سایر منابع:
سایر خبرها
کاوه آفاق؛ ترکیبی جذاب از جنجال، عصیان و موسیقی راک
کاوه آفاق اسمش با خیلی چیزها گره خورده، از ممنوع الکاری گرفته تا موسیقی راک، از حرف های جنجالی گاه وبی گاهش تا عشقی که به وطنش دارد. از the ways تا شال، اتاق آبی، فلوکستین و بیگانه. به گزارش تیترشهر : کاوه آفاق اسمش با خیلی چیزها گره خورده، از ممنوع الکاری گرفته تا موسیقی راک، از حرف های جنجالی گاه وبی گاهش تا عشقی که به وطنش دارد. از the ways تا شال، اتاق آبی، فلوکستین و بیگانه. همه وهمه نام او را به ترکیبی جذاب تبدیل کرده تا یکی از ستاره های جوان نسل خودش باشد؛ نسلی که عصیان از ویژگی های آن است و می شود آن را در هنرهای مختلف از سینما و تئاتر گرفته تا موسیقی و هنرهای تجسمی دنبال کرد. آفاق اما پکیجی است از همه آنها، به تازگی نمایشگاه نقاشی هایش را برگزار کرد، مجسمه می سازد، فیلم نامه می نویسد، ترانه سرایی می کند، آهنگ سازی و نوازندگی را هم که همیشه کنار خوانندگی داشته. امسال بعد از دقیقا 10 سال که ممنوع الکاری گریبان او و کارهایش را گرفته بود، آلبوم با قرص ها می رقصد را منتشر کرد. سپس به روی صحنه رفت و از پس این سال ها، با مخاطبان وفادارش روبه رو شد. برای اولین بار در جشنواره موسیقی فجر شرکت کرد و چند روز بعد از آن با ما به گفت وگو نشست و از برنامه هایش، آرزوهایش و دلایل حرف های جنجالی اش گفت. اولین بار بود که در جشنواره فجر شرکت می کردید. چطور بود؟ دفعه اول بود که از ما خواسته شد در جشنواره فجر شرکت کنیم و ما هم قبول کردیم. جشنواره جای گروه هایی است که از لحاظ مردمی یا هنری موفق هستند. یعنی با اینکه جشنواره های زیادی در ایران نداریم، ولی این جشنواره کاملا معتبر است. مثل جشنواره فیلم مان، اصولا معتبرها هم در آن هستند. به همین دلیل مشارکت در جشنواره برایمان باعث افتخار بود. اما کیفیت اجراها در جشنواره موسیقی فجر با سالن های مستقل و خارج از جشنواره فرق دارد. درست است؟ اگر بخواهیم نگاه درستی به معنای واقعی این جشنواره داشته باشیم، باید برای کسانی باشد که در طول سال موقعیت دیده شدن ندارند و از نظر هنری کارشان اعتبار بالایی دارد ولی چون روش کارشان پول ساز نیست، باید در جشنواره بیشتر دیده شوند و در نقاط مختلف چندین بار روی صحنه بروند. یعنی جشنواره باید جایی باشد برای کشف هنرمندان بزرگی که آثار موسیقایی بزرگ را خلق می کنند. یعنی چیزی مثل ساندنس در سینما. اینکه آدم های شناخته شده به جشنواره دعوت شوند و آخر هم جایزه بگیرند، چیزی به بار فرهنگی و موسیقایی کشور اضافه نمی شود چون چیز جدیدی ارائه نشده است. درست است که گروه های اسم و رسم دار و تهیه کنندگان هم در این میان حق دارند دیده شوند، ولی کاش جشنواره به بستری برای کشف استعدادها تبدیل شود. این طوری است که به فرهنگ کمک کرده ایم. البته سیاست گذاری جشنواره اصلا این نیست. شاید این سیاست در جشنواره موسیقی جوان پیش گرفته شده باشد... . اما ما کسانی را داریم که بیش از 70 سال دارند و یک دفعه در گوشه ای از کشور با موسیقی مقامی کاری کرده اند که تا به امروز کسی انجام نداده است. اینها در جشنواره جوان جایی ندارند. ضمنا جشنواره فجر اعتبار دیگری برای حضور چنین آدم هایی که خیلی هایشان را می شناسم که مثلا در خراسان زندگی می کنند، دارد. اما باز همین هم غنیمت است. می دانم مسئولان ارشاد، آقای مرادخانی و طالبی برای اینکه جشنواره این طوری برگزار شود، جنگیده اند. اگر اهل تعامل باشیم و بدانیم فرهنگ را باید گام به گام با آنچه در ایران و جهان هست پیش برد، نفس بودن این جشنواره را باید غنیمت شمرد. اما منطقی و طبیعی است الان خیلی جلوتر از این حرف ها باشیم. در همین مشهد که امروز کنسرت برگزار نمی شود، 20 سال پیش، استادیوم برای کنسرت پر می شد. برخلاف شما فکر می کنم روندی که الان از نگاه دولتی است، رو به جلو نیست. من رویکرد کلی دولت مدنظرم نبود. در خیلی از دولت ها، آدم ها صدتا اختیار دارند اما جرئت ندارند از 50تایش استفاده کنند. چرا این را می گویید درحالی که خودتان 10 سال نتوانستید کار کنید؟ چون به آدمی که 10 سال به او مجوز نداده بودند، همین آدم ها مجوز دادند. این ممکن است برای هرکسی پیش بیاید که بالاخره بعد از 10 سال... . فقط همین نیست. اینها از بسیاری از خواننده های جوان پشتیبانی کردند. کنسرت برج میلاد خودمان که داشت لغو می شد، آقای مرادخانی نصف شب خودشان را از مشهد به تهران رساندند و در ردیف جلو نشستند تا جلوی این اتفاق را بگیرند. اما همین که معاون وزیر می آید می نشیند تا جلوی لغو کار را بگیرد، چقدر روی اجرای شما تأثیر می گذارد؟ این اتفاق خوبی نیست اما کشور ما ویژگی های خودش را دارد. البته در هر جای دنیا، هرکسی باید از خدایش باشد که وزیر یا معاونش در یک کنسرت شرکت کنند. در آن کنسرت هم در کار من مشکلی پیش نیامد ولی شاید اگر کسانی دیگر بودند، خودشان را جمع وجور می کردند. مگر می شود حداقل روی ژست و نحوه ظاهرشدن تان تأثیر نگذارد؟ آخر آدم های دیگری را در سالن می دیدم که برای ژست یک آدم خیلی اذیت کننده تر بودند. ایشان که جز خوبی به ما نکردند. من آدم هایی را می دیدم که به ما بدی کردند و آن هم به چشمم نمی آمد. پس برخلاف بسیاری، شما به یک جور رضایت از اوضاع رسیده اید... . نه این رضایت نیست. این پختگی من در امور سیاسی است. از آرمان گرایی های بیهوده به رئالیسم رسیده ام و به گام به گام قدم برداشتن برای هر اقدام فرهنگی معتقد هستم. هر اقدام شتاب زده فرهنگی به سرعت تأثیر می گذارد و به سرعت ناپدید می شود. هر چقدر گام به گام و با تحمل و صبر و رئالیستی تر نگاه کنیم، به نتیجه ماندگارتری می رسیم. این نگاه کنونی من است. حتی در زندگی خصوصی هم هر حرکت شتاب زده یا نقد بدون پشتوانه یا به قولی غرغرکردن بدون ارائه راهکار می شود همان چیزی که الان در تاریخ مان رسیده ایم. کار همه فقط از مشکل و مسئولیت فرارکردن و نیمه خالی را دیدن و غرغرکردن شده. مطالعه و کنکاش و کشف علل و راه های جلوگیری و ارتقای سیستم را کنار بگذاریم و فقط ناله و آه و غر راه بیندازیم، به جامعه ای می رسیم که دو هزار سال است که غر زده و کسی مسئولیتش را نپذیرفته. خیلی کم بوده اند کسانی که غر زده اند و راه هایی برای حل مسئله هم ارائه داده اند. شخصا چقدر آدم سخت کوشی هستید؟ شدیدا. شاید 10، 15 سال است که یکی از معضلات خانواده ام این است که به صورت میانگین روزی بیشتر از سه، چهار ساعت نمی خوابم. همین باعث مشکلات زیادی شده اما اگر این کار را نکنم، وقت کم می آورم. وقت تان را صرف چه کاری می کنید؟ بخش زیادی را صرف موسیقی می کنم. بخشی هم هنرهای دیگر. نقاشی؟ نقاشی هم می کشم. تنها کاری که نمی کنم عکاسی است. معماری و مجسمه سازی می کنم و فیلم نامه هم می نویسم. چند مدل گیتار هم ساخته ام. در تمام 20 سال اخیر، روزی نبوده که به صورت میانگین یک ساعت کتاب نخوانده باشم. روزهایی هم هست که 10 ساعت کتاب می خوانم اما حداقلش روزی یک ساعت است. همین است که وقت کم می آید. همه اینها را سعی می کنید در مشهد انجام دهید؟ من مشهدی نیستم اما در مشهد دانشجو بودم. هنوز هم سه، چهار ماه یک بار می روم. همه آهنگ هایم را هم آنجا می سازم. منبع الهام من تنفس در هوای مشهد است. 90 درصد آهنگ هایی که از من شنیده و دوست داشته اید، در مشهد ساخته ام. حال وهوای مشهد بی نظیر است. دقت کنید، می بینید بیشترین و بهترین موزیسین های کشورمان مال مشهد هستند. خراسان هنرمندخیز است. در 10سالی که مجوز نداشتید، چه می کردید؟ فرصت مطالعاتی بود دیگر! می توانست برای خیلی ها بد شود ولی برای من بد هم نبود. به خیلی از چراهایی که درباره جامعه داشتم بیشتر اندیشیدم و پی پاسخ علمی اش رفتم؛ به ویژه در پنج سال اخیر، کارم کم و فرصتم بیشتر بود. اما برای یک هنرمند که عرضه کردن کارش بخش عمده ای از جهان بینی اش را تشکیل می دهد، شرایط بدی است... . پدرم از بچگی به من می گفت کافی است یک کار داشته باشی که در تاریخ بماند تا وظیفه ات را نسبت به فرهنگ انجام داده باشی. همیشه فریدون فروغی و فرهاد را مثال می زد که عملا یک آلبوم استودیویی کامل شده اصلی و رسمی در زندگی داشته اند که محبوب شده اند. اما ماندگارترین اسم های پاپ کشور هستند. از یک روشنفکر گرفته تا کسی که سواد خاصی ندارد، بوی عیدی فرهاد را بلد است یا لااقل یک بار شنیده است. یا مثلا تارکوفسکی فیلم های زیادی نساخته، اما اسمش سر جایش است. من هم دنبال این هستم که همان یک کار را انجام دهم. در این سال ها برایتان مایه آرامش بود؟ بله، برایم تسکین درد بود. فکر کردم می توانم آن قدر مطالعه کنم تا در هر سنی که شد، بتوانم یک آلبوم ماندگار داشته باشم. از اینکه به عنوان یک هنرمند فراموش شوید، هراس نداشتید؟ چندی پیش یک فیلم مستند درباره استرس های شغل های مختلف می دیدم. بزرگ ترین استرس زندگی همه آهنگ سازان و خوانندگان کل دنیا در کل تاریخ، که دلیل بسیاری از بیماری های روانی آنها هم شد، این است که فراموش شوند. این استرس که هر روزی که کار بیرون نمی آید، رقابت را به دیگری واگذار کنیم، همیشگی و شایع است. ولی من همیشه دلم را با امثال فرهاد و فریدون فروغی خوش می کردم. با توجه به این شرایط که اجازه فعالیت رسمی نداشتید و با توجه به نوع موسیقی تان یک گزینه دم دست، رفتن از کشور بود. چرا نرفتید؟ چون تاریخ ایران را خوانده بودم. می دانستم برای هر ایرانی یک کشور و یک ملت هزینه کرده تا بزرگ شود، از نانی که خورده اند و آبی که حمام کرده اند تا اتوبوسی که سوار شده اند، مالیات مردم است. اگر قرار باشد با هر تلنگری برود و منبع انسانی برای کشور دیگری شود و آنجا پول سازی کند، می شود همینی که هست. وقتی به هرکسی یک تلنگر می زنند درمی رود، چه کسی قرار است بماند و مملکت را بچرخاند؟ آدم می ایستد تا کار درست را انجام دهد؛ اگر به نتیجه رسید چه بهتر و اگر نه، حداقل می دانی ایستاده ای و وظیفه ات را انجام داده ای. چه شد فکر کردید بعد از 10 سال این سد می تواند بشکند؟ باز هم چون تاریخ را خوانده بودم. هر آدمی روزی به حقش می رسد. تا به حال ندیده ام کسی به معنای واقعی تلاش کرده باشد و به چیزی که خواسته، نرسیده باشد. با این اوصاف، قطعا کفش های آهنی به پا داشتید! بله، خیلی ها به من می گفتند تو دیوانه ای! از ایران برو چون کسی به تو مجوز نخواهد داد. کمی به موسیقی تان بپردازیم. خیلی از شنوندگان، از حرفه ای گرفته تا عامه مردم، وقتی موسیقی شما را می شنوند، می گویند نه این راک نیست. شما چه می گویید؟ راست می گویند. راک نیست. اما پاپ هم نیست. شاید بتوان اسم اینها را راک ایرانیزه شده گذاشت. یک نمونه در موسیقی بین الملل، کریس دی برگ است که آثارش نه راک است نه پاپ. روی مرز راه می رود. خیلی جاها مایکل جکسون هم پاپ-راک را دارد. نکته دیگر این است که ما در ایران راک را فقط با گیتارالکتریک می شناسیم اما این طور نیست. ممکن است اثری باشد که فقط با یک پیانو همراه باشد، اما باز راک باشد. مثلا مرد تنها ی فرهاد، با هیچ کدام از المان های موسیقی پاپ هم خوانی ندارد. بدون اینکه گیتارالکتریک داشته باشد، راک است. این موسیقی اعتراض، ژست روشنفکری، نوآوری خاص خودش، خشونت پنهان و المان های دیگر موسیقی راک را دارد. بسیاری از آهنگ های کریس دی برگ هم همین ویژگی ها را دارد. مایکل جکسون هم همین طور است، اما چون برخلاف نظر دوستان و تهیه کننده و مدیر برنامه هایش اسم خودش را king of pop گذاشت، نمی شود از او مثالی زد. آهنگ wish you were here را در نظر بگیرید؛ با اینکه با تصور ما از راک یکی نیست، ولی یک اثر راک است. بنابراین نظرتان این است در ایران وقتی حرف از موسیقی راک می شود، حرف از هارد راک است. دقیقا، توقع شنیدن گیتارالکتریک و دیستوریشن وجود دارد. مشکل این است که منتقدان ما موسیقی شناس نیستند و موسیقی شناسان مان منتقد نیستند. در سینما منتقدانی هستند مثل هوشنگ کاووسی که سینما را می شناسند و کارشان را و ادبیات را هم بلدند. چنین کسی را در موسیقی نداریم که نظر متخصصانه داشته باشد. چون موسیقی هیچ وقت فضایی برای ارائه شدن نداشته و همیشه بحث سر این بود که چطور می شود آن را به هر ترتیب حفظ کرد. غیر از آلبوم رسمی تان، تعداد زیادی قطعه از شما در دست مردم وجود دارد. این قطعات به اتفاق، به فراخور سبکی که انتخاب کرده اید، در همکاری با گروه های مختلف، ترانه های غمگینی دارد و به شکلی غمگین اجرا شده. اما الان مردم می خواهند حداقل در موسیقی کمی از غم فرار کنند. این چقدر شما را وادار به عقب نشینی از طرز فکرتان می کند یا مصمم تر می کند؟ این طوری بگویم 99 درصد شعرها و آهنگ ها را خودم ساخته ام. به خاطر همین حال وهوای آهنگ به شدت به حال وهوای خودم بستگی پیدا می کرد. نمی دانم اینکه گاهی غمگین و گاهی ریتمیک و شادتر بود، از کجا نشئت می گیرد؛ این به حال خودم برمی گردد. خیلی وقت ها پیشنهاد شده از این فضا فاصله بگیرم اما این من نیستم و از من چنین چیزی بیرون نمی آید. اگر هم این کار را انجام دهم تصنعی خواهد شد. تنها وظیفه ای که برای خودم می بینم این است که آنچه به صورت ناخودآگاه از ذهنم می آید، روی کاغذ بیاورم و با هوادارانم به اشتراک بگذارم. اگر روزی یک آهنگ ریتمیک و شاد از من شنیدید، مطمئن باشید آن روز، این حس وحال را داشته ام. کمی درباره صحبتی که در جشنواره داشتید، توضیح دهید. چه اتفاقی افتاد که این حرف را درباره جان لنون زدید؟ این حرف را درباره فردی مرکوری یا مایکل کیمن یا میک جگر نمی زنم. درباره جان لنون می گویم چون خوب می شناسمش. این رفتار را از خودش یاد گرفتم. اولین باری که به آمریکا می رود، در مورد رقیبش الویس پریسلی از او می پرسند، می گوید من اصلا الویس را نمی شناسم. جان لنون خودش می گوید من به هیچ چیز باور ندارم؛ زنده باد زنم. بعد یک نفر در ایران می گوید مردم زنده باد کشورتان. متأسفانه مردم مطالعه ندارند و اینها را نمی دانند. این حرف را فقط درباره جان لنون می زنم که به هوادارانش توهین می کرد. حالا چه اصراری بود دراین باره حرف بزنید؟ من حرفی نزدم. یکی از طرفداران از سر لطفش می خواست بگوید خوش تیپ شدی، من هم گفتم نه ما خیلی از اینها خوش تیپ تریم. شما خبر ندارید آن پشت ها چه خبر است. باید مطالعه کنی تا بدانی در 1956 به بعد در اقتصاد جهانی و در رسانه ها چه اتفاقاتی افتاد. چه کمپانی هایی پشت چه کسانی آمدند که چه تصویری از آنها بسازند. چه بلاهایی سر چه کسانی آمد. بعدش هم یک بیانیه دادم اگر من را با شجریان مقایسه می کردند که رنج بسیار کشیده، بند پوتینش را هم می بستم. یا با راجر واترز مقایسه می کردند که جرئتش را داشت جلوی ملکه انگلستان بایستد، باعث افتخارم بود. یا با فردی مرکوری که یک نوازنده، خواننده، شاعر، بالرین و هنرمند بزرگ است مقایسه شود، فرق می کند. من جان لنون را خیلی دوست داشتم و خیلی درباره اش تحقیق و مطالعه کردم و می دانستم کیست. بنابراین خودم را سانسور نکردم و واقعیت را به مردم گفتم. ایشان نه نوازندگی اش مثل خیلی از ما ایرانیان خوب بود، نه خواننده برجسته ای بود و نه تیپ و قیافه خاص و عجیب وغریبی داشت. پس چرا به نظر شما در جهان اسطوره است؟ شما در فوتبال می بینید علی دایی بهترین گل زن جهان است، به خاطر اینکه باید نگاه کنید چه کسی برای او سانتر می کرده و او توی گل می زده. این فرق می کند با مسی که ژاوی برایش سانتر می کند. آقای مسی نمی توانست یکی از این سانترها را توی گل بزند. این حکایت ما و جان لنون است. کنار او بهترین کمپانی ها و استودیوها و اعضای گروه جهان بودند، بهترین امکانات و پول و آسایش و آزادی را داشت. او می توانست یک دقیقه تصور کند که ممنوع الفعالیت شود؟ تحت کوچک ترین فشاری از انگلستان فرار کرد و رفت آمریکا. با این روحیه هیچ وقت به همکاری با گروه های بین المللی فکر کرده اید؟ بله و یکی از بزرگ ترین ضربه ها را از کلاهبرداری یک گروه انگلیسی خوردم. خوب است فراموش نکنیم تمام نقش مخربی که انگلیس در تاریخ ما داشت. حالا که من گفته ام مرا با اینها مقایسه نکنید، این حرف ها پیش می آید. استایل و شیوه کار شما خیلی مخصوص به خودتان است. این استایل شخصی از کجا آمده است؟ بخشی از این مسئله به آموزش هایی برمی گردد که از کودکی از پدرم دیدم که تئاتری بود. بخش دیگر هم برمی گردد به مطالعاتی که انجام دادم و دوستانی که در حوزه سینما و تئاتر داشتم. اندکی هم به استعدادی برمی گردد که هر آدمی می تواند داشته باشد. بخشی دیگر هم مربوط می شود به اکتسابی که از دیدن حرکات بزرگان موسیقی در کنسرت هایشان داشته ام. چرا این پایه میکروفون را این قدر در اجرا می چرخانید؟! راستش نمی دانم! بالاخره روی استیج باید دستت را یک جوری جمع کنی. اگر گیتار داشته باشی که مشغول هستی اگر نه باید یک کاری کرد. یکی از کارگردان های بزرگ تئاتر همیشه می گوید فرق بازیگرها را فقط این طوری می شود فهمید که ببینی دستشان چطوری بازی می کند. بهترین یا بدترین بازیگر جهان را می توانید وقتی تشخیص دهید که ببینید می تواند وقت بازی دست هایش را جمع وجور کند یا نه. بازیگری که نتواند دست هایش را جمع وجور کند، اگر بهترین و بااحساس ترین گریه ها را روی صحنه کند یا چیزی از این قبیل، باز به دل نمی نشیند. برای جمع وجورکردن دست ها وسایل زیادی هست مثل جیب یا پایه میکروفون که می توان انتخاب شان کرد. کاوه آفاق چه موزیک هایی گوش می دهد؟ همه چیز. از استاد شجریان تا سنگین ترین آهنگ های متال تا هرچه که حتی بسیار بسیار عامیانه باشد، همه را رصد می کنم. یکی از دلایلش این است کارهای اشتباهی که دیگران در آهنگ هایشان انجام داده اند را تکرار نکنم و دیگر اینکه چیزهای مثبتی بیاموزم. به خاطر همین اصولا آثار داخل و خارج از ایران را از کشورهای مختلف پیدا و گوش می کنم. ایده مچ بند از کجا آمد؟ دوستی به نام آقای علیزاده دارم که دکترای مدیریت شهری دارند. ایشان همیشه موسیقی های داخلی را زودتر از من گوش داده اند و جو حاضر موسیقی را به من انتقال می دهند و همیشه از مشاوره هایشان بهره می برم. روز اولی که می خواستم ویدئوکلیپ بدهم، با ایشان هم فکری کردیم که یک نماد از کشورمان داشته باشیم که تا ابد همراهمان باشد. چون آن موقع می خواستم موسیقی بین المللی کار کنم. ایده های بسیاری مطرح شد، یکی این بود که همیشه کفش سفید بپوشم که یکی از بندهایش سبز و یکی قرمز باشد. اما ایده مچ بند را یک روز در خیابان به ذهنم رسید و انتخابش کردم. گروه the ways دیگر قرار نیست فعالیتی داشته باشد؟ نمی دانم. چون بچه های آن گروه از لحاظ جغرافیایی هر کدام از هم دور افتادند و دیگر نمی شود به عنوان یک گروه محسوب شان کرد. از آلبوم جدید بگویید. چه زمانی منتشر خواهد شد؟ برای آلبوم جدید که احتمالا در سال آینده منتشر خواهد شد، 20 تراک حاضر شده که از میان آنها 12تا را انتخاب می کنیم. از این 12 تا، دوتا قبل از آلبوم به صورت تک آهنگ بیرون می آید. در همین هفته هم یک کار به نام امسال ارائه می دهیم. امسال بزرگان زیادی را از دست دادیم؛ از استاد کیارستمی و مرحوم حبیب گرفته تا جعفر والی، آقای رفسنجانی و آتش نشانان مان. برنامه کنسرت هم دارید؟ درخواست برای سالن داده ایم و امیدواریم به زودی اتفاق بیفتد. سعی بر این است تا پایان سال، پیچیدگی های درعین حال ساده اجرای کنسرت هموار شود. با همین ارکستری که در جشنواره اجرا کردید؟ بله، گروه ما سال هاست که ثابت است. در کنسرت قطعات جدید را هم خواهید داشت؟ بله، صد درصد. منبع: ...
نشست زیر سقف دودی در برج میلاد | بحران ناپیدای طلاق عاطفی
داشتم که چهار بار فیلمنامه آن را با چهار همکار مختلف نوشتم. اما هرچه جلو رفتم احساس کردم جامعه چندین گام از منِ فیلمساز جلوتر است. شرایط جامعه و اتفاقات به شکلی بود که مرا به ساخت این فیلم کشاند. چون من از مردم سفارش می گیرم، هیچ وقت چیزی که خودم دوست داشتم را نساختم، هرچیزی که احساس کردم مردم در جامعه لازم دارند را ساخته ام. 90 درصد جامعه ما در طلاق عاطفی هستند و این جنس از طلاق در همه سنین و ...
پانزده مسیر برای تضعیف نظام سلطه
خدمت شما عزیزان درباره انقلاب اسلامی صحبت کنیم. جا دارد سالروز ورود امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و نخستین روز از دهه مبارکه فجر را خدمتتان تبریک و تهنیت عرض کنم. حقیقتا ورود امام به کشور در سال 1357، یکی از مصادیق بارز ” جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا” بود. خیلی از مردم ما نه فقط در زمان ورود امام بلکه در کل این 38 سال، چه در دوران حیات پربرکت امام ...
تا تابستان سال آینده خط لوله گاز دامغان تحویل مازندران می شود و دیگر تریبون ائمه جمعه ما در زمستان نمی ...
شدن پست آزاد انجام شده است و به لطف الهی با پیگیری های دوستان تأمین اعتبار انجام می شود. این مسؤول خاطرنشان کرد: از وضعیت بدهی و طلبکاری صنعت برق کشور آگاه هستم و واقعاً به گونه ای که در بیرون مطرح است بضاعت مالی نداشته و بسیار مطالبه و بدهکاری های سنگین دارند. نماینده مردم قائم شهر، سوادکوه، جویبار و سیمرغ در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه بزرگ ترین بدهکاری همه مسؤولان ...
کپرنشینی بیخ گوش تهران!
...> هر چه نگاه می کنی، دشت است، دشت خشک و لم یزرعی که آن موقع روز، آن موقع سال، سرمایش استخوان سوز است. باد تند می وزد و هر چه را روی زمین است با غباری از خاک بلند می کند، گلوله می کند و با خود می برد. مسیر طولانی است؛ مسیری که قرار است ما را به کپرنشین ها برساند، طولانی است. باید پیاده رفت، بیشتر از یک کیلومتر را باید از لابه لای تپه های سنگی و خاکی بالا رفت و پایین آمد؛ حرکت، روی لبه ...
روایت دختر از پدر شهیدش
اینقدر به کلاس های کارگردانی علاقه مند بودم که هر هفته یک فیلم جدید می ساختم تا جایی که یک بار استاد کلاس گفتند شما آرشیو دارید؟ که خیلی من ناراحت شدم و گفتم من هر هفته تلاش می کنم و کار می سازم. اواخر دوره بود که اعلام کردند که می توانیم برای جشنواره رویش فیلم بسازیم و من اولین نفری بودم که اعلام آمادگی کردم و کار تقریبا 15 دقیقه ای دیوار را ساختم که در جشنواره شرکت کرد. وی ادامه داد ...
زارعی: دلم برای سینمای کمدی تنگ شده است / درخشنده: هیچ وقت برای خودم فیلم نساختم + عکس
کارگردانی خانم درخشنده و سایر بازیگران افتخار بود. نمی دانم چقدر موفق شدم اما ما تمام تلاش خود را کردیم. درخشنده در خصوص چگونگی شکل گیری این فیلمنامه گفت: من دو سال پیش می خواستم در مورد فیلمی در خصوص طلاق رسمی صحبت کنم ولی هرچه جلو رفتم در حضورم با مردم فهمیدم جامعه چندین گام از من جلوتر است. من مردم را دوست دارم و سفارش از مردم می گیرم و برای خودم فیلم نساختم. درخشنده در مورد بازی ...
جناب آقای میری شما اگر شهردار پاوه هستید، و تعامل در کارهای عمرانی ندارید، علت اینکه تعامل ندارید، را ...
اولویت قرار بگیرد و من از اقای فرماندار که قطعا با تدبیر است تقدیر و تشکر میکنم، کارهای شایسته ای را انجام داده است، و من هم به کارهای کارشناسی و برنامه ریزی شده وی ایمان دارم و از کسانی بوده ام که اعلام کرده ام باید اقای ایده پور در پاوه حتما بماند. شهاب نادری گفت: شهردار و مجموعه شهرداری هم اگر پول ندارید اعلام کنید که پول نداریم، بنا به قول یکی از مسئولان رده بالا که به من اعلام کرد ...
پارسانیا: نزاع مشروطه و مشروعه بر سر ولایت فقیه نبود/ ثبوت: عدم باور آخوند به حکومت اسلامی در عصر غیبت
است که از نظر می گذرد: حساب نظر از عمل جداست اکبر ثبوت پژوهشگر تاریخ و فلسفه اسلامی: خوش حالم که درباره این کتاب که ده ها نقد درباره اش نوشته شده و خودش مجال انتشار نیافته، فرصتی برای نقد رو در رو یافته است. بنده سال ها دانشجو و مدرس حقوق بوده ام و سال هایی را نیز در زمینه حقوقی فعالیت کرده ام. همیشه توصیه ای از سوی مرحوم دکتر امیرناصر کاتوزیان مد نظرم بوده است، او می گفت فرد ...
میری: تصمیم نداشتیم در نشست خبری امروز شرکت کنیم
من بوده که بهترینها در کنارم بود. شخصیتهای مرد سخت بودند و یکی از سختترین شخصیتها نقش سعید بود و اگر من جای زمانی بودم این نقش را انتخاب نمیکردم. در مورد چنگیزیان دوست داشتم او شخصیت سردی را باز کند و به نظر من توانست آن را ایفا کند. مازیار میری در نقد ضعف فیلمش بیان کرد: نظر شما محترم است ولی من فیلمم را دوست دارم. اسعدیان نیز در نقد انتقادها گفت چه فضای بدی است که برای نقد ...
نه در حد فیلم سینمایی و نه در قواره جشنواره! / نقد فیلم "انزوا"
خبرگزاری اهل بیت(ع) ابنا/ سرویس هنر اسلامی: سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از ابتدای دهه مبارک فجر 1395 در تهران آغاز شده است. فیلم سینمایی " انزوا " از جمله فیلمهایی است که در بخش "سودای سیمرغ (سینمای ایران)" نمایش داده شد و اولین فیلم بلند کارگردان جوان خود است. آنچه در پی می آید نقدی بر این فیلم است: به قلم: سعید گرامی * مشخصات فیلم انزوا ...
ماجرای پیام های تهدیدآمیز به کارگردان ایرانی چه بود؟
خودکشی کرده است! زیرا حتی پزشکی قانونی نیز حاضر نشد آن را کالبدشکافی کند و چون HIV مثبت داشته است پزشکی قانونی گفت دیر یا زود می مرده به همین دلیل ترسیدند و او را کالبدشکافی نکردند. فیلمنامه را سحر جعفری جوزانی نوشت و تحویل من داد و من آن را خواندم و برایم جذاب بود که فیلم آن را بسازم. او در بخش دیگری از صحبت هایش بیان کرد: حمید نامور که فیلم چند قطره خون را که درباره همین موضوع است ساخته ...
تو فوق العاده ای پسر
مختلف از دوست و آشنا و غریبه حرف های ضد و نقیضی در رابطه با همسرش می شنود که به روابط او مشکوک می شود. برای کارگردانی که اولین فیلم بلند سینمایی خود را تجربه می کند، اتفاق خوبی است. به خصوص آنکه سراغ داستانی رفته که پیش از این هم درباره آن به اشکال مختلف فیلم ساخته شده است. داستان فیلم همانطور که اشاره شد، درخصوص شک یک مرد به همسر متوفایش است. در کنار این خط اصلی داستان، چند خرده داستان هم حضور ...
پرسه در حوالی شعر و داستان
91 رفت. گرچه به نظر می رسید او عطای کتاب را به لقایش بخشیده اما سال گذشته متنی از اورهان پاموک را برای ماهنامه داستان همشهری ترجمه کرد. او همان زمان گفته بود: من ادبیات را دوست دارم. ترجمه را هم؛ اصلا کلمه را دوست دارم و عشق می کنم با ادبیات و وقتی ترجمه می کنم انگار عطش جمله سازی و خیالپردازی ام می خوابد و ارضا می شوم و نیاز به نوشتن پیدا نمی کنم. علیدوستی سرانجام امسال دومین کتاب خود را هم به بازار فرستاد؛ کتابی به نام تاریخ عشق از نیکول کراوس آمریکایی که گفته می شود به بیش از 20 زبان ترجمه شده و در همه دنیا مثل ایران پرفروش بوده است. ...
پاسخ سینمای ایران به تاریخ و مردم
...، چند فیلمی را هم اگرچه خیلی دیر اما در پاسخ به نیاز مردم ساخته و آبرویی برای این سینما بخرند. چون شخصا با هرگونه سیاه نمایی مخالف بوده و هستم و از آن روی که پس از یادداشت های اخیر متهم به این صفت ناپسند نشوم، به یکی از آن فیلم ها اشاراتی خواهم داشت: ماجرای نیمروز در یک شب اتفاق نیفتاد پس از گذشت 35 سال، اینک سینمای ایران به یکی از مهم ترین برهه های تاریخ معاصر این ...
پوران درخشنده: سقف خانه هایمان را دریابیم
گبرلو و با حضور بازیگرانی همچون آذیتا حاجیان ، لاله مرزبان، بهنوش طباطبایی ، نفیسه روشن و محمدرضا دلپاک صداگذار و هایده صفی یاری تدوینگر برگزار شد. در این فیلم همچنین فرهاد اصلانی، هوشنگ توکلی، حسام نواب صفوی، مریم بوبانی، رسول نجفیان و هادی مرزبان به ایفای نقش پرداخته اند. سی و پنجمین جشنواره سینمای فجر که از 9 بهمن ماه در تهران و استان ها در حال برگزاری است تا روز 21 بهمن ماه ادامه دارد. ...
پیشکش هنرمند آبادانی به شهدای مدافع حرم
به گزارش عروج ؛ بهنام کاوه در گفتگو با مهر در خصوص چگونگی اجرای نمایشش در سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تهران افزود: نمایش خیابانی کوچ در بخش میهمان سی و پنجمین جشنواره فجر حضور داشت که طی دو روز تعیین شده از سوی دبیرخانه جشنواره برای علاقمندان به اجرا درآمد و در روز نخست این کار به شهدای آتش نشان در حادثه پلاسکو تقدیم شد. وی با اشاره به اجرای چهار مرتبه ای نمایش کوچ در ...
قاسم خانی عادت دارد برای تلویزیون بنویسد نه سینما
توان در اشل جشنواره دید و نقد کرد، سوال آغازین این است که چرا چنین فیلمی در جشنواره فجر حضور دارد و اصلا قرار است چه پارامترهایی را در فجر امسال نشان دهد یا حتی جابجا کند و حتی به لحاظ کیفی بپیماید، که جزو فیلم های منتخب فجر امسال شده است. 1. خوب بد جلفم می فروشد چون می خنداند اما با کمدی فاصله دارد، مضحکه است، کمی بزن و بکوب دارد و کمدی خلبازی هم اما اینها کیفیت پیدا نکرده اند. آن چیزی که ...
سینمای ایران به 7 تیر و 8 شهریور نگاه کرد
پس از نمایش چند فیلم نسبتاً شاخص زنانه و درخشش بازیگران زن فیلم های چند روز ابتدایی جشنواره فیلم فجر در سالن برج میلاد، محمد حسین مهدویان با ماجرای نیمروز فیلمی مردانه رو کرد. ویلایی ها ، آباجان ، نگار و شهلا شماره 17 هر کدام یا کاملاً بر مبنای کاراکترهای زن، داستان خود را پیش می بردند یا یک کاراکتر زن محوری بار اصلی فیلم را به دوش می کشید، اما ماجرای نیمروز این روال را برهم زد. نمایش ...
بیش از 2 سال برای بررسی طرح جامع تبریز وقت صرف کردم/ از طرح جامع تبریز کسانی انتقاد می کنند که فرق بین ...
نهایی این طرح حقوق مکتسبه بخشی از مردم ضایع می شد آناج: در صحبت هایتان فرمودید در تدوین طرح جامع تبریز نقش داشتید، اخیرا برخی از اعضاء شورا و مسئولین استانی از این طرح انتقاد و عنوان کردند موارد توسعه شهر تبریز در این طرح در نظر گرفته نشده است، یکی از اعضاء شورا نیز مدعی شدند شما روستاهایی را که در آنجا پایگاه رأی داشتید وارد محدوده طرح جامع کرده اید، پاسخ تان به این انتقادات چیست؟ ...
پوران درخشنده: برای سرگرمی فیلم نمی سازم
پوران درخشنده امسال با فیلم زیر سقف دودی در جشنواره حضور دارد، فیلمی اجتماعی که به روابط و مشکلات زوج ها می پردازد. نژلا پیکانیان: کارگردان فیلم های خاطره انگیز رابطه و پرنده کوچک خوشبختی امسال بعد از اثر پر سر و صدای هیس... دخترها فریاد نمی زنند با فیلمی تازه و موضوعی جدید به سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر آمده است. پوران درخشنده همیشه از معضلات و مسائل اجتماعی در آثارش حرف زده و دغدغه ...
سال آینده به شبکه 2 می روم/ تابستان داغ به جامعه تلنگر می زند
به گزارش فرهنگ نیوز، مژده لواسانی مجری برنامه های تلویزیونی در گفتگو با مهر درباره فعالیت های اخیر خود گفت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم اما درتدارک اجرای برنامه ای با موضوعات اجتماعی برای پخش از شبکه 2 سیما در سال آینده هستم اما هنوز از چند و چون این برنامه اطلاع چندانی ندارم. وی با اشاره به تماشای چند اثر در جشنواره فیلم فجر بیان کرد: تاکنون چند فیلم دیده ام که از بین آنها تابستان ...
کارگردان آباجان : فیلم نسازیم، آتش زیر خاکستر می شویم
بسیار جذاب و با تجربه ای اند. به هر حال صاحبان هر 33 فیلم بخش مسابقه دوست دارند جایزه متعلق به خودشان باشد. ولی آنچه مسلم است، این است که فیلم آبا جان کامل ترین اثر من هست. و به نظر منتقدین هم نزدیک ترین اثر به خودم است. از حضور فیلم اولی ها و موفقیت های شان در جشنواره فجر نگران نمی شوید؟ فکر می کنید، بتوانید با این همه فیلمسازان جوان و صاحب فکر و ایده رقابت کنید؟ از فیلم اول ...
همایون اسعدیان : جشنواره فجر بعد از 4 دهه سرگردان است
مقوله انتخاب در زندگی ترکیب و شد فیلم نامه ای که الان تبدیل به فیلم شده و در جشنواره آن را خواهید دید. شما این فیلم نامه را با آقای مجید قیصری که داستان نویس هستند، نوشتید. این همکاری چطور شکل گرفت؟ واقعیت این است طرح مال خودم بود و روی طرحم کار کرده و آن را نوشته بودم ولی چون اساسا در نگارش خیلی آدم تنبلی هستم و نیاز به این دارم که کسی در کنارم کمکم کند با مجید قیصری تماس گرفتم ...
داستان یک فیلم اولی محبوب شبیه ابد و یک روز
میزانی است؟ با توجه به اتفاقاتی که اخیراً در سینمای ما می افتد، آیا فکر می کنید جشنواره ملاک هست؟ من فکر می کنم جشنواره به دیده شدن فیلم خیلی کمک می کند، و اساسن من فیلم را برای مخاطب می سازم و دوست دارم که فیلم دیده بشود. این ویژگی جشنواره مهمترین بخش آن است. بنابراین جشنواره به بهتر دیده شدن فیلم کمک می کند. البته منظور من صرفن فروش نیست بلکه بیشتر منظورم این است که خیلی ها فیلم را ...
نگاهی به ماجرای نیمروز / انقلاب چقدر پیچ و خم از سر گذرانده است
توام می شود، قطعا حاصلی جز کار فاخر ماجرای نیمروز ندارد. من که با تمام وجود لذت بردم و به جشنواره فیلم فجر بالاخره امیدوار شدم. امیدوارم که این فیلم به آنچه شایسته اش است برسد و جایزه های امسال را درو کند.
نرخ بیکاری در استان کهگیلویه و بویراحمد بالا است
فشردگی وجود دارد و حضورم در این جلسات کمیسیون به نفع استان و حوزه انتخابیه ام هست و به دلیل حجم کاری کمتر توفیق در بین مردم را داشتم و دارم و از این بابت عذرخواهی می کنم. * متناسب با افزایش اعتبارات، قاعدتاً همت و تلاش بیشتر مسئولین استان و شهرستان را نیز می طلبد و مردم این انتظارات را نیز دارند. دو سال پیش گزارش دادم و بابت دوست داشتن من در شبکه های مجازی(با شوخی) این موضوع را تبلیغ می ...
فیلم های جعفری جوزانی و مهدویان در روز ششم به جشنواره آمدند/قاسم خانی با خوب،بد،جلف به دنیای کارگردانی ...
.... فیلم ماجرای نیک روز دومین کار سینمای او، با موضوع شهدای هفتم تیر در سی و پنجمین دوره ی جشنواره فیلم فجر حضور دارد. مهدویان در تازه ترین اثر خود کاری کرد تا بینندگان فیلم 110 دقیقه در سالن نمایش فیلم در سکوت به تماشای فیلم بنشینند و شوری که در زمان فیلم در سالن موج می زد نشان از رضایتمندی مخاطبان داشت. ماجرا به همین جا ختم نشد و خبرنگاران عکاسان در نشست خبری فیلم هم به تعریف و ...
دکتر کریم:بیمارستان پاوه با 90 درصد پیشرفت فیزکی همراه است/بیمارستان جدید پاوه را تحویل دهند، تجهیزات ما ...
وقتی کسری اعتبار داریم باید چه کنیم؟ می توانستیم این بودجه را برگردانیم و یا به جایی دیگر اختصاص دهیم اما شهرستان پاوه را در اولویت قرار دادیم ؛ انتظار دارم شما نیز برای شهرستان هزینه کنید. این برای درآمد زایی نیست و برای راحتی مردم است. قرار نیست ما از این کلینیک درآمد کسب کنیم بلکه یکی از نیازهای اصلی مردم را که همان سلامت است را باید مورد توجه قرار دهیم. دکتر کریم خطاب به نماینده ...
فرش قرمز تابستان داغ با حضور صابر ابر پهن شد
را دارم که امروز درکنار شما فیلم "تابستان داغ" را تماشا کنم. قدم هایتان روی چشم ما جای دارد. ابراهیم ایرج زاد کارگردان این اثر نیز دراین مراسم گفت: از همه شما عزیزانی که برای تماشای این فیلم به کاخ جشنواره آمده اید سپاسگذارم. وی خاطر نشان کرد: امیدوارم فیلم "تابستان داغ" را دوست داشته باشید. از نکات حاشیه ای در این مراسم غیبت چند تن از بازیگران اصلی این فیلم از جمله علی مصفا وپریناز ایزدیار بود البته دستیارکارگردان اظهار که پریناز ایزدیار در ترافیک مانده و تا دقایقی دیگر به کاخ مردمی جشنواره می رسد اما این بازیگر نتوانست خود را به پردیس سینمایی ملت برساند. ...