سایر منابع:
سایر خبرها
باورکنید نقطه فشار به "رهبری" همین جاست!
با نگاهی دقیق تر به محتوای اظهارات اصحاب فتنه مشخص می شود که هدف اصلی فتنه سال 88، نه ابطال انتخابات و نشانه روی احمدی نژاد که ابطال اصل ولایت فقیه و نشانه روی رهبر معظم انقلاب بود؛ هدفی که در شعارهای مرگ بر اصل ولایت فقیه نیز از زبان اغتشاشگران جنبش سبز شنیده می شد. موارد زیر تنها مشتی از خروارها و اندکی از بسیارها اسناد و شواهد فتنه گران در راستای نابودی ودیعه امام خمینی(ره) است. پیشاپیش از انتشار عبارات توهین آمیز و الفاظ رکیک به کار رفته علیه رهبر معظم انقلاب عذرخواهی می شود. ...
گفتگو با پدیده شمشیربازی ایران، مجتبی عابدینی
مسابقات جوانان طلا گرفتم و همان سال برنز بزرگسالان آسیا را هم گرفتم. آن هایی که در این شرایط درس خوانده اند، می دانند چقدر کار سختی است. اما در همان اوضاع فوق لیسانس مدیریت ورزشی ام را گرفتم و الان دانشجوی دکترای همان رشته ام. بعد از ازدواج هم همیشه شرایط سخت تر می شود؟ 11 سال است که ازدواج کرده ام و با همه مسئولیت ها و هزینه هایی که درگیرت می کند، به آدم محکم تری تبدیل شدم ...
در دولت هیچ خبری از عملیاتی شدن مهندسی فرهنگی شنیده نمی شود/ در فتنه، زیرآب قانون اساسی را زدند/ هر سه ...
نبود که گفتم به وظیفۀ انقلابی ام عمل بکنم و حق انقلاب را بخواهم ادا بکنم، این یک بخش قضیه بود، یک بخش دیگر هم به عنوان یک پدری که می دیدم اینها هم سن بچه های خودم هستند، اینها را مانند بچه های خودم می دیدم و دلم برای آنها می سوخت، گفتم چرا اینها باید برحسب یک توهم دچار یک موقعیتی بشوند که خلاف مصالح خودشان هم عمل بکنند. 9 دی امسال من خودم کم و بیش بعضی از شهرها و محافل رفتم، مثلا در ...
خوابی که مجری معروف زن تلویزیون را به پابوسی امام رضا(ع) کشاند+عکس
غروب بر می گردد. آن روز خورشید غروب کرد و هر چه زنگ می زدم معین رضا پاسخگو نبود. خیلی دلواپس شده بودم. بالاخره. گوشی تلفنش را جواب داد و گفت: در هنگ مرزی تایباد هستند و ماموریت شان دو روز طول می کشد. با شنیدن این حرف کمی ناراحت شدم و گفتم: قول دادی زود برگردی و حالا حرف دیگری می زنی! ناهید زیارتی در حالی اشک می ریخت، افزود: خانه پدرم رفتم و تا آخر شب دمق بودم. ساعت 11شب بود که خوابیدم. اما نیمه ...
گفتگو با عکاس آیت الله هاشمی
کاندیداتوری در 92، رد صلاحیت، پیروزی روحانی و همین طور در روز پیروزی ایشان با رای حیرت انگیز در سال 94؟ ایشان روح بزرگ و قلبی مهربان داشت. یادم هست که سال 84 همان روزی که نتایج آراء را اعلام کردند، به یکی از همکاران حفاظت تماس گرفتم و گفتم، حال ایشان چطور است؟ گفت: با این که اکثر بچه ها ناراحت هستند، ایشان سر حال و خوب هستند. چند روز بعد برای عکاسی از یک دیدار که در دفتر ایشان بود، رفته بودم. یک ...
زندگی مردی که دستپخت مادرش را می خورد فروپاشید
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : همسر این مرد که همراه او برای درخواست جدایی به شعبه 268 دادگاه خانواده آمده است در توضیح ماجرای زندگی اش به قاضی می گوید: آقای قاضی شوهرم دستپخت مرا نمی خورد. او هر شب به خانه مادرش می رود، شامش را می خورد، ناهار فردایش را هم می گیرد و به خانه می آید. هر بار هم که اعتراض می کنم، خیلی راحت می گوید از دستپخت تو خوشم نمی آید و به دستپخت ...
دردسر شوم برای 2 دختر دبیرستانی با رقابت بر سر زیبایی
این حرف ها مصمم شدم تا با مسعود ارتباط داشته باشم. از شب بعد عکس های زیبایی از خودم فرستادم تا بداند با چه کسی مراوده دارد و ارتباط با دوستم را قطع کند. خلاصه رقابت بر سر زیبایی ادامه داشت تا این که مسعود در پیامکی نوشت از من خوشش آمده و ارتباط خود را با دوستم قطع کرده است. خوشحال از این موضوع 5 ماه به ارتباطم با او ادامه دادم. دیگر درس هایم ضعیف شده بود و خانواده ام به من شک کردند. مدتی بعد پدرم که ...
روایت عفت مرعشی از سخت ترین و شیرین ترین روزهای زندگی اش با آیت الله هاشمی
شریک می شدم. در مدت های طولانی که ایشان در زندان و زیر شکنجه بود باید از یکطرف برای نجات ایشان که تا اعدام هم پیش رفته بود می جنگیدم و از طرف دیگر فرزندانمان را که کوچک بودند، نگهداری می کردم. در شرایطی که به دور از خانواده و اقوام در تهران بودیم، در آن دوره بازداشت سال 1343 فاطمه که خردسال بود، به بیماری فلج اطفال دچار شده بود و محسن هم که دو سه سال بیشتر نداشت، خیلی به پدرش وابسته بود ...
مرد 70 ساله زن 35 ساله اش را در دادگاه خانواده طلاق داد / آقای قاضی او خیلی جوان است!
وقتی از من خواستگاری کرد شوکه شده بودم ولی او هم فهمیده بود جوابم مثبت است اما خانواده ام... . ثریا در ادامه گفت: وقتی موضوع خواستگاری را به خانواده ام گفتم بشدت با من مخالفت کردند، خصوصاً اینکه در ازدواج اولم نیز همسرم 12 سال از من بزرگتر بود و به دلیل برخی مشکلات از هم جدا شدیم. پدر، مادر، خواهر و برادرهایم همه با من مخالفت کردند ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم حتی اختلاف زیاد سنی ...
25 سال پیش که ازدواج کردند فکرش را هم نمی کردند چنین پیش بیاید!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، بالاخره به آخر خط رسیدند. با دریافت حکم طلاق، زن می ماند و مرد می رفت. 25 سال پیش که ازدواج کردند فکرش را هم نمی کردند که روزی از هم جدا شوند اما حالا آن روز رسیده بود. چراکه تصمیم به مهاجرت راه زن و شوهر میانسال را از هم جدا می کرد. مرد تنها به دادگاه آمده بود. ضرورتی هم به حضور زن نبود، همه کارهایشان را یکی دو هفته قبل انجام داده بودند و فقط ابلاغ حکم ...
سردم بود جابر چیزی بهم داد که احساس سرما نمی کردم / از نواب تا صادقیه را پیاده رفتم
آمد وسط، دیگر بحث مسئولیت بود و نمی توانستم بی تفاوت باشم. با خودم گفتم الان دیگر وقتش است که مواد را کنار بگذارم. در مدت دو هفته ای که از خانواده زنم وقت گرفته بودیم، تصمیم گرفتم نکشم تا آزمایش که دادم مشخص نشود. مواد را که کنار گذاشتم، رنگ و رویم باز شد. بعد از دو هفته هم عقد کردیم. یک ماه بعد از عقد، دوباره رفتم سراغ مواد. جابر که مصرف مواد را شروع کرد، شست همسرش خبردار شد، اما هرچه ...
واکنش جالب یک کیف قاپ پس از دستگیری /من همزاد دارم؟!
...، برای این که من سابقه دار بودم، مرا بازداشت کردند. سابقه داری؟ چه سابقه ای؟ سرقت، یعنی کیف قاپی. چند تا؟ زیاد بود. دقیقا یادم نیست، اما بیش از 180 شاکی داشتم. چند ساله بودی؟ 18 سالم بود که وارد باند سرقت و کیف قاپی شدم. برای چی وارد این باند شدی؟ فکر نکنید که من برای اسمش در این کار رفتم. هیچ احتیاجی به اسمش ...
وقتی امید آمد عروس 30 روزه بودم، وقتی امیدم را سر راه گذاشتم صدایی به من زندگی داد
اش گرفته بود. اما حالا بعد از چند روز گرسنگی راه دیگری برای خودش پیدا نکرده بود. کالسکه را جلوی خانه مجلل گذاشت و آرام آرام دور شد. آهای خانم! صبر کن. چه کسی او را دیده بود؟ سر برگردانید. زنی سالمند از میان پنجره نگاهش می کرد. برگرد؟ برگشت. پیرزن لیوان شربت را به دستش داد. سال ها پیش تنها دخترم با نوه کوچکم در دریا غرق شدند، حالا تو آمدی و من فکر می کنم آنها برگشته اند. آن اتاق، اتاق دخترم بود! اخبار زیر را از دست ندهید: ...
در میانه های راه شاهرخ آبمیوه ای به من داد که با خوردنش بیهوش شدم! + عکس
اما وی مدعی بود که می تواند با دسته چک برایم از بازار جنس بگیرد به همین خاطر شماره تلفنم را به او دادم. وی ادامه داد: آن روز پس از خداحافظی به خانه رفتم تا اینکه چند روز بعد شاهرخ با من تماس گرفت. او به بهانه اینکه می خواهد مرا به تولیدی لباس یکی از آشنایانش ببرد با من قرار گذاشت. از سوی دیگر از من خواست تا طلاهایم را همراهم بیاورم تا پس از آن به مغازه اش رفته و طلاهایم را با طلاهای ...
آلخاندور آمنابار؛ لاتین تبار سینما بلد
الان در موردش صحبت کنم. اگر شش سال پیش از من پرسیده بودید می گفتم می خواهم فیلمی در مورد شیطان بسازم که موفق شدم. فیلم شناسی الخاندرو آمنابار • پایان نامه (1996) • چشم هایت را باز کن (1997) • دیگران (2001) • دریای درون (2004) • آگورا (2009) • بازگشت (2015) ...
آزاده صمدی: تئاتر قلبم را به هیجان می آورد
اتفاق افتاد. وقتی آموزشگاه می رفتم کار بسیار دشوار بود و فضای رقابتی متفاوتی وجود داشت. یک روز اعلام کردم دیگر به آموزشگاه نمی آیم و درحالی که شاگرد اول آموزشگاه بودم هیچ مقاومتی نشد. وقتی دلیل را پرسیدم پاسخ این بود که اینجا نمونه بسیار کوچک فضای سینما است. تو اگر این را تاب نمی آوری، دوام آوردن در سینما که اصلا ممکن نیست. پاسخ برخورنده ای بود. همین نکته موجب شد مقاومت کنم. ولی همان دوران ...
ناگفته های مهدیه محمدخانی ، خواننده موسیقی سنتی
بگویم بیشترین شوق زندگی ام را در آن لحظه داشتم. به ایران برگشتم و منتظر شروع کارگاه شدم. اما متاسفانه استاد به مدت یک سال به ایران برنگشتند و در انتظار برگشت ایشان بودم تا اینکه استاد بعد از یک سال به ایران بازگشته و کلاس های کارگاه آواز آغاز شد. در واقع استاد شجریان وارث و حافظ موسیقی گذشتگان ما هستند و با انتخاب های درست ابیات و تلفیق درست اشعار و تغییر در ادوات و بیان تحریرها و سلایق و خلاقیت های ...
معلول یاسوجی که یارانه اش 2 سال قطع شده است+ تصاویر
رفته و هم به مادر. آنها اهل روستای چین از توابع بخش لوداب شهرستا بویراحمد هستند. نزدیک به دو سال است که در حاشیه های شهر یاسوج با همه مشکلاتی که دارد زندگی می کند . بعد از معرفی یکی از دوستان برای تهیه گزارش به خانه این معلول رفتم. از کوچه پس کوچه ها گذشتم تا به خانه ای رسیدم، دو راه روی تنگ را پشت سر گذاشته و توسط یک درب آهنی وارد خانه شدم در ابتدا ظاهر ان را دیدم گفتم به ...
منوچهری: رادیو را عاشقانه دوست دارم
حضور فرزندانم در این حیطه مخالف بودم چراکه معتقد بودم کار ما بسیار بی رحم است. اما در کنار این به آنها گفتم اگر فقط عاشق این کار هستید پا به این حیطه بگذارید، چراکه عشق خیلی از ناملایمات را برایتان هموار می کند و انتخاب را به عهده خودشان گذاشتم. الان نیز هر کدامشان نزدیک به 20 سال است که در این حیطه فعالیت می کنند و من نیز همیشه در اغلب آثارم از حضورشان بهره می برم. ** در کارنامه کاری ...
این دختر25ساله از مردان دلربایی میکرد - همدستانش افراد اغفال شده را شکنجه می کردند!
. او که با دیدن فیلم گویی به حقیقتی تلخ پی برده بود در حالی که به سختی سخن می گفت: ماجرا را این گونه توضیح داد که حدود 3 ماه قبل زن جوانی به مغازه ام آمد و گفت: بیا مرا صیغه کن! 2 بار دیگر هم او را دیدم اما این بار حدود ساعت 11 شب از خانه خارج شدم و به منزل او در منطقه گلشهر رفتم که ناگهان چند نفر روی سرم ریختند و با شمشیر و چوب و قمه کتکم زدند سپس دست و پاهایم را بستند و مرا مورد شکنجه های وحشیانه ...
نوجوانی که به خاطر 70 هزار تومان قاچاقچی شد!
دست پدرم باشم که خودم را گرفتار کردم و پدرم را به مصیبت انداختم. در ادامه قاضی عبداللهی- رئیس شعبه چهارم دادگاه کیفری- از متهم نوجوان به پرسش و جو پرداخت و گفت: محمد چند کلاس درس خوانده ای؟ تا اول دبیرستان. اما به خاطر مشکلات مالی خانواده ام نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. اما عاشق درس بودم! برادر یا خواهری هم داری؟ فقط یک برادر دارم که کوچک تر از ...
نسبت خانم بازیگر ایرانی با دکتر مصدق
نقش گلنار را بازی کنم که مادرم موافقت نکردند، قبل از این فیلم آقای پرتوی داشتند ماهی را کار می کردند و قرار شد نقش کوتاه یک دختر بچه را بازی کنم و ابتدا ماهی و بعد گلنار را بازی کردم. شاکری درخصوص شهرتی که نقش گلنار برایش ایجاد کرد، گفت: شهرت گلنار خیلی من را اذیت می کرد، من مدام در مدرسه توبیخ می شدم به خاطر علاقه دخترها به شخصیت گلنار و پسرهایی که جلوی مدرسه منتظر دیدن من می ایستادند و ...
هم بازی اژدها
هم به همان حالت دچار شده بودم. اژدها جلو آمد و جلو آمد. به نظرم رسید که هر چی جلوتر می آید کوچک تر می شود. اما وقتی رسید بالای سرم هنوز خیلی بلند بود. سرش را پایین آورد و مرا بو کرد. با خودم گفتم حتماً دارد بو می کند ببیند خوش مزه هستم یا نه. خواستم فریاد بزنم به خدا من خوش مزه نیستم. بعضی وقت ها هم خیلی بدمزه ام، یعنی گوشت تلخم. چون همیشه مامان این را به من می گوید. اصلاً ...
شهیدی که آرزویش، شهادتِ در سجده بود
دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم. یکی از دوستان می گفت: در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است فکر کردم نماز می خواند، اما دیدم هوا کاملاً روشن است و وقت نماز گذشته، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت. جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم دستم را روی کتف او گذاشتم، به پهلو افتاد. دیدم گلوله ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده، آرام بود انگار ...
امید حاجیلی: نظر منتقدین اصلاً برایم مهم نیست!
افتاده و حتی شاید دیگران گاهی بخواهند از این فضا تقلید کنند. این خطر برای تو وجود دارد که از یک جایی به بعد مخاطب حس کند آثار امید حاجیلی تکراری و کلیشه ای شده است. برای اینکه به این مسئله دچار نشوی چه فکری کرده ای؟ من در مسیری حرکت می کنم که خودم را برای مخاطبانم به روز نگه دارم. موسیقی من شاد و ریتمیک است و موسیقی شاد همیشه طرفدار دارد، چون همیشه همه شادی را دوست دارند. چون خودم ...
شخصیت هدفمند آیت الله هاشمی
شد خواه ناخواه ارتباطات بیشتری بود اما ایشان دیگر خیلی در قم نماندند و رفتند تهران. پس از انتقال به تهران هم گاهی با ایشان بودیم، تا آنجا که من یادم هست دو روز نهار پیش ایشان بودیم، یک روز تنها من بودم، یک روز من، مرحوم آقای مطهری و آقای زین العابدین قربانی که الان امام جمعه رشت هستند، هر سه نهار را پیش ایشان بودیم. یک روز هم بعد از زندان یک ماهه در سال 51 من نزدیک ...
کودکان بی گناه قربانی مادران شیشه ای
جدا شوم. مجبور شدم در خانه شوهر معتادم بمانم. با دود و آه این زندگی بسازم و بسوزم. او برای این که صدایم درنیاید و دست از اعتراض هایم بردارم، مرا هم گرفتار مصرف مواد کرد. زمانی که به خودم آمدم من هم در منجلاب اعتیاد و شیشه گرفتار شده بودم. او حتی مجبورم می کرد برای تامین موادمخدر همراه او موادفروشی کنم. شوهرم در جریان خرید و فروش مواد گیر افتاد و به زندان رفت. من مانده بودم و یک زندگی نکبتی و بی پولی ...
توصیه های آیت الله هاشمی قبل از فوت به زوج های جوان چی بود؟
...؛ اخبار را با دقت گوش می کردند و بهترین تحلیل ها را داشتند. *من روز آخر متأسفانه با ایشان نبودم اما روز قبل از آن تقریبا در تمام طول روز از صبحانه خوردن تا بعداز ظهر و غروب با ایشان بودم. اما آخرین خاطره من مربوط به عقد دخترم می شود. دخترم جمعه قبل از آن اتفاق عقد کرد و من یک هفته قبل از آن خدمت ایشان رسیدم که اجازه بگیرم. خدمتشان گفتم که برای دخترم خواستگاری آمده و ما هم تحقیقاتی ...
تاملی درباره عذاب های جهنم
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند. به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 27 بهمن به آیه 20 سوره حج پرداخته شده و در آن آمده است: یُصْهَرُ بِهِ ما فی بُطُونِهِمْ ...
12 عبارت به ظاهر درست که موجب اخراج شدن شما می شود
به گزارش بلاغ ، بعضی ها به من می گفتند که رفتار پرخاشگریِ منفعلانه ای دارم، اما خودم واقعا متوجه این موضوع نشده بودم. تا اینکه شروع به ارزیابیِ برخی از واژه های بسیار ساده و در عین حال مخربی کردم که به زبان می آوردم. اگر با واکنش پرخاشگرانه ی منفعلانه ای برخورد کرده باشید، می دانید که هرگز راه خوبی برای حل و فصل کردن درگیری ها نیست. رفتار پرخاشگریِ منفعلانه، هر دو طرفِ درگیر را ناامید می کند، بی ...