سایر منابع:
سایر خبرها
در خانه دوست پسرم بود که تنها بودم و دو مرد جوان با من آن کار را کردند!
آزار و اذیت قرار داده اند. دختر جوان در توضیح این ماجرا گفت: روز حادثه با پسر مورد علاقه ام به منزلی رفتیم در خانه تک و تنها نشسته بودیم و با هم مشغول صحبت بودیم که آن اتفاق وحشتناک برایم افتاد. ناگهان دو نفر وارد خانه شدند، دست و پای دوستم را بسته و با زور و تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس متواری شدند. این دختر جوان ادامه داد: وحشت کرده بودم و با گریه التماس می ...
عشوه گری های دختر تهرانی شاگرد رانند اتوبوس را به دردسر انداخت/ الهه را عقد کردم ام یک ثانیه هم زنم نبود!
سه سال قبل در خط اتوبوس اصفهان- تهران شاگرد راننده بودم. ما سرویس زیادی در این خط داشتیم به همین خاطر چهره های مسافران ثابت را خوب می شناختم. مدتی بود که دختر جوانی را در اغلب سرویس هایمان می دیدم. او توجه خاصی به من داشت و من هم بی توجه به او نبودم و البته از او خوشم می آمد. او رفتارهای مجذوب کننده ای داشت و هر بار با نگاه هایش بیشتر مرا به سمت خودش می کشاند. بالاخره طاقت نیاوردم و در یکی از ...
رایزنی برای بازنگری در ازدواج دختران زیر 13 سال
آمارهایی که هفته گذشته در همایش ازدواج کودکان مطرح شد 42 هزار دختر زیر 18 سال به خانه بخت رفته اند که به گفته ذوالقدر، پریشانی بسیاری برای جامعه به دنبال داشته است. همچنین گزارش هایی از جاری کردن عقد دختران 5 تا 6 ساله در برخی نقاط کشور هم منتشر شده است. این ازدواج ها براساس گزارش های جمعیت امدادی دانشجویی امام علی(ع) که برگزار کننده همایش فوق در دانشگاه علم و صنعت بود در برخی موارد به فرار عروس های ...
قتل در تهرانپارس با شوخی افغانی+عکس
و من نشانی از او ندارم با من تماس گرفت و کمکم کرد تا به زابل بروم. وی ادامه داد: من در آن زمان به تازگی ازدواج کرده بودم و خرج زندگی پدر و مادرم را هم می دادم. با نشانی که محمد به من داد در زابل در یک سوپرمارکت به عنوان کارگر مشغول به کار شدم تا بتوانم خرج زندگی خانواده ام را تامین کنم.حالا 40 روز است که فرزندم به دنیا آمده و من حتی فرزندم را ندیده ام. من واقعا خصومتی با ...
حمید تیزی چاقو را که روی گردنم گذاشت و هر کاریی که می خواست بامن کرد / این دختر در دانشگاه تهران قبول ...
که چانه اش گرم شده بود و برایم ورّاجی می کرد جلوی خانه ای توقف کرد. پرسیدم اینجا کجاست؟ با لبخندی از من خواست پیاده شوم. ازشنیدن این حرف ناراحت شدم. در این لحظه او چاقویی را روی گردنم گذاشت. حمید و پسر جوانی که انگار منتظرمان بود با تهدید چاقو از خودرو پیاده ام کردند. هوا تاریک بود و کوچه خلوت. آنها مرا با ضرب و شتم به داخل خانه بردند و از من فیلمبرداری هم کردند. در مسیر برگشت با دیدن خودروی پلیس درماشین را باز کردم و خودم را از ماشین بیرون انداختم و از پلیس کمک خواستم. حمید دستگیر شد و ... اخبار زیر را از دست ندهید: ...
نقش دختر رئیس جمهور منتخب در دولت آمریکا
...: در تاریخ ریاست جمهوری آمریکا مواردی بوده اند که دختران رئیس جمهور گاه به جای مادر نقش بانوی اولی را در استقبال از میهمانان یا ایراد سخنرانی های کوچک برعهده گرفته اند، اما تاکنون سابقه نداشته دختر یک رئیس جمهور به طور جدی در فعالیت های سیاسی پدرش دخالت داشته باشد و به او مشاوره دهد . ایوانکا، کارآفرین و معاون اجرائی شرکت ترامپ، ستاره درخشان خانواده توصیف می شود. او که 35 سال دارد و مادر سه فرزند ...
مدیرعامل شرکت هوس باز در مقابل چشمان دوستانم مرا مورد آزار و اذیت کثیف قرار داد! + عکس
را تحت پیگرد قانونی قرار داده و مجازات کرده اند، اما هنوز هم شکاف گسترده ای در پلیس در این امر وجود دارد. رادیو سهام 110 این دختر 6 ساله گیر این مرد 41 ساله و اسیر هوس هایش شد! + عکس در خانه دوست پسرم تنها بودم که آن دو مرد جوان با من آن کار زشت را کردند! ماجرای راننده شیطان صفتی که پس از سوار کردن زنان جوان از آن ها استفاده های آنچنانی می ...
در این فیلم "شاه مازندران" پسر جوانی را آزار و اذیت می کرد! + عکس
شهر بابل است در حالی که قمه بلندی در دست داشت پسر جوانی را مورد بازخواست قرار می داد و او را آزار و اذیت می کرد. در این فیلم او هر چند لحظه یک بار با دسته قمه، ضربه ای به سر و صورت مرد جوان وارد کرده والفاظ رکیکی هم می گفت. به دنبال انتشار این تصاویر بلافاصله پلیس وارد عمل شد و تحقیق در این باره را آغاز کرد. در جریان این بررسی ها مشخص شد مرد کتک خور ماجرا نیز از اراذل و ...
دختر جوان از خیابان خلوت و آزار و اذیت داخل پراید توسط این دو پسر می گوید!
به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، بیست و چهارم خرداد 91 دختر جوانی به کلانتری قرچک ورامین رفت و از دو پسر جوان که وی را آزار داده بودند شکایت کرد. وی گفت: در یک مطب منشی هستم. یک هفته قبل با پسر جوانی به نام افشین که به عنوان بیمار به مطلب پزشک آمده بود آشنا شدم و او به من ابراز علاقه کرد. او با من قرار ملاقات گذاشت و ظهر بیست و چهارم خرداد با پرایدش دنبالم آمد. وقتی سوار پراید "پدرام ...
دردسر عقد پنهانی با دختر تهرانی برای تازه داماد اصفهانی هنگام عروسی با دختر فامیل / الهه حتی یک ثانیه هم ...
به گزارش رکنا ، مرد آشفته ای به نام حمید با مراجعه به پلیس آگاهی استان اصفهان از اخاذی ها و مزاحمت های دختر جوانی شکایت کرد. این مرد به ماموران گفت: سه سال قبل در روزهایی که شاگرد شوفر خط اصفهان- تهران بودم الهه را دیدم. او عشوه گر و جذاب بود. من هم سنم کم بود. با کلی زبان بازی راضی ام کرد برای اینکه بتواند خارج برود عقدش کنم و بعد از رفتن طلاقنامه اش را بفرستد. من هم به او علاقه پیدا کرده بودم و ...
وقتی به بالین دختر رسیدم دیدم آرام خوابیده / متوجه شدم دختر زیبا مژه های بلندش را به هم می فشارد / آن ...
جوان وقتی دید مورد تمسخر افراد خانواده قرار گرفته و دستش رو شده است با عصبانیت روی زمین افتاد و خودش را به بیهوشی زد. در آن لحظه از کار خودم خیلی پشیمان شده بودم و احساس شرمندگی می کردم. بستگان دختر هم پس از این ماجرا مرا مورد مواخذه قرار دادند و گفتند تو می خواستی دخترمان را بسوزانی. آنها حسابی با من درگیر شدند و با احساس شرمندگی و بی تجربگی دستپاچه شده بودم و نمی دانستم چه کنم و چه ...
صدای پسرعمه ام که با خنده ای بلند آزارم می داد! / فرزانه گفت: محمود جان اشکالی ندارد!
دخترهای محل کارت را انتخاب کرده ای. آن وقت ها برادرم مسعود هم تازه ازدواج کرده و یک دخترزیبای یک ساله داشت. اما مادرم با همسر مسعود قهربود و از همان سال های اول ارتباط خانوادگی ما با آنها قطع شد. پدرگفت: تو که مادرت را خوب می شناسی، اول سعی کن رضایت او را جلب کنی بعد به خواستگاری برویم چون من دیگر طاقت ندیدن تو و همسرآینده ات را ندارم و احساس تنهایی می کنم. هرم گرما خود را تا عمق اتاق های قدیمی خانه ...
ناگهان صدای فریاد همسرم را شنیدم / آن ها همسرم را اذیت و آزار کردند!
27 ساله - یکی ازمتهمان - به بازپرس جنایی گفت:شب حادثه دوستم ایمان، شام میهمان خانه ما بود. ناگهان صدای فریاد همسرم را از کوچه شنیدم که برای خرید از خانه خارج شده بود.با عجله خودم را به کوچه رساندم که با مقتول و دو دوستش روبه رو شدم. آنها که حال خوبی نداشتند به همسرم متلک انداخته وآزار و اذیت اش کرده بودند. همین مسأله هم باعث وحشت همسرم شده بود. سر همین مسأله دعوایمان شد و ناگهان چند ...
30 نکته درباره طارمی که تا به حال نمی دانستید/ کم حرف، رفیق باز و عاشق رونالدوی برزیلی
باشید عصای دست من و پرسپولیس خواهد شد. همین جمله دایی سرمربی پرسپولیس کافی بود تا قرارداد رسمی با طارمی بسته شود. 17. فوروارد که این قدر کم حرف نمی شود! علیرضا رحیمی مدیرعامل وقت پرسپولیس به همراه علی دایی در اتاق خود نشسته بود. رئیس دفتر مدیرعامل به مهدی طارمی اشاره کرد که داخل برود. علی دایی با دیدن او تعارف زد که بنشیند. رحیمی از او پرسید: پسر پارسال کجا بودی و چند تا گل زدی ...
به خاطر فرزندتان با پیامدهای طلاق آشنا شوید
تصحیح تفکر تأخیر در فرزندآوری نباید تمام توجه خود را صرف کسانی کنیم که ازدواج کرده اند. باید بیشتر توان ارگانهای فرهنگی صرف این مهم شود که شرایط ازدواج را به نحوی فراهم آورند تا دختر و پسر در سنین ابتدای جوانی وارد زندگی شوند که فرصت مناسب برای اقدام جهت فرزندآوری بیشتر را داشته باشند؛ اقدام برای ازدواج باید به هنگام و در زودترین موقع باشد تا فرد فرصت بیشتری برای پرورش فرزند داشته ...
تیراندازی در مراسم عروسی 3 قربانی گرفت
...، فرهنگ غلط تیراندازی در مراسم عروسی در آبادان دو مصدوم برجا گذاشت. در جشن عروسی یکی از طوایف آبادان در سلیچ غربی این شهر، یک دختر از ناحیه پا و یک پسر نیز از ناحیه شکم مجروح شد. دختر حادثه دیده به اهواز و پسر حادثه دیده به یکی از بیمارستان های آبادان منتقل شده است. یک منبع آگاه در پلیس آبادان نیز این حادثه را تایید کرد. این سنت، تعداد زیادی کشته و ...
شباهت مریم به مهسا او را گرفتار آدم ربای عاشق پیشه انداخت
است و این در حالی بود که کارت ملی ام را به او نشان دادم تا اثبات کنم من مهسا نیستم بی فایده بود.یک ساعت در خیابان ها می چرخید و درحالیکه التماسش می کردم مرا رها کند توانستم با دادن آدرس خانه ام و نشان دادن مدارک خودم و خانواده ام به او ثابت کنم که من مریم هستم و مرا با دختر مورد علاقه اش اشتباه گرفته است تا اینکه مرا در کنار خیابان رها کرد. مریم گفت: وقتی برادرم زنگ زد او نمی گذاشت جواب ...
مدیون تلویزیون هستم
کودکی دوست داشتم با خنداندن دیگران خودم را تخلیه کنم و خودم هم شاد شوم. صدای خنده بینندگان به من انرژی می دهد و خوشبختانه تا این لحظه که در خدمت شما هستم از این حس لذت برده ام. اتفاقا خانواده هم مخالفت نداشت. فکر می کنم قلقلی در زمان خودش کودکان دهه 60 را در روزهای جنگ و موشکباران خیلی تحت تاثیر قرار داد. هنوز هم بچه های دیروز که بزرگ ترهای امروز هستند، وقتی مرا در کوچه و خیابان می بینند، ابراز لطف و ...
نگاهی به اندیشه های عقلانی آخوند خراسانی
. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای نصرالله ، محمدرضا، غلامرضا و محمد کاظم (آخوند خراسانی ) بود. سرانجام مهر پیشوای هشتم او را به مشهد کشاند تا برای همیشه در شهر شهادت ساکن شود. آخوند خراسانی در دوازده سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. ادبیات عرب ، منطق ، فقه و اصول را در حوزه مشهد فرا گرفت . در هیجده سالگی ازدواج کرد و در 22 سالگی همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات ، برای ادامه تحصیل عازم عراق ...
زندگی با کابوس آوار
کلنگیه و در شرف تخریب، کل خونه رو خراب کنن. خانمه چند بار رفته جلوی شورای شهر و مجلس... اوضاعش اصلا خوب نیست. گفتن پنجشنبه، 25 آذر قراره بیان خونه رو خراب کنن. نه پولی به اینا دادن که خونه بگیرن، نه اینکه تکلیف خونه رو مشخص کردن...؛ تو این خونه هفت نفر آدم دارن زندگی می کنن . یک تماس تلفنی و ورود به ماجرایی که تا پیش ازاین، فقط در خبرها درباره اش شنیده بودیم. ماجرا، ماجرایی قدیمی است. خانه های کلنگی و ...
دلیلی عجیب برای طلاق - هر دو یکدیگر را دوست داشتند، فکرش را هم نمی کردند!
...> پیرزن به تندی جواب داد: پسرم من یک مادر هستم. از نگاه کردن به چشم های بچه هایم می فهمم چه حالی دارند. تو هم مثل پسر خودم می مانی... آسانسور رسید و هر دو سوار شدند. در همان حال پیرزن پرسید: دوستش نداشتی؟ و خسرو بدون معطلی جواب داد: عاشقش بودم. حالا هم دوستش دارم. خانمم هم مرا دوست دارد... آسانسور به پایین حرکت کرد. اما نگاه خسرو روی عددهای قرمز طبقات ثابت ماند که شمارش معکوس داشتند؛ درست مثل ...
خاطرات خواندنی از 60 سال جراحی/خدمت بزرگ پزشکی ایران به آمریکا
تنها باشد و من در خارج از کشورم بمانم. ازنظر مالی به خانواده کمک می کردید؟ ازنظر مالی نه. اوایل که مادرم هنوز حقوق بازنشستگی پدرم را می گرفت. خانه وزندگی داشت. ملک هم داشتند و آذوقه زندگی تامین می شد. خرجی نداشت. چند فرزند دارید؟ یک دختر و دو پسر در ایران هستند؟ پسر بزرگم در تهران کار می کند. دخترم، در شیراز ازدواج کرد و دو فرزند خوشگل دارد. پسر ...
شوهرم سر زده به خانه آمد و پسر عمویش را در بالکن اتاق خواب دید/من دوباره پسر عمویش را به خانه دعوت کردم
می کردم که از شر بزرگی نجات پیدا کردم، پسرعموی همسرم در پیامهای متوالی از من می خواست به خانه آنها رفته و یا وی به منزل ما بیاید. چند ماهی از ارتباط ما نگذشته بود که وی یک روز در حالی که همسرم در اداره بود، به منزل ما آمد، بعد از مدتی از آن نیز همسرم کلید بر در انداخته و وارد منزل شد، پسرعمویش نیز با کمک من خیلی سریع بر روی بالکن رفته و مخفی شد، نمی دانم چطور اما گویا همسرم حس ششم ...
مرد جوان سرم را گرفت و به پایین صندلی برد و در همان وضعیت به اذیت و آزارم دست زد
. علی که 24 سال دارد در همان ابتدا گفت: در منطقه شهدا مغازه پوشاک دارم و مدتی بود که برای رفتن به خانه ام از بهمن که راننده تاکسی است خواستم تا شب ها به صورت دربستی مرا به قرچک ورامین ببرد.شب حادثه سوار بر تاکسی بهمن بودم که خواستم دختر نوجوان را که منتظر تاکسی است سوار کند. ابتدا اصلاً هیچ نیت شومی در ذهنم نداشتم تا اینکه در مسیر تصمیم به این کار گرفتم و می خواستم پس از پایان کارم او را ...
آرایشگاه معروف چهره های شاخص و مداحان + تصاویر
. وقتی مدرک دیپلم خودم را گرفتم به پیشنهاد مادرم که خودش آرایشگر حرفه ای بود به دنبال این تخصص رفتم. *فکر می کردید یک روز آرایشگری بشوید که چهره های مطرح ، مشتری ثابتتان شوند؟ نه فکر نمی کردم؛ سال 64 که برای اولین بار با این حرفه آشنا شدم تا سال 66 شاگردی کردم و توانستم در ابعاد و زوایای مختلف این حرفه را بیاموزم. در همین سال های آغازین آرایشگری، حاج محمود کریمی به من پیشنهاد داد ...
تازه پدر شده ام، مرا ببخشید
تصمیم گرفتم به تهران بیایم تا کار بهتری پیدا کنم. چند روز بود که به تهران آمده بودم و بعد از پیگیری های زیاد در یک ساختمان در حال ساخت مشغول کار شدم. یک روز صبح در همان ساختمان مشغول کار بودیم که دو نفر از کارگران ساختمان از تبعه افغانستان شلنگ آب را گرفتند و با هم شوخی کردند تا اینکه چند قطره آب روی گوشی موبایل یک نفرشان پاشید و سر همین موضوع باهم درگیر شدند. چون کم سن و سال بودند، جلو رفتم و ...
حاج رحیم ثواب مجاهدت هایش را با من تقسیم کرده بود
سال در جبهه دفاع مقدس با حاج رحیم همرزم بودند. خدا دو فرزند به ما هدیه داد. پسرم متولد سال 69 است و دخترم متولد سال 1375. همسرم قبل از ازدواج به من گفت از خودم چیزی ندارم اگر می خواهی با من ازدواج کنی بنده خوبی برای خدا و زن خوبی برای شوهرت و مادر خوبی برای بچه ها باش. شکر خدا آن چیزی که او می خواست بودم. می گفت خانم اگر شما نبودید من به اینجا نمی رسیدم و هر جایی می روم نصف ثوابش مال شماست. ...
ابراهیم وار اسماعیل وجودش را به قربانگاه برد
دختر باید لقبی داشته باشه تاخدایی نکرده به نام فاطمه بی احترامی نشود برای همین اسم دخترمان را ندا گذاشتیم. عباس خیلی عاشق بچه هایش بود. هر وقت مأموریت نبود، آنها را تفریح می برد و با پسر و دخترش طوری رفتار می کرد انگار با آنها رفاقت دارد، قبل از هر نسبتی. بچه ها هم با پدرشان راحت بودند حتی شب ها بچه ها را روی شانه هایش خواب می کرد. بعد از جنگ هم که همچنان حاج عباس رزمنده ماند؟ ...
شاید در کار تجارت و خیریه بروم
گذشت زمان چه احساسی داری؟ زمانی که خیلی جوان بودم به روسیه آمدم. به همین دلیل همه چیز خیلی سخت به نظر می رسید زیرا من تنها 17 سال سن داشتم و این واقعاً خیلی سخت بود. اینجا برای من شبیه کشور خودم است. من در ایران متولد شدم و پس از آن به روسیه آمدم و البته این موضوع را خیلی ناراحت کننده دیدم؛ اما همه چیز دو یا سه ماه طول کشید و من به خودم گفتم که از زندگی در روسیه باید لذت ببرم و فکر می ...
روزهایی که خزانه کشور دارایی شخصی خانواده سلطنتی بود !
همه خانه های روستایی را رنگ سفید بزنند و به اصطلاح مسیر عروس و خانواده اش را نوسازی و تر و تمیز کنند. در جاهایی هم که قطار از شهر رد می شد طاق نصرت های با شکوه بستند و پارچه های خوشامدگویی و مبارک باد آویزان کردند. میهمانان عروسی شاید حدود هزار نفر یا بیشتر بودند. ما تا آن موقع عادت به برگزاری میهمانی های مجلل و باشکوه نداشتیم. به همین خاطر از آلمان چند نفر متخصص برگزاری میهمانی استخدام کردیم ...