سایر منابع:
سایر خبرها
نمی دانستم نامزد کثیفم از اینکه من زودتر به رختخواب می روم چقدر خوشحال می شود
همیشه مثل یک غنچه شاداب و با طراوات باشم. در این بیست و هفت سال چند خواستگار داشتم اما احساس می کردم اینها مرد آرزوها و رویای من نیستند.همیشه به زنهایی که شوهران متین و جنتلمنی داشتند غبطه می خوردم .اصولا از بچگی از مردهایی که اهل قرتی بازی بودند بدم می اومد. از نظر من مردی مرده که سنگین و نجیب باشه مردی که زن ها در حسرت یک کلام حرف زدنش بمونن. از مردهایی که خاله زنک بازی در میارن و خودشون ...
سرگذشت تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران/ با پسرهای مختلفی حشر و نشر داشتم
خبر از همه جا سوار ماشین شدم و خوشحال بودم که تا ساعاتی بعد به زادگاهم می رسم و دوباره با پدر و مادرم زندگی خواهم کرد؛ غافل از اینکه مادرم می خواست مرا که 9 سالم بود، تحویل پدرم بدهد. روزشمار سختی هایم آغاز شده بود. ای کاش ای کاش آن روزها یک نفر از راه می رسید و می گفت صلاح نیست یک دختر کم سن و سال در کنار پدری بی کفایت و معتاد به الکل زندگی کند. کاش مادرم در حق من که قدرتی ...
رابطه عاشقانه خانم خبرنگار با یک داعشی!
عکس بگیرد. برای تبدیل شدن به ملودی باید ده سال جوان تر و باحجاب می شدم. از دوستانم مقنعه و چادر قرض گرفتم. خوشحال بودم که صورتم را می پوشانم. دلم نمی خواست یک تروریست صورتم را ببیند؛ مخصوصاً که فرد موردنظر ممکن بود هرلحظه به کشورش، فرانسه برگردد. آندره حدود ساعت شش عصر به آپارتمان من آمد. حدود یک ساعت وقت داشتیم. چادر سیاه و بلند را روی شلوار جین و ژاکتم پوشیدم. حلقه ام را ...
جنایت به خاطر خانه خیالی
... این مرد نیز در بازجویی ها گفت: من فقط می خواستم برای دوستم (مجید) کاری انجام بدهم اما بعدها فهمیدم خانه ای برای فروش وجود نداشته و او مرا به بازی گرفته است، اما از قتل بی خبرم.محاکمه متهمان صبح دیروز در شعبه دهم به ریاست قاضی محمود کیخواه و مستشارانش - دکتر اسلامی و قاضی غفاری - برگزار شد. در آغاز جلسه اولیای دم (فرزندان مقتول) از قضات خواستند که قاتلان پدرشان به قصاص محکوم شوند. سپس متهم ردیف ...
داستان دخترِ تیغ زن و پسران هیوندا سوار!
به شدت می ترسد. در حالی که تحقیقات در این باره همچنان ادامه داشت، چند وقت بعد دختر جوان به دادسرا رفت و با اقدامی عجیب بازپرس را به شک انداخت. او گفت که می خواهد رضایت بدهد و دیگر هیچ شکایتی از این دو پسر ندارد. در صورتی که تا پیش از آن این دختر حتی دلش نمی خواست چشمش به متهمان بیفتد و ادعا می کرد تا آخرین لحظه پای شکایتش می ایستد. حتی دختر جوان اصرار می کرد که این دو نفر مجازات هم نشوند. بنابراین ...
اعتراف های هولناک زن جوان به قتل همسر و فرزندانش
که ترسیده باشد عقب رفت و با دست و صورتی خونین بار دیگر خودش را به در و دیوار کوبید. کوچه شلوغ شده بود و همه شاهد این ماجرا بودیم بی خبر از اینکه بدانیم چه اتفاق شومی در خانه آنها افتاده است. فقط از زن جوان می خواستیم آرام باشد و در خانه را باز کند. اما او برای چند دقیقه به داخل خانه رفت و دیگر صدایی به گوش نرسید.مرد جوان در ادامه گفت: در حالی که به شدت ترسیده بودیم حدس زدیم باید اتفاق هولناکی ...
تاج چگونه استقلال شد؟
(مدیرعامل تاج) انتخاب شوم. - تاج خیلی شرایطش فرق می کرد. به بخش خصوصی تعلق نداشت. یک سیستم دولتی – نظامی بود با 450 نفر پرسنل. سه ماه حقوق این نفرات عقب افتاده بود. چند گروه سیاسی و چریکی دست گذاشته بودند روی باشگاه و می خواستند برای منافع خودشان مصادره اش کنند. حالا شما تصور کنید با این مشکلات، آن هم در سالی که دولت موقت تازه مستقر شد و کشور دچار آشفتگی های طبیعی بعد از انقلاب است، چه ...
جزئیاتی از قتل عام اعضای خانواده به دست مادر
از آن بالا پرتاب می کرد پایین. جاروبرقی، باندهای ضبط صوت، لباس، چادر رنگی زنانه، دمپایی، شانه زنانه، کارتن خالی... لباس ها در هوا رها می شد و به شاخ و برگ درخت کوچک زیر آپارتمان گیر می کرد یا روی زمین می افتاد. وسایل خانه که سنگین بودند روی زمین می افتادند و تکه تکه می شدند. زن نفس نفس می زد. دوباره آمد روی بالکن و به تماشای جمعیتی که پایین تماشایش می کردند، ایستاد. چند بار محکم خودش ...
آنگاه که آرزوها دود می شود و قدها خمیده/نای نی در اینجا نوای خوشی ندارد
نزدیک ندیده باشی. وقتی در را باز کردند و داخل شدیم دیوارهایی با نقاشی و نوشته های امیدوارکننده و فضای آرام چشم هر بیننده ای را به خود جذب می کرد سکوت عجیبی بود من در دلم منتظر شنیدن آه و ناله هایی بودم که بیماران به هنگام درد و خماری از خود سر می دهند اما در اینجا خبری نبود... وقتی داخل شدیم همه بیماران به صف شده به گفته خودشون مراسم اِن.ای برگزار می کردند. به اتاق کوچکی هدایت ...
قصه فداکاری دو جوان پاوه ای در مبارزه با آتش
86 تازه 17 سال را پر کرده بودم. فرزند اول خانواده بودم و بچه روستا. همه زندگی مان در طبیعت خلاصه می شد. کوچ نشین بودیم و در فصل کوچ از روستای بانه وره به نقطه صفر مرزی می رفتیم. مثل چند جوان دیگر مدت ها بود که همیار طبیعت شده بودم و اگر جایی برای یاری رساندن به کمک ما احتیاج بود، بلافاصله خودمان را به آنجا می رساندیم. در مقطع دوم راهنمایی تحصیل می کردم و دوست داشتم تحصیل را ادامه بدهم. روز 23 ...
چه کسی مرد صاحبخانه را کشت
این خصوص نداریم. با این حال ما خواهان قصاص هستیم و از اولیای محکومان هم می خواهیم دیگر برای رضایت به ما مراجعه نکنند؛ چون ما رضایت نمی دهیم و این کار باعث آزارمان می شود. سپس متهمان در جایگاه حاضر شدند. فریدون متهم ردیف اول گفت: من از کرده خودم پشیمان هستم. روز حادثه امیر یک ضربه به مقتول زد و بعد من چوب را از دست او گرفتم و ضربه ای زدم؛ چشم هایم را بسته بودم و ندیدم به کجایش زدم. سپس امیر در ...
داریوش همایون را بیشتر بشناسیم
ششصد هفتصد نفر افسر و سرباز هم در آنجا زندانی بودند، حمله کردند و آنجا را گرفتند، درهای زندان باز شد و زندانی ها گریختند. چون شب بود من در داخل صفوف آن زندانیان توانستم از زندان فرار کنم. بیشتر دوستانم هم که با من زندانی بودند فرار کردند و جز چند نفری آن شب دستگیر نشدند... تا پایان اردیبهشت 58 در زیرزمین بودم. بعد دیگر هم از روی مأیوس شدن از اوضاع ایران و هم روی فشار خانواده ام که در خارج بودند از ...
چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه (س)
دخترم را بخوان. ایشان مشغول به ذکر مصیبت حضرت رقیه (ع) شد و من هم گریه می کردم و اشک می ریختم، اما متاسفانه بچه هایم مرااز خواب بیدار کردند ومن هم با ناراحتی از خواب بیدار شدم ومتاسف ومتاثر بودم که چرا از آن مجلس پرفیض محروم مانده ام، ولی دیدن دوباره آن منظره عالی امکان نداشت. هماه روز، و یا روز بعد، به همان متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس از معاینه معلوم شد که اصلا اثری از ناراحتی وبیماری ...
طیب حاج رضایی از کسی خط نگرفت
تحصیل کردم و در میدان امین السلطان مشغول به کار شدم. *چطور وارد میدان امین السلطان شدید؟ پسرخاله ام حاج میرزا باقر کلباسچی مرا به مغازه بارفروشی اش که در میدان امین السلطان بود، برد و من شاگرد بارفروشی شدم. بعدها که مسئولان میدان تصمیم گرفتند میدان امین السلطان را به میدان انبار غله منتقل شود، رفتم انبار غله و آنجا مشغول شدم.گمانم در میدان انبار غله بودم که مستقل شدم. ...
التماس های کودکانه به مادر قاتل
این اظهارات تکان دهنده اش از روز حادثه درپاسخ به پرسش بازپرس مدیر روستا درباره انگیزه اش از این جنایت هولناک گفت: همسرم می خواست با دختر دیگری ازدواج کند. من فکر می کنم اصلا با هم ازدواج هم کرده بودند. من چندبار عکس هایی هم در تلگرامش دیدم. ماجرا وقتی شروع شد که همسرم 2 سال پیش ال90 گرفت. از آن به بعد کم کم رفتارش تغییر کرد. چند وقت پیش هم خودش به من می گفت که می خواهد با یک دختر 28ساله ازدواج کند ...
چگونه از دخترم محافظت کنم؟
پدرانه زمانی که پدر شدم بسیار تحت فشار این آرمان بودم که به طور تلویحی از پدران این زمانه می خواهد تا در برابر هیجانات ناخواسته ای که در ارتباط با کودکان و اقتضایات آن پیش می آید از لحاظ احساسی تاثیر ناپذیر باشند و به پیشرفت شغلی ایشان نیز خللی وارد نشود. در الگوی فعلی پدر باید زیاد کار کند، زیاد پول دربیاورد و هزینه های گزاف فرزند پروری را در بیاورد. حال هر چه این پول بیشتر باشد، فرزند ...
زن جوان همسرش را درخواب به آتش کشید
تا اینکه با همسرم ازدواج کردم. اوایل زندگی مشترک با یکدیگر مشکلی نداشتیم اما پس از گذشت چند ماه درگیری و اختلافات ما زیاد شد. او از من درخواستهای غیرمنطقی داشت و من قادر به برآورده کردن آنها نبودم. در این مدت صاحب دو فرزند که یکی پسر و دیگری دختر است، شدم. در حال حاضر دخترم چهار ساله و پسرم 10 ساله است. چندین سال در شیراز زندگی می کردیم و به خاطر رفتارهای همسرم حتی چندین بار درخواست ...
تهران تا کربلا با پای پیاده
تا اینکه امسال بالاخره راهی شد: چند سالی می خواستم بروم اما قسمتم نمی شد. همیشه دلم می خواست چندنفری برویم چون فکر می کردم تنهایی خیلی سخت باشد و اینکه از تنهایی رفتن هم می ترسیدم. امسال هم بنا بود با یکی از دوستانم بیایم؛ اما برای آن بنده خدا مشکلی پیش آمد و خودم راهی شدم. همیشه فکر می کردم که خودم را به مرز می رسانم بعد ازآنجا تا حرم را پیاده می روم. ولی به دلم افتاد که از در خانه پیاده بروم ...
راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد
.... مسیر طولانی کرج تا هشتگرد را با هراس و دلهره طی کردم، چرا که نگران بودم بموقع به این مصاحبه نرسم. بنابراین در شهر نظرآباد از راننده یک خودروی پراید مشکی خواستم تا مرا دربست به مقصد برساند و در حالی که پایان نامه ام در دستم بود، سوار خودرو شدم. راننده که با سرعت زیاد حرکت می کرد، در نیمه راه ناگهان از اتوبان وارد خاکی شد. بعد هم با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدیدم ...
تسخیر سفارت آمریکا منطبق بر قواعد بین المللی بود
؟ خبرش را چند ساعت بعد من شنیدم و دوستان آمدند به بنده خبر دادند . * اولین موضع شما نسبت به این موضوع چه بود؟ اقدام دانشجویان را قبول داشتید؟ موافق بودم. بنده قبل از اینکه موضع حضرت امام را بشنوم هم با این کار موافق بودم. از آنجا که آمریکا را می شناختم، در موضع گیری نسبت به این کار تردید نداشتم. از ابتدا کاملاً موافق بودم . نمی دانستم کسانی که لانه را تسخیر کردند ...
زن مریوانی در اتفاقی نادر برای همسرش خواستگاری رفت! + عکس
عقد که خود بانی و سرپرست کار بودم حس عجیب و خوشحال کننده ای داشتم هرچند تصمیمم حالتی غیرطبیعی داشت، و حتی از جانب خیلی هاسرزنش می شدم ولی باز پشیمان نبودم. اکنون 5 ماه است شلیر خانم28 ساله به خانواده ما پیوسته و زندگیمان را گرم تر از قبل ساخته است. چون او برای من مثل خواهرم می ماند و واقعا به دنیای ما معنی بخشیده است و حتی مواقعی که جایی می رود دلم برایش تنگ می شود و بر عکس خیلی از ...
پسرخاله های قاتل دوباره محاکمه شدند
به مرد بنگاهدار که مرد 33 ساله ای به نام مجید بود، مظنون شدند و او را بازداشت کردند. او در شرح ماجرا به پلیس گفت: مقتول مرا می شناخت و برای او چند معامله انجام داده بودم، به همین دلیل به من اعتماد داشت. در این مدت وقتی متوجه شدم که رضا وضع مالی خوبی دارد، وسوسه شدم. با خودم فکر کردم با یک قرارداد ساختگی به بهانه فروش یک ملک از او پول زیادی بگیرم و با آن کار کنم و بعد از گذشت چند ماه معامله را فسخ ...
شوک در کوچه تیر
. پزشک معالجم دوباره به من دارو داد، اما من چند روز بعد دوباره دارو را قطع کردم. شوهرم هر شب دیر به خانه می آمد و گاهی شب ها به خانه نمی آمد که فهمیدم خانه مجردی اجاره کرده است. پس از قتل شوهرم چایی خوردم زندگی برایم سخت شده بود و شب قبل هم با هم مشاجره لفظی داشتیم تا اینکه روز حادثه ساعت 10 به سراغ شوهرم رفتم تا او را از خواب بیدار کنم، اما او بیدار نشد. چایی و صبحانه را آماده کرده ...
اعتراف مرد بیگانه به قتل پیرزن تنها
اش زنگ زدم، جواب نداد. نگرانش شدم و امروز خودم را به اینجا رساندم و در اتاق خواب جسدش را پیدا کردم. مادرم همیشه گردنبندی طلا به گردن می آویخت که 15 میلیون تومان ارزش داشت از آن خبری نیست و احتمالاً سرقت شده است. قتل با انگیزه سرقت کارآگاهان با بررسی محل جرم متوجه به هم ریختگی کمدها و وسایل داخل خانه شدند. بررسی ها حکایت از این داشت که عامل حادثه بعد از وقوع قتل در جست وجوی اموال ...
جزئیات قتل عام شوهر و 3 کودک توسط زن جوان تهرانی
هنوز کسی شناخت کافی از آنها نداشت که این حادثه تلخ رقم خورد. وی افزود: جلوی ساختمان بودم که وسایل خانه از طبقه سوم ساختمان به پایین پرت شد و لحظاتی بعد همسر محسن را که روی لباس و دست و صورتش خون زیادی ریخته شده بود به بالکن آمد و قصد خودکشی داشت اما موفق نشد به بالای دیوار بالکن برود که پلیس و آتش نشانان برای نجات او به محل آمدند. این مرد افزود: وقتی به جلوی در واحد شماره شش ...
دوربین های مداربسته دست پسرخاله های قاتل را رو کرد
چند هفته از این جنایت می گذشت پسر جوان نیز دستگیر شد و در جریان بازجویی ها به قتل اعتراف کرد. اعترافات این جوان باعث شد پسرخاله اش که تا آن زمان همه چیز را منکر می شد نیز لب به اعتراف باز کند.او گفت: من چند میلیون تومان از متوفی دریافت کرده بودم و در ازای آن به طور صوری مبایعه نامه ای را نوشته و خانه ای را به وی فروخته بودم. بعد از مدتی تصمیم گرفتم هرطور شده مبایعه نامه را از او پس بگیرم ...
اعترافات زنی که شوهر و فرزندانش را به قتل رساند
. گریه می کردند و جیغ می کشیدند. در یک لحظه با خودم گفتم اگر خودم را با چاقو بزنم و خودکشی کنم تکلیف بچه ها چه می شود؟ دلم نمی خواست آنها بی مادر بزرگ شوند. همین شد که بازهم چاقو را برداشتم و به سمت بچه ها رفتم تا به زندگی آنها هم پایان دهم. زن جوان درخصوص قتل بچه هایش گفت: فریاد کشیدم که ساکت باشید اما آنها گریه می کردند. تمام وسایل خانه را شکستم و بعد با چاقو فاطمه را زدم. او جلوی ...
چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه (س) بر اساس 3 منبع
خواست از ذکر مصیبت خودداری کند، حضرت سید الشهدا(ع) فرمود روضه دخترم را بخوان. ایشان مشغول به ذکر مصیبت حضرت رقیه (ع) شد و من هم گریه می کردم و اشک می ریختم، اما متاسفانه بچه هایم مرااز خواب بیدار کردند ومن هم با ناراحتی از خواب بیدار شدم ومتاسف ومتاثر بودم که چرا از آن مجلس پرفیض محروم مانده ام، ولی دیدن دوباره آن منظره عالی امکان نداشت. من چگونگی توسل وخواب خودم رابیان کردم. دکتر قلم دردست ...
احسان خواجه امیری: با انتشار یک آلبوم منفجر نمی شوم!
. احسان که نمی خواست وام دار پدر موسیقی باشد در این باره می گوید: خیلی ها می خواستند موفقیتی که من کسب کرده بودم را به پای تلویزیون بگذارند. اوایل که می گفتند پسر ایرج است هر چه دارد از پدرش دارد. بعد از آلبوم من و بابا، تهیه کننده ها آمدند سراغم که در تلویزیون بخوانم(آن دوران مد بود که خواننده ها بیایند در تلویزیون 5 آهنگ بخوانند و مقداری پول دریافت کنند) با اینکه پیشنهادهایی که به من می ...
جزییاتی از قتل عام یک خانواده به دست مادر سنگدل
گرفت تمامی ماجرا را تایید کرد و در همان تحقیقات اولیه صراحتا به قتل اعترف کرد و گفت: من می خواستم همه اعضای خانه ام را بکشم و بعد هم خودم خودکشی کنم. اما همسایه ها مانع شدند و بعد هم مامورهای پلیس سر رسیدند. برای همین هم در اجرای همه نقشه ام موفق نشدم. او به بازپرس مرادی گفت: صبح بیدار شده بودم و هرچه به شوهرم گفتم بیدار شود، او نمی پذیرفت. کفرم را در آورده بود و می گفت صبحانه نمی خورم ...