سایر منابع:
سایر خبرها
گذری بر زندگی و منش سردار شهید مدافع حرم رضا فرزانه
شهید پیرزنی آذری زبان است و فارسی را به سختی صحبت می کند. قبل از همه به سراغ او می روم و می گویم من خودم آذری زبانم، ترکی صحبت کنیم؟ می پذیرد و صحبت هایش از حاج رضا را این طور شروع می کند: آقا رضا از پارتی بازی خوشش نمی آمد. بعد از جنگ که برادرش می خواست سربازی برود، هیچ اقدامی نکرد و برادرش سرباز ارتش شد و دو سال در دهلران خدمت کرد. من خیلی ناراحت شدم. گفتم چرا هوای برادرت را نداشتی. می آوردیش ...
مهریه دیگر گرفتنی نیست
توسعه ششم مجلس و تغییرات در نحوه وصول مهریه گفت: قبل از هرگونه نقدی باید روی اصل بحث مهریه تمرکز داشته باشیم. ریشه مهریه صداق و دوستی بوده است که مرد برای ازدواج یک هدیه ای را به زن پرداخت می کند. بنابر این اصل مرد هم باید مهریه را در کمال خوشی و آرامش تقدیم کند. وی ادامه داد: اما متاسفانه این صداق، نشانه دوستی و مهر به سمت وسویی رفته که اکثرا از طریق مجاری دادگاه و با توسل به قوای قضائی ...
صاحب رستوران معروف به دومین دختر شاغل در رستورانش تجاوز کرد
قانونی ادعای شاکی را تأیید کرده بود وی در شکایتش گفت: از اینکه رستوران معروف در کرج نیز شعبه ای راه انداخته و من استخدام شده بودم، خوشحالی می کردم. با خودم می گفتم در محلی معتبر و بدون دردسر مشغول به کار هستم. اما خیلی زود متوجه رفتارهای عجیب و محبت های صاحب رستوران شدم و پس از یک ماه و در جریان تماس های تلفنی و پیامکی به هم علاقه مند شدیم. این نخستین بار بود که مهر کسی به دلم می نشست و چون صاحب ...
اینجا یکی تابلو شده است!
می شود: " عرض کنم که برای معرفی کامل خودم باید به گذشته ها برگردم و از آن دوران حرف بزنم. من در سال هزار و سیصد و هفتادو سه، در یه خونواده معمولی متولد شدم..." گزارشگر با ا شاره چشم و ابرو، از فیلمبردار می خواهد که... فیلمبردار دوربین را برمی دارد و به آرامی به طرف عقب می رود و خانم هنرمند هم درحالی که می خواهد از زندگینامه و گذشته خود سخن بگوید، به دنبال فیلمبردار ...
بابک کریمی: بازیگر نخواهم مُرد!
را در سال 2011 نصیب او کرد. بابک کریمی حالا بعد از بازی در فیلم های من از سپیده صبح بیزارم ، هیچ کجا، هیچ کس ، گذشته ، ماهی و گربه ، مرگ ماهی ، خانه دختر و فروشنده به یکی از بازیگرهای شناخته شده سینمای ایران تبدیل شده است. مرد 56 ساله ای که عطای چهل سال کار و زندگی در ایتالیا را به لقایش بخشید و راهی ایران شد تا در آستانه ششمین دهه زندگی اش تجربه های دیگری را از سر بگذراند؛ تجربه هایی که ...
گزارشی از وضعیت زنانی که حقوق هایی زیر 500 هزار تومان می گیرند
...، ماهی 450 هزار تومان حقوق می گیرد. بیمه هم نیست. اصلا نمی تواند بیمه باشد با این حقوق؛ البته او به اندازه طوبی راضی نیست. وقتی می گویم چرا شکایت نمی کنی یا از کارفرما نمی خواهی حقوقت را بالا ببرد، من من می کند بعد می گوید: خب خیلی با ما کنار می آید. زن های بچه دار بچه شان را با خودشان سر کار می آورند. بعضی وقت ها وسط کار خانه می روند به غذا سر می زنند. خودم ظهرها می روم با مادرم نهار می خورم ...
قصه های بهروز غریب پور از هنرمندان تئاتر و سینما
که با موضوع نقد اجتماعی داشتند را در آنها روی صحنه می بردند. بنابراین تئاتر در این رابطه مقدم بر سینماست. بعدها که سینما وارد ایران می شود و سینما تئاتر می شود و بعدتر تلفیقی از این دو می شود و کم کم تئاتر عقب نشینی می کند. بعد از کودتای 28 مرداد ما تا سالیان سال فقط تئاترهایی تحت عنوان تئاترهای لاله زاری داشتیم؛ تئاترهایی که صرفا برای خنداندن بود و قدرت نقد اجتماعی از آن گرفته شده بود. ...
9ماه است حقوق نگرفتم و مرا تهدید به اخراج می کنند/ رییس جمهور طاعون بیکاری در قزوین را درمان کند
دست خالی به خانه برمی گردم و همسرم به دلیل خرجی ندادن از من شکایت می کند و طلاق می خواهد چه کنم؟ خانم جوانی که به تازگی ازدواج کرده نیز در مورد مشکلات ابتدای زندگی خود چنین ابراز کرد: ما مستاجر هستیم و با کارگری همسرم امرار معاش می کنیم که کفاف اجاره خانه را هم نمی دهد و خانواده هایمان نیز وضعیت مالی خوبی ندارند تا از ما حمایت کنند. وی ادامه داد: پیش از این من و همسر در ...
شما اگر جای شخصیت های فیلم فروشنده بودید، چه می کردید؟
...، آرش و آرزو، دختر و پسر جوانی اند که فیلم را دوست داشتند، اما نظرات شان درباره واکنش عماد و رعنا ، زن و مرد اصلی فیلم، با آنچه دیدند فرق دارد. آرش خودش را جای عماد می گذارد و می گوید: من قطعا واکنشم متفاوت بود. تا قبل از واکنش نهایی عماد، کارش را می پسندیدم، اما اگر جای او بودم کار آخر را انجام نمی دادم. او خانواده پیرمرد را به خانه اش کشانده بود، همین کافی بود برای اینکه او متوجه زشتی کارش شود ...
صوت مداحی، اشعار و مقاتل دوم محرم ورود کاروان به کربلا
.)) وامت او چنین دیدند وعمل نکردند واینک خداوند آنان را به یزید فاسق گرفتار کرده است . امام (ع) در شب 28 رجب سال 60 هجری همراه با بیشتر خاندان خویش وبعضی یاران ، پس از وداع باجدش پیامبر (ص) از مدینه به طرف مکه حرکت کرد . امام حسین هدف خروج از مدینه را در وصیتنامه اش چنین بیان می کند : ((... وجز این نیست که برای اصلاح در میان امت جدم خارج شدم . می خواهم امر به معروف ونهی از منکر ...
ایدز و سایه هایش
: من آن زمان یک کودک شش ماهه داشتم، بلافاصله آزمایش دادم و نتیجه آن مثبت بود، اما خدا را شکر که فرزندم مبتلا نشده است. او می گوید: من نه اعتیاد داشتم و نه با دیگران ارتباط جنسی برقرار کرده بودم. من فقط قربانی همسرم شده ام. او با بیان اینکه دارو ها و آزمایش های ایدز رایگان است، می گوید: من قبلا می توانستم کار کنم و امورات روزمره خود را بگذرانم، اما از وقتی در سال 90 به ایدز مبتلا شدم، شرایط جسمانی ...
شرمنده پدر در جست وجوی پسر
زندگی ام را به همسرم بخشیدم تا خلاص شوم . بی آنکه پرسشی مطرح شود، خود دنباله حرف هایش را پی می گیرد: جوان بودم و به قول قدیمی ها مست غرور. هر سال به حدود 200شاگرد فوت و فن اسکیت را آموزش می دادم. درآمدم خوب بود و مخارجم را به ر احتی درمی آوردم. از طرفی دانشگاه ثبت نام کرده بودم و با علاقه حسابداری می خواندم. به 26سالگی رسیده و به خیال خودم خیلی عاقل و چیزفهم شده بودم. حالا که فکر می کنم ...
مرا چه به نشان فتح!/ دیدار با رهبر برایم مهمتر بود
را با این نامه بگیرم. نامه را پاره کردم و راه افتادم به سمت گیلان . بعد از چند روز سردار عبداللهی که در سال 68 فرمانده سپاه قدس گیلان بودند و هم اکنون معاون هماهنگ کننده ستادکل نیروهای مسلح هستند مرا دیدند و پرسیدند چه شد جلایی؟ گفتم: چرا از اول جزئیات را به من نگفتید؟ من باید شب می رفتم به سپاه تهران و خودم را معرفی می کردم و لباس فرم می گرفتم. من که اصلا ازجزئیات ماجرا خبر نداشتم ...
صفا یی که در کنار حسین بود و مروه ای که در کنار فرزندانش!
را میکس و با سرنگ به او می دهم. ناخن هایش را می گیرم. بدنشان را با شامپو می شورم و خدا را شکر این شستن روزانه باعث شده بدنشان کرمک نزند و قصه پُرغصه و دردآور ساکشن و گاواژ هم در تمام طول روز ادامه دارد. از عشق و علاقه این زن و شوهر آگاهم، شاید عشق لیلی و مجنون که می گویند، همین است. درست در همین زمان که همه از جدایی و طلاق می گویند این زن سال ها عاشقانه سنگر خانه اش را حفظ کرده است. از بیان سوالم ...
فرار نوعروس برای ازدواج با مرد افغان +عکس
علاقه اش به تهران بازگشته و به خانه مرد جوان رفته اند. ماموران به خانه مورد نظر رفتند و آن دو را بازداشت کردند. زن جوان به ماموران گفت: اگر دوباره نزد شوهرم بروم، فرار می کنم. دیگر نمی خواهم با او و بدون عشق و علاقه زندگی کنم. وی افزود: من به پسر افغان علاقه مند بودم. او حتی به خواستگاری ام آمد، اما خانواده ام به او پاسخ منفی دادند و حتی تهدیدش کردند اگر دوباره به خواستگاری ...
علی دانشجو بود و تصمیم داشتیم برایش زن بگیریم. خواهرم که رفته بود کربلا برای علی سوغاتی یک پارچه چادر ...
روزی که آنجا بودم به نیابت از تو هر روز زیارت عاشورا می خواندم. واقعاً علی آقا خیلی مخلص، شجاع و فداکار بود. وقتی دید اعزامش نمی کنند تصمیم گرفت با تیپ فاطمیون اعزام شود اما آنها متوجه شده بودند و برگشت. *خودم رضایت دادم برود سوریه مادر شهید: محترم کاویان پور هستم مادر شهید علی جمشیدی. علی فرزند نهم ما بود که به دلیل علاقه مان به اهل بیت این نام را برایش انتخاب ...
فریبا کوثری: جایزه ام را از مردم گرفتم
که مردم این شهر و استان سیستان و بلوچستان را دوست ندارم. به مردم این استان بسیار احترام می گذارم و آنها را دوست دارم. پدرم معاون اداره پست، تلفن و تلگراف بود به همین دلیل قبل از تولدم، خانواده ام به زاهدان رفته بودند و من در آنجا متولد شدم. حدود 40 سال است که از زاهدان به تهران آمده ام. این که زاهدان در شکل گیری رویاهایم تاثیری داشته؟ باید بگویم: نه! راستش را بخواهید این حرف ها مال بچه های امروزی ...
فوتبال استان را دریابید/ اگر عدل هاشمی پور بخواهد تیم زاگرس را به دهدشت می بریم/ شهرداری یاسوج پاسخگوی ...
چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند؟ نبود چمن ورزشی متناسب با میزان نیاز مشکلی است که متأسفانه بعد از 35 سال همچنان در این استان وجود دارد. تنها زمین فوتبال مرکز استان در ورزشگاه تختی بود که همین یک زمین فوتبال نیز توسط مسئولان استان تخریب شده است. ورزشگاه تختی تنها ورزشگاه مورد استفاده در مرکز استان است که سالانه حدود 400 بازی فوتبال در این ورزشگاه برگزار می شود. بازی های کشوری لیگ2، لیگ ...
منصوریان: اسکوچیچ در مطبوعات آدم دارد
فوتبالم بود به استقلال می آورد تا در لذت بردن از زندگی فوتبالی ام 6 سال پیش می افتادم. هواداران می دانند که من هم یک روز در میان آنها بودم و با یک ساندویچ، نوشابه و کلمن شربت به لیمو برای تشویق استقلال در ورزشگاه حاضر می شدم. هواداران می دانند که من از همان جنس خودشان هستم؛ یادم نمی رود که بعد از مساوی و باخت استقلال، کلمن را به زمین می زدم و هفته بعد برای بازی بعدی مجبور بودم یک کلمن جدید بخرم و به ...
روزنامه های دوشنبه
، در تشریح تیتر یک، آورد: دیروز اولین مجال برای مانور دلواپسان در مجلس دهم فراهم شد. روزی که در لباس سؤال کریمی قدوسی از ظریف، آمده بودند برجام را در بهارستان محاکمه کنند، تا چند ماه بعد از کنارگذاشته شدن ضدبرجامیان از خانه ملت، بار دیگر صدای آنها در بهارستان بپیچد. صدایی که این بار نه از سوی ظریف بدون پاسخ ماند و نه توانست رأی نمایندگان را با خود همراه کند. حتی دیگر هنگام بیان سخنان تند کریمی قدوسی ...
نقشه زورگیر مسلح برای سرقت کیف میلیونی
زن جوان وقتی 15میلیون تومان پول در کیفش گذاشت تا برای خرید مبلمان جهیزیه خواهرش به نمایشگاه برود، نمی دانست حادثه ای شوم در انتظارش است. به گزارش همشهری، او چند ماه قبل به دادسرای ویژه سرقت رفت و به طرح شکایت از پراید سواری پرداخت که با تهدید چاقو کیفش را سرقت کرده بود. زن جوان درخصوص جزئیات ماجرای سرقت به قاضی میروکیلی گفت:برای خرید جهیزیه خواهرم راهی نمایشگاه مبل شدم. مبلغ 15میلیون ...
با حسن در خیابان آشنا شدم / زمانی که تنها بودم او به همراه دوستش به آپارتمانم آمد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، زن جوان به نام لاله چندی قبل به پلیس استان فارس مراجعه کرد و گفت دو مرد به او تعرض کرده و فیلم گرفته اند و حالا تهدیدش می کنند. لاله توضیح داد: مدتی پیش با مردی به نام حسن آشنا شدم. او به تدریج اعتماد مرا به دست آورد و هر از گاهی به خانه ام می آمد. این روند ادامه داشت تا اینکه یک روز حسن همراه یکی از دوستانش به نام مجید به خانه من آمد. به موضوع مشکوک ...
جعفر با مهناز ارتباط پنهانی داشت / برای تسویه حساب به سراغش رفتم
شنیدن این حرف ها عصبانی شده بودم، تصمیم گرفتم راهی مشهد شوم تا کاری کنم که مرد جوان دست از سر مهناز بردارد. مرد جنایتکار ادامه داد: بار اول، حدود 20روز پیش به مشهد آمدم و به آدرسی رفتم که مهناز گفته بود. آن روز جعفر را دیدم و به او گفتم که همسایه شان هستم. وقتی به تهران برگشتم، مشخصات او را به دخترخاله ام گفتم و او تأیید کرد که وی همان مرد است. برای همین امروز(روز حادثه) بار دیگر از ...
پدرو مادرم به مسافرت رفتند / نیمه شب فریبرز به اتاق خوابم آمد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "،17 ساله است و پس از فرار در ترمینال بود که دستگیر شد و به مشاوره پلیس معرفی شد. دختر نوجوان که فقط گریه می کرد گفت: اصلا حاضر نیستم به خانه مان برگردم حتی اگر بمیرم. وی افزود: از وقتی خودم را شناختم پدرو مادر مهربانی داشتم و یک برادر که 3 سال از من بزرگتر بود و خیلی باهم جور بودیم او در درس هایم کمک می کرد و من هم در نظافت اتاقش و شستن لباس ...
مکبث بر اساس نگاه چهارگانه یونگ
به زن است و قهرمان نمایش من، لیدی مکبث است که مکبث را تربیت می کند. در این روند اگر شما به نمایش دقت کنید، می بینید دقیقا از میان بازیگرانم، زنی را در دو مونولوگ اولم برای گفتن از تنهایی گذاشته ام که رنجور و سن بالاتر از بقیه است، همان زن با چهره سن وسال دارتر، نقش مادرانه اژدهای هفت سر را بازی می کند و بعد چهره جوان تر آن را تبدیل به لیدی مکداف کرده و در انتها آن را به لحظه پاکی کودکانه می کشم ...
نفس شیرین روایتی تازه از اهدای عضو
شدیم این بخشش بزرگ را در حق عزیزانمان انجام بدهیم یا نه. منتقد بی رحمی هستم جلالی تبار: درباره کارهایم منتقد بی رحمی هستم. تعارفی با خودم ندارم و برای قبول یک نقش باید حداقل هایی را در آن ببینم. با این حال نقش هایی هم بوده که در نهایت دوستشان نداشته باشم؛ چراکه عواملی چون تدوین یا تغییرات دقیقه نودی از دست من خارج است و بارها پیش آمده که همین تغییرات ناگهانی تمام برنامه ریزی های ...
پایان خونین رابطه مرد سینماگر با زن شوهردار
محاکمه شد. ابتدای جلسه و پس از بیان کیفرخواست اولیای دم خواستار قصاص عامل جنایت شدند.سپس قاضی اصغرزاده –رئیس دادگاه- از متهم پرسید: چطور با مقتول آشنا شدی؟ او گفت:چند ماه قبل در یک شبکه اجتماعی با این زن آشنا شدم. ابتدا آشنایی ما در حد فرستادن عکس بود. وی بتدریج وقتی فهمید من در کار سینما هستم، مشتاق شد تا با من بیشتر در تماس باشد.نمی دانستم آشنایی مان در سایت اینترنتی به ...
تولید مستند ستایش صلح عادلانه در ادامه مسیر
آقای قریشی بی واسطه و خیلی صریح متوجه شدند چه بر سر دخترک شان آمده است. وی در ادامه گفت: چهارشنبه 24 شهریور بعد از جلسه علنی و غیرعلنی شعبه 7 دادگاه کیفری، در مترو 15 خرداد ناگزیر به ترک این زن و شوهر شدم. هرچند از طریق تلفن با این دو بزرگوار ارتباط داشتم. اما ضرورت داشت نماینده ای از سازمان های حمایتی دولتی که اصلا نمی دانم واقعا چنین سازمان هایی وجود خارجی دارند یا نه! این زوج را ...
ماجرای کشف جسد زن جوان در میان برفهای سیاه بیشه
کرد و به بیان جزئیات و علت قتل همسرش پرداخت.جلال پس از دستگیری درباره علت قتل همسرش به محسن مدیر روستا؛ بازپرس امور جنایی تهران گفت: چند ماه قبل از قتل نازنین به دلیل روابط مشکوکی که با مردان غریبه داشت با او دچار اختلاف شدم، به همین خاطر تصمیم گرفتم از وی جدا شوم و حتی برای جدا شدن از او به دادگاه رفتم، روز وقوع قتل مجدداً او را با مرد غریبه ای در داخل ماشینش دیدم، پس از رفتن مرد غریبه داخل ماشینش ...
گفت وگو با تینوش نظم جو درباره تفاوت های نوشتن، ترجمه و نشر در ایران و فرانسه
ترجمه کنیم که اثرش هم باقی مانده. زمان کوتاهی بود چون در بخش دوم این دولت دیگر این آزادی را نداشتیم. سال های آخر دولت هفتم و سال های اول دولت هشتم این اتفاق افتاد اما زمان اجرای خرس های پاندا من برای اولین بار با جریان سانسور روبه رو شدم، البته نه خیلی به صورت مستقیم که بگویند این را بردارید. همان موقع مدیر مرکز هنرهای نمایشی آقای مجید شریف خدایی بود و تا حد زیادی می شود گفت اجراهای من اصلا سانسور ...