سایر منابع:
سایر خبرها
استقلال به این معنا نیست که بچه را به حال خود رها کنیم
او را تاکنون در سریال هایی مانند ستایش، کیمیا، مهر و ماه ، به رنگ صدف، یوسف پیامبر، مریم مقدس و فیلم هایی چون ملک سلیمان، سالاد فصل، شیدا و... دیده ایم. سعیدی رمان بی دل هوا را سال گذشته منتشر کرده است. قصه این کتاب درباره خانواده ای است که به دلیل جنگ مجبور به مهاجرت می شوند و همه مسئولیت خانواده به عهده مادر می افتد. سعیدی می گوید تا قبل از این رمان چند داستان کوتاه هم نوشته که منتشر نشده و بی دل هوا اولین رمان اوست که به بازار کتاب راه یافته است. با این بازیگر قدیمی که متولد آبادان و بزرگ شده شیراز است، درباره مادران توانمند هم صحبت شدیم. متولد جنوب کشور هستید، آیا جغرافیا در خلق و خوی آدم ها اثرگذار است و مثلا آنها را مقاوم تر می کند؟ به نظرم جغرافیا در مقاوم کردن آدم ها در مقابل مشکلات تاثیری ندارد. سبک و نوع زندگی و این که هر آدمی چگونه با مشکلات و موانع زندگی رو به رو می شود، تاثیر بیشتری در پختگی او دارد. به نظرتان یک مادر چه تاثیری در سرنوشت فرزندان خود دارد؟ تاثیر کاملا مستقیم بر روحیه، انتخاب ها و کلا سرنوشت فرزندان خود دارد. مادری که آرامش داشته و آگاهانه فرزندان خود را بزرگ کند، به استقلال آنها کمک زیادی می کند. معتقدم نوع تربیت مادر است که یک بچه را خوشبخت یا بدبخت می کند. مادرهایی که بچه هایی وابسته به خود بزرگ می کنند، از همان بچگی عدم موفقیت آنها را شکل می دهند. آنها وقتی بزرگ شوند، نمی توانند از پس مشکلات خود برآیند، اما مادری که هم محبت می کند، اما می داند در چه زمانی باید سختگیری کند و چه وقت هایی باید آرامش خود را حفظ کند، تبدیل به الگوی مناسبی برای فرزندانش می شود. مادران امروزی همه امکانات را در اختیار فرزندان خود قرار داده و حتی بیشتر کارهای شخصی آنها را نیز انجام می دهند که این روش آسیب بزرگی به آنها می زند. به نظرتان چگونه هم می توان مراقب بچه ها بود و هم آنها را مستقل بزرگ کرد؟ باید هر دو توامان با هم باشد. به نظرم خودخواهی است اگر فرزندمان را وابسته به خود بزرگ کنیم. اگر تربیت و آینده فرزند برای مادر مهم باشد، وقت بیشتری برای او می گذارد. استقلال به این معنا نیست که بچه را به حال خود رها کنیم تا او هر کاری که دوست دارد انجام دهد. در نهایت مراقبت باید به او آموخت که روی پای خودش بایستد. یک مادر توانمند از نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟ مادرانی که تحصیلات دانشگاهی دارند، اطلاعات بیشتری داشته و انتخاب های هوشمندانه تری برای تربیت فرزند خود دارند، اما معتقدم مطالعه حرف اول را می زند. کتاب خواندن باعث می شود یک مادر با دیدگاه های مختلف آشنا شده شرایط و روحیات فرزند خود را بهتر درک کند و بداند در زمان های مختلف باید چه رفتاری از خود بروز دهد. مادرانی که استقلال مالی دارند، فرزندان مستقل تری تربیت می کنند و اعتماد به نفس را در آنان افزایش می دهند. آشنا بودن با فناوری های روز و استفاده از اینترنت و گوشی های هوشمند چقدر به آنها کمک می کند؟ مسلما در دنیایی که بیشتر کارها به وسیله اینترنت انجام می شود، هر فردی باید آشنایی کامل با فناوری های روز داشته باشد. این اطلاعات باعث می شود نسل امروز بیشتر به والدین خود اعتماد کنند. این روزها بیشتر مادران از گوشی های هوشمند استفاده کرده و بخش زیادی از وقتشان را در گروه های تلگرامی سپری می کنند. به نظرم استفاده از این فضا بد نیست، اما زیاده رویی در آن خوب نیست. در برخی گروه های تلگرامی مطالب مفیدی گذاشته می شود که می توان روزی مثلا یک ساعت را به مطالعه و مرور آنها اختصاص داد، اما اگر این رفتار به عادت تبدیل شود و گوشی مدام در دست مادر یا پدر خانواده باشد هم به خودشان آسیب می زنند و هم برای فرزند یا فرزندانشان بدآموزی دارد. علاوه بر بازیگری، تدریس هم می کردید؛ چهار فرزند دارید که همه آنها آدم های موفقی هستند و در زمینه فرهنگ و هنر فعالیت دارند، وقت خود را چگونه مدیریت می کردید که هم به بچه ها برسید و هم به کارهایتان؟ سال های زیادی فقط تدریس می کردم و چون بچه ها و خانواده برایم اهمیت زیادی دارد، فقط تابستان ها که مدرسه ها تعطیل بود، نقش قبول می کردم و مقابل دوربین می رفتم. در این زمان ها هم مادرم به من کمک می کرد که کارهای خانه لنگ نماند. طاهره آشیانی - جام جم ...
این مهربانی های ویروسی
سرفه و عطسه کردن. مدیون هستید، خداوکیلی فکر کنید که شوهر عمه جان موقع سرفه کردن و یا حرف زدن جلوی دهانش را می گرفت! از طرف دیگر به محض اینکه مهمان جدیدی از در وارد می شد، دوان دوان سمتش می رفت و شروع می کرد به بوسیدن و دست دادن به او. حالا از ما اصرار که شوهر عمه جان نیازی نیست با همه اینقدر گرم بگیری و از او انکار که به هر حال من سفر بودم و خیلی وقت است که فامیل توی خانه ام جمع نشده اند. شوهر عمه ...
ملت عشق
لغزش تاریخی هم می شود . از جمله همسرمولوی در وصف کتابخانه مولوی می گوید : کتابخانه او پر است از نسخه های خطی . کانَه در عصر مولوی، مثل امروز ، محصول گوتنبرگ عالمگیر شده و نسخه غیر خطی هم وجود داشته است! همچنین تاریخ ازدواج شمس تبریزی با کیمیا از قول کرَا، چهار روز پس از عید فطر سال 644 اعلام شده اما چند صفحه بعد و از قول شمس به ذیحجه همان سال ارجاع شده است. در جایی دیگر و از قول کیمیا می گوید انگار همه روی دبه باروت نشسته اند و نویسنده فراموش کرده است که باروت در آن روزگار هنوز اختراع نشده است تا چنین تمثیلی به کار آید. چنین لغزشهایی البته از ارزش اثر نمی کاهد . ...
پیشخوان کتابفروشی ها
مقدمه ای هم برای ترجمه فارسی اشعارش نوشت. شب با من از تو حرف می زند مجموعه شعری از الن برن شاعر فرانسوی است که با ترجمه اصغر نوری توسط نشر نیماژ منتشر شد. یکی از منتقدان فرانسوی درباره شعر او می نویسد: درآثار این شاعر می توان سه تم اصلی را تشخیص داد: کودکی، عشق، مرگ. اما این تشخیص در شعرهای دوران پختگی اش بیش از پیش سخت می شود. آنجا که همه چیز زیر آفتاب سیاه یک حقیقت ذوب می شود. فریاد خشن جای ...
اعدام برای 80 زندانی ایرانی در مالزی
دستمزد زیاد وکیل های مالزیایی را هم پرداخت کنند، آن هم در حالی که این وکلا برای بهبود وضعیت عزیزانشان هیچ امیدی به آنها نمی دهند. بخش غم انگیز ماجرا هم آنجاست که بسیاری از این افراد ناخواسته و بدون این که بدانند چه می کنند و چه سرنوشتی منتظرشان است، چشم باز می کنند و می بینند در حال شمردن روزها برای مرگ هستند و چشم امیدشان به مسئولان است؛ امیدی که انگار دارد به نتیجه می رسد. روز گذشته ...
شهید خزائی: عبدالله؛ من بر می گردم اگر برنگشتم زیارتت قبول را برایم بخوان
مدافعان حرم و تمام بچه هایی که پای کار، پای نظام و ولایت هستند اعلام می کنم که تا آخر ایستاده ام و تا آخرین قطره خون برای نظام، و اقتدار جمهوری اسلامی جانم را فدا می کنم. مولوی حقیقی یادآور شد: حاج محسن خزاعی از من خواست تا در بحث مقام معظم رهبری و دغدغه های ایشان کار کنم، به لطف الهی این کار "زیارتت قبول" را با جان و دل تقدیم به تمام شهدای مدافع حرم به خصوص شهید والامقام خزائی می کنم و ...
معرفی شاعری گمنام از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی/ نقش اشعار ساده اما عمیق حبیب الله معلمی در حماسه های ...
خالق سروده میهن پرستانه و مومنانه لشکر صاحب زمان را شاید کمتر کسی بشناسد چون هم در آن سال ها نام و تصویرش ناشناس بود و در همه سال های بعد از پیروزی نیز مهجورانه از هیاهوهای رسانه ای دور بود چرا که همچون سرداران و سربازان آشنا و گمنام دفاع مقدس نگاهی فراتر از ستاره دار شدن را جست و جو می کرد. صاحب این عکس خالی از توجه رسانه ها، حبیب الله معلمی نام دارد. شاعر بی آلایش و ساده دل اما عمیق از ...
در موسیقی، کپی برابر اصل نیست!
روز آمریکا را شدیدا تحت تاثیر قرار داد؛ اتفاقی که آن را تهاجم بریتانیایی1 می نامند. گروه تازه تاسیس و جوان بیتلز، که اولین بار در 1964 به آمریکا سفر کرد، در نوک پیکان این تهاجم قرار داشت؛ تهاجمی که نه تنها در زمینه موسیقیِ مد روز بلکه در همه زمینه های سبک زندگی نسلی جوان را تحت تاثیر قرار داده بود. آن سریال تلویزیونی که از 1966 تا 1968 از تلویزیون پخش می شد مانکیز (The Monkees) نام داشت ...
شوهرم بی غیرت بود از خانه اش فرار کردم
، حال او بدتر می شد. آخرین باری که دعوایمان شد، با چاقو ضربه ای به دستم زد. البته جراحت سطحی بود و باز هم جان سالم به در بردم. دیگر نمی توانستم طاقت بیاورم. خانواده او هم مانده بودند چه کار کنند و می خواستند با نصیحت، مشکلمان را حل کنند. خانواده شوهرم نگران آبرویشان بودند و می گفتند مبادا اقوام و آشنایان از راز زندگی مان سر در بیاورند تا اینکه بالاخره کاسه صبرم لبریز شد و وقتی دوباره با تهدیدهای مرگ ...
آخرین خبر از چهره ها در شبکه های اجتماعی
...> امروز هم تولد گلاب آدینه است و هم تولد نوه عزیزش اَوِستا جان که این روز را به هر دو عزیز تبریک عرض میکنیم. پست تبریک نورا هاشمی را که برای مادر و فرزندش گذاشته است، مشاهده میکنید. حمام و دوش از همان قدیم در شاعرانگی و عشق نقش پررنگی داشته اند. مثلاً همین شعر مولانا که نازنین بیاتی پست کرده و شاعر در هنگام سرودن آن زیر دوش بوده و ناگهان حالش دگرگون شده و شعر را سروده است. پ. ...
ساعت ها به نقش غفور فکر کردم
در دو فیلم اخیر نرگس آبیار، ایفاگر دو نقش از متفاوت ترین نقش های کارنامه تان بودید. میان سیدعلی بمون شیار 143 و غفور نوروزی نفس، چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ تفاوت این دو نقش که زیاد است و در دو گروه جدا دسته بندی می شود. این دو نقش به لحاظ جغرافیا، شغل و شخصیت پردازی، فرق هایی اساسی با هم دارند. در ضمن تغییراتی که در فیزیک، آرایش مو و لباس غفور می بینیم، در سیدعلی بمون دیده نمی شود. البته این مساله ناشی از تغییرات اجتماعی است که در زندگی این آدم و اجتماع پیرامونش اتفاق می افتد که او را هم دستخوش تغییراتی می کند. اما شباهت هایی هم وجود دارد. هر دو از قشر کارگر هستند و یک بازه سنی را در فیلم طی می کنند. در شخصیت سیدعلی بمون این مساله بیشتر دیده می شود و حدود 30 سال زندگی و تغییرات این آدم را می بینیم و درباره غفور این بازه زمانی و تغییر سنی حدود هشت سال است. از دیگر شباهت ها این است که هر دو پدر هستند و فرزندانی دارند که عاشقانه آنها را دوست دارند، اما جنس عشق و دوست داشتن این دو مرد با همدیگر فرق می کند. از دیگر شباهت های این دو نقش می توان به عطوفت و مهربانی ذاتی آنها اشاره کرد. بله، همین طور است. مهربانی این دو فرد، شکل متفاوتی دارد. یکی مهربانی از جنس سیدعلی بمونِ کرمانی که کارگر معدن است و یکی از جنس غفور نوروزی، راننده خاور کفش بلا. هر دو آدم بااحساسی هستند، ولی شیوه بروز احساساتشان متفاوت است. در این دو فیلم، گریم های متفاوتی داشتید که مکمل خوبی برای بازی شما بود. بدون این که بخواهم ارزش کار گریمورها را کم کنم، به نظر می رسد بدون این گریم ها هم شما همین کیفیت و تفاوت بازی را ارائه می کردید. انگار شما از آن بازیگرانِ متکی به گریم نیستید. درست است؟ بله، متکی به گریم نیستم، ولی تابع نظر کارگردان و عقل جمعی هستم. منظورم از عقل جمعی این است که کارگردان، گریمور و بازیگر باید در گریم یک شخصیت به اجماعی برسند؛ اجماعی که باید منطقی و قابل باور باشد. من فقط یک عضو از این گروه سه نفره هستم و یک رای دارم. البته این را هم بدانید که اگر قانع نشوم، هیچ گاه قبول نمی کنم. خود من هم معتقدم آن روح شخصیت باید قابل باور باشد و آن چیزی که تماشاگر از درون شخصیت درمی یابد و حس می کند، مهم ترین وجه کاراکتر است. گریم به اقناع مخاطب و قابل باورشدن شخصیت کمک می کند. ما برای غفور و مقاطع مختلف حضور او در قصه، سه نوع گریم داشتیم که تابع شرایط سیاسی، اجتماعی، سیاسی و روان شناختی آدم هایی بود که از سال 56 تا سال 63 مسیری را طی کردند؛ یعنی دورانی که اتفاقات مهمی در این مملکت افتاد. همه کسانی که سنشان به آن دوران قد می دهد، یادشان می آید که روحیه آدم ها، لباس و آرایش آنها، دستخوش چه تغییرات عمده ای شد. اتفاقا می خواهم بگویم از منظری، گریم های این دو نقش بشدت حساس بود و اگر با بازی های ضعیف همراه می شد، نقش ها از دست می رفت و خوب درنمی آمد. درست است.این قدر درباره این گریم به من حرف زدند که فکر کنم برای نقش های بعدی، هیچ پروگ (موی مصنوعی) بلند دیگری را روی سرم نپذیرم. به هرصورت تماشاگر با یک زمینه ذهنی تصویری از مهران احمدی به دیدن این فیلم می آید و ممکن است در وهله اول، چنین موی بلندی او را پس بزند و متوجه مصنوعی بودن آن شود. من در این تجربه فهمیدم شاید تا جاهایی مخاطب، چنین چیزی را برنتابد که کار مرا به عنوان بازیگر سخت تر می کند. برای این که من مدام باید تلاش کنم این شخصیت قابل باور و قانع کننده باشد. به هرحال برای گریم نقش غفور من، خانم آبیار و آقای میرکیانی (طراح چهره پردازی) به یک توافق دسته جمعی رسیدیم. خانم آبیار عکسی از پدرشان با ویژگی هایی مشابه با نقش غفور از جمله همین مو داشت و می خواست چهره پدرشان تداعی شود. همان طور که اول فیلم هم آمده، خانم آبیار این اثر را تقدیم به پدرشان کرده اند. ظاهرا پدر خانم آبیار هم راننده بود؟ بله، همین طور است. به هرحال خانم آبیار در جاهایی، ویژگی ها و نشانه هایی از پدر خودشان را وارد نقش غفور کردند و اتفاقا این مساله به حس کارگردان و در نهایت حال و هوای خوب صحنه ها هم کمک می کرد و باعث می شد لحظه ها قابل باور شود. در هر صورت خوشبختانه مثل این که تماشاگر پس از حدود ده پانزده دقیقه فیلم، همراه شخصیت غفور می شود و او را با همین شکل و شمایل می پذیرد. ضمن این که حتما همه عوامل باعث می شوند یک فیلم برای مخاطب قابل درک و باور شود. شما بدون هیچ گریم خاصی، تفاوت ها را در بازی و نقش های مختلف نشان داده اید. مثلا در آلزایمر ، هیچ و روز روشن ، گریم خاصی ندارید و یک شکل هستید، اما اتفاقا جنس شخصیت ها بسیار از هم دور و متفاوت است. بله، سعی می کنم در همه نقش ها این طور باشم. اما الان پس از گذشت این چند سال حضورم در بازیگری، به این نتیجه رسیده ام که فکر می کنم شاید اصلا اشتباه به این عرصه آمده ام. من در بازیگری دنبال این هستم نقش هایی متفاوت از آدم هایی متفاوت را قابل باور بازی کنم، اما مثل این که برخی، بازیگری را طور دیگری تعریف می کنند و نمی گذارند هیچ تغییر عمده ای نه در روح و نه در فیزیک و نه در قیافه شان ایجاد شود. آنها سال ها یک نقش را فقط با تغییراتی جزئی بازی می کنند که آن تغییرات هم در حد اسم و فامیل و شغل نقش است! جالب اینجاست که خیلی محکم هم می گویند اصلا بازیگری یعنی همین. وقتی استاد شریفی نیا می گوید بازیگری یعنی این که خودتان را بازی کنید، من به خودم شک می کنم. چون ایشان الان جاهایی بازیگری را تدریس هم می کند. برنامه هفت، ایشان را همراه یک آدم کمتر دیده شده ای دعوت می کند تا میزگردی را درباره نقد بازیگری برگزار کنند. من فکر می کنم همه اینها یک برنامه ریزی است که بازیگری، خیلی ساده و راحت جلوه کند. شاید برای همین چیزهاست که وقتی آدم ها در خیابان مرا می بینند، می گویند چون ما خوب گریه می کنیم، خوب جوک می گوییم و خوب ادا درمی آوریم، پس می توانیم بازیگر شویم. به نظرم اینها مقصر نیستند. آنها احتمالا چون آن برنامه هفت را با حضور آقای شریفی نیا دیده اند، فکر بازیگری به سرشان زده است! بازیگران از بازی در نقش های متفاوت حرف می زنند، اما همیشه و شاید هیچ وقت این تفاوت واقعی نقش ها در عمل برای بسیاری اتفاق نیفتد. بازیگران چطور می توانند فرصت بازی در نقش های متفاوت را برای خود ایجاد کنند؟ این را نه بر مبنای توانمندی می گویم و نه براساس تلاشی که خودم برای بازی خوب و متفاوت می کنم. بحث به هیچ وجه شخصی نیست و می خواهم باتوجه به درسی ...
تجدید حیات نثرنویسی فارسی
که رهایی کامل از قیود آداب معمولی به آن سرعت امکان نداشته است . (2) امیرکبیر صدراعظمی بزرگ تر و مترقی تر میرزا تقی خان امیرکبیر بود که او هم، مانند استاد و راهنمای خود، سرنوشتی غم انگیز داشت و در 1268 ه .ق به طرز فجیعی جان سپرد. امیرکبیر که زیردست قائم مقام پرورش یافته بود، کار او را ادامه داد و سبک مکاتبات اداری را ساده تر کرد. دوران کوتاه ولی درخشان خدمت این وزیر توانا، و ...
ساز خوش تلویزیون در شب های پاییز
درام های خانوادگی با ماه و پلنگ و هشت و نیم دقیقه. هر سه مجموعه هم مالامال هستند از بازیگران محبوب و مشهور در رده های سنی مختلف؛ از داریوش ارجمند و سعید نیکپور و گوهر خیراندیش گرفته تا سام درخشانی و شبنم قلی خانی و بیتا سحرخیز. همه عوامل و لوازم دست به دست هم داده اند تا قدرت انتخاب مخاطب را ارتقا دهند و او را مخیر سازند تا به تماشای اثر مورد علاقه و بازیگران محبوبش بنشیند و نظاره گر هنرنمایی آنها ...
مرگ کوهن به روایت زندگینامه نویس او
خبرگزاری ایسنا: سیلویا سیمونز نویسنده کتاب زندگینامه لئونارد کوهن با گذشت بیش از 10 روز از انتشار خبر درگذشت این خواننده و ترانه سرا، روایت خود را از این جریان منتشر کرد. سایت یاهو نوشت: لئونارد کوهن خواننده، شاعر، ترانه سرا و رمان نویس کانادایی روز هفتم نوامبر درگذشت و به خاک سپرده شد؛ اما خبر فوت او سه روز بعد عمومی شد. سیلویا سیمونز که نگارش کتاب زندگینامه ای من مرد تو هستم (2012 ...
ممکن است متهم به بازاری نویسی شوم/ با انگ مذهبی نویسی برخی طلبه ها آثار خنثی منتشر می کنند
.... فارس: نسل جدید نویسندگان به نظر می رسد چندان جدی گرفته نمی شوند. علت این موضوع چیست؟ این سوال نیاز به استقراء کاملتری دارد. به هر حال مشکلات در حوزه نشر وجود دارد و نبرد برای ورود، فعالیت و بقاء در این فضا خودش بخش مهمی از فعالیت نویسندگی است. گمان می کنم کارشناسان نشر در این مورد پاسخ دقیق تری خواهند داشت. *ماجرایی که جان می داد برای فیلم سینمایی و رمان ...
آیات حقوقی تورات
...، آن دسته از جرایم دینی خاص که مجازات الاهی در پی دارند نه قضایی، معمولاً در این فهرست نیامده اند. سفر پیدایش پیدایش، باب 9 قتل 5. و هر آینه انتقام خون شما را برای جان شما خواهم گرفت؛ از دست هر حیوان آن را خواهم گرفت و از دست انسان انتقام جان انسان را از دست برادرش خواهم گرفت. 6. هر که خون انسان ریزد خون وی به دست انسان ریخته شود؛ زیرا خدا انسان ...
خاطرات اسارت/سفر عشق به عتبات
خونین حسین و کربلای او بدیدم بارگاه او ̨ بدیدم قتلگاه او به یاد لحظه دیدار مولا با خدای او کنون برگشتم از این ره دلم پر از غم و حسرت دلم هر دمبدم دارد جهانی در هوای او شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکروی کیف استسقی لطفلی فابو ان یرحمونی(4 بار) به حسین و کرببلای او به اسیری اهل و عیال ا و به شهید راه خدا سوگند(2) به حبیب و محاسن گلگونش ...
سرگذشت زبان فارسی در انقلاب مشروطیت
نقاط مختلف ایالات شمالی درگرفت. تبریز به سختی بمباران شد و روس ها دست به تجازواتی زدند که ادوارد براون در کتاب مطبوعات و شعر ایران جدید چنین شرح می دهد: ... قتل شهروندان سرشناس و میهن پرستان در برابر چشم همگان با آویختن آنها به داری که چوبه اش به رنگ های شاد پرچم روس مزین شده بود... در بسیاری موارد خانه های قربانیان را نیز با دینامیت منفجر کردند... به توپ بستن و غارتِ بی جهت حرم مطهر [حضرت ...
ریل بینبریج؛ داستان نویسی به سبک چارلز دیکنز
همین دو رمان همه می فهمند که من نویسنده ام. اما کسی توجهی به من نداشت و من هم از نوشتن دست کشیدم. حدود سه سالی پکر بودم. بعد یک روز که پسرم داشت با یکی از دوستانش بازی می کرد، مادر آن بچه با ما تماس گرفت تا سراغ پسرش را بگیرد. همین طور که با هم حرف می زدیم، گفت که صدای تو را می شناسم. اسم شما چیست. من هم اسم بعد از ازدواجم را که بریل دیویس بود گفتم و او پرسید نام قبلی شما چیست؟ وقتی گفتم ...
برگزاری مراسم اربعین حسینی در نمایندگی های فرهنگی ایران در خارج از کشور
کارکنان در سالن اجتماعات سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول برگزار شد. این مراسم با اقامه نماز مغرب و عشاء به امامت آیت الله صدیقی، امام جمعه موقت تهران، و قرائت زیارت اربعین آغاز و در ادامه حضرت آیت الله صدیقی در سخنانی گفت: همه شیعیان چه در داخل کشور و چه در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران می توانند با حضور پُرشور خود در هیئت های عزاداری ، عشق و ارادت خود را به امام حسین (ع ...
همسر پورحیدری: فقط یک بار به منصور دروغ گفتم
دانستم و او هم برای همه کارهایش با من مشورت می کرد. پس خانه هنوز این غم را باور ندارد؟ - هنوز نه! لااقل من که هنوز نمی توانم به خودم بقبولانم که منصور نیست. فقط وقتی دوستانش برای همدردی با ا به خانه می آیند یادم می افتد که منصور رفته و دیگر بر نمی گردد. وگرنه او به دلیل همراهی با تیم های مختلف ملی و باشگاهی و یا سفرهای کاری بارها در این 41 سال از خانه می رفت و بعد از چند روز ...
چرا برای مداحی ها اشعار ضعیف و سطحی استفاده می شود
.... شعرهایی از علیرضا قزوه و غلامرضا کافی هم در این آلبوم مورد استفاده قرار گرفته است. راز، آینه عشق و باده الست، سرخیل مستان، یک دل و یک یار، سر حق، غریب آشنا، عاشق کشی و ساز مستی، دستان سرا، شوخ شیرین، شوخ شیرین2، وداع و پریشانی و غریبه و گریه خون، نام قطعات این آلبوم است. به نظر می رسد آثاری چون آلبوم وداع مخاطبان خاصی دارند، چراکه از نظر کلام در این آلبوم ها خلاقیت شعری مدنظر است و از نظر ...
از آن قیچی برگردان استثنایی تا پنالتی برد استقلال
بعضی ها انتقاد می کنند که البته انتقادهایشان را با دل و جان می شنویم، ولی هوادار استقلال واقعا اعتماد کرده و از ما حمایت می کند. آنها هم دوست دارند تیم ببرد ولی می دانند ما نیاز به زمان داریم. از روز اول هم حمایت کردند و این حمایت هنوز ادامه دارد. به خدا وقتی این چیزها را می بینم فقط به عشق هوادار به زمین می رویم. تک تک بچه ها با جان و دل در زمین بازی می کنند. در بازی صبا هم همینطور بود. بازی حذفی ...
رُمان تاریخی در دوران پس از مشروطه
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: حسن کامشاد مشروطیت که به دست آمد، انتقاد تند از نهادهای موجود کاهش یافت: منتقدان پیشین آن گاه خود کمابیش مسئول اداره ی مملکت شده بودند. شعر و روزنامه نگاری که هر دو قبلاً نیز بار سیاسی داشتند اکنون بیشتر به خدمت تمجید و گاه تنقید و ارزش یابی نامزدان جدید قدرت؛ بحث نظریه های سیاسی، سنجش ظرفیت رهبران نوپا در اجرای وظایف ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (335)
اتاق باشی و مادرت صدات بزنه بگه این چیه تو جیبت، این حرفا رو یادت میره. 28. بابام تلوزیون نگاه میکرد گفتم بابا یخورده پول بده ندارم برگشت ی نگاهی کرد بعد دوباره روشوکرد سمت تلوزیون. فقط میخواست دوتا تیک بخوره seen بشه. من وقتی میخوام کنترل زندگیم رو به دست بگیرم 29. مامان بزرگم در درمان بیماری ها استدلالش این بود بالاخره تو عرق چهل گیاه دو تا گیاه مفید پیدا میشه دیگه ...
نخستین نویسندگان دوران رضاشاه (در ده سالِ نخستین)
، دومی چیزی بیش از تقلیدی سُست از رُمان نویسی رمانتیک اروپایی نبود. اهمیت این دو کتاب، به هر رو، آن بود که دو راه متفاوت پیش پای نسل آینده ی نویسندگان ایران نهادند. اثر نخست، یکی بود یکی نبود (برلین، 1921 / ذی القعده ی 1337)، به قلم محمدعلی جمال زاده، به زبان زنده و به عمد گفت و شنود نوشته شده بود و با وجود شکل و محتوایی تازه، همه چیز این کتاب بی اندازه ایرانی می نمود. در دیباچه ی کتاب که در ...
فرصتی برای نشان دادن چهره رحمانی اسلام
.... این گروه در حمله به شیعیان و مناسک و اماکن مقدس آن از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و راهپیمایان احتمال هرگونه خطری را از ناحیه این گروهک تروریستی تصور می کنند، ولی به حضور در راهپیمایی و مراسم روز اربعین اصرار دارند. هم چنین جمعیت حاضر در این مراسم شیعیان از کشورهای مختلف جهان و اهل سنت و مسیحیان هستند. چنین حضوری باعث ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان تشیع و اسلام و قوت قلب شیعیان و مظلومان در ...
هنوز شعرها تناسبی با عظمت پیاده روی اربعین حسینی از لحاظ کمّی و کیفی پیدا نکرده اند
وجود آن حال و هوا را درک کردم و فکر می کنم که نسبت به کارهای دیگری که قبلاً برای اربعین نوشته بودم، کار متفاوت و خاصی شد و پیام های زیادی هم از مخاطبین و دوستان حاضر در پیاده روی اربعین داشتم که این کار را می شنوند و با آن اشک می ریزند . * در یکی از مصاحبه های خود گفتید که با عنایت خاصه حضرت زهرا (س) توانستید دوباره شعر بگویید اما در آن مصاحبه این موضوع را باز نکردید. همین باعث ...
زیباترین مجموعه شعر شب یلدا 95 (قسمت اول)
و پیرهن . . . دیر آمدی دوباره زمستان رسیده است فنجان چای و قهوه ی مان سرد میشود تنها ترین ستاره ی یلدای سال پیش از آسمان چشم شما طرد می شود . . . وقتی که قلب سنگ ِ تو را هم شکافتم چشمم برای دیدن ِ خون نا امید بود تقصیر عشق نیست، خداوند شاهد است هر هندوانه ای که بریدم سفید بود! . . . ساعت دقیق چند زمستان گذشته است؟ دارم تو را چه سرد به خاطر می آورم! به شعرهای یخزده کبریت می کشم من به گواهم این همه شاعر می آورم!! مجله اینترنتی ستاره ...
زیباترین مجموعه شعر شب یلدا 95 (قسمت دوم)
به مناسبت نزدیک شدن به شب یلدا و در ادامه قسمت اول مجموعه شعر شب یلدا ، قسمت دوم این مجموعه را برای شما آماده کرده ایم. امیدواریم از خواندن این اشعار زیبا لذت ببرید. "مجموعه شعر شب یلدا" دلگیر، زیر چشم خدا، روی ابر غم بی هیچ ارتباط به باران نشسته ام فرقی نمیکند چه شبی چند ساعت است از هر پلی که رد شدم آن را شکسته ام! . . . ...