سایر منابع:
سایر خبرها
برنامه دانشگاه آمریکایی برای جذب هنرمندان و کارگردانان ایرانی +عکس و فیلم
دانشگاه تهران مشغول بود. او می گوید به رغم [داشتن شغل در دانشگاه] زندگی برای او و خانواده اش سخت بوده است. بیضایی سال 1389 به دعوت دانشگاه استنفورد برای تدریس سینما به آمریکا سفر کرد. در ابتدا قرار بود وی تنها یک دوره در آمریکا تدریس کند، اما قرارداد خود را تا شهریورماه 93 تمدید کرد و تا امروز هم در این کشور مانده است. البته احتمالاً علاوه بر آزادی ای که بیضایی روی صحنه های تئاتر در آمریکا ...
گردش مالی مواد مخدر در دنیا چقدر است؟
که البته از آن غفلت شده و تنها در چند سال اخیر به آن پرداخته شده است. تفاهم برای تدریس درس روان شناسی اعتیاد در دانشگاه ها وی درباره تدریس درس روان شناسی اعتیاد در دانشگاه های مطرح کشور و بین دانشجویان فوق لیسانس و دکترا افزود: تفاهم نامه خوبی با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منعقد شده که این تفاهم نامه ناظر بر مداخلات پیشگیرانه و همچنین برحسب مورد مداخله مختصر در افراد دارای ...
مکمل دارویی Cla ضد سرطان رونمایی شد
...> ترکیبات Cla در مقایسه با محصولات مشابه خارجی، ماده موثره بیشتری دارد بنا به گفته وی، این ترکیبات در مقایسه با محصولات مشابه خارجی دارای ماده موثره بیشتری بوده و غلظت ماده موثر 60 درصد است. استاد دانشگاه تبریز با اشاره به اینکه دانشگاه های علوم پزشکی باید حمایت گر و پشتیبان شرکت های دانش بنیان حوزه سلامت باشند، تصریح کرد: مرکز رشد فناور دارویی در زمینه حمایت از این طرح قول مساعد ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
432تن مواد غذایی فاسد از اول اسفند معدوم شد/انجام 212هزار بازرسی
بهداشت محیطی از مراکز تهیه و توزیع و عرضه مواد غذایی حساس با اولویت کنترل بهداشت فردی و بهداشت موادغذایی حساس صورت گرفته است. مسئول برنامه سلامت نوروزی مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت ضمن اشاره به بازرسی بهداشت محیطی از اماکن عمومی حساس به تعداد 50 هزار و 972 مورد، افزود: همچنین 6 هزار و 117 مورد بازرسی بهداشت محیطی از اماکن بین راهی با اولویت کنترل بهداشت فردی و بهداشت موادغذایی از ...
مردم قربانی کدام تدبیر هستند؟ / کلینیک های یاسوج دفترچه تأمین اجتماعی را نمی پذیرند؟ / طلب 40 میلیارد ...
...؛ علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد قرارداد کلینیک های خود را با تامین اجتماعی لغو کرده است و اکنون مردم به دلیل پرداخت حق ویزیت 16 هزار تومان گلایه مند هستند. به گزارش کبنانیوز از یاسوج، صبح امروز مردم شهر یاسوج با مراجعه به کلینیک های درمانی علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد برای دریافت نوبت پزشک مورد نظر متوجه شدند که حق ویزیت از حدود پنج هزار تومان به 16 ...
درد پشت اتاق های خالی از تجهیزات پزشکی بیمارستان ها
تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران از سازمان های بیمه گر می گوید: درحال حاضر، مجموع مطالبات ما از سازمان های بیمه گر پایه بیش از 860 میلیارد تومان بوده و هنوز هیچ اقدام جدیدی ازسوی بیمه ها برای پرداخت این مطالبات انجام نشده است. او با بیان اینکه هفته گذشته، بیمه ها مطالبات شهریور سال 94 را تسویه کردند، ادامه می دهد: اما هنوز در سال جاری، اتفاقی برای مطالبات سال 95 نیفتاده است. گویا مشکل فقط تجهیزات ...
افزایش جمعیت شهری ایران از 8 به 50 میلیون نفر طی نیم قرن/70 درصد درآمدهای شهرداری ها ناپایدار است
از ابهامات موجود در لایحه، مربوط به فصل 9 و بخش مالی و هزینه ها و درآمدها می باشد که به تمرکز فعالیت های سایر نهادهای شهری در شهرداری می انجامد که این اقدام، شاید در شهرهای بزرگی مانند تهران ممکن باشد، اما در شهرهای کوچک این امر چندان قابل تحقق نیست. برای مثال طبق ماده 138 لایحه، بسیاری از وظایف دستگاه های دولتی؛ از جمله وزارتخانه هایی مانند راه و شهرسازی، نیرو، کشور و بهداشت، به شهرداری واگذار می ...
دریافت جایزه ملی ایثار توسط دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اولین جشنواره ملی ایثار با محوریت فعالیت های علمی، پژوهشی و فرهنگی، در دانشگاه تهران برگزار شد. در این جشنواره که با حضور وزرای محترم بهداشت، آموزش و پرورش و معاون محترم وزیر علوم و سایر مسئولین مربوطه برگزار گردید، حامد حیاتی دانشجوی مقطع دکتری رشته معماری اسلامی دانشگاه هنر اصفهان به عنوان یکی از 15 نفر برگزیده در سطح دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معرفی شد. ...
قصه پرغصه کولبرانی که زیر سنگینی بارها له می شوند/پلاسکو ایمنی می خواست و کولبران، شغل
...؛ اما فاقد هر گونه شرایط شغل است و مجاری قانونی مانند اداره کار و امور اجتماعی بر آن نظارت ندارند. مضاف بر آن بدیهی است که اصول فنی و موازین لازم الرعایه بهداشت محیط کار در آن رعایت نمی شود و ماحصل آن هم کسب درآمدی ناچیز و مقطعی به قیمت از دست رفتن سلامت جسم و روان فرد کولبر در کوتاه مدت و زمین گیر شدن وی است. سال ها قبل در مورد معضلات بی شمار شغل کولبری و کشته شدن کولبران در اثر تیراندازی ...
تامین امنیت شغلی کارگران معدنی
در سایه حمایت همه جانبه از سوی دولت ببینند. افزایش رقابت پذیری مشاور معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور توسعه مدیریت منابع انسانی و امور استان های وزارت صنعت، معدن و تجارت در گفت وگو با صمت درباره برنامه های وزارتخانه در راستای اقتصاد مقاومتی به ویژه بخش معدن اظهار کرد: وزارت صنعت، معدن و تجارت برای افزایش رقابت پذیری و رفع موانع تولید، اقداماتی انجام داده که از مهم ترین آنها ...
افزایش قیمت ها در روزهای پایانی سال
هاست موفقیت چشمگیری را نصیب مسئولان نکرده است. بار روانی حاصل از خرید های نوروزی همواره با پرداخت مطالبات پایان سال و عیدی و پاداش کارمندان و کارگران، بازار را تحت الشعاع خود قرار می دهد و در این چند روز از آغاز ماه اسفند نیز چنین بوده است. علاوه بر آن هم اکنون و برخلاف تمامی قول ها و وعده ها مبنی بر تنظیم بازار شب عید، به خصوص در زمینه اقلام مورد نیاز شهروندان از جمله آجیل و میوه ...
شرکت های عضو پارک فناوری پردیس
اطلاعات شرکت های عضو پارک فناوری شهر پردیس بروزرسانی تا دی ماه 95 به ترتیب حدود الفبا در زیر آمده است: انتهای پیام/
مانور بسیج سلامت نوروزی در شهر بوشهر اجرا شد+تصویر
به گزارش خبر استان ، مهندس حسن فخرایی در آیین آغاز اجرای این مانور افزود: در راستای نظارت و پایش آب و مواد غذایی صنف های حساس، برنامه بسیج سلامت نوروزی از اول اسفند 95 لغایت 15 فروردین 96 در سطح شهرستان بوشهر اجرا می شود. وی اضافه کرد: مانور بسیج سلامت نوروزی بر اساس برنامه کشوری در 15 اسفند به وسیله دانشگاه علوم پزشکی بوشهر آغاز و با همکاری پلیس راهنمایی و رانندگی و مدیریت اورژانس 115 به ...
مانور سلامت نوروزی در لرستان برگزار شد
مانور بسیج سلامت نوروزی با هدف تامین سلامت مردم، مسافران و گردشگران نوروزی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان برگزار شد. به گزارش همشهری، این مانور به منظور بازدید از اماکن تهیه غذا، رستوران های شهری و بین راهی و کنترل آب آشامیدنی انجام شد.درحاشیه این مانور کوروش ساکی رئیس دانشگاه علوم پزشکی لرستان در دیداری که با اکیپ های بسیج سلامت نوروزی داشت، اظهار کرد: حفظ سلامت مردم و مسافران نوروزی ...
پیگیری مطالبات اجرا نشده بخش خصوصی در حوزه کار و تأمین اجتماعی در نشست شورای گفت وگو
با اشاره به ماده 29 قانون تأمین اجتماعی، مبنی بر الزام کارفرما به ارائه لیست بیمه کارگران تا حداکثر یک ماه بعد، گفت: طبق این ماده سازمان مکلف است حداکثر ظرف 6 ماه به بررسی صحت لیست های ارسالی بپردازد که متاسفانه این مدت در نیمه سال مالی است. معاون کسب وکار اتاق تهران با اشاره به ماده 40 قانون تأمین اجتماعی و توانایی ورود سازمان در زمینه وصول مطالبات حق بیمه گفت: طبق قانون کارفرما طبق ...
ارائه سالانه 8 میلیون نفر خدمت رایگان درمانی در بیمارستان های صحرایی
شامل شیوه مسواک زدن و تغذیه در چادرهای ویژه ارائه شد. رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی کشور تصریح کرد: کیفیت کار به گونه ای بود که استاد تمام دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به همراه دستیاران تخصصی خود در 10 یونیت دندانپزشکی به مدت 10 روز به حجم عظیمی از مردم خدمت ارائه کردند و این اقدام فقط یک روحیه بسیجی و جهادی را طلب می کند. مسئولان کشوری و دستگاه های مختلف قدر ظرفیت ...
افتتاح ام آر آی دولتی در ورامین با حضور وزیر بهداشت +گزارش
به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، مجهز ترین ام آر آی دولتی جنوب شرق استان تهران در بیمارستان شهید مفتح ورامین با حضور وزیر بهداشت، استاندار تهران، رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مسئولان این شهرستان افتتاح شد. وزیر بهداشت در این مراسم گفت: متاسفانه در گذشته اقدامات مناسبی برای تامین نیازهای درمانی ساکنان شهرستانهای استان تهران صورت نگرفته بود اما در دولت یازدهم روند استقرار این امکانات ...
تحول در نظام سلامت مشروط به اجرای پزشک خانواده است
به سمت فرمایش کلیدی مقام معظم رهبری است که فرمودند بیمار نباید به غیر از بیماری، دغدغه دیگری داشته باشد. از نگاه دیگر ارتقای کیفیت خدمات سلامت در مناطق کمتر توسعه یافته و افزایش دسترسی مردم به خدمات و مراقبت های سلامت در سطح دوم و سوم و ماندگاری پزشکان در مناطق محروم، حضور دائم پزشکان متخصص در بیمارستان های دولتی و ارائه خدمات درمانی شبانه روزی در بیمارستان های تابعه دانشگاه های علوم پزشکی ...
بازدید وزیر بهداشت موسسه آموزش عالی سلامت شهرستان ورامین
به گزارش راوی نیوز، با حضور سید حسن قاضی زاده هاشمی مرکز آموزش عالی سلامت در ورامین مورد بازدید قرار گرفت. مرکز آموزش عالی سلامت ورامین زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی شهید بهشتی فعالیت کرده و در حال حاضر شش رشته شامل پرستاری،هوشبری،دو رشته بهداشت عمومی،فوریت های پزشکی و بهداشت دهان و دندان دارد. بر اساس این گزارش در سفر مرضیه وحید دستجردی وزیر وقت بهداشت، درمان و ...
تمام تجهیزات نیروی دریایی ساخت ایران است/لزوم حمایت از تولید داخلی
موجب ایجاد بصیرت می شود و هر فردی که به این سفر می رود با دیدن جلوه های دفاع مقدس به رشد معنوی خواهد رسید. افتتاح دفتر نمایندگی نیروی دریایی ارتش در گلستان فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با اشاره به برنامه هایش در استان گلستان گفت: بنده به دعوت دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و بسیج دانشجویی به استان گلستان دعوت شدم تا تفاهم نامه ای برای همکاری با ...
مصرف تریاک در دانشگاه ها 2.5 درصد است/ سند اسلامی شدن دانشگاه ها در حال اجراست
در این حوزه برخوردار باشیم. معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم اضافه کرد: وضعیت فرهنگی جامعه و دانشگاه مطلوب ما نیست و با استانداردها فاصله داریم. محصولات این وضعیت مورد نقد ما است و بخشی از آن به بستری برمی گردد که باید برای تحولات فرهنگی ایجاد شود. متاسفانه به دلیل سرعت و توسعه فعالیت های فرهنگی و عدم آمادگی منابع و مراجع برای پاسخگویی به سوالات نتوانستیم بستر مناسبی ایجاد کنیم و این ...
تجهیز بیمارستان شیمیایی حلبچه /آمادگی کمک پزشکی به کردهای سوریه
است و در آینده نیز بسترهای لازم برای ایجاد شاخه دانشگاه علوم پزشکی تهران در اقلیم کردستان عراق را فراهم خواهد کرد. وی در رابطه با برگزاری همایش و کنفرانس های حوزه سلامت و پزشکی با همکاری این دفتر و اساتید ایرانی در اقلیم کردستان عراق گفت: هنوز به صورتی واضح برنامه های این دفتر مشخص نشده است. د دانشگاه علوم پزشکی ایران یکی از بهترین دانشگاه های ایران در حوزه سلامت است و بخش بزرگی از موفقیت ...
احتیاط کنید: اغلب خامه های عرضه شده در قنادی، آنالوگند
به گزارش بهداشت نیوز، دکتر محمد حسین عزیزی افزود: خامه های قنادی که اخیرا برای مصارف خانگی به صورت بسته بندی در برخی فروشگاه ها عرضه می شود و آن نوع خامه هایی که در قنادی ها برای تهیه کیک تولد، کیک بستنی، نان خامه ای و شیرینی های تر به کار می روند به دو صورت تهیه می شوند که در مصرف یکی از آنها باید احتیاط بیشتری نشان داد. به گفته این متخصص علوم و صنایع غذایی یک نوع خامه قنادی را با ...
پروژه ی جدید بیمارستان شهید دکتر رهنمون افتتاح می شود
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما پروژه ی جدید بیمارستان شهید دکتر رهنمون افتتاح می شود پروژه ی جدید بیمارستان 324 تختخوابی شهید دکتر رهنمون با حضور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مقامات کشوری و استانی در هفته ی جاری افتتاح می شود. این پروژه از مصوبات سفر مقام معظم رهبری به استان دارالعباده و دارالعلم یزد در سال 1386 است که با زیربنای سه هزار مترمربع و در 9 طبقه به ...
اجرای مانور طرح بسیج سلامت نوروزی و طرح ضربت جمع آوری مواد غذایی آشامیدنی غیر قابل مصرف در کنگان
به گزارش ثلاث؛ در راستای برنامه طرح بسیج سلامت نوروزی و به منظور آمادگی های لازم در زمینه کنترل مسائل بهداشت محیط در ایام نوروز از جمله کنترل بهداشتی مراکز تهیه وتوزیع مواد غذایی به ویژه مراکز حساس، اماکن عمومی، پارکها و مراکز تفریحی؛ کنترل بهداشتی آب آشامیدنی و ... . مانور بسیج سلامت نوروزی با حضور 13 نفر از کارشناسان و بازرسان این شبکه قالب 5 تیم در تاریخ 95/12/15 برگزار گردید. ...
برخی بازنشستگان 400 هزار تومان می گیرند/ هزینه طرح سلامت نباید از جیب بیمه شدگان تامین اجتماعی پرداخت شود
دارند که اینها باید ترمیم شود. عضو هیات مدیره تامین اجتماعی گفت: در حال حاضر در کشور حدود 2 میلیون و 800 هزار نفربازنشسته تامین اجتماعی هستند که از این تعداد حدود 800 هزار نفر مستمری بگیر فقط در تهران قرار دارند. لطمه سازمان تامین اجتماعی از دخالت دولتی ها عیوضی گفت : موضوع مهم دیگری که در این نشست مورد تاکید قرار گرفت ضرورت اصلاح ساختار تامین اجتماعی است چرا که تامین ...
لیست اجراهای نخستین دوره نمایش های خیابانی دانشگاهی
دوره نمایش خیابانی مستقر در دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارسال شده بود که در مرحله داوری متون، 68 ایده انتخاب شدند. مطابق برنامه زمانی اعلام شده گروه های منتخب از تاریخ 22 لغایت 27 فروردین سال 1396 در سراسر دانشگاه های کشور اجرا خواهند داشت. فهرست آثار منتخب به شرح ذیل است: رستم مستان/وحید جهانمیری نژاد/تهران / تهران حراج ...
یک هفته با مطبوعات7 تا 13 اسفند
(8 اسفند 1394) - جلسه رسیدگی به پرونده روزنامه کیهان( 8اسفند 1395 ش) - تفاهم برای تبادل اولین گروه استاد و دانشجوی ارتباطات و رسانه بین دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه نروژدر دیدار دو رییس دانشگاه ( 8اسفند 1395 ش) - نشست خبری و آیین رونمایی از نرم افزار تخصصی گروه رسانه ای نبات با حضورانتظامی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ( 8اسفند 1395 ش) ...
وزارت اطلاعات پیغام داد احمدی نژاد مشکل دارد / اطلاعاتم میگوید روحانی تایید صلاحیت می شود
ناطق نوری دیگر سنشان گذشته است و ایشان از 75 سال عبور کردند و دیگر نتوانستند کاندیدا شوند. من و آقای عبداللهی بدون این که با هم هماهنگ باشیم، هر دو ثبت نام نکردیم و الان کسی که هفت دوره نماینده مردم در مجلس باشد در مجلس و کشور نداریم. بالاخره در طول این 28 سال من احساس نکردم اما اگر تصوری در این مورد داشته باشیم شاید صد هزار تصمیم گرفتم ، آیا رأی بدهم ، رأی ندهم بروم یا نروم صحبت کنم و ...