سایر منابع:
سایر خبرها
مرد زن نما را چه کسی کشت؟
بار از من می خواست او را به محل قرارش برسانم. درحقیقت من شده بودم راننده آژانس او و هر کجا دلش می خواست باید او را می بردم. تصور می کنم سر سومین قرارمان بود که سوارماشین شد و در حال عبور از خیابان حرفی را به زبان آورد که متوجه شدم سخت اشتباه کرده ام و او یک مرد است نه یک زن. چرا که با دیدن دختری در کنار خیابان او را حسابی تحسین کرد. من هم از اینکه یک زن، دختری را از نظر ظاهری تحسین می ...
دل باخته سحر شده بودم / و قتی وفهمیدم شوهرش نیست به سراغش رفتم
بود که دلباخته زن جوان شدم. می دانستی سحر شوهر و بچه دارد؟ بله می دانستم و چندبار تلفنی با او حرف زدم اما وقتی فهمید به او علاقه دارم دیگر جواب تلفن هایم را نداد. روز حادثه چه شد؟ مدتی بود که خانواده سحر به تهران سفر کرده بودند و من به خاطر فوت پسر عمویم به تهران آمده بودم و با اطلاع از اینکه شوهر سحر در خانه نیست برای دیدنش به سراغش رفتم وقتی سحر در را باز کرد وارد خانه ...
همسرم از من خواست تا با دوستانش ارتباط شوم داشته باشم /من تسلیم وسوسه های شیطانی اش شدم
جوان در ادامه پای دوستانش را به خانه اش باز کرد تا آنها با نقش پردازی در جلوی شوهرش، مرد جوان را وسوسه رابطه شوم کند اما این مرد مدتی در برابر این وسوسه های شیطانی ایستادگی کرد اما زن جوان با خوش رویی شوهرش را به ایجاد رابطه با دوستانش دعوت کرد. مرد جوان که نمی دانست زنش چه حیله ای در سر دارد در برابر دوربین گوشی موبایل همسرش با زنان دیگر رابطه برقرار می کرد و همین برگه برنده ای بود تا ...
شهیدی که از او به عنوان کم سن ترین خیّر تقدیر شده بود
. آدرس مان را گرفتند و یکی دو روز بعدش یک پسر و یک دختر همراه خانواده های شان به خانه ما آمدند. تازه آنجا متوجه شدیم که علی سرپرستی آن دو کودک و چند کودک دیگر را برعهده داشت. در بین صحبت های مسئولان خیریه ای که علی هم عضو بودش فهمیدم پسرم از خیلی وقت پیش عضو این مؤسسه خیریه بوده و حتی در مقطعی از او با عنوان کم سن ترین خیر تقدیر شده بود. در میان خانواده هایی که آمده بودند یک کودک 9 ساله به نام علی اصغر ...
اعتراف های تلخ قاتل مادر و دختر 3 ساله
تصمیم گرفتی سحر را به قتل برسانی؟ قصدم کشتن آنها نبود. بار دومی که به تهران آمدم با سحر تماس گرفتم. از صحبت هایش متوجه شدم که همسرش خانه نیست. چون خیلی وقت بود او را ندیده بودم، وقتی تعارف کرد که به خانه اش بروم قبول کردم. وارد خانه که شدم و در جریان صحبت با او، ناگهان وسوسه های شیطانی به سراغم آمد. بعد هم با سحر درگیر شدیم، ناگهان دست هایم دور گردنش را گرفت. بعد از چند لحظه متوجه شدم که او نفس ...
خاطره جالب حمیدرضا صدر از پروین و هوادارانش
...، عکس هایم را که می دیدم، فکر می کردم چقدر فرق کرده ام و چهره ام چقدر عوض شده. به مادرم می گفتم: ... ببین مادر جونم شما از من درست مراقبت نکردید. من آنجاها که بازی می کردم گم شدم و یک از بومی های کرد مرا به فرزندی اش پذیرفت و شما هم که نمی توانستید بگویید پسر بزرگ تان را گم کرده اید، رفتید از پرورشگاه یک پسربچه کرد را آوردید به تهران و به نام من بزرگ کردید. حالا حمید صدر واقعی جایی در کردستان ...
مردی که 33 سال چشمانش رنگ خواب ندیده اند +عکس
عراقی را اسیر کرده بودند و از روبه رو عراقی ها مثل باران به سمت ما تیراندازی می کردند، من یک کلاه آهنی بر سر داشتم که ترکش خوردم، در سرم احساس سوختگی داشتم، یکی از همرزمانم به نام جواد قائنی دست مرا گرفت و تا آمبولانس ارتفاع 4کیلومتری تپه را رفتیم و بعد از یک ساعت بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم 7 روز در بیمارستان سبزواری اصفهان بیهوش بودم تا آنجا که به یاد دارم جزو اولین کسانی ...
روایت یک پدر از ربودن فرزندش
آدم رباها علی را به روستایی در کوه های پاکستان بردند، جایی که جز کپر و چادر چیزی در انتظارش نبود: پس از سه ماه بی خبری تماس گرفتند اما فقط شنونده بودند. هیچ نمی گفتند. می ترسیدند شناسایی شوند. بچه را در کوه، جایی که برق نداشت نگه داشته بودند، آنقدر طولانی که فارسی را فراموش کرده بود. دو ماه دیگر نیز گذشت. بدون هیچ اطلاعی از انگیزه آدم رباها تا اینکه بار دیگر زنگ تلفن به صدا درآمد، در حالی که پلیس مکالمات را شنود می کرد. صدای مردی از آن سوی خطوط، با لهجه بلوچی آمد که شرطی داشت... ...
قاتل مادر و دختر: کابوس جنایت رهایم نمی کند
در یک مهمانی فامیلی او را دیدم. او ازدواج کرده و به همراه همسرش در تهران زندگی می کرد. وقتی شنید آشپز هستم، شماره موبایلم را گرفت تا دستور پخت برخی از غذاها را از من بگیرد. فردای آن روز به من زنگ زد و من دستور پخت چند غذای جدید را به او گفتم. گویا آن شب مهمان داشت. پس از آن گاهی به او زنگ می زدم و با هم صحبت می کردیم. چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟ من برای قتل نقشه ای نکشیده ...
چهل حدیث از بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س)
بهشتیان خواهند بود. بحارالأنوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11 18- فرمود: ای پسر خطّاب! سوگند به خداوند، اگر ناپسند نمی داشتم که عذاب الهی بر بی گناهی، نازل گردد؛ متوجّه می شدی که خدا را قسم می دادم و نفرین می کردم. و می دیدی چگونه دعایم سریع مستجاب می گردید. اصول کافی: ج 1، ص 460، بیت الأحزان: ص 104، بحارالأنوار: ج 28، ص 250، ح 30 19- فرمود: پس از ماجرای هجوم به خانه حضرت، خطاب ...
امتناع از رفتن به مدرسه به خاطر کوله پشتی !
. زمانی که او را با کمک همسایه ها به بیمارستان رساندم، تمام کرده بود. از آن زمان بود که مشکلات من و مهدی آغاز شد. همسرم کارگر ساختمانی بود و به این خاطر که به صورت پروژه ای کار می کرد، هیچ گاه نتوانسته بود پولی را پس انداز کند. وی می افزاید: زمانی که مراسم هفتم همسرم را برگزار کردیم تازه متوجه شدم که تنها شده ام. تنها دارایی ما 700 هزار تومانی بود که آن زمان به عنوان ودیعه مسکن داده ...
زندگی با قوانین عصر حجر
10 سال قبل به خواستگاری مردی عصبانی جواب مثبت دادم و با هم ازدواج کردیم. داستان تکراری روزهای زندگی تاریک ما، همیشه کوتاه آمدن من بوده و لجبازی های احمقانه امیر. من آرایشگرم و همسرم کارگر ساختمانی. وضع مالی مناسبی داریم و با "یگانه"، تنها فرزندم زندگی می کنیم. سعیده آهی کشید و گفت: ازدواجمان عاشقانه بود! ولی روابط نادرست همسرم در بیرون از خانه، این عشق را کمرنگ و ...
گریم جالب و متفاوت برزو ارجمند +عکس
...: عکسی از برزو ارجمند با گریمی متفاوت درنمایی از فیلم سینمایی "چهل" منتشر شد. برزو ارجمند متولد سال 1354 در مشهد، پسر انوشیروان ارجمند بازیگر فقید سینما، تئاتر و تلویزیون است. وی مدرک کارشناسی خود از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران در زمینه بازیگری و کارگردانی دریافت کرد. او پدرش را یگانه استاد خود می داند. خواهرش بهار ارجمند از بازیگران تئاتر است. همسرش پارمیس زند طراح ...
ولی دم: قاتل را می بخشم تا عذاب بکشد
شده بود، در بازجویی ها به قتل مادر و خواهرش اعتراف کرد. وی گفت: مادرم امروز به کلاس قرآن رفته بود تا اینکه ساعتی قبل به خانه مان آمد. دقایقی بعد هم خواهرم از مدرسه آمد که متوجه شدم مادرم با خواهرم درگیر شده اند. برای میانجیگری به داخل خانه رفتم که مادرم ناراحت شد و به طرف آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت تا به من حمله کند، او را هل دادم که به زمین خورد. خیلی عصبانی بودم، ناگهان جورابی را به ...
10 کیلومترِ جهنمی
راه است. از آن جایی که مسیر خیلی خطرناک است مدام با گوشی همراه پدر همسرم تماس می گرفتیم تا این که در آخرین تماسم مردی ناشناس گوشی را پاسخ داد. مامور اورژانس بود. خبر از یک حادثه هولناک می داد. به سرعت خود را به محل حادثه رساندم که متوجه شدم خانواده همسرم تصادف کرده اند و همگی جان باخته اند. با یک وانت پیکان برخورد کرده بودند. این جاده با عرض کم از پشت پلیس راه اصفهان آغاز می شود و تا سمت علویجه ...
رسواترین رؤسای جمهور آمریکا
، رقیبانش همسر وی را به عنوان زنی شوهردار که با فرد دیگری ازدواج کرده بود ترسیم کردند. در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 1828، حامیان جان کوینسی آدامز (John Quincy Adams)، رقیب جکسون، همسر وی را به چند شوهری متهم کردند. با وجود این اتهامات، جکسون توانست به یک پیروزی قاطع و سراسری دست یابد. اندکی پس از انتخاب جکسون به عنوان رئیس جمهور در سال 1828 (پیش از مراسم تحلیف) راشل دچار یک فروپاشی ...
یک دلبری ظریف زنانه
ماهی از عروسی مان گذشته بود، در محل کارم قدری دچار سرگیجه شدم و حال خوبی نداشتم. به ناچار مجبور شدم مرخصی بگیرم و زودتر به خانه باز گردم. به خانه رسیدم و سوار آسانسور شدم. مقابل درب منزل که رسیدم، درب آسانسور باز شد و من مادر خانمم را دیدم که با یک ساک جلوی درب خانه مان ایستاده بود و در حال تحویل دادن دو قابلمه غذا به همسرم بود. اول متوجه چیزی نشدم اما وقتی مادر همسرم مرا دید ...
زمانی که با دوستم در خانه تنها بودم مسائل غیر اخلاقی میان ما شکل گرفت / او را به داخل حمام بردم
حیدریه عازم تهران شدند و همه اتوبوس ها را در سه راه افسریه کنترل کردند. آن ها پس از حدود 2 ساعت تلاش، موفق شدند متهم را ش ناسا یی و دستگیر کنند و بدین ترتیب متهم دیگر نیز در یک عملیات پلیسی دیگر در چنگ قانون گرفتار شد. این گزارش حاکی است: با انتقال متهمان به مشهد، پسر جوان راز این جنایت را فاش کرد و گفت: حدود 10 روز قبل از وقوع جنایت، با مقتول در شبکه های اجتماعی آشنا شدم و یک بار به ...
کار وحشیانه و زننده دو پسر خاله شیطان صفت با زن متاهل در جنگل +عکس
بررسی ها مشخص شد که این زن خفه شده و طلاهایش به سرقت رفته است. کارآگاهان در بررسی های بیشتر متوجه شدند که زن 70ساله در این خانه تنها نبود. او پس از مرگ شوهرش همراه دختر جوانش و پسر او زندگی می کرد اما این مادر و پسر به طرز مرموزی ناپدید شده بودند. طبق اطلاعات به دست آمده، زن جوان حدودا 37ساله و پسرش حدودا 13ساله بودند و هیچ کس نمی دانست آنها کجا رفته اند اما طبق اظهارات همسایه ها آنها آخرین بار سوار ...
ماجراهای علی غصه خور!
بیا کمی هم غصه من و بچه های خودمان را بخور که...” الغرض، چند روز قبل، درحالی که به شدت سرما خورده بودم و کُت و شلوار و چند دست ژاکت و لباس ضخیم برتن داشتم، بی حال و افسرده روی سکوی یک مغازه ولو شدم که جوانی شاد و خندان نظرم را به خود جلب کرد. راستش از دیدن یک جوان شاد و چست و چالاک آن هم بعد از مدت ها، خوشحال شدم!... جوان وقتی مرا درآن حالت دید، جلوآمد و درحالی که قاه قاه می خندید، دست ...
پسر و دخترهایی که نمی شناسیم
و دختر در تمام مراحل رشد آنها وجود دارد تا این که به سن بزرگسالی می رسند و چنانچه فرد نتواند خودش را با خصوصیاتی که برای مرد یا زن بودن در فرهنگ تعریف شده تطبیق بدهد این نظر کارشناسی مطرح می شود که فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی شده و البته تاکید می کنند که در احساس هویت جنسی یعنی احساس متعلق بودن به یک جنسیت خاص باید میان کسانی که اختلال هویت جنسی دارند با افرادی که دو جنسی هستند تمایز قایل شد ...
کشف راز جنایت مادر و دختر 3ساله پس از 28ماه
همسایگان در ورودی را برایم باز کرد. زمانی که پشت در آپارتمان رسیدم متوجه بوی شدید گاز از داخل خانه شدم. چند بار محکم به در چوبی خانه ضربه زده و سحر و دخترش را صدا کردم اما آنها پاسخگو نبودند که نهایتا با حضور سایر اهالی مجتمع در محل، با آتش نشانی تماس گرفتیم و دقایقی بعد مأمورین آتش نشانی در محل حاضر شدند. با تأیید خبر اولیه ، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل، تیم بررسی صحنه جرم ...
سرنوشت عجیب پسری که مادرش را کشته بود!
در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی قبل به دختری علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم اما مادرم اجازه نداد. بعد هم بر سر این موضوع از او کینه به دل گرفتم و نقشه قتلش را طراحی کردم. شب قبل از حادثه نیز از شمال به تهران آمدم. پس از ورود به خانه در حالی که از دستش عصبانی بودم به طرفش رفتم و با دست گلویش را فشار دادم. بعد هم هراسان خانه را ترک کردم. بنابراین با توجه به ...
روزهای تلخ تجربه خیانت، طلاق و فرار از خانه
خشخاش گذاشتند و حساسیت و سخت گیری ، مرد جوان نتوانست گلیم زندگی خود را از آب بیرون بکشد. مرد 28 ساله دچار مشکلاتی شده که از او موجودی شکننده ساخته و احساس حقارت در عمق وجودش موج می زند. آقای همسایه می گوید: سه سال قبل به پیشنهاد خانواده ام با دختر یکی از اقوام ازدواج کردم. همسرم دختری خوب و قانع بود. ما دوران نامزدی شیرینی را پشت سر گذاشتیم . اما همین که زندگی ...
زندگی خصوصی آقای وزیر
...> احتمالا خانواده مذهبی و تاجرپیشه او تصور نمی کردند پسری که در هفدهم دی 1338، به جمع آنها اضافه شد، سال ها بعد از سوی مردم با چهره های برجسته تاریخ ایران مقایسه شود؛ اما شد. مادرش عفت کاشانی که چند ماه بعد از به عهده گرفتن وزارت از سوی ظریف، درگذشت، دختر حاج میرزا علی نقی کاشانی، از تجار بزرگ تهران بود و درحالی که از ازدواج اول خود یک دختر و پسر داشت، به عقد یکی از تجار معروف اصفهان که او نیز یک ...
مؤمنانی آراسته به توصیه های علامه مجلسی/ زندگی با رنگ مؤمنانه
دوست باشد و عفت پیشه کند، زیبایی و طراوت خود را بر همسرش عرضه دارد و در برابر بیگانگان عفیف باشد و از تمکین همسرش سر باز نزند. ب- قدم به قدم تا ازدواج روزی که امیرالمؤمنین علیه السلام برای خواستگاری و ازدواج توصیه می کنند، روز جمعه است. امام صادق علیه السلام هم به خواستگار سفارش می کنند که 2 رکعت نماز خوانده و خداوند را حمد و ثنا گوید و بعد این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ اِنّی ...
توطئه جنایتکار حیله گر برای قتل مادر و دختر
همسرش که در تهران زندگی می کنند وضع مالی خوبی دارند برای همین روز حادثه به قصد گرفتن پول به خانه سحر رفتم. زمانی که متوجه شدم کامران به مسافرت کاری رفته و دخترش هم خوابیده، تصمیم گرفتم مشکلات مالی ام را با سحر در میان بگذارم. وقتی موضوع را مطرح کردم سحر گفت که نمی تواند این مقدار پول را در اختیارم قرار دهد. از حرف او ناامید شده بودم که ناگهان چشمم به بسته پول و جعبه جواهرات افتاد. برای رسیدن به آنها ...
کشف راز جنایت مادر و دختر 3 ساله پس از 28 ماه
دلایل و مدارک مستند از سوی کارآگاهان، پس از گذشت دو سال و چهار ماه و 27 روز از زمان جنایت، به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: از چندی پیش، دچار مشکلات مالی شدید شدم. از سوی دیگر اطلاع داشتم که سحر و همسرش نیز به تهران آمده و وضعیت مالی آنها نیز به واسطه شغل همسرش خوب است. به قصد گرفتن پول به در خانه آنها مراجعه کردم و زمانی که با تعارف سحر وارد خانه شدم ، متوجه شدم که همسر مقتوله در مسافرت است و دختر ...
خاطره فراموش نشدنی همسر ابوحامد از تلگرام
... آقای توسلی از روز اول آمادگی این خبر را در من ایجاد کرده بود و بچه های گروه که متوجه شدند من نسبتی با او دارم یکی یکی پیام می دادند که شما چه نسبتی دارید؟ وقتی می فهمیدند همسرش هستم تسلیت می گفتند و ... وقت نداشتم گریه کنم. بیشتر از اینکه نگران خودم و بچه ها باشم نگران فاطمیون بودم و می گفتم مبادا دچار بحران شوند. آخرین باری که با هم صحبت کردیم دو ساعت بعد به شهادت رسیده بود یعنی روز شنبه، سه شنبه پیکرشان را آوردند مشهد و چهارشنبه ما او را دیدیم. و بالاخره 9 اسفند ماه بود که به آرزویش رسید. در جمع دوستان و همرزمان در کابل پایان ...
زن شوهردار آب پاکی را رو دست مرد ریخت / همسرم با مردی غریبه سوار موتورسیکلت بود و ...
بود که خبر دار شدم همسرم ازدواج کرده است. دیگر نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم. به خانه یکی از دوستان دوران تحصیل در شهرستان رفتم. یک هفته آنجا بودم. فقط قرص های آرام بخش و مخدر می خوردم تا بخوابم. پدر و مادرم رد مرا پیدا کردند. آنها باز هم مرا متهم می کنند که نتوانسته ام زندگی ام را حفظ کنم و خیلی راحت از ازدواج مجددم حرف می زنند. به کلانتری قاسم آباد مشهد آمده ام تا ازکارشناس مشاوره کلانتری راهنمایی بگیرم. نصیر درپایان با چشمانی اشک بار گفت: من زندگی ام ، عشقم و هستی ام را باختم و احساس بدبختی می کنم. ...