سایر منابع:
سایر خبرها
روایت عفت مرعشی از آخرین گفت وگو با آیت الله
، به گفت وگو بنشینیم. * خبر درگذشت آقای هاشمی چگونه به شما رسید؟ من عصر روز یکشنبه تنها در منزل بودم، محسن ناگهانی به خانه آمد و گفت حال پدرش خوب نیست و او را به بیمارستان برده اند، کم کم بقیه بچه ها هم آمدند و یاسر خبر فوت آقای هاشمی را به من داد که شوکه شدم. * در نبودن آقای هاشمی این روزها را چگونه سپری می کنید؟ خیلی برایم سخت است، خیلی. شاید اگر این ...
جنایت آقای وکیل به نفع موکلش
امضا و اثرانگشت بگیرد تا شوهرسابقم نتواند حضانت پسرم را از من بگیرد اما مدتی بعد متوجه شدم که او شوهرم را به قتل رسانده است. با اقرار این زن، وکیل وی و همدستش در این جنایت دستگیر شدند. این مرد در بازجویی ها گفت: شب حادثه همراه دوستم رضا به خانه قربانی رفتیم تا با او درخصوص حضانت صحبت کنیم. حتی با تهدید از او خواستم پای برگه ای را که نشان می داد حضانت پسرش را به موکلم داده امضا کند اما او ...
گفتگو با جوان اعدامی که به دار آویخته شد / این گفتگو اشک خبرنگار را درآورد
گونه با سرنوشت خود بازی نمی کردم. چند ساله که در زندان Prison هستی؟ 6 سال و چند ماهه. اون روز چه اتفاقی افتاد؟ حوالی غروب بود. من و پسر عموم که اون موقع سرباز بود به خونه خواهرش می رفتیم. توی راه سوار یک پیکان شدیم و من و راننده،سر موضوع ساده ای با هم جر و بحث کردیم. یک موضوع ساده، چگونه تبدیل به دعوا شد؟ من و پسر عموم با یکدیگر در ...
ارتباطات سری بدون واسطه در عملیات والفجر 8 چگونه برقرار شد؟
بودم که جذب این ستاد شدم. در آن اعزام دو ماه و نیم، آموزش تخریب دیدم. مربی تخریب مان آقای طالقانی بود که خودش نیز بر اثر انفجار مین یک پایش را از دست داده بود. وی می گفت: آخر و عاقبت تخریبچی ها قطع یک دست، یک پا یا بی کله بودن، است. بعد از قبولی در دوره به خط مقدم واقع در منطقه چولانه نزدیکی شهر بستان اعزام و از آن جایی که با نیروهای اطلاعات – عملیات هم سنگر شدم و در جریان فعالیت های آن ها هم قرار ...
ناگفته های راهبران مترو درباره خودکشی ها
، یک دختر جوان دهه هفتادی بود که خودش را پرت کرد جلوی قطاری که از مسیر روبه روی من می آمد. تا دو سه روز حوصله خودم را هم نداشتم، حتی نمی توانستم غذا بخورم، کلافه بودم. من فقط این صحنه را دیدم، چه برسد به راهبری که برخورد برایش اتفاق افتاد، او چه حالی داشت؟ می گویند وقتی به آن راهبر رسیدند، می لرزید. مثل بید. البته آنها به قدری روی خود تسلط دارند که خبر این حادثه را به مرکز کنترل ترافیک ...
مسئول سابق CIA می گوید هر که دنبال جنگ با ایران است باید به تیمارستان برود/کسانی که حقوق های نجومی می ...
آنهاست شریعتمداری : یک خاطره بگویم. یک موقعی آقای حدادعادل رئیس مجلس بودند. یک گفت وگوی کوتاهی با هم داشتیم. به ایشان گفتم مردم انتظار دارند هرچه سریعتر به مشکلات شان رسیدگی شود، ولی رسیدگی به همه این مشکلات با این مقدورات ما به آسانی میسر نیست. بعد عرض کردم دو خانواده را در دو حالت در نظر بگیرید. یک خانواده مسکن ندارد. حالت اول این است که این خانواده مسکن ندارد، ولی تعاونی مسکن پیدا شده ...
جریان فراماسونری در ایران و میرحسین موسوی
العظمی با هواپیما به ایران مراجعت می کردند، از لحاظ طول سال های مهاجرت و تبعید من قدیم تر و مقدم تر بودم... و هواپیما را من اجاره کرده بودم، شخص امام و دیگران به من محبت فراوان داشتند. آیت الله روزی در نجف به من اظهار کرده بودند که خیال نمی کردم هنوز کسی باقی مانده باشد که زبان فارسی را به درستی و خوبی شما بنویسد. بعد گفتند که کتا ب های شما را به کتابخانه نجف و کربلا ... دادم ... آقای شهاب اشراقی ...
گفت وگو با مردی که شوهر دختر دلخواهش را کشت - بازیگر هستم و قرار بود در یک سریال بازی کنم
؟ برای اجرای نقشه ام نیاز به یک موتورسیکلت داشتم. اما نه موتور داشتم و نه موتورسواری بلد بودم. برای همین به یکی از شاگردانم گفتم 500 هزار تومان بهت می دهم تا برایم کاری انجام دهی. البته روح شاگردم از ماجرا خبر نداشت، روز قبل نقشه ای که در سر داشتم را با المیرا مرور کردم و بعد از شاگردم خواستم برای چند ساعتی مرا با موتور به جایی ببرد و برگردد. از قتل بگو؟ طبق نقشه با المیرا ...
محاکمه زنی که دختر ناتنی اش را کشته است - برادر مقتول: مادرم با پیچ گوشتی و شلنگ ما را شکنجه می داد
خواسته ای دارد و گفت 10 روز زمان نیاز دارد تا توضیح دهد خواسته اش چیست. او درباره زندگی اش گفت: من بعد از جدایی از همسرم با همین زن که حالا متهم است، ازدواج کردم و بعد از آن هم که زندانی شد، با زن دیگری ازدواج کردم و هر بار هم زن هایم را طلاق دادم و حالا 15 فرزند دارم. من می دانستم همسر دومم با بچه ها رفتار خوبی ندارد؛ اما فکر نمی کردم کار به اینجا برسد. سپس برادر تنی مقتول در جایگاه ...
دست راست اصغر وصالی با دست خالی به جنگ تانک ها می رفت
. خودش را وقف انقلاب کرده بود. حتی وقتی به مادر و پدرمان سر می زد که گذری مسیرش به تویسرکان می افتاد و یکی دو ساعتی به آنها سر می زد و باز می رفت. خواست خدا بود که توانستم حدود یک ماه قبل از شهادتش او را ببینم و یک روز و نصفی با هم باشیم. بعدش رفت که رفت. . . قضیه این دیدار چه بود؟ من درست روز شهادت آیت الله شهید بهشتی و یارانش از کردستان به تهران برگشته بودم. هفتم تیرماه 1360 بود. در ...
محمد معتمدی: برای برگزاری کنسرت رایگان آماده ایم
نشست رسانه ای خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر کیفیت اعضای ارکستر این اجراهای زنده بیان کرد: بسیار خوشحالم که اعلام کنم نوازندگان این کنسرت ها پایین ترین شرایط سنی را دارند و جالب است که شما بدانید رهبر ارکستر گروه ما یک جوان 18 ساله است که در نوع خود می تواند برای مخاطب و علاقه مندان موسیقی مورد توجه قرار گیرد. اتفاقا این یکی از سیاست های کاری گروه ماست که دوست داریم با نسل تازه موسیقی کشور فضایی را ...
دلیر مرد عرصه صدای ایران را جور دیگری بشنویم
هوشنگ ابتهاج این کانون را راه اندازی کردند که حاصلش شکل گیری 12 آلبوم است که همه شان بخش مهم و تأثیرگذاری از موسیقی معاصر ایران اند. اما در کنار آلبوم هایی که صرفاً باید به آنها به چشم یک اثر هنری نگریست (چاووش های یک تا هشت)، چهار اثر بعدی هر کدام بخش مهمی از تاریخ اجتماعی ایران را نیز در کنار حرکت رو به جلوی موسیقی روایت می کنند. این آثار، تحولات بسیاری در زمینه موسیقی سنتی ایران شکل دادند و نقش ...
کامیابی نیا: خواهش می کنم مرا ببخشید...
هدیه بدهیم. شب قبل از شهرآورد با وجود محرومیت در اردو حاضر شدی؟ بله پیش از شهرآورد در اردوی تیم مان حاضر شدم، پیش از بازی با سپاهان هم به اردو رفتم و خدا را شکر می کنم که تیم مان در این بازی هم موفق شد پیروز شود. شهرآورد را در خانه تماشا کردی؟ بله و خیلی هم حرص خوردم. باور کنید آن شب و دو شب بعد از آن، از فرط ناراحتی دو، سه شب با قرص خوابیدم. ...
دختری که پس از 17 سال اعتیاد زندگی تازه ای را شروع کرد
مواجه نشده بودم. آدم هایی که از من نمی پرسیدند چرا؟ بد نگاهم نمی کردند. چند شب بعد دوباره آمدند و من وارد طلوع شدم. اولش پشیمان شدم.می گفتم همان مواد بهتر است. من از آدم ها خیلی ضربه خورده بودم. فکر می کردم این ها هم مثل بقیه هستند. در یک پیتزا فروشی نشسته بودیم و حرف می زدیم. اما لحظه آخر به خودم گفتم تا کی می خواهی این زندگی را ادامه دهی. گوشی ام را درآوردم خاموش کردم و دادم به مژده ...
ستاره های آنالوگ، ستاره های اینترنتی، ستاره های تیتراژ، ستاره های اینستاگرام
شدن را هم داشت- آغاز موفقیت اش را مدیون سریالی است به کارگردانی حسن فتحی: قبل از سلام آخر ، شش هفت ماه ممنوع الفعالیت بودم و در بدترین شرایط روحی قرار داشتم و بعد میوه ممنوعه ساخته و سلام آخر منتشر شد و کنسرت 86 برگزار شد که یکی از بزرگ ترین کنسرت های ایران تا آن زمان بود و همه اینها در طول دو ماه اتفاق افتاد. آن شب که می خواستم این کار را اتود بزنم هم یک دفعه کامپیوترم خراب شد، هاردم پاک شد و این ...
سختی های مسیر مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی
...، قسمش دادم حقیقت را بگو. آقا فرمود: مدتی است وضع زندگی ما بسیار بد است، نداشتم چیزی برای زن و بچه جور کنم. گفتم بیایم بازار شاید فرجی شود. تا این را شنیدم ناراحت شدم و گفتم فردای قیامت جواب جد شما را چه بدهم. مقداری پول همراه داشتم تقدیم آقا کردم و عرض کردم باید به منزل ما بیایید آقا قبول نمی کرد، اصرارش کردم و گفتم: حتماً باید تشریف بیاورید. مقداری غذا هم در خانه بود آن را به ایشان دادم ...
سرقت از مرد جواهرفروش برای تامین هزینه ازدواج +عکس
ای کاش آن روز به گفته های الناز توجه نمی کرد. با الناز چطور آشنا شدی؟ با او حدود یک سال و نیم پیش در یک مهمانی آشنا شدم. او دو سال پیش برای کار به تهران آمده بود. در یک مزون عروس کار می کرد و دخل و خرجش همخوانی نداشت. چطور دست به سرقت زدی؟ برای اجرای نقشه مان سلاح قلابی خریدیم. آن شب که دو دختر جوان به عنوان ماساژور وارد خانه طلافروش شدند، پنج دقیقه بعد ...
رابطه زن شوهردار با خواستگار قدیمی و پایان تلخ آن در تهران!
...: زمانیکه علیرضا متوجه اختلافات من با همسرم شد ، تصمیم به کشتن او گرفت و عنوان کرد که حتی اگر من با او همکاری نداشته باشم، به تنهایی مرتضی را خواهد کشت. شب جنایت و برابر برنامه علیرضا، من به اتوبان آزادگان رفتم. به مرتضی زنگ زده و به دروغ عنوان کردم که لاستیک خودرو پنچر شده است. شوهرم از من درخواست کرد تا داخل ماشین نشسته ، درهای ماشین را بسته و منتظر او بمانم. بعد از گذشت حدودا 20 دقیقه ، مرتضی ...
بلایی وحشتناکی که سر دختر خوانده ای به نام منصوره آمد+عکس
...> نامادری ما از همان روزی که به عنوان چهارمین همسر با پدرمان ازدواج کرد ما را کتک می زد و رفتار بدی با من و خواهرم داشت. وی ادامه داد: روز حادثه خواب بودم که با کتک های او بیدار شدم. او با یک آجر به سرم کوبید. می خواستم با او درگیر شوم اما سوگل اجازه نداد و گفت برو بیرون تا آرام شوی. اما وقتی به خانه برگشتم دیدم که ماشین پلیس جلوی در خانه مان است و خواهرم خفه شده است. من قاتل نیستم ...
سفرنامه قشم، سرزمین افسانه ای خلیج فارس
سفرنامه ای کوتاه به سوی جزیره قشم با شما هستیم. با راهنمای سفر من همراه باشید. ساعت کمی از 2 بعدازظهر گذشته است که به ایستگاه راه آهن تهران وارد می شوم. تقریبا همه همسفران قبل از من رسیده اند. بعد از سلام و احوال پرسی پرشور با دوستان به سمت سالن انتظار می رویم که تا ساعت 15:30 که قطار حرکت خواهد کرد در کنار هم انتظاری شیرین را تجربه کنیم. کوپه اختصاصی ما مثل یک بازار شام شلوغ ...
بلایی که مادر و دایی بر سر دختر 16 ساله آوردند(+ عکس)
قبول داری؟ متهم: خیر آقای قاضی من در آن لحظه خوابیده بودم و از ماجرا خبر ندارم. سپس دیگر متهم (برادر این زن) به دستور قاضی پای میز محاکمه ایستاد. اسماعیل -33 ساله- که حدود 10 سال پیش به اتهام مشارکت در قتل منصوره بازداشت و سپس باقرار وثیقه آزاد شده است در دفاع از خود گفت: روز حادثه من در نانوایی بودم که برادر بزرگتر از خودم در تماس تلفنی با من از مرگ منصوره خبر داد. 40 روز بعد از این ...
راهکارهایی برای تحمل شکست عشقی
عشقی شما نیستید. من بدون او، بهترم زیرا... این جمله تاکیدی برای بسیاری از افراد نتایج مثبتی به همراه داشت.به عنوان مثال زمانی که من از همسرم جدا شدم، مدام به خودم می گفتم: من بدون او بهترم چون از این به بعد می توانم توت فرنگی بخورم .آن روزها من عاشق توت فرنگی بودم اما به دلیل آلرژی همسرم به این میوه، من نیز از خوردن آن اجتناب می کردم.اگر چه شما دچار شکست عشقی شدید اما سعی کنید ...
زیر تیغ زیبایی
دارد مثلا من به ظاهرم می رسم. این رسیدن به خود برای شما می تواند یک تعریف داشته باشد و برای من هم تعریفی دیگر. مثلا همه به من می گویند چرا به خودت نمی رسی؟! از کجا می دانند که من به خودم نمی رسم. اتفاقا من خیلی به خودم می رسم. کرم دور چشم و روز و شب می زنم، حمام می روم، دست و صورتم را می شویم، نظافت شخصی ام را رعایت می کنم. افرادی که آرایش می کنند خیلی مورد احترام من هستند ولی آرایش کردن انتخاب من ...
لابی ها جواب داد؛ آخوندی وزیر دولت روحانی باقی ماند!
می شود شما 200 هواپیما وارد ایران کنید! قرارداد ببندید یک ریال تضمین بانک مرکزی و یک سنت تضمین دولت را ندهید؟ من مطمئن بودم و انجام دادیم. امروز بیش از 100 هواپیما را با ایرباس قرارداد بستیم. وی افزود: از روز اول بحث من این بود که اگر می خواهیم ناوگان هوایی ایران را نوسازی کنیم باید بیش از 20میلیارد دلار سرمایه گذاری کنیم. متوجه می شوم که خزانه و بودجه امکان تحمل یک درصد این را هم ...
تیتری که پیام جانبازان شیمیایی را به گوش فروشندگان سلاح های شیمیایی رساند/ ما سند زنده مظلومیت ایران در ...
تایید می کنند؟من بودم و یکی از جانبازان 70 درصد شیمیایی به نام "عباس جمشیدی" او به آنها پاسخ داد: اگرمی خواهید بروم از پزشکان هلندی برگه رسید برایتان بگیرم و نشانتان بدهم؟! معلوم است که تایید می کنند.از چهره ما مشخص است. این خبرنگار هلندی، از شما هم سوال پرسید؟ بله،در همان مصاحبه، از من پرسیدند: الان که از بیمارستان مرخص شدید، چه احساسی دارید؟ من هم گفتم: مرخص شدن ما از ...
رضاشاه به روایت پنج آمریکایی
. یک روز خوب و دلپذیر حبّی در چای ناشتایی می اندازند و فاتحه. احتمالاً هم اعلام می کنند که بخت برگشته بر اثر سکته مغزی مرده است. گونتر فاش می کند که حتی سگ ها هم از قساوت اعلیحضرت بی نصیب نمی ماندند: وقتی شاه در سفر است (که البته بی وقفه در سفر است)، در هر روستا و قریه ای که شب را منزل می کند سگ ها را می کشند، زیرا ایشان خواب سبکی دارند، و هر صدایی خوابشان را پریشان می کند. گونتر همچنین اشاره می ...
شهادت فرزند علیه مادر در دادگاه جنایی
این زن نیز به قاضی گفت: روز حادثه من اصلا به خانه خواهرم نرفتم. در کل من زیاد به خانه آنها نمی رفتم. فقط سه، چهارماه یک بار به خانه اش می رفتم. من تازه دو روز بعد بود که ازطریق برادرم متوجه شدم که نیره کشته شده است. خیلی هم ناراحت شدم. روز چهلم بود که به خانه خواهرم رفتم تا تسلیت بگویم، چون کار داشتم و وقت نمی کردم به خانه آنها بروم. دراین لحظه قاضی از برادر بزرگ مقتول خواست که درجایگاه ...
8 روش کلاهبرداری از حساب های بانکی
“سیرجان خبر” موجودی حساب شما: 0 ریال دوباره امتحان کرد، جوان پشت سر نچ نچی کرد و زن میانسالی در انتظار پا به پا شد. جواب دوباره همان بود: 0 ریال مات و مبهوت ماند. به دیوار تکیه داد. مگر می شود؟ چرا حسابش خالی است؟! چند روز پیش موجودی حساب را چک کرده بود 5 میلیون و 400 هزار تومان موجودی داشت. اما حالا چه شده؟ زحمات چندین ماهه اش برای ...
نبض زندگی روی ریتم
. مهارت آموزی بله، نظم آموزی خیر! خیلی از کارهایی که ما در زندگی به عنوان آموزش نظم انجام می دهیم، منجر به تقویت یکسری مهارت ها می شود. اگر خود نظم هدف ما نباشد بلکه آموزش این مهارت ها مهم باشد، برخورد متفاوتی با نظم در خانه خواهیم داشت؛ مثلا اگر زمانی از روز که می خواهیم خانه را مرتب کنیم، کودک را مشارکت دهیم، هم او از این مشارکت لذت می برد و هم ما به هد ف مان یعنی منظم شدن ...
مهدی برام مثل نور بود/ سوریه از حضرت زینب خواستم بهم صبر بده
؟ گفت:نمی شناسی. گفتم نه. گفت این امام زمان. ما دنبال این هستیم. تا مدت ها روز و شب ناله و بی تابی می کردم. یک شب خواب دیدم. دوتازن آمدن کنارم نشستند. چندتا از مادرای شهدا محله هم بودند. یکی قدش بلندتر بود یکی قدش کوتاه تر. غریبه بودند.نمی شناختم. گفتند ما دنبال این خواهرا آمدیم. یکی شون گفت مگه نمی شناسی گفتم نه. قدبلنده گفت این فاطمه است. گفتم ببخشید نشناختم. روکردم دستش روگرفتم و بوسیدم. گفت حق ...