سایر منابع:
سایر خبرها
طلاق سرنوشت مردی که به همسرش شک کرد/ پیامک دادند دخترت فرزند تو نیست
، مادر مینا در برابر اتهام سنگینی قرار گرفت و بازداشت شد. وی با انکار شدید اظهارات شوهرش گفت: من زنی ساده و بی حاشیه ام که در زندگی جز اطاعت و محبت به همسرم، فکر دیگری در سر نداشته ام. از مدتی قبل متوجه شیطنت های زنی مطلقه شدم که به همسرم وعده خرید خودرو و خانه می داد و او را وسوسه می کرد تا از من و فرزندانش جدا شود. حالا هم تصور می کنم این زن با دسیسه هایش قصد فروپاشی زندگی مرا دارد. همسرم نیز با ...
روایتی جدید از تخلف مالی صندوق ذخیره فرهنگیان/ماجرای آقای ر چیست؟
طلب مجلس، به آن اشاره کرده بود. ماجرا از روزی آغاز شد که زمزمه های استیضاح علی اصغر فانی، وزیر مستعفی آموزش وپرورش، در راهروهای مجلس شنیده شد. هم زمان با این زمزمه ها، نمایندگان مجلس دهم طرح تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان را تصویب کردند. فانی، یک روز بعد از آن شهاب الدین غندالی، رئیس سابق صندوق را از سمت خود عزل کرد. به فاصله چند روز از این رخداد، غندالی بازداشت شد و فانی هم از سمت خود استعفا ...
اتفاق عجیبی که دختر 25 ساله رقم زد
عنوان آدم ربایی را قبول ندارم؛ چراکه من ویلایی در هشتگرد گرفته بودم که برق آنجا مشکل داشت. سهراب می گفت که تخصص در برق دارد و می تواند مشکل ویلا را حل کند. به همین دلیل روز حادثه به همراه سهراب سوار بر خودرو آژانس شدیم تا به ویلا برویم اما در پمپ بنزین او به صورت ناگهانی ناپدید شد و بعد متوجه شدم که به خانه اش برگشته است و مدعی شده که ما او را دزده ایم. درحالی که دختر 25 ساله منکر آدم ...
سایت های جعلی ثبت نام زیارت کربلا/ دستگیری دختری به جرم استفاده از تصاویر خصوصی دیگران
کارشناسان پلیس فتا استان قرار گرفت. سرهنگ جهانشیری با بیان این که شاکیه(همسر شاکی) در اظهارات خود به کارشناسان پلیس فتا استان گفت: برای عدم انتشار این عکس ها بدون این که شوهرم متوجه شود ابتدا مبلغ 10 میلیون ریال را به حساب اعلامی واریز کردم اما این فرد علاوه بر معدوم نکردن عکس ها تهدیدات خود را بیشتر کرده و این بار در اینستاگرام با خواهر همسرم چت داشته و تعدادی از عکس های مرا برای وی نیز ارسال و ...
سیره ی ارتباطی امام رضا (ع) از مدینه تا مرو
امام رضا (علیه السلام) پرسشی است که در منابع تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته؛ اما مشکل و مسئله ی مهم، پرداختن به حوادث و وقایع در طول سفر ایشان است که تقریباً می توان گفت منابع در این موضوع، مگر در چند مورد از وقایع مهم تر مانند حدیث سلسلةالذهب، مسکوت مانده اند. هجرت تاریخی - سیاسی امام رضا (علیه السلام) از مدینه به مرو، واقعه ی بزرگ تاریخی است که موجب تحول و دگرگونی های فراوانی در ...
سفرنامه کره جنوبی -2 : از شهرک سینمایی یانگوم تا تظاهرات علیه رئیس جمهور و تحصن شبانه کارمندان (+عکس و ...
خودروها کم تعداد به نظر می رسند. - شام را به همراه دوستان در رستوران هندی مغول در سئول صرف کردیم. غذاها تند بود و خوشمزه. - بعد از بازگشت به هتل متوجه صدای شعار دادن شدم. از پنجره نگاه کردم. متوجه شدم تظاهرات نسبتا کوچکی در یک لاین خیابان به راه است و شعارهایی از بلندگوی همراه معترضان پخش می شود. چند پلیس و خودروی پلیس هم آنها را همراهی می کنند. جالب بود در سئول ارام چنین ...
دستگیری گروگانگیر تلگرامی
به گزارش بولتن نیوز ،بیست و یکم تیر امسال بازاریاب شرکت بیمه با حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران از اعضای باندی به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. شاکی به افسر تحقیق گفت: در تلگرام با پسری جوان آشنا شدم. او زمانی که تبلیغاتم را در تلگرام دید و متوجه شد بازاریاب شرکت بیمه هستم، از من خواست تا مدارک بیمه را به خانه اش ببرم که او و خانواده اش بیمه عمر شوند و برای خودرویش هم بیمه بدنه صادر ...
ساقی جیب برها دستگیر شد
دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و کارآگاهان در این مرحله متوجه شدند که شاهین و میلاد همراه علی اکبر در ایستگاه های بی .آر. تی اقدام به جیب بری می کنند. علی اکبر در اعترافاتش گفت: من در کار خرید و فروش مواد مخدر هستم و شاهین از من مواد می خواست که در محل قرار حاضر شدم که مأموران مرا نیز به عنوان جیب بر ...
بلایی که سر یک جوان در پارک جنگلی شیان آمد
به ماموران گفت: در کار بازاریابی بیمه فعالیت دارم که چندی قبل پسر جوانی از طریق تلگرام به من پیامک داد و عنوان کرد که می خواهد بیمه شود به همین خاطر پیش از توضیحات ابتدایی برای انجام کار با وی جلوی ایستگاه مترو گلبرگ قرار ملاقات گذاشتم. وی افزود: پسر جوان با 4 جوان دیگر در محل قرار حاضر شد و من که به رفتارهای آنها اعتماد داشتم سوار بر خودرو شدم اما در همان ابتدا سرم را زیر صندلی برده و ...
یک سال خودم را در اختیار امیر گذاشتم / او به خانه ام آمد و حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد
متوسط نشده و فریب افراد سودجو را نخورند. جام جم 110 همسرم همیشه زمان بازگشت مرا به خانه می پرسید / یک روز سر زده به خانه ام رفتم اسیدپاشی بر روی خودروهای لوکس در شیراز +عکس نامه شاکیان پرونده طوسی به رئیس قوه قضائیه عمل غیر انسانی پسر جوان با دوست خواهرش / من از روی دیوار داخل خانه پریدم یک سال خودم را در اختیار امیر گذاشتم / او به خانه ام آمد و حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد مادر دوست دخترم مرا به خانه دعوت کرد / او که به شدت مست بود به من پیشنهاد بی شرمانه ای کرد ...
دوستی معنا دار میترا با پیرمرد پولدار / 5 ساعت شکنجه اسیدی دراتاقک باغی در حوالی کرج
نام خود بزنیم. برای اجرای این نقشه باغی در کرج رهن کردیم و وقتی پیرمرد را به آنجا بردیم، من فقط چند مشت و لگد به او زدم و اسیدپاشی را قبول ندارم. چند ساعت بعد هم همراه حسین از باغ بیرون رفتیم که متوجه شدم مهدی نفر سوم باند که از دوستان حسین بود، به طمع پول بیشتر به پیرمرد اعتماد کرده و آزادش کرده است. در ادامه مهدی نیز چنین گفت: روز حادثه من به همراه پیرمرد داخل باغ بودم تا مراقب او ...
گزارشی میدانی از فقر و قحطی در ونزوئلا
...> خبرنگار دنیای اقتصاد در گزارشی میدانی افزون بر گفت و گو با موافقان و مخالفان دولت ونزوئلا، قحطی در این سرزمین زیبا را به تصویر کشیده است؛ قطحی کم مانندی که تقریبا تمام فروشگاه ها را خالی کرده و چشم مردم را به باز شدن مرزهای همسایگان دوخته است. با خنده ای عصبی، فرمان خودرو را فشرد و گفت: ما زندگی نمی کنیم، فقط زنده ایم. این شکایت آلوارو است، راننده ای که ما را از فرودگاه سانتیاگو مارینو ...
رفت و آمدهای شرم آور شقایق 24 ساله به ویلا برای گرفتن فشار خون پیرمرد ثروتمند + عکس
...> وقتی دختر جوان وارد حیاط خانه شد خیلی زود شروع به صحبت کرد و می گفت که دانشجوی پزشکی است و خیلی زود به وی اعتماد کردم و شماره تلفنش را به من داد تا اگر موفق به گرفتن پرنده اش شدم او را با خبر کنم. در این ملاقات دختر جوان شماره ام را نیز گرفت و از همان شب تماس های تلفنی ما شروع شد و چند بار برای گرفتن فشار خونم به خانه ام آمد و هر روز به او بیشتر اطمینان می کردم تا اینکه از من خواست ...
آدم ربایان با 17 هزار تومان گروگان را آزاد کردند!
برای شرکت بیمه بازاریابی می کنم. مدتی است از طریق شبکه اجتماعی تلگرام مشتری جذب می کنم تا اینکه چند روز قبل با پسر جوانی در تلگرام آشنا شدم که مدعی بود قصد دارد، بیمه شود. او اطلاعات زیادی درباره بیمه از من گرفت تا اینکه قرار شد امروز یکدیگر را در ایستگاه متروی گلبرگ ملاقات و درباره قرارداد بیمه با هم صحبت کنیم. وی ادامه داد: وقتی به محل قرار رسیدم خودروی پرایدی کنارم توقف کرد و پسر جوانی که عکسش را ...
می گفت اگر هوشیاری امام نبود از نفاق صدمه می خوردیم
می کردم تا صبح دوم فروردین سال 1342 شد و آسید حسن، پسر شهید قاضی به خانه ما آمد و گفت:آقا گفته اند به مناسبت وفات امام صادق(ع)، قرار است در مسجد مقبره مجلس روضه خوانی برگزار شود و آقا گفته اند بیایید و در اطراف مسجد مراقب باشید. من هم رفتم و در آنجا شنیدم: در مسجد طالبیه درگیری شده است. از آن روز دیگر در خدمت نهضت روحانیت قرار گرفتم که تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. فعالیت های شما به چه ...
جزییات انهدام باند جیب برها
در ایستگاه های بی .آر. تی اقدام به جیب بری می کنند. علی اکبر در اعترافاتش گفت: من در کار خرید و فروش مواد مخدر هستم و شاهین از من مواد می خواست که در محل قرار حاضر شدم که ماموران مرا نیز به عنوان جیب بر دستگیر کردند. هر 3 متهم به دستور بازپرس شعبه پنجم پس از اعتراف به جیب بری هایشان روانه زندان شدند. چهارم مرداد فردی در تماس با پلیس 110 علام کرد که جوان جیب بری را ...
دیدار با رهبری برایمان یک آرزوست
از استان ها از جمله،بندرعباس،قم،خوزستان،پادگان آموزشی گچساران، شیراز و جانشین تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین(ع) در تهران و همچنین مأموریت های خارج از کشور از جمله سوریه و عراق کارنامه های این مرد را پر کرده است. وی سه فرزند پسر به نام های پیمان،امین و محمد و یک دختر به نام اکرم دارد. پسر بزرگ حالا جای پدر نشسته و می خواهد راهش را ادامه دهد، دومین فرزندش یک تکنیسن است و محمد کلاس پنج و ...
حاج مصطفی رشیدپور برای مصاف با اهریمنان از دیار خود همچو پرستویی هجرت کرد و خونین بال به آشیانه برگشت و ...
تو برای من سخت تر است به خصوص که یک پسر نوجوان و در حساس ترین شرایط و سن و سال داریم که به دنبال کسب هویت است. گفت: نگران نباش؛ من مهدی را مرد بار آورده ام. واقعا بعد از شهادت ایشان متوجه این موضوع شدم؛ وقتی که دیدم پسرم به خوبی با این مسئله کنار آمد. به نظر من اولویت فرزندت است. مصطفی گفت: نه این طور نیست نگو اولویت فرزندت است. به صراحت مخالفت و یا موافقت خود را اعلام نکردم. زیرا تمام ...
خانم دکتر قلابی، پیرمرد میلیاردر را ربود
هشتگرد کشاندند. پس از ورود به خانه، دو مرد جوان به دستور شقایق مرا به تختی بستند و روی کمرم اسید پاشیدند که از شدت درد بی هوش شدم. زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم از شقایق و کیوان خبری نیست و با التماس از مرد جوان غریبه خواستم آزادم کند اما افسوس که التماس هایم کارساز نبود تا اینکه به او وعده پولی چند برابر پولی که قرار بود بگیرد، دادم. همان موقع او که با شنیدن این پیشنهاد وسوسه شده بود دست و پایم ...
آرامش در حضور دیگران
بخواهم تا وقتی تنها شدم بتوانم از پس دوتایی شان بر بیایم. بعد از چند هفته با خانواده ام رفته بودیم رستوران. همسرم نتوانسته بود خودش را برساند. پسر کوچکم به گریه افتاده بود. بغلش کرده بودم. پسر بزرگم بهانه مرا کرد و گفت او هم می خواهد بغل من باشد. در یک لحظه و شاید برای اولین بار، هر دویشان با هم داشتند گریه می کردند. خانواده ام را نگاه کردم. نمی دانستند در آن لحظه چکار می توانند بکنند. پسر ...
خانم دکتر قلابی پیرمرد میلیاردر را دزدید
...> پس از ورود به خانه، دو مرد جوان به دستور شقایق مرا به تختی بستند و روی کمرم اسید پاشیدند که از شدت درد بی هوش شدم. زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم از شقایق و کیوان خبری نیست و با التماس از مرد جوان غریبه خواستم آزادم کند اما افسوس که التماس هایم کارساز نبود تا اینکه به او وعده پولی چند برابر پولی که قرار بود بگیرد، دادم. همان موقع او که با شنیدن این پیشنهاد وسوسه شده بود دست و پایم را ...
مشاهدات عینی از ونزوئلا
با خنده ای عصبی، فرمان خودرو را فشرد و گفت: ما زندگی نمی کنیم، فقط زنده ایم. این شکایت آلوارو است، راننده ای که ما را از فرودگاه سانتیاگو مارینو کارائیب جزیره مارگاریتا تا هتل کنکورد رساند، شکایتی که بارها در سفر به ونزوئلا از شاغلان سطوح متفاوت اقتصادی-اجتماعی شنیدم. چنین گلایه ای از سوی کسی که از هر ماه رانندگی 22 هزار بولیوار درآمد دارد و 40 هزار بولیوار اجاره خانه می دهد، به نظر ...
عمل زشت نا پدری با پسر همسرش در خودرو / از کار خود پشیمان شدم اما دیگر دیر شده بود
بچه مشاهده کردند. بازپرس جنایی که مطمئن بود پسر شش ساله به قتل رسیده، دستور بازداشت پدرخوانده را صادر کرد. مرد میانسال این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: همسرم دو فرزند داشت که من با آنها مشکل داشتم. خیلی اذیت می کردند و غیرقابل تحمل شده بودند. روز حادثه تصمیم گرفتم برای انتقام پسر شش ساله را بکشم. به همین خاطر او را سوار ماشین کرده به حاشیه شهر بردم. او شروع به گریه کرد و خواست به خانه ...