سایر منابع:
سایر خبرها
نگذاریم رنگ و بوی اخلاص از تلاش های مان زدوده شود
از خدا بخواه من آخوند مخلص بشوم . بعد از سه چهار ماه سر کلاس طلبه ها بودم و هنگام خروج به علت اینکه کلاس شلوغ بود، یکی از طلبه ها مرا دید و جلو تر از من خارج شد، من دوست داشتم که احتراما به من تعارف کند. در همین لحظه متاثر شدم که بر عهد خود نبودم و فهمیدم که طبق آیه های سوره ی انسان اخلاص نداشتم . رفتم و گوشه ای از مسجد نشستم و سپس نزد آیت الله تهرانی رفتم و گفتم که یادتان هست که به ...
مادر و دختر موتور سوار ایرانی را بشناسید
رشته علاقه مند هستند به همراه شوهرم به آنها آموزش دادیم. از همان موقع که کودک بودند لحظه به لحظه مراقبشان بودم، بعد از آن هم دائم به آنها می گویم نکات ایمنی را رعایت کنند. شاید رشته موتور کراس در نظر اول خطرناک باشد اما واقعاً این طور نیست. هر ورزش دیگری هم ممکن است خطر آفرین باشد اما مهم ترین نکته این است که نکات ایمنی را رعایت کنی. چقدر به تذکرات شما گوش می دهند؟ ...
آخرین مکالمه بیسیمی محسن ذکر یا حسین بود
متولد مهر 90 است. زمانی که پدرش شهید شد دوسال بیشتر نداشت. شهید حیدری تقریباً از اولین شهدای مدافع حرم هستند، چطور شد که بحث سوریه رفتنشان پیش آمد؟ اگر یادتان باشد چند سال پیش دو اتوبوس از درجه داران سپاه به عنوان زائر به سوریه رفته بودند که یکی از اتوبوس ها به دست تروریست ها افتاد. آقا محسن آن روز با دادن این خبر به خانه آمد و داشتیم با هم صحبت می کردیم که ناگهان برگشت به من گفت شاید ...
دیدار یک خانواده در گناوه بعد از 62 سال
گناوه ساکن شده بود و درحالی که نمی دانستیم نوه خاله ام است قول داد که با خانواده اش در عراق تماس بگیرد و برای پیداکردن خانواده خاله ام با ما همکاری کند. نظامی گفت: شب 23 ماه رمضان امسال درحالی که مشغول احیا بودم همین شخص زنگ زد و گفت هرچه سریع تر بیا منزل و کاری ضروری با شما دارم . وی یادآورشد: پس از این تماس به منزل ایشان رفتیم و وی تلفن خود را که در آن صحبت های دخترخاله و ...
رضا عطاران و ویشکا آسایش، ترکیب جادویی سینما
کارگردان اهمیت داشت که سه قطب تعیین کننده عرصه کمدی هستید. این همکاری چطور پیش رفت و چه تصوری از موفقیت احتمالی آن داشتید؟ ویشکا آسایش: وقتی فیلمنامه ورود آقایان ممنوع به من پیشنهاد شد، در عرض یک ساعت آن را خواندم و آنقدر خندیدم که همان موقع، بازی در این فیلم را قبول کردم. یعنی در وهله اول اصلا به نقش خودم فکر نکردم و تازه بعد از قبول نقش، ترس و نگرانی سراغم آمد که باید با این نقش چکار ...
شرایط قبولی نماز و تقوا
* محمدمهدی رشادتی امام رضا(ع) فرمود: خداوند سه وظیفه دینی را در همراهی سه وظیفه دیگر معرفی کرده است. به نماز و زکات امر فرموده به طوری که هر کس نماز بخواند اما زکات و خمس و حقوق مالی را نپردازد، نمازش مقبول نخواهد بود. همچنین خدا به سپاسگزاری از خویش و والدین امر فرموده است. به طوری که هر کس از پدر و مادر خود تشکر و سپاسگزاری نکند، در واقع از خداوند سپاسگزاری نکرده است و بالاخره خداوند به ...
افتخاری:کمیته فنی استقلال تشکیل می شود
خسرو حیدری بیان داشت:حیدری صحبتی با وزیر نکرد و فقط آقای منصوریان و رحمتی صحبت کردند. وی درباره کمیته فوتسال و مسولیتش در این کمیته گفت: ساعت 18 تیم به تایلند رفت قرار بود بروند برای بدرقه اما متاسفانه به دلیل برنامه امروز نتوانستم البته سفارش لازم را کردم به آنها گفتم این بازی ها تدارکاتی است اما حیثیتی خواهد بود. افتخاری درباره حکم مدیرعاملی استقلال اذعان داشت : باید ...
خداداد: خط خوردن از المپیک، زندگی ام را نابود کرد
...، تا فینال حریفانشان زنگ تفریح بود و با کمترین انرژی به فینال می رسیدند. آن زمان امید طلای مهدی خیلی بیشتر بود. میلاد در جام جهانی بسیار خوب بود و در چند تورنمنت مختلف ستاره مسابقات شده. شنیدم رییس جمهور آذربایجان هم گفته اگر طلا بگیری بهترین خانه باکو را به تو هدیه می دهم. میلاد طلای المپیک اروپایی که گرفت همان زمان هفتصد میلیون تومان پاداش به وی پرداخت شد. از سوی دیگر کنار میلاد، رضا ...
افتخاری:کمیته فنی استقلال تشکیل می شود
.... سرپرست باشگاه استقلال درباره صحبت های خسرو حیدری بیان داشت:حیدری صحبتی با وزیر نکرد و فقط آقای منصوریان و رحمتی صحبت کردند. وی درباره کمیته فوتسال و مسولیتش در این کمیته گفت: ساعت 18 تیم به تایلند رفت قرار بود بروند برای بدرقه اما متاسفانه به دلیل برنامه امروز نتوانستم البته سفارش لازم را کردم به آنها گفتم این بازی ها تدارکاتی است اما حیثیتی خواهد بود. افتخاری ...
از دلیل قانع کننده شهید برای همسر تا نوحه خوانی دختر برای پدر + فیلم
تمام این نمادها، نشانه هایی از محبت هم به چشم می خورد. روایت سفر به سوریه همسر شهید مرتضی کریمی که هنوز رفتن همسرش را باور ندارد، لحظه جدایی را این گونه روایت می کند: همسرم همواره به حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) ارادت خاصی داشت، وقتی تصمیم رفتنش به سوریه را اعلام کرد من با او مخالفت کردم و گفتم؛ فرزندانمان چه می شوند، پاسخی که داد مرا هم قانع کرد، او گفت: اگر من به سوریه نروم و حرم ...
واکنش سلیمی نمین به انتشار فایل صوتی از آیت الله منتظری درباره اعدام های سال 67
بررسی کنیم تا به شناختی عمیق تر در این زمینه برسیم؛ زیرا از مقطعی به بعد آقای منتظری در مسیری واقع می شود که هر مسئله ای را دستاویز زیر سؤال بردن سیاست های کلان نظام و القای تأثیرگیری امام از فرزند خود (احمد) قرار می دهد. برای کشف حقیقت دو راه پیش روی ماست؛ اول آن که به بررسی کارشناسانه هر یک از ایرادات و انتقادات ایشان در زمینه جنگ، سیاست بین الملل، عملکرد قوای سه گانه (حتی قوه قضائیه ...
آخر هفته تلویزیون؛ از بازگشت پرستوها تا فرزند چهارم
برای امرار معاش کار کنند. والترلی پسر خانواده به همراه روت همسر و تراویس تنها پسرش و خواهرش بنیتا در خانه محقر و کوچک مادرش لنا زندگی می کند. والتر به عنوان رانندة شخصی فردی سفید پوست مشغول به کار است و روت همسرش، رخت و لباس های مردم را شسسته و اتو می کشد. لنا مادر خانواده نیز که به عنوان پرستار در خانه دیگران کار می کرده، به تازگی باز نشسته شده و در انتظار رسیدن چک پول بیمة عمر شوهرش می باشد که ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (292)
آشیان روشنایی/ به عشق حافظ فیاض شیراز/ صفا کردید با این کعبه راز/ تو ای شیراز جادارد ببالی/ ولی دانم که گاه از دل بنالی/ که دیگر باره چون سعدی نزادی/ به دنیا حافظ دوم ندادی" - شهریار و ده ها بیت شعر دیگر در توصیف شیرازِ بی مثال. عکس دسته جمعی هیئت داوران بخش بازیگری خانه سینما. این عکس خبر از این دارد که به زودی مراسمی دیگر و پر سلبریتی مثل جشن حافظ، این بار در خانه سینما ...
حاشیه ای بر تصاویر دردناک محمد بنا
رحمانی را می شناسد، پاسدار و عضو کمیته های اول انقلاب بوده، بین مردم کوپن پخش کرده، با دلخوری از ایران رفته است، به قول خودش 6 ماه در آلمان توی چاه افتاده اما بعدها در این کشور زندگی کرده و به همه چیز رسیده است. بخشی از غرور امروزمان را مدیون محمدرضا طالقانی هستیم که به بنا اعتماد کرد. خودش می گوید: طالقانی ریسک صد در صدی کرد. همان روزها خیلی ها حرف می زدند و پچ پچ می کردند که بنا این همه سال کجا ...
نقشه شیطانی یک وکیل برای آزار و اذیت دختر دانشجو در شیراز
...> صبح روز بعد نیز به دیدن بازار و حرم رفتم و به دلیل آمدن پسر خانواده دوستم به همراه زن و بچه اش و اقوام همسرش از بوشهر به شیراز مجبور به تخلیه خانه ای که بودم، شدم. عصر با اکبر تماس گرفتم و خواستم برایم بلیط هواپیما بگیرد اما گفت تمام پروازها تا جمعه پر است و جایی را برای ماندن نداشتم و کمرم نیز درد می کرد و نمی توانستم با اتوبوس برگردم. آن شب اکبر به دنبالم آمد و گفت پسر دایی اش به ...
صعود و سقوط !
در امتداد تاریکی/ وقتی همسرم مرا با 2 فرزندم رها کرد و به خانه پدرش رفت تازه فهمیدم که چه اشتباهات بزرگی را در زندگی مرتکب شده ام اما نه من اراده ای برای جبران اشتباهاتم دارم و نه همسرم حاضر است بار دیگر در کنار من زندگی کند چرا که... به گزارش ، مرد 30 ساله در حالی که سعی می کرد غرور مردانه اش را حفظ کند تا هاله اشکی که چشمانش را گرفته بود دیده نشود در تشریح ماجرای زندگی خود ...
اقدام زشت و ناجوانمردانه 4 جوان با دختر بیهوش
زندگی می کنم و پدرو مادر بیچاره و ساده دل من فکر می کنند دخترشون رو برای تحصیل فرستادن ولی خبر ندارن که چه گندی زده ام ومطمئنم اگر بفهمند سکته خواهند کرد. وی ادامه داد: دختر سر به راهی بودم و کاری به کسی نداشتم و سرم توی درس و کتاب بود . چند تا هم اتاقی هم داشتم که سرو گوششون می جنبید خیلی توگوشم خواندند که بابا چرا تو اینقدر پاستوریزه ای و عضو هیچ شبکه ای نیستی! هرچند اوایل زیر بار نرفتم ...
دانشجوی دانشگاه لانگ بیچ آمریکا چگونه آزاده شد؟
...: سخت گیرترین سربازان بعثی در این اردوگاه بودند. کاظم شیعه بود اما بدترین فشارها و شکنجه ها را بر روی بچه ها و حاج آقای ابوترابی می آورد. تا اینک یک روز که حاج آقا ابوترابی در حال شستن لباسشان در شیر آب بود، دیدیم که کاظم با حاج آقا کنار شیر آب صحبت می کند، صحبت های آنها طولانی شد و ما تعجب کردیم بعد از حاج آقا سؤال کردیم موضوع چیست که فرمودند: مادر کاظم شیعه است، کاظم که به مرخصی رفته بود ...
پسر عاشق پیشه محاکمه می شود
، گفت که او بدون اجازه وارد خانه شده است. من هم عصبانی شدم و به خانواده ام خبر دادم. وی ادامه داد: متهم دروغ می گوید که قصد ازدواج با دخترم را داشته است؛ چراکه اگر حرفش درست بود همراه خانواده اش به خواستگاری دخترم می آمد. آن روز وقتی مشاجره بالا گرفت با بستگانم تماس گرفتم. آنها هم به خانه ام آمدند و بعد ماجرا تمام شد. این زن ادامه داد: متهم به جای عذرخواهی به سراغ رامین رفت و مرتکب قتل شد و حالا از او ...
پسر ناخلف از طناب دار گریخت
بعد از مأموران کلانتری 144 تهرانپارس در محل حادثه که یک خانه مسکونی در شرق تهران بود، حاضر شدند. مأموران در نخستین گام با جسد زن 48 ساله ای به نام شهین روبه رو شدند که علاوه بر کبودی گردن، شاهرگ دست ها و گردنش هم بریده شده بود. شوهر صیغه ای مقتول گفت: شب قبل همراه شهین به گردش رفتم. بعد او را به خانه اش رساندم و راهی خانه خودم شدم امروز صبح به خانه اش آمدم اما هر چقدر در زدم، کسی در را ...
هنوز هم رزق و روزی با خداست
کسانی که به اندازه خیلی ابتدایی کار را یاد می گیرند و بعد کل موسیقی رو بدون استفاده از صدای زیر یا مادر از دستگاه تقویت شده پخش می کنند و در اصل ادای اجرا را درمی آورند، البته همان بعضی ها هم چند آهنگ را آنقدر تمرین می کنند تا در مقابل شنونده و تماشاگر کم نیاورند. بعد کارت عضویتش را نشان داد و باز با آهنگ دیگری بدون استفاده از آمپلی فایر فقط صدای سازدهنی را درآورد که باز هم مسئله ای به وجود نمی ...
درس فراموش نشدنی به پسری که سر قرار با یک دختر رفت/پدر دختر،ساعتها پسر را با کمربند کتک زد
ایستاد به جرم خود اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل از حادثه، از محل کارم به خانه می آمدم متوجه شدم لادن در محوطه بازی مجتمع با پسری همسن وسال خود در حال صحبت است. از دیدن این صحنه شوکه شدم و ضمن تنبیه دخترم تصمیم گرفتم کاری کنم که پسر نوجوان دیگر سراغ دخترم نرود. به همین دلیل با نقشه ای از پیش تعیین شده از دخترم خواستم تا با سروش قرار بگذارد. اما روز حادثه خودم به جای لادن سر قرار رفتم.بعد هم پسرک را با تهدید به خانه برده و ساعت ها شکنجه اش کردم. به دنبال این اعتراف، بازپرس آرش سیفی دستور بازداشت او را صادر کرد. ...
یک اسم، جوان محکوم به قصاص را از مرگ نجات داد
در ادامه تحقیقات خود پی بردند که قربانی تنها یک پسر20ساله دارد که پس از قتل به طرزمرموزی ناپدید شده بود. انتقام از مادر پسرقربانی، مظنون شماره یک پلیس بود که چند روز بعد در یکی از شهرهای شمالی کشور دستگیر شد. او در بازجویی ها کلید معمای جنایت را در اختیارتیم تحقیق قرار داد و قتل مادرش را گردن گرفت. وی گفت:من تنها فرزند مادرم هستم. یک سال پیش دلباخته دختری شدم و می خواستم با ...
کارآفرینی با دست های خالی/ از زندگی در خیابان تا کارگاه صحافی
. مشغول بازی با دختر یکی از کارگران مادرش است اما حواسش در گفتگوها پرسه می زند. مریم می گوید هر بار که چهره معصوم دخترم نگاه می کنم خدا را شکر می کنم که تحت تاثیر شرایط آن زمان دخترم را از بین نبردم و حالا یک تار مویش را با کل دنیا عوض نمی کنم. همسرش بار دیگر باقیمانده وسایل خانه را فروخته است. اتاق را به صاحبخانه پس می دهد و بار دیگر آواره خیابان ها می شود با بچه شیرخواری در بغل و ...
مصاحبه با مادر سلطان "پرسپولیسی ها" +عکس
به گزارش شهدای ایران ، علی پروین هنوز یاد ایام شباب در کنار مادرش هست.روزهایی که حالا خاطرات غبارگرفته شده اند و لحظه به لحظه از امروز دور و دورتر می شوند. پیرزن همیشه چادرش رو می پیچید دورش . یه جوری که فقط نوک دماغش پیدا بود. یه سماور قدیمی ذغالی داشت و همیشه چاییش دم بود. همه که جمع می شدن تو خونه هم از سر جاش تکون نمی خورد. می نشست پای نماز، دعاش و چاییش رو تو نعلبکی می خورد. بچه ...
تئاتری که هفتاد تا قرمز خورد
من دیده بودم که به سجده می افتادند و در همان حالت گوش می کردند. بخشی از آن را به خاطر دارم: ای خوشا به حالتان چون شده امامتان اینک هم جوارتان ای جانبازان در واقع خطابی بود به شهدا و جانبازان و اشاره به رحلت امام امت(ره). بچه ها خیلی استقبال کردند از این سرود. زمان های تمرین را معمولاً اوقاتی انتخاب می کردیم که همه ی بچه ...
وقتی مجتهدان داعشی خود را ضایعات فروش معرفی می کنند
به حضور در جبهه ها می پرسم که خاطره ای جالب از همسرش تعریف می کند. یک روز راهی ماموریتی بودم. همسرم کاسه ای پر از آب کرد و داخل آن چند عدد گل محمدی انداخت تا با قرآن برای بدرقه جلوی درب بیاورد. از زیر قرآن که رد شدم گفت: ان شاءالله بروی و به آرزوی دیرینه ات برسی. اول متوجه صحبتش نشدم. بعد گفتم اگر شهادت خوب است تو برو به جبهه و شهید شو و من همسر شهید و پدر بچه های شما شوم. همسر با همسر ...
16/5 درصد تخفیف به ازای هر لبخند!
بگیرید ولی من وقتی وارد مغازه شدم و چهره اخمو و درهم شما را دیدم خنده خودم یادم رفت شما که فروشنده هستید باید گشاده رو بوده و مدام لبخند بزنید تا مشتری هم لبخند بزند و من هم با شنیدن این انتقاد قهقهه بلندی سر دادم و یک دل سیر خندیدم و یک کیلو میوه رایگان هم به خاطر این انتقاد به وی دادم. وی گفت: بعضی ها می گویند اینکه مشتری بخواهد میوه رایگان در مغازه بخورد به تو ضربه مالی می خورد و تو ضرر ...
وقتی مشتاقان هشتمین خورشید صدای نقاره های طلایی رامی شنوند/ آمدم ای شاه پناهم بده!
بارگاه منور خورشید هشتم بودن چه حال و روزی دارد. آمدم ای شاه پناهم بده.. وی که از یکی از روستاهای محروم یزد آمده است، عنوان می کند: مادر بزرگم سال ها برای زیارت به پشت بام خانه قدیمی اش می رفت و به سمت خراسان سلام می داد و از امام هشتم(ع) درخواست زیارت می کرد. تا اینکه امسال که قسمت همه مان شد و با هم به این زیارت ملکوتی آمدیم. جوادیان می گوید: روزی که به ما خبر دادند ...
اسنادی دیگراز مدعیان دروغ/سندی ازترورشهید کریم فاتح داریان/ملکه ترور(مریم رجوی) مدعی حقوق بشرجوابگو باشد
ظهور حضرت صاحب الزمان (ع) مصلح و منجی بشریت آماده سازد و امتش نیز بتواند نقش و مسئولیت خطیر خود را در میان ملل جهان به خوبی ایفا کند . هر وقت رادیو مصاحبه با مادر شهید را در برنامه های مختلف خود پخش می کرد ، او به مادرش می گفت : ” مامان گوش بده ! ببین ! مادر شهدا چقدر صبور هستند و هیچ اظهار ناراحتی از شهادت فرزندان شان نمی کنند ، تو هم یاد بگیر ! زیرا زمانی تو هم مادر شهید می ...