سایر خبرها
عاشقانه ای زیبا با رنگ و بوی شهادت/ همسر شهید: خواب دیده بودم امین به سِمت محافظ بارگاه حضرت زینب(س) ...
زد و گفت: زهرا اگر بدانی خوابت چقدر مرا خوشحال کرده! برای همه دوستانم تعریف کرده ام. گفتم: واقعاً یک خواب این همه تو را خوشحال کرده؟ گفت: پس چی؟ این طور حداقل فهمیدم با همه ارادتی که من به خانم زینب (س)دارم، خانم هم مرا قبول کرده... گفتم: خب مطمئناً تو را قبول کرده با این همه شوق و ذوق ات...خوشحالی اش واقعی بود. هیچ وقت او را این طور ندیده بودم. با خوشحالی و خندان رفت...هر روز با من تماس می گرفت ...
ارتباط بی شرمانه داماد پولدار با مادرزن / عروس فقط 17 سال داشت که این عمل وقیحانه را دید
اشتباه هایش را بپذیرد به من تهمت می زد که با مادرش رابطه دارم، در حالی که این طور نبود. ما در این سال ها صاحب یک فرزند شدیم. با این حال ادامه این زندگی فایده ای نداشت. من حق و حقوق بنفشه را دادم و قرار شد از هم جدا شویم. خانه ای برایش اجاره کرده بودم البته هنوز از هم طلاق نگرفته بودیم. بچه را هم خودم بردم. روز حادثه با من تماس گرفت و گفت می خواهد بچه را ببیند و چند روزی با فرزند مان باشد. من هم ...
خاطره جالب ربیعی از دفاع مقدس
...؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا گذاشته بود؛ او عجولانه سوار موتور شد تا شناسنامه را به مراسم ...
بازیکن پرسپولیس از هیجان بالا در دربی صحبت کرد
به گزارش وانانیوز ، برادران ربیع خواه در فوتبال تهران معروف هستند. فرهاد ربیع خواه اولین فوتبالیست این خانواده بود که در سطح بالای فوتبال کشور مطرح شد و با تیم پاس تهران در سومین دوره لیگ برتر جام را بالای سر برد. پس از فرهاد دو برادر دیگر هم وارد فوتبال شدند اما مثل فرهاد نامشان بر سر زبانها نیفتاد .پس از سالها یک ربیع خواه دیگر در فوتبال مطرح شده و او کسی نیست غیر از محسن ربیع خواه برادر کوچک ...
قاتل ستایش نی ریز، چگونه دختر 6ساله را در بیابان کشت؟ - روایت مرد میانسال پیش از اعدام
گوشواره را 255 هزار تومان خرید. بعد از آن موتور را خانه یکی از بستگانم گذاشتم. می خواستم برای کار به سرحد بروم. کنار جاده منتظر ماشین بودم سیگاری روشن کرده و تراول هایی را که از طلافروش گرفتم سوزاندم. همه پول ها را آتش زدم. به سرحد رفتم هوا تاریک بود. خانواده ام نگران شده و زنگ زدند. متهم در حالی که سرش را در دستانش گرفته بود، افزود: به خانواده ام گفتم من سمت سرحد هستم، اگر وسیله پیدا کنم ...
بخش های خواندنی یک کتاب خندوانه ای
عروس و داماد باهم وارد خانه شدند. عمه بتول داد زد: به افتخار شاداماد! و بعدش کِل کشید. توی مردانه همه در یک ردیف نشسته بودند و داشتند از جبهه و کوپن روغن نباتی و نفت برای زمستان حرف می زدند. انگار نه انگار که عروسی است. مجلس مردانه هیچ فرقی با مجلس عزا نداشت. موقع شام بقیه بچه ها را خر کردم که کمک کنند. توی مردانه چند نفری آمده بودند که معلوم بود نه از طرف ما دعوت اند و نه از طرف خانواده ...
آیت الله خزعلی و نامه ای که امام به رئیس غائله خلق عرب نوشته بود
بود و ما نمی دانستیم چیست و خانواده ما هم معتبر و محترم بودند، به آقای خزعلی عرض کردم: این جوان دیر وقت و ساعت یک و دو نیمه شب از جلسات اینها به خانه برمی گردد و از بغل دیوار به منزل می رود و برای همسایه ها سؤال ایجاد می شود که این جوان تا این وقت شب کجا بوده است؟ بیشتر روی این مسئله حساس بودم و مخالفت می کردم، لذا وقتی آقای خزعلی هم اصرار کرد، گفتم: دست از مخالفت خود برنخواهم داشت! اما آمدن ایشان ...
فرمانده لشکر 27 محمدرسول الله(ص) که 11بار زخمی شد/ نخستین فرمانده لشکر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
احوال ساوه رفت تا برای کودکش شناسنامه بگیرد. وقتی مامور ثبت از او پرسید که اسم کودک چیست؟ خندان گفت: عبدالرزاق. چند روز بعد که برای گرفتن شناسنامه رفت، در کمال تعجب دید در شناسنامه، نام کودک را رزاق چراغی نوشته اند. با ناراحتی علت را پرسید، مامور گفت:حالا شده....دیگر عوضش هم نمی شود کرد! این مساله، همه را ناراحت کرد. از آن به بعد او را رضا صدا کردند. رضا در خانواده ای مذهبی و دوستدار اهل بیت (ع ...
شوهرم برای دیگران زندگی می کند
. عروس و داماد در یک اقدام عجیب از پنجره طبقه هفتم وارد اتاق حجله شدند + فیلم و عکس بازی فوتبال مردان با لباس زنانه + عکس درخواست عجیب پدر شوهر از دادگاه برای ازدواج مجدد فیلم / اقدام عجیب پلیس پس از گرفتن رشوه از موتور سوار + تصاویر در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی می گوید: همسرم هم می داند که من اخلاقم همین است. همه حسرت زندگی او را دارند، ولی این زن بی دلیل بهانه گیری می کند ...
تصویری؛ بزرگترین جامعه “زن سالار” جهان!
مردم شناخته می شوند. علیرغم ترویج زن سالاری بین مردم مینانگ، گروهی از آن ها به اسلام نیز روی گردانده اند اتفاقی عجیب – علیرغم سنت اسلامی که در آن عروس پس از ازدواج وارد خانه داماد می شود، در این منطقه دامادها پس از ازدواج به خانه پدری عروس رفته و با آن ها زندگی می کند. جهیزیه نیز بر اساس میزان تحصیلات و شغل داماد توسط خانواده عروس تعیین می شود روز عروسی – ازدواج امری نسبتا ...
در نفسِ شیرین با دخترم هم نفس شدم
؟ امکان دارد که از کار تازه بگویید؟ بله، مدت دو ماه است که تمام وقت و یا به عبارتی 18 ساعت در روز درگیر بازی در مجموعه تلویزیونی نفسِ شیرین هستم. بر اساس پیش بینی ها، این سریال برای پخش در ماه محرم یعنی چند روز آینده در نظر گرفته شده است. چرا این مجموعه تلویزیونی، نفسِ شیرین نام گرفته است؟ در این سریال نقش مردی بنام امید را ایفا می کنم. امید دارای دختری بنام شیرین ...
دزدیدن نو عروس در شب عروسی
شروط ضمن عقد را امضا نکردم، چند شب پیش، مراسم عروسی من در تالاری در غرب تهران در حال برگزاری بود که اواخر مراسم در حالیکه تالار خلوت شده بود، برادرهای عروس و دایی اش، همسرم را از آنجا بردند، دیگر اقوام عروس نیز مرا گرفته بودند که نتوانم کاری انجام دهم. وی ادامه داد: بعد از این اتفاق نیز هر چه با همسرم تماس گرفتم و پیامک دادم، موفق به کشف محل حضور و سرنوشت همسرم نشدم و اکنون به جرم آدم ربایی و ربایش ...
تصور نمی کردم لیاقت نام همسر شهید نصیبم شود/ دخترم پدرش را عمو صدا می زد
منزل پدر همسرم رفته و خبر شهادت علی را به آن ها داده بود. دو روز به تولد دخترمان مانده بود و خبری از همسرم نداشتیم. برادر همسرم به خانه ما آمد و خواست که به منزل پدرشان برویم. ابتدا مخالفت کردم؛ اما با اصرارهای او راهی شدیم. به منزل پدری همسرم که رسیدیم، خانه مملو از میهمان بود. دقایقی بعد متوجه شدم که این جمعیت برای چه به دیدن ما آمدند. در 14 تیر ماه مصادف با تولد دخترم، پیکر همسرم را ...
عروس تهرانی را از تالار دزدیدند
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا ، صبح چهارشنبه 31 شهریور ماه سال جاری پسر جوانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای ربوده شدن همسرش در شب عروسی شان پرده برداشت. این جوان در شعبه هفتم دادسرای ناحیه 27 تهران به بازپرس مرشدلو گفت: من و همسرم پرستار هستیم و در یک بیمارستان با هم کار می کردیم و که پس از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتیم. وی افزود: 40 روز پیش با همه ایرادهایی که ...
برای سرشماری چه اطلاعاتی نیاز داریم؟
ایران □ افغانستان□ عراق □ پاکستان □ ترکیه □ سایر کشورها □ 32- شماره ملی/کداتباع 33-بستگی با سرپرست خانوار: سرپرست خانوار □ همسر □ فرزند □ عروس یا داماد□ نوه یا نتیجه □ پدر یا مادر □ خواهر یا برادر □ سایر خویشاوندان □ غیرخویشاوند □ 34-جنس مرد □ زن □ 35- تاریخ تولد ... 36-نوع تقویم شمسی □ میلادی □ قمری □ 37-ماه تولد ... 38-سال تولد ... 39-سن ...
رامین دیگر مرا نوازش نمی کرد تصمیم گرفتم با او ازدواج نکنم
خانواده است و23 ساله و از نظر فرهنگی با هم تفاوت زیادی داریم همان ابتدا پدرم با ازدواج من با او مخالفت کرد چون هم سن من پایین بود وهم از نظر اعتقادی و ارزشی ما با هم فرق می کردیم. در این دو ماه از رابطه با همسرم راضی وخشنود نیستم، معمولاً ده روز من به منزلشان در تهران می روم و ده روزهم شوهرم به منزل ما به اصفهان می آید. یکی از دلایل مهم دلسردی من ایراد گرفتن به رفتارها و حرکات من است. ای کاش ...
سرمقاله های روزنامه های سوم مهر
، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا گذاشته بود؛ او عجولانه سوار موتور شد تا ...
سرمقاله های روزنامه های کشور
وگو کردم. با تماس ها و گفت وگو های مکرر، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه اش را در پایگاه سپاه جا ...
فرصت های انتخابانی جریان انقلابی/ کرایه از که می خواهید؟!
اتاق برادر صادقی6 با او گفت وگو کردم. با تماس ها و گفت وگو های مکرر، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و مادر هاشمی برای انجام مراسم عقد به بانه آمده اند؛ فامیل های محدود هاشمی و اقوام عروس در خانه کوچک دختر، گرد هم آمده بودند؛ داماد، شناسنامه ...
سرخط ...
حفاظت اطلاعات نیز مانع شود. من او را می خواهم؛ حساسیت های فرهنگی و مذهبی مانع بزرگی برایش ایجاد کرده بود، با او در سنندج قرار گذاشتم، در اتاق برادر صادقی6 با او گفت وگو کردم. با تماس ها و گفت وگو های مکرر، حفاظت را متقاعد کردم؛ من و علیرضا با واسطه و مستقیم با خانواده هر دو طرف گفت وگو کردیم و بالاخره زمینه های وصال حاصل شد. درست حدود یک ماه بعد بود که از مسئول اطلاعات بانه شنیدم، بالاخره پدر و ...
شایعه ای در مورد عروسی احسان علیخانی با این زن؟! + تصویر
. وکیل ملت 110 پسرعاشق پیشه مقابل چشم همه با دختر مورد علاقه اش چه کرد؟ + تصاویر رامین دیگر مرا نوازش نمی کرد تصمیم گرفتم با او ازدواج نکنم کار زشت داماد در منزل پدر زن / نیمه شب به اتاق خواب رفتم اندام باورنکردنی زن جوان + عکس راننده تاکسی از من خوشش آمده بود / او مرا داخل خودرو مورد آزار و اذیت قرار داد ...
کار زشت داماد در منزل پدر زن / نیمه شب به اتاق خواب رفتم
خواهد شد. میزان 110 پسرعاشق پیشه مقابل چشم همه با دختر مورد علاقه اش چه کرد؟ + تصاویر رامین دیگر مرا نوازش نمی کرد تصمیم گرفتم با او ازدواج نکنم کار زشت داماد در منزل پدر زن / نیمه شب به اتاق خواب رفتم اندام باورنکردنی زن جوان + عکس راننده تاکسی از من خوشش آمده بود / او مرا داخل خودرو مورد آزار و اذیت قرار داد ...
پسر بچه ای که دوقلو باردار بود! /درختی باقی مانده از عصر یخبندان /نخستین عکس های رنگی تاریخ
جمعیت رو به رشد در چین درآمد رامبد جوان از خندوانه چقدر است؟ جاده ای جالب در فرانسه +عکس ارزان ترین شهرهای اروپا برای زندگی حادثه برای مدرن ترین هواپیمای ایرباس + عکس احراز هویت جسد کشف شده در دریاچه گهر مرگ تراژیک خواهر و برادر در یک تصادف آغاز بارش ها در نیمه شمالی کشور جنگ در فوتبال عراق + تصاویر خروج توده 7 کیلویی از شکم یک زن+عکس آسمان خراش های ایرانی مهمان رامبد جوان+عک س خبرخوش به هواداران پرسپولیس مرگ یک کودک در حمله سگ ها قیمت انواع شاسی بلند دست دوم +جدول ...
آرایشگاه رفتن عروس و دامادها از 6 بعدازظهر ممنوع
باید عکاسی و فیلمبرداری اتمام و عروس و داماد وارد تالار و باغ مجالس شوند. 3- تالارها، باغات و تشریفات مجالس حداکثر تا ساعت 24 مجاز به فعالیت و ارایه خدمات به جشن ها هستند و در این ساعت باید جشن به پایان رسیده و مهمانان و عروس و داماد از باغ خارج شوند. 4- از راه اندازی کاروان عروسی و بروز مشکلات ترافیکی و آلودگی صوتی توسط صاحبان عروسی در شهر خودداری شود. 5- ارایه ...
صدام؛ نامردی که با جنایت بزرگ شد و زندگی کرد + تصاویر
اواخر دهه 1990 پس از این که عدی مجلس عروسی را که به آن دعوت شده بود ترک کرد، همه متوجه شدند که عروس گم شده است. از آنجا که عروس از خانواده های سرشناس شهر بود تمام محافظان حاضر در عروسی، درها را بستند و به هیچ کس اجازه خروج ندادند. مهمان ها نمی دانستند که چه بلایی به سر عروس آمده اما داماد که به خوبی می دانست عدی عروسش را دزدیده است به طرف یکی از محافظ ها رفت و با برداشتن اسلحه او خودکشی کرد. ...
همه می دانستند اعتیاد دارم، جز خودم!
....R.D هم استفاده کردم، اما جواب نداد. تخریب متادون خیلی بالاست وقتی می خوردم، یکجا می نشستم و دیگر نمی توانستم بلند شوم. روزبه روز افسرده تر می شدم و دنیا برایم پوچ شده بود. اواخر اعتیادم بود که پدرم همه چیز را فهمید. شوکه شده بود، گفت بیا و تست اعتیاد بده. من هم داد و بیداد کردم که مگر من معتادم؟ با کمال پررویی گفتم باشد برویم. شب قبل از آزمایش از چند نفر پرسیدم که چه کنم جواب آزمایش اعتیادم را ...
عالی و عاشقانه اما با سختی!
دیدم که خبر از دیدار با خانواده شهید قمری را می داد. ادمین کانال شماره تلفنی زیر پیامش نوشته بود. به آن شماره زنگ زدم تا مطمئن شوم دیدار جنبه عمومی دارد. در شب مقرر به آدرس نوشته شده رفتم. خودم را به اولین برادری معرفی کردم که دم در خانه شهید قمری ایستاده بود. اتفاقاً برادر حسنی پور همان آقایی بود که با او تلفنی صحبت کرده بودم. هیئت آن ها رهروان شهادت نام داشت که شانزده سال هر سه شنبه به دیدار ...
ستارگان جاوید آسمان ایثار
بودیم .جزو نیروهای ترابری و پشتیبانی جنگ در ستاد مشترک امداد ودرمان .چند نفر از همرزمانش شهید شده بودند و او می گفت هنوز هم در حسرت شهادت می سوزم. در جبهه سراغ برادر خانمش را که تازه داماد بود می گیرد می گویند : شهید شده است.اکبرآقای فدایی حزن آلود می گوید " پیکرش را خودم به اصفهان می برم " .با آمبولانس مسیر اهواز تا اصفهان را با پیکر" شهید علی اکبر دادخواه" می کوبد و می آید و فردای روز بعد تشییع ...
عروس بی حجاب مرا به گریه انداخت
که دیدم یک خانم بی حجاب در شب عروسی در کنار داماد به صورت بسیار زننده ای در شهر حاضر شده است، برای او بسیار گریستم. وی تاکید کرد: مهمترین سفارش شهدا و خانواده های آنها حیای زنان و غیرت مردان است و بدانند که راه شهدا امروز همین مساله است. وی تصریح کرد: همسرم به من توصیه کرده بود که در صورت شهید شدنم، روبنده بزن و در مراسم ها گریه و زاری نکن چون ممکن است این گریه و زاری تو موجب برانگخیته ...
یک مادر شهید: امضای همسرم را جعل کردم تاپسرم به جبهه برود/خادم الشهدا: فراموشتان نمی کنیم، دعایمان کنید
، خواهران، همسران و فرزندان شهدا، ساعتی جلوتر از ما بر سر مزار شهدای خود بودند و حتی برخی از آنها صبحانه را در کنار مزار عزیزانشان صرف کردند. نکته ای که در لحظه اول ورودت به مزار شهدا متوجه آن می شوی، پرچم های نو و تمیزی است که با هر حرکت باد به احتزاز در آمده اند. پرچم هایی که به گفته حمید عیاری از بستگان شهید منصور صادقی طی یک حرکت جهادی از 4 روز قبل با پرچم های مستعمل برای همه شهدا اعم از ...