سایر منابع:
سایر خبرها
بگذار غرق شوند!
لندن ریویو آو بوکز | ادوارد سعید از آن آدم های عشقِ طبیعت نبود. از نسل تاجران، صنعت گران و متخصصان بود و یک بار خودش را نمونه ی افراطیِ یک فلسطینیِ شهرنشین خوانده بود که رابطه اش با زمین اساساً استعاری است . سعید در کتابش، فراتر از واپسین آسمان1 که تأملاتی است بر عکس های ژان مور، درونی ترین و خصوصی ترین ابعاد حیات فلسطینی را می کاود؛ از مهمان نوازی تا ورزش و دکوراسیونِ خانه ها. خُردترینِ جزئیات، از جای قاب عکس ها گرفته تا ژست اعتراض آمیز کودکان، سیلابی از بینش ها در سعید برمی انگیزاند. بااین همه وقتی سعید با عکسی از کشاورزان فلسطینی مواجه می شود، آن همه دقت و ریزبینی ناگهان دو ...
راز زیبایی به سبک هندی
. اگر به زیبایی هندی ها فکر کنید احتمالا تصویر زنی با موهایی بلند و پوستی صاف را می بینید باید بدانید که زنان هندی چطور این تصویر را قرن هاست در تاریخ ثبت کرده اند. روزشان را این طور شروع می کنند خانم های هندی به موقع می خوابند زیرا استراحت به موقع برای جوان و سالم نگهداشتن پوست مهم است. قبل از طلوع آفتاب هم بیدار می شوند چون معتقدند برای سلامت شان بسیار موثر است.اولین کار صبح ...
تا هزار سال دیگر هم مانند علی دایی نخواهد آمد / نمیدانم چرا ترکی از ثانیه 20 اشتیاه کرد / تاکنون دربی ...
دقیقه 87 گرفت اشتباه کرد. من توپ را با سینه استپ کردم که خطای هند گرفت قطعا برنامه 90 و کارش ناسا نی که بازی را دیده اند با من هم عقیده هستند نه پنالتی ها پنالتی بود و نه هند من هند بود که خطا بگیرد. در کل در روزی که خود ما هم خوب نبودیم داور هم کم اشتباه نکرد تا ببازیم. * پس همه اتفاقات روی شما افتاد و داور فقط خطاهایی که شما می کردی می دید؟ - من محسن ترکی را دوست دارم و ...
با "مادر سپاه" آشنا شوید + تصاویر
بعد از نوشیدن چای گفت: دوست داشتم شهید می شدم. همه عملیاتها بودم. سرفه های خشک سردشت ، حلبچه را دیدم و شهادت جوانهای جنگ را اما نمی توانم مانتوهای کوتاه را ببینم. صحبتمان با وی ادامه داشت اما انگار بانوی بزرگ جنگ خسته بود. نمی دانیم از ما جوان ها دل بریده بود یا از روزگار نامرد... شاید هم از بی وفایی برخی مسئولان... اما فکر کنید خدا وکیلی اگر این زن، در فرانسه یا کشور دیگری بود الان چه جایگاهی داشت؟! منبع: شهدای ایران ...
ماجرای فرار حسن معجونی از تهران به رشت/ تصاویر
یادم نیست. ماقبل آن را هم. اصلا یادم نیست. دبستانم در حد نور خورشید یادم هست... جنس آفتابی که می افتاد. این ها را یادم هستم. خیلی اتفاقات یادم نیست. اگر هم چیزهایی هست، دیگران می گویند. - چه چیزهایی می گویند و اغلب چطور معرفی می شوید؟ آدم خوشایندی بودم، چون خودخواهی نداشتم و با همه راه می آمدم. این ها را خودم هم یادم هست. هیچ کسی از من اذیت نمی شد. ساز مخالف نداشتم. شاید به ...
بچه های تیم ملی مواظب تاباتا و سوریا باشند
مشروط ببندم اما دکتر تیم در جلسه گفت: شما آمادگی صد در صد ندارید. من هم گفتم قبول دارم که صددرصد آماده نیستم اما از سه بازی آینده می توانم بازی کنم. در نهایت به این جمع بندی رسیدم که نمی خواهند من در این تیم باشم و جدا شدم. خودم دوست داشتم در گسترش فولاد بمانم اما این اتفاق نیفتاد. برای گسترش فولاد آرزوی موفقیت می کنم. به خصوص آقای زنوزی مالک باشگاه گسترش فولاد در مدت حضورم زحمات زیادی برایم کشید ...
اظهارات عجیب دامادی که پدرزنش را کشته
سرنشینانش بعد از اینکه من به پدرزنم ضربه زدم و او داد و بیداد کرد، به دنبالم دویدند تا دستگیرم کنند. کوچه آنها یکطرفه است و درگیری وسط کوچه بود. چطور من از خودروی پراید پیاده شده ام. آثار کبودی روی صورتم، حکایت از ضربات چوب او دارد. چرا به اردبیل فرار کردی؟ خانواده ام آنجا خانه داشتند، می خواستم آنجا مخفی شوم. اما چون کلید نداشتم به ناچار به مهمانسرا رفتم. شب حادثه با همسرت دعوایت شده ...
زندگی در تهران چه کیفیتی دارد؟
فایده ای نداشت. زمین و خانه و زندگی ام را رها کردم آمدم تهران. در میدان تره بار بزرگ تهران کار می کنم. خدا را شکر به کسی محتاج نیستم. علی 2سالی می شود که در کنار پسرعمویش کار می کند به امید این که روزی کشاورزی حالش بهتر شود و او به شهرش برگردد. اگر شما به جنوب شهر بروید، مناطقی را می بینید که مشخص است وضع زندگی، پوشش و خوراک مردم مناسب نیست. در مقابل در شهر با خودرو هایی رفت وآمد می کنند ...
خودم با گریه رفتم؛چطوردیگران را بیاورم و سیاه بخت شان کنم؟
خودم ناراحت بودم و قبول دارم که بد بودم.من شرمنده مردمی شدم که مسابقه من را دیدند. در اینستاگرام مردم کلی برایت پست گذاشته بودند. بله.واقعا ممنون مردم و هنرپیشه ها و ورزشکاران سایر رشته ها هستم. همه روی ایرانی بودن شما تاکید کردند.الان حس می کنید که یک ایرانی هستید؟ دوست دارم که حس کنم ولی...خیلی (گریه).... پیمان رجبی:من فکر می کردم در بدترین ...
بادیگارد جان کری را دور زدم!
کرمانشاه چاپ شد. آن عکس را دارید؟ بله. هنوز دارم بهترین عکسی که گرفته اید، چه بوده؟ نمی توانم انتخاب کنم. به نظر خودم عکس های خوب خیلی داشته ام. در بحث مذاکرات هسته ای، عکس هایم، عکس های بدی نشد. پارسال یک مجموعه عکسی از یک خانواده فقیر در جلال وند گرفتم و عکس ها را دوست داشتم. چطور به عنوان عکاس ایرنا برای پوشش مذاکرات هسته ای به لوزان رفتید؟ خبرگزاری ایرنا برای ...
شرمنده مولفان کتاب هایی هستیم که ترجمه می کنیم/ جای خالی کپی رایت
کمال گراست و خواهان بهترین ها. از همان ابتدا که می خواهم کتابی را انتخاب کنم، می شود گفت که استرسش شروع می شود که گاهی کمتر و گاهی بیشتر است. استرس برای زمان بندی، اینکه دیگری کار نکرده باشد، اینکه زبان اثر درست دربیاید، اینکه موارد ارشادی زیاد مشکل ساز نشود، اینکه مخاطب چطور با آن برخورد کند و کلی چیزهای دیگر که البته استرس شخصیت های داستان و مشکلات مطرح شده در آن هم اضافه می شود. چون در واقع ...
دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیه السلام
محاسن سفیدش گرفت و گفت: ساکت باشید؛ اگر خدای عزوجل این ریش سفید را سزاوار امامت ندانست اما این کودک را سزاوار دانست و چنین مقامی به او عطا کرد، چرا من فضیلت او را انکار کنم؟ پناه بر خدا از سخن شما. من بنده او هستم...5 (6) امام رضا(ع) که به شهادت رسید، امام جواد(ع) بر منبر رسول الله(ص) رفت و فرمود: من محمدبن علی الجواد هستم. من نسب های همه مردم را می دانم، چه مردمی که به دنیا آمده اند و چه ...
پشت پرده جراحی چشم گربه ای
می کند. اگر کسی برای گربه ای کردن چشم هایش به من مراجعه کند آن را قبول نمی کنم و برای او داستان را توضیح می دهم. متاسفانه برخی افراد برای تجارت چنین عملی را انجام می دهند، آن دسته از پزشکان هم که آن را قبول نمی کنند بدون هیچ توضیحی درباره جراحی، مراجع را رد می کنند. بهتر است رسانه ها اطلاعات بیشتری به مخاطبان بدهند تا کسی که چنین عملی را خواهان است همه چیز را بداند. چشم گربه ای ها ...
گفت و گو با ابوعزراییل ، شکارچی داعشی ها
کنار سردار سلیمانی حضور دارید. آشنایی شما از چه زمانی با سردار کلید خورد؟ من از سالی که وارد جنگ با داعش شدم، سردار قاسم سلیمانی را می شناسم. نظرتان درباره این سردار ایرانی چیست؟ او مرد شریف و بسیار شجاعی است، من به این موضوع اعتقاد دارم. شما در عملیات های زیادی، در کنار مستشاران نظامی ایرانی حضور داشته اید، نظرتان درباره جوانان مدافع حرم که برای دفاع از مردم بی ...
ماجرای بارداری بازیگر زن مشهور ایرانی در جوانی از زبان خودش!
. حس می کردم تمام مسئولیت یک نفر دیگر در این دنیا با من است. به دلیل به دنیا آمدن دخترم رایکا و شرایط زندگی خانوادگی ام می خواستم خودم بالای سر رایکا باشم تا او بزرگ تر شود و به نقطه ای برسد که از عهده یکسری از کارهایش بربیاید. من خودم مادر بودن را انتخاب کردم. برای من که مادر هم هستم، اوقات فراغت وجود ندارد، خیلی سخت می توانم وقت پیدا کنم تا چیزی به دانسته هایم اضافه کنم یا مطالعه داشته باشم. ...
درجست وجوی قاتل 49 زن
؟ اما او سؤالش را تکرار می کرد. گفتم: هر وقت جواب مرا دادی، اشتباهت را می گویم. و او شروع به حرف زدن کرد: اسمم مجید است و... من هم به او گفتم چطور ردش را زدم و در ادامه درباره زنی که چند شب قبل در خودرویش دیده بودم پرسیدم که او گفت زنده است و آدرسش را هم داد. مجید می گفت چون این زن با او به خارج شهر نیامده زنده مانده وگرنه نقشه قتل او را هم داشته است. بلافاصله همراه با تیم گشت به خانه زن ...
خوراکی های شور دوست دارید یا شیرین؟
منیزیم تان حتما سبزیجات و به خصوص سیب زمینی شیرین (سرشار از آنتی اکسیدان قوی لیکوپن) را در برنامه غذایی تان داشته باشید. هله هوله اگر عاشق بیسکویت ترد، چوب شور، چیپس و غیره هستید زمان آن رسیده تا در سبک زندگی تان تغییراتی ایجاد کنید. چون امکان دارد نشان دهنده استرس درونی تان باشد. علاوه بر این غدد فوق کلیوی شما مشغول ترشح زیاد هورمون هایی مانند کورتیزول (هورمون استرس ...
افسانه مطبخ حرفه ای که دیگر "فقط زنانه" نیست
به درست یا غلط آشپزی را بیشتر یک حرفه مردانه می دانند تا زنانه؛ مثل مهدی که 39ساله است و آشپزی اش نه تنها در خانه خودشان که در میان اقوام و آشناها هم زبانزد است. مهدی مهندس برق است و ساعات زیادی از روز را در بیرون خانه می گذراند، این اما باعث نشده علاقه اش به آشپزی را از دست بدهد یا به قول خودش اسیر افسانه های قدیمی شود: من این آمادگی را دارم که هرچقدر خسته باشم و در هر ساعتی به خانه ...
گزارشی از اولین اکران فیلم فروشنده: بهت تماشاچیان پس از پایان فیلم!
آمدیم و این که سانس های اول فیلم برایمان خیلی جذاب است. او در پاسخ به این که چقدر نقدها درباره این فیلم را خوانده و تصویر کلی اش از فیلم چیست، می گوید: من نقدها را نمی خوانم چون احساس می کنم ممکن است داستان لو برود و چون می خواهم خودم اول ببینم، بعد از فیلم نقدها را می خوانم. البته پرستو نقدها را خوانده است و در این باره می گوید: من نقدها را خواندم اما به نظرم زیاد نقدهای خوبی نبودند ...
گفت و گو با حسن معجونی ، بازیگری که دوست دارد به گیاه تبدیل شود!
اتفاقی افتاده، ریش گذاشتید... ناگهانی بود این رفتن یا این که... قطعا کسانی این روزها دل تنگ حسن معجونی می شوند، ولی او نیست... یک جوری دریغ کردن شاید. از چه زمانی این طور شدید؟ بنابراین احتمالا بچه شر و شلوغی نبوده اید... ...
زندگی متفاوت 12پسر بی سرپرست و بدسرپرست
خالی شود. اما برای ما فرق دارد. اینها پسرهای من هستند و فامیل بقیه. بیشتر از بقیه رویشان تعصب دارم. پس معاشرت بچه 15ساله ای که در خیابان بزرگ شده با بچه های 8-7ساله درست نیست. با این حال بچه های دیگری هم هستند که از 16-15 سالگی آمده باشند. یکی شان امیر است که دایم با بقیه شوخی می کند و توی آشپزخانه با عمه می گوید و می خندد. وقت نهار، همه جمع می شوند دور میز، بچه های کوچکتر دعوا می کنند که ...
رضاخانی: مگر می شود از سیستم گلخانه ای شنا دفاع کنم؟
سیستم گلخانه ای موافق هستم پس چطور خودم بر خلاف آن عمل کرده ام. من درباره روند گلخانه ای عمل نکردن، استعدادیابی و نخبه پروری مقاله نوشته ام، مگر می شود درباره این مساله مقاله بنویسم و در دانشگاه روی آن بحث کنم و بعد در جلسه ای از سیستم گلخانه ای عمل کردن دفاع کنم؟ وی در ادامه خاطر نشان کرد: روال تمرینات شناگران در کشورهای صاحب سبک، الخصوص آمریکا به این شکل است که مربیان در باشگاه ها ، مدارس ...
حواشی و اخبار کتاب
آن هستند و خودم بیشتر از همه منتظر آن هستم! اما برای من این اهمیت دارد که من با هر کتاب چطور مورد قضاوت قرار بگیرم. اگر این کتاب ها هنوز دارند خوانده می شوند و همه هنوز می گویند: در کتاب ششم چه اتفاقی قرار است بیفتد، همه اینها نتیجه تاملی است که باید برای انتشار کتاب داشت. با این حال ظاهرا احساس جمعی طرفداران مارتین این است که او باید خود را در اتاقی حبس کند تا بتواند نوشتن دو قسمت آخر کتاب هایش ...
ندود: من مثل بکام و زیدان خوش تیپ نبودم
: وقتی مشغول بازی بودم خیلی خوش قیافه به نظر نمی رسیدم ؛ فقط می دویدم و می جنگیدم ولی من اصلاً نمی توانستم مثل رائول، زیدان، فیگو و یا بکام خوش تیپ باشم . پسر رئیس انگلیسی حرف می زد و من هیچ چیزی نفهمیدم پاول با این حال داستان جذاب تری دارد ؛ داستانی مربوط به اومبرتو آنیلی است ؛ مردی که از سال 1955 تا 1962 رئیس باشگاه یووه بود و ماه می 2004 هم درگذشت. ندود زمانی که آنیلی به خانه ...
لیلا رجبی: اگر خارجی نبودم بی غیرت خطابم نمی کردند/ پشیمانم در المپیک مسابقه دادم!
لیلا رجبی که سابقه حضور در المپیک لندن هم داشت برای بار دوم به المپیک اعزام شد. در این رقابت ها او نتوانست رکورد های قبلش را تکرار کند و در همان دور اول حذف شد اما متاسفانه حواشی بعد از عملکردش و به کار بردن کلمه بی غیرت در مورد او بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفته است. لیلا رجبی و همسرش پیمان رجبی روز گذشته با حضور در خبرگزاری آنا، در مورد المپیک و حاشیه هایی که بعد از آن که برای وی ایجاد شد صحبت کرد. * از المپیک ریو و ر ...
یک خواننده جوان در فیلم کریستوفر نولان
.... او اضافه کرد: اما بالاتر از همه، باید گفت که کریس نولان استعدادها را می شناسد و مطمئنا دلیلی برای انتخاب هری داشته است. این مسئله گذشته دور و درازی دارد که موزیسین ها وارد دنیای بازیگری شوند و خود من هم از همان دنیا می آیم، برای همین مطمئنم که او در این نقش عالی خواهد بود. من بدون هیچ شکی به کریس اعتماد دارم. مورفی تنها بازیگر تحسین شده در این فیلم نیست که از استایلز تعریف کرده چون ...
جوینده گنج، سارق مسلح شد
دلیل سراغ شاکی رفتم و از او یک دستگاه فلزیاب خریدم. او گفته بود که دستگاه ساخت مالزی است اما بعد متوجه شدم که سرم کلاه گذاشته و دستگاه تقلبی است. هرچه تلاش کردم دستگاه را به او پس بدهم، قبول نکرد. این در حالی بود که مشکلات مالی هر روز فشار بیشتری بر من وارد می کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. روز حادثه از یکی از دوستانم خواستم با فروشنده فلزیاب تماس بگیرد و با او برای خرید ...
عاشق پیشه نیستم!
امیرمحمد زند در رشته سینما تحصیل کرده، یک فیلم بلند به نام یک آن اشتباه را ساخته و بازی در چند فیلم سینمایی از جمله اتوبوس شب ، تقاطع ، رخ دیوانه و سریال هایی چون ستایش ، زمین انسان ها ، سری دوم عملیات 125 ، ما چند نفر ، هزاران چشم ، او یک فرشته بود و چرخ فلک را در کارنامه دارد. با این بازیگر جوان که این روزها مشغول بازی در سریال ملکا است، گفت وگویی داریم. دوست نداشتید نقش محمود در سریال چرخ فلک ، بلندتر باشد؟ به نظرم کوتاه نبود؛ اپیزود هستی سه قسمت داشت و چند نقش اصلی که یکی از آنها نقش من بود. یک نقش خوب و چالش برانگیز، احسان عبدی پور به عنوان یک کارگردان جوان اما کاربلد و توانا بعلاوه قصه جذاب، بازیگران خوب و مواردی از این دست باعث شد که بازی در این نقش را دوست داشته باشم. ضمن این که حسن کارهای اپیزودیک این است که بازیگر خیلی درگیر نمی شود مثلا بعد از 20 روز کار تمام شده و می شود سراغ پروژه های بعدی و کارهای دیگر رفت. این روزها نقش های متعدد و متنوع را به بازی در سریال های بلند ترجیح می دهم. من نقش های اصلی سریال 26 قسمتی به دنیا بگویید بایستد را به عهده داشتم، همین طور سریال زمین انسان ها و سریال عملیات 125؛ درنتیجه برای من خیلی مهم نیست که ایفاگر نقش های طولانی و اصلی باشم؛ برایم مهم این است که نقش را خوب بازی کنم و پروژه و نقش اجازه بدهد کارهای تازه ای ارائه کنم. مثل نقش محمود که متفاوت بود؛ البته دوست داشتم متفاوت تر از چیزی می شد که دیدیم اما نشد. دوست داشتید چطور باشد؟ اگر توضیح بدهم؛ می شود گلایه کردن و من نمی خواهم این کار را بکنم. یکی از دشواری های نقش این بود که می توانست براحتی تبدیل به تیپ بشود، اما از پس کار برآمدید. من بازیگر تیپ سازی نیستم و این کار را اصلا بلد نیستم. دوست دارم به ویژگی های شخصیتی نقش نزدیک بشوم تا کلیشه های ظاهری. حتی به گریم و لباس هم خیلی تکیه نمی کنم و می کوشم به لحاظ روحی خودم را به شخصیت نزدیک کنم که توان لازم را داشته باشم. البته این نقش هم از یک زاویه به بیشتر شخصیت هایی که بازی کرده اید شباهت داشت و آن هم عاشق پیشگی است؛ نگران نیستید که در این نقش کلیشه بشوید؟ از همین بابت نقش محمود چالش برانگیزتر از نقش های دیگرم بود. نمی دانم متاسفانه یا خوشبختانه، نقش آدم های عاشق پیشه زیاد به من محول می شود! در حالی که خودم در زندگی واقعی آدم عاشق پیشه ای نیستم؛ اما چالشی که این نوع نقش ها برای من ایجاد می کند برآمده از تفاوت نگاه آدم ها به عشق است. آدم های مختلف با شخصیت های متفاوت به شکل های گوناگون عاشق می شوند. بنابراین تلاش کردم در این سریال، روی بوم کوچک این نقش، تصویری خلق کنم که عاشقی هایش با آدم های دیگر کمی متفاوت باشد. عاشقی محمود چه تفاوتی با بقیه داشت؟ سادگی و نوعی کودکی در عشق او دیده می شود. جوان هایی که معمولا خودشان را بچه های پایین خطاب می کنند، این صداقت و صمیمت و بکری را در عشق دارند. یکی مثل محمود ممکن است چک هم نقد کند، اما خیلی نگاه های محجوب و ماخوذ به حیایی دارد. کدام ویژگی او را بیشتر دوست داشتید؟ محمود آدم مسئولی بود و مسئولیت پذیری را می فهمید و عواقب کارها و انتخاب هایش را می پذیرفت. مثلا مسئولیت بیماری پدر، نگهداری مادر و خواهرش، عشقی که دچارش شده و مسئولیت کاری که با رفیقش کرده بود. از جایی که محمود ناخواسته دوستش آرش را مصدوم می کند و او را ته چند قدمی مرگ می فرستند، من سعی کردم کاراکتر را بشکنم و با این شکاندن و برون ریزی حسی نشان بدهم که جوان لات و مغروری مانند او وقتی احساس قصور و اشتباه می کند به عجز و زاری می افتد ؛ چون کسی این عجز را تجربه می کند که آدم مسئولیت پذیری باشد. شاید اگر محمود شخصیت دیگری داشت در آن لحظه که آرش به دلیل ضربه به سرش بیهوش می شود، من در ایفای این صحنه سکوت می کردم یا بهت زده می شدم یا به هر شیوه دیگری احساسات محمود را نشان می دادم اما بر اساس مسئولیت پذیری او ترجیح دادم که این طوری باشد. این واکنش ها را شما به عنوان بازیگر انتخاب می کنید یا در فیلمنامه ذکر می شود؟ جنس بازی به انتخاب بازیگری است. البته که من همیشه موارد را با کارگردان ها هماهنگ می کنم و می کوشم که ذهنیت خودم و کارگردان را به هم نزدیک کنم، اما معمولا این که دیالوگ ها چگونه بیان شود، چه حس و حالی داشته باشد و در چه فضایی ادا شود به خود بازیگر بر می گردد. برنامه ای برای آینده کاری تان دارید؟ در زمانه ای زندگی می کنیم که نمی توان برای زندگی پیش بینی یا برنامه ای داشت؛ هیچ کسی واقعا مطمئن نیست فردا قرار است چه بکند! از طرف دیگر، وقتی شغلی بدون امنیت داریم، تکلیف مان را نه خودمان می دانیم و نه دیگران. با این حساب یعنی اصلا برنامه ریزی نمی کنید؟ در کار هنری نمی توان برنامه ریزی کرد، اصلا در کار هنری هیچ هدف غایی نمی توان تعیین کرد؛ چون هنر غایت و نهایت ندارد. مثل این است که شما در حال شنا کردن در دریا باشید و بگویید من می خواهم یک متر یا ده متر جلوتر بروم! در حالی که ممکن است موجی بیاید و شما را پنج کیلومتر جلو بیندازد یا بادی بوزد و شما را پنج کیلومتر عقب ببرد، یا گردابی شما را غرق کنند یا حتی شکار کوسه بشوید. یعنی هیچ استراتژی مشخصی نمی توان داشت؟ من بعید می دانم بشود. حداقل بازیگر مستقلی مثل من که عضو هیچ دار و دسته ای نیست و همیشه از شروع کارش بر اساس توانایی خودش، کمک خدا و محبت مردم کار کرده است، نمی تواند استراتژی مشخصی داشته باشد. بازیگری می تواند استراتژی داشته باشد که رقم کلانی در یک فیلم سرمایه گذاری می کند و نقش اول آن را به عهده می گیرد. من فقط می توانم چیزی را که می دانم و می توانم و تا به حال انجام داده ام پیاده کنم و این که اجازه ندهم تبدیل به کلیشه بشوم. هیچ ژانری را در نظر نمی گیرم و در انتخاب هایم به این توجه دارم که هر نقش با نقش ...
مردی که اعضای بدن برادرش را اهدا کرد
مادرم هنوز نرسیده بودند قول دادم رضایت آنها را خودم جلب کنم. بعد از آن بود که دکترها کمیسیون تشکیل دادند تا نظر خود را درباره اعلام مرگ مغزی اعلام کنند. ساعت هفت و نیم بود که مادر و پدرم رسیدند و من موضوع را مطرح کردم. طرح چنین موضوعی در آن شرایط خیلی کار سختی بود اما من موضوع را مطرح کردم و پدر و مادرم رضایت دادند. بعد هم قرار شد پدرم و خواهرم با همسر برادرم صحبت کنند. در نهایت او هم ...
به بهانه اکران فروشنده : اصغر فرهادی کیست و چرا فیلم می سازد؟
موقعیت های متفاوت تجربه کند تا آنجا که بر خلاف دیگران که همواره می گویند من سفر می کنم ، او قادر است بگوید من خودم را سفر می کنم (کریستوا، 1390:20). فرهادی خود در این باره می گوید: سر فیلم درباره الی، آن جایی که آقای معادی از دریا بیرون می آید و فکر می کند بچه اش مرده، مانی حقیقی می گفت من از جایی به بعد مرز بین نقش و واقعیت را گم کردم و نمی دانستم که الان دارم بازی می کنم یا واقعیت است و عمیقاً احساس ...