سایر منابع:
سایر خبرها
در این تئاتر با دو تا آدم با حال طرف هستید!
اتفاق و یک تکه ی خوشگل از کار که قبل از تمرین نداشتم را، بعد از تمرین با خودم به خانه می برم. همان تکه ی جدید زایش چیزهای دیگری است برای فردا. تمام نیست و بسته نمی شود؛ هر روز چیز جدیدی به خود من اضافه می شود. پورآذری : حتی اگر احساس کنید چیزی که امروز به دست می آورید فردا به درد نمی خورد، به هرحال آن زایش وجود دارد. پس می شود گفت تئاتر فقط چیزی است که شما از آن لذت می برید و به ...
خودش زندگیت رو قشنگ می کنه
همین طوری آرایش داشته باشم تا هیچ وقت از چشمش نیفتم. در را باز کردم و وارد راه پله ها شدم. اما نمی تونستم با آن آرایش از خانه بیرون برم. روی پله ها نشستم و با خودم فکر کردم که: نباید عهدی رو که با امام حسین علیه السلام بستم رو بشکونم اما بدون آرایش هم که نمی تونم پیش همسرم برم. یک ربع دقیقه نشسته و سرم رو روی زانوانم گذاشته بودم و همچنان فکر می کردم... بالاخره ...
55 سال غارنشینی به خاطر عشق نگار +تصاویر
درباره دلیل شکست عشق او دو روایت وجود دارد؛ خود عزیز می گوید: 20 ساله بودم که عاشق دختری به نام نگار شدم. هر روز در مسیر او می نشستم. نگار بسیار زیبا بود و هر کسی او را می دید عاشقش می شد. من اگر یک روز نگار را نمی دیدم دیوانه می شدم. او هر روز با اسبش به کنار چشمه می آمد به همین خاطر من هم در کنار چشمه منتظرش می ماندم. یک بار به خواستگاری نگار رفتم، اما چون پدر و مادر نداشتم، او را به من ندادند ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (347)
برترین ها - امیررضا شاهین نیا : سلامی دوباره خدمت شما عزیزان. امیدوارم روزهای پاییزی تان مملو از حس شیرینِ زندگی و لطافت عشق باشد. در این روزها اگر قصد خروج از خانه و یا محل کار را دارید، حتما یک قایق بادی همراه خود داشته باشید که اگر خدایی نکرده بارانِ الهی بیش از نیم ساعت طول کشید، بتوانید با وسیله ای مناسب خود را تا خانه برسانید و در مترو و بی آر تی مجبور به اجرای پرفورمنسِ شب اول قبر در نقش ...
سرنوشت های شوم سیاسی و اجتماعی
در داستان که در کمتر داستان ایرانی می توان سراغی از آن گرفت: ...فصل بادمجان سمنان بود و هر وقتی توی خانه غذایمان به بلای خانمان سوز بادمجان گرفتار می شد، پدرم ترش می کرد و لیچار بار مادرم می کرد و خواهرم را دست وپاچلفتی می گفت و زن داداشم را کردک [زبر و زرنگ]. اسفندیارمان نان و ماست چکیده می خورد و من نان خالی سق می زدم، ولی خودشان آن چنان لذتی از بادمجان می بردند که انگار گوشت آهو بره باشد. زن ...
شهید غریب خوزستانی جنگ و صداوسیما / شهیدی که بارها مورد تهمت قرار گرفت+مداحی
همان کودکی علاقه خاصی نسبت به گویندگی داشت. در همان کودکی برای اولین بار "برنامه کودک" رادیو نفت آبادان را اجرا کرد . در آن موقع پدر ما به عنوان خبرنگار سیار اطلاعات در استان خوزستان بود و چندین سال گویندگی برنامه های رادیو و تلویزیون آبادان را برعهده داشت، اما غلامرضا جدا از این موقعیت خود استعداد خاصی در زمینه گویندگی و خبر داشت به طوری که در مسابقات گویندگی آموزشگاه های خوزستان در سال پنجم ...
اظهارات دایی درباره ظریف، فرهادی، خاتمی و ...
. - من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال 93 مقدماتی جام جهانی آمریکا می شود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به این که پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با ...
آرام جعفری: بازیگری را به صورت تجربی یاد گرفتم / افراط و تفریط خوب نیست
او درباره کار و زندگی خصوصی اش به گفت وگو نشسته ایم. برای شروع، از تاثیری که از پدر و مادرتان گرفته اید، بگویید و این که در چه فضایی بزرگ شدید؟ من سال 1359 به دنیا آمدم. خوشبختانه پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده رشته ریاضی اند. پدرم رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه تهران خوانده و مادرم فوق دیپلم ریاضی دارد. برادرم هم مهندس مکانیک است. وقتی خانواده ام متوجه علاقه ام به هنر شدند از پنج ...
حسین حاضر شد پیکرش را بسوزانند اما به خاک کشورش تعرضی نشود
حسین مرخصی می دادند تنها 3،4 روز در تهران می ماند و به جبهه می رفت و می گفت پدر جبهه به حضور من نیاز دارد. شب ها در جبهه زمانی که همه رزمندگان خواب بودند کفشهای آنها را واکس می زد و ظرف ها را می شست و دوستانش خیلی او را دوست داشتند. در ادامه مادر شهید مرادی گفت: حسین زمانی که دبیرستان بود به دلیل سن کمش مخالف رفتنش بودم مخفیانه به جبهه رفته بود و من بعد از کلی پیگیری شماره اش را در جبهه ...
مادری که برای دخترش درباره اسلام ستیزی نامه نوشت
اولین بار با اهانت روبه رو شده و به سمت پدرم دویدم و گفتم مردم من توهین کردند و شاید تو تا زمانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده و روسری سرت نکرده ای، از امتیازاتی بهره مند شوی که من محروم بودم و آن روز که روسری سرت کنی، گلایه هایت به من در مورد بی احترامی ها شروع خواهد شد. الخطابه نوشته است: اکنون می خواهم اتفاقات عجیبی را برایت توصیف کنم که باور کردنی نیست اما حقیقت دارد و آن اینکه کاندیدای ...
بازتاب ماجرای غرق شدن دختر دانشجو در لرستان
. اصلانی گفت: متأسفانه شهرداری خرم آباد در دریافت عوارض و هزینه کرد مشکل دارد. عذرخواهی رئیس شورای شهر خرم آباد بابت مرگ دختر دانشجو محمد حسین پور، رئیس شورای شهر مرکز لرستان نیز در جلسه ستاد مدیریت بحران، بیان کرد: سقوط دو دختر دانشجو به داخل کانال آب در خیابان شورا، حادثه دلخراشی بود و چون خودم در آن خیابان بودم از لحاظ روحی خیلی اذیت شدم. وی با بیان اینکه ...
با ترفندها و حیله های دختری رو به رو شدم
فقط به دنبال شریک و همدمی در زندگی بودم و هیچ قصد و نیت سوئی نداشتم، اما با ترفندها و حیله گری های دختری رو به رو شدم که مرا به روز سیاه نشاند و ... به گزارش نخست نیوز و به نقل از شهدای ایران، مرد 35ساله در حالی که دستانش را روی صورتش گذاشته بود تا قطرات اشک جاری شده از چشمانش را پنهان کند، به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: هیچ وقت فکر نمی کردم که به این راحتی طعمه دختر 20ساله ...
به جرم فقر تنهایم گذاشتند
را با هزار قرض پرداخت کردیم و بعد از آن هم من ماندم و 2 دختر کوچک و زندگی پر از قرض و همسری که توان کار کردن نداشت. چند سالی از بیماری و خانه نشین شدن همسرم گذشت و او به دلیل همین خانه نشینی و مشکلات، دچار بیماری اعصاب شد و بیش از 40 بار به او شوک زده اند و 3 سال در بیمارستان اعصاب بستری شد. او دیگر آن رضای سابق نیست. پیر شده است و حرف نمی زند. غذا نمی خورد و مدام در خودش است و مانند یک روبات شده ...
همسر و فرزندانم نقش مهمی در موفقیتم داشتند/ حمایت دولت از هنرمندان موجب احیای هنرهای قدیمی است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ فاطمه برزگر یک از هنرمندان بافنده پارچه در گفت وگو با زن امروز ، با بیان اینکه در حال حاضر 37 سال دارم و در رشته هنر دپپلم گرفته ام، گفت : حدودا پنج، شش ماه است که این کار را آغاز کرده ام و چون این هنر را از مادرم یاد گرفته ام هیچ کلاس آموزشی نرفتم. وی با اشاره به اینکه وقتی علاقه و کار اطرافیانم را در هنر تو بافی دیدم به این کار علاقه مند شدم ...
ایرادِ بنده به هم لباس هایم است؛ به جای سخنرانی، باید نظم اجتماعی را تغییر دهیم
فکر می کند در آن جا اتفاقی رخ می دهد و یک حاشیه ای شکل می گیرد تصمیم می گیرد که به مهمانی نرود. اما انسانهای ترسو همین انسانهایی که هفت سال اول سیّد نبوده اند وقتی وارد این محیطها می شوند به سرعت محاسبه می کنند که اگر الآن اگر این حرف را بزنم، همسرم چه عکس العملی نشان می دهد، پدر و مادرم چه عکس العملی نشان می دهد، میزبان چه عکس العملی نشان می دهد. لذا دنیا روی سر این فرد خراب می شود. به دلیل اینکه ...
گفت وگویی منتشر نشده باحجت الاسلام شجونی
.... از قضا من شب در مسجد قم بودم که دیدم سید عبدالحسین واحدی در حال دعاست. دست مرا به پهلوی خود برد و نشان داد که اسلحه است و سپس گفت: مظفرعلی نتوانسته حسین علا را بزند. ما می خواستیم پیمان بغداد را از بین ببریم، ولی متاسفانه نشد. من خودم اسلحه را برداشتم که به اهواز بروم تا هنگامی که او از قطار پیدا شد، او را بزنم. متاسفانه در اهواز ایشان را گرفتند و بعد به فرمانداری نظامی که همان حضیره القدس ...
گستردگی مفاهیم مسیحی در آثار خاقانی
بلخاری گفت: چنان که می دانیم مادر خاقانی مسیحی نسطوری بوده که به اسلام گرویده و با نجیب الدین علی مروی، پدر خاقانی، ازدواج کرده است. محبت و مهر فوق العاده ی خاقانی به مادر که در یکی از قطعات او تجلی یافته: ای ریزه روزی تو بوده/ از ریزش ریسمان مادر ، حضور مفاهیم مسیحی و عیسوی را در اشعار او در قیاس با شعرای دیگر بسیار پررنگ تر و گسترده تر ساخته است. بلخاری پس از بیان نکته ی بالا گفت: علت ...
حجت الاسلام کرمی: اسارت حضرت زینب(ع) تلخ ترین مصیبت بود+گزارش تصویری
او قرار گرفت. گفت: چه می خواهی و ایشان گفتند: سربازان تو شترهای مرا ضبط کردند و من آمدم شترهایم را بگیرم. ابرهه گفت: ابتدا که شما را دیدم هیبت شما مرا فرا گرفت و فکر کردم برای کار دیگری آمدید چون من آمدم خانه ی عبادت شما را تخریب کنم و عزت و شرف شما را بگیرم، فکر کردم آمدید مرا از تصمیمم منصرف کنید اما فهمیدم برای گرفتن شترها آمدید. حضرت عبدالمطلب جمله ای فرمودند: أنا رب الابل وللبیت رب ...
گمشده در هزار توی اعتیاد
: مدرسه نمی روی؟ ساعت 9 است.بچه های هم سن و سالت الان مدرسه اند. خنده ای تحویلم می دهد. دندان هایش خیلی وقت است که روی مسواک به خود ندیده است. می گوید: وقتی مادرم نیست، مدرسه تعطیل است. می پرسم: چرا؟ پدرت هم چیزی نمی گوید؟ می گوید: می خواهی ببینیش؟ بی درنگ می گویم: می خواهم. بلند می شود. به نظر چیز باارزشی در خانه ندارند که به راحتی در را باز می گذارد و بدون هیچ حرفی جلوتر راه می افتد و من ...
تبدیل سنگهای معمولی به جواهرات زیبا در پارکینگ خانه +تصاویر
شوم بعد از خدمت سربازی تصمیم داشتم ادامه تحصیل بدهم اما با توجه به علاقه ای که به کار گوهر تراشی داشتم تصمیم به ادامه کار پدرم گرفتم و با کمک دوستانم و با مشورتی که با هم کردیم تصمیم گرفتی با حمایت بسیج سازندگی کارگاه گوهر تراشی را در پارکینگ خانه ما راه اندازی کنیم. از بسیج سازندگی 60 میلیون تومان وام گرفتیم و همه باهم گفتیم یا علی. دوست نداشم کارگری کنم و می خواستم خودم کارافرین باشم و ...
شکارچی مزدا سارق موتورسیکلت شد
قرار گرفت. با شناسایی متهم پرونده توسط مالک موتورسیکلت، وی به سرقت موتورسیکلت از داخل پارکینگ اعتراف کرد و گفت: حدودا یک سال پیش من خودم مالک همین موتورسیکلت بودم که به دلیل اعتیاد شدید به شیشه مجبور به فروش آن شدم تا این که چندی پیش، در زمان جست وجو داخل سایت دیوار به صورت کاملا اتفاقی موفق به شناسایی تصویر موتورسیکلت خود شدم. با توجه به این که کلید یدک موتورسیکلت را از قبل نزد خود ...
مروری بر زندگینامه شهید صابر شیری
خانواده بود ، و مانند هشت برادر خود که اکثراٌ نظامی و سپاهی هستند و تنها خواهر خویش ، در زیر سایه پدر بسیجی و مادر مومن خود که پیرو خط ولایت بودند پرورش یافت . در همان دوران نوجوانی از هوش و ذکاوت زیادی برخوردار بود و همه مطالب درسی را سرکلاس یاد می گرفت در بحبوحه دوران نوجوانی در اردیبهشت ماه سال 1380 پدر گرامی وی دار فانی را وداع گفت . این حادثه تاثیر فراوانی را بر روحیه او گذاشت و نوجوان یازده ساله ...
ویشکا آسایش، زن ویرانگر می سی سی پی
؟ بله. از بچگی این فیلم ها را که می دیدم شیفته زن های شیک و باابهت بودم. اتفاقا یکی از بازیگرانی که قبل از نمایش دوباره دیدم ویوین لی بر باد رفته بود و بخشی از حرکاتم را از او گرفتم. خیلی از بازیگران ایرانی در نقش این گونه زنان موفق بوده اند و دورخیز خیلی ها هم جواب نداده. شما چه کردید که موفق بوده اید؟ من فقط حرف کارگردان را گوش می دهم. بازیگر اگر تمام و کمال خودش ...
اختتامیه بر آستان اشک به یاد حسنین علیهم السلام
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، آیین اختتامیه سومین سال سوگواره شعر آیینی بر آستان اشک ، هم نوا با کاروان اسرای کربلا، شامگاه دوشنبه هفدهم آبان ماه متبرک به نام حسنین (علیهم السلام) با حضور شاعران، مداحان و مرثیه خوانان اهل بیت، جمع کثیری از علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. این سوگواره که بیشتر به شب شعر عاشورایی ...
اجرای حکم کور شدن یک مرد به خاطر اقدام وقیحانه بایک دختر 4 ساله سنندجی+ عکس
بازجویی ها به ریختن آهک در چشمان دختر بچه اعتراف کرد و گفت: آن شب برادرزنم همراه خانواده اش مهمان ما بودند. بعد از صرف شام، تا دیر وقت بیدار بودیم و هنگام خواب، من و پدر فاطمه در راهرو خوابیدیم و فاطمه هم اصرار داشت نزد پدرش بخوابد که من مانع او شدم، چون می خواستم در راهرو تریاک مصرف کنم. متهم ادامه داد: صبح وقتی بیدار شدم، بجز فاطمه بقیه خواب بودند. در همان هنگام دختربچه به من فحاشی کرد و ...
طلاق، از ملکه یک بازیگر ساخت
شروع زندگی در کاخ، فصل جدیدی از زندگی پر فراز و نشیب دختر بختیاری آغاز می شود. اسفندیاری که حدود 7سال ملکه بود، در بخشی ازخاطرات خود به وقایع پشت پرده دربار و موقعیت مادر شاه می پردازد: در همان ماه های اول ازدواج من متوجه این واقعیت شدم که نه فقط با شاه بلکه با تمام خانواده او ازدواج کرده ام و باید خود را برای زندگی در محیط آشفته خانواده او آماده کنم. بدون شک تاج الملوک مادر شاه در رأس خانواده قرار ...
نصیحت ماندگار پدر
خیلی ناراحت شد و به دهیار روستا اطلاع داد و با هماهنگی آنها پیرزن را به خانه سالمندان برد تا از نظر تغذیه و سلامتی به او رسیدگی کنند و اوضاعش رو به راه شود. چند وقت بعد که آقای الف به پیرزن در خانه سالمندان سر زد، این مادر به او گفته بود که تو تنها پسر من هستی و خدا خیرت بدهد و... و بعد از این حرف ها فوت کرد . این دوست در پایان صحبت هایش دوباره تأکید می کند که عمل به توصیه پدر و باور به پاداش چندبرابری برای انجام کاری در جهت رضای خدا موجب شده که آقای الف برای انجام کار خیر روز و شب نشناسد و هر کار خیری که از دستش برمی آید انجام دهد. ...
چپی ها می گفتند: نیم رخ تو شبیه لنین است!/ ماجرای گفتگوی تاریخی مسعود رجوی با آیت الله انواری
امور زندان ها، چقدر متوجه تفاوت زندانیان مسلمان با چپی ها شده بودند؟ زندانبان ها می فهمیدند که چپی ها زود از استقامت دست می کشند، یعنی واقعا زود می بریدند. در سال 41 که در 6 بهمن رفراندوم شاه بود، در روز 3 بهمن مرا گرفتند، چون در خیابان بوذرجمهری، روی دوش مردم سوار بودم و فریاد می زدم: رفراندوم مخالف اسلام است، رفراندوم مخالف قانون است. شب که رفتم خانه، مرا گرفتند. آن شب مرحوم آیت الله ...
عکس/ غارنشین عاشق سرشماری شد
به کوه گذاشت و دیگر به روستا بازنگشت. مرد غارنشین درباره داستان زندگی اش می گوید: هفت ساله بودم که مادرم فوت کرد. چهار سال بعد هم پدرم فوت کرد و مکتب را رها کردم و مشغول کار شدم تا اینکه شکست عشقی مرا غارنشین کرد. درباره دلیل شکست عشقی او دو روایت وجود دارد. خود عزیز می گوید: 20 ساله بودم که عاشق دختری به نام نگار شدم. هر روز در مسیر او می نشستم. نگار بسیار زیبا بود و هر کسی او را می دید ...
سالی جونز؛ خواننده بریتانیایی یا سفاک داعشی؟
دیده است. او ادعا کرد سالی بدون این که به او اطلاع دهد، جوجو را با خودش از انگلستان خارج کرده و در این سال ها که زمان شکل گیری شخصیت جوجو بوده، مغز او را با تعالیم وحشیانه و جنایتکارانه داعش شستشو داده است. پدر جوجو که از دولت انگلیس درخواست کرده بود نامش اعلام نشود، عنوان کرد که جوجو قبل از این که از انگلستان خارج شود، پسری بسیار آرام و مهربان بوده که آزارش حتی به یک مورچه هم ...