سایر منابع:
سایر خبرها
چهره ها در شبکه های اجتماعی (316)
کمک کردن به کشاورزانِ شمال. دمش گرم که همیشه به فکر مردم است. از جشنواره کَن و جشنواره فیلم لس آنجلس بگیر تا جشن خانه سینما و این بار افتتاحیه جشنواره فیلم مقاومت. شهاب حسینی با انعطاف شگفت انگیزش، ستاره همه این مراسم هاست. لادن مستوفی در اواخر دوره ی دبیرستان، سال 1375. - جدی جدی ازدواج کردن؟ + آره رویا جون. - آخه هیچ خبر و عکسی نبود از ...
خاطره جالب ربیعی از دفاع مقدس
...؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا گذاشته بود؛ او عجولانه سوار موتور شد تا شناسنامه را به مراسم ...
دزدیدن نو عروس در شب عروسی
تسنم نوشت: روز چهارشنبه مرد جوانی با مراجعه به شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران اظهار داشت که در شب عروسی اش، همسرش توسط برادر خانم و دایی همسرش دزدیده شده است. وی در ادامه اظهاراتش به محمد مهدی مرشدلو؛ بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران گفت: من و همسرم در بیمارستانی در تهران مشغول به کار هستیم و با همسرم در آنجا آشنا شدم، حدود 40 روز قبل با همسرم عقد کردم اما در مراسم عقد ...
معمای ناپدید شدن ناگهانی 3 زن در تهران
به گزارش رکنا، نخستین پرونده زمانی گزارش شد که یک مرد افغان با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای ناپدید شدن همسرش خبر داد. این مرد به بازپرس مرشدلو گفت: مدتی بود که همسرم رفتارهایش تغییر کرده بود تا اینکه یکشنبه شب وقتی به خانه رفتم متوجه نبود همسرم شدم و به هر جا که می دانستم سر زدم اما هیچ اثری از همسرم نبود. و افزود: در جست و جوی همسرم بودم که از یکی از ...
سرمقاله های روزنامه های سوم مهر
، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا گذاشته بود؛ او عجولانه سوار موتور شد تا ...
سرمقاله های روزنامه های کشور
وگو کردم. با تماس ها و گفت وگو های مکرر، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا ...
فرصت های انتخابانی جریان انقلابی/ کرایه از که می خواهید؟!
اتاق برادر صادقی6 با او گفت وگو کردم. با تماس ها و گفت وگو های مکرر، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه ...
سرخط ...
مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا گذاشته بود؛ او عجولانه سوار موتور شد تا شناسنامه را به مراسم عقد برساند، حتما در دلش غوغایی به پا بود، در فکر اینکه بالاخره پس از یک سال، محرم دل خود را در کنارش خواهد دید. نمی دانم به چه چیزهایی فکر می کرد؛ اما آغوش ِ شهادت در مسیرش کمین ...
همسرم همان شب عروسی دلباخته دختر فامیلمان شد
زن جوان که بخاطر دعوا و کتک کاری دختری آشنا بازداشت شده بود در بازجویی ها به پلیس گفت: من 2ماه پیش با شوهرم ازدواج کردم و فکر می کردم بهترین زندگی را خواهم داشت من و مهرداد 6 ماهی می شد در یک شرکت کار کرده و به هم علاقه مند شده بودیم. وی افزود:بعد از مدتی هنوز شیرینی ازدواج را نچشیده بودم که متوجه رفتارهای عجیب مهرداد در خانه و سرکار شدم و از روی کنجکاوی یکبار پنهانی موبایلش را چک کردم ...
به ازدواج پنهانی و موقت با امیر تن دادم / وسوسه شیطانی چشمانم را کور کرد
متوجه نگاه های دزدکی امیر از آیینه شدم. موقع پیاده شدن او از من خواست شماره اش را داشته باشم تا هر وقت نیاز به خودرو داشتیم او را خبر کنیم. من هم قبول کردم. بعد از چندبار که مادرم را به دکتر و بیمارستان بردیم کم کم ارتباطم با امیر بیشتر شد و بالاخره بعد از یک سال از من خواستگاری کرد. البته من چهار سال از امیر بزرگتر بودم. از طرفی من شرایط ازدواج نداشتم اما او مدام اصرار می کرد. خانواده امیر شهرستان ...
عاشقانه ای زیبا با رنگ و بوی شهادت/ همسر شهید: خواب دیده بودم امین به سِمت محافظ بارگاه حضرت زینب(س) ...
نزدیک عصر بود که گفت: به خانه برویم. می خواهم وسیله هایم را جمع کنم. باید بروم. جا خوردم. حس کرختی داشتم. گفتم: کجا می خواهی بروی؟ بس است دیگر. حداقل به من رحم کن... تو اوضاع و احوال مرا می دانی. قیافه مرا دیده ای؟ خودم حس می کردم خُرد شده ام. گفتم: می دانی من بدون تو نمی توانم نفس بکشم. دیگر حرفی از رفتن به سوریه نزن. خودت قول داده بودی فقط یکبار بروی... گفت: زهرا من وسط مأموریت آمده ام به تو سر بزنم و بروم. دلم برایت تنگ شده بود. ...
تحقیر نوعروس توسط رامین به خاطر نوازش های قبل از ازدواج
اوضاع پیش نرفت تا جایی که رامین یک روز به من گفت که تو خیلی بد سلیقه ای ، مهارت زندگی نداری ، دیگر آن نوازشها و کلمات محبت آمیز قبلی را از من دریغ می کرد تا اینکه روز قبل از عقد به مادرم گفتم من پشیمان شدم دیگر نمی خواهم که با رامین ازدواج کنم اما مادرم به شدت به هم ریخت و گفت جواب مردم را چه بدهیم و اصلاًاین کار ممکن نیست باید این مراسم سر بگیرد و خلاصه با همه این دردسرها عقد کنی. مرد ...
تک پوش طلای اهدایی نوعروس اناری به بیمارستان انار برای بار سوم به فروش رفت
هزار تومان پرداخت شده و تک پوش نیز برای اجرای نیت نوعروس اهداکننده، به کمپین بیمارستان پس داده شده است. این نوعروس اناری تک پوش طلای خود را به کمپین حمایت از بیمارستان انار اهدا کرده است. این عروس اناری که چند روزی است ازدواج کرده، گفته است: روزی که برای آزمایش ازدواج به بیمارستان انار رفتیم به طور اتفاقی دیالیزی ها را دیدم و شاهد رنج و غصه آنان و همراهانشان بودم. در دلم گفتم خدایا اگر ...
عروس ربایی از جشن عروسی
اعضای خانواده عروس در شبی که جشن عروسی در تالار در حال برگزاری بود با دزدیدن دخترشان از محل گریختند. داماد جوان روز گذشته با حضور در دادسرای جنایی از خانواده همسرش به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. به گزارش جوان، شامگاه یک شنبه 28 شهریور ماه ماشین عروسی مقابل تالاری در غرب تهران توقف کرد. ثانیه هایی بعد عروس و داماد از خودرو پیاده شدن و در میان شادی و هلهله های میهمان ها وارد تالار شدند و ...
ناپدید شدن مرموز سه زن دریک روز
همسرش خبر داد. او به بازپرس مرشدلو از شعبه هفتم گفت: ازمدتی قبل رفتار همسرم تغییر کرده بود.به همین خاطر به او مشکوک شدم تا اینکه دو شب قبل، زمانی که به خانه برگشتم، همسرم را درخانه ندیدم. برای یافتن او به دوستان و آشنایان تلفن زدم اما کسی ازاو خبر نداشت. در نهایت از طریق یکی از دوستانش با خبر شدم که او با مرد خیاطی آشنا شده و با او است. اما مطمئن نیستم و از شما می خواهم که همسرم را پیدا کنید. ...
شکایت عجیب داماد از خانواده عروس
...، از شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران گفت: من و همسرم بنفشه که پرستارهستیم در بیمارستان باهم آشنا شدیم.مدتی بعد نیز تصمیم به ازدواج گرفتیم. اما خانواده همسرم موافق این ازدواج نبودند. با این حال به خاطراین که همدیگر را دوست داریم 40 روز قبل پای سفره عقد نشستیم بعدهم با مهریه 50 سکه طلا او را به عقد خود درآوردم. انتخاب سالن و زمان عروسی را هم طبق توافق به همسرم سپردم. حتی هزینه حلقه ها، لباس داماد ...
شراکت در آبمیوه فروشی به آزار و اذیت دختر جوان ختم شد
... پس از اظهارات دختر جوان و تشکیل پرونده آدم ربایی در دادسرای امور جنایی تهران، تیمی از مأموران اداره آگاهی به دستور محمد مهدی مرشدلو؛ بازپرس شعبه هفتم این دادسرا برای دستگیری شاهرخ وارد عمل شدند و یک هفته پس از این اتفاق موفق به دستگیری شاهرخ شدند. شاهرخ پس از دستگیری به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به آزار و اذیت دختر جوان اعتراف کرد و به بازپرس پرونده گفت: من این دختر را ...
آنقدر چنگ زدند تا شیمیایی شدند
کردم شاید انگشتان قطع شده برادر خودم باشد؛ همانطور که یکی از برادرهایم شهید شد، دیگری دستش قطع شد و دیگری که فرمانده بود، چند بار مجروح شد. احتمال می دادم برای پدر و برادرهایم باشد و بعدها که ازدواج کردم و همسرم از رزمنده ها بودند، می گفتم شاید برای او باشد. بقیه رزمنده ها هم برادرهای ما بودند و مثل یک خانواده بودیم. فکر می کردیم به مواد شوینده حساسیت پیدا کردیم بسیاری از زنان در ...
برکت قطرات خون شهید عامل موفقیت اعضای خانواده اش
بودم که در رکعت دوم از حالت نماز خارج شدم . نا گهان به من الهام شد حمید شهید شده و من با خودم تکرار کردم سر حمید من بریده شد و حمید شهید شد. شب تاسوعا با ما تماس گرفتند و خبر شهادت حمید را دادند همسرم آرام قرآن را بوسید و گفت حمید شهید شده همان لحظه گفتم حمید من به فدای علی اکبر حسین من آن سه فرزند دیگر هم داشتم گفتم سه فرزند دیگرم را هم درراه امام حسین می دهم وقتی فامیل متوجه شهادت حمید شدند می ...
عمل وقیحانه اشکان با مونا پشت یخچال آب میوه فروشی
علاقه پیدا کرده بودم و اما وقتی فهمیدم او با مرد دیگری ازدواج کرده کینه ای شدم و تصمیم گرفتم انتقام این خیانت را از او بگیرم. وی افزود: وقتی مونا به مغازه آمد داخل بطری آبی که همیشه دستش بود داروی بیهوشی ریختم و پس از اینکه او به خواب رفت او را سوار بر خودرویم کرده و به خانه ام بردم. اشکان ادامه داد: در خانه از او فیلم و عکس گرفتم و قصد داشتم آنها را انتشار دهم اما پشمان شدم و همه آنها را پاک کردم. بنا به این گزارش، پسر جوان به اتهام آدم ربایی و آزار و اذیت زن جوان به دستور بازپرس مرشدلو در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارد. ...
ادعاهای عجیب زن و شوهر افیونی در عمل کثیف با نیکان کوچولو + عکس
تهران قرار دارند. جام جم 110 عمل قبیح و زشت برادر با خواهر تاتنی اش + عکس ماجرای زن شوهرداری که شبانه در اتاق خوابش از سوی پسرهمسایه غافلگیر شد + عکس شوهرم از ارتباط کثیف من و بهروز با خبر شد / من تنها عروسک هوس بازی های او بودم پسر جوان بعد از ارتباط کثیف با معلم خود با او ازدواج کرد + عکس خواسته بسیار عجیب این اعدامی قبل از اجرای حکم من پنهانی عقد موقت امیر بودم / سیامک مرا بیهوش کرد و مرا در خانه اش مورد آزار و اذیت قرار داد ...
دختر جوان وقتی به خلوتگاه پسر جوان رفت با رفتاری کثیف روبرو شد
روبه رویمان زن جوانی را سوار بر خودروی شاسی بلند کرده وباعجله از محل دور شد. زن جوان هم فریاد می زد: با اسید سوخته است. به دنبال این تماس تحقیقات مأموران کلانتری 137 نصر آغاز شد. هنوزدقایقی از این تماس نگذشته بود که مأموران دریافتند دختر جوان به بیمارستان شهید مطهری تهران منتقل شده است.بدین ترتیب موضوع به پلیس و بازپرس جنایی تهران اعلام و تحقیقات جنایی دراین باره آغازشد. آرزو -24 ساله ...
همسرم، عکس های من و امید را در گوشی تلفنم دید / به دور از چشم شوهرم به ارتباط گناه آلودم با امید ادامه ...
بهروز با خبر شد / من تنها عروسک هوس بازی های او بودم پسر جوان بعد از ارتباط کثیف با معلم خود با او ازدواج کرد + عکس خواسته بسیار عجیب این اعدامی قبل از اجرای حکم من پنهانی عقد موقت امیر بودم / سیامک مرا بیهوش کرد و مرا در خانه اش مورد آزار و اذیت قرار داد
شوهرم از ارتباط کثیف من و بهروز با خبر شد / من تنها عروسک هوس بازی های او بودم
. وی افزود:من دختری آرام و سر به راهی بودم همسرم در دوران عقد اصرار داشت یک گوشی تلفن همراه هوشمند بخرم او حرفش را به کرسی نشاند و خودش مرا وارد فضای مجازی کرد و متاسفانه در همین فضا با پسری آشنا شدم که شعرهای عاشقانه ای برایم می فرستاد مدتی نگذشته بود که با او قرار گذاشتم و همان بار نخست فریب ظاهر شیک او را خورده و با رفتن به خانه اش با این مرد که بهروز نام دارد رابطه برقرار کردم. ...
ماجرای زن شوهرداری که شبانه در اتاق خوابش از سوی پسرهمسایه غافلگیر شد + عکس
به این گزارش،جوان متجاوز با دستور قضایی روانه زندان شد و بزودی در دادگاه کیفری محاکمه خواهد شد. تی نیوز 110 عمل قبیح و زشت برادر با خواهر تاتنی اش + عکس ماجرای زن شوهرداری که شبانه در اتاق خوابش از سوی پسرهمسایه غافلگیر شد + عکس شوهرم از ارتباط کثیف من و بهروز با خبر شد / من تنها عروسک هوس بازی های او بودم پسر جوان بعد از ارتباط کثیف با معلم خود با او ازدواج کرد + عکس خواسته بسیار عجیب این اعدامی قبل از اجرای حکم من پنهانی عقد موقت امیر بودم / سیامک مرا بیهوش کرد و مرا در خانه اش مورد آزار و اذیت قرار داد ...
چندین بار خانه ام را تغییر دادم / به رفتارهای همسرم با مرد غریبه مشکوک شدم / نیمه شب به اتاق خوابش رفتم
پسرهمسایه غافلگیر شد + عکس شوهرم از ارتباط کثیف من و بهروز با خبر شد / من تنها عروسک هوس بازی های او بودم پسر جوان بعد از ارتباط کثیف با معلم خود با او ازدواج کرد + عکس خواسته بسیار عجیب این اعدامی قبل از اجرای حکم من پنهانی عقد موقت امیر بودم / سیامک مرا بیهوش کرد و مرا در خانه اش مورد آزار و اذیت قرار داد ...
در سینما و تئاتر چه خبر است؟
تهران برگزار می شود. به گزارش روابط عمومی موسسه تصویر شهر، همزمان با اکران عمومی فیلم رفقای خوب به کارگردانی و تهیه کنندگی مجید قاری زاده و به عنوان آخرین فعالیت سینمایی جمشید مشایخی، بزرگداشت این بازیگر سینمای ایران در پردیس سینمایی تماشا برگزار می شود. در این مراسم که به همت موسسه تصویر شهر و با همراهی رسانه فیلمسازان برگزار می شود با حضور عوامل فیلم "رفقای خوب" و جمعی از ...