سایر منابع:
سایر خبرها
سرنوشت زندگی زنان ایرانی با همسران افغان
گفتند مامان به کسی نگو بابا افغان است. شوهرم از یک خانواده بالای افغانستان است. سرگرد بوده. می گفتم پدرتان مرد خوبی است. می گفتند بچه ها مسخره مان می کنند. همه این طوری نیستند، اما بعضی ها بد رفتاری می کنند. بچه های من روحیه ندارند، بدون شناسنامه اند. بچه ها درسشان خوب است؛ یک بار پسرم در فوتبال رتبه اول آورد. اما چون شناسنامه نداشت، نبردنش مسابقه. پسر دومم تاریخ و جغرافیا اول شد. لوح تقدیر گرفت اما ...
پاسداری که بی تابی ریحانه هم او را از پرکشیدن بازنداشت +تصاویر
حرم شدن را به تو بدهد، من راضی هستم برای دفاع برو. اولین بار او به عراق اعزام شد. اواسط ماه مبارک رمضان سال 1393 بود. قبل از شب های قدر اولین بار از همان محل کار به تهران اعزام شد. گفت در تهران با من تماس می گیرد و از مأموریتش می گوید. در فرودگاه با من تماس گرفت و گفت عازم کربلاست. خیلی شوکه شدم. باور نمی کردم که او راهی کربلای امام حسین (علیه السلام) شده است. فقط به پویا گفتم خیلی مراقب ...
ادعای بی سابقۀ افشاگر مشهور درباره مرتضوی/ اصولگرایان از احمدی نژادی که به آنها بی احترامی کرد، حمایت می ...
...> داریوش ارجمند و عباس جدیدی مسافر هواپیمای قالیباف عباس جدیدی، عضو شورای شهر تهران عکسی با حضور داریوش ارجمند در پرواز تهران – اصفهان به خلبانی محمد باقر قالیباف ، شهردار تهران منتشر کرد. فروش ادرار گاو در هند بلومبرگ خبر داده که در هندوستان ادرار گاو را به عنوان یک دارو می فروشند؛ البته این کار را بعد از تقطیر آن انجام می دهند. عضویت در فراکسیون ها ملاک ...
انقلابی دربارپهلوی
اطراف روستایی در استان مازندران به نام لاشک سقوط کرد و جان خود را از دست داد. علیرضا پهلوی در 12 فروردین سال 1301 خورشیدی به دنیا آمده بود و به دستور پدر پس از تحصیلات مقدماتی در ایران مدتی در تهران و لوزان سوییس تحصیل کرد و در 19 اردیبهشت 1315 به ایران بازگشت و وارد دانشکده افسری شد. او در سال 1320 از این دانشکده فارغ التحصیل شد و به همراه پدر به تبعیدگاهش در سن موریس رفت و تا زمان مرگ ...
شهید حسن نژاد: مسلمانان انتقام خون شهیدان را از دشمنان بگیرند
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از سیفار، شهید جعفر حسن نژاد در بیستمین روز از مهرماه سال 1335 در روستای قنبرلو شهرستان گرمی دیده به جهان گشود؛ سومین فرزند خانواده بود پدرش محرم و مادرش شاه خانم نام داشت. نام: جعفر نام خانوادگی: حسن نژاد تاریخ تولد: 1335/07/20 تاریخ شهادت: 1362/05/03 محل شهادت: حاج عمران خاک عراق جعفر ...
شهید لاجوردی چقدر حقوق می گرفت؟
بهره یک درصدی دریافت می کند و این همان فردی است که در جلسات مذهبی و دعای ندبه و نماز جمعه هم شرکت می کرده، دچار سرخوردگی می شوند. آخر چطور این پول ها را می خورند؟ کدام مصوبه چنین اجازه ای را داده است؟ زمانی که اصلاً این حرف ها و ماجراها مطرح نبود، جلسه در تهران برگزار شده بود. برخی آقایان آن جلسه در خانواده خود مشکلاتی داشتند که گفتم "قسم می خورم این مشکلاتتان به خاطر لقمه حرام است ...
خاطرات شاهدان قتل ناصرالدین شاه
منیژه را وارد کلاسه کرده بعد شاه را به همان ترتیب جلو او نشانیدند و دست های شاه را به همان کیفیت به او گفتند گاهی حرکت بدهد و سبیل ها را دستمالی کند. عینک یاقوت کبود شاه را از جیبش بیرون آوردند و به چشمش گذاردند. اتابک به من گفت در راه مراقب باش به کسی حرفی نزنی جز اینکه خدا را شکر کنی که شاه به دست تو حالش به جا آمده و تیر به پایش خورده است و دست های خود را هم خوب از خون پاک کنی. ...
شاهد یاران منتشر شد/ مبارز مکتبی یادمان شهید حاج داوود کریمی
به گزارش ایسنا،در شماره تازه شاهد یاران به سیر زندگی، اندیشه و شهادت شهید حاج داوود کریمی با گفتارهایی از دکتر جواد منصوری، مهندس سید محمد قرضی، منصور کوچک محسنی، سردار فتج الله جعفری، مهدی ناظمی، عبدالله محمود زاده، رضا خانی، سید علی صنیع خانی، محمد علی فلکی، طاهر طاهری حمید حاجی عبدالوهاب، احمد نیکزاد و سه فرزند آن شهید؛ میثم، محمد و نرگس کریمی و خانم مهر انگیز فجر؛ همسرشهید پرداخته شده است ...
دیدار جمعی از اعضای دبیرخانه جشنواره عمار با مادر شهیدان خالقی پور
پرورش می دهم که ان شاءالله قدس را آزاد می کند، اگر او هم به شهادت برسد، چادر همت به کمر می بندم با چنگ و دندان، تا آخرین قطره خونم و نفسم با دشمنان می جنگم. وقتی این سخنان را گفتم مردم هم به وجد آمدند و شعار دادند. چیزی ندیدم جز زیبایی این مادر شهید اظهار داشت: شهادت و از دست دادن جوان برای پدر و مادر خیلی سخت است و در زمان شهادت سه پسرم، هر بار نحوه خبر شهادت و نحوه شهادت آنها ...
منش های اخلاقی شهید ابوالفضل نیکزاد از زبان دوستان
گروه جهاد و مقاومت مشرق - چند سالی است که خداوند توفیق جمع آوری خاطرات شهدا را به بنده حقیر داده است و بازدید از خانواده های عزیز شهدا یکی بهترین کارهای من در بین روزمرگی های این دنیاست. مدتی است که با توجه به مسائل منطقه از شهدای دفاع مقدس کسب اجازه کرده و با عنایت آنها به جمع آوری خاطرات شهدای مدافع حرم می پردازم. به همین خاطر امروز درباره شهید مدافع حرمی می نویسم که یکی از بهترین دوستانم بود ...
گفت می روم آلمان،اماسرازسوریه درآورد!
برایتان بستنی خریده ام و ما باید بستنی می خوردیم. پدر مجید هم بعد از خال کوبی دست مجید به او واکنش نشان می دهد و مجید شب را خانه نمی آید اما قهر کردن او هم مثل خودش عجیب است: خال کوبی برای 6 ماه قبل از شهادت مجید است. می گفت پشیمان شدم؛ اما خوشش نمی آمد چند بار تکرار کنی. می گفت چرا تکرار می کنید یک بار گفتید خجالت کشیدم. دیگر نگویید. وقتی هم از خانه قهر می کرد شب غذایی را که خودش می خورد دو پرس را ...
پرتوی از کرامات حضرت زهرا سلام ا...علیها
دعای توسل به آن حضرت مؤلف کتاب بهجة قلب المصطفی از استاد خویش، آیت الله مرحوم آخوند همدانی، آورده است که به هنگام توسل به ریحانه پیامبر، باید با اخلاص کامل رو به بارگاه خدا آورد و 530 بار این دعا را خواند: اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک. بار خدایا! بر فاطمه و پدر گرانقدرش، بر فاطمه و همتای بزرگوارش، بر فاطمه و پسران ارجمندش به شمار آنچه که ...
چهره های افتخار/ ماموستا شیخ الاسلام؛ شهید منادی وحدت
اسلام باعث شد تا هدف کینه توزان و دشمنان اسلام قرار گیرد و در 27 رمضان (شب قدر) سال 1388 بعد از اقامه نماز مغرب در مقابل مسجد سیدقطب سنندج به دست عوامل مزدور به فیض شهادت نایل آید. پیکر مطهر حاج ماموستا محمد شیخ الاسلام نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری بعد از ظهر روز جمعه 27 شهریور1388 در میان حزن و اندوه نمازگزاران روزه دار سنندجی در قبرستان شیخ محمد باقر واقع در انتهای خیابان ...
بر می گردد...
همه دارند درباره این سردار بزرگ حرف می زنند و کسی درباره شهادت ایشان چیزی نمی گوید؛ یعنی همه امید دارند به بازگشتشان. حتی یادم می آید سردار دهقان، وزیر دفاع بعد از چند سال در یک کنفرانس خبری از زنده بودن آقای متوسلیان و همرزمانش خبر داد. بعد هم یک زندانی یونانی که از زندان رژیم صهیونیستی آزاد شده بود در یکی از روزنامه های عربی گفته بود که اسرای ایرانی را آنجا دیده است. به همین دلیل، تصور می شود که ...
کودکی که دعا می کرد موشک به خانه امام نخورد
فرزند دختر بود. به دلیل مأموریت خطیر همسرش به زاهدان هجرت کرد و در مورخه 10 مهر ماه 1366 در جاده خاش، همراه با همسر و فرزندانش، هدف رگبار اشرار واقع شدند و به شهادت رسیدند. * شاید من شهید شوم شهیده ربابه رستمی معروف به فاطمه در سال 1341 در منطقه درونکلای بابل پا به عرصه هستی گذاشت، در کنار خانواده با مسائل دینی آشنا شد و با رسیدن به سن ازدواج با فردی مؤمن و متدین از ...
ناگفته هایی از اسطوره باستانی کار/ورزش باستانی680سال قدمت دارد/مرشد مطرح کشور با بیش از 30 سال ...
در خیابان شهدا و کوچه نایب صدر واقع شده بود، زورخانه حاج محمود باباشاهوردی در خیابان مولوی و زورخانه آقای خیرخواه نیز در خیابان طالقانی قرار داشت. فرهنگ فتوت از پوریای ولی به جا مانده و نسل به نسل منتقل شده است و می توان گفت؛ ورزش باستانی قبل از اسلام هم وجود داشته چون شاهنامه از پهلوانان و جوانمردی ها بسیار گفته است. در دوران گذشته قزوین هم پهلوانان خوبی داشته است. ...
بیشتر اوقات در جبهه "استراحت" می کنم!+عکس
رعایت می کرد. مهم ترین آنها هجرت و جهاد اکبر بود و بیشتر خود را با سختی ها نوازش می داد، او کم حرف می زد و سخنی از خویش به زبان نمی آورد مگر به قدر حاجت، آن هم در هنگام سؤال، حاج مهدی عزیز لحظه ای آرام نداشت و می گفت: آرامش ما در عدم ماست و چون خدا با ماست نابود نمی شویم. بعد از پیروزی انقلاب با علاقه بی حد به دبیرستان بازگشت و در آن سال به کسب علم پرداخت و پس از اخذ دیپلم در رشته ریاضی در سال ...
با ناراحتی به خوابم آمد و منرا از کار کردن منع کرد
ماه بعد از شهادت جاوید در اثر بیماری دارفانی را وداع گفت. شهید جاوید زاهدی جوانی با ایمان و متعهد بود. نماز و روزه اش ترک نمی شد و در بسیاری از فعالیت های مذهبی روستا پیشقدم بود. فعالیت های انقلابی خودش را با عضویت در پایگاه مقاومت بسیج شروع کرد و برای پاسداری از دست آوردهای انقلاب شبانه روز تلاش زیادی می کرد به طوری که تمام وقت خود را در بسیج صرف می کرد. در همان اوایل جوانی اقدام به ازدواج با ...
سِّر سَر به بازار آمد
هایی که دورمان بودند و با شنیدن خبر شهادت همسرشان یک باره دنیای قشنگ آرزوهایشان فرو می ریخت، بعد از سال ها برای من اتفاق افتاد. خاطرات خانم ده بزرگی هم از همین دست بود با این تفاوت که پسر کوچکش طعم داشتن پدر را نچشید و تصویری از آن در ذهن نماند و علیرضا و فاطمه و زهرا نفس شان به نفس بابا بسته بود. برایم از روزی که خبر شهادت همسرش را شنید گفت؛ از جوانی که با خاطرات او و در فراز و نشیب بزرگ کردن پسرش ...
سنگ مزاری که پیش از شهادت همه دیدند/شهیدی که جای دفنش را نشان مادرش داد
و همنام من بود. *بخشش زیبا دانشگاه که قبول شدم خانواده به من یک گوشی هدیه دادند، اما گوشی کیفیت نداشت و زود خراب شد. خیلی ناراحت بودم، محمدرضا متوجه شد از قبل در جایی کار کرده بود و دستمزدش را که دویست هزار تومان می شد کم کم پس انداز کرده بود، آن پس اندازش را برداشت و همراه با پدر رفتند و برایم گوشی جدید دیگری خریدند، خیلی خوشحال شده بودم، چند ماه که گذشت جریان آن ...
میگویند مدافعان حرم دومیلیارد میگیرند!/ماجرای جالب سجاده رهبری
به مشکل بر بخورید. اتفاقا همان روز خانواده خواهرم به همراه تک دخترشان مهمان ما بودند. از مصطفی پرسیدم نظرت راجع به دخترخاله ات چیه؟ گفت: آنها شرایطی دارند که ممکن است نتوانم انجام دهم، گفتم: خودم پشتت هستم. چند دقیقه بعد رفتیم به خواهرم گفتم: لطفا بروید خانه خودتان، گفت: یعنی ما را بیرون می کنی؟! گفتم: کار خیر است. بسیار جا خورد. پدرخانمش خدابیامرز گفت: من اصلا فکر نمی کردم این وصلت انجام ...
نمی دانم چرا این روزها بیشتر به یاد فرزندانم می افتم
سوم به کردستان اعزام شد. مادر شهیدان اسماعیل زاده همچنین می گوید: امیر در درگیری های بانه گلوله سیمینوف به بدنش اصابت کرد و پس از 20 روز در بیمارستان شهید مصطفی خمینی در تاریخ نوزدهم مرداد ماه سال 60 به شهادت رسید. وی با اشاره به نحوه شهادت فرزند دومش می گوید: عباس ارتشی بود او جانشین شهید میرزایی در تخریب شد عباس فرزند دیگرم بود، وی درجه دار ارتش بود و قبل از انقلاب در توپخانه اصفهان ...
تنها آرزوی یک مادر که دو شهید و پنج جانباز دارد
. تا قبل از فوت پدرم ما از این ماجرا بی خبر بودیم. این گونه فعالیت های او باعث شد ما در مسیر انقلاب و شهادت قرار گیریم. مادر شهید: با روزی حلالی که همسرم به خانه آورد فرزندانم سالم و صالح رشد یافتند. خدا ترس و با ایمان بودنشان را مدیون همسرم هستم. ** جهاد پدر در کنار شش فرزند قاسم برادر شهید: برادر بزرگم محمدرضا نخستین فرد از اعضای خانواده بود که راهی جبهه شد. او در ...
علل عدم پیگیری وضعیت حاج احمد متوسلیان و دیپلمات های ربوده شده
متوسلیان بعد از سخنان حاج احمد و معرفی فرماندهان جدید، برادران دیگری هم که در جلسه حضور داشتند، نظراتشان را بیان کردند و من نیز در مورد کارهایی که انجام خواهیم داد سخن گفتم. تشکیل بسیج عمومی، آموزش نظامی و گسترده تر کردن کارهای فرهنگی و تبلیغاتی درباره جهاد، ایثار، شهادت و کمک و همکاری جهت متحد شدن احزاب و گروه ها در لبنان. و در پایان جلسه نیز قدردانی و تشکر از حاج احمد به خاطر ...
حضور در جبهه از 14 سالگی / ما از مردن نمی هراسیم، ما می ترسیم بعد از ...
... پیش از آخرین اعزام به و گفتم نرو، اگر شهید شوی چگونه این داغ را تحمل کنم و اگر جانباز شدی، چگونه از تو مراقبت کنم، گفت: برای جانبازی من نگران نباشید، مراکزی در کشور راه اندازی شده که از جانبازان نگهداری می کنند. شهادت در جریان عملیات والفجر درباره شهادت هم باید بگویم اگر یکی از همسایه ها به شما امانتی داد، آیا امانتش را بازنمی گردانید؟ گفتم: چرا. گفت: مادرجان! فرزند ...
جمالپور: اشتباهات تاریخی کتاب قابل اغماض نیست/ نویسنده: از فرهنگ و ارشاد مجوز گرفته ایم!/خواسته ...
شده ام به همین خاطر با حاج حمید ملازاده در ارتباط بودم، و با جناب محمد بی ریا، وزیر فرهنگ فرقه دموکرات نیز حدود شش یا هفت ماه هر روز 4 ساعت هم کلام بودم. چاپخانه ما آن زمان در خیابان شریعتی شمالی روبروی کلانتری بود. پولاد: نه، من با فائق پسر ایشان هم کلاس بودم، و در بچه گی به خانه آن ها رفت و آمد می کردم و خانه ایشان در منطقه شهناز بود. جمالپور: ظاهرا در دو جای ...
شهید عبدالرسول زرین/گردان یک نفره
پوسیده ستمشاهی افول و آفتاب درخشان حکومت اسلامی طلوع کرد و همگان را از جمله شهید زرین به حمایت جانانه بر می انگیخت تا اینکه جنگ مستکبران و ایادی آنها در کردستان و سپس خوزستان شروع شد. در این هنگام شهید عبدالرسول زرین که افتخار عضویت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشیارانه به سرکوبی ضد انقلاب پرداخت و بعد از آن سراسیمه به جبهه جنوب شتافت و در کنار سردار شهید حاج ...
باقیات صالحات در نقطه کور جاده
. شاید هم باید کار دیگری انجام داد و تصویری از رفتگان را قاب چشم کرد تا یادشان همیشه زنده باشد. همین هم شد که خانواده یوسفی بعد از سال ها گوشه نشینی با خاطرات فرزندشان آن را قاب چشم هایشان کرده اند. آنها درست همان نقطه از جاده ای که پسرشان جان سپرد پایگاه امداد جاده ای را برای جمعیت هلال احمر ساختند تا در آن امدادگران جوان، حادثه دیدگان تصادفات را نجات دهند. پدر هادی که هنوز با یاد پسر ناکامش لحظه ...
"مرهم نیستید، نمک نپاشید"
.... جوابی شنیدم که هم اکنون با داشتن دو فرزند هم احساس خفگی می کنم: عزیزم، اون عروسک رو باباش براش خریده، به بابات بگو بخره بیاره ما هم سر صف بهت بدیم". با بغض به خانه برگشتم، و مادرم با دیدن من مرا در آغوش کشید و گفت: جانِ دل مادر، چی شده؟ گفتم: "من از اون عروسکها می خوام، آهنگ می زنه و یه بچه بغلشِه، برای بچه اش لالایی می خونه و می خوابوندش". با ...
"مرهم نیستید، نمک نپاشید"
شنیدم که هم اکنون با داشتن دو فرزند هم احساس خفگی می کنم : عزیزم، اون عروسک رو باباش براش خریده، به بابات بگو بخره بیاره ما هم سر صف بهت بدیم ". با بغض به خانه برگشتم، و مادرم با دیدن من مرا در آغوش کشید و گفت: جانِ دل مادر، چی شده؟ گفتم: "من از اون عروسکها می خوام، آهنگ می زنه و یه بچه بغلشِه، برای بچه اش لالایی می خونه و می خوابوندش ". با بغض ناهار ...