سایر منابع:
سایر خبرها
اجازه انتشار عکس های فاجعه حج را نداریم
به گزارش تهران پرس ؛ عکس ها می توانند سندی گویا برای تشریح اتفاقات باشند و این مساله در فاجعه عظیم منا و در خلال عکس های به ثبت درآمده توسط عکاسان جهانی به روشنی پیدا بود اما اینکه عکاسان وطنی تا چه حد در ثبت و ارائه این واقعه دلخراش نقش آفرین بوده اند، موضوعی است که نیاز به بررسی دارد. به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس فرصتی دست داد تا با علی فریدونی که سابقه سال ها عکاسی در دوران دفاع ...
از شب تلخ کربلای4 تا روز شیرین شهادت/ وقتی سردار مدافع حرم از قافله شهادت جانماند
سپاه در دوران دفاع مقدس ، دهم شهریورماه حین مبارزه با تروریست های تکفیری و دفاع از حرم حضرت زینب(س) در حلب سوریه به شدت مجروح شده و بعد از یازده روز که در وضعیت کما قرار داشت، بیست و یکم شهریورماه به شهادت رسید و امروز پس از طواف در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در جوار قبور شهیدان صیاد شیرازی و حاج داوود کریمی در قطعه 29 گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. گفتنی است وی مسئولیت جانشینی فرماندهی لشکر 10 سیدالشهدا(ع) را تا سال 62 و فرماندهی تیپ مستقل 110 شهید بروجردی را تا پایان دفاع مقدس بر عهده داشت. ...
عزیزالله فرخی:بی سیم ها می گفتند: بروید به سمت ماه!
با هم رفته بودیم. مقر ریاست جمهوری را تحویل بچه هایی که تازه آمده بودند داده بودیم. یادم است دور آقا [آیت الله خامنه ای] می ایستادیم و می گفتیم: ما باید به جبهه برویم. حضرت آقا می گفتند شما بمانید، اینجا هم مثل جبهه است، فرقی نمی کند. یک روز فرمانده گردان، شهید احسان قاسمیه با چند تا از بچه ها که ما هم جزءشان بودیم دور آقا حلقه زده بودیم و بحث رفتن بود. آقا می فرمود: من حرفی ندارم، برای رفتن نمی ...
شهادت مرتضی او را برایم جاودانه کرد
هفته سه بار تشنج کرد. یعنی هر هفته سه بار این حالت به ایشان دست می داد. مرتضی سردرد می شد و اگر قرص هایش را نمی خورد بی هوش می شد. آخرین باری که راهی شد 17 مرداد 1395بود. روز آخر که می خواست برود به رویش نیاوردم که می دانم قصد رفتن دارد. این بار آخر، اولین مرتبه ای بود که از بچه ها خداحافظی کرد، از پدر و مادر من هم خداحافظی کرد. روز آخر می دانستم که دیگر او را نمی بینم. چند سال با هم ...
بچه های کوچه بهشت!
من مخالف بودم و به فکر 2 بچه خردسال و خودم بودم و او به خدا و بهشت و دفاع از وطن فکر می کرد آخرش هم حرفش را پیش انداخت و رفت که رفت... . شاید اگر آن روز عکاسی بود و از لحظه رفتن غلامرضا فیلم برمی داشت و عکس می گرفت ما هم علاقه و اشتیاق را می توانستیم در نگاه غلامرضا ببینیم. خانم گنجی می گوید: صبح زود بود که غلامرضا را از زیر قرآن رد کردم. دلم نبود برود اما انگار خودش بال در آورده بود و ...
آنقدر چنگ زدند تا شیمیایی شدند
شدند و لباس شیمیایی را منهدم را می کردند. چند دیگ را به ترتیب چیده بودیم. ابتدا در آب سرد خونابه ها را خیس می کردیم. در آب سرد دیگری یک مرحله پاکسازی می شد. سپس در دیگ های آبجوش چند قل می خورد و از یک دیگ به دیگری می انداختیم تا نظافت کلی را به دست می آورد و برای آبکشی، پهن کردن روی طناب ها و خشک شدن آماده می شد. خیلی آرام گفت نماز! او با بیان خاطره ای از دفاع مقدس می گوید: در ...
هفته دفاع مقدس نمودار مجموعه ای از برجسته ترین افتخارات ملت ایران
از پا نشناخته، به جبهه های حق علیه باطل شتافتند و طلوع عشقی بی بدیل را ترسیم کردند و به پیروزی بزرگی که حفاظت از وجب به وجب سرزمین اسلامی و صیانت از مکتب و عقیده بود دست یازیدند. پیام دفاع مقدس هفته دفاع مقدس یادآور خون های مقدسی است که در پای شجره طوبای انقلاب اسلامی ریخته شد. فرزندان جبهه و شهادت اطاعت را عبادت می بینند. وارثان دفاع مقدس عزت جهاد را با ذلت در خانه نشستن عوض ...
هفته دفاع مقدس در قاب سیما
خلبانان دوران دفاع مقدس، می پردازد. همچنین مستند های مادر مهر ، پایه یک ، جبهه میانی ، یک روز خوب ، این مرد زیر باران آمد ، بر بلندای افتخار ، به همین نزدیکی ، آخرین ستاره ، وقتی من بچه بودم جنگ بود ، از بلاک تا پلاک ، روایت کردستان ، امام ما گفت ، بوی لیمو می آید ، گنجینه های آسمان ، ستارگان عشق ، با نوای کاروان ، افلاکیان گمنام ، نیروی زمینی ارتش و برنامه چرخ از دیگر برنامه های شبکه چهار ...
از زمین های جنگ تا زمین های کشاورزی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ آن روزها نام و نان، بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و ...
شهیدی که پس 11 سال پیکر مطهرش پیدا شد
.... مادرش می گوید:دائم در منزل مشغول مطالعه بود. یکروز به او گفتم مادر جان خسته شدی، بلند شو برو بیرون برای خودت با دوستانت تفریح و گردش کن در جوابم گفت: مادر من اینهمه دوست در کنار خودم دارم. با تعجب پرسیدم کجا؟ من که نمی بینم ! کتابی که در دست داشت به من نشان داد و گفت این بهترین دوست من است. مادرش می گوید: یک روز جهت حل مشکلی به محل کار او مراجعه کردم، مشاهده کردم که چند زن کنار هم ...
بدرقه؛ از شهادت تا بهشت
نفر از بچه های همین محل توفیق داشتیم که از قبل انقلاب در مسجد حجتیه که مسجد محوری محله بود دور هم جمع شویم. مسجد حجتیه، مسجد جامع محل بود و امام جماعت بزرگواری هم داشت که جوان های آن روز را بخوبی دور هم جمع می کرد. ما جوان های آن روز در کنار این امام جماعت فعالیت می کردیم تا این که انقلاب شد و بحث دفاع مقدس پیش آمد. همان بچه ها از همان روزهای اول جزو نفرات فعال بسیج محل شدند و در جبهه و جنگ حضور ...
عمویی: طالقانی را بی کس یافتم
افرادی نیفتد. خب آن روز گذشت و تا حدی در خیابان شانزده آذر تشنج ایجاد شده بود. به همین خاطر کمیته از طرف دادگستری دفتر حزب را مهروموم کرد. به این ترتیب امکان استفاده از دفتر علنی حزب منتفی شده بود. من همان شب به دیدار آقای طالقانی رفتم. ایشان در منزل نبود و آقای علی بابایی که یادش گرامی باد، حضور داشتند. علی بابایی یکی از شریف ترین افراد نهضت آزادی بود و بعد که از زندان بیرون آمد همیشه در کنار آقای ...
اعلام ویژه برنامه های دفاع مقدس تلویزیون و رادیو
بی اثر نشان دادن تحریم ها ، یادآوری کمک های مردمی پشت جبهه و تحمل تحریم ها و خاطرات آن زمان می پردازد. تقویم تاریخ که صبح ها ساعت 6:20 پخش می شود، 31 شهریور تاریخ دفاع مقدس را یادآوری می کند. مسابقه فرمانده با حضور فرماندهان دفاع مقدس از سوم مهربه مدت 4 روز ساعت 15:00 پخش می شود. مستندهایی درباره رزمندگان، خانواده های شهدا، عملیات نظامی دوران دفاع مقدس و وقایع دوران دفاع مقدس در برنامه ...
شورش متافیزیکی: پاسخی مدرن به مسئله شر
عدالتی کرده است، عطار نیز بارها می کوشد بر خدا خدایی کند و به او درست و غلط را نشان دهد: مثلا دیوانه ای به خدا می گوید اگر من جای تو بودم و قدرت مطلق داشتم هیچ گرسنه ای را باقی نمی گذاشتم یا اجازه نمی دادم کسی رنج بکشد یا تو که نمی توانی همه مردم را سیر کنی چرا این قدر نان خور می آفرینی یا تو که قرار است مردم را بکشی چرا اصلاً می آفرینی. آیا از این بازی جان دادن و جان گرفتن خسته نشدی یا کمی از عشق ...
نقش پول و مادیات در زندگی
درست فهم کند، و سرای توان گری است برای کسی که از آن توشه بردارد و سرای پند است برای کسی که از آن پند گیرد. جای عبادت و بندگی دوستان خدا، و جای نمازگزاردن فرشتگان خدا، و جای فرود آمدن وحی خدا، و جای بازرگانی دوستان خدا است که در آن، رحمت و فضل الهی را به دست آورده و سودشان بهشت خواهد بود. پس کیست که دنیا را نکوهش می کند؟ در حالی که دنیا مردم را به دوری خود آگاه ساخت و به جدایی خویش ندا در داد و ...
همه دارایی مادربزرگ
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس ، دوران دفاع مقدس، دورانی بود که هر کسی از زن و مرد، پیر و جوان، شهری و روستایی حتی عشایر غیور کشور دست به دست هم داده و هم دل و هم زبان به اندازه وسع مالی و توان جسمی خود به رزمندگان خطوط مقدم جبهه کمک می کردند این کمک رسانی در غالب خدمات پشت جبهه تا ارسال مواد غذایی و حتی پوشاک فصل بود ، آنچه در پیش رو دارید بخشی از خاطرات خدمات مادربزرگ ها در طول روزهای سخت ...
سرخط ...
که درباره ایران ژاژخایی می کند و از فساد در ایران می گوید به روی پلشت خود نمی آورد که در ایران فساد کشف می شود، فاسدان مالی از پست خود برکنار، زندانی و در مواردی اعدام می شوند و در هر حال طرد فاسدان انجام می گیرد، ولو چند رئیس بانک یا رئیس صندوق توسعه ملی باشد اما در سرزمین شما که یک خانواده جابر فاسد تمام سررشته ها را در دست دارد، کی اعلام و افشای فساد می شود؟ کجا پیش آمده که گردن قطور یا ...
درباره هی یو و حمله آمریکا به عراق
! گفتم چه ملاقاتی؟! گفتند ملاقاتی دارید! این ها را هم باید بگویم. آن روز یک ایرانی که اسمش آقای کاشانی بود به ملاقات من آمده بود. او خانم گرتی را دیده بود. خانم گرتی رئیس پادگان نظامی آمریکا بود و آقای کاشانی به او گفته بود دوست من اینجا زندانی است و می خواهم او را ببینم. (آقای کاشانی دوست قدیم من بود که با هم در جبهه بودیم) خانم گرتی می گوید ما اینجا ملاقاتی نداریم. آقای کاشانی می گوید ...
مردی دختر بازمانده از چهار ازدواجش را کشت
از نسترن خواستم رفتارش را تغییر دهد، اما او قبول نکرد و به کارهایش ادامه داد. میزان نوشت: حسن درباره داستان زندگی اش می گوید: در خانواده ای در اوج فقر متولد شدم. هرچه بود چیزی جز فقر نبود. از وقتی چشم باز کردم و دنیا را شناختم مجبور بودم برای یک لقمه نان فقط کار کنم. نه محبت مادری و نه نگاه پدری، هیچ کدام متوجه من نبود. از جمع کردن ضایعات شروع کردم تا به دست فروشی کنار خیابان رسیدم. 15 ...
دمار از روزگار دشمن درآورده بود
ابتدا تا آخر عکس رهبر را در روی کوله و پیشانی و قلبش چسباند. حرمت نان و نمک امروز که مرتضی شهید شده حال و روز بچه های دفاع مقدس را می فهمم که خودشان از قافله جا می ماندند و همرزمانشان به شهادت می رسیدند. حس غریبی است. الگوی آقا مرتضی شهید حسن قاسمی دانا و شهید صدر زاده بودند. آقا مرتضی و شهید صدرزاده به هم قول داده بودند اگر یکی از آنها رفت دیگری را با خود ببرد. از همه مهم تر صبر ...
چرا مردم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نا امید شده اند؟
نموده بود ! این بارتاب انتقاد از دولت را نداشت و با فشار وی نشریات فوق توقیف و تذکر گرفتند. 12-آقای جنتی وزیرفرهنگ دولت یازدهم تک خوانی زنان را حلال اعلام می کند و در مصاحبه ای می گوید: اجماعی در بین مراجع درباره حرمت تک خوانی خانم ها وجود ندارد؛ از این رو، اگر مفسده انگیز نباشد اشکال ندارد. جای سوال دارد که وزیر ارشادی که خود تحصیلات حوزوی دارد به همین سادگی و با استدلال هایی بچه گانه و ...
روایت هایی از غربت مزار جهان آرا تا شهید بدون سنگ قبر
تسنیم نوشت: سید محمد جوزی یکی از رزمندگان و پیشکسوتان 8 سال دفاع مقدس است که ضمن حضور فعال در جبهه های جنگ تحمیلی، سال ها از عمرش را در خدمت به شهدا و خانواده آنان در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) صرف کرده است. او برادر دو شهید است. حدود 18 سال مسئول فرهنگی گلزار شهدای بهشت زهرا(س) بوده و تمام اتفاقاتی را که در این سال ها در بزرگترین گلزار شهدای کشور و بزرگترین آرامستان سرباز در کل دنیا با 30 هزار ...