و رضاخان پس از آن واقعه نتوانست تا هشت سال قانون کشف حجاب را تا 1314 شمسی به صورت علنی اجرایی کند. سکته از غم شهدای مبارزه کشف حجاب 21 تیر 1314 یعنی 6 ماه قبل از تاریخ ننگین کشف حجاب (17دی 1314)، در پی زمزمه های تصویب قانون کشف حجاب در ایران، مردم مشهد و زائران حرم رضوی در مسجد گوهرشاد گرد هم آمدند تا مخالفت خود را ...
اشعار آیینی ویژه سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام
... ایا که غیرت دین داری و ولایت آل ببار خون، عوض اشک در کنار بقیع خراب کرد ستم، مشهد چهار امام کز آن شرف به سما یافت خاکسار بقیع نخست مرقد سبط نبی امام حسن بزرگ محور اعزاز و افتخار بقیع مزار حضرت سجاد، اسوه عبّاد امین اعظم حق، رکن استوار بقیع مزار حضرت باقر، عزیز پیغمبر که بر فزوده به اجلال و ...
مرور خاطرات با لیلی گلستان
.... یعنی پدرم فقط خانه را به من تحویل داد و من وسیله ها را آرام آرام خریدم. بعد از اینکه از همسرتان جدا شدید، کتاب فروشی راه اندازی کردید؟ نه من در سال 53 جدا شدم و کتاب فروشی سال 60 بود. و من شرایط بدی داشتم. روزی در گاراژ منتظر اتوبوس مدرسه بچه ها بودم که دیدم گاراژ فضای مناسبی برای کتاب فروشی دارد؛ آن زمان هم کتاب خوب فروش می رفت. پرس و جو کردم، گفتند باید برای این کار ...
غزال ؛ تنها واکنش سینمای ایران به واقعه کشف حجاب
و مردم مواجه شد. رضاخان هم برای سرکوب این مخالفت ها اقدام به دستگیری علمای بزرگی از جمله آیت الله قمی کرد. بعد از دستگیری آیت الله قمی در مشهد ولوله ای شد و مردم برای آزادی او به تکاپو افتادند. خورشید مرده بود مستندی به کارگردانی مریم السادات مؤمن زاده یکی دیگر از مستندهایی است که با نگاهی تاریخی به واقعه کشف حجاب می پردازد و در این راه از تاریخ حجاب قبل از ورود اسلام به ایران و ...
این مرد زندگی اش وابسته به قطع درختان است...
.... وقتی بچه هات گرسنه باشند و مادر مریضت جلوی چشم هات بال بال بزند، مجبوری بالاخره هر طور شده نان دربیاوری. وجدان را می توان ساکت کرد اما جنگلبان ها را چه؟ ؛ زیر لب می گوید و بعد خودش جواب خودش را می دهد: مرحوم پدربزرگم همیشه می گفت: دو گروه عاقبت به خیر نمی شوند: یکی سربُر و دیگری ته بُر. سربُر که همان قاتل است و کسی است که آدم ها را می کشد؛ اما ته بُر در اصل همان کسی است که درخت را ...
عزت و شخصیتم را مدیون چادرم هستم / در شلمچه عهد بستم از چادر فاطمه (س) حفاظت کنم
ها خوشایند است هرچند که این راه اشتباه به نظر می رسد و این شد که من هم تحت تاثیر آن ها قرار گرفتم و یک مدت به دور از چشم مادر و پدرم چادرم را در میاوردم و هم تیپ آنها شده بودم. عذاب وجدان نداشتی که این رفتار هات متغیر با تفکرات خانوادت است؟ از اینکه حجابی را برای خودم انتخاب کرده بودم که می دانستم اگر یک روزی خانوادم من را اینگونه ببینند خیلی دلخور می شوند، خیلی احساس عذاب ...
رابطه عفاف و حجاب همانند ارتباط ریشه درخت و میوه آن است
است که در فرهنگ ما رسوخ کرده است. وی افزود: در سال 1314 که رضاشاه حاکم ایران بود مردم مشهد به طرح متحدالشکل شدن لباس ایرانیان بر اساس فرهنگ غرب و ماجرای برداشتن چادر از سر خانم ها در مسجد گوهرشاد به رژیم اعتراض کردند. وی ادامه داد: اجتماع مردم مشهد در مسجد گوهرشاد با ورود مزدوران شاه موجب شهادت تعداد زیادی از مردم و علما شد لذا در تقویم این هفته و روز را عفاف و حجاب نامگذاری کردند. ...
چرا پوشیدن لباس سیاه مکروه است؟ نظر آیات عظام در این باره چیست؟
آیت الله مکارم شیرازی . حکم پوشیدن لباس مشکی در عزاداری پرسش : آیا پوشیدن لباس مشکی در عزاداری صحیح است؟ پاسخ: مرسوم و معمول میان مردم آن است که در غم مرگ عزیزان لباس سیاه بر تن می کنند و این رنگ لباس را علامت ماتم و عزا می دانند. بنابراین یکی از راه ها و شیوه های مطلوب عزاداری برای خامس آل عبا، پوشیدن لباس سیاه در سالروز شهادت آن حضرت یا ایّام محرّم است . ...
مواظب باشید؛ شرق و غرب دنبال سازش کردن انقلابند
اوضاع خیلی بدتر از رژیم منفور قبلی می شود. ای مادر و ای پدرم شما به گردن من حق زیادی دارید که با خون دل بزرگم کردید و در این راه متحمل زحمات و مشقات زیادی شدید که من نتوانسته ام وظیفه ام را در قبال شما ادا نمایم حلالم کنید. پس از شهادتم بسوگ ننشینید چرا که من به نهایت آرزوی خویش که لیاقتش را نداشته ام رسیده ام. افتخار کنید که فرزندتان در این راه قدم گذاشت. ای همسرم ...
طوفان کینه و نسیم کهکشان غربت بقیع
...، قبور زنان آن حضرت، قبر ام البنین، مادر حضرت اباالفضل العباس(ع) و قبر عبدالله پدر پیامبر(ص) و اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و بسیاری قبور دیگر پرداختند. ضریح فولادی ائمه(ع) در بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر و امام صادق(ع) قرار داشت از جا درآورده و بردند اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود. آنان در سال 1221 هجری ...
از قتل عام متحصنین مسجد گوهرشاد با مسلسل ماکسیم تا سخنرانی مرحوم بهلول و محقق در جمع متحصنین
رسید و حال و هوای شهر را دگرگون ساخت. مرحوم شیخ بهلول که در زادگاهش گناباد بود، عازم شهر قائن شد و در آنجا از وضعیت حاج آقا حسین قمی باخبر شد و با سرعت خود را به مشهد رساند. به قصد زیارت وارد حرم شد تا بعد از آن برای دیدار آیت الله قمی عازم تهران شود. مأموران امنیتی که متوجه حضور او در حرم شده بودند، خواستند او را با خود به شهربانی ببرند، اما زوار جلوگیری کردند و شیخ به طور موقت در یکی ...
می گفت می روم تا امنیت نوامیسمان حفظ شود
احمد کی می آیی؟ او هم می گوید پانزدهم خانه هستم. دقیقاً پانزدهم خبر شهادتش را دادند. من خبر شهادت احسان و حاج آقا فرزانه را از احمد شنیدم. خبرهایی آمده بود ولی کسی از صحتش مطمئن نبود. احمد که زنگ زد از او حال این دو نفر را پرسیدم که بغضی کرد و گفت احمد دعا کن من را هم ببرند. احمد چند روز برای کار به یزد می رود یکی از بچه هایی که با برادرم بوده می گفت احمد گفته من دیگر برنمی گردم. تعریف می کرد که ...
نه شما نزدی! مأمور رضاشاه را کسی نمی زند
و چند تا فحش به پاسبان داد. به افسر نگهبان گفتم حالا هر چه امر بفرمایید در خدمت شما هستم. گفت نخیر شما بفرمایید. التماس دعا! آدم خوبی بود و ماجرا همین جا تمام شد. گرمابه امام جمعه نه؛ گرمابه کشمیری ها علی قابل حمّامی؛ متولّد اول فروردین 1330 هستم. چهار تا برادر و سه تا خواهریم. سال ها راننده اتوبوس بودم. پدرم تعریف می کرد، بعد از سفر رضاشاه به ترکیه، روزنامه کیهان ...
وضعیت خانه پدری رهبر انقلاب در دوران ریاست جمهوری ایشان چگونه بود؟ + عکس
میهمان می آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیرزمین می رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم. خانه والدین رئیس جمهور در این خانه [پدری]، هشت سال پدر و مادر رئیس جمهور وقت زندگی کردند. بنده رئیس جمهور بودم و امکانات این کشور تا حدودی ...
این خاک قداست دارد-کمیل بهشتیان*
شادی ذره ذره وجودم را شنیدم و فهمیدم، 20 سال گذشته است. مردم خونگرم و ولایتمدار جیرفت می دانند چه می گویم، آنها می دانند چون با چشمان خود دیده اند که در این کوچه ها چه گذشته است، آنها دیده اند که جوانانشان چگونه همچون پروانه به دور مبارزی شجاع و عالمی توانا به نام سید علی حسینی خامنه ای می چرخیدند و رسم میهمان نوازی خود را به رخ می کشیدند که بعدها ولایت و رهبری انقلاب و جهان اسلام به دستان ...
تدبیر مرجع بزرگ شیعه و درماندگی سفیر انگلیس
به گزارش شیعه نیوز ، پس از جنگ جهانی دوم حاج مهدی بهبهانی که از تجار و محترمین عراق و اهل خیر بود از طرف دولت نوری سعید نخست وزیر آن روز عراق خدمت سید ابوالحسن اصفهانی مشرف شد و عرض کرد: سفیر کبیر انگلستان قصد شرفیابی دارد. مرحوم سید فرمودند: مرا با سفیر انگلیس چه کار؟ عرض کرد نمی شود او را نپذیرید، چون پیامی از طرف دولت بریتانیا دارد و می خواهد به طور خصوصی خدمت شما برسد آقا فرمود ...
استاد ایرج:به سپاهانی بودنم افتخار می کنم
نظر معتمدان محل که آنجا نشسته بودند، اول شدم. از آن وقت معلوم شد که صدایم خوب است. صدای پدرم هم خوب بود و همینطور پدر بزرگم که خواننده زمان خودش بود. من خواندن را هم در کنار آنها و همینطور تعزیه خوان ها یاد گرفتم. آن زمان در دهات تعزیه می خواندند. البته صفحه های گرامافون هم بود که از آنها هم چیز های زیادی یاد گرفتم. تا کلاس ششم ابتدایی در همان شهر خواندم و بعد برای تحصیلات متوسط به تهران آمدم و ...
بیانات رهبرانقلاب درباره کشف حجاب
به گزارش پایگاه 598 ، اولین فریاد مقابله ی با ظلم رضاخانی از شهر قم بلند شد. مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی برای اینکه بتواند با استبداد رضاخانی در آغاز حکومت او مقابله کند، قم را پناهگاه خود قرار داد؛ به قم آمد و علمای شهرهای مختلف از نقاط مختلف کشور در قم جمع شدند؛ که البته با سرکوب حکومت مستبد چکمه پوش پهلوی مواجه شدند و مرحوم حاج آقا نورالله مسموم شد و به شهادت رسید. بعد از آن در همین صحن مطهر ...
جاذبه های استان همدان چشم به راه گردشگران تابستانی
دیدنی روستا به شمار می رود. حمام حاج آقا تراب قدمت این بنا به دوران قاجار بازمی گردد. بانی ساخت آن مرحوم حاج میرزا محمد تقی که از خیّران شهر بوده است، و این حمام به نام پسر وی معروف شده است. از دو بخش زنانه و مردانه (دو قلو) تشکیل شده بوده و دارای معماری، گچ بری ها و نقاشی های زیبایی است. این حمام امروزه به موزه مردم شناسی تبدیل شده است. یکی از بخش های جالب آن نمایش سنت ...
سفره داری خوان اباعبدالله، جاودانه ی نوکری فی سبیل الله
آمدند حضور داشته باشد. حالا کمتر کسی است که خانه عبدالله خان را که یکی از بناهای ثبت شده در فهرست آثار ملی است نشناسد این خانه علاوه بر اینکه بنایش جزء آثار ملی است بنا به میراث معنوی نیز قابلیت دارد، خانه ای که بنا به نیت واقف آن مرکز عشق ورزی به خاندان وحی و خیمه گاه حضرت زهراست. سالیانی است پس از مرگ صاحب آن با همت وراث، توسعه یافته و با مرمت آن یکی از آثار هویت بخش آبادی ماست. کاش همه ما مثل ...
بنیاد در آینه مطبوعات
شاگردان مرحوم آیت الله کوهستانی بوده و اهل بهشهر مازندران است و مرحوم حاج قاسم علیجان نژاد مازندرانی نیز از دوستان شهید هاشمی نژاد و آیات عظام میرزاجواد آقا تهرانی و شیخ ابوالحسن شیرازی بود. عیادت جوان ترین جانباز مدافع حرم از بابا رجب حاج رجب محمدزاده مشهور به بابا رجب جانباز 70 درصدی مشهدی که از ناحیه سر و صورت در دوران دفاع مقدس به درجه جانبازی نایل آمد، بر اثر عفونت حاد ریوی ...
در این خانه هیچ نشانی از حقوق های میلیونی برای مدافع حرم شدن نیست
سلیمانی خیلی برایش مهم بود و همان ها را تکرار می کرد، می گفت حاج سردار گفته نباید در خواب باشیم و دشمن به پشت خانه ما برسد. حسینی گفت: پدرم هم مقلد امام خمینی(ره) بود و برای همین سال 60 در هویزه می جنگید از منطقه ما 16 نفر بودند که 11 نفر شهید شدند، اما چند سال بوده که خبری پدرم نداریم به افغانستان بازگشت و نمی دانیم چه اتفاقی برای او افتاده است. طاهره حسینی مادر شهید محمدعلی ...
این است داستان پدرتان؛ روایت یک شهید از زندگی خودش
پیگیری پدرم، که به شدت به تربیت ما توجه داشت ما را وادار می کرد تا به احکام اسلام عمل کنیم و هر صبح و ظهر و شب مرا با خود برای شرکت در نماز جماعت و گوش فرا دادن به سخنان روحانی، به مسجد می برد. منزل جدید که رفتیم، وقتی از جلسات قرآن برمی گشتم، در کوچه های تاریک، یکنفس تا خانه می دویدم. به حدی که خودم هم باورم نمی شد. بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی، با تلاش و دلسوزی مادر، در دبیرستان ثبت ...
نوجوان ولایتمداری که جغرافیا برایش مهم نبود
. در این دیدار "طاهره حسینی" مادر شهید به خبرنگاران می گوید: محمدعلی شجاعت بی نظیری داشت و از نظر جسمانی هم قوی بود و همه فامیل بعد از شهادتش می گفتند که از همان بچگی مشخص بود که یک چیزی در وجودش هست. وی ادامه داد: قبل از رفتنش به او گفتم می خواهم برایت خواستگاری بروم گفت من قصد سفری کرده ام که تا نروم، زن نمی گیرم. بعد از آن، اگر خدا خواست برگشتم، انتخاب می کنم و شما برو ...
تجمع بزرگ ملی مدافعان حریم خانواده در دفاع از فرهنگ حجاب و عفاف در استان تهران
برگزار شد. پیش از زمان برگزاری این همایش که به مناسبت سالروز شهدای حجاب سال1315 مسجد گوهرشاد مشهد برگزار شد، بانوان محجبه شهرستان فیروزکوه از میدان معلم تا آستان مقدس امام زاده اسماعیل (ع) به راهپیمایی پرداختند و در آن بر حفظ حجاب و بنیان خانواده تاکید کردند. در این مراسم حاجاب و چادر سیانت از توحید مداری، نبوت مداری و ولایت مداری است، اعتقاد و باور ما برگرفته از عفاف و حجاب و حیا ...
دل دختر و بابا در شلمچه گره خورد/ وصیت نامه ای که مأمنش پوتین بود
حلقه زدند و علت را جویا شدند، این دختر خانم با حالی مضطرب گفت: پدرم، پدرم اینجا بود . حاضرین گفتند: خیالاتی شدید، اینجا خبری نیست . ناگهان یکی از نیروهای گروه تفحص اعلام کرد وسایل و امکانات گروه را بیاورید، در همان مکانی که آن خانم بود، شروع به تفحص کردند، یک استخوان و یک پلاک دیدند و همچنان به جست وجو ادامه دادند تا اینکه استخوان و پلاک سه شهید را از دل خاک بیرون آوردند. ...
بنیاد در آینه مطبوعات
ورود به آن خانه است. از قضا آن نگهبان را هم دیدم. خودش مرا شناخت و گفت: تو همان حصیرفروشی نیستی که یک روز بیهوا وارد باغ شدی؟ گفتم خودم هستم و بعد هر دو خندیدیم به دنیایی که تازه فهمیدیم چقدر کوچک است. نگهبان گفت: نگفتم ارزان حساب کن، اهل این خانه درویشند؟ دیدی با ما معامله نکردی، خدا با تو چه معامله ای کرد! صمیمی ترین دوستم مقابل چشمم تکه تکه شد قصه از اینجا پا گرفت. من یک جوان ...
کابوس ناتمام کهریزک
...، اما در نهایت ناچار به پذیرش آنها می شوند. در همان موقع که در حال پذیرش بازداشت شدگان بودند حال یکی از آنها به هم خورد و ساعتی بعد روانه بیمارستان شد. در گزارش کمیته ویژه مجلس گفته شده که این فرد مرحوم، محمد کامرانی بوده است. او به بیمارستان لقمان منتقل شده اما رسیدگی لازم نمی شود. پس از 30 ساعت به خانواده او اطلاع داده شده و آنها همان شب او را به بیمارستان مهر منتقل کردند اما او فوت می ...