سایر منابع:
سایر خبرها
گلایه عجیب افسانه پاکرو: شماره تماس من را می خرند تا با من صحبت کنند!
...> افسانه پاکرو درباره زمان ساخت فیلم بلند گفت: خیلی به من می گفتند که نمی خواهی اولین فیلم بلندت را بسازی؟ گفتم خیر. من خودم را نمی توانم گول بزنم و در آن برحه زمانی باید بیشتر روی خودم کار می کردم. دوست دارم به احساس خودم احترام بگذارم و تمایلی برای به اشتراک گذاشتن این احساس با بقیه ندارم. تا اینکه دروغ بگویم یا فیلم بازی کنم برای کسی. اما الان برای فیلم بلند آماده ام و حتی توانایی ساخت سریال ...
ناصری: فوتسال در ایران مافیایی شده/اگر اسم ناظم الشریعه٬ ناظم الموف بود این رفتار را با او می کردند؟!
. ناصری اذعان داشت: من حس می کنم فوتسال مثل بچه سر راهی برای فدراسیون است و با این وضعیت دیگر کسی در فوتسال سرمایه گذاری نمی کند. در زمان قدیم بعد از فوتبال پرطرفدارترین رشته ورزشی فوتسال بود ولی الان بعد از فوتبال علاقه مردم به سمت والیبال رفته. وی در خصوص قطع همکاری خودش با تیم تاسیسات دریایی عنوان کرد: با این تیم قطع ارتباط کامل نکردم و بعضی اوقات سر میزنم ولی نمی توانم تمام ...
رحمانی: رضایتنامه ام را بدهند و رونالدو را بیاورند/نخواستم 900 میلیون بگیرم و کارایی نداشته باشم
...، او درباره اینکه گفته می شد در لیست مازاد علی منصوریان قرار گرفته است، گفت: من احترام خاصی برای علی آقا قائلم. همه می دانند که من چقدر استقلال را دوست دارم. نمی خواهم بر سر استقلال منت بگذارم ولی هنوز آن پیشنهاداتی که قبلا داشتم را هم دارم. آن ها خواستند که بگویند که من در لیست مازاد هستم تا رفتار من و بازخورد هواداران را ببینند. رحمانی ادامه داد: من نمی دانم چرا علی آقا در برنامه ...
رضا صادقی: جامعه درد می کشد، چطور شاد بخوانم؟
کارم داشته باشم و خروجی کارم نسبت به سال های اولیه کم تر باشد. این روزها بیشتر با خودم خلوت می کنم تا بتوانم بهتر فکر کنم و نهایتا اثر بهتری از خودم به جا بگذارم. ماندن در این آشفته بازار خیلی سخت است؟ درست است، دقیقا همین طور است. بعد از دو ماه محرم و صفر یک ترافیک کنسرتی ایجاد شد هم زمان نزدیک 20 خواننده پاپ به فواصل کوتاه از هم کنسرت گذاشتند. این اتفاق باعث نمی ...
روی کلمه نمی توانم خط قرمز کشیدم/ همراه با معلولیت کار کردم تا کسی نگاه ترحم به من نکند
رساندم و در ادامه در سال 1383 در مرکز یادگیری محلی به صورت طرح جامع ادامه درسم را پشت سر گذاشتم. به طوری که سه سال راهنمایی را در یک سال با موفقیت طی کردم . من به قیمت جانم درس خواندم چون معلمی نداشتم باید به شهر هرند میرفتم و چون مشکل گفتاری داشتم، نمیتوانستم منظور و جواب را به خوبی برسانم و هزینه امتحان و کرایه رفت و برگشت را از کار در مغازه خودم به دست می آوردم و با تلاش فراوان توانستم ...
وزنه برداری که به قصه تلخش می خندد
پنجم فروردین 1346 در مرودشت هستم. برادرانم وزنه بردار بودند. من به آن صورت درس نخواندم و کار تراشکاری انجام می دادم، زمانی که برادرانم تمرین می کردند، اگر هالترها خراب می شد برایشان درست می کردم. 16 ساله بودم که یک شب بعد از تعمیر هالترها، آنها را روی دوشم گذاشتم و به سالن رفتم. هالترها را تحویل دادم و بعد با همان لباس کار وزنه زدم و از همان موقع دیگر رهایم نکردند. خیلی طول نکشید که وارد تیم ملی ...
خاطرات حجاریان از هاشمی رفسنجانی
کتاب ها نمونه هایی چون NSC) National Security Council) متعلق به آمریکا و چند کشور دیگر را دیده بودم، احساس کردم جای چنین نهادی برای ایران خالی است؛ ایشان استقبال کرد و قول داد که طرح را بخواند و آن را در شورای بازنگری قانون اساسی مطرح کند که الان آن طرح با حک و اصلاح تبدیل به اصل 176 قانون اساسی شده است. 2. با توجه به گفت و گوی قبل، به ایشان گفتم که شورای عالی امنیت ملی نیازمند یک اتاق ...
ماجرای تراشیدن ریش آیت الله خامنه ای و واکنش جالب ایشان! + عکس
...... تمام که شد به او گفتم استاد این آینه را بده چانه ی خودم را چند سال است ندیده ام... خنده اش گرفت. آینه اش را داد. بنا کردم به صورتم نگاه کردن. دیدم بله؛ آدم مثل این که خودش را درست نمی شناسد. ... هنگام برگشت آن افسر عبوس آقای خامنه ای را دید و با زبان تمسخر از فاصله ای که دور هم بود صدا بلند کرد: آشیخ! ریش ات را زدند من هم با همان صدای بلند گفتم: بله و با خنده ادامه دادم الحمدالله مدت ها بود چانه ام را ندیده بودم که دیدم... احساس کردم من هیچ ناراحتی ندارم. شاید تعجب کرد. دلش می خواست که من ناراحت و متاسف و غمگین بودم که نبودم. انتهای پیام/ ...
هما روستا، کم نیاورد تا آخرین لحظه!
به حضورتان در پشت صحنه آثار پدر و مادرتان و رشته دانشگاهی تان که در ابتدا هنر بوده، هیچ وقت این انگیزه در شما ایجاد نشد که در همین رشته ادامه کار دهید؟ بازیگری را به هیچ عنوان دوست نداشتم و ندارم. اما کارگردانی و عکاسی را خیلی دوست داشتم و دارم. پدرم همیشه خودش را مثال می زد و به من می گفت: من هر ده سال یک بار فرصت کارکردن پیداکرده ام و اگر درس نمی دادم باید به هر کار دیگری تن می دادم ...
بختیار رحمانی: حتما می خواهم از استقلال بروم
ندارم و خودم دوست دارم از استقلال بروم. احساس می کنم یا من به درد کادرفنی استقلال نمی خورم یا شرایطی پیش آمده که خوب نیست. با شرایط روحی ای که من دارم ادامه فعالیتم در این باشگاه صلاح نیست چون خانواده ام هم دارد زجر می کشد. مهم نیست که در لیست خروج باشم یا نه اصلا برایم مهم نیست که در لیست خروج هستم یا نه! از ته دلم می گویم که می خواهم جدا شوم. 20 روز است که تحت فشارم و یک نفر ...
بختیار رحمانی:500 میلیون زهرمارم شدم/ته دلم می گوید بروم
. احساس می کنم یا من به درد کادر فنی نمی خورم یا شرایط طوری نیست که ادامه دهیم. خانواده من زجر می کشند.اگر با جدایی ام موافقت نکنند به کارم ادامه می دهم. اگر در لیست خروج نبودم چرا بعد از بازی با سپاهان یک نفر مصاحبه نکرد که بگوید من در لیست هستم. وی درباره اینکه آیا در لیست خروج هست یا نه خاطرنشان کرد: اصلا خبر ندارم که در لیست هستم یا نه. ته دل من این است که جدا شوم. 20 روز است که تحت فشارم ...
طنز؛ منشور حقوق شهروندی را در ملا عام نخوانید!
خیلی متین و آرام رفتم جلو و دفترچه حقوق شهروندی را نشانش دادم. ایشان هم با روی باز پذیرفت. البته الان باید یک نسخ دیگر از روی دفترچه بگیرم و بعد هم بروم پانسمان دستم را عوض کنم. چیزی نیست. فقط از فرط شادی دفترچه و دست مرا با هم گاز گرفت و بلعید. درست می شود. خب استفاده از دفتر حقوق شهروندی هم نیاز به فرهنگ و زمان دارد. - قتل سفیر روسیه توسط یک آدم کت و شلواری و کراوات زده این حسن را ...
افشای دوباره داستان گز و سکه؛ پیگیری نمی شود؟
نشده است! دادکان در بخشی از مصاحبه اش درباره گزهای سکه دار باشگاه سپاهان سخن گفته است: الان آقای تاج رییس فدراسیون است، اگر چیزی بگویم، می گویند که می خواسته علیه من سخن بگوید.به شما خیلی راحت می گویم که این اتفاق در اصفهان افتاده و سکه لای گز گذاشته و به داوران ما دادند.آقای دانشور(دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال) این مطلب را کشف کرد. خودم او را فرستادم. من به آقای دانشور گفتم بدون آنکه کسی ...
سه پرده از داستان پیشنهاد دوستی به یک دختر مذهبی
تاکنون هیچ رابطه خارج از عرفی نداشته ام. اما فکر می کنم که شاید، البته شاید راهی که دیگران می روند و می شود گفت روابطی به اسم دوستی در چهارچوبی از قبل تعیین شده مشکلی ندارد. گفتم: شما که به ضررهای این روابط مسلطی! چرا؟ ! گفت: از شما می خواهم به این موضوع فکر کنید و ببینید آیا می توانید خود را قانع کنید تا در مدتی محدود با من باشید با تمام چارچوب هایی که شما می خواهی. گفتم: شما که الان الگویی ...
علیرضا جهانبخش: گل هایم را به مادرم تقدیم می کنم/ خوشحالم از 25 متری برای آلکمار گل زدم
گفتم که خودت شوت بزن و همین کار را کردم و توپ به زیبایی درون دروازه رفت. خوشحالم که چنین گلی را به ثمر رساندم و دیدم دروازه بان آنها از خط دروازه فاصله دارد و بهترین کار ممکن را انجام دادم تا توپ وارد دروازه شود. علیرضا جهانبخش درباره مادر خود که اخیرا عمل جراحی اش را با موفقیت پشت سر گذاشته است، گفت : خوشبختانه در حال حاضر مادرم از شرایط خوبی برخوردار است و به همین خاطر من هم خیلی راحت و ...
رحمانی: با اسم من بازی کردند
بودم و گاهی اوقات در فوتبال این اتفاقات پیش می آید. رحمانی ادامه داد: من از همه معذرت خواهی می کنم، به هر حال در فوتبال این مسائل پیش می آید. احترام زیادی هم برای علی آقا قائل هستم. از صمیم قلب دوستش دارم و خودش هم می داند. استقلال را هم دوست دارم، همه می دانند که چه پیشنهادهایی داشتم و به استقلال آمدم، اما آن طور که باید می شد، نشد. رحمانی در مورد اینکه مگر نتایج تیم به شما ربط ...
محمد رضایی: یک تاکسی مسیر زندگی ام را عوض کرد/ پهلوانان کشتی در رفاقت رفوزه شدند/ به خانه سالمندان می ...
مجبور شدم برای تامین مخارج زندگی ام دست به کارهایی بزنم که درست نبوده است و تاوانش را هم دادم، اما چرا حالا هیچ کس سراغی از من نمی گیرد؟ برخی رفتارها را نمی توانم تحمل کنم. چند بار پیش چند نفر از بزرگان کشتی رفتم و از آنها خواستم که فقط یک جای خواب به من بدهند و گرنه مشکلی بابت کار کردن نداشتم و هر کاری را انجام می دادم این اواخر هم در یکی از ساختمان ها شمال تهران لابی من بودم؛ الان 16 سال ...
رحمانی: 900 میلیون بخشیدم تا بروم/ با اسم من بازی کردند؛ حالا بروند کریس رونالدو را بیاورند!
این به استقلال آمده بودم و گاهی اوقات در فوتبال این اتفاقات پیش می آید. رحمانی ادامه داد: من از همه معذرت خواهی می کنم، به هر حال در فوتبال این مسائل پیش می آید. احترام زیادی هم برای علی آقا قائل هستم. از صمیم قلب دوستش دارم و خودش هم می داند. استقلال را هم دوست دارم، همه می دانند که چه پیشنهادهایی داشتم و به استقلال آمدم، اما آن طور که باید می شد، نشد. رحمانی در مورد اینکه ...
آتیلا پسیانی: تماشاگر حرفه ای تئاتر کم شده است
. در اداره تئاتر خانه نمایش محمد چرمشیر (که پیش ازآن فقط نمایش نامه باغ آرزوها را از او خوانده بودم و در هنرستان بازی و اجرا کرده بودیم) را دیدم که دمِ در ایستاده و بروشور می دهد. اسم نمایش را یادم نیست. آن فضا برای 17، 18سالگی من رؤیایی بود. یک تجربه تیمی درجه یک که از اواخر دهه 60 شروع شده بود. بعدها هم تا سال ها چیزی شبیه این اتمسفر ادامه پیدا کرد و کم کم الان احساس می کنم که دارد شبیه یک خاطره ...
ماجرای تیتر مشهور شاه رفت
بلند شد: بچه ها خبر رسمی، شاه رفت. غریو شادمانی را از یک سو به وسیله خط تلفنی از هزاران کیلومتر دور تر در لس آنجلس می شنیدم، و از سوی دیگر از اجتماعی که در سالن تحریریه و به خصوص کنار میز من حلقه زده بود. در این میان قیافه مژده بخش جلب نظر می کرد که از پشت حلقه جمعیت با حرکات دست و سر و گردن می خواست مرا متوجه خود کند. وقتی دیدم چشمم به او افتاده است، فریاد زد: برم؟! جواب دادم: برو! کار اصلی اش را در صفحه اول، برای نخستین بار دو روز زود تر انجام داده بود. منبع: پرتال امام خمینی(ره) انتهای پیام/ ...
نیما نکیسا: لباس هایم را بفروشم، می توانم دو ماشین خوب بخرم!
، همیشه حساسیت زیادی روی انتخاب لباس داشتم و این وسواس تا همین الان هم با من هست و سعی می کنم شیک و به روز و رسمی بپوشم. * احتمالا برای این شیک پوشی هم، هزینه زیادی می کنید؟ بله. متاسفانه هنوز هم این اخلاق را دارم. * چرا متاسفانه؟ چون به قدری برای ظاهرم پول خرج می کنم که اگر همین الان لباس هایم را بفروشم، می توانم دو ماشین خوب بخرم! علتش هم این است که مردم ...
ایوبی: سینماگران تاریخ تصویری فرهنگ درخشان ایران اسلامی را روایت می کنند/ باشه آهنگر: دوست نداشتم دیگر ...
سرو زیر آب هم گفت: غرض از صحبت کردن بیان تشکر است. بعد از پنج سال به لطف خدا و مدد شهدا و همکاری شما مسئولین محترم ساخت این پروژه آغاز شد. خیلی ممنونم از همه عزیزان. وی گفت: تاریخ آینده، ما را به سینما می شناسد. هیچ وقت فکر نمی کردیم سنگ نوشته های دیوارهای سال های دور ؛ امروز مقطع شناخت تاریخی ما باشد. حتما پنجاه سال آینده ما را به سینما می شناسد. ما کتاب مصور تاریخ را می نویسیم و روایت ...
تیتر شاه رفت را چه کسی انتخاب کرد؟
برای آن ها و همچنین جماعتی که دور میزم و در سالن تحریریه اجتماع کرده بودند، قرائت کردم. صدای نماینده دانشجویان خطاب به دوستانش با فریاد بلند شد: بچه ها خبر رسمی، شاه رفت. غریو شادمانی را از یک سو به وسیله خط تلفنی از هزاران کیلومتر دور تر در لس آنجلس می شنیدم، و از سوی دیگر از اجتماعی که در سالن تحریریه و به خصوص کنار میز من حلقه زده بود. در این میان قیافه مژده بخش جلب نظر می کرد که از پشت حلقه جمعیت با حرکات دست و سر و گردن می خواست مرا متوجه خود کند. وقتی دیدم چشمم به او افتاده است، فریاد زد: برم؟! جواب دادم: برو! کار اصلی اش را در صفحه اول، برای نخستین بار دو روز زود تر انجام داده بود. ...
نفس بریده در فاو
نمی آمد، بدن مان تاول زده بود... از آنجا بچه ها را تقسیم کردند و من اعزام شدم به بیمارستان امام حسین(ع) تهران، بعد از آن جا هم تا چند روز مانده به عید 65 در CCU بیمارستان لقمان بستری بودم. بعد هم در بیمارستان شیراز درمانم را ادامه دادم. عملیات والفجر 8 برای شما با شیمیایی شدن تمام شد، این آخرین حضورتان در جبهه های دفاع مقدس بود؟ نه اصلا... من چند بار دیگر هم جبهه رفتم ...
درخواست طلاق به خاطر رفیق بازی پیر مرد بازنشسته!
که پرونده آنها را باز می کند و با تعجب از پیرزن شصت و پنج ساله می پرسد: حدود نیم قرن از زندگیتان می گذرد چرا بعد از 40 سال زندگی با این سن و سال درخواست طلاق دادید؟ پیرزن با ناراحتی می گوید: آقای قاضی 40 سال از زندگی ام با این مرد می گذرد، اما یک روز خوش نداشتم. تنها دلخوشی ام فرزندانم بودند اما حالا همه آنها ازدواج کرده اند و من دیگر نمی توانم رفتارهای این مرد را تحمل کنم. او هرچه سنش ...
بنده حضورم را در فهرست جبهه مردمی نیروهای انقلاب تکذیب می کنم/ همچنان پول حاصل از فروش نفت وارد کشور نمی ...
جاده های کشور متمرکز باشد. کشور آمریکا در زمانی مراحل توسعه اولیه خود را که میگذراند نه تنها سرمایه گذاری بسیار عظیمی در بحث ریل و جاده سازی انجام داد بلکه در دهه هفتاد به بعد استقراض دولت از بانک مرکزی به شدت افزایش پیدا کرد و این استقراض صرف ایجاد راه آهن و جاده های این کشور شد و سرمایه آمریکا در آن سال ها بیشتر صرف تقویت ساختارهای این کشور شده بود اما متاسفانه سیاست توجه به راه آهن و جاده جای خود ...
بختیار: استقلال کریس رونالدو را بیاورد
دوست دارم و آمدم به تیم ولی متاسفانه آنطور که باید می شد نشد. همه می دانند من چه پیشنهادهایی داشتم و هنوز هم پیشنهادهایم را نگه داشته ام. من زجر کشیدم در برنامه نود هم لحن علی آقا طوری بود که نه تایید کرد و نه تکذیب در حالی که باید همان شب تکلیف را روشن می کرد. من صحبتی نکردم ولی برای من جالب است که اگر نام من در لیست خروج بود یا نبود چرا یک کلام علی آقا تا بعد از بازی با نفت حرفی ...
ماجرای تیتر مشهور شاه رفت
پرواز انجام می شود، رساندن عکس به روزنامه و انعکاس جزئیات چگونگی انجام این حادثه مهم مقدور نیست. از این رو از فرصتی که پیش آمد استفاده کردم و عباس مژده بخش رییس شعبه صفحه بندی و مسئول آرایش صفحه اول روزنامه را به کنج خلوت می کشم و با او به صحبت می نشینم. از مدتی قبل مساله تیتر اول روزنامه در روز رفتن شاه فکر مرا به خود مشغول کرده است. همان دو کلمه را روی یک تکه کاغذ کوچک نوشتم و دادم دست ...
جهانبخش:گل ها را به مادرم تقدیم می کنم
ام پاس دهم، اما در نهایت به خودم گفتم که خودت شوت بزن و همین کار را کردم و توپ به زیبایی درون دروازه رفت. خوشحالم که چنین گلی را به ثمر رساندم و دیدم دروازه بان آنها از خط دروازه فاصله دارد و بهترین کار ممکن را انجام دادم تا توپ وارد دروازه شود. علیرضا جهانبخش درباره مادر خود که اخیرا عمل جراحی اش را با موفقیت پشت سر گذاشته است، گفت : خوشبختانه در حال حاضر مادرم از شرایط خوبی برخوردار ...