سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی مرد به طور اتفاقی زنش را که فرار کرده بود در خیابان دید / 13 ساله بودم که عروس شدم ولی...
وقتی عوامل گشت انتظامی زن و شوهر جوان را به کلانتری هدایت کردند مرد 31 ساله با فریاد اظهار می کرد: دیگر خسته شده ام. زنم به هر بهانه ای از منزل می کند. آخرین بار نیز چند شب قبل به طور ناگهانی منزل را ترک کرد تا این که امروز او را به طور اتفاقی در خیابان دیدم و با یکدیگر درگیر شدیم. او می گوید حاضر نیست به خانه اش بازگردد و... زن 26 ساله نیز در حالی که اظهار می کرد فقط طلاق می خواهم و ...
زن و بحران زناشویی در سینمای فرهادی
دارد و مشکلاتی که بیشتر بار آن بر دوش زن است، مخاطب را به فکر وا می دارد. تکرار آن، حتی وقتی قرار است این فیلم در رابطه با فرهنگ غرب و شرق باشد، مثل فیلم گذشته ، جالب است. یعنی او در خارج از کشور هم روی این موضوع متمرکز بوده و بازتاب آن را دیده است. گفتم که فیلم فروشنده را ندیده ام اما بر اساس مرگ فروشنده اثر آرتور میلر ساخته شده است. در آنجا هم باز به گونه ای این مشکل وجود دارد. یعنی ...
یک تاکسی مسیر زندگی ام را عوض کرد/ به خانه سالمندان می روم تا مزاحم کسی نباشم
پله را پایین و بالا می رود. می گوید مدتی در حمام می خوابیده است، اما آنجا را هم از دست داده و حالا به لطف یکی از دوستان و بچه محل های قدیمی، این طبقه که نه! این اتاق، در اختیار او قرار گرفته است. دقیقا یک اتاق کوچک چند متری که در کنارش محلی به عنوان آشپزخانه تعبیه شده است و در آنجا روز را شب و شب را روز می کند. کاملا مشخص است که این طبقه نمی تواند مکانی برای سکونت دائمی باشد ...
فراز و نشیب های یک نویسنده پرکار برای نوشتن
به حلقه های آموزشی نویسندگان می رفتم. محل برگزاری کلاس ها در یک مدرسه ابتدایی بود که روزها میزبان کودکان و شب ها مهمان ما بزرگسالان بود. در آن دوره زن نویسنده ای بود که به دلیل انتشار کتابش کمک هزینه گرفته بود و برای آمدن به کلاس ها هزینه خاصی پرداخت نکرده بود و در کلاس زنان خانه داری را که برای آمدن به چنین کلاسی هزینه می پرداختند مسخره می کرد. در پایان کلاس دریافتم که منظور وی من بودم. 30 ساله ...
تاریکی سپیده
بزنیم دست و پایش را بشکنیم. طبق محاسبه ام، چند روز بعد نوبت شیفت عصر بهرام بود. روز حادثه، طبق قرار با خودرو ام داخل کوچه رفتم و مقابل بهرام توقف کردم. به اردشیر وکامران که دو پسر جوان و مجرد بودند، گفته بودم ابتدا با او صحبت می کنم و اگر به تفاهم رسیدیم، اشاره می کنم تا بروید، وگرنه دورتر می روم و شما او را بزنید. وقتی به توافق نرسیدیم، من از او فاصله گرفتم. اردشیر وکامران را می دیدم ...
شهید مدافع حرمی که در سوریه هم مشاوره خانواده راه انداخت +تصاویر
.. ببخشید ببخشید.. و بعد از همه عذرخواهی میکرد و راه می افتادیم. در ماشین من می گفتم: ببین همه به خاطر تو به من غر زدن! میگفت: الحمدلله حل شد دیگه. شما هم ببخشید. بعد میگفت: حالا تو چرا اینقدر حرص میخوری؟ میگفتم: خب تو مگر نمی گویی زن و شوهر در زندگی مشترکند؟؟ می گفت: نه.. طوری نیست! این حرفها را به من گفتن. به من نگاه میکرد و می گفت: حالا قراره این مسافرت را با اخم حاج خانم برویم؟ قرار شما تا آنجا قهر ...
گلایه بازیگر زن از مزاحم های تلفنی/عکس
داشتم بیشتر در پشت صحنه فعالیت کنم. به خاطر همین بعد از رویای خیس به دفتر انجمن سینمای جوان رفتم و دوره کارگردانی ام را گذراندم و از آنجا به بعد سعی کردم بروم و تمام چیزهایی که به کار کارگردانی مربوط است را یاد بگیرم و تمرین کنم. با اینکه فیلم های کوتاه من به واسطه کار بازیگری که انجام می دادم، همیشه تهیه کننده داشت و حتی یکبارهم این اتفاق افتاد و با یک تهیه کننده مطرح کار کردم ولی بعد از آن تصمیم ...
الهام حمیدی: حال سینما خوب است؛ اما نه برای همه!/عکس
چند وقت بعد، یکی دو هفته بعد شاید مدیر تولید پروژه زنگ زد و گفت که آقای میرکریمی خواسته من بروم دفتر با هم حرف بزنیم. خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم. وقتی رفتم، گفتند باید تست بزنیم روی صورت ببینیم گریم جواب می دهد برای بومی و رسوتایی بودن یا نه. بعد آقای میرکریمی به من گفت ببینم می توانی کاری بکنی نقش پروانه از ذهن مردم پاک شود؟ می گفت فیلم من دو تا نقش بیشتر ندارد و نمی خواهم وقتی ...
مرد ایده آل دختران ایرانی برای ازدواج
وحید شالچی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که امروزه زنان هم فاعلیت شان زیاد شده است. البته تاحدی هم فرهنگ جهانی به این سو حرکت کرده است. فیلم ها یا تبلیغات بازرگانی را که نگاه کنیم، برخلاف دهه های گذشته که صرفاً زن در مقام ابژه جنسی قرار می گرفت، مرد هم در مقام ابژه جنسی قرار می گیرد. این امر نشان می دهد که زنان هم در حوزه عمومی هر چه بیشتر به مردان به عنوان یک ...
قتل دوست به خاطر بی آبرو کردن خواهر/قتل مادر و پسردایی به دست جوان شیشه ای/اسیدپاشی هولناک به دو زن در ...
رو شدند. در چند قدمی آنها نیز پیکر نیمه جان و خونین مرد جوانی به چشم می خورد. بدین ترتیب موضوع بلافاصله به بازپرس و کارآگاهان جنایی پایتخت و اورژانس اعلام شد.دقایقی بعد هم مرد جوان نیمه جان به بیمارستان انتقال یافت و تحت عمل جراحی قرار گرفت.از سوی دیگر با حضور کارآگاهان و بازپرس کشیک جنایی در محل حادثه، تحقیقات جنایی در این خصوص آغاز شد. بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که ...
نسرین برهان: غربت انیماتورها در شهر اولین ها
نتوانستیم سفارشی بگیریم دوستانم این کار را رها کردند. بچه ها انگیزه خود را از دست داده بودند اما من صبر کردم. خیلی تلاش و پشتکار به خرج دادم و همیشه مطمئن بودم که این کار روزی به نتیجه می رسد. ماه ها بدون یک ریال برداشت فقط برای کار هزینه کردم. گاهی حتی نمی توانستم از عهده اجاره محل کارم برآیم. البته آن موقع در سازمان بازیگر بودم و به کمک چند نفر از مسئولان و دوستان توانستیم کاری را برای شبکه ...
سکه و گز و رای سفید
که می گفت من دولت فقرا و مستضعفین هستم را ببینید که چقدر پول بردشته اند و چقدر پول و ثروت دارد؟ میلیون ها تومان به افراد می دهند،آنوقت اگر دانشجویی بخواهد 2 میلیون وام بگیرد به مشکل برمی خورد. در این کشور مشکلاتی داریم و مردم کلیه می فروشندتا برای فرزندشان جهیزیه جور کنند. 16 آذر در دانشگاه یک جوان به گروه مخالف حمله کرد و درگیری ایجاد شد. بعد از او برای سخنرانی رفتم و گفتم دوست عزیز ...
هما روستا، کم نیاورد تا آخرین لحظه!
؛ بنابراین مشکلی نبود. این حقیقت دارد که کاوه سمندریان بانی ازدواج حمید لبخنده با همسرش بوده است؟ من مهد کودک می رفتم و آقای لبخنده به آنجا می آمدند. من حس کرده بودم که آقای لبخنده و ناظم مان (سوسن سمیعی) از هم خوششان می آید، ولی هیچ ارتباطی با هم نداشتند. به تدریج به هم علاقه مند شدند و بعد، با هم ازدواج کردند. در عقدشان هم، زمانی که قند را بالای سرشان می ساییدند، من میانشان ...
حرف های مهم دادکان درباره برانکو و کی روش
این کشور مشکلاتی داریم و مردم کلیه می فروشندتا برای فرزندشان جهیزیه جور کنند. 16 آذر در دانشگاه یک جوان به گروه مخالف حمله کرد و درگیری ایجاد شد. بعد از او برای سخنرانی رفتم و گفتم دوست عزیز! شما که به هم توهین می کنید، آن ها که هدفی از این درگیری داشتند به آن رسیده اند تا شما را به جان هم بیندازند. شما شیشه های اتاق همدیگر را بشکنید و آن ها هم پول هایش را می برند. گفتم که اصلاح طلب و ...
حمله شدید دست نشان به هوری وعیسی زاده
بهمنشیر،اخبار آبادان ،خبر آبادان ،آبادان
عمو هادی، کارتن خوابی که به زندگی برگشت
گفت : 21 روز اینجا بمان، بعد هرجا که دوست داشتی برو. گذشت 9 ماه و 18 روز را در آن کمپ متوجه نشدم، آنجا مرا به فکر وا داشت، کم کم با ترس هایم کنار آمدم و پا در وادی پاکی گذاشتم. اولین پاکی شهرستان بودم وهیچ جایگزینی برای مواد نداشتم، اما جایگزین دوستان بد، رفیقان خوب شدند. معتاد با بیماریش که آشنا می شود، اول باید با بیماری آشتی کند تا صبور، با قابلیت پذیرش بالا ...
روحانی نتوانست مشی اعتدالی را حفظ کند/ برجام برای کشور فتح الفتوح و راهگشا نبوده است
ربانی شیرازی خیلی فرد تیز و خالصی بود و پذیرفت. قرار شد متن را به من دهند و همه حفظ کردیم. بدون امضا بود. نامه هم نزد من بود. روزی که قرار بود ما را جا به جا کنند ریز کردم و درون دستشویی ریختم. این نقل فتوا منافقین را درهم شکاند. به شدت در هم شکاند. تمام معادلات را برهم زد. بعد امام فرصت یافتند در اردیبهشت 56 آیت الله مطهری نزد ایشان رفتند و از وضعیت ایران و مسائل و راهی که رفتیم، گزارش ...
روایت یک زن ایرانی از 20 سال زندگی در سوییس
سینما و رستوران بروند. اینجا به روابط زن و شوهری اهمیت زیادی می دهند تا آن را تازه و سالم نگه دارند. از آنجایی که همه اعضای خانواده همواره در حال فعالیت و حتی شاید افراد اوقات فراغتشان را با دوستان خود بگذرانند خانواده ها هر چند وقت یک بار برنامه ای می گذارند تا کل اعضای خانواده در آن یک حرکت جمعی داشته باشند. در چند سال اخیر که بچه های بزرگ شده اند برای من و خانواده ام خیلی پیش ...
خاطرات ابطحی از هاشمی رفسنجانی | +پیشنهاد قالیباف به کروبی در 84
دهند به اون یکی! یعنی هر دوتا هم شوهر عمه می شدند این بود که کلی گریه و زاری می کردم پیش درگاه امام زمان که من حتماٌ آخوند بشوم و زودتر من را آخوند کنند! چند سالگی؟ نمی دانم چند سالگی بود، ولی عکس هایش را که دارم اصلاٌ ریش ندارم! یادم هست رفته بودم کرمانشاه یکی در خیابان داد زد به من گفت جوجه آخوند که همین طور در ذهنم مانده است! 3: 45 سخنرانی چی؟ سیاسی ...
خواستگارم چشم چران است
کسی هم آرزوهایتان برای دیدن او در لباس سپید عروسی را شماتت نمی کند اما این نگرانی ها و آرزوها نباید به یک اهرم فشار برای دخترتان تبدیل بشود؛ چراکه در این صورت بعید نیست که او به خاطر رهایی از فشارهای اطرافیان، چشمش را روی معایب مهمی که در طرف مقابلش می بیند ببندد و دست به انتخاب غلطی بزند که چند صباحی بعد به طلاق منجر شود. هیچ پدر و مادری دوست ندارد که فرزندش را در چنین وضعیتی ببیند. پس لطفاً ...
شوهر این زن بویی از آدمیزاد ندارد!
شش سال این رفتار شاهین را تحمل کرده، اما حالا به دادگاه خانواده آمده تا راه حلی برای مشکلش پیدا کند. به همه چیز فکر می کند، جز جدایی. دلش برای دختر کوچکش می سوزد و می داند اگر طلاق بگیرد، دخترش آسیب می بیند. زن جوان می گوید: سنتی با هم ازدواج کردیم. شناخت زیادی از شوهرم و خانواده اش نداشتم. فقط در همان مدتی که با هم دوست بودیم، ناشیانه فکر می کردیم که برای هم ساخته شده ایم. همه می گفتند این پسر ...
تعصب داماد روی خواهرزنش آنقدر زیاد بود که ..
.... این زوج درخواست طلاق خود را به قاضی Judge دادگاه خانواده دادند و منتظر نظر قاضی ماندند. زن جوان درباره ماجرای زندگی اش چنین گفت: چهار سال است با علیرضا ازدواج کرده ام. در این مدت در کنار هم زندگی خوبی داشتیم، اما ناگهان همه چیز بهم ریخت و زندگی مان به خاطر لجبازی های علیرضا از هم پاشید. ماجرا از این قرار بود که خواهر کوچک تر من و مادرم با هم زندگی می کردند. پدرم سال ها پیش فوت کرده ...
10 سال روی دوچرخه
برداری آن را دوباره گم خواهی کرد. حتی اگر به زمین می خوری باید سرت بالا باشد که چراغ را گم نکنی. بعد از 8 ماه که کتفم بهتر شده بود و می توانستم وزنه بزنم. یک روز در تمرین لباس یکی از بچه ها به دستم گیر کرد و داشتم با کتف به زمین می خوردم. دستم را سپر کردم و من با دست به زمین خوردم. همان حین بود که شکستن دستم را حس کردم. دستم را زیر بغل گرفتم و دوچرخه را برداشتم تا به خانه بروم و با خودم گفتم که ...
زنی که 8 سال پیاپی برای جبهه ها نان پخت
گریه ام گرفت. تا خانه گریه کردم. آن چند روز پای تنور مدام شعر می خواندم که اصغرجان کجایی/ اکبرجان کی می آیی/ نکنه بعد سه روز جدایی/ ننه سر راهتون بشینم/ اگه قاصد بیاید من نباشم/ سرشب تب کنم صبحش بمیرم. * برای سالم برگشتن پسرها نذر هم می کردید؟ بله، دیگ بزرگ آش می گذاشتم به سلامتی بچه ها . گردو و بادام و نخود و لوبیا می فرستادم جبهه. روزه هم می گرفتم. چند نوبت هم بزغاله خریدم ...
پاسخ های زیبای مرجع عالیقدر آیت الله صافی گلپایگانی به نامه گله مندانه یک دختر به امام زمان علیه السلام
کامل پنداشت؟ اگر باردار شد، آیا توان وضع حمل دارد؟ اگر بالغ شد و آن مرد را که بدون خواست او همسرش شده دوست نداشت چه؟ طلاق بگیرد؟ با چه کسی ازدواج کند؟ آیا جوان دلخواهش او را می پسندد؟ وقتی زنی کامل است با هزار ضربه روحی که از رابطه جنسی در کودکی خورده است، آیا این زن می تواند انسانی عادّی باشد و به سوی خدا گام بردارد؟ تکلیف او چیست؟ گناه این که تعادل روانی اش را از دست می دهد و سرکوب می شود به گردن ...
وقتی فرهنگ شهید رجایی حاکم نباشد، دختر آن آقایی که ماهی 57 میلیون می گرفته می گوید "حقمان بوده است"
یکنواخت تهیه کنید و ما همه حفظ می کنیم و همه با هم می گوییم. آقای ربانی شیرازی خیلی فرد تیز و خالصی بود و پذیرفت. قرار شد متن را به من دهند و همه حفظ کردیم. بدون امضا بود. نامه هم نزد من بود. روزی که قرار بود ما را جا به جا کنند ریز کردم و درون دستشویی ریختم. این نقل فتوا منافقین را درهم شکاند. به شدت در هم شکاند. تمام معادلات را برهم زد. بعد امام فرصت یافتند در اردیبهشت 56 آیت الله مطهری نزد ...
چگونه به فرد افسرده کمک کنیم؟
به گزارش بلاغ ، افسردگی یکی از بیماری های شایع دوران ماست. این بیماری پیر و جوان، مرد و زن، فقیر و غنی نمی شناسد و در میان اقشار مختلف جامعه رواج دارد. شاید شما هم در اطراف خود افرادی مبتلا به این بیماری بشناسید، اما تصور کنید یکی از دوستان نزدیک یا افراد خانواده تان به افسردگی مبتلاست، در این موقعیت وظایف شما بسیار سنگین تر از یک هم دردی ساده و یا ابراز ناراحتی سطحی است. نزدیکان بیمار افسرده ...
بادامچیان: به آقای هاشمی گفتم رییس جمهور شوید چهره شما خواهد شکست/ برای وزارت پیشنهاد داشتم
که آنجا بروم و من نمی توانستم با مشی ایشان... خیلی با هم صمیمی بودیم اما با او نمی توانستم کار کنم. لذا نپذیرفتم. گفتند من تکلیف شرعی نمی کنم و رفتم. معاون سیاسی قوه یعنی معاون اول قوه قضائیه است. به او بگویند معاون شوید و قبول نکند کلی تلاش می کند پستی به او بدهند. 15-10 روز بعد من را خواستند و گفتند بهتر از شما پیدا نکردیم و من هم دوباره نظر خود را بیان کردم. آیت الله یزدی گفتند تکلیف ...
سیلی محکمی که از شوهرم در وسط خیابان خوردم / امیر از صبح مرا تعقیب کرده بود!
می آمد. کمی آرام تر که شد ادامه داد: هنوز نمی توانم در چشمان امیر نگاه کنم... فکر می کردم او از همه چیز بی خبر است اما.... یک روز در یکی از کافی شاپ ها با دوستان سوسن قرار داشتم. آنقدر با آنها صمیمی شده بودم که صدای قهقهه هایم در فضای کافی شاپ می پیچید. ساعاتی آنجا بودیم اما خیلی دیر شده بود و باید به خانه برمی گشتم. در حال خنده و شوخی از کافی شاپ بیرون آمدیم و نزدیک خودروی مدل بالای دوست سوسن شدیم ...
چرا قلب ها به هم پیوند نمی خورد؟
ایران آنلاین /دیگر خبری از به نام پیوند دهنده قلب ها نیست و انگار قرار هم نیست قلب کسی با ازدواج به دیگری پیوند بخورد. آمار سال 94 نشان می دهد 13 درصد از زوج هایی که طلاق گرفته اند کمتر از یک سال از تاریخ ازدواجشان گذشته و حتی به سالگرد هم نرسیده است. اما اینها چه اهمیتی دارد؟ مهم کارت عروسی است که شبیه دفتر مشق بچه ها باشد یا منوی رستوران های آن طرف آب یا اصلاً بروشور یک تئاتر ابزورد. روبان کارت ...