سایر منابع:
سایر خبرها
خدا را شکر می کنم از اینکه مانع رفتنش نشدم/ با تمام وجود حس می کردم علیرضا برنمی گردد
رفت و م گفت: کوثر دلم آشوب است. دعا کن بروم. دعا کن به آرزویم برسم. علیرضای من، عاشق دریا بود و مثل همیشه که دلش می گرفت، روی اسکله سنگی می رفت تا کمی آرام بگیرد. از آخرین لحظات وداع و لحظات جدایی تان برایمان بگویید دفعه دوم حدود ساعت 10 شب به علیرضا زنگ زدند و گفتند که باید ساعت سه صبح بروند. ایشان هم چون محل کارشان ساری بود، برای آماده شدن وقت زیادی نداشتند. همان روز رفته ...
صادقیان: دست از سر من بردارید!
حاشیه به روزهای خوبم برگردم. امسال قصد دارم کمتر مصاحبه کنم؛ البته این موضوع بی احترامی به اصحاب رسانه نیست. خودم می خواهم بیشتر تمرکزم روی فوتبال باشد. خداراشکر که در اولین بازی عملکرد خوبی داشتم و امیدوارم همین شرایط برایم ادامه دار باشد. تبریز بودم، خبر آمد در سفره خانه دستگیر شدم! متاسفانه برخی افراد و یک سایت خاص مدام در ماه های گذشته علیه من مطالبی را بیان کرده اند. من ...
نظر هنرمندان درباره فیلم ایستاده در غبار
فیلم هایی مانند ایستاده در غبار به عنوان نماینده ایران در جشنواره های خارجی گفت: حضور چنین فیلم هایی به برخورد سیاسی جشنواره ها بستگی دارد که معمولا جشنواره های اروپایی، سیاسی برخورد می کنند و ممکن است به خاطر این موضع گیری فیلم را نپذیرند و یا سعی بر مطرح نکردنش داشته باشند. با این فیلم، متوسلیان را بهتر شناختم داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) نیز از شناختی که با دیدن این فیلم ...
ناگفته های رضا میرکریمی
خانه سینما استعفا دادید؟ اینکه گفته می شود من برای ساخت فیلم شهید همت استعفا دادم یا قصد دارم از فردی در انتخابات حمایت کنم صحت ندارد زیرا در روند ساخت فیلم شهید همت هیچ اتفاق تازه ای نیفتاده است. از طرفی من اصلا کار سیاسی خرد نمی کنم که بخواهم بروم در تشکیلات سیاسی. دلیل اصلی استعفای من این بود که برای نگارش فیلمنامه ای که دوست داشتم بنویسم فرصت بیشتری داشته باشم و همچنین تمرکز بیشتری روی ...
ساعی: از نقره و برنز متنفرم
وقتی اولین مدال تاریخ تکواندوی المپیک ایران را در سیدنی گرفت احتمالا همه راضی بودند جز خودش که با رنگ برنز راضی نمی شد. چهار سال بعد برنزش را طلا کرد و چهار سال بعد طلایش را تکرار تا پر افتخارترین ورزشکار تاریخ ایران در المپیک باشد. در آستانه المپیک 2016 و در شرایطی که نسل جدید تکواندو باز هم جزو امیدهای اصلی مدال آوری در المپیک هستند پای صحبت هایی ساعی نشسته ایم که البته این روزها دامنه فعالیت هایش را از ورزش فراتر برده و پایش به شورای شهر و دنیا ...
تصور غلطی از MS وجود دارد
ناخواسته وارد کانال شده به ماجرا مشکوک شدیم. چند ساعت بعد همان دوستم گفت که انجمن شماره همراه مرا ندارد چرا که فقط شماره مادرم را در فرم نوشتم. بعد از این اتفاق بود که فهمیدیم اطلاعات ما در آنجا دست به دست می شود. به خاطر این کانال خیلی از بیماران اعتراض کردند چراکه خیلی از آنها نمی خواهند هویت شان فاش شود. مسئولان انجمن گفتند رسیدگی می کنند اما کانال حذف نشد. ما را مس نکنید فیلم ...
تقویم دولت سه سال است مهر ندارد/ کشف اتفاقی عجیب: فروش یک خانه به دو خانواده +عکس
.... خانه های خالی که در کنار هم قد کشیده اند و به پشتوانه این همه واحد خالی و نیمه کاره می توان لقب پایتخت خانه های خالی را به شهر جدید پرند داد. کشف اتفاقی عجیب در مسکن مهر در این بین یکی از کسبه سرنخ جالبی به دستمان می دهد. اینکه عده ای خانه های مردم را تصاحب کرده اند و بدون اینکه در طرح مسکن مهر ثبت نام کرده باشند، یک شبه کلید خانه دیگران را گرفته اند و در خانه ای که ...
امیرعلی نبویان کی عاشق شد؟
یک گفت و گوی داغ با امیرعلی نبویان پس از ازدواجش زندگی ایده آل - هادی رجب: این بار بهانه دیگری برای گفت وگو با امیرعلی نبویان داشتیم. با او نشستیم و درباره خودش و خاطرات تابستانی اش حرف زدیم. از بهترین تابستان زندگی اش گرفته تا بدترین آن. امیرعلی هم مثل همیشه بدون رودربایستی از همه چیز گفت و کم نگذاشت. نویسنده است و مجری و جوری حرف می زند که حرف هایش خواندنی باشد. او با اینکه سرش این ...
روابط نامشروع محمد رضا پهلوی و کلفت سوئیسی که باردار شد/جریان ازدواج های متعدد شاه
و به خصوص بعضی ها را خیلی آزار می داد. هر روز نوبت یک نفر بود که آزار ببیند؛ ولی هیچ گاه مرا اذیت نکرد و همواره با من صمیمی بود . فردوست در صفحه 40 از جلد اول کتاب خاطرات خود درباره دوران تحصیل در لوزان نوشته است: در مدرسه یک محصل مصری بود که زور و بازویی داشت و مشت زن خوبی بود و دنبال حریف می گشت. بعضی وقت ها که دختری در اتاق بود، ولیعهد می خواست برای دخترک خودنمایی کند؛ ازاین رو، برای مصری شاخ و ...
اینجا رنگ ها بر مدار هستی می چرخند - در انتظار تاسیس موزه محجوبی
موزه هنرهای معاصر گیلان خواهم بود از او درباره موزه هنرهای معاصر گیلان می پرسم. محجوبی سال هاست پیگیر تاسیس این موزه است اما خبری از آن نیست در حالیکه هفتاد درصد هنرمندان تاثیرگذار پیشگام در هنر مدرن ایرانی از خطه شمال کشور بوده اند. گویا داغ دلش را تازه کرده باشم، یادآور می شود: من فقط خوشحالم بالاخره سال گذشته که نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر اهواز افتتاح می شد، مرا دعوت کردند و ...
جدال خطابه و استخفاف / مناظره ای که مشاجره شد
...> این حرف شما سفسطه است. آقاجری: آن زمان دکتر شریعتی به من انگیزه می داد که بروم و سارتر را بخوانم در حد همان زمان بود که می توانستم بخوانم. شریعتی من را از خواندن هیچ چیز منع نمی کرد. نقش شریعتی این بود که من و امثال من را تشویق کرد به پرسش گری به چون و چرا گفتن من تا زمانی که با دکتر شریعتی آشنا نشده بودم فقط کتاب های مذهبی می خواندم تازه بعد آشنایی با شریعتی به سراغ متفکران دیگر مانند داروین، مارکس، فروید، و. . . رفتم. منبع: روزنامه اعتماد ...
هفت سال با روحِ یک دوست
...> کرد. در 1898 بازنشسته شد، در حالی که دورۀ الزامیِ سی سالۀ خدمتش را –به دلیل مسائلی که پیش آمده بود، فقط در یک بازه غیبت داشت- کامل کرده بود. بعد از آن تصمیم گرفت کتاب هایی بنویسد که مرا واداشت صد سال بعد، او را دوستِ خودم بدانم. خیلی، شاید بیش از حد، دربارۀ ادبیات نوشته اند. (من این را بهتر از هر کسی می دانم، تخصصم در همین زمینه است.) اما هنوز چیزی که مشخصۀ ادبیات، یعنی هنرِ اصلیِ تمدن غرب ...
طنز؛ گزینه ج صحیح است
علیرضا علیفر: نمی خواهم اسم ........... ببرم. الف) امیر دولاب را ب) فامیل، بدون تقلب بازی کنم و چون دوست دارم فقط ج) تیم هایی که موفق نشدند مرا جذب کنند را د) گواردیولا را به خاطر عدم استفاده از دفاع خطی مدیرعامل سپاهان: حاج صفی به ما ........... داده، پیش ما می ماند. الف) سفته ب) بوس ج) قول د) حال محمد ابراهیمی ...
اطاعت پذیری سیدحسن نسبت به رهبر انقلاب
کرده ای که به این مقام رسیده ای. خانم جواب داد: من یک آدم عادی هستم و هیچ کار فوق العاده ای ندارم. مثل مردم دیگر هستم. بعد از اصرار فراوان حضرت داوود، آن خانم گفت: اگر چیزی بتوانم بگویم این است که هیچ حادثه ای برای من اتفاق نیفتاده که در دلم بگویم ای کاش جور دیگری بود. هرچه اتفاق افتاده گفتم این را خدا مقدر فرموده و او مصلحت من را از همه بهتر می داند. در دلم هم خطور نکرد که ای کاش جور دیگری می شد ...
دیگر چیزی نمی شنوم
الهام ماهری خیلی وقت است که می خواهم از کارم استعفا بدهم؛ شاید سال ها. آن اوایل قرار بود یک کار موقتی باشد. قرار بود برای مدت کوتاهی بمانم و یک روز بیرون بزنم. بروم دنبال چیزی که دلم می خواهد. مثلا عکاس مطبوعاتی بشوم یا مدیر یک گالری نقاشی. نمی دانم، اما حالا 12 سال از آن روزها گذشته و همچنان سرجایم مانده ام. هرروز راس ساعت هشت کارت می زنم و حدود ساعت سه که می شود مدام به ساعت دیواری ...
ستارخان؛ خیابان خوشمزه تهران مطلب ویژه
مخاطب ترین کباب ترکی های منطقه را عرضه می کند. روبروی کباب ترکی نشاط رفت و آمد جوانها توجهم را جلب می کند و کمی که نزدیک می شوم در ابتدای کوچه ستایش با یک رستوران سنتی اما مدرن برخورد می کنم.رستوران سنتی شبهای شیدایی که میزبان خانواده ها در فضایی متفاوت است.اینجا در خیابان ستارخان فقط ساندویچی و فست فود و کبابی و جگرکی نیست که برای مردم تهران جذاب است. بلکه می توان یک رستوران سنتی خوب با ...
می خواهند فوتسال را کوچک کنند
، متاسفانه فوتسال کاملا از بین رفته و گاهی هم ما با خجالت می گوییم که در فوتسال فعالیت می کنیم. وقتی از من می پرسند از فوتسال چه خبر، دلم می خواهد در کبدی و شطرنج مربیگری کنم تا شاید مسابقاتش پخش زنده شود. ** فعالیت فوتسالی تان این روزها چیست؟ فقط تدریس می کنم. البته یک موقعی هست که من خودم رفته ام و نمی خواهم کار کنم، یک موقعی هم مرا خانه نشین کرده اند. امروز مورد دوم در خصوص من ...
آمدم، ماندم رستگار شدم
ترس از مواجه شدن با دنیای ناشناخته، حس عجیبی به او می داد. خانم دکتر می گوید: دور شدن از خانواده و زندگی در کشوری که تا به حال ندیدی و حتی زبان مردمش را بلد نیستی سخت بود. می ترسیدم. آن روز که تصمیم به آمدن گرفتم، از خدا خواستم تا کمکم کند.به خدا گفتم نمی دانم کاری که دارم انجام می دهم خوب می شود یا بد! اما من اگر این راه را انتخاب کردم به خاطر خوبی ها و مهربانی های دکتر است، توکل به تو ...
فرار یک دختر از خود، نه از خانه!
که به هیچ شبکه ای وصل نبودم اما یک روز که همه خانه ما دعوت بودند،در اتاقم نشسته بودم و صدای مادرم را نمی شنیدم. برادرم ناگهان در اتاقم را باز کرد. با دیدن گوشی در دستم غیرتی شده بود . گوشی را از دستم گرفت و آنچنان به زمین کوبید که چهل تکه شد. از همان شب دلم شکست و احساس تنهایی و افسردگی ام هزار برابر شد. مانده بودم حرف دلم را به که بگویم. با همکلاسی ام درد دل کردم ...
مطبوعات در مجلس و روزنامه نگاران وکیل
مغرض همه وقت در همه جا به هر لباس خواهند بود اما به این ملت عرض می نمایم که ما زور آوردیم و قوه استبداد را از میان برداشتیم [تا] ملجاء مردم مجلس پارلمان باشد. حالا اگر اهمیت این جا هم از میان برداشته شود آیا ما ببینیم در عوض این جا جای دیگری را معین کرده ا ند یا باید یک شکل دیگر ملجاء دیگری درست کرد. پس ماها که اینجا نشسته ایم می گوییم امروز صلاح ملت نیست این طور رفتار نمایند. مرا همه می شناسند ...
چه مجردید چه متاهل، حتما بخوانید!
یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می گفتم که در ذهنم چه می گذرد. من طلاق می خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟ از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می کرد. می دانم دوست ...
کتابی که بهتر از هر کتاب دیگری اشتباهات و اشکالات حکومت عصر خود را نشان میدهد
لشکر به فرمان بوسهل زوزنی حسنک وزیر را به هرات فرستادند. بیهقی در اینجا به نقل از بونصر مشکان، حرف های حاجب بزرگ علی را بیان می کند که به او گفته بود که ملاطفات و نامه های مهرآمیز سلطان مسعود حیله ای بیش نیست و دیگران نمی گذارند که من در این مفام باقی بمانم و من می توانم که از راه سیستان با لشکر هند به سمت کرمان و اهواز حرکت کنم و تا بغداد هم پیش بروم، اما به خاطر این که سلطان محمود را ...
اگر شما می خواهید من نظر شما را قبول کنم، چرا من را آوردید/ مگر ملوان با زارع و نوری سقوط نکرد؟
به گزارش گیل خبر، محمد مایلی کهن در گفت وگو با هواداران ملوان که خواهان ادامه حضور مازیار زارع و پژمان نوری در ملوان انزلی بودند، گفت: می گویند من صداقت دارم، در حالی که من می گویم حماقت دارم، زیرا همیشه خلاف جریان آب شنا می کنم. در جلسه با مسئولان ملوان هم گفتم اگر پول آمد ابتدا با بازیکنان بدهند بعد به تدارکات و کادر فنی، بعد اگر پولی ماند به من بدهند. فوتبال برای لذت بردن است، اما ما از فوتبال ...
می ترسم موسیقی به سرازیری برود
خوانساری و تاج اصفهانی نخستین اتفاقات بزرگی بود که در زندگی هنری شما رخ داد، در این باره کمی توضیح می فرمایید؟ من موسیقی را از روی صفحه های مرحوم تاج و ادیب آموختم و این دو استاد بزرگ مورد توجه من بودند. به خاطر دارم شوهر دخترخاله ام یک گرامافون مَسترز وُیس خریده بود. در همان روزهای اول وقتی آن را در خانه اش کوک می کند، اهل محل که تا به حال آن را ندیده بودند و آشنایی با ...
ماجرای تبریک سیدحسن نصرالله به فاطمیون/ اهتزاز پرچم یا علی(ع) توسط نیروهای سیدحکیم بر تپه استراتژیک ...
دیدن فیلم اینجا کلیک کنید مشروح گفت وگوی تفصیلی تسنیم با محمدرضا هزاره جهرمی در قالب سومین شماره از ویژه نامه حکیمِ فاطمیون در ادامه می آید: چه شد که تصمیم گرفتید به سوریه بروید و مقابل تکفیری ها بجنگید؟ ماجرا دارد. من عید نوروز سال 92 بود که تصمیم گرفتم به اروپا بروم. قصدم از این سفر به قول مردم این بود که با این مهاجرت یک زندگی راحت داشته باشم و خلاصه با آرامش زندگی ...
ازدواج در تلگرام، طلاق در کلانتری
وابستگی ام به او بیشتر می شد. اولین قرار ملاقات حرف های به ظاهر قشنگی بین مان رد و بدل شد. سمیه از تنهایی هایش می گفت و این که امیدی به آینده ندارد. او از من خواست مثل دو مرد با هم برخورد کنیم و ادعا می کرد هیچ علاقه ای برای ازدواج مجدد ندارد. حرف های سمیه با عشوه گری های زیر چشمی دلم را لرزاند و به خود گفتم باید فرشته نجات عشقم شوم. آن روز به سمیه قول دادم که تا زنده هستم ...
همه وسایل ناصر را بخشیدم جز شیشه عطرش + صوت
وقتی پسرم رفت سالم بودم و راه می رفتم، اما امروز که برگشت با این حال! کمرش خمیده بود، بغض کرد و حرف هایش را قورت داد. خواستم دستانش را بگیرم تا کمکش کنم که با هم به دیدار پسرش برویم و باز با همان متانت مادرانه اش پاسخم را داد که می خواهم با پای خودم به دیدارش بروم تا بیش از این خجالت زده اش نباشم. همراهی اش کردم. پا به پایش حرکت کردم. یک لحظه نگاه مهربانی نثارم کرد و باز هم راه را ادامه ...
کتاب شناسی عباس کیارستمی
مصاحبه ای با شماره 31 ماهنامه اندیشه پویا (آذر و دی 94) تعریفش کرده بود: اوایل انقلاب بود. فکر می کنم که شبی رادیو باز بود و آقایی در رادیو در حال سخنرانی بود درباره شب. لحن گوینده لحنی کاملا نزدیک به وعظ اما حرف ها بسیار شاعرانه بود و من کنجکاو شدم که تا آخر گوش بدهم و ببینم او کیست که این صحبت ها را می کند و این حرف های جذاب شاعرانه را درباره شب می زند. متن، بسیار شاعرانه بود و تعریف ...
حماسه آفرینی رزمندگان در عملیات مرصاد
... شایعه شده بود که حاجی نوری ومرتضی رنجبر ... اسیر شده اند هنوز مطمن نبودند که اسلام آباد سقوط کرده یا نه ، همه فکر می کردند ارتش عراق حمله کرده . تیپ هم مثل اینکه فعلا دستور اعزام ندارد به آقای ریحانچی گفتم: چرا ما را اعزام نمی کنید ؟ لااقل یک ماشین به ما بدهید تا خودمان برویم به اسلام آباد!! جر و بحث فاید ه ایی نداشت !هوا بشدت گرم بود ما هم تشنه و گرسنه ! آدرس محل و موقیعت گردان ...
مرادمند: از گلزنی به سپاهان هم خوشحالم هم ناراحت/ راه طولانی در پیش داریم
باید به آنها زمان بدهیم تا به شرایط ایده آل برسند. مدافع تیم فوتبال پدیده خاطرنشان کرد: پس از گل خوشحالی نکردم چون سپاهان خیلی برایم زحمت کشید. من هرچه دارم از این تیم دارم و همچنین از یک مربی خوب یعنی آقای مهاجری. باشگاه سپاهان و سرمربی ام آقای مهاجری خیلی گردن من حق دارند و امیدوارم که بتوانم روز به روز نتیجه زحماتشان را بدهم. وی در مورد جدایی اش از سپاهان در فصل گذشته تصریح کرد: من دلم با سپاهان بود اما شرایطی پیش پای من گذاشتند که من بروم. من می خواستم بمانم اما وقتی مرا نمی خواستند نمی توانستم بمانم. انتهای پیام/ ...