سایر خبرها
پشت پرده رد صلاحیت هاشمی در انتخابات 92
منفعل کرده و یا از سر راه خویش بردارند که البته تاکنون نتیجه عکس گرفتند، ولی هنوز هم دست بردار نیستند. وی درباره ی گروه سوم نیز گفت: جوانان و افرادی هستند که بدون شناخت و آگاهی، صرفاً براساس القائات و شنیده های دیگران، ناآگاهانه این کار را می کنند که البته من برای همه ی آنان دعا می کنم. ولی گروه سوم بیشتر قابل هدایت و برگشت هستند، کما اینکه تاکنون افراد بسیار زیادی از این قشر، حضوری یا با پیغام ...
عکس دو نفره خانم بازیگر ایرانی و همسر خلبانش در کابین هواپیما +عکس
مشهد بروم و خلبان همان هواپیما همسرم بوده، در همان زمان یک ساعته که در دست داشتیم، همدیگر را دیدیم اما خیلی کم پیش آمده که با هم به مسافرت برویم. فکر می کنم که شاید دو یا سه بار شده که جدا از کارمان، با مرخصی به مسافرت برویم. کدام یک از سفرهای دو نفره تان برایتان به یادماندنی تر است؟ - اولین سفری که با هم رفتیم و خیلی برای من جذاب بود، سه سال پیش بود. ما نامزد بودیم و من برای ...
اگر از ورزش بدن تان می آید،شاید این موارد کمک تان کند
پزشکی زیادی دارم، از جمله سیاتیک شدید. این بدان معناست که قادر نیستم بیشتر از حدود 2 بلوک آن طرف تر راه بروم، یا بیش از حدود 5 دقیقه بدون درد بایستم. پس از تعویض بخشی از مفصل زانویم، حدود سه سال پیش، به توصیه فیزیوتراپیستم، شروع به تمرین ایروبیک در آب کردم. کارم را آهسته شروع کردم و به تدریج تمرینم را به 50 دقیقه ایروبیک در آب، سه بار در هفته رساندم. یک سال پیش، آن را به 5 روز در هفته افزایش دادم ...
کودکان، قانون حمایتگر می خواهند
اسم ستایش در یک سال گذشته، هربار تلخ تر از قبل به گوش مردم رسیده است چه آن ستایشی که در ورامین به دست پسرنوجوان همسایه به طرزی فجیع کشته شد، چه ستایشی که در شیراز طعمه هوس بازی یکی از اقوامش قرار گرفت و او هم سرنوشتی مانند همنام ورامینی اش داشت و چه این روزها که نام ستایش به عنوان کودکی کم سن شنیده می شود که تا حد مرگ از پدرش کتک خورده و حالا در شرایطی وخیم بستری است. همه اینها نشان می دهد انگار ...
خشم آتشی که از درون شعله می کشد
اقتصادی و حتی گاهی از زن بودن خود خشمگین می شوم. این محیط و موقعیت نامناسب است که مرا خشمگین می کند و تقصیر کسی هم نیست. این بانوی 27 ساله که همسر خود را از دست داده و با تنها فرزندش زندگی می کند به خاطر شرایط سختی که پشت سر می گذارد ناراحت است و می گوید: اگر در جایی و شرایطی دیگر بودم که از مادران سرپرست خانوار حمایت موثرتری می شد شاید کمتر خشمگین می شدم. خوب است بدانید حتی شرایط محیطی چون گرمی و آلودگی هوا و تابش مستقیم آفتاب و کم بود اکسیژن در محیط نیز می توانند شما را خشمگین کند. ماندانا ملاعلی جام جم ...
پایان خونین آشنایی شوم در گورستان
رفته و سر مزار پسرم گریه می کردم تا اینکه در آنجا با مرد جوانی به نام علی اصغر آشنا شدم. او که می دانست چه مشکلاتی دارم، دائم به من محبت می کرد و می گفت: افسوس که شوهرت قدر تو را نمی داند و... من پس از چند بار ملاقات با این مرد در اثر محبت ها و دلداری هایش شیفته اش شدم. او از من خواسته بود از حمید جدا شوم و با هم ازدواج کنیم. اما شرایط خانوادگی من اجازه نمی داد که به طلاق فکر کنم، به همین خاطر ...
روی پای خودمان ایستاده ایم
توانم با عصا راه بروم. اینکه می بینید روی ویلچر نشسته ام به خاطر این است که 10 روز پیش بالابرِ همین جا سقوط کرد و کف پاهایم شکست. اگر ارتفاعش کمی بیشتر بود، آدم سالم هم ممکن بود آسیب جدی ببیند و دچار معلولیت شود. مثل همین اتفاقی که در دانشگاه شریف افتاد. کلوشانی که از نخستین بنیانگذاران جامعه معلولان در ایران است، از روزهای شروع کار می گوید: سال 57 بود. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی با چند ...
گفتگوی جالب با غلامعلی عکاشه
ده آورد که به بچه ها درس بدهد. گفتند خانه لازم داریم، پدرم خانه خودش را خالی کرده و ما برای زندگی به خانه یکی از رعایا رفتیم. خانه را هم به مدرسه تبدیل کردیم. من هنوز هم به همان خانه و همان روستا می روم در آخرین سفرم یکی از مریض هایی که پیشم آمد دختر همین خانواده بود که ما هم خانه ایشان شده بودیم و خیلی باهم بازی می کردیم. پدر حس کرد که من آن قدر بزرگ شدم که می توانم به شهر بروم و درس ...
مرگ و زندگی
.... من هم روی صورتشان را پوشاندم و ایشان از دنیا رفتند. بدون هیچ دغدغه و اضطرابی تا صبح پیش ایشان نشستم و قرآن خواندم تا آنکه هنگام اذان صبح شد و خانواده آمدند و پرسیدند جریان چیست. من هم گفتم پدر فوت شده. صدای فریاد اهل خانه بلند شد و تازه در آن لحظه بود که فهمیدم چه اتفاقی افتاده و از مرگ پدرم بسیار متأثر شدم. آیت الله کوهستانی فوت: سال 1351 آخرین جمله: مگر راهی غیر از ...
یک گفتگوی جالب شخصی، با ارژنگ امیرفضلی، از یادگارهای "ساعت خوش": پشت پرایدم می نشینم و مردم می گویند ...
! خیلی دوست دارم مثلا به بازار تجریش بروم و بین مردم راه بروم و خرید مردم را ببینم اما نمی توانم چون مردم مرا تماشا می کنند. زیر ذره بین بودن اذیتم می کند به همین دلیل بیشتر در خانه می مانم. اما خیلی ها دوست دارند بازیگر شوند تا به شهرت برسند؟ ما بازیگر نشدیم که مشهور شویم! به نظرم از سال 72 موج شهرت طلبی به واسطه بازیگری رواج پیدا کرد. همه ما که سراغ بازیگری رفتیم به این دلیل بود ...
مریم شوهر دارد، اما قلبش برای مرد دیگری می تپد!
خواهد نفس های شوهرش را قطع می کند تا بتواند خودش راحت تر نفس بکشد. هیچ راهی به جز جنایت برای رسیدن به معشوق پیدا نمی کند. تصور می کند که اگر مُهر یک جنایتکار را تا ابد روی پیشانی خود بزند، می تواند در آسایش آن هم در کنار معشوق خود زندگی کند. نقشه اش آن قدر سیاه بود که 3 دختر 19، 15 و 8 ساله اش را هم فراموش کرده بود. آذرماه سال 92 بود که نقشه هولناک مریم برای قتل شوهرش، در پارکینگ خانه ...
کنیزی نوعروس فراری در خانه فساد 4 مرد شیطان صفت مشهدی +عکس
فراری تبدیل کند . او و سه دوستش و نوعروس 19ساله فراری که همگی بچه ته تغاری خانواده بودند در این خانه نقشه سرقت ها را طراحی و زنان و دختران فراری را نیز پناه می دادند. داود که 24ساله است در اظهارات اولیه خود گفت:پدرم برای من یک خودروی پژو پارس خرید اما من دوست داشتم یک خودروی آخرین مدل و پول زیاد داشته باشم وهرکاری دلم می خواهد انجام دهم. من سه خواهر دارم و بچه ته تغاری خانواده هستم. دو ...
من چهره زیبایی داشتم/ برادرشوهر خواهرم پیشنهاد زشتی به من کرد و من هم قبول کردم
من قرار می گرفتند سعی می کردند دختران همسایه خود را به ما معرفی کنند؛ در همین هنگام متین از پشت سر به آنان حمله می کرد و با دست دهانشان را می گرفت تا سر و صدا نکنند من هم با قیچی باغبانی طلاهایشان را می بریدم که در این میان برخی از آن ها نیز مجروح می شدند؛ اگرچه اوایل دچار عذاب وجدان می شدم ولی بعد عادت کردم خودروهای مدل بالا سوار می شدم اما باز هم همه پول هایم را در قمار از دست می دادم. وقتی فهمیدم تحت تعقیب پلیس قرار دارم به منزل زنی در شهریار رفتم که 10 میلیون تومان از پول های مسروقه را به او داده بودم ولی 25 روز بعد مرا در منزل آن زن دستگیر کردند و او هم پول هایم را بالا کشید. ...
احساس تکلیف از جنس نماینده 13 ساله ها در جبهه/ آینده سازان کشور از آرمانهایشان می گویند
اقتدار باقی بماند. "آیناز"دختر 12 ساله اردبیلی که دانش آموز پایه ششم ابتدایی است از ثانیه شماری اش برای حضور در راهپیمایی فردا می گوید. "آیناز"درباره مسئولیت سنگین دانش آموز ایرانی با اطمینان می گوید: امسال وقتی می خواستم بروم مدرسه مادرم قولی از من گرفت اینکه با رفتار و گفتارم نشان دهم که والدینم مرا چه دختر باوقارو با اراده ای بار آورده اند؛ آن روز من، از کار مادرم تعجب کردم ...
همسر متهم: شوهرم به من توجه نمی کرد
از انتقال جسد به پزشکی قانونی، زن جوان بازداشت شد. شوهر وی هم دو روز بعد از حادثه خودش را تسلیم پلیس کرد. او در شرح ماجرا گفت: در محل کار بودم که همسرم تماس گرفت و از من خواست به پارک چیتگر بروم. وقتی به محل قرار رسیدم، دیدم همسرم در خودروی پراید با مرد جوانی در حال مشاجره است. با چاقویی که از خانه برداشته بودم، به سمت حمید -راننده - رفتم. او وقتی مرا دید پیاده شد تا فرار کند، اما او را به قتل ...
شهید علمدار واسطه ازدواج من و عبدالمهدی شد!
است که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر ازدواج کنم. غافل از اینکه اگر شهدا بخواهند شدنی خواهد بود. فردا شب سید مجتبی به خواب مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود. جوانی هفته دیگر به خواستگاری دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند. شهید علمدارگفته بود که ما این کارها را آسان می کنیم. خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم پدرم مقاومت ...
صحبت های خواندنی دایی در مورد روحانی ، احمدی نژاد ، کریمی
تان چه بود؟ من هر دو را دیدم خودم هم دوست دارم که بروم و آن نقاشی را از نزدیک ببینم. کسی که دست نداشته باشد و با پا چنین کاری را انجام بدهد واقعا کاری بزرگ انجام داده است.شاید من دو سال بنشینم و با دو دستم نتوانم چنین عکسی را بکشم ببینید خداوند چه چیزی در وجود او قرار داده است؛ با اینکه دست ندارد. اما قدرتی دارد که با پا چنین کاری انجام دهد. در مورد عکس شهیدی که شباهت به شما داشت ...
بگذارید خانم ها بیایند، ورزشگاه ها آرام می گیرند
بود که به خاطر لباس ورزشی بازیکنان نباید زنان فوتبال تماشا کنند. من برای دیدن بازی های پرسپولیس مجبور بودم به خانه دایی ام بروم. از همان بچگی پیاده از خانه خودمان به خانه دایی ام می رفتم. 10 دقیقه پیاده راه بود و در ظهر تابستان اهواز و دمای هوایی که تا شصت درجه می رسید، تا به خانه دایی ام برسم، خون دماغ می شدم . اما حالا شرایط او فرق کرده، پدر حامی اصلی است: پدرم پشتم است. اجازه نمی دهد کسی به من ...
نویسندگان مشهور چگونه الهام می گیرند؟
این که اگر شهرم را هیچ وقت ترک نمی کردم، چه کسی می شدم. وقتی درباره یک خاطره خوب که از پدرم دارم فکر می کنم، شش سالگی ام یادم می آید که روی پای او نشسته بودم و پشت فرمان کارمان گیا ، در باد رانندگی می کردم. این شهری بود که من دیگر به عنوان خانه نمی شناسمش. ساعت های بی شمار صرف تحقیقاتی کردم تا بدانم سیاه بودن در لس آنجلس یعنی چه. اخیرا در مصاحبه ای در بی. بی.سی از من پرسیدند ...
سیاست و دیانت استاد عسگر اولادی در عمل یکی بود
...، یکی از محورهای اصلی را مرحوم آقای عسگراولادی اعلام کردند و این کارشان تا زمان ارتحال ادامه داشت. در طول سال های پس از تاسیس کمیته امداد، دوره های مختلفی طی شد. نقش ایشان در امداد، در زمان جنگ بسیار ارزنده بود. تا جایی که وضعیت جسمی شان اجازه می داد، سفرهای زیادی به نقاط مختلف کشور، به خصوص نقاط محروم داشتند. وقتی به استانی می رفتند خواسته شان این بود که مرا به محروم ترین نقطه ببرید تا آنجا را ...
رمزگشایی از مصاحبه قلعه نویی و حمایت از مجیدی/چه کسانی به استقلال خیانت کردند؟
هر کاری انجام دهم اما در جلسات حضور نداشته باشم؟ آقایان! چه کسی گزارش به شما می رساند؟ آقای عضو هیئت مدیره که سال گذشته حضور داشتی، گزارش تیم را باید از سرپرست بگیرید نه اطرافیان تیم. من تمام گزارش تیم و حتی سفر به سوئد را به عبداللهی دادم تا به هیئت مدیره بدهد. هر کاری برای استقلال انجام دادم و این مسئله را با افتخار می گویم، اما هیچ کس تشکر نکرد. وقتی تیم برای بازی فینال جام حذفی در حال ...
شجریان و آصف هر دو ورزشکار بودند
تقویت مچ پا و پرش هایش در تمرینات باله شرکت کرد اما رندان، این را نیز برایش سوژه کردند و یک دل سیر خندیدند. فرامرز وقتی با ژیمناست کهنه کار اصفهانی بهرام افشارزاده آشنا شد بلیطش برد. رفت در تمرینات اینتروال او خودش را تقویت کند. نمی دانست که همین افشارزاده 45 سال بعد از آن روزها، یک روز غیرتش می جوشد و درباره فرامرز مصاحبه آتشینی در مطبوعات سال 1394راه می اندازد بلکه بتواند اجازه ورود او به ایران ...
حجت الاسلام موسوی مطلق: امام حسین(ع) پیکره نیمه جان اسلام را احیاء کرد+گزارش تصویری
سال از اقطار عالم به آن جزیره رفته و آن را طواف می کنیم و برای آن نذرهای گوناگون می نماییم و احترام شایانی به آن مکانی که سم در آن است می نماییم. گواهی می دهم که شما در خط باطل هستید که با سر مقدس فرزند پیامبرتان چنین می کنید . افشاگری امام سجاد(ع) در مجلس یزید یزید در سخنانی آنچه لایق خودش و اجدادش بود به اهل بیت علیهم السلام نسبت داد، امام سجاد علیه السلام فرمود: یزید می ...
کارگردان فرنگ رفته که ازدواج سنتی داشت! + عکس
مندی شما به رشته ارتباطات چندان بی راه نبود؟ پدرم مرا تشویق به مطالعه می کرد و تقریبا برای این کار سخت هم می گرفت به گونه ای که وقتی کلاس اول ابتدایی را تمام کردم توقع داشت بتوانم روزنامه اطلاعات را بخوانم. یکی از وظایفم این بود که هر روز روزنامه اطلاعات را بخرم که پدرم شب در خانه آن را مطالعه کند. روزنامه خوانی از همان زمان در من نهادینه شد و تا چهار پنج سال قبل هر روز، روزنامه می خواندم ...
قصه هشت و نیم دقیقه حلال است
در سینما هم به راحتی فعالیت می کنم به این دلیل است که اولین تجربه هایم در تلویزیون بوده است و به همین ترتیب نمی توانم نسبت به تلویزیون بی تفاوت باشم و به آن پشت کنم. من هم این رسانه را دوست دارم و مطمئن هستم که اگر کار خوبی تولید و ساخته شود مردم آن را دوست خواهند داشت و پیگیری می کنند. الان هم خداراشکر بعد از نگارش 5 سریال این اعتماد متقابل بین ما و مسئولان ایجاد شده است که با نگاهی بازتر مسائل و ...
پدرم زن جوانی را به خانه آورد / من هم او را اذیت و آزارکردم
چهره خشمگین پدرم ترسیدم و نتوانستم چیزی بگویم؛ این بود که سر ناسازگاری با نامادری ام گذاشتم و 11 بار از خانه فرار کردم تا این که به یک معتاد کراکی تبدیل شدم و ... نوجوان 16 ساله که به اتهام کیف قاپی توسط مأموران انتظامی مشهد دستگیر شده است، پس از آن که به سوالات مقام قضایی درباره چگونگی سرقت هایش پاسخ داد، در تشریح ماجرای زندگی خود گفت: از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مدام با یکدیگر ...
جزئیاتی از زندگی دختر تاریخ ساز ایرانی
لازم را می گیرم، اگرچه تا به حال همکاری خوبی با من شده است. در راهی که می روم، جامعه بین المللی مرا خوب درک می کند و خدا را شکر بدون این که بخواهند ایرادی از من بگیرند، اجازه حضور در مسابقات را می دهند. تابه حال از سوی مسئولان فدراسیون ایران کمکی به شما جهت حضور در مسابقات شده است؟ خیر، این اتفاق نیفتاده اما من هیچ گلایه ای ندارم. تا آن جایی که من متوجه وضع ورزش ایران به ویژه در بخش ...
لوسیانو ادینیو: گروه برزیلی ما جور است!
زبان عربی من بوده و کم کم دارم عربی ازش یاد می گیرم. (می خندد). البته مگنو باتیستا هم دوست صمیمی من است و در تبریز بیشتر با هم هستیم. خانه هایمان نزدیک هم است و برایش کاپوچینوی عالی ای درست می کنم. توی تمام این سال هایی که در ایران حضور داشتی، از زندگی در ایران راضی بودی؟ مردم تبریز حتی یک بار هم به من اجازه ندادند که پول غذای رستورانم را حساب کنم. این محبت را هیچ جای دنیا ...
جریان نفوذ خودش را بازسازی کرده است
لیبرال مسلک مرحوم بازرگان در اداره کشور تصریح کرد: نهادهای رسمی و ثابتی وجود نداشت و همه امور موقت بود؛ همچنین قانون اساسی در دست تهیه و تصویب نشده بود و مرحوم بازرگان بارها در ماه های قبل از تسخیر لانه جاسوسی، ناتوانی خود را با این عنوان که دوست دارم خود را از زیر بار مسئولیت خلاص کنم، در مصاحبه های تلویزیونی و محافل دیگر اعلام کرده بود که در چنین وضعیتی معلوم نبود با تداوم کار آنها اوضاع کشور به ...
نگاه خدا را در هر قسمت از زندگی مان می بینم
گفتم من و بچه ها بیاییم بدرقه ات کنیم. گفت هوا سرد است و بچه ها سرما می خورند. نگاهم کرد و من اشک ریختم و گریه کردم. همراه بچه ها برای بدرقه رفتیم و در راه من فقط می گفتم مواظب خودت باش. قبل از سوار شدن بچه ها را بوسید و به محمد گفت بابایی من دارم می روم و تا برگردم مرد خانه ای، مواظب مادر و خواهرت باش. الان هشت سال است که سید محمد مثل آدم بزرگ ها شده و مرد خانه شده و می گوید بابا گفته است. من و آقا ...