سایر منابع:
سایر خبرها
مادر4قلوهای مشهدی:شوهرم بعد از ارتباط تلگرامی با یک زن،من و بچه ها را رها کرده و گم شده است
پر می کشیدم خبر باردار شدنم را به همسرم دادم. از آن روز به بعد زندگی ما رنگ و بوی دیگری گرفت تا این که 7 ماه قبل 4 قلوهایم به دنیا آمدند. 3 پسر و یک دختر ناز ،دیگر همه وقت مرا پر کرده بودند اگرچه رسیدگی و نگهداری از آن ها سخت و طاقت فرسا بود اما من به طور شبانه روزی کمر همتم را بسته بودم تا نوزادانم در آرامش رشد کنند. همین موضوع موجب شد تا وقت کمتری را به همسرم اختصاص بدهم. دیگر مانند ...
صحنه خیلی سختی بود ولی مچ همسرم با منشی شرکتش را گرفتم!
قبولی در دانشگاه به جایی برسم که بتوانم اعضای خانواده ام را از فقر مالی نجات بدهم. هر شب در رویاهایم با سکه های طلا بازی می کردم و یا به حساب و کتاب پول هایم در بانک های مختلف می پرداختم. در همین آرزوها سیر می کردم که بالاخره در رشته مامایی وارد دانشگاه شدم. از آن روز به بعد پدرم با چهره ای خندان مرا خانم دکتر صدا می کرد و من هم به آن ها قول می دادم که روزی اسکناس های زیادی را روی سرشان ...
عنایت امام حسین (ع) برای تولد آخوند همدانی / مزار استاد سیدجمال کجاست
.... سپس برای ادامه تحصیلات به تهران رفت. بعد از اقامت چند ساله در تهران، عشق و علاقه به حکمت و علوم عقلی او را به شهر سبزوار کشاند. او در مکتب فیلسوف بزرگ و پرآوازه ایرانی، ملاهادی سبزواری شرکت کرد و از خرمن پرفیض آن حکیم عارف بهره برد. البته به قول استاد مطهری، بیشتر از آنکه آخوند باید افتخار کند که شاگرد حکیم سبزواری بود، حکیم سبزواری باید افتخار کند که شاگردی ...
به منزل عمویم رفته بودم که در زیر پتو صحنه ای باورنکردنی را دیدم!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، ظهر دوشنبه 9 اسفند ماه سال جاری پسر جوانی در تماس با پلیس Police از مرگ عمویش در خیابان وحید مشهد خبر داد. بدین ترتیب تیمی از ماموران کلانتری طبرسی جنوبی و نیروهای امدادی در محل حاضر شدند و با جسد مرد 57 ساله در خانه روبرو شدند. پسر جوان که 22 سال دارد در همان ابتدا هدف تحقیق قرار گرفت و گفت: 7 ماه از عمویم بی اطلاع بودم تا اینکه امروز برای ...
21 روز دلهره در کویر اسیر بودم / نیما دانشجوی 25 ساله اشتباهی دزدیده شده بود+عکس
به گزارش رکنا، حال پس از گذشت نزدیک به دو هفته از این آزادی، فرصتی دست داد تا ساعتی را میهمان نیما و خانواده اش باشیم و از جزئیات بیشتر این ماجرا آگاه شویم. نیما به همراه پدر و مادرش از آن شب که در آگاهی دیده بودم، کمی سرحال تر به نظر می رسیدند اما در حین مصاحبه متوجه شدم که هنوز اضطراب و استرس ناشی از آن در روحیه آنها تاثیر گذاشته است، در ادامه گفت و گوی ما با نیما و خانواده اش می آید که خواندش ...
چرا زن میانسال با همدستی مرد غربیه توطئه مرگباری را برای شوهرش رقم زد؟!
خواهرم در تاکستان قزوین رفته بودیم و شب را آنجا ماندیم. روز بعد دخترم با من تماس گرفت و خبر داد پدرش گم شده و من هم به خانه بازگشتم و موضوع را به پلیس خبر دادیم. با گذشت دو ماه از این جنایت، کارآگاهان سرنخ هایی به دست آوردند که نشان می داد همسر مقتول در جنایت نقش دارد. او روزهای پایانی هفته گذشته با دستور قضایی بازداشت و در تحقیقات منکر جنایت شد، اما سرانجام اعتراف کرد. متهم ...
انتقاد تند قهرمان ووشوی جهان از روحانی
ها را در ابتدا به وزیر ورزش و جوانان و پس از آن به رئیس جمهور تقدیم می کنم وامیدوارم آن ها از دریافت این سکه ها خرسند شوند. مگر من گدا هستم که 5 سکه را دریافت کنم. احمدی درباره اینکه آیا از حضوردر ایران پشیماناست یا خیر افزود:سال 88 من در کانادا بودم و پس از درگیری هایی که وجود داشت دقیقا 2 ماه بعد از آن در این کشور در مسابقات شرکت کردم و 8آبان 88 قهرمان جهان شدم و همانجا از من درخواست ...
فرش ناپلئون به من گفت: نجاتم بده
حسین امینیان ندوشن بیش از 60 سال قبل در روستای ندوشن یزد به دنیا آ مد، اما دست سرنوشت او را به سمتی سوق داد که با فرش و رنگ آمیختگی شگفت انگیزی پیدا کند، به نحوی که اکنون به عنوان یکی از کارشناسان بین المللی فرش شناخته شده است. آقای امینیان ندوشن اگرچه سال هاست در فرانسه به سر می برد، اما دلش برای ایران می تپد و یاد سرزمین پدری اشک شوق را در چشمانش به حرکت درمی آورد. او مردی فرهنگی است و علاقه ...
جاعل سابقه دار، سر زندانیان کلاه می گذاشت
. فرزانه یکی از متهم های این پرونده در دادگاه گفت: یک دختر 18ساله و یک پسر هشت ساله دارم. مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتم و می خواستم از او جدا شوم؛ اما منبع درآمدی نداشتم، برای همین دنبال گرفتن وام بودم که با یکی از افراد این باند آشنا شدم. او به من گفت لازم نیست وام بگیری. اگر دنبال شغل مناسب می گردی، من برایت یک شغل خوب سراغ دارم. می توانی در دفتر یک وکیل که کارهای قانونی انجام می دهد، مشغول به ...
صحبت های خواندنی نکونام جدید فوتبال ایران؛ از توصیه کی روش تا عشق و عاشقی
ملوان اشتباه های بازیکنان را می بخشند. از بچگی آروز داشتم برای ملوان بازی کنم و وقتی که عضو این تیم شدم و رویایم به حقیقت پیوست بی اندازه خوشحال شده بودم و در پوست خودم نمی گنجیدم. * بعد از جام جهانی نوجوانان نام شما خیلی بر سر زبان ها افتاد و گفته شد تیم هایی همچون اتلتیکومادرید، لوگانو و بشیکتاش و حتی روبین کازان خواهان جذب شما هستند. چه شد که تصمیم گرفتید به اتلتیکومادرید بروید؟ ...
با یکی از شهدای قرآنی دلفان آشنا شوید/ لذتی بالاتر از عبادت وجود ندارد
؟ اگر برای بچه های من خوب نیست، برای بچه های پسر شما هم خوب نیست، شما اگر مرا دوست دارید و فرزندان مرا، بیشتر به رفتن تشویقم کنید؛ نه منعم کنید از رفتن. من نمی خواهم نزد بی بی فاطمه(س)، روسیاه شوم. دوست دارم خدایم از من راضی و خشنود باشد. من مدت هاست هدف خودم را یافته ام. می دانم چه باید بکنم، چه چیزهایی را به دست آورم. از چه ارزن های دنیوی، چشم بپوشم. پس از صحبت های پدرم، همۀ خانواده ...
از کپی بوف کور تا پیف پیف به جلال!
سراغ تاریخ رفته بودم. اما در رمان چیدن باد فکر کردم باید به سراغ تاریخ معاصر بروم. در زمان تحصیلم در دانشگاه هم همیشه از کلاس های خودم می زدم و بر سر کلاس های تاریخ و استادانی مثل عباس زریاب خویی می نشستم. بنابراین تاریخ همیشه دغدغه من بوده است. معتقدم نویسنده ای که گذشته اوضاع کشور خودش را نمی داند، موفق نخواهد بود. به همین خاطر در این سال ها هر کتاب جدی ای که راجع به تاریخ معاصر منتشر می شد، می ...
حمید حسام: فکر نمی کردیم بعد از سال ها رزقمان از جانب حضرت آقا باشد
و اینکه این برنامه، مجلس تجلیل از ما نیست، بلکه مجلس تجلیل و پاسداشت ارزش هاست اظهار داشت: خدا را شاکریم که در دوره ای زندگی کنیم و شاهد رشد دین اسلام باشیم و کسانی را درک کنیم که از همه چیز خود در این راه گذشتند و جانفشانی کردند و چه قبل و چه بعد از انقلاب صحنه های زیادی را با افتخار آفریدند که یکی از آنها دفاع مقدس بود. وی با اشاره به دیدار اخیر فعالان و دست اندرکاران راهیان نور با ...
نادر مشایخی: به خاطر یک نامه عاشقانه من نزدیک بود 50 نفر از بچه های مدرسه اخراج شوند!
راه انداختیم و برنامه ای برایش چیده بودیم که تا 2001 ادامه داشت. * تا چه سالی فعال بود؟ تا 2004. همان سال به ایران برگشتم. خسته شده بودم. تمام کارهای ارکستر را خودم می کردم. از رهبری تا تنظیم و طراحی پلاکارد و... ضمن اینکه زمانی که من به اتریش رفتم، 19 ساله بودم و هدف و انگیزه داشتم. 20 سالی ماندم. بعد از 20 سال، سه هفته به ایران آمدم و برگشتم و افسردگی شدید گرفتم. (خنده) تازه با مفهوم ...
چگونگی ایجاد فرصت در تئاتر امروز
گشتم برای نقش کلاشینکف، ضمن این که من با آن زندگی کرده بودم، 4-5 سال زندگی کرده بودم85-90 و نقش در مشتم بود و فکر می کنم نتیجه آن قابل قبول بوده است به خاطر این که من برای این نقش یک جایزه گرفتم و یک بار کاندیدای نقش بازیگر برتر شدم پس موفق بوده است؛ جایزه هایی که این کار در جشنواره گرفت بازیگری زن را گرفت خانم آسیه ضیایی، طراح صحنه آقا منوچهر شجاع و سه تا جایزه نمایش نامه نویسی، کارگردانی و بازیگری ...
حال و روز دروازه بان نفت پس از اخراج جنجالی/ خودم را نابودم کردم!
نابود کند. - می خواستم خودم را نشان بدهم و از این فرصت استفاده کرده و خودم را به کادر فنی نفت و جامعه فوتبال و دیگر مربیان نشان بدهم اما حالا با این اشتباه احساس می کنم همه چیز به ضرر من شده. - خانواده ام به شدت از این جو و این اتفاق ناراحت هستند. من واقعا شرمنده علی آقای دایی و آقا بهزاد عزیز شدم که به من اعتماد کردندو از آنها معذرت می خواهم. - چه بگویم. اگر به ...
در دیدار فرزندان هاشمی و رهبری چه گذشت
فرمودند آشنایی ایشان با حضرت آیت ا... هاشمی مربوط به 59 سال پیش است. من این ارتباط را از سن پنج، شش سالگی خودم به خاطر دارم. ما در یک ساختمان با هم در همین خیابان ایران (نایب السلطنه سابق) زندگی می کردیم. این ارتباط عمیقا وجود داشته است. در سفرهایی که به مشهد داشتیم نیز این ارتباطات برقرار بود. بعد از انقلاب هم که هر دو در شورای انقلاب بودند، برای تثبیت انقلاب با هم همکاری می کردند. در زمان ریاست مجلس ...
لحظه تکان دهنده دیدار دلال و فروشنده کلیه
...، وبعدهم عمل کنم،حالا هم خدا رو شکر از طریق انجمن یک دهنده کلیه پیدا کردم و تمام هماهنگی هارو از طریق انجمن و با نظارت انجمن پیگیری می کنم . البته قبلا بیرون پیگیر این ماجرا بودم و با یه دلال برخورد کردم که به شدت اذیت شدم و وقتم تلف شد .ماجرا از این قرار بود که یه شماره به من دادند و گفتند ایشون می تونه کلیه برات پیدا کنه؛ منم به او زنگ زدم و گفت من یک کلیه برات پیدا می کنم و یک میلیون تومن ...
دخترانی که به زندگی در خانه مجردی روی آورده اند
تعداد زیادی دانشجو از شهرهای مختلف و فرهنگ های متفاوت کار سختی بود، به همین دلیل با 2نفر از دوستانم یک خانه کرایه کردیم، از همان ترم های اول دانشگاه کار کردم، اول کار دانشجویی و بعد از 4 سال که درسم تمام شد، در یک شرکت به صورت تمام وقت استخدام شدم. بعد از فارغ التحصیلی ترجیح دادم تنها زندگی کنم. کار در شرکت های خصوصی سخت است، چندین بار به دلایل مختلف محل کارم را عوض کرده ام و الان 8ماه است در یک ...
فریاد خاموش شب های تهران
مردانه مترو سوار شده است. در هر ایستگاه به یک مرد نزدیک می شود و زیر لبی چیزهایی می گوید. همانطور که زیر چادر رژ لبش را پر رنگ می کند،می گوید: شوهرم 5 سال پیش به زندان افتاد و خرج 4 بچه به عهده من افتاد. سه سال اول را درخانه مردم کار می کردم. بیشتر خانه هایی که می رفتم، مرد خانه بعد از مدتی به من پیشنهاد می داد و من مجبور می شدم از آنجا بروم. بعد با خانمی که همسایه روبرویم بود آشنا شدم. او به من ...
ساز ناکوک زندگی در دستان کوچک نوازندگان خیابانی
...، گوش می دهند. برای گفت و گو مجبور می شوم چند دقیقه ای منتظر باشم و تا خلوتی فراهم شود و بتوانم باب صحبت را باز کنم بعد از 40 دقیقه انتظار فرصت را مناسب دیدم و نزدیک تر شدم قبل از اینکه که خودم را معرفی کنم شروع به تعریف و تمجید از نوازندگیش کردم و تا فضایی دوستانه برای گفت و گوی دو نفره بین ما حاکم شود، بعد از چند دقیقه مکالمه کوتاه خودم را معرفی کردم هنوز جمله پایانی من تمام نشده بود که ...
آزاد کردن زندانیان با سند جعلی
های خودروسازی بودم، اما به خاطر سابقه ای که در پرونده ام ثبت شد، اخراج شدم و آبروی خانوادگی ام را هم از دست دادم. دومین شاکی معلم میانسالی بود که در دام اعضای این باند گرفتار شده بود. او گفت مدتی قبل از حادثه، شوهرم به خاطر بدهی مالی به زندان افتاد. برای آزادی شوهرم باید یک سند وثیقه می گذاشتم، اما سندی نداشتم. یک روز که داشتم آگهی روزنامه ها را ورق می زدم، متوجه آگهی شدم که در آن ...
دلالان سند 12 زندانی آزاد کردند
ساله که با قرار وثیقه آزاد است، درباره اتهامات سنگین خود به قضات دادگاه گفت: من اصلا در جریان فعالیت های غیرقانونی و جعلی بودن سند ها نبودم. ماجرا از آن جا آغاز شد که در سال 88 چون به زندان افتاده بودم، از طریق آگهی روزنامه با این شرکت آشنا شدم. با آنها تماس گرفتم و درنهایت با سندی که از آنها خریداری کردم از زندان آزاد شدم. بعد از آن چند نفر از هم بندی هایم با من تماس گرفتند و گفتند که مثل خودم ...
دلم می شکند اما هستم
جاودانه باز هوای وطنم، وطنم آرزوست متعلق به او است. حدود 30 سال پیش زمانی که در تهران دانشجو بودم، بخشی از موسیقی آیینی زادگاهم، کردستان را به همراه دف و سه تار اجرا کردم. در ادامه موسیقی عرفانی کردستان را پایه ریزی کردم و این موسیقی نوین را در قالب آلبوم هی گل ارایه دادم. این من بودم که ارکستر موسیقی نواحی را با سه تار و دف در تالار وحدت به روی صحنه بردم. موسیقی دستگاهی ما مجموعه ای از ملودی های ...
زندگی دردناک زنی که ناخواسته به ایدز مبتلا شد
شدم و الان یک پسر هشت ساله دارم. زمانی که ازدواج کردید، نمی دانستید همسر شما قبل از اینکه با شما ازدواج کند مبتلا بوده و به شما چیزی نگفته بود؟ شما کی متوجه این قضیه شدید؟ من سر ابوالفضل حامله بودم. همسرم سر مصرف مواد به کما رفته بود که در بیمارستان به ما گفتند به ایدز مبتلاست. من هم پس از اطلاع از بیماری همسرم، به بیمارستان مراجعه کردم آزمایش دادم، که متوجه شدم به من نیز ...
وقتی خودم را به آدرس محل قرار آن ها رساندم چشمانم از تعجب گرد شد / از آن چه می دیدم، حیرت زده شدم!
با وسواس خاصی همه حرکات و رفتار شوهرم را زیرنظر می گرفتم اما به خودم اجازه نمی دادم که درباره این گونه سوءظن ها با وی سخنی بگویم، چراکه دوست داشتن و عشق ورزیدن را در نگاه های همسرم حس می کردم.این بود که دختردایی ام را محرم اسرارم یافتم و ماجرای سوءظن هایم را در حالی برایش بازگو کردم که او بدون هیچ تأملی مرا به گرفتن طلاق تشویق کرد و ... . زن 35ساله با بیان این که دیگر کارد به استخوانم ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (417)
خدمت همه عزیزانی که با ترانه های فرمان فتحعلیان خاطره دارند عرض کنم که متاسفانه این حقیقت دارد که دارید پیر میشوید! افسانه خانم بایگان، یکی دیگر از صاحبین نمایندگی های مجاز عرضه قالی کرمان در سینما، در جشن تقدیر از اصغر فرهادی. الهام حمیدی و بدل اش در سریالی که در دست بازی دارند. همانطور که شاهد هستید سینما و تلویزیون ایران دریایی از استعداد هاست و از هر نوعی در آن پیدا میشود ...
کودک یک ساله، قربانی خیانت پدر و مادر
کسی بود که من در زندگی داشتم و نمی توانستم او را از دست بدهم تا شوهرم موضوع آزمایش دی ان ای را مطرح کرد و من در تله گیر افتاده بودم؛ نمی توانستم کاری بکنم. با پدر فرزندم صحبت کردم و او گفت بچه را به من بده، خودم کاری می کنم. بچه و ماشین را از من گرفت و من بعد از آن دیگر خبری از فرزندم نداشتم.زن جوان ادامه داد: بعد از گفته های این زن مأموران به سراغ مردی رفتند که بچه را با خود برده بود ...
یا فتاح ذکر لب جوان کارآفرین طبسی
کرد و هدفم به جز درآمد، خدمت شد، وقتی فهمیدم که در مقابله با مشکلات نباید جاخالی داد و باید با توکل بخدا در دل مشکلات زد، وقتی فهمیدم عده ای هستند که مرا بخاطر خودم دوست دارند وقتی فهمیدم برخی به خاطر نیازشان به من احترام می گذارند، وقتی متوجه شدم که به هیچ کس به چشم کم نباید نگریست چون حتما روزی او را برتر از خود میبینی، وقتی پی بردم هیچ چیزی به جز با تلاش خودم به دست نمی آید، وقتی به این نتیجه ...
دروازه بان جنجالی نفت؛ دروازه بان استقلال بودم
. من فکر می کردم که می توانم توپ را زودتر از علیپور بزنم اما توپ بعد از برخورد به زمین بیش از اندازه بلند شد و در یک اتفاق و در صحنه ای که واقعا دست خودم نبود، توپ را با دست زدم. صفرزایی در ادامه تصریح کرد: من واقعا آماده این بازی بودم و مطمئن باشید اگر در زمین مسابقه می ماندم، گل نمی خوردم. من حس خوبی به این بازی داشتم اما اتفاقاتی رخ داد که مسیر فوتبالی من را عوض می کند و در آینده ام ...