سایر منابع:
سایر خبرها
اسد: کدام رئیس جمهور آمریکا تجربه داشته؟/آمریکا برای ما اعتباری ندارد/ درصورت توقف حمایت ها از تروریسم، ...
.... روس ها، ایرانی ها و حتی چینی ها. هر کدام از آنها به نحو مخصوص به خود این کار را کرده اند خواه این موضوع سیاسی، سیاسی و اقتصادی باشد. این فقط موضوع یک بعدی نیست و شما نمی توانید تنها در یک بعد و جهت مثلا نیروی هوایی، نیروی انسانی صحبت کنید چون موضوع چند بعدی است و همه این کشورها از سوریه حمایت کرده اند و همچنین در حجم کمتر، برخی دیگر از کشورها هم از ما حمایت کردند . خبرنگار پرسید ...
مناسب سازی مزار شهدا ضرورتی انکار ناپذیر
دقت می کنم ناهمواری های سنگ مزارها که هرکدام با دیگری شاید ده - بیست سانتیمتری اختلاف داشته باشند کمی توی ذوق می زند و برای منی که سعی می کنم پاهایم را روی سنگ مزارها نگذارم و با احتیاط عبور می کنم حرکت را برایم واقعاً دشوار می سازد و چندین بار پاهایم در فراز و فرود سنگ مزارها تاب می خورد که اگر دستم را به قاب عکس ها نگرفته بودم حتماً سقوط می کردم. سر صحبتم را با "عبدالله امیربیگی ...
مریلا زارعی: زنان سینما دیگر فقط معشوقه نیستند
؛ در حالی که از ساختار آن اصلا خوشم نیامد، گفتم بارک الله! نگاه انتقادی دارد. اواسط کار که تقریبا اوکی را داده بودم یکی از همکاران زنگ زد و گفت تو می دانی این آدم کیست؟ گفتم نه من که با او حرف می زدم، مرد خوب بود. گفتند که نه، او را این شکلی نگاه نکن و این کارها را کرده. من اتفاقا وسوسه شدم که با او وارد کار شوم. در جلسات اولی که با ده نمکی حرف می زدم، پرسوناژ یک هنرمند را برایم نداشت ...
اولین اغوای شیطان برای اهل اخلاق چیست
می گفتیم، حالا او اینجا در نجف اشرف چه می کند؟! گریه می کردم و می گفتم: ما چطور بندگان خدا را نمی شناسیم و ... . بعد از نماز صبح، از مسجد کوفه خارج شدم و سر قراری که داشتیم، حاضر شدم. هالو من را به بیرون از شهر برد و همه آن جهیزیه شترم را به من داد و گفت: ببین همه چیز درست است. نگاه کردم و گفتم: بله، درست است، بعد پرسیدم: شما چطور به این مطالب رسیدی؟ گفت: آمیرزا محمّد! انسان ...
خدابخشی : طلای المپیک را می خواهم
تو شود ؟ به قرعه توجهی ندارم ، چون همه 15 تکواندوکاری که در وزن سوم به المپیک می آیند حریفان دست و پا بسته نیستند ، من هم درمسابقات متعدد جهانی ، قاره ای وگرند پریکس ها با شکست حریفان نامدار و گمنام فیکس تیم ملی شدم و حالا هدفم کسب مدال المپیک است . بارها این موضوع را درذهنم مرور کرده ام که باید ابتدا به فینال برسم و بعد قهرمان شوم . به همین دلیل امیدوارم تیم جوان و بی ادعای تکواندو ...
ازدواج به سبک آسان!
از درس های حوزه. می دانست مردی که روبه رویش نشسته طلبه جوانی است که ماهی 18 هزار تومان درآمد دارد و تمام دارایی اش همین یک دست لباس روحانیت است وکتاب های درسی اش! به حاج آقا گفتم: من پدر ندارم و مادرم تنهاست و باید با ما زندگی کند. هیچ چیز نگفت و سکوت کرد. در آخر هم گفت اگر سؤالی داری بپرس. من برای سؤال کردن نیامده بودم. آمده بودم تا حاج آقا مرا ببیند. به همین دلیل گفتم: من برای سؤال کردن نیامده ام ...
غبارروبی از ایستادگی های یک سردار
، بعد از آن باید خودتان خلق هنری کنید. چه خصوصیتی متوسلیان را، چنان کرد که همه امروز از جذبه اش صحبت می کنند درعین اینکه می گویند قلب رئوفی داشته است؟ الفتی: اجازه بدهید شخصیت احمد متوسلیان را از قول دیگران برایتان روایت کنم. شهید بروجردی شب قبل از شهادتش در پادگان شهدا نشسته بود، آن موقع فقط من بودم و ایشان، یک دفعه گفت: من خیلی دلم برای احمد متوسلیان تنگ شده گفتم: چطور؟ گفت: احمد خیلی ...
برای گذر از زبانی به زبان دیگر، باید کوک های ذهنی را عوض کرد
امروز تطبیق می داد؛ دیگری پویا، متغیر و سخت تزلزل پذیر. هر چقدر استادان قدیم با کلام فاخر خود سیراب مان می کردند و نحوه بودن مان را مشخص می ساختند، استادان غربی به همان نسبت ضد هم سخن می گفتند، بدعت می گذاشتند. پس من در تقاطع دو زمان متضاد قرار گرفته بودم بی آنکه بتوانم این دو زمان را از یکدیگر تفکیک کنم. وی از این دوگانگی با عنوان نخستین شکافی که وجود او را دو شقه می کرد، یاد کرد و افزود: این شکاف به ...
کارگردان ایستاده در غبار : من فرمانده ساز نیستم
کاری نداشتم. گرچه تدوین به شکل دستی نبود و نگاتیوها ابتدا دیجیتال و بعد تدوین شدند، اما من چیز زیادی درباره ی آن نمی دانستم و بیشتر از تجربیات مهدویان استفاده کردم. اولین راش ها که آمد، داشتم سکته می کردم. می خواستم کار کنم اما نمی توانستم. کاملا گیج بودم و نمی دانستم چه کار کنم. بعد از اینکه مهدویان توضیحاتی داد، متوجه تفاوت ها و جذابیت های کار شدم. او چون می دانست چه می خواهد، حرف های کلیدی ای به ...
سکوت بر ه ها 25 ساله شد!
سکوت بره ها از این ارزش گذاری هم فراتر رفته و مثل هر فیلم بزرگ و جریان ساز و زنده ای سینما را به قبل و بعد خودش تقسیم کرده است. *سکوت بره ها چطور ساخته شد ؟ جانات دمی، کارگردان 48 ساله و کم و بیش سر به هوا که کارنامه ی نامتجانسی دارد، می گوید: عاشق کتاب شده بودم، به نظرم فیلم خوبی ازش درمی آمد. کتاب پنج هفته در صدر پرفروش ها بود و امیدواربودم که پول فیلم را برگرداند در سال ...
رمان آواز، بچه، آتش جشن هنر را بازگو می کند
: به نظر من نگارش این کتاب، از الهامات خود شهید بود، چون مدت ها در باره این کتاب تحقیق کرده بودم و واقعاً نمی دانستم چگونه شروع کنم. بالاخره هم سنگینی کار مرا به تردید انداخت و رفتم که آن را به بنیاد شهید پس بدهم، حس می کردم توانایی لازم برای انجام این کار را ندارم. در آنجا خانم محققی که متوجه شدند دارم روی این موضوع کار می کنم، کتاب نفس مطمئنه را که کتاب قطوری هم هست به من دادند تا نگاهی هم به آن ...
از شهادت آقا مرتضی اصلا تعجب نکردم
...> یک موضوعی که خیلی برایم جالب بود اینکه خیلی مراقب حرف زدنش بود و به همه می گفت در شوخی هایتان هم مراقبت کنید. چون لحظه آخر آدم چیزی را به زبان می آورد که یک عمر با آن زندگی کرده و عصاره وجودی اش را می گوید. من خیلی دلم می خواست بدانم ایشان لحظه آخر شهادتشان چه گفته که بعد همکارشان گفت که وقتی تیر به قلبش می خورد و می روند زخمش را ببندند همان موقع سه مرتبه یا حسین گفته است. من خیلی خوشحال شدم آدمی ...
علامه جعفری چرا اعتصاب غذا کرده است؟
به گزارش بلاغ ، حجت الاسلام والمسلمین علامه راجه ناصر عباس جعفری دبیرکل حزب مجلس وحدت مسلمین پاکستان و دهها تن از شهروندان پاکستان از روز جمعه 24 اردیبهشت 1395 در اعتراض به سالها کشتار شیعیان این کشور، مصادره ظالمانه زمینهای مردم و بی توجهی دولت به این جنایات، با تحصن در اسلام آباد دست به اعتصاب غذا زده اند. به گزارش ابنا، امروز پنجشنبه 24 تیر 1395 دو ماه از این اعتصاب می گذرد و هنوز دولت ...
مدعیان تقلب گسترده ادله ی حقوقی ندارند
.... این روند به ادعای تقلب گسترده در انتخابات توسط آقای موسوی منجر شد و امروز پنج سال از آن مقطع می گذرد. این کمیته و دست اندرکاران فتنه (که بعضی از آن ها در مقاطع گذشته پست های وزارت داشتند و بعضی از آن ها امروز هم چنین سمتی دارند) آیا تاکنون سند و ادله ی قانونی برای اثبات ادعای خود ارائه کرده اند؟ من با برخی از آن ها در چند نوبت ملاقات داشتم و اگر آن ها را عرض کنم، شاید مسائل روشن تر ...
گفت وگوی جالب با بازیگر نقش متوسلیان
شهدای ایران : دزفول که بودیم، 1200 سرباز آوردند. بازی استقلال و پرسپولیس بود و ناگهان همه ناپدید شدند. هیچ حرف گوش نمی کردند. گفتم بگذارید برایشان سخنرانی کنم. چون سربازهای سپاه بودند، همین که هیبت مرا از دور دیدند، بسرعت حاج احمد را شناختند. گفتگوی "ایسنا" از فعالیت او در تئاتر دانش آموزی آغاز شد و هادی حجازی فر با یادآوری آن تجربه ها گفت: از سال 70 در شهر خوی تئاتر دانش آموزی کار می ...
مهدی آذریزدی نویسنده ای سختکوش بود
آمد نبود. یکبار قصد کردم که اورا در یزد ببینم. حسین مصرت که واسط ما بود گفت: او کسی را به خانه راه نمی دهد حتی دق باب را نیز برداشته است. به آنجا رفتیم و من با سنگ آنقدر به در کوبیدم که به ناچار در را باز کرد. حسین عصبانی بود. در ساختمانی که خودش یک دنیا حرف بود من دست او را گرفتم و او را به سمت کوچه کشاندم و گفتم :ببین اسم این کوچه آذریزدی است. همه به تو فکر می کنند. گفت: چه فایده من بچه ای ...
پسر جوان تا یک قدمی چوبه دار رفت
بسیار ترسیده بودم و قصد داشتم از محل درگیری فرار کنم، ضربه ای دیگر را به سمت مقتول پرتاب کردم. قصد من اصلا کشتن او نبود و می خواستم در این درگیری از خودم دفاع کنم، اما ترسیدم و چاقو کشیدم. آن قدر ترسیده بودم که نمی دانستم باید چه کار کنم در همان حین مأموران آمدند و کیان را که مجروح شده بود، به بیمارستان بردند و بعد هم اعلام شد او فوت کرده است. متهم درباره اینکه چاقو را از کجا آورده و چرا با ...
این شعار من است دوباره شروع کن!
، مشغول خانه داری شدم تا این که همسرم فوت کرد و دیدم باید فکری برای آینده بچه ها بکنم. آن موقع، چون هشت هکتار زمین داشتیم، دیدم بهترین کار این است که کشاورزی را شروع کنم. بعد، به مرور کارم گسترش پیدا کرد. اول گندم کار بودم و جوکار، بعد ذرت کاشتم. بعد رفتم سراغ ماشین آلات سنگین کشاورزی و به کشاورزان دیگر خدمات می دادم؛ از شهریار تا آبیک برای مزارع مختلف کار کاشت، داشت و برداشت را انجام می دادم. همیشه ...
زن جوانی که در نصف شب مورد عمل بی رحمانه راننده قرار گرفت + عکس
دانستم اگر او سرمایه اش را از شرکت بیرون می کشید، من هم خیلی متضرر می شدم. وقتی سر خیابان شهیدکلانتری 12 رسیدیم، او گفت: خودرو را متوقف کن تا همین جا مشکل را حل کنیم. این در حالی بود که من دیگر کنترل خودم را از دست داده بودم و در یک لحظه شالی را که روی سرش بود، دور گردنش انداختم و ضربه ای نیز به صورت ضربدری به گردنش وارد کردم. وقتی دیدم به یک طرف افتاد، در خودرو را باز کردم و جسدش را بیرون ...
حکم غیبت منقطعه شوهر
به فقه شیعه بحث کرده اند، اما این کار تحقیقی با نگاه تطبیقی به فقه شیعه و اهل تسنن موضوع را بررسی می کند. 1. مفاهیم 1. 1. مفقود مفقود در لغت به معنای غایب شدن آمده است. راغب می گوید: فقد نبودن شیء است بعد از بودن آن، و آن از عدم اخص است که عدم به چیزی که اصلاً به وجود نیامده نیز گفته می شود (راغب اصفهانی، 1416: 641). در نهج البلاغه آمده است: پیش از آنکه مرا از دست ...
لقب - سامسون - به ورزشکاری که 15 سال روی سکو بود - ماجرای تراشیده شدن - کاکُل - خروس طلایی+فیلم
رقابتی برگزار نمی شد، مجبور شدم در وزن 56 کیلو رقابت کنم. اما خدا را شکر می کنم که این المپیک مرا ساخت. فارس: در المپیک 1964 توکیو با بزرگانی همچون مرحوم تختی، صنعتکاران و علی اکبر حیدری همسفر بودید، خاطره ای از این المپیک دارید؟ اصلا فکر نمی کردم مرا به المپیک ببرند. چون بچه بودم و با قهرمانان بزرگ مانند آقا تختی و حیدری قابل مقایسه نبودم. البته ورزشکارانی از شنا، شیرجه و ...
کیانوش رستمی:من از دروغ بدم می آید
برداری شد؟ برادرم وزنه بردار بود و من را به سالن برد. روز اول که به سالن رفتم خیلی از افرادی که آنجا بودند، صلاح ندانستند من وارد این رشته ورزشی شوم، حضور من در وزنه برداری برایشان حالت تمسخر آمیزی داشت و می گفتند من به درد کشتی می خورم نه وزنه برداری. البته خودم هم چیزی از وزنه برداری نمی دانستم اما برادرم معتقد بود من می توانم در وزنه برداری موفق شوم و این را به همه نشان خواهد داد. البته ...
روایت 5 شاهد عینی از حادثه تروریستی نیس
خیلی خوش گذشته بود. آتش بازی فوق العاده بود. همۀ مردم آرام و خوشحال و راضی بودند اما یکمرتبه وحشتناک شد. کامیون به سرعت آمد و بعد صدای هفت تیر شنیدم یا شاید هم تفنگ. من اسلحه نمی شناسم، دلم هم نمی خواهد هیچوقت این چیزها را یاد بگیرم. من شانس آوردم چون در پیاده روِ آن طرف بودم، یعنی آن طرف درخت ها بودم. سر میز یک کافه نشسته بودم و بعد فرار کردم و به ته کافه رفتم ... پاسکال که هنگام وقوع ...
کودکی را دیدم که بدنش نصف شده بود...
خوشحال و راضی بودند اما یکمرتبه وحشتناک شد. کامیون به سرعت آمد و بعد صدای هفت تیر شنیدم یا شاید هم تفنگ. من اسلحه نمی شناسم، دلم هم نمی خواهد هیچوقت این چیزها را یاد بگیرم. من شانس آوردم چون در پیاده روِ آن طرف بودم، یعنی آن طرف درخت ها بودم. سر میز یک کافه نشسته بودم و بعد فرار کردم و به ته کافه رفتم"... پاسکال که هنگام وقوع حادثه در نزدیکی هتل "نگرسکو" (یکی از معروف ترین هتل های نیس ...
حتی یک دلار از درآمد نفتی خرج خرید هواپیما نمی شود
. عدد دقیق شرکت های دیگر را ندارم. چون یکسری هواپیما وارد کشور می شود و یکسری از رده خارج می شوند که این گردش وجود دارد. تقریبا 260 فروند هواپیما برای همه شرکت های هواپیمایی در کشور وجود دارد که از این 260 فروند شاید 40درصد آن زمینگیر باشد و بقیه آن هم یعنی 160 فروند آن عملیاتی است. با توجه به توضیح متوسط سنی که مربوط به همه ما است. در مورد شرکت هواپیمایی هما، سال 84، ما 48 فروند هواپیما ...
جیرجیرک بلبلی بزن!
حالی که دمپایی هاشون به هوا پرتاب می شد، پا به فرار گذاشتن. منم هی داد زدم: عباس فرار نکن منم عسگری! بابا چقدر ترسویید! رفیقش هم می گفت: عباس خالی میبنده در رو... جنه گذشت ... رفتم پیش فرمانده! بعد از صحبت مون دیدم عباس و رفیقش پا برهنه و نفس زنان در حالی که ترس از چهره شون می بارید اومدن سنگر فرماندهی و وقتی منو دیدن، برق از چشماشون پرید. رو کردم بهشون گفتم: حالا دیگه ما جن شدیم؟ بعد همه زدیم زیر خنده و رفتیم. بعدها تو عملیات های بعدی اون صدای جیرجیرک هم خیلی به دردشون خورد. راوی نور: سردار مجتبی عسگری ...
واکنش کاپیتان پرسپولیس به خداحافظی نکونام
زمانی دفاع هم بازی کرد ولی نکونام ضربه ازاد زن خوبی بود ولی بهترین نبود خوش شانس بود وبارفتن به کیسه نابود شد ولی با کی روش صمیمی تونست تو تیم ملی بمونه من بودم جام جهانی هم دعوتش نمی کردم کما اینکه گلی که مسی زد مقصر بود اگه کی روش دستیارمن بود ومن ترکیب رو می چیدم نتیجه بهتر بود اینا باید دعوت می شدن پیام صادقیان سردار ازمون یا بازی با عراق چرا حقیقی مصدومو گذاشت دروازه نشون میده در حد مربی ...
چه کسی بهتر از امام رضا (ع) از ما حمایت می کند؟
ها انجام دهم، اما هنوز خودم نمی دانستم این خواسته چیست؟ یک بار که به حرم حضرت رضا(ع) رفتم تا چشمم به ضریح افتاد ناخود آگاه گفتم آموزشگاه هنر ویژه معلولان ، خیلی خوشحال شدم و همین که دو رکعت نماز خواندم برخاستم و بیرون آمدم تا این فکر را به بچه ها برسانم الحمدلله به جرات می توانم بگویم این روزها ما قدم های خوبی برای بچه هایی که مشکل حرکتی جسمی دارند، برداشته ایم شنیدم با کمک بهزیستی و خیران می ...
جمع و تدوین قرآن در روزگار عثمان بن عفّان
برانگیخته است، روایتی از یزید بن معاویه که می گفت: من در روزگار ولیدبن عقبه در مسجد، در حلقه ای نشسته بودم که حذیفه نیز در آن حلقه بود. یزید می گوید: در آنجا نه کسی بود که مانع مردم شود و نه خبری از مأموران دولتی بود که ناگاه بانگ زنی، بانگ برآورد که: هر کس به قرائت ابوموسی، قرآن می خواند به این گوشه - نزدیک ابواب کنده - بیاید و هر کس که به قرائت عبدالله بن مسعود قرائت می کند به این گوشه - نزدیک ...
رحیم نوروزی: این روزها بازیگران هم باید تبلیغاتچی شوند!
زمان هنوز به گروه ملحق نشده بودم، اما با محمد از سال هفتاد در کلاس های آقای سمندریان آشنا بودم و با هم کار کرده بودیم. محمد یعقوبی باهوش بود و نگاه خاصی هم به بازیگری و ادبیات نمایشی داشت که در آن مقطع خوب بود اما ادامه دادنش، درست نبود. دهه شصت هر بازیگری یک دف داشت! نوروزی با اشاره به شیوه بازی های رئال گروه امروز یادآور شد: در دهه شصت هر تئاتری یک دف روی کولش بود، موهای بلندی ...