سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی
. بیمارستان را هم می زدند. ما مجبور شدیم آن شب را در خانه بخوابیم. صبح بعد از صبحانه حرکت کردیم به سمت آبادان. آخرین نفری را که از فامیل دیدم، عمویم بود. گفت: مواظب خودت باش. اینجا منطقه جنگی است. گفتم: ما به خرمشهر می رویم. و این آخرین خبری بود که خانواده ام از من داشت. هفتم مهر از تهران حرکت کرده بودیم و 17 مهر از دزفول راهی آبادان شدیم. شب به آبادان رسیدیم. یک حکم از سپاه باختران[کرمانشاه ...
روایت رفیق دوست از تهیه سلاح برای سپاه
علایی می گوید سال 65 ... بله. سال 65 همه ارز کشور 5,6 میلیارد دلار بود. از این میزان هم، یک میلیاردو 600، 700 دلار را به جنگ اختصاص دادند. همان باعث شد ما در آن سال، یک پروژه، یعنی 10 میلیون گلوله و خمپاره را، در داخل کشور کلید بزنیم و در کربلای5 آتشی را روی دشمن ریختیم که وقتی فرمانده تیپ 65 عراق را اسیر کرده بودند، من خودم با او صحبت کردم گفتم چرا نجنگیدی، گفت این جهنمی که شما درست ...
برای رفتن به سوریه خودم را بازنشسته کردم
یکی از دوستانم گفت: راستی می دونی کابلی هم... من زمین خوردم. خبر شهادت را یک ماه بعد به من دادند. وقتی که می خواستم دوباره به منطقه برگردم یکی از بچه ها گفت وقتی رفتی دیدی حاج یوسف نیست هول نکنی ها، شهید شده است. با آیت الکرسی زاغه مهمات را حفظ می کردند حاج یوسف کابلی فرمانده 27 سال های است که همه از او حساب می برند به قدری که نمی توانند در چشم هایش نگاه کنند. حالا این سؤال ...
با شناسایی پیکر بهروز بعد از 31 سال قلبم آرام گرفت/ مادران شهدا فرزندانشان را تبلیغ نمی کنند
... این اولین باری بود که شهید بهروز به جبهه می رفت؟ نه! یک بار هم 16 ساله بود که به من خبر دادند مادر بهروز، صبوری برای اعزام به منطقه جنگی رفته است راه آهن. خودم را به راه آهن رساندم، دیدم 30 جوان همسن و سال او به همراه معلمشان آقای باباییان می خواهند سوار قطار شوند. رفتم جلو و گفتم: بهروز بدون اجازه پدرت کجا می روی؟ گفت: مامان آبروی مرا نَبر، بگذار من از دبیرم خداحافظی کنم بعد با ...
هلی برن عملیات خیبر بعد از جنگ ویتنام در دنیا بی نظیر بود/ به افسر آمریکایی سیلی زدم و گفتم پوستش را می ...
است باشیم. البته حضور در جنگ هم برای ما افتخار بود و هم وظیفه. ** عملیات نجات زیر گلوله باران دشمن نزدیک سکوی البکر و الامیه * شما در جریان عملیاتهای دفاع مقدس جانباز هم شدید، ماجرای این جانبازی چه بود؟ من در طول جنگ چند بار تا مرز خطر صددرصد رفتم. یکی از آنها در عملیات خیبر بود و یکی هم در فروردین 63. سال تحویل ساعت 2 بود و ما در مأموریت بودیم. گفتم ...
با دستکاری شناسنامه و جابجایی پرونده راهی جبهه شدم - دفاع مقدس؛ جنگ جهانی سوم علیه ایران بود
دل بلند کرده و می گویند: ای کاش آن روزها برگردد. امام راحل درباره وصیت نامه شهدا می فرمایند هفتاد سال عبادت کردید، خدا قبول کند؛ اما یک بار هم وصیت نامه شهدا را مطالعه کنید . شهدای ما لحظاتی را در جبهه های حق علیه باطل رقم زدند که بسیار درس آموز است. بنده در اوئل حضور در جبهه به منطقه تبور، ورودی منطق شط علی و حورالعظیم رفته و با سن کم، شناختی از حال و هوای جبهه نداشته و گاهی ...
سردار سلیمانی؛ سپاهی نوع چهارم
، فراتر از تقسیم بندی های سیاسی و بر مبنای همین نگاه نوستالژیک به فضای جبهه و جنگ تایید می کند: از حضور برادر عزیزمان آقای رزم حسینی یادگار دوران دفاع مقدس که به عنوان استاندار کرمان خدمت می کنند، خوشحالیم. این هم یک توفیقی است که به هر صورت این بار قرعه افتاد که استاندار کرمان از لشکر 41 ثارالله باشد و حضور بخش مهمی از رزمندگان لشکر ثارالله هم در این پیکره بوی شمیم خوش دوران دفاع مقدس را تداعی می ...
شهید حاج محمدابراهیم همت،سردار عاشورایی که در جریان عملیات خیبر مقاومت کردو مانع بازپسگیری جزیره مجنون شد
گرانبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیت های گسترده فرهنگی پرداخت. نقش شهید در کردستان و مقابله با ضد انقلاب: شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه کردستان که بخش هایی از آن در چنگال گروهکهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشان با توکل به خدا و عزمی راسخ مبازره بی امان و همه جانبه ای را علیه ...
مزاح جالب حضرت امام با شهید هاشمی نژاد
مهم است این است که ایشان از همه لحظات زندگی خود نهایت استفاده را می کردند و هرگز عمر خود را به بطالت نگذراندند و همواره در راه مقصدی که داشتند در تلاش بودند. قاعدتا این همه تلاش و آن هدف متعالی، نتیجه خوبی را در طول عمری که چندان هم طولانی نبود، برای ایشان به بار آورد. کتاب مناظره دکتر و پیر را ایشان در سال های 36 و 37 نوشتند که هنوز بر سر زبان هاست و کسانی که با انقلاب اسلامی آشنائی دارند، این ...
سینما به دفاع مقدس ادای دین نکرد
به گزارش دیدبان ، از آن آدم هایی است که عاشق شهرشان هستند؛ شهری که در آن بزرگ شده اند و همه خیابان ها و کوچه پس کوچه هایش را بلدند. حتی هشت سال جنگ هم نمی تواند دلیلی شود تا آنها شهر خود را رها کنند. با حمید رضا آذرنگ همصحبت شدیم تا از روزهای جنگ برایمان بگوید. بازیگری که برای فیلم ملکه ساخته محمدعلی باشه آهنگر جایزه جشن خانه سینما را از آن خود کرده و از جشنواره تئاتر فجر هم بارها برای بازی های ...
آقای ایوبی نباید عذرخواهی کنی!/ رسول الله(ص) می گوید کسی که آبروی یک نفر را برده به جنگ خدا رفته است!
به اسم من! برای من حقوق زدند اما مالیات من را حساب نکردند. مالیات که جزو دریافتی من نیست. حقوق من در 34 ماه مدیریت ام 160 میلیون بوده و 120 میلیون دریافتی داشته ام که می شود ماهی کم تر از 4 میلیون تومان. یک سال بعد از اینکه من از موسسه رسانه ها رفتم. سه فیلم در دوره آقای ایوبی هر کدام به قیمت 80 میلیون تومان فروختم به آقای مسافر آستانه که رقم خارج از عرفی نبوده که اگر هم ...
در گفت وگو با معصومه تاجیک، خواهر سه شهید دفاع مقدس مطرح شد: روایت 13 سال گمنامی شهیدی که تا لحظه آخر ...
– آقای عباس عسگری - نگفته بود که برادرانش شهید و مفقودالاثر هستند تا اینکه روزی فرمانده خبر از سفر مشهد می دهد و اینکه خانواده شهدا در اولویت هستند. آنجا متوجه می شوند که برادران داوود شهید شده اند. بعد از بازگشت از آن سفر مشهد، تغییراتی در منطقه به وجود می آید و داوود به گردان دیگری منتقل می شود و باز هم سفری به مشهدالرضا علیه السلام اما این بار با رزمندگان و بچه های گردان تازه. بعد از ...
رؤیای صدام را کابوس کردیم!
هواپیما پرواز می کند و هر لحظه برای انجام عملیات آماده است. نیروی هوایی علاوه بر عملیات در عمق خاک دشمن وظیفه پشتیبانی از رزمندگان و همچنین شناسایی منطقه و دادن اطلاعات به فرماندهان را برعهده داشت و به همین دلیل دائما درحال پرواز و انجام ماموریت بودیم. آن روزها خستگی برای هیچ کدام از خلبان ها معنایی نداشت و همه با تمام وجود پرواز می کردند. باید از نیروهای سپاه و ارتش در عملیات های مختلف پشتیبانی می ...
سرمقاله های روزنامه های 5 مهر
یکدیگر و به طور هم زمان در نظر داشته باشد. آمریکا و روسیه طرحی را بدون اعلام جزئیات آن به رسانه ها مطرح کرده اند که این انتظار در جامعه جهانی به وجود آمده است که شاید اجرای آن موجب کاهش خشونت و درد و رنج مردم سوریه شود. اگرچه بعضی از تحلیلگران ممکن است این طرح را خروج آبرومندانه و سیاسی همه طرف های ماجرا از این بحران بدانند، اما به دلیل ابهاماتی که حتی در همین حد و میزان اطلاعات انتشاریافته مشاهده می ...
خانم بازیگر اولین دختر بوکس ایران +عکس
داشتم تمام می کردم که از طریق یکی از دوستانم در کلاس های بازیگری استاد سمندریان شرکت کردم. پس از گذراندن یک دوره کوتاه، اولین فیلم سینمایی را به نام طلاق به سبک ایرونی با آقای حامد کمیلی بازی کردم. آن زمان بازیگری برای من هدف نبود و بیشتر دنبال تجربه اندوزی بودم. هرچه جلوتر رفتم به بازیگری بیشتر علاقه مند شدم و به خودم گفتم بهتره در حرفه ای که وارد می شوم اطلاعات خود را بالا ببری و بعد شروع به ...
ناگفته های جلسه فرماندهان نظامی با آیت الله هاشمی /جلسه ای که دعوای ارتش و سپاه خیلی زیاد شد
.... آقای هاشمی می گوید مرا متهم می کنند که تو گفتی جنگ، جنگ تا پیروزی روی این موضوع خود حضرت آقا نظر داشته و هم من رفتم پیش امام خمینی(ره) و از ایشان پرسیدم و گفتم جنگ به این سختی ها کشیده شده است. ما یک منطقه را بگیریم و با دست پر پای میز مذاکره برویم و همین منطقه سپاه یعنی منطقه خیبر خوب است. بنا بود ما جاده بصره- عماره را قطع کنیم. بعد بگوییم برای مذاکره آماده ایم ...
حاج محمد کوثری: رزمندگان عاشقانه و خالصانه با خداوند معامله کردند+گزارش تصویری
: هر نظامی می تواند به شهر و زادگاه خودش برود و آنجا خدمت کند وقتی جنگ شروع شد بنی صدر دو درجه از یکی از فرماندهان در جبهه سرپل ذهاب گرفت و او را از سرهنگی به سرگردی تبدیل کرد و جای او سرهنگ عطاریان را گذاشت در فضای جامعه هم طوری مطرح کردند که از ارتش او را طرد کرده اند و اخراجی است و ... در حالی که سرهنگ عطاریان عامل سرسپرده حزب توده بود و وقتی سپاه در سال 1363 حزب توده را گرفت گزارش ...
ما به سوی میدان نبرد پرواز می کنیم
البته نماینده ی امام در شورای عالی دفاع بودم آن روز و سخنگوی شورای عالی دفاع بودم. اما خب هیچکاری دستمان نبود، می رفتیم توی مرکز فرماندهی توی ستاد مشترک آن جا می نشستیم یک صبح تا ظهر، یک ظهر تا شب، ظهر آن جا می ماندم، گاهی شبها من در ستاد مشترک می ماندم خانه نمی آمدم همه اش دوندگی، همه اش تلاش، اما قیچی دست دیگری است که ببرد، کلید دست دیگری است که باز کند یا ببندد... مرتب از دزفول، از اهواز، از ...
آرپی جی زن جنگ برترین دانشمند ایران شد!
جبهه باز شد؟ من داوطلب بودم. البته من دانشگاه بقیهًْ الله سپاه هم بودم اما به جز یک بار همه حضور من در جبهه داوطلبانه بود. مردم می رفتند ما هم می رفتیم. آن موقع فضا طوری بود که من وقتی با همسرم عقد کردم، دو روز بعدش رفتم جبهه. فرمانده کل قوا وقتی می خواست حکم عملیات بدهد که نباید با تاریخ عقد من هماهنگ می کرد! ما باید خودمان را هماهنگ می کردیم. درست مثل امروز که یک سری از جوان های ما به ...
از برخوردهای تند برخی مسئولان تا اشتیاق وافر اهالی روستا
سیار تأمین می شود که این موضوع بسیار نگران کننده است؛ در حالی که هم حوضچه های آب و سایر تجهیزات را در اختیار دارند و تنها موتورخانه آن ها از کار افتاده و در نتیجه چند سال است که آب ندارند. با رایزنی های انجام شده با اداره آب و فاضلاب قول دادیم که با کمک سپاه مشکل آب این روستاها را نیز حل کنیم. شهریاری افزود: همچنین حدود هفت، هشت مسجد در روستاها روحانی نداشتند که مسئول روحانیون طرح هجرت ...
نانوا شدم تا نماز صبحم قضا نشود
شهرستان قاین برمی گردد. او می گوید: سال 73بود که با دیپلم ادبیات علوم انسانی فارغ التحصیل و سال بعدش هم راهی سربازی شدم. سربازی ام که تمام شد دنبال کار به هرجایی سرک می کشیدم و از این دفتر کاریابی سراغ دیگری می رفتم و فرم ثبت نام پر می کردم، اما از کار خبری نبود. چون از قبل مدتی در این زمینه کارگری کرده بودم و مهارت داشتم، تصمیم گرفتم نانوایی باز کنم به همین خاطر سال 80 این نانوایی را باز کردم و ...
جنگ بر سر سفره هایمان بود/ مرزنشینان سر دشمن بعثی را بریدند
داریم تا طعم چشیده آن روزها را برای ما بازگو کند. در آن سالهای آغاز جنگ تحمیلی چند سالتان بود؟ درست پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از آغاز جنگ هشت ساله تحمیلی وارد سپاه شدم. آن موقع 17 سالم بود. تمام سالهای جنگ در آبادان ماندید؟ خانواده اتان چه؟ من به همراه خانواده ام همه آبادان بودیم و زمان جنگ هم در آبادان ماندیم. ما 9 برادر و یک خواهر بودیم که یکی از ...
هشت سال دوران دفاع مقدس به روایت فرمانده زنجانی/به جوانان ذهنیت غلط در خصوص جنگ می دهند
انقلاب علیه کشور بود و با ترور، فعالیت های تبلیغاتی و انفجار ادامه داشت،من در دادگاه انقلاب با این افراد نیز برخورد داشتم. در آنزمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همه جانبه از انقلاب دفاع کرد و همزمان که در جنگ حضور داشت فعالیت های ضد انقلاب را نیز پیگیری می کرد و اجازه نمی داد تا این فعالیت ها شعله ور شود. وی گفت: پس از سه ماه آموزش سخت و طاقت فرسا به جنگ اعزام شدم این در حالی است که ...
ناگفته های دعایی از درخواست صدام برای مذاکره با امام(ره)
روز بعد که من خدمت امام رفتم، امام گفتند که من در عراقی ها حسن نیت نمیبینم و شما به آنها بگویید که ما در آینده نزدیک انتخابات شورای ملی و ریاست جمهوری داریم که من ترجیح میدهم نمایندگان منتخب مردم، نماینده ای را برای مذاکره معرفی کنند، شما تا آن موقع از خود حسن نیت نشان دهید و فعالیت تبلیغاتی را متوقف کنید. من این پیام را به مسئولان عراقی دادم. تنها موردی که عراقی ها پیغامی برای مذاکره به امام دادند همین مورد بود. ...
خاک مان ناموسمان بود + تصاویر
زندگی عادی برگشتید؟ -- خیلی زود. جالب بود خانواده بیشتر از خودم از این موضوع ناراحت بودند. وقتی برای اولین بار در خانه خواستم که چشم مصنوعی ام را تمیز کنم، خواهرم کنارم بود، بعد از درآوردن چشمم متوجه شدم که او با دیدن این صحنه غش کرده است. بعد از اینهمه سال هنوز فرزندانم با دیدن این صحنه دلشان می گیرد ولی با این همه برای اینکه فرزندم ثابت کند که مادری جانباز دارد مجبور شد که کوله پشتی ...
در دوره SBS نداجا چه می گذرد/ ماجرای رخ به رخ شدن کلاه سبزهای ایران و رژیم صهیونیستی در مدیترانه
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: باد و توربین های بادی سفید رنگ در حال چرخش ، دریاچه نیلگون و مزارع سرسبز زیتون اولین چیزهایی است که در هنگام ورود به منجیل می بینی ، منجیل زیبا به همه این ها شهره است در حالی که کمتر مردمی هستند که بدانند تنها پایگاه آموزش تکاوران دریایی و یکی از بهترین مراکز آموزش تکاور دریایی در غرب آسیا در این منطقه خوش منظره قرار دارد. مرکزی که با پیشینه ای حدود نیم قرن تا امروز ...
خاطرات پزشک افغان؛ تابستان در افغانستان و زمستان در ایران می جنگیدم
افغانستان برگشتیم. زمستان سال 60 را هم در سیستان و بلوچستان و در منطقه جازموریان بودیم. در سالهای 61، 62 و 63 هم به هویزه، شلمچه، فکه و مناطق جنگی خوزستان رفتم. حضور در برنامه هم قصه- پخش شده از شبکه اول سیما *کار رزمی هم می کردید؟ -با بچه ها به ماموریت رزمی می رفتیم، چون با کار نظامی آشنایی داشتم. چون من مسئول اورژانس بودم، همه جا می رفتم. فکر نمی کنم کسی به جز ...
دیدار نایب رییس فدراسیون پرورش اندام از خانواده شهید هادی
خواستم برگردم که عکاس گفت: این خانه نیست؟ همانی که درش باز است. مردی میانه سال با موهایی سپید جلوی درب منزل ایستاده بود؛ برادر بزرگ شهید ابراهیم هادی. سپیدی خیره کننده موهای او مرا به این اشتباه انداخت که ایشان پدر شهید هستند، در حالی که پدر سالها است به رحمت خدا رفته اند. برادر بزرگ شهید و همسرشان به گرمی پذیرایمان می شوند و داخل می شویم. از حیاط کوچک و پاکیزه خانه رد می شویم و پله ها را ...
مرا چه به نشان فتح!/ دیدار با رهبر برایم مهمتر بود
شهید حسین املاکی و بچه های دیگر گفتند: نه برادر در مجموعه سپاه و بسیج خیلی ها هستند اما از بین بسیجی ها شما انتخاب شدید . خلاصه به من گفتند برو پیش پاسدار مجید جوینده تا بیشتر برای شما توضیح دهد. من هم رفتم پیش جوینده و پرسیدم اصل ماجرا چیست؟ باز ایشان با تاکید به من گفت: برادر جلایی نه اینکه فکر کنی که می خواهند مدال بدهند به همه نه! هیچ کس شرایطش را ندارد و این مدال مربوط به عملیات کربلای 5 است و ...
دیگر وزیر ورزش و جوانان نخواهم شد/ برخی افراد به ظاهر مذهبی از داخل گرای "تعلیق" ورزش را می دهند
...> در المپیک ها، گاهی اتفاقاتی می افتد که غیرقابل پیش بینی است. سه، چهار ماه قبل از اعزام تیم کشتی، از من پرسیدند که نظر شما درباره کشتی چیست، و به طور خاص در مورد کشتی فرنگی گفتند که ما این تعداد مدال را کنار گذاشته ایم، من گفتم: نه، شما درباره کشتی فرنگی حداکثر روی دو مدال برنز حساب باز کنید زیرا ما، در کسب سهمیه مشکل داشتیم. آقای سوریان در لحظات آخر و با دشواری سهمیه را بدست آورد. البته ناگفته ...