سایر منابع:
سایر خبرها
برای شهید شدن باید شهادت را آرزو کرد
دختری داشته باشه و اسمشو بذاره کوثر. بعد ازدواجش هم خدا بهش دختری داد و اسمشو کوثر گذاشت. شب یکی از عملیات ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولو رو بشنوی؟؟؟ گفت: از کوثرم گذشتم ... ** وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه ای که از آقا گرفته با او دفن شود، جا خوردم نمی دانستم از آقا چفیه گرفته. رفتند چفیه را از داخل ...
دفاع در سوریه به روایت ابو زاهده
او می گفت در مقایسه با زخم هایی که مدافعان حرم در سوریه برمی دارند، این درد آنقدر جزئی است که نباید درباره آن حرف زد؛ زخمی بسیار کوچک تر از زخم های مُدواری، سلطان مرادی، قربان خانی و ده ها شهید مدافع حرم که جواد، راوی سرگذشت آنهاست. حرف ها و خاطرات این مدافع زنده حرم، جوانی 38 ساله که او را در سوریه به نام دختر بزرگش ابوزاهده می خوانند، شنیدنی است؛ هرچند بخش هایی از خاطرات و اطلاعات او بنا به برخی مصلحت ها منتشر نشد. ای ...
وقتی پیکرِ فرمانده همرزمانش را نجات داد
.... ولی چند وقت دیگر که گندش درآمد چه؟ او هم گفته بود: چه کسی می گوید دروغ گفته ام؟ اسمت توی قرعه کشی خانه های سازمانی سپاه درآمده است. همه چیز که به خوشی تمام شد، خواستگار فهمید که قرعه به اسم خود حاج یدالله کلهر درآمده بود. برادر سردار کلهر می گوید: در عملیات کربلای 5 دوست و هم رزم صمیمی شهید کلهر به نام سیدحسن میررضی به شهادت رسید، این شهادت برای شهید کلهر خیلی سنگین ...
ولایت فقیه عامل اصلی حفظ منطقه است
. نقش مؤثر حاج قاسم سلیمانی در منطقه عضو ارشد بسیج مردمی بیان کرد: نقشه داعش رسیدن به سامرا یعنی حمله به حرمین عسکرین(ع) و نبش قبر است که حاج قاسم سلیمانی، سردار ایرانی مانع آن شد، او با نیروهای بسیج، قدس و برخی جوانان عراقی ظرف چند ساعت تلاش، اجازه ندادند داعش به سامرا برسد که البته عده بسیاری هم در این راه شهید شدند. حجت الاسلام حیدری ادامه داد: داعش پنج سال قبل ...
داستان شیرین یک آقازاده
العربیه اقدام به نشر خبری نمود با این عنوان که مادر شهید مغنیه، خواهر سردار حاج قاسم سلیمانی است و جهاد، خواهرزاده این سردار ایرانی بوده و نیز این موضوع را اضافه کرد که خواهر او نیز سال ها پیش به شهادت رسیده است. انتشار این خبر شیطنت آمیز که بلافاصله بعد از شهادت جهاد برای ارتباط دادن اقدام تروریستی صهیونیست ها به ایران و عملیاتی برای زهر چشم گیری از حزب الله صورت گرفته بود، در ابتدا به دلیل بی ...
علیرضا گاهی که می بیند مادر پنهانی گریه می کند می آید اشک هایش را پاک می کند و می گوید دیدی بابا هر شب ...
جوان است. او می گوید: اختلاف سنم با پسرم غلامرضا 14 سال است. غلامرضا، پسر بزرگ خانواده در خانه نیست، مادر می گوید: هر روز بعد از ظهر به کنار مزار پدرش می رود و ساعت ها می نشیند و حرف می زند اما علیرضا که امسال به کلاس اول رفته زیاد معنی مرگ و شهادت را نمی داند و هر روز می گوید مامان مگر بهشت تلفن ندارد که بابا به من زنگ بزند؟ علیرضا هر روز منتظر زنگ پدر از بهشت است و گوشش به موبایل مادر است. اما ولی ...
خاطره آهنگران از برخورد تند یک برادر شهید ...
شاءالله حاجت شما برآورده بشه . در همین حین، شروع کرد به حرف زدن و گفت: من برادری داشتم که توی عملیات ولفجر مقدماتی شهید شد، از بعد شهادت برادرم، صبح و ظهر و شب تو رو لعنت می کنم. خدایا ایشاالله لعنتت کنه. با همان گریه شدید این حرف ها را به من زد. مثل یخ وا رفتم و مبهوت ماندم. پدر شهید کاوه کفری شده بود و می خواست با او برخورد کند که دستم را روی زانویش گذاشتم و آرامش کردم. در همین حین، مکبّر قد قامت ...
تاریخچه تاسیس گردان حمزه سیدالشهدا (ع) نوراباد
! همه حاضرین درجلسه وخود اقای صفوی خندیدند، فضای جلسه کمی عوض شد، اقای صفوی دوباره پرسید جدی بگویید چقدر وقت لازم دارید،؟ گفت حاجی 50 ثانیه این بار خنده حضاربیشتر شد ،. شب عملیات علی رغم اینکه درهمان لحظه اولیه اقای بلفت روی مین رفت ویک دست ویک پایش (از مچ) قطع گردیده بود به نیروها سفارش میکرد زودتر خط رابشکنن ، چند روز بعد حاج کشکولی که دران زمان معاون ستاد سپاه ششم بود درتماس ...
روزی می رسد که به عکسم سلام بدهند؟
سلام می داد و می گفت السلام علیک یا ولی الله. بعد می گفت یعنی می شود یک روزی دیگران به عکس من سلام بدهند؟ 12 سال زندگی عاشقانه من و روح الله 12 سال در کنار هم زندگی کردیم و حاصل ازدواج ما هم دو پسر به نام های ابوالفضل متولد 1383و حسین متولد 1386 است. ایشان بسیار خوش اخلاق و شوخ طبع، مسئولیت پذیر، مقید به پرداخت خمس و زکات و بسیار خیر بود. هر وقت می رسید خانه و من در را برایش باز ...
شهادت را در جنگ با اسرائیل بطلبید نه در جنگ در سوریه
گریزی به سخن سردار قاسم سلیمانی مبنی براین که شهادت را در جنگ با اسرائیل بطلبید نه در جنگ در سوریه، این روحیه را نشانه ی بسیجییان دانسته و یکی از مهمترین برکات جمهوری اسلامی ایران را نماز جمعه برشمردند.لازم به ذکر است سلسه جلسات تفسیر قرآن هر هفته همراه با اقامه ی نماز مغرب و عشا در نماز خانه ی حوزه 4امام سجاد (ع) یزدانشهر برقرار میباشد. ...
قاسم سلیمانی خیلی به آقای هاشمی نزدیک بود/ امام اجاره خانه هاشمی را تا زمانی که زنده بود، شخصا پرداخت می ...
وقت گرفتم و به ملاقات آقای هاشمی رفتم و گفتم انتخابات را باطل کردند. گفت خب مگر فقط در مجلس می توان خدمت کرد؟ تو هرجا باشی می توانی خدمت کنی. من بعد از آن پس از حدود بیست سال خدمت در سازمان برنامه به حالت دلخوری استعفا دادم و به آقای روغنی زنجانی، رئیس وقت سازمان برنامه، گفتم استعفا می دهم و بیرون می روم اما تا زمانی که شما بخواهید به عنوان مشاور در خدمت شما می مانم. آقای زنجانی به من ...
وحدت خودتان را فراموش نکنید و از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست بر ندارید
دنیا آمدن فرزند دومم به فعالیت بیرون از منزل ادامه می دادم، اما بعد از آن دیگر نتوانستم؛ زیرا من هم مانند همسران بسیاری از رزمندگان روزهای زیادی را بدون همسرم گذراندم و این موضوع فعالیت بیرون از خانه را سخت می کرد. وی اذعان می دارد: حاج حمید سال 91 بعد از اینکه بازنشسته شد وقتش را به سه قسمت تقسیم کرد؛ یک ماه یا بیست روز را در عراق و بیست روز را در تهران و دو هفته را در اهواز می گذراند ...
بخش های خواندنی کتاب با اجازه بزرگترها، بله!
مخالفت می کرد، اما این بار موافق بود. منصور را خیلی دوست داشت و با آن سن و سال جلوی پای او بلند می شد. قبل از این هم، من هم تصمیم جدی برای ازدواج نداشتم. دو هفته بعد، عمه و منصور با حلقه و شیرینی به خانه ما آمدند. اوایل فصل سرما بود، همه دور کرسی نشستند. چایی آوردم و کنار مادرم نشستم. بیشتر پدرم حرف می زد. مادرم که خیلی با این ازدواج موافق نبود وقتی دید کار از کار گذشته است، گفت: دختر من علمه ...
روایتی از 30 سال مراوده با خانواده هاشمی
...> - مظلومیت آقای هاشمی را در جریان حمله به عبدالله نوری کامل احساس کردم. من شاهد ماجرا بودم و موضوع را به شورای عالی امنیت ملی اطلاع داده بودم که داستان مفصل دیگری است. فائزه اطلاع پیدا کرده و خبر مربوط به آن را در روزنامه زن کار کرده بود. از او شکایت شد و او گفته بود من شاهد دارم. با من تماس گرفتند. من گفتم دلیلی ندارد که برای شهادت حاضر شوم مگر این که حاج آقا بخواهند. بعد محسن تماس گرفت و گفت حاج آقا ...
جهاد عصاره گنجی به نام عماد
درباره ایران و انقلاب اسلامی هم صحبت می کردید؟ جهاد هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو می نگریست، غافل نبود. او همواره از پدرش سخن می گفت و خاطرات مربوط به وی را تعریف می کرد. جهاد همچنین از اشخاصی همچون حاج قاسم سلیمانی هم حرف می زد و از خاطرات و رفت و آمدهایش با ایشان می گفت. او درباره سید القائد امام خامنه ای هم حرف می زد. از سوی دیگر، حاج عماد یکی از بی نظرترین فرماندهان ...
بنیاد در آینه مطبوعات
لالایی زمزمه میکردم. صورتش مثل ماه میدرخشید. من فقط به چهره اش نگاه کردم. نمیخواستم چشمم به تن و بدن مجروحش بیفتد و تا عمر دارم، جگرم کباب زخمهای تن جگرگوشه ام شود. کلید بهشتی مادر به نقل از یکی از همرزمان شهید، برایمان از آخرین شب حیات مهدی میگوید: یکی از همرزمان مهدی چند روز بعد از شهادت او به خانه ما آمد. او از مهربانی مهدی گفت و اینکه شب قبل عملیات تا صبح چشم روی هم نگذاشته. اینکه ...
30 سال با خانواده هاشمی
خود همراه کرده بودم و وقتی که پیشنهاد تشکیل ستاد کل را دادیم، همین نیروها با من همراه شدند و از اینجا به بعد باز هم ارتباط تنگاتنگی با هاشمی داشتیم. من جانشین معاونت طرح و برنامه ستاد کل بودم. این ارتباط تا سال 72 برقرار بود. یک سال قبل از آن من در انتخابات مجلس چهارم شرکت کردم و از حوزه نطنز رأی آوردم. اما آن انتخابات باطل شد. بعد از آن وقت گرفتم و به ملاقات آقای هاشمی رفتم و گفتم انتخابات را ...
نیکزاد: پائین ترین رشد نقدینگی در زمان دولت احمدی نژاد بود
مسکنی را بسازید که با 10-5 میلیون اینها صاحب خانه شوند. زیربنای این کار که تامین زمین و جانمایی هادر زمان دولت نهم، وزارت آقای مهندس سعیدی کیا، اتفاق افتاد. من که سال 88 معاون عمرانی وزیر کشور شدم باز در این جلسه از طرف آقای وزیر شرکت می کردم. سال 1388 که دولت دهم مستقر شد ما توفیق داشتیم وزارت شهرسازی برویم و این کار را به صورت ویژه عملیاتی کردیم. س: برخی از دوستان انتقاد دارند که کاری ...
محراب کابوسی برای ضد انقلاب +تصاویر
از تولّد دوّمین فرزندش به شهادت رسید. چند روز بعد، برادرش حاج علی اکبر محراب به قرارگاه تاکتیکی لشکر رفت و به همراه برادر صلاحی به محلّ شهادت رفتند و توانستند تکّه ای از پای محراب، گوش و قسمتی از سر و صورت و تکّه های کوچکی از بدنش را از روی پشت بام خانه های اطراف پل و زمین های حاشیه ی رود بیابند. آن چه از بدن محراب به دست آمد؛ چیزی حدود 3 کیلوگرم بیشتر نبود و این هم تقدیر الهی بود؛ برای ...
روایتی از دوستی دکتر عباسی و شهید علیمحمدی
.... گفتم یعنی چی؟ یعنی آن آقایی که به من زنگ زد، از منافقین بود؟ گفت بله، تو را تخلیه اطلاعاتی کرده و شماره مرا گرفته است. گفتم تو از کجا می دانی؟ گفت از سوالاتی که از من کرد و حرف هایی که زد. خیلی ناراحت شدم ولی متاسفانه من این اشتباه را کردم ولی چرا شماره مسعود را عوض نکردند؟ درحالی که باید عوض می شد. در این سال ها تحرکاتی حس نکرده بودید؟ وقتی ضارب را گرفتند گفته بود که این خانه ...
اشرافی گری دارد باب می شود/ برجام نه آفتاب تابان است و نه ترکمنچای/ به آخوندی گفتم 6ماهه می توانید مسکن ...
اندازه فاصله دارد، امکانات رفاهی ندارد، زیر ساختارهای مناسب را دارا نیست. نمی خواهم بروم زندگی کنم. نیکزاد : مثلاً کجا ؟ س: حالا کجا مهم نیست. نیکزاد : یکی را من گفتم باز هم میگم. مثلا گچساران همان 40 واحد را گفته بودم. من 2 هفته بعد زنگ زدم گفتند همه را دادیم به جوان ها تموم شد. آقای رنجبران دولت.... س: یعنی همین چند وقت پیش این اتفاق افتاد؟ نیکزاد: بله. دولت سال 85 ...
دوری از قرآن و مسجد چالش اصلی هیئات/ راز روضه های گره گشا
کسری روبه رو شدم. از کودکی به همراه پدرم به مجالس ایشان می رفتم ، آقاحجت قرآن خواندن من را دیده بود و آن شب به من گفتند که چرا مداحی نمی کنی؟ گفتم که حاج آقا من اهل مداحی نیستم؛ اما گفت که این مداح شوید. در همانجا یکی از رفقا را صدا زد و گفت محمدحسین را فردا صبح بیاور خانه ما (ماه صفر جمعه ها صبح کلاس داشتند) من هم صبح زود رفتم منزل ایشان، تا نزدیکی ایام فاطمیه به این کلاس می رفتم و تقریبا ...
روایت مدافعی که در سکوت شهید شد
بیشتر از آن درس می گرفتم. هر وقت که تماس می گرفت در مورد کلاس قرآن پسرمان را می پرسید، پسرمان اکنون حفظ پنج جزء را تمام کرده است. چگونه تصمیم گرفت که راهی سوریه شوند؟ اواخر سال 91 بود که جنگ سوریه اتفاق افتاد و بحث به خطر افتادن حرم اهل بیت(ع) پیش آمد، از همان روزها مرتب حرف رفتن را زمزمه می کرد ولی من فکر نمی کردم که مسئله واقعاً جدی شود گفت: آنجا برای ما که هم اتباع هستیم، یک ...
یادواره بزرگداشت شهدا، جانبازان، رزمندگان و ایثارگران روستای “پر” ارومیه برگزار شد
فقط پنچ شش نفر مانده ایم و همه رخت شهادت پوشیده اند و من نیز باید شهید شوم و با این نیت برای پاکسازی مناطقی در اطراف سنندج عازم منطقه می شود و چندی بعد در بهار سال 61 با پیکری غرقه به خون اما رستگار و این بار بر روی دستان مردم شهید پرور روستای پر به دیدار ابدی همقطارانش در قطعه شهدای باغ رضوان ارومیه بر می گردد. 5 سال بعد، برادر زاده مهدی ، شهید جعفرصادق نجف پور 17 ساله نیز، هنوز به سن ...
صاحب کوادکوپتر جنجالی تهران شناسایی شد/ سقف دریافتی مقامات و مدیران کشور چقدر است؟/ شرط حاج محمدی برای ...
همرزمانش می گوید: "وقتی تهران دانشکده بودیم [10 سال قبل از شروع جنگ در سوریه]، خواب دیده بودم سه نفری در یک جای سرسبزی هستیم و یک اتفاق خیلی خوب آنجا برای هر سه ما افتاد." عراقی ها با این برگه در امان بودند آنچه می بینید، امان نامه سپاه اسلام برای سربازان عراقی در جریان عملیات کربلای 5 است. هر سرباز عراقی با ارائه این امان نامه مورد استقبال نیروهای ایرانی قرار می گرفت و با ...
وکیل خانواده هاشمی زوایای جدیدی از زندگی هاشمی/از رتبه 40 مهدی در کنکور تا دفن آیت الله در امام زاده ...
و موضوع را مطرح کردم. آقا گفت نظر شما چیست؟ گفتم اگر درخواست عفو بدهیم اتهامات مهدی همیشه باقی خواهد ماند و می گویند که به خاطر دوستی با شما اعمال نفوذ شده است. اجازه بدهید که به اتهامات مهدی به صورت قانونی و منصفانه رسیدگی شود. -تقریبا هفته ای یک بار برای ارائه گزارش از وضعیت پرونده، خدمت هاشمی می رفتم. بعد از اینکه حکم قطعی شد، ملاقات های من هم بیشتر شد. ما درخواست ایراد صلاحیت ...
تازه داماد، نخستین شهید حادثه پلاسکو
منتقل شده؛ مأموران اجازه ورود به داخل بیمارستان را نمی دهند. چند دقیقه بعد پسرجوانی از داخل بیمارستان به حیاط می آید و روی نیکمت می نشیند. اصلا متوجه دنیای اطرافش نیست. به روبه رو خیره شده و حتی اشک هم نمی ریزد. مشخص است که شوکه شده؛ پسرعمه اش دست او را می گیرد تا شاید راضی اش کند از بیمارستان دل بکند: پاشو برویم خانه؛ اینجا کاری از دستت برنمی آید. آنجاست که مشخص می شود، آن بالا در اتاق آی سی یو ...
دیگر فیلمی با حضور زنان نخواهم ساخت
بازیگر زن که تازه از بیرون به خانه آمده بود، نباشد. در آن سوی آتش هم عاطفه رضوی نقش یک دختر عشایر عرب را بازی می کرد و من او را مدام بیرون از خانه و درحالی که شیر و ماست می فروخت، تصویر کردم، اما بعد از آن با خودم فکر کردم یک بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، تا کجا قرار است این روند ادامه داشته باشد؟ و همین شد که از فیلم بعدی دروغ یا بهتر بگویم تحریف، شروع شد. به این ترتیب در فیلم روز باشکوه تا فیلم ...
شهادت او جبهه فرهنگی تازه ای را در باغملک گشود
، برادر بزرگم به شهید رضازاده گفت شما که در جنگ حضور داشته اید الان نباید بروید که ایشان گفت خون من و محمدرضا باید یکجا ریخته شود. همین هم شد. وقتی موشک می خورد اول شهید رضازاده شهید و بعد شهید علیخانی مجروح می شود و در بیمارستانی در حلب به شهادت می رسد. یکی از دوستانش می گفت برای جنگ با تکفیری ها بیتابی می کرد. در 40 شبی که آنجا بودند شب ها چند ساعت بیشتر نمی خوابید. تعریف می کردند شب به ...
بنیاد در آینه مطبوعات
خراسان سه شنبه28/10/95 روایت زندگی شهید رجبعلی غلامی در مستند از قندهار ساخت مستند از قندهار با محوریت زندگی نامه شهید رجبعلی غلامی آغاز شد. به گزارش ایثار واحد، در این مستند به زندگی نامه و نحوه شهادت رجبعلی غلامی و شهدای افغانستانی دوران هشت سال دفاع مقدس پرداخته می شود. شهید رجبعلی غلامی، در سال 1359 از افغانستان به شهرستان بجستان مهاجرت کرد و مدتی بعد به عنوان بسیجی به جبهه ...