سایر منابع:
سایر خبرها
یک اتاق، نیمه ای از یک حقوق؛ برای ضایعه نخاعی
به گزارش میرملاس؛خودش را روی ویلچر جابجا می کند. بی وقفه با عرق چین، صورتش را خشک می کند. دستش را نمی تواند به خوبی تکان دهد. باد پنکه، توی صورتش چرخ می خورد. موهایش که حالا کمی سفید شده را مرتب می کند. آن روز را به خاطر که می آورد؛ ابروهایش کمی چین [...] به گزارش میرملاس ؛خودش را روی ویلچر جابجا می کند. بی وقفه با عرق چین، صورتش را خشک می کند. دستش را نمی تواند به خوبی تکان دهد. باد پنکه، توی صورتش چرخ می خورد. موهایش که حالا کمی سفید شده را مرتب می کند. آن روز را به خاطر که می آورد؛ ابروهایش کمی چین می خورد. ورزش کشتی را از دوران کودکی شروع کرده. هفتم آبان 82 را به خاطر می آورد: مثل همیشه به باشگاه تختی کوهدشت رفته بودم. در آن روز تمرین با حریفی که هفده کیلو اضافه تر از من داشت، روزگار و روزهایم را عوض کرد. از ناحیه گردن آسیب دیدم و این بار از تشک که بیرون آمدم، با همیشه فرق داشت. ضایعه ی نخاعی گریبان من و زندگی ام را گرفته بود. آبانِ بخت برگشته در همان آبانِ بخت برگشته، هیچ مربی ای مانع تمرین او با حریف سنگین وزن نمی شود. گردنش دور دست حریف، چرخ می خورد. صورتش گِزگِز می کند. همه چیز دور سرش، گیج می رود. پاهایش او را همراهی نمی کند. گرمای خانه، رضا رحیمیان را به ستوه آورده است. همسرش-مژگان خسروی- به پناه دیوار و تخت رضا می ایستد. باد پنکه را سمت رضا می چرخاند. باد توی دستهایش لیز می خورد. چشم های رضا از عرق و گرما، برق می زند: آن روز، رئیس هیئت تربیت بدنی شهرستان در باشگاه هم حضور داشت. این حادثه که رخ می دهد؛ مرا به بیمارستان عشایر خرم آباد معرفی می کنند؛ در صورتی که می شد در آن روز به باشگاه مخصوص ورزشکارانی که دچار نقص جسمانی می شوند؛ به تهران اعزام شوم. یک سوم حقوق یک معلم رضا دچار ضایعه نخاعی که می شود؛ مورد حمایتی قرار نمی گیرد. هزینه های درمان سنگینی می کند: یکی دو سال پیش فرماندار، رؤسای آموزش پرورش و بهزیستی دیدارکوتاهی داشتند. متاسفانه فقط به ما 15 میلیون وام پیشنهاد دادند. بعد از این حادثه هم مرا با ده سال خدمت بازنشست کردند! الان یک سوم حقوق یک معلم را می گیرم! مژگان، موهایی را که باد پنکه، پریشان کرده از روی چشم های رضا کنار می زند: رضا به تازگی ها دچار زخم بستر شده. به بهزیستی کوهدشت مراجعه کردم. اصلاً هیچ حمایتی نکردند. حمایت آن ها ماهیانه 50 هزار بوده که در این اواخر، 60 هزار شده است. حق پرستاری در طول این 13 سال هم 4 میلیون و سیصد هزار به ما تعلق گرفته است. رضا به صورت همسرش نگاه می کند. از این همه مِهر به وجد آمده است: واقعاً نمی دانم چگونه این همه لطف را پاسخ دهم. این مدت نگذاشته آب در دل یک معلول تکان بخورد. همسرم می توانست زندگی جدیدی را شروع کند؛ اما این مدت در کنار سختی ها و بیماری من ماند و پرستار زندگی شد. پا به پای زندگی مژگان، نقاش بوده و با رنگ و قلم مو نقش می زده بر صورت زندگی. از روزی که رضا، گوشه ی خانه می افتد؛ پا به پایش با زندگی کنار آمده. صورت نقاشی را می بوسد و کنار می گذارد: مشکل زیاد داشته و داریم. توکل بر خدا باعث شده تا در برابر کوهی از مشکلات استقامت کنیم. همیشه از خدواند صبر در برابر سختی ها را می خواهم. رضا لیسانس ادبیات دارد. در سال 79 در آموزش و پرورش کوهدشت استخدام می شود و معلم. حالا روی ویلچر و در چاردیواری اتاقی که خانه اش است؛ روزهای مدرسه برایش زنده می شود، تخته سیاه و گچ و دانش آموزان. دانش آموزان نشسته اند در کلاس کوچکی و ردیف های نیمکت را پر کرده اند. همه منتظرند تا آقامعلم بیاید! آقا معلم به کلاس می آید. با دانش آموزان احوالپرسی می کند و می رود به سمت تخته سیاه. رضا رحیمیان، کشتی گیر و معلم، حالا درگیر بیماری است و از مدرسه فاصله گرفته. آقا معلم پای درس جبر روزگار می نشیند. مدرسه، ورزش، زندگی و همه چیز ناگهان مثل خودش انگار ویلچر نشین می شوند. حقوق دریافتی از آموزش وپرورش، ماهیانه 600 هزار آقا معلم، 38 ساله است؛ اما نگاهش، صد ساله. توی دست های جوانش که به سختی باز و بسته می شود؛ چروک شیارهای ضایعه ی نخاعی است و آن روزی که معلمی اش را بازنشست کردند. بعد ضایعه ی نخاعی، معلمی و همه ی شرایط در دست و پا و جسم رضا خلاصه است که او هیچ امکانی برای ادامه تدریسش نیافت؟ انگار فرقی است بین ورزش و آموزش که درباره او، این تفاوت لحاظ نشد. رضا تا امروز چند بار عمل کرده و هر بار، انبوه و درهم، هزینه های درمان را با قرض تهیه کرده است: من توان کار با کامپیوتر را دارم. می توانم کار دفتری انجام بدهم. به رئیس آموزش و پرورش گفتم؛ اما اهمیتی ندادند! وضعیت مالی زندگی ما در این 13 سال، تغییری نکرده است. از مسئولین، تقاضای بازگشت به کار را دارم و اینکه وضعیت کاریم را از حالت بازنشستگی بیرون بیاورند. حقوق دریافتی رضا از آموزش وپرورش، ماهیانه 600 هزار است و زندگی می گذراند. با این حقوق و قرض، ویلچری خریده و بساطی کوچک برای زندگی. زندگی ای که آن را با همسرش قسمت کرده است. در این سیزده سالی که نحس بر رضا و همسرش گذشت؛ او می تواند امیدی به امید گفتن های این روزها داشته باشد؟ روزهایی که شبیخون بر جان و زندگی اش زد؛ از همان روز آبان 82٫ آقا معلم با سابقه ی تدریس و البته با نشستن پای درس جبر سرنوشت، سرمایه بزرگی برای تربیت نسل فردا می تواند باشد؛ حتا اگر با ویلچر حرکت کند و یا روی پاهایش نتواند که بایستد. یک پرده حسرت، توی چشمان رضا جمع می شود. شره شره می شود روی صورتش. سرش را پایین می اندازد. بغض روزهای کشتی و معلم بودن، بیخ گلویش، کمین می زند. گزارش: فاطمه نیازی درج شده توسط : سرویس خبر و رسانه " میرملاس " ...
از نبود امکانات برای خرید کفش های طبی تا فقدان متخصص کاردرمانی در چالوس
با هزینه آزاد کفش مخصوص را تهیه کنید و در آن زمان 600 هزار تومان پول برای یک جفت کفش طبی آن هم کفشی که باید هر 6 ماه عوض می شد موجب شد تا از خرید کفش طبی با توجه به بضاعت مالی خانواده باز مانده و چون در سال های آخر مدرسه با کفش کتانی معمولی رفت و آمد می کردم در نتیجه پاهایم بیشتر کج شد. * نداشتن امکانات ملی و باز ماندن از ادامه تحصیل علیپور که توانست تا سال دوم دبیرستان ادامه ...
هویتم را عوض کردم تا پسرانم به سوریه بروند
هشتم(ع) تصمیم گرفتیم در جوار ایشان ساکن شویم. 4 خواهر و 3 برادر بودیم که همه برای مخارج زندگی کشاورزی کرده و گندم و جو می کاشتیم. *این شد که دیگر مدرسه نرفتم بنده به تحصیل و درس علاقه زیادی داشتم اما خدا لعنت کند رژیم شاه را، زمانی که ما می رفتیم مدرسه می گفتند: اجبار است و باید حجابتان را بردارید. روز اول مدرسه علی رغم این موضوع ما حجابمان را برنداشتیم، روز دوم آمدند که روسری ...
جذابتر کردن شیوه های آموزش قرآن ضروری است
، بیشتر جذب قرآن و محافل قرآنی می شوند. و جذب آنها آگاهانه تر است. مثلاً یک استاد دانشگاه با تحصیلات خارج از کشور که همه امکانات مادی را در اختیار دارد یک بار که تلاوت ما را شنید به من مراجعه کرد و سراغ مراکز آموزش قران را گرفت پرسیدیم برای آقازاده می خواهید؟ گفت نه برای خودم میخواهم. زیرا من از کودکی فقط به سراغ درس رفتم و نتوانستم قرآن بخوانم؛ ولی، اکنون احساس خلا میکنم و دوست دارم آنگونه که ...
آش شور هدایت تحصیلی را چه کسی هم می زند؟
آشوب تبدیل کرده است و طرف مقابل شان روشنفکران و فرهیختگانی هستند که آموزش آینده سازان جامعه به دست آنان سپرده می شود. خانواده ها همچنان در بن بست نمی دانم و چه کنم، چه کنم ها مستاصل بودند. اولیای دانش آموزشی با زبان خشونت از مدیر مدرسه می خواست نقش مشاوره خانواده و علاقه فرزند را در این هدایت تحصیلی نشان دهد. برخی از اولیای دانش آموزان از اجرای طرح هدایت تحصیلی ...
اگر با مصدق برخورد منفی می شد بازی نمی کردم
تواند و البته توانست؛ ولی به قیمت یک مقدار اجراهای اول ضعیف بودن که آدم خجالت می کشد؛ ولی دارد خودش را جمع می کند. من دوست دارم آدم از اولین اجرا احساس غرور کند تا اینکه مدام خجالت بکشد که ای کاش شب سوم و چهارم آمده بودید. بازی در نقش سقراط به دلیل اینکه مربوط به دو هزارو 500 سال پیش و سرزمین یونان بوده، نسبت به مصدق که ایرانی و معاصر است، راحت تر نبود؟ آدم هایی که شبیه هم ...
در خانواده شهید بهشتی عدالت بین دختر و پسر رعایت می شد/ زنان باید مانند مردان حق انتخاب گری داشته باشند
جاذبه می کرد و بسیاری به دین روی آوردند و انتخاب کردند که البته در این انتخاب همه به یک راه نرفتند. مرحوم خانم امین در اصفهان در آن جو سنتی شروع به درس خواندن و درس دادن کردند و به درجه اجتهاد رسیدند. در حوزه های غیردینی اما در چارچوب اخلاقی هم افرادی مانند پروین اعتصامی را داشتیم. جلوتر هم خانم صفارزاده بودند که این افراد به عنوان الگو بودند. به گزارش مهرخانه، سخنران بعدی این نشست، صدیقه ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (277)
کرد که از همان موقع بچه ژیگول بوده است و این اتفاق به سال های اخیر مربوط نمیشود. لیلا بلوکات با این سلفی از ریسک پذیریِ بالای خود خبر داد. چون چنین سلفی هایی تنها یک "پِخ" تا خورد شدنِ گوشیِ طرف فاصله دارند. درباره کپشنِ لیلا هم باید عرض کنم که خواسته اش کمی غیر منطقی است. زمانی هم که از بیرون غذا سفارش می دهیم این خواسته کاملاً غیر ممکن می شود! طارمی به محض بازگشت به پسپولیس ...
پدرهای سرایدار و دانش آموزان خانه نشین
...، بین یک میلیون و 300 تا یک میلیون و 600 هزار تومان است و برای همین هم است که تعدادی از پدر و مادرهای این دانش آموزان می گویند چون توان پرداخت هزینه سرویس را ندارند، اگر این موضوع حل نشد، از سال تحصیلی جدید دخترانشان را به مدرسه نمی فرستند. خبر را محمدی ، عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه صدوقی به شهروند می دهد؛ او درباره این موضوع می گوید: سال ها یک مدرسه در خیابان پسیان که دولتی بود ...
در عبور از فرش قرمزی که برایمان پهن کرده بودند کم آوردیم/ فریادمان از دست خودی ها را به کجا ببریم/ اصلاح ...
فضای رسانه ای تا به حال از قول اصلاح طلبان بر این موضوع تأکید شده که همچنان در سال 96 هم از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. حتی برخی از تحلیلگران معتقدند که انتخابات 96 با همه این اتفاقات و آسیبی که بدنه اجتماعی از ماجراهای اخیر خورده است، به دلیل اینکه راه دیگری ندارد، مثل اینکه فقط یک ماشین برای عبور داشته باشد، مجددا آقای روحانی را انتخاب خواهد کرد، این چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ آیا درباره ...
اصلاح طلبان یک عذرخواهی به تاریخ خود بدهکارند
موضوع را ثابت می کند که بالاخره ما در آن سطح هم ریزش داشتیم و این طبیعی است. * کاراکترهای بالای صحنه عوض شدند و نقش دیگری بازی می کنند. ما هم یک تماشاگر منفعل شدیم. ما نباید به این شکل درمی آمدیم. * من تردید دارم که گزینه اجماع، تنها گزینه ممکن و مطلوبی بود که ما در آن مقطع زمانی داشتیم. ثانیا، اجماع یک آدابی دارد، اصول و قواعدی دارد. باید بالاخره بر اساس این اصول و آداب ...
سه خواهر ؛بازگشت حمید امجد پس از 12 سال به صحنه/تئاتر ایران و سلطه اقتصاد، سانسور، ابتذال و سیاست
هایی نسبت به گذشته بدتر شده است اما شرایطی برای بهبود مقطعی شرایط کار ایجاد شده است. آمیزه ای از سلطه اقتصاد، سانسور، ابتذال و سیاست باعث دوری من از تئاتر شد. امیدوارم هیچ گاه نوشته ای تولید نکنم که در خدمت ابتذال باشد. من از آنچه که به نام خودم به روی صحنه می امد راضی نبودم. به همین خاطر 12 سال به روی صحنه نیامدم. از یک جایی فکر کردم این حرفه را نمی خواهم. سالهای سال به من گفتند که شرایط عوض شده ...
نماینده های مجلس ما، دل نگرانی فرهنگی ندارند!
را به من بیاموزد و با پدرم رانندگی می کردم تا زمانی که پایم به کلاج و ترمز رسید. یا مثلا خیلی کارهای دیگر که اگر اولین بارش را به یاد داشتم خوب می شد. اما اولین روز مدرسه ام را یادم نیست. چون وقتی به کلاس اول رفتم، تا کلاس پنجم سواد داشتم. یعنی تا پنجم دبستان را بلد بودم و واقعا همه ی لحظات مدرسه برایم مثل شکنجه بود. فکرش را بکنید به آدمی که فقط جدول مندلیف را بلد نیست می گویند خط کج بکش! برایم ...
آمار رو به رشد جرایم خشن کودکان و نوجوانان ایرانی
...، این سوال را به ذهن متبادر می سازد که چه اتفاقی باعث می شود یک نوجوانی که زیر سن قانونی است، بتواند این سطح از جرایم را انجام دهد. این تصمیمات خودانگیخته بوده است؟ راسخ: البته ما نگوییم زیر سن قانونی چون قانونگذار اجازه تحت تعقیب قرار دادن افراد زیر 18 سال و رسیدگی به اتهامات شان را صادر کرده است. محاکم قضایی هم می توانند این افراد را اگر جرمی مرتکب شوند، مثل افراد بالای 18 سال محاکمه ...
مسافر همچنان بهترین فیلم کیارستمی است
عنوان می شود که روز اول مدرسۀ اوست در حالیکه در میانۀ سال تحصیلی قرار داریم. او به عنوان حسن ختام فیلم برگزیده می شود تا پیوستنش به باقی بچه ها، پایان خوش فیلم باشد. چیز دیگری که جایش در فیلم خالی است، فضای کلاس درس و معلم ها است. در فیلم کنونی اینطور به نظر می رسد که در این مدرسه فقط یک مدیر و یک فرّاش حضور دارند با سیصد بچۀ کلاس اولی! بهداشت دهان (1359)، 25 دقیقه ...
هادی حجازی فر: باورم شد فرمانده ام
دزفول که بودیم، 1200 سرباز آوردند. بازی استقلال و پرسپولیس بود و ناگهان همه ناپدید شدند. هیچ حرف گوش نمی کردند. گفتم بگذارید برایشان سخنرانی کنم. چون سربازهای سپاه بودند، همین که هیبت مرا از دور دیدند، بسرعت حاج احمد را شناختند و خیلی خوب همراه شدند. خودم هم باورم شده بود فرمانده این جمع هستم! لحظات خیلی درخشانی داشتیم. این فقط بخشی از تجربه هادی حجازی فر است که این روزها با بازی در ...
روزگار برزخی اصلاح طلبان
با خلأ قدرت مواجه می شود و ناگهان صدها گروه از میان مردم برآمده و مدعی قدرت و دولت و حکومت می شوند و البته فصل مشترک همه آنها کشتن اروپایی هاست. در تمام طول گفت وگو همان طور که پای خود را روی پایش انداخته بود، از شکایت تلویحی اش سخن می گفت که در جای جای این مصاحبه به آن پرداخته است. گفت وگو که تمام می شود، با لبخند کم رنگی که بر لبش نقش می بندد، رو به من می کند و می گوید که می دانم بعد از این ...
گپی با گلاره عباسی و پوریا پورسرخ، هم بازی های خوشحال
ها نقش مرحوم خسرو شکیبایی و خانم بیتا فرهی در هامون است. البته چون هامون فیلم درخشانی در تاریخ سینمای ایران است و هر دو هم در نقش های شان درخشان بودند، این پارتنری بیشتر از همه به یاد مانده است. وقتی پوریا برای بازی در سریال وفا کاندید شده بود شما هنوز بازیگری را شروع نکرده بودی؟ - گلاره: وفا چه سالی بود؟ فکر کنم سال 85. - گلاره: من آن موقع سر سریال در ...
ای نور هر دو دیده بی تو چگونه بینم؟
دفن شده اند. او از دیدار هر روز پسرش و همرزمانش خسته نمی شود اما خیلی وقت است از بی مهری های روزگار با این 60 لاله پرپرشده خسته است. حاج غلامرضا می گوید: صبح که می آیم اول دانه دانه سر مزار ها فاتحه می خوانم، هر کدامشان عین حسین خودم هستند. البته اینجا نگهبان هم دارد اما من دوست دارم خودم آب و جارو کنم . وقتی می نشیند کنار مزار پسرش تا با او حرف بزند، زمین و آسمان و پرنده ها و حتی سنگ ...
بازیگرزنی که با همسرش 27 سال اختلاف سن داشت از پیشنهاد بی شرمانه در سینما تا ماجرای مهاجرت سینماگران می ...
ضرر زندگی مستقل مدتهاست که مستقل زندگی می کنم و نیازی به این ندارم که کسی خرجم را بدهد. از سال 85 که ماهی 500 هزار تومان درامد داشتم تا حالا می توانم خودم را اداره کنم. با اینکه می توانم از خانواده ام پولی بگیرم یا در کنار آنها باشم اما ترجیح می دهم مستقل باشیم. خیالی نکنید که الان مثلا ماهی دویست میلیون درامد دارم. البته بازیگرانی هستند که این درآمد را دارند و آخرسرهم فیلم شان نمی فروشد ...
دادگاه 21 نفر از حمله کنندگان به سفارت عربستان امروز برگزارشد/ مرور خبرهای مرتبط با این حمله +تصاویر
را در نود و سه آزمایش کرده و امسال خود را آماده رشد 5 درصد کرده آمادگی دارد که همه دست به دست هم مسیر اقتصادی را در مسیر رونق قرار دهیم. رئیس جمهور خاطرنشان کرد: اگر اشتغال ما قبلا حدود صفر بود، در طول یکی دو سال اخیر حدود 450 هزار اشتغال خالص داشتیم و این مسیری است که می تواند ما را به حل معضل بیکاری برساند. برای رونق اقتصادی نیاز به رشد سرمایه گذاری داریم اما اول باید به همه سرمایه داران ...
مریلا زارعی: مجبور شدم چشم هایم را ببندم
رئال نیست و برای من واقعا سخت بود. وقتی ایشان وارد کار می شوند، بحث تکنیک خیلی درگیرشان می کند. معمولا گروه بازیگرها یک نماینده در پشت دوربین دارند که مثل چشم سوم عمل و مراقبت می کند و مدافع حقوق بازیگران است. چون واقعا آقای حاتمی کیا وقتی احساس کنند که صحنه بازی ایده آل شان درنیامده، دیگر خیلی برای این که بازی دربیاید وقت نمی گذارند و جای دوربین، دکوپاژ عوض می شود و یک پلان دیگر اضافه می ...
دورهمی مهران مدیری هم تو زرد از آب در آمد!!پشت پرده دورهمی و بی اخلاقی مدیران تلویزیون در گفتگو با مهران ...
موضوع باعث شد که حتی مهران مدیری مکث کند و شاید بغض! من آنها را در این سال ها فراموش نکرده ام. با این که روال قانونی طی شد و دیه هم پرداخت شده است. وظیفه خودم دانستم که ارتباطم را حفظ کنم. البته من به نوعی این بچه ها را قبلا می دیدم اما مدتی است که به دیدن شان نرفته ام ولی ارتباط تلفنی ام قطع نشده بود. می دانستید که پسر این خانواده هنرپیشه طنز شده است؟ بله، در جریان بودم و می دانستم ...
به هر بهانه ای درباره انقلاب نمایشگاه می زدیم
دوران مدرسه به عنوان دانش آموز ساعی، ممتاز و درس خوان معروف بودم. معلم ها همان روزهای اول من را می شناختند. کتاب و درس اصلا در خون من بود. تابستان که می شد غمگین می شدم که چرا درس تعطیل شده است. الان نیز این حس را دارم؛ حس این که کی مهر ماه می شود تا درس بخوانم. در خانه چمدانی داشتم که کتابخانه من بود. خیلی کتاب می خریدم و می خواندم. وقتی به شهر می رفتم، مدام چشمم به کنار خیابان بود. اوائل انقلاب ...
دانشگاه و گفتمان ایدئولوژیک در ایران تا پرولتاریای دانشگاهی در ایران
گوناگونی را در داخل ایران یا خارج از ایران در انگلستان و فرانسه گرفتند و تحصیلاتی انجام دادند و به مناصب قبلی شان بازگشتند. دوره سوم با ظهور دولت اصلاحات آغاز می شود و در سال 1384 به پایان می رسد، شاهد منتفی مساله تصفیه سیاسی هستیم، همچنین گزینش کمرنگ شد در عوض گزینش علمی پر رنگ شد. با این توضیح که چه بسیار کسانی این تحول میمون را به آغاز دوره اصلاحات و فرآیندهای سیاسی آن زمان نسبت می دهند که به ...
چرا دانش آموزان خودکشی می کنند؟/ دهه هشتادی ها از خودشان می گویند
کسی با این سن و سال نباید خودش را با این مسائل درگیر کند، چون درس و زندگی مهم تر است. حسین زیاد به دوستان و معلمانش اعتراض می کند. وقتی از او می پرسم منظورت چه جور اعتراضی است، می گوید: به رفتارهایی که به شخصیت آنها و شخصیت من نمی خورد و درست نیست، به معلمان هم به خاطر لج کردنشان با برخی دانش آموزان اعتراض کردم که به همین خاطر معلم اجتماعی به من 16 داد و معدلم افت کرد. وقتی که ...
نقدی بر تاریخ بی مسئله
فرهنگ امروز/ سیاوش شوهانی: در شماره هفتم نشریه فرهنگ امروز گفت وگویی صورت گرفت با دکتر قباد منصوربخت که بیش از سه ساعت به طول انجامید و بخش هایی از آن در پرونده تاریخ آن شماره با عتوان تعلیق مورخان به چاپ رسید. متن کامل این مصاحبه در سه بخش در سایت فرهنگ امروز منتشر خواهد شد. متن پیش رو قسمت سوم و آخرین قسمت این مصاحبه است. * شما از مسئله مند بودن سخن گفتید و نداشتن مسئله را مهم ترین مانع تاریخ نگاری مدرن عنوان ...
فریب خورده با نیکول کیدمن بازسازی می شود؟
از هجده سال هجده سال از آخرین باری می گذرد که وارن بیتی روی صندلی کارگردانی نشست تا کمدی سیاسی Bulworth (1998) را بسازد. حالا پس از سال ها او به کارگردانی پروژه ای علاقه مند شده که مدت هاست دست به دست می شود تا شاید روزی به تولید برسد. با این که همیشه این تصور وجود داشت که این فیلم درباره هاوارد هیوز است اما اولین آنونس فیلم آن را بیش تر به عنوان یک کمدی رمانتیک معرفی می کند. ...
90/ کادر فنی عوض شده تا استقلال قهرمان شود
.... پرتغال سانتوس گل نخورد در فاز تهاجمی چشم به ستاره های جویای نام خود داشت. اما کسب جام خیر. 90: کدام تیم و چرا نظر شما را جلب نمود ؟ در خصوص شاکله حضور همه تیم ها با جزئیات یادداشت هایی برای ارائه دارم اما مختصر عرض شود. برای نمونه همین تیم ملی ایسلند جدای از نتایجی که به دست آورد یک نمایش فرهنگی را هوادارانش به نمایش گذاشتند. هوادارانی که با رفتار خود نشان دادند چگونه ...
شهید دیالمه در قامت یک الگو و راهنما
، چون به خاطر نوع فعالیتهایی که قبل از انقلاب داشت، کاملاً طبیعی بود کاندید شود. ما تازه وقتی متوجه شدیم که ثبت نام کرده بود و طبیعتاً کسی مخالفتی نداشت. مهم تر از همه اینکه خود او به قدری با مسئله نامزدی برای انتخابات مجلس عادی و طبیعی برخورد می کرد که ما هم فکر می کردیم اصلاً مسئله مهمی نیست! البته دیگران تلاش می کردند او رأی بیاورد، ولی خود شهید یا ما برایمان عادی بود. روزی که رادیو اعلام کرد ...