سایر منابع:
سایر خبرها
مصاحبه با وحید کوثری نژاد طراح گرافیک دیجیتال
نهفته است. من عاشق خلق آثار هنری در فتوشاپ هستم. نمی توانم احساس واقعی خودم را با کلمات بیان کنم اما هنر و طراحی باعث می شود احساس خوبی داشته باشم. 7-از کدام سبک طراحی بیشتر لذت می بری؟ طراحی شاخه های زیادی را دارد که گرافیک دیجیتال را بیشتر می پسندم 8-بهترین اثری که تا به حال بوجود آوردی چی بوده؟ سعی می کنم طرحهای که انجام میدهم همه خوب باشند چون جزئی از ...
رسالت امام سجاد(ع) تکمیل نهضت عاشورا
ای آن چهره ی مظلوم بی صدای سربه زیرِ منفعلی که از امام سجاد درست کردند، به کلی برخلاف واقع است؛ چهره ی حقیقی امام سجاد علیه السّلام چهره ی یک مبارزِ قهرمانِ خستگی ناپذیرِ آشتی ناپذیرِ پیگیری است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راه ها را می شناسد و انتخاب می کند و به سمت هدف ها این راه ها را می پیماید، خودش خسته نمی شود و دشمن را خسته می کند؛ و بالاخره دشمن وقتی هیچ کار دیگری نتوانست بکند، آن ...
طنز؛ خاطره بازی دهه 60ی ها از مدرسه
...، درد دهه شصت! *** مهرشاد مرتضوی: یه معلم ادبیات داشتیم که تو کارش خیلی وارد بود. مهمتر از اون، درسی که می داد رو خیلی دوست داشت و با انرژی و شور و حرارت تدریس می کرد. خلاصه اینقدر کاراکتر جذابی بود که بچه ها ناخودآگاه دوست داشتن یه شباهت هایی باهاش داشته باشن. منتها نمی دونم چرا همه رفتن سراغ یه خصوصیتش، اونم چیزی نبود جز سیگار کشیدن. الانم ماشالا همگی واسه خودشون دکتر ...
ابعاد معنوی کار و تلاش و طلب معاش از دیدگاه اهل بیت (ع)
روزی برای آنان نمی رسد. گاه برداشت ناروا از یک آیه یا یک روایت، انسان را به وادی افراط یا تفریط در یک موضوع دینی همچون طلب روزی می کشاند؛ علی بن عبدالعزیز می گوید: امام صادق (ع) به من گفت: عمر بن مسلم چه کرد؟ گفتم: فدایت شوم به عبادت رو آورده و تجارت را ترک کرده است. امام (ع) گفت: وای بر او! آیا ندانست که برای تارکِ طلب [خواسته اش] مستجاب نمی شود. گروهی از اصحاب رسول خدا (ص ...
اگر شهید نشوم از غصه می میرم
و به خواهرم گفتم: عباس مهمان دارد. گفت: چطور؟ گفتم : اهواز شهید داده. هر چند آخر شب متوجه شدیم که قرار است ایشان را در قطعه دیگری دفن کنند ولی صبح وقتی سر مزار برادرم حاضر شدیم از روی عکس ها با تعجب دیدم که این شهید همان است که من در خواب دیده بودم. خوابش درست بود زیرا ابتدا قرار بود ایشان را در جوار برادر شهیدش احمد رشید پور دفن کنند ولی از آنجا که مصطفی همیشه می رفت کنار مزار شهید ...
روایت زندگی کوثری از زبان خودش
آن شب تا صبح خوابم نبرد. حس اینکه به من اعتماد خاصی شده بود و مسئولیت ابراهیم آشتیانی را به من داده بودند خواب از سرم پرانده بود. رفتیم صبحانه. به هادی نراقی گفتم دیشب اصلاً نخوابیدم. گفت: این رو به رایکوف نگو! این یه فرصت طلاییه برای تو، ازش استفاده کن! این حرف را بازیکنی زد که من را گذاشته بودند توی پست او بازی کنم. این یعنی نهایت جوانمردی. هادی نراقی واقعاً بزرگی کرد در حق من. بازی سختی داشتیم ...
فرماندار نظامی و رئیس شهربانی جهرم ترور شد
: تاریخ 11 آبان 57 نیمه های شب لباس شخصی ام را زیر لباس نظامی پوشیدم و گفتم خدایا این کفن من ، و گفتم که خدا خودت بهتر می دانی که ناچارم این عمل را انجام دهم وفقط برای تو و در راه تو این کار را می کنم و درعین حال از ریختن اشک نمی توانستم خود را کنترل کنم . روز 4 آبان حدود ساعت 7 من و سایر بچه ها را که حدود 16 نفر می شدیم ، به میدان مصلی بردند .اولین کاری که کردم به ...
متن کامل گفتگوی فائزه هاشمی با حسین دهباشی [+فیلم]
نداشت به خاطر اون کاری که اون ها با آقای هاشمی می کردند چون صداقت توش نبود، واقعیت نبود، و همه کارهای تبلیغاتی نامناسب بود و من هم در مقابل اون ایستاده بودم. بگذریم از این بحث... فقط جمله آخر رو بگم. گفتم اگر من توی این لیست برم، می گن خب پس تا حالا برای چی مخالفت می کردی؟ چی بود جریان؟ حالا به خاطر رأی رفتید توی این لیست؟ و این رو خارج از شئونات خودم دیدم، و خارج از مشی و اصول ...
این یک خبر هیجان انگیزاست!
...> سردبیر پس از خواندن خبر، با لب و لوچه آویزان آن را به خبرنگار برمی گرداند:" نخیر جونم، به درد سایت ما نمی خوره! " - آخه چرا؟! - چون این یه خبر بارشیه! حالا درسته که فصل پاییزه، اما هنوز خبری از بارش و بارندگی نیست! من گفتم برو یه خبر مهم، جذاب و هیجان انگیز پیداکن که هم جدید باشه و هم به درد مردم بخوره؛ یعنی اطلاعات شون رو بیشتر و مشکلات شون رو کمترکنه! خبرنگار لبخند می زند ...
روایت حاج مهدی عرب از عشق 50 ساله به سپاهان
سپاهان که انگار نه انگار حاجی برای این تیم سلامتش را به خطر انداخت. حاجی عاشق سپاهان بود. خاطرم هست برادرم فوت شده بود، رفته بودیم سرمزار. از اقوام سراغ حاج مهدی را گرفتم، پسر برادرم گفت: عمه دنبال حاجی نگردد. سپاهان بازی دارد و حتما رفته ورزشگاه. با این همه عشق و علاقه، وقتی بیمار شدید، سپاهانی ها جویای احوالتان بودند؟ خیلی کم سراغ گرفتند و به عیادت آمدند. خانم میرسعیدی: ذوب آهنی ها ...
یک قانون را 30ساله نتوانستند به سرانجام برسانند!
پشت بام و اون لولو یا غول را بکشم! یواش یواش بزرگ شدم دیدم اینها همش برای ترساندن مابوده تا شلوغ نکنیم، با ابنکه فهمیدم همش دروغ است اماهمیشه میگفتم کاش راستکی بود تابا ان غول جنگ میکردم! همین که جنگ شروع شدچندین باررفتم گفتندتوبچه ای و نمیشه. شناسنامه ام3سال ازسن قانونیم بزرگتربود. اما قدو قوارم خیلی کوچک بود. بلاخره درسال64سعادت حضوردرجنگ رایافتم. سرتان را درد نیارم اما لولوی آن زمان الان هم ...
فوت برادرم تنها عامل جدایی دو ساله ام از فوتبال بود/پروین مخالف آمدنم به سپیدرود بود
نگاه می کردند، که خدا رو شکر، حل شد ولی مردم باید بسیار بیشتر در این موارد دقت کنند، فردی که خود را جای دیگری جای میزند و کارتهای جعلی دارد، حتما یک جای کارش هم می لنگد. این فردی که اخاذی کرده بود مواردش زیاد از رفیق صاحب تالار پژمان منتظری گرفته تا متصدی ورزشگاه تختی اهواز و فروشگاه ورزشی و دانشجویی که موبایلش را گرفته بود، و.... بازم تشکر از پلیس فتا که طبق قولی که دادند در کوتاه ترین زمان ...
سهمیه کنکور ایثارگران را برگردانید!
فرزند شهید تنها - بنده فرزند شهیدی هستم که هیچ وقت پدر خودش را ندیده. یک روز بعد از تولدم بابام شهید شده و جز یک قاب عکس هرگز پدری ندیدم! اول میخوام بگم من سال هاست از مادرم مراقبت می کنم. به علت مریضی مادرم نمیتونستم درسم رو ادامه بدم به خاطر همین مجبور شدم ترک تحصیل کنم! با این که علاقه وافری به درس داشتم. اما یک بار از هیچ نهادی نیامدند بگویند دست شما درد نکنه از مادرت یا همسر شهید ...
چهار گروه رانده شده از کربلا
- نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم. امام (علیه السلام) پذیرفت .[3] ابومخنف از عبدالله بن عاصم الفائشی به نقل از ضحاک بن عبدالله مشرقی آورده است: وقتی دیدم یاران امام حسین(علیه السلام) کشته شده اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی باقی نمانده اند، خدمت ابا عبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول ...
شلوار عراقی
؟ - لشکر فراری ها! - یعنی فرار کردی؟ - نه، جیم شدم. گُردان ما تو دهن دشمنه، یه آن خمپاره هاشون بند نمیاد. - کدوم طرف هستین؟ رضا با دست محل استقرار گردان شان را نشان داد. سرباز لشکر 21 حمزه گفت: من دیوونه اون درختام. کنار جاده صف کشیدن. نمی دونم این همه درخت واسه چی تو این بَرّ و بیابون کاشتن! سرِ ظهر درختا با سراب قاطی می شن، انگاری رفتن تو استخر، فقط کله هاشون پیداست ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (168)
.... من 75% از زندگیمو استرس داشتم. اون 25 درصدی هم که استرس نداشتم خواب بودم. 2. یجوری قیمت نفت رو دنبال میکنید انگار ما نفت داریم! یه مقداری نفت هست که اونم مال مسئولین و خونواده هاشونه، به ما چه؟ 3. اگه شانس ماس که در پیری هم باید حرمت موهای مشکی رو نگه داریم. 4. جمله "داداش، آتیش داری" در رتبه دوم ابزارهای مشترک برقراری ارتباطات انسانی در بین جامعه مذکر قرار ...
داشتن وابستگی جناحی، برازنده یک مداح نیست/ مداحی را مدیون پدرم هستم
چیزی مقایسه کرد. در ابتدا به خودم عرض می کنم که همه این صدا و این استعداد از آن خداست، از آن اهلبیت (ع) است. آنها خواسته اند و بر من بی مقدار منت گذاشته اند که در این راه قدم بردارم، بنا بر این در این درگاه نباید منیّت را راه داد، در این آستان باید خود را زمین زد؛ چراکه اگر در این راه خودت را زمین زدی آنها بلند و بزرگت می کنند. بعد از اخلاص، به نظر بنده مهمترین نکته ای که مداح باید ...
خاطرات اسارت/ فقط با یاد خدا دلها آرام می گیرد
ایستاده بود. همه ی ما دلهره شناسایی مداح توسط سرباز بعثی بودیم و یقین داشتیم که او تا سم خود را نپاشد، از آسایشگاه خارج نخواهد شد. در این گیر و دار چشمان متعجب ما به اسیری دوخته شد که از جایش بلند شد و گفت: من دعا می خواندم همه ی ما اسرا واقعاً خشکمان زده بود من که بسیار متحیر شده بودم با خود گفتم: ای وای !! این بنده خدا که امشب دعا نمی خوند آخه چطور اون حاضر شده مسئولیت چنین ...
برانکو این 2 بازیکن را نمی خواهد
-10-25 21:09 همه میدونیم برانکو دست به ترکیب نمیزنه پس هر کس میاد باید طاقت نمیکت نشینی رو داشته باشه نقل قول +9 #30 عباس 2016-10-25 20:12 لعنت خدابر باعث و بانی این بی برنامگی ها و هدر رفت بیت المال نقل قول +9 #29 حسین 2016-10-25 19:13 بعلاوه این دو، آرم طبعه، که با وجود اینکه دفاع چپه، اما ربیع خواه از اون بهتره که بازی می کنه نقل قول ...
یادی از نخستین عید بی پدر/ به انسان هایی مثل پدرم افتخار می کنم
: ببر برای بچه ها؛ وقتی از خواب بیدار شدم برایش فاتحه خواندم و گفتم: تو می دانی که من فردا مهمان دارم، برایم انار فرستادی؟ دل مان نمی آمد برگردیم اما فرصت کم بود، خداحافظی کردیم، بین راه همچنان قاب چشم های ما از اشک های حسرت خیس بود.
تبیین ارتباط میان تکامل هویت شیعی در ایران و نظام سازی اجتماعی/ بیشتر از تبلیغ ، نظم و نظامات اجتماعی ...
داریم اینها را مکتوب و منتشر می کنیم که زحمت اصلی را هم ایشان (برادرم) می کِشند که شاخصه اصلی این علما مبارزه برای باقی ماندن اساس هویت شیعی است. - علمایی که شهید شدند، تبعید شدند، بزرگانی که فلک شدند، شلاق خوردند و زندانی شدند؛ اما گاهی بر سر یک حکم خدا با یک پادشاه درمی افتادند تا آن حکم عوض نشود. این تاریخِ پرعظمت حتماً باید بازخوانی شود، اینها شناسنامه های تاریخی ما هستند که ما الان و امروز به ...
آرزویم مؤذنی حرم امام رضا(ع) است/ عضو تیم فوتبال فجر مشهد هستم/ دوست دارم در حوزه علمیه درس بخوانم
معلمان و پدر و مادر راضی هستند، سال قبل معدلم 19 شد. البته زیاد پیش می آید که برای تلاوت به شهرهای مختلف بروم. از این رو کمتر سر کلاس حاضر می شوم. اما با وجود اینکه چندان مرتب سر کلاس نمی روم اما به لطف خدا اوضاع درسی ام خوب است. به جز تلاوت ورزش می کنم و عضو تیم فوتبال فجر مشهد هستم به جز تلاوت و درس خواندن فعالیت دیگری داری؟ ورزش می کنم و خصوصاً به فوتبال علاقه دارم ...
اگر چرخ فلک خوش بچرخد...
به کوچه می فرستد تا او با دیدن اشک های مادر، غمگین نشود. چند لحظه که می گذرد دوباره دل قوی می کند و رشته حرف هایش را به دست می گیرد: اوایل تریاک می کشید و بعد، معتاد همه کاره شد. دیگر نمی توانست مثل قبل سرکار برود. عباس که به دنیا آمد مجبور شدم خودم کار کنم. در یک کارگاه خیاطی مشغول شدم. مادگی می زدم و دکمه می دوختم. آنقدر سوزن به انگشت هایم فرو می رفت که با دردش اخت شده بودم. خرج نشئگی مهران را ...
ابتلاء آزمایش الهی یاران ابا عبدالله الحسین (ع)
، لطافت نیز از آن، قطره قطره بچکد و مهر و عاطفه در آن موج زند. نافع بدینگونه داد سخن داد: ای فرزند رسول خدا! تو خود آگاهی و می دانی که جدّ تو رسول خدای مقدورش نشد شهد محبّتش را به این مردم بنوشاند، و به آن پایه که دوست داشت به امر و فرمان او برگشت کنند. تحقیقاً کسانی از این مردم دو دل و منافق بودند که به یاری، وعده اش می دادند، و در دل خیال غدر و مکر می داشتند، پیش رو می آمدند با ...
جفای پدر و سیلی استاد
خواهم شد و آقای سنگین و رنگینی بار خواهم آمد، ادا کرد و مرا پهلوی برادرم نزدیک خود نشاند. عم جزئی هم که قبلا برای من تدارک دیده بودند، با یک چوب الف کاغذی حاضر بود. آخوند بلافاصله مرا پیش طلبید، عم جزء را باز کرد و هوالفتاح العلیم را با شعر بعدش، بس مبارک بود به فر هما/ اول کارها به نام خدا، را طوطی وار به من آموخت. من هم بدون آنکه اشکال را به آنچه می گویم تطبیق کنم، چوب الف را روی کلمات می گرداندم ...
پاراگراف های جذاب و خواندنی از کتاب های مختلف
ام گرسنگی و بدبختی را نمی تواند تحمل کند. بر بال باد | فریده نجفی (مشیری) بعد از جنگ، تا مدت ها می ترسیدم بچه دار شم. وقتی بعد از هفت سال بچه دار شدم، تازه آروم شدم. اما تا به امروز نمی تونم هیچی رو ببخشم و نمی بخشم... من وقتی اُسرای آلمانی رو می دیدم، خوشحال می شدم. خوشحال می شدم از اینکه اونا رو تو این وضعیت می دیدم؛ هم سرشون توی کیسه بود و هم پاهاشون.. اونا رو از ...
90/ طلب حلالیت از سرکرده داعش!
آتبین محبتی پرده اول: لیپی با انعقاد قراردادی به ارزش 20 میلیون یورو با تیم ملی چین تبدیل به گرانترین سرمربی تاریخ فوتبال جهان شد. – جراید به این می گویند نوشدارو بعد از کفن و دفن سهراب! آقای رئیس فدراسیون فوتبال چین! به قول یکی از بزرگان اون ممه رو لولو برد ! و شما 20 میلیون یورو پول بی زبان را درون سرویس بهداشتی ریختی و سیفون را کشیدی! اگر فکر می کنی با این دست و دل بازی ...
دوست ندارم با فشار مردم از تیم ملی بروم
تیم ملی یک سبک کار می کردم و در پرسپولیس به یک سبک دیگر ایراد بود. اما هر دو آنها تقریبا در همه موارد یک اصل را رعایت می کنند و زبان فوتبالی شان زبان روز فوتبال دنیاست. * حرف باقی مانده؟ - فعلا دو آرزوی فوتبالی دارم که قبلا هم گفتم یکی راهیابی دوباره تیم ملی به جام جهانی است. ما تا امروز هرگز در دو دوره پیاپی در این رقابت ها حضور نداشته ایم و اگر این اتفاق بیفتد علاوه بر اینکه یک رکورد محسوب می شود سبب خواهد شد تا مردم بیش از پیش به ورزش فوتبال روی بیاورند و دومین آن هم قهرمانی پرسپولیس است که دوست دارم این افتخار را هم کسب کنم که با این تیم بزرگ هم طعم قهرمانی را بچشم. ...
روایتی تکان دهنده از یک شب تا صبح در لقمان
ساعت 9 صبح روز یکشنبه 22 مهر 1394 یک پارچه سیاه به دیوار ساختمان ما نصب کردند. با نهایت تاسف و تاثر، درگذشت جوان ناکام، علیرضا را به خانواده محترم ایشان تسلیت می گوییم... پسر همسایه، با قرص برنج خودکشی کرده بود. مادرش 6 ماه بعد برای مدیر ساختمان تعریف می کرد: به پای دکتر افتاده بودم. التماسش می کردم بچه مو نجات بده.... دکتر دستای منو گرفته بود و فقط می گفت، مادرجان متاسفم... مادر جان منو ببخش... . ...
استقامت در سختی ها در کهف حصین اهل بیت(ع) و رهایی از جلوه های دنیایی/ سیدالشهداء(ع) کهف امت است یعنی ...
رحمتی را که دنبال می کند، ثواب دنیایی باشد. این، عبادت خدا است. بعضی این روایات را مذمت معنا کردند که إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً (3) یعنی یک عده ای از سر رغبت، عبادت می کنند که اینها تاجر هستند. در حالی که این روایات، مذمت نیست؛ بلکه مدح است. آنهایی که خدای متعال را همه کاره می دانند که در دعا فرمود: وَ بِیدِکَ لَا بِیدِ غَیرِکَ زِیادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضُرِّی همه نفع و ضرر ...