سایر منابع:
سایر خبرها
آزار و اذیت دختر 18 ساله به بهانه بازی پلی استیشن
.... پس از اظهارات دختر جوان و مادر وی، متهم متأهل این پرونده که مدام اشک می ریخت، با رد ادعای اذیت و آزار شاکی به بازپرس گفت: آن روز همسرم در خانه نبود و سر کار بود، ارتباط با شاکی را قبول دارم اما او را با زور به خانه ام نبردم و اگر او را با زور به خانه ام برده بودم، همه اهالی ساختمان این موضوع را می فهمیدند همچنین دختر جوان خودش همراه با من پلی استیشن بازی کرد. پس از این ...
پدری برای درختان شهر
ابراهیم قاسملو آشنا شوید و در حیاط خانه اش پای حرف هایش بنشینید، حتما به این نتیجه می رسید که خدا اهالی محله مشیریه تهران را خیلی دوست داشته که این مرد مهربان همسایه آنها شده است. همسایه ای که هرچند روز یک بار حال گیاهان سبز خانه های کناری را می پرسد و برای حفظ فضای سبز و سلامت درختان هرکاری از دستش برآید انجام می دهد. روستازاده ای با میراثی گرانبها ابراهیم قاسملو ...
تصاویر / بازیگرانی که با پیشنهاد غیراخلاقی بیکار شدند
هم هستند که از این غر زدن ها آشفته می شوند و مثل رویا تیموریان می گویند این مسائل مثل مسائل خانوادگی است که باید درون خانواده سینما و تلویزیون حل شود و نباید به بیرون درز پیدا کند؛ یا مثل ستاره اسکندری از همکاران شان گله می کنند که بازیگران تا وقتی سر کار هستند و شرایط خوب است، اعتراض نمی کنند اما به محض اینکه بیکار می شوند شروع به غر زدن کرده و حرف های عجیب و غریب می زنند که فساد، سینما و ...
ما همانند دو کبوتر در یک آشیانه بودیم
پدر و مادرم برای تربیت من اهتمام داشتی و من از فیض وجود شما هدایت شدم. و از خواسته امروزش پرده برداشت که: ای پیامبر خدا! سوگند به خدایی که اندوخته دنیا و آخرت من تویی، اکنون هنگام آن رسیده که تشکیل خانواده دهم تا با وی انس گیرم. اگر مصلحت باشد و فاطمه را به عقد من درآورید، سعادت بزرگی نصیب من شده است (3). 3. رضایت دختر بعد از پیشنهاد امیرمؤمنان علیه السلام، لبخند رضایت بر ...
کتک خوردن 3 جوان مست، از دختری که می خواستند او را بربایند/ آنها به جای خودش سگش را بردند!
آنها را به کلانتری و دادسرا کشاند. دختر جوان سراسیمه و هراسان خود را به مأموران پلیس رساند و مدعی شد که چند جوان قصد ربودن او را داشتند. او گفت: ساعتی قبل در خیابان زعفرانیه بودم و سگم را نیز همراه خودم برده بودم که ناگهان 2پسرجوان به سمت من هجوم آوردند. سومین نفر هم پشت فرمان پرشیا نشسته بود و فقط می خندید. اصلا حالت عادی نداشتند. 2جوان با زور و تهدید مرا روی زمین کشاندند و ...
سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
نامگذاری شده است و روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی داده اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند. ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه (س) به فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم (ص) بر آن مباهات می کردند. در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند. فاطمه زهرا (س) دختر پیغمبر ...
سنت الهی؛ خنثی کننده توطئه های فرهنگی دشمنان/ زندگی علی(ع) و فاطمه(س) الگوی جوانان برای تمام دوران ها
...> در نخلستان به آبیاری نخیلات مشغول بود که چند سوار به او رسیدند، آنها که از جانب خود ناامید شده و نیز دریافته بودند که جز علی(ع) هیچکسی شایستگی ازدواج با دخت پیامبر را ندارد لذا پشنهاد خواستگاری را به علی(ع) مطرح می کنند. چشمانش غرق در اشک می شود و می گوید آرزوی دیرینه ام را بیدار کردید، به خدا سوگند فاطمه(س) مورد خواست و رغبت من است، ولی چه کنم که دستم خالی است. فاطمه(س ...
پایان تاریک یک ارتباط سیاه
...، تمام وقت در اختیار زن همسایه بودم. از طریق این زن با پسری جوان آشنا شدم. این ارتباط در فضای مجازی رنگ و بوی عشق و احساسی دروغین به خود گرفت. پسر جوان برایم انگشتری به عنوان کادوی تولدم خرید که حدود هفتصد هشتصد هزار تومان قیمتش بود. همان شب شوهرم هم دو تا پیتزا و یک هدیه معمولی خریده بود. در دلم او را مسخره می کردم و دل به وعده های شیطانی خوش کرده بودم که مرا ...
کنایه مهران مدیری به تهیه کننده ها/ بازغی: روزی دو پاکت سیگار می کشیدم + فیلم
فیلمبرداری بودم و به دلیل شلوغی آسانسور، دو یا سه بار پله ها را بالا و پایین می رفتم و بعد از آن به باشگاه و در آخر برای بازی در جام رمضان به ورزشگاه رفتم. بلافاصله بدون گرم کردن وارد زمین شدم و نیمه اول تمام شد و اواسط نیمه دوم دیدم حالم خوب نیست و دوستانم به اورژانس زنگ زدند و مرا به بیمارستان طالقانی منتقل کردند. وی از نبود فضای امنیت در شبکه های مجازی و اجتماعی گفت و مدیری پیشنهاد داد که ...
رسیدگی دوباره به ادعای ربودن دختر جوان
... روز حادثه هم برای رفتن به سر کار سوار ماشین شدم و چند کیلومتر بیشتر نرفته بودیم که متوجه شدم متهمان قصد آزار من را دارند. آنها مرا به مکان خلوتی بردند و مورد آزار قرار دادند. دختر جوان مدعی شد یکی از سه جوان را می شناسد. با راهنمایی او مأموران پسر جوان را شناسایی و بازداشت کردند و از طریق او دو دوست دیگرش را هم بازداشت کردند. سه متهم گفته های دختر شاکی را قبول نکردند و گفتند او از ...
نازنین بیاتی: هیچ چیزی تغییرم نمی دهد
...؛ فقط تجربه ات در این کار بیشتر شد؛ حتی با دوستانم گرم تر هم شدم. خیلی راحت همه جا می روم، اتوبوس و مترو سوار می شوم و با مردم زندگی می کنم. خوبی اش این است که دیگر مانند قبل وقت بطالتی ندارم. بیشتر زمانم به کتاب خواندن و فیلم دیدن می گذرد. در ضمن پدرم بعد از این سال ها فکر می کند که دیگر من یک دختر مستقل شده ام و راهم را پیدا کرده ام. حالم در این روزها خوب است ... این ...
همت مادران موانع تحصیل را شکست
شما با ایرانیان وجود ندارد. در این کلاس از 17 سال تا 50 سال سواد آموز وجود دارد،باز یک دختر نوجوان نظرم را جلب می کند به سمتش می روم و از او می پرسم متولد چه سالی هستی چرا مدرسه نرفتی و او پاسخ می دهد؛ متولد 79 هستم، خانواده ام به دلیل برخی از مسایل فرهنگی آنان اجازه تحصیل به من ندادند. وی ادامه می دهد:روزی دوستم گفت، مادرم به نهضت سواد آموزی می رود و من نیز آمدم به مدرسه ای ...
اگر نتوانم کنار مردم غزه مقاومت کنم، انگار هیچ کاری نکرده ام
. همه آنها اذعان داشتند روزی که فرزندانشان کشته شدند، آنها می دانستند که اینگونه خواهد شد، همه آنها این را می دانستند؛ به همین خاطر در آن روز کارهای متفاوتی انجام می دادند. به شکل دیگری با یکدیگر حرف می زدند، همدیگر را در آغوش می گرفتند گویی که این آخرین لحظه از زندگی شان است. همه آنها از قبل می دانستند که فرزندشان خواهد رفت. حوادث و اتفاقات بسیاری بود که من شاهد آنها بودم. اما این حادثه ...
گیشه آمریکا و رقابت دو فیلم تازه +عکس
به گزارش جام جم آنلاین ، روشنایی مابین اقیانوس ها و درام علمی تخیلی مورگان ، دیروز به روی پرده سینماهای آمریکای شمالی رفتند. روشنایی مابین اقیانوس ها محصول تازه کمپانی دریم ورکز است و به جز مایکل فاسبندر، آلیشیا ویکاندر هم در آن بازی دارد. داستان این درام تاریخی در باره زوج جوانی است که همزمان با از دست دادن نوزاد تازه به دنیا آمده خود، نوزادی را از دل آب های دریا نجات می دهند. زندگی سعادت آمیز این زوج پس از چند سال، با ورود یک زن دردکشیده در هم می ریزد. این زن می گوید که بچه آن ها، خواهر زاده گمشده اوست. منتقدان سینمایی از این فیلم، به عنوان یکی از امیدهای اصلی مراسم اسکار امسال در رشته های بهترین فیلم و بازیگری زن و مرد اسم می برند. هزینه تولید فیلم حدود 20 میلیون دلار شده و درک سان فرانس، وظیفه کارگردانی آن را به عهده داشته است. در مورگان کاتا مارا نقش اصلی را بازی می کند. این محصول کمپانی فوکس قرن بیستم، نام ریدلی اسکات را به عنوان تهیه کننده برخود دارد. حال و هوای دلهره آور فیلم به کمک آن می آید تا داستان دختر بچه ای را تعریف کند، که به کمک تکنولوژی و در دل یک لابراتوار حیات پیدا کرده است. زمانی که این دختر بچه با قدرت های استثنایی خود از لابراتوار فرار می کند، جان اهالی محل در معرض خطر مرگ قرار می گیرد. برای تولید این فیلم، فقط 8 میلیون دلار هزینه شده و لوک اسکات با آن، اولین ساخته سینمایی خود را عرضه می کند. به نوشته نشریه اسکرین اینترنشنال، این دو فیلم برای کسب موفق ترین فیلم این هفته سینماهای آمریکای شمالی، با هم رقابت می کنند. هفته قبل درام کم خرج و ترسناک نفس نکش ، با افتتاحیه ای 26 میلیون دلاری توانست صدرنشین جدول هفتگی فروش فیلم ها در این محل شود. ...
نواب می گفت اگر با آن پسرک سازش کنم، جایم اینجا نیست/ آخرین دیدار با پدرم
با پدرم در زندان داشتیم، کاملاً یادم هست. بعضی وقت ها با خانواده و دسته جمعی برای دیدار با آقاجان (شهید نواب) به زندان می رفتیم. در آخرین ملاقات من 4 5 ساله بودم که یک چادر کوچک صورتی رنگ به سر داشتم. اول به ما اجازه ملاقات نمی دادند. دیگر این اواخر که حکم اعدام پدرم قطعی شده بود به ما اجازه دیدار دادند. این دیدار حدود یک ربع بود که دو روز قبل از شهادت پدرم این کار انجام شد. ...
آزاده ای که در چنگال دشمن، فریاد مرگ بر صدام سر داد
در کهنوج از ادامه تحصیل باز ماند. او که در سه سالگی پدر خود را از دست داده بود، از این پس برای تأمین مخارج خانواده به جزیره کیش رهسپار شد و بعد از سه سال به کهنوج بازگشت و در راهسازی بین کهنوج و جیرفت به کارگری مشغول شد. با کشیده شدن مبارزات مردمی به شهر کهنوج، او از انقلابیون مبارز بود و تا پیروزی انقلاب اسلامی خار چشم کسانی بود که سنگ ذلت و سیطره شاه را بر سینه می زدند. مدافع وطن ...
بهاره رهنما در کافه گوزن خودش چه کار می کند؟ از کافه داری لذت می برم!
. گاهی اوقات این موضوع باعث می شود وسط روز با کمبود ماده غذایی رو به رو شویم و دوباره برویم خرید. با این حال دوست داریم غذای تازه دست مشتری بدهیم. اینجا شبیه خانه ای است که هرزمان ممکن است برایش مهمان بیاید و باید از مهمان خوب پذیرایی کرد، خصوصا مهمانی که خودش پول غذایش را حساب می کند. اینجا کافه دار هستم نه بازیگر بهاره رهنما به عنوان یک هنرمند و البته یک کافه دار دوست دارد ...
با احمدرضا احمدی درباره شعرها، آدم ها و آخرین رمانش
رفتم پاریس و آمدم و آخر سر هم بی نتیجه ماند. آن زمان به اندازه الان گران نبود و می شد با هشت هزار تومان رفت پاریس. آن دختر هم آخر سر زن یک یهودی پول دار شد! هیچ شده است به مهاجرت از ایران فکر کنید؟ بدم می آید. ببین شاعر سلاحش زبانش است. من اگر بروم، ارتباط قطع می شود با این زبان. من این زبان را هر روز تمرین می کنم با مردم این جا. با دریانی سر کوچه مان. با باغبان این خانه.. بروم ...
تجاوز به دختر جوان در بیابان های ورامین
تابستان سال 94 دختر جوانی به پلیس آگاهی ورامین رفت و از 3 پسر جوان که وی را ربوده و آزار داده بودند شکایت کرد. وی گفت: کارمند یک شرکت خصوصی هستم. عصر از محل کارم به خانه بر می گشتم که در مسیر3 پسر جوان مرا به زور سوار خودرویشان کردند و ربودند وآنها مرا به حاشیه ورامین بردند و مورد آزار قراردادند. پلیس به تحقیقات پرداخت و با بررسی فهرست مکالمات تلفنی این دختر به رابطه پنهانی وی با یکی از ...
به اندازه یک نقطه به خوبی توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند
توسط ژیلا تقی زاده، دختر ایشان صحبت کرد و از روزهای بیماری مادرش سخن گفت: خاطرم هست که من در حال خواندن کنکور بودم و مادرم درگیر بیماری بود. ایشان همزمان با بیماری سرطان یک مشکل شکستگی نیز داشتند و به همین دلیل اصلا قادر به راه رفتن نبودند. خاطرم هست که یک دفعه که در حال دیدن تلویزیون بودم، مادرم را صدا کردم و گفتم که یک روز تو را صدا می کنم و میگویم بدو بیا و فلان چیز را ببین و تو می دوی و می آیی ...
70 سال خاطره از 7 ماه زندگی با مردی از یگان صابرین
...، تولد من 1 شهریور بود قبل رفتن کادوی تولدم را داد و ساعت 12 شب اولین کسی بود که تماس گرفت و تولدم را تبریک گفت. لحظه خداحافظی هر دوی ما بغض داشتیم. احساس کردم این آخرین باری است که نگاهش میکنم . کمیل همیشه یک عکسی از من در کیف پولش برای زمان دلتنگی داشت یک ماه قبل شهادت مرا خواست و عکس را بهم داد گفتم چرا؟ دیگه نمی خوای پیشت باشه؟ مگه دلتنگ نمی شی؟ او گفت: ممکنه بعد از شهادتم دست نا ...
حمله 3 جوان مست به دختر جوان در زعفرانیه تهران+عکس
.... وی افزود: در حال عبور از کنار خودروی مرموز بودم که 3 جوان که در حالت عادی نبودند ابتدا با حرفهایشان ایجاد مزاحمت کردند و بدون توجه به حرفهایشان از کنارشان رد شدم اما آنها دست بردار نبودند و از خودرویشان پیاده شده و به سمتم حمله کردند. دختر جوان ادامه داد: 3 پسر جوان قصد داشتند مرا به زور سوار بر خودرویشان کنند اما در برابر آنها مقاومت کردم و توانستم از دستشان فرار کنم اما سگم در دست ...
زندگی مدرن، قبل از فیس بوک و بعد از فیس بوک
خاکی فیلم های فارسی و نئولاتی درنیاوریم. یاد گرفته ام پیش از دست زدن به هر کاری ببینم شائبه فروتنی درش هست یا نه. فیس بوک مرا با آدم های نازنینی آشنا کرد که بیرون از آن احتمال برخوردن به آن ها بسیار کم بود. در برابر وسوسه ورود به سایر شبکه های اجتماعی هم مقاوم شدم. تنها یک بار برای دیدن صفحه دوست نادیده ای به گوگل پلاس رفتم اما قاطی بحث ها نشدم. وقتی این تکنولوژی ارتباطی در ...
تا کجا باید از دولت حمایت کرد؟
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران- هفته گذشته به مشهد مشرف شدم و دو روزی را با خانواده در این شهر زیارتی گذراندم. محل اقامت ما در کوه سنگی بودوبا توجه به فاصله نسبتا دوری که کوه سنگی از حرم رضوی دارد ،هر روز لااقل چهار بار سوار تاکسی شدم و در فرصتی که دست داد با راننده ها صحبت کردم که اطلاعات نگران کننده ای از رکود و کسادی حاکم برایم نقل کردند و حرف د ل همه آنها این بود که مقامات در تهران در اتاق ...
اهوازی ها آرزوی کودکان سرطانی را برآورده می کنند
اینکه کمر همت ببندی و آرزوهای کودکانی را که زندگی شان به تار مویی بسته، جامه عمل بپوشانی، بی گمان، کاری کرده ای کارستان. آدم هایی که برآوردن این آرزوها به دغدغه تمام وقت شان تبدیل شده... آرزوی کودکانی که وجودشان همه درد است و برای ادامه مسیر مبارزه با بیماری مهلک سرطان، تنها به امید نیاز دارند. داستان انسان هایی که دست به کار تحقق آرزوهای کودکان مبتلا به سرطان شده اند، روایت کسانی است که عشق را با تمام وجود معنا می کنند و آن را مقابل دیدگان همه به تصویر می کشند. ...
عاقبت بخیری به سبک آقا مجید؛ من باشم و نگاه چپ به حرم بی بی کنند!
گفت با بچه ها رفتیم طباخی دلم نیامد تنهایی بخورم. یا یک بار سه روز با ما قهر کرده بود، زنگ می زد برایتان غذا فرستاده ام. می گفتم آقا مجید شما با در و دیوار خانه قهر کرده اید یا با ما؟ می گفت با این چیزها کاری نداشته باشید، بیرون غذا خوردم دلم نمی آید شما از این غذا نخورید. آن قدر دل مهربانی داشت که نظیرش را ندیده بودم. پدر شهید هم می گوید: لحن حرف زدن مجید خاص بود. بگویی نگویی داش مشتی ...
ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
روزگار می گذراند. با این همه، در اداره حکومت اسلامی، هیچ گاه از همکاری با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دریغ نمی ورزید. در خانواده پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دختر گرامی نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به سن بلوغ رسیده و افزون بر رشد جسمانی، به رشد عقلی و روحی دست یافته بود. برتری های دختر محبوب و نور چشم پیامبر(صلی الله علیه و آله) سبب شده بود اصحاب بزرگ پیامبر ...
الگوئی برای تمام علاقه مندان به ازدواج/آموزه های اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا(ع) در امر ازدواج+پوستر
تداوم ازدواج می باشد. زوجین باید باور و اطمینان داشته باشند که هرگز از هم جدا نخواهند شد و وصلت آنها دایمی است؛ چون ترس از جدایی، گرمی زندگی را از بین می برد. حضرت زهرا (ع) در اولین روز زندگی مشترکشان با علی(ع)، به ایشان گفتند: ای علی، من امروز از خانه پدرم به خانه شما منتقل شدم و روزی هم از این خانه به قبر و لحد پای خواهم گذاشت (دشتی،1375،ص35)؛ یعنی بجز مرگ، چیزی نمی تواند در زندگی آنها خللی ...
داش مجید می گفت خالکوبی ام یا پاک می شود یا خاک/ بعد از شهادتش فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشت
تنهایی بخورم. یا یک بار سه روز با ما قهر کرده بود، زنگ می زد برایتان غذا فرستاده ام. می گفتم آقا مجید شما با در و دیوار خانه قهر کرده اید یا با ما؟ می گفت با این چیزها کاری نداشته باشید، بیرون غذا خوردم دلم نمی آید شما از این غذا نخورید. آن قدر دل مهربانی داشت که نظیرش را ندیده بودم. پدر شهید هم می گوید: لحن حرف زدن مجید خاص بود. بگویی نگویی داش مشتی حرف می زد. من و مادرش را به اسم کوچک ...
گهی رو به مدینه؛ گه بُوَد سوی خراسانم
...> که من با ناله داد خویش از صیاد بستانم گهی نام محمّد بر لبم گه یا رضا گویم گهی رو به مدینه گه بود سوی خراسانم شریک زندگی گردیده قاتل، خانه ام مقتل انیسم اشک چشم و حجره در بسته زندانم مرا کُشتی دگر شادی مکن ای دختر مأمون گرفتم نیستم فرزند پیغمبر، اما مسلمانم ز سوز خود سرودن سوز دل دادم تو را "میثم" که خورده نظم ...