سایر منابع:
سایر خبرها
به اجبار شوهرم با کارفرمایم این کار کثیف را انجام دادم!
، مرد مصدوم را به بیمارستان منتقل کردند. ماموران با جست وجوی محل، کنار خودروی قربانی اسیدپاشی یک بطری پیدا کردند که بررسی ها نشان داد، داخل آن اسید بوده است. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات پلیس جنایی برای رازگشایی از ماجرای این اسیدپاشی ادامه یافت تا این که روز بعد ماموران از طریق مسئولان بیمارستان با خبر شدند مرد میانسال به هوش آمده که با حضوردر بیمارستان به تحقیق از او پرداختند ...
ماجرای هولناک مرد جوان و پسر 10 ساله همسرش در حمام!
...، راننده یک تاکسی تلفنی را که از همسرش جدا شده بود به من معرفی کرد که با او ازدواج کنم. من هم دخترم را به پدر و مادرم سپردم و با او ازدواج کردم. البته من ریشه همه مشکلات و بدبختی هایم را در نزدیک شدن به عمویم می دانم چرا که او با پدرم اختلاف داشت و مرا تحریک می کرد. پس از ازدواج دوم، همسرم کار می کرد و من بیکار بودم. این در حالی بود که همسرم خانه داشت و مخارج زندگی را نیز تأمین می کرد و من در ...
درباره شکنجه شدنش حرف نمی زد
شهری که می رفت، قطعاً سری به حوزه علمیه آنجا می زد. یک بار در قم به طلبه ای برخوردم که از من پرسید: تو مهدی منتظر قائم نیستی؟ جواب دادم: چرا. مرا از کجا می شناسی؟ گفت: برادرت محمد در یزد که بود، بارها و بارها مرا با موتور سیکلتش این طرف و آن طرف برد! این طلبه اهل کرمان بود و مدتی در حوزه علمیه یزد درس خوانده بود. معلوم می شد محمد با حوزه علمیه یزد هم زیاد در تماس بوده است. سال ها بعد یک طلبه سمنانی ...
اینجا یکی هست که منظوری دارد!
شما هیچ کار دیگری ندارید؟!... لطفا به جای این نگاه کردن، زودتر حکایت مرا بخوانید و بروید پی کارتان دیگر! **** واقعا که آدم گاهی اوقات در برخورد با بعضی ها و حتی اعضای خانواده اش، سرش می شکند و زیر چشمش ورم می کند و سپس دود از کله اش بلند می شود! چندشب قبل، بعد از صرف شام، برای فرار از خرید چشم روشنی و هزینه سنگینی که قرار بود عیال مهربان و خواهر تازه عروسش روی دستم ...
ذوب آهن 2-3 تراکتورسازی / تراکتور با سوپرگل نوری به فینال رفت
روی نقطه پنالتی بازی را به تساوی کشاند اما در یک اتفاق جالب و باور نکردنی محمد نوری در دقیقه 120 با یک شوت والی از پشت محوطه جریمه تراکتورسازی را 3بر2 پیش انداخت تا به فینال جام حذفی برسد. مرتضی تبریزی از ذوب آهن در دقیقه 70 و کرار جاسم از تراکتورسازی در دقیقه 111 از سوی حسین زرگر با کارت قرمز اخراج شدند و از زمین بیرون رفتند. بعدی توضیحات نمایش از شنبه, 31 دسامبر 2016 ...
دیده بود روی یک موتورسوار نفت ریخته اند تا آتش بزنند/به خاطر تهدیدهایی که می شد مجبور بود هر شش ماه خانه ...
سادگی و ولایتمداری اش یکی از نکته های مثبت و بارزی بود که در وجود علیرضا نمایان بود. از زمانی که محرم شروع می شد همه جا را سیاهپوش می کرد. حتی چند روز قبل از نیمه شعبان هم به مسجد آشتیانی ها می رفت و خیابان "درخشان" را با دوستانش چراغانی میکردند. در شادی اهل بیت سنگ تمام می گذاشت و در عزاداری ها هم حقیقتا عزادار بود. شده بود حرفی از شهادت بزند؟ از بچگی برای شهادتش دعا می ...
زنی که از ویرانه های بمباران تهران دوباره متولد شد
وقتی تنها شدم با خودم فکر کردم اول بچه و بعد هم خودم را می کشم اما بعد دیدم من آدمی نیستم که بتوانم بچه ام را به قتل برسانم. بعد فکر کردم بهتر است خودم و بچه را از بالای پل ستارخان پایین بیندازم اما بعد گفتم اگر نمردیم و فلج شدیم یا اگر بچه مرد و من زنده ماندم چه؟ نهایتاً تصمیم گرفتم زندگی کنم و این تصمیم را به بقیه هم اعلام کردم و گفتم به من بگویید اصلاً در این 2 هفته چه اتفاقاتی افتاده است؟ چون در آن مدت انگار با پاک کن ذهنم را پاک کرده بودند. به آن ها گفتم از این لحظه که تصمیم گرفتم، باید زندگی کنم و هیچ کس هم حق ندارد جلوی من گریه کند. ...
رمان هایی که درخور جایزه من بوکر بودند
... گرِیم مکری برنت نویسنده رمان پروژۀ خونین او 16 روز سوم ژوئن 1835، یک روستایی فرانسوی به نام پیر ریویر مادر، خواهر و برادرش را کشت؛ گویا با این کار می خواست پدرش را از قید ظلم مادرش رها کند. آنچه این ماجرا را منحصربه فرد کرد خشونتش نبود؛ بلکه این بود که ریویر روایتی شیوا از کارش نوشت. در سال 1838، مالکوم مکلاود، کشاورز اهل شهر استورنویِ اسکاتلند که روی زمین های دیگران کار ...
پای زنان به جرایم سنگین باز شد/ ردپای ناکامی ها درجرم خیزی زنان
همدستی دو نفر، شوهرش را به قتل رسانده است. زن دیگری به نام محبوبه که پرونده اش در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شده است، می گوید:"من قصد نداشتم شوهرم را بکشم. او همیشه رفتار بدی با من داشت، کتکم می زد و مرا تحقیر می کرد. روز حادثه باز هم شروع به دعوا کرد خیلی عصبانی شده بودم طوری که نتوانستم خودم را کنترل کنم چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و با آن ضربه ای به همسرم زدم. همین که خون را دیدم، بشدت ترسیدم ...
خیاطزاده:پاترول معروف ناجا که مردم را زیر گرفت در هدایت منافقین بود،راننده را مقابل فرمانداری با تیر زده ...
متولد 1365 است. در 23 سالگی و در جریانات مبارزه با فتنه سال 88 جانباز شد و هم اکنون با 30 سال سن، جوان ترین جانباز قطع نخاع کشور است. سال 92 در بنیاد شهید مشغول به کار شد و حالا بعد از گذشت 7 سال از زمان مجروحیتش برای نخستین بار مقابل دوربین یک رسانه قرار گرفته و از ناگفته های تلخ سال 88 می گوید. مشروح گفتگوی تفصیلی تسنیم با خیاط زاده را در ادامه می خوانید: اگر موافق باشی از سال 88 شروع ...
مریم میرزاخانی؛ ملکه ریاضی ایران، برنده جایزه فیلدز
قطعا می خواهد ریاضی بخواند و در دبیرستان و دانشگاه ادامه اش بدهد. این شد که تصمیم گرفت در المپیاد ریاضی شرکت کند. هرچند خودش داستان را کمی متفاوت تعریف می کند: بچه که بودم دوست داشتم نویسنده شوم. هر داستانی که به دستم می رسید و در واقع هر کتابی که به دستم می رسید می خواندم. اما قبل از آخرین سال حضورم در دبیرستان هیچ وقت فکر نمی کردم ریاضی دان شوم... برادرم کسی بود که مرا به طور عام به علم علاقه مند ...
همسر شهید: موقع کار در اتاقش نمی نشست، می گفت خجالت می کشم کارگرها زیر آفتاب کار کنند و من زیر کولر ...
برایم مهم تر از هر چیز دیگری بود. درباره ملاک ها و معیارهایش گفت: شاید با من زندگی راحتی نداشته باشی و من در راه امام حسین(ع) فرش زیر پایم را هم می فروشم. وقتی صحبت های حاجی تمام شد گویا من نیمه گم شده ام را پیدا کردم. مهریه با 14 سکه، و من 14 سکه ام را به حاجی بخشیدم. دو ماه بعد روز 17 ربیع الاول برادر حاجی که روحانی هستند، در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) خطبه عقدمان را جاری کردند. دوست ...
ماجرای عجیب و غریب یک ازدواج خیابانی
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، سوم دبیرستان بودم که با پسری در خیابان آشنا شدم. تمام زندگی من از آن روز تغییر کرد. دختر آخر خانواده بودم، چهار خواهر دارم که همگی آنها در سن پایین ازدواج کردند و به خانه شوهر رفتند، اما من این طور شوهر کردن را دوست نداشتم و می خواستم همسر آینده ام را خودم انتخاب کنم. سال سوم دبیرستان بودم که یک روز با پسری جوان در خیابان دوست شدم. آرش از همان ...
از همسرم طلاق گرفتم و بعد از گرفتن خانه مجردی با چند نفر رفیق شدم!
و چهار خواهر بزرگتر از خودم داشتم. پنج سال سن داشتم که متأسفانه پدرم فوت شد و همه امورات زندگی با همه گرفتاری هایش به دوش مادرم افتاد . مادرم شبانه روز در یک شرکتی کار می کرد تا هزینه تحصیل ؛ درمان و زندگی مان را فراهم کند. 15 سال سن داشتم که اکبر دوست دایی ام وارد زندگی ما شد و مرا به عقد او درآورد. پس از ازدواج فهمیدم که معتاد به موادمخدر است و برای ترکش تلاش زیادی کردم اما فایده ای ...
از بس ترسیدم نزدیک بود با کسی که قاتل شوهرم بود عروسی کنم! + عکس متهمین
نشان می داد خانه مرد جوان در یکی از شهرهای استان گیلان بوده و برای انجام کاری خانه را ترک کرده و بازنگشته است. روز بعد خانواده اش در تماس پلیس متوجه شده اند وی به قتل رسیده است. ماموران با توجه به این که پول های داخل جیب مقتول سرقت نشده بود و او بدون وسیله نقلیه از خانه بیرون رفته بود، این فرضیه برایشان قوت گرفت که او قربانی سرقت نشده و باید به انگیزه انتقامجویی به قتل رسیده باشد. ...
بی وفایی پسر جوان عامل مرگ مرموز دختر دانشجو شد؟
درگیر شد و می گفت باید دختر جوان را از خودرویم پیاده کنم اما من توجهی به حرفهایش نکردم و به مسیرم ادامه دادم. آرمین گفت: پس از آن ماجرا الهام به خانه شان نمی رفت و او را به خانه مان بردم تا اینکه پس از 4 روز الهام را به خانه شان بردم و تحویل مادرش دادم اما روز 6 دی ماه الهام دوباره به خانه مان برگشت. وی ادامه داد: خانه پدری ام دوبلکس است و ساعت 5 بعد از ظهر بود که الهام به خانه مان آمد و ...
عامل جنایت وحشتناک خیابان جلفا تهران خودش را معرفی کرد +عکس
گاندی گذاشت و از راز پنهانی پرده برداشت. این مرد در حالی که اشک می ریخت ادعا کرد که 2 سال قبل همسر و فرزند 2 ماهه اش را به قتل رسانده و حال به خاطر عذاب وجدان تصمیم به افشاگری گرفته است. مرد جوان گفت: سالها پیش با دختر جوانی دوست شدم که پس از مدتی به خاطر اینکه خانواده هایمان متوجه این آشنایی شده بودند مجبور به ازدواج شدیم و این درحالی بود که اصلا قصد ازدواج با دختر جوان را نداشتم. وی ...
کشف 5 جسد با پارس های عجیب سگ/ 3زن و 2 مرد سرنوشت های شومی داشتند
صاحب باغ رفتند و اما صاحب باغ مدعی بود که از هویت جسد بی خبر است. اما پسر 18 ساله صاحب باغ گفت مقتول جان محمد نام دارد و اهل افغانستان است. از آنجا که خانواده محمد پیدا نشدند، جسد به عنوان مجهول الهویه دفن شد. بررسی ها در این رابطه ادامه داشت تا این که پنج سال بعد زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و از گمشدن همسرش خبر داد. او گفت: همسرم پنج سال قبل با پسر همسایه مان برای معامله عتیقه از خانه خارج شد و دیگر ...
داستان عجیب پسری که از 8 سالگی معتاد شد
کرد تا به او رسید. اینها را گفتیم تا به حرف حمید برسیم که گفت اگر همسرش نبود و تمام کتک ها و بداخلاقی هایش را در دوران اعتیاد تحمل نمی کرد، هنوز درگیر اعتیاد بود. مادرش هم که شاهد حرف هایمان است، حرف های پسرش را تائید می کند. جرقه اعتیاد حمید از هشت سالگی زده شد و 22 سال ادامه پیدا کرد. حمید می گوید: خیلی بچه بودم که یکی از اقوام مان گفت برو از کتم سوئیچم را بیاور. وقتی سر کتش رفتم، تریاک پیدا کردم ...
عکس هایم در پارتی را منتشر کردم تا زندگی ام برود
های نرگس وبرچسب زدن هایش مبنی برارتباط من با دختران دیگر آغاز شد. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه 5 روز قبل که با یکی از دوستانم بیرون بودم نرگس به من تلفن زد و اعصابم را به هم ریخت. من هم تصمیم گرفتم کاری کنم که برای همیشه از زندگی ام برود. برای همین به پارتی رفتم و عکس های آن را در صفحه اینستاگرامم گذاشتم. سه روز قبل از این حادثه نیز نرگس مرا با دختری در شهرک غرب دیده بود. او چندین بار ...
زن جوان برای حفظ آبرویش راز شوهرش را به کسی نگفت!
نتوانستیم مشکل مان را حل کنیم به مشاور مراجعه کنیم، اما شوهرم منکر همه چیز شد و گفت با هیچ دختری رابطه ندارد. تمام مدت طوری رفتار می کرد که من شک نکنم. دو هفته از آخرین باری که در مورد خیانت شوهرم با هم صحبت کرده بودیم، می گذشت که دوباره متوجه شدم با آن دختر رابطه دارد. این بار دیگر طاقت نیاوردم و با این که در دلم خون گریه می کردم، اما به آن دختر زنگ زدم و او گفت که پنج ماهی است با شوهرم رابطه دارد و گاهی ...
همدستم به خانه ما آمد / داخل غذای شوهرم داروی بی هوشی ریختم و او را ..
، همدستم پاهای او را گرفت و من شهاب را خفه کردم. بعد از قتل جسد را داخل خودرو گذاشته و به محلی پرت برده و در آنجا رها کردیم. فکر می کردی دستگیر شوی؟ هیچ وقت تصورش را نمی کردم که دستگیر شویم. ما جسد را در محلی پرت و دورافتاده و بدون هیچ مدرکی رها کردیم. از طرفی برای آن که کسی به ما شک نکند، ناپدید شدن شوهرم را گزارش کردم. فکر نمی کردم پلیس به این زودی ها هویت او را شناسایی کند و ...
قلک هایی با میلیاردها تومان پول در شهرداری تهران
آقای رازینی فرمودند من اطلاع ندارم و من سند مربوطه را همانجا آوردم نشان دادم. نهایتاً منجر شد به اینکه فرماندهی ناجا با توجه به ماموریت های زیادی که داشتند این مساله را قبول کردند و محول نمودند به اینکه جلسه ای با حضور اطلاعات نیروی انتظامی و حفاناجا برقرار شود و با کمک اینها مساله پیگیری شود خوب مدتی گذشت و چند روز بعد ریاست محترم دادگستری تهران جلسه ای را تشکیل دادند که این جلسه با حضور ...
نوعروس قربانی جنون داماد شد/ مرگ مرموز دختر دانشجو/ قتل زن تنها کنار شالیزار/ عشقی که قربانی مواد شد/ ...
13 گلستان در محل جنایت دستگیر شد و به کشتن همسرش اعتراف کرد.پس از اقرار فریدون به قتل همسرش، پرونده قتل روی میز قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. قاتل در جریان محاکمه به کشتن همسرش اعتراف کرد و در دفاع از خود گفت: من به همسرم سوء ظن داشتم، احساس می کردم او روابط نامشروع دارد. روز حادثه وقتی از سر کار به خانه برگشتم، دیدم او در خانه نیست، به همین خاطر چاقویی برداشتم و به طبقه پایین ...
سرگذشت و میراث آخرین بازمانده خاندان فرخزاد+ مصاحبه و تصاویر خاندان فرخزاد
...! بلکه جامعه آن زمان با اتفاق تازه ای که فروغ بود مشکل داشت و نمی توانست حضور و رفتارش را هضم کند، و از این رو مدت ها گذشت تا او را بپذیرند، البته این درباره زندگی تمام افرادی که به فروغ حمله می کردند، بعد از چند وقت شروع به تقلید از او کردند و عین فروغ شعر نوشتند. حسادت نقشی نداشت؟ چرا نقش داشت، چرا که آدم جسور کم است، دیگران دوست دارند که جسارت داشته باشند اما می ترسند ...
دستمال کاغذی و سوسیسی که قاتل را لو داد!
زمان وقوع قتل در صحنه حاضر نبود؛ در پرونده قتل دیگری متهم به هیچ عنوان به قتل اقرار نمی کرد و فقط شخصی که شاهد صحنه قتل بود می گفت قاتل پس از ضربه زدن به مقتول یک تاکسی گرفت و فرار کرد، یک روز که متهم برای بازجویی به دادسرا منتقل شده بود، یک تاکسی بیرون در دادسرا ایستاده بود و من از پنجره، تاکسی را دیدم، آنجا به متهم گفتم راننده تاکسی که با آن فرار کردی، پشت در ایستاده است و اگر به قتل اقرار نکنی ...
مصاحبه ای خواندنی با مرحوم دکتر محمدحسن صالحی
سال تحصیل و 90 دانشجو، حدود یک هکتار زمین می خواهیم چون باید زمین ورزش و غذاخوری و کلاس درس و... داشته باشد. این کار ارزش زمین های مجاور را هم بالا می برد. ایشان توضیحات مرا پذیرفت اما درباره ی میزان زمین اهدایی به توافق نرسیدیم. همان سالار مشکاتی که باغ ناحیه ی چمارسرا به نام اوست؟ بله؛ البته باغ سالار در واقع متعلق به همسرش بود که بخشی را به او واگذار کرد و بخشی هم بعد از ...