سایر منابع:
سایر خبرها
صدای خنده کودکی در خانه ی خدا پیچید
که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند. همه خانواده که در پیشاپیش آنها محمد مصطفی صلی الله علیه و آله قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و در گوش کودک اذان و اقامه خواند. نکته جالب اینجاست که این شکاف خانه خدا هر سال در روز 13 ماه رجب ترک بر می دارد ...
بازیگر طنزی که در آرزوی رفتن به تیم ملی ماند! +عکس
چه می کنند. طوری با آنها صحبت می کنم که زیاد مزاحمتی برای همسایه ها ایجاد نکنند. شما کلی هم فیلم بازی کردید که به موضوع رعایت حقوق همسایه مربوط می شود. نقش آفرینی در این فیلم ها باعث شکل گیری این نگاه شما شده است؟ نه ربطی ندارد. به هر حال نویسنده ایده ای نوشته و ما هم بازی کرده ایم، اما همه ما جامعه را می شناسیم. شما جز بازیگری چه کار می کنید؟ هیچی. دیپلم ...
13 رجب ولادت حضرت علی (ع) مبارکباد/علی(ع) نماد شجاعت و شیعه بودن
پیغمبرشان صدا زد و با چه صدای رسائی ندا فرمود (که همگی شنیدند) و فرمود فرمانروا و صاحب اختیار شما کیست؟همگی بدون اظهار اختلاف عرض کردند که: خدای تو مولا و فرمانروای ماست و تو صاحب اختیار مائی و امروز از ما هرگز مخالفت و نافرمانی برای خودت نمی یابی.پس بعلی فرمود یا علی برخیزکه من ترا برای امامت و هدایت (مردم) بعد از خودم برگزیدم. (آنگاه بمسلمین) فرمود هر کس را که من باو مولا ...
بهدادسلیمی: در آمریکا دوباره رکورددار جهان می شوم / به طلای المپیک 2020 فکر نمی کنم
پاسخ به این سوال که آیا می تواند رکورد تالاخادزه را بشکند و دوباره رکورد ار شود گفت: در چند سال اخیر رقابت بین سنگین وزن ها به شدت بالا رفته است که این موضوع کار را برای من سخت کرده است. با توجه به این موضوع از الان نمی توانم چیزی بگویم و یا قولی بدهم. اما امیدوارم در مسابقات جهانی آمریکا با بهترین شرایط روی تخته بروم و وزنه ها را بلند کنم تا بار دیگر هم روی سکوی قهرمانی بایستم و هم اینکه رکوردار ...
هر روز زندگی ما خاطره است
5نوزاد شده است؛ سال 88 بود که همسرم باردار شد. شنیدن این خبر برای من بسیار شیرین بود و از همان روزهای اول خودمان را برای ورود عضو جدید خانواده آماده می کردیم اما همه چیز از روزی شروع شد که همسرم برای سونوگرافی رفت. در خانواده ما سابقه دوقلوزایی وجود دارد و عمه هایم دوقلو هستند. البته با مطالعاتی که داشتم می دانستم زوج هایی ممکن است صاحب چندقلو شوند که این موضوع در خانواده زن سابقه داشته باشد. هیچ ...
ارسلان مطهری: وقتی مرا بیرون آوردند انتظار یک جنازه را داشتند
من برای گوش کردن موسیفی از آهنگ های درون گوشی خودم استفاده می کردم و در حال تغییر آهنگ و رسیدن به موسیقی موردنظرم بودم که جاده یهو پیچید و من نپیچیدم. باور کنید این درگیری من با گوشی ام برای پیدا کردن آهنگ موبایلم فقط سه، چهار ثانیه طول کشید اما سرم را بالا آوردم دیدم در چند متری بلوک های وسط جاده هستم. فرمان را تیز پیچاندم و آن موقع ماشین به سمت راست منحرف شد و شروع به معلق زدن کرد و بعد از سه ...
کلید زندگی پر با رتر: سخت نگیرید!
وزن خود هستند. مشاهده این پیش داوری های بی پایان واقعا برای من عذاب آور است. اما مشکل اینجاست که من خودم هم این طور بودم. با اینکه پنج کتاب نوشتم، دائم نگران بودم که مبادا کتاب هایم موضوعات مناسبی نداشته باشند یا تمام زندگی خود را وقف نوشتن کرده ام تا جایی که دیگر جنبه های وجودم را نادیده گرفته ام. (به عنوان مثال اضافه وزنم را نادیده گرفتم.) در زیر به مواردی که باید بدانیم ...
شاعری که در حرم حضرت علی شاعر شد
را طوری خواند که من بشدت علاقه مند شدم. عمدا این طوری خواند که مجذوبم کند. و این در حالی بود که آن قدر کودک بودم که در صحن این سو و آن سو می دویدم. گفت: آسیمه سری تا کی؟ دقت کنید، نگفت سراسیمگی . او مرا سوق داد به برداشت غیرمعمول کلمه. به این که از ضلع دیگری به کلمه بنگرم. همان روز دست کرد در جیبش و پولی به من داد و گفت از کتابفروشی های بازار آنجا ایرج میرزا بخر. دویدم و رفتم و کتابچه ای خریدم که ...
چرا همیشه متاهل ها از ازدواج ناراضی اند؟
مجردها فرستادی واقعا متاسفم برات.چطور میتونی یه همچین نسخه ای برای جوونها بپیچی؟عزیزم تو خودت شکست خوردی و تو زندگیت درست انتخاب نکردی دلیل نمیشه که همه جوونها مثل تو اشتباه انتخاب کنن. من هم این دوران مجردی و همه سوالهایی که جوونها تو سرشونه رو گذروندم و از مجردیم هم واقعا لذت بردم و بسیار تردید داشتم برای ازدواج ولی با کمک خدای بزرگ و پشتکار بسیار زیاد خودم همسر ایده آلم رو پیدا کردم و بعد از شیش ...
تمجید سایت AFC از طارمی؛ سرخ آتشین!
که رویم بود را مدیریت کنم و عملکرد خوبی نداشتم اما در حال حاضر یک سال است که عضو ثابت تیم ملی بزرگسالان هستم و اعتماد به نفس بسیار بیشتری دارم. مدت زیادی است که با کارلوس کی روش کار می کنم و این مسئله تاثیر زیادی روی من گذاشته است. تجربه خوب تیم ملی به من اجازه داد اعتماد به نفس لازم را با خودم به باشگاه بیاورم. شماره 9 پرسپولیس از سال 2015 که تیمش از مرحله اول حذفی لیگ قهرمانان آسیا ...
سارقان طلافروشی خانی آباد در دادگاه/ متهمان: می خواستیم پول دیه یک قتل را جور کنیم!
یک مغازه در حوالی خیابان نظام آباد سرقت کردیم. با همان موتور به سراغ این مغازه طلافروشی رفتیم. مدتی بود که با سارا آشنا شده بودم. آن زمان برای اجرای نقشه مان از سارا خواستم که کمک مان کند. در این سرقت تنها 50 میلیون تومان پول به من رسید بدون این که آن را خرج کنم بعد از دستگیری به صاحب طلافروشی پس دادم. پس از صحبت های این دو متهم، سومین نفر نیز از خود دفاع کرد و گفت: از تمام کارهایم پشیمانم ...
امام علی(ع) اسوه پارسا یی و عدالت
مغازه های پیشین کمتر بود و هم مشتریانش بیشتر و پروپاقرص تر. بااین حال، مشاهدات چایخانه داران اصفهان نشان می دهد، نبود نظارت در این خانه ها پای برخی موادمخدر را هم به این مکان ها باز کرده تا جایی که شجاعی می گوید: همه چیز پیدا میشه؛ از قرص و شیشه تا ماری جوآنا و تریاک. خودم یه بار که رفتم تو یکی از این خونه ها که ببینم چه خبره، دیدم اوضاع چقد بده، راستش رفته بودم ببینم اگه اوضاع خطری نباشه، منم با ...
از پس هزینه های بیماری ای بی بر نمی آییم/به خاطر مسائل مالی عمل جراحی دست انجام ندادم
و این بیشتر باعث آزارم می شد. حتی بعد از ورودم به دبیرستان نمونه پدرم را دعوت کردند و گفند که همکلاس هایم درخواست دادند که از مدرسه بروم اما من نرفتم و همانجا درسم را ادامه دادم اما باید اقرار کنم که روحیم هرروز ضعیفتر می شد هوش بیماران ای بی را دست کم نگیرید اینکه نگاه نا مربوط و باورهای غلط دیگران مانعی برای مسیر موفقیت نشود، و فرد با اعتماد به نفس به مقصد فکر کند، از مهم ...
روایت جزئیات دیدار با تروریست دستگیر شده در زندان اوین
در جشنواره و اهدای جایزه به همسرم در زندگی و سرنوشت ما تأثیر بدی گذارد. در آن مقطع من لیسانس روان شناسی داشتم. من نگرانی خودم را در همان شب به مسعود ابراز کردم گفتم از این به بعد تو خواهی گفت که این زن دیگر به درد من نمی خورد و رتبه من بالا رفته!! و اگر روند جایزه دادن ها شروع شود این وسط زحمات من پایمال خواهد شد. واکنش آقای دکتر نسبت به ابراز نگرانی شما چه بود؟ ...
نکته ای که اکثر مؤسسان استارتاپ در شروع توجه کافی به آن ندارند
.... چند هفته پیش که در گروه فیسبوک کارآفرین ها آنلاین بودم، این پیام را دیدم: به لوگویی ارزان قیمت برای کسب و کار جدیدم نیاز دارم. کمی خندیدم و به کارم برگشتم. صدها پست مشابه این پیام را از جانب مؤسسان استارتاپ دریافت می کردم که به دنبال لوگو و طرح ارزان قیمت بودند. دیگر برایم عادی شده بود. چگونه می توانید بهترین کارمندتان را الگو قرار دهید درس بزرگی که از کار ...
کتاب، کلاج، فرمون
عادل امیری ساعت هفت صبح جمعه است و زیر و روی پل وحید، قو پر نمی زند. از زیر پل رد می شوم و می روم آن طرف خیابان تا بروم صارمیه. یک مسافرکش شخصی ایستاده اول خیابان و پشت فرمان داد و بیداد می کند. به نزدیک ماشین که می رسم، با انگشت اشاره ادامه خیابان را نشان می دهم و او دست راستش را بالا می آورد و به نشانه چی چی میگوی توو؟! تکان می دهد و بلافاصله با سرش اشاره می کند که سوار شوم. ...
کیارش دخترم را به این راه کشاند - همه مردم داد می زدند نسترن به خاطر بچه ات این کار را نکن!
پلیس گفت: ازچندی قبل با خواهر نسترن-قربانی ماجرا- دوست هستم. روز گذشته با مرد جوانی که دوست نسترن بود در پارک درگیر شدم که او با چاقو چند ضربه به من زد. ضربه ها عمیق نبود به همین خاطر به بیمارستان نرفتم و داخل خانه خودم را درمان کردم. ساعتی قبل نسترن و خواهرش برایم دارو و غذا آوردند، اما ناگهان نسترن در بالکن را باز و خودش را به پایین پرتاب کرد. این کار به قدری سریع اتفاق افتاد که تنها ...
تمام حمام های شهر / گزارشی از یک تجربه
برساند تا لقمه پنیر را بگذارد توی کوله پشتی ام، و بعد با همان چشم ها توی صورتم بخندد. چشم های مهوش مرا یاد بی بی می انداخت و یاد خودم، یاد اولین روز مردن بی بی که توی آینه متوجه شدم از بی بی فقط همان یک جفت چشم برایم باقی مانده که به عنوان ارثیه حالا توی صورت خودم هستند، و نه هیچ شباهت دیگری، فقط چشم ها. چند هفته پیش از آن بود که لباس هام را پوشیده بودم، چادرم را روی سرم کشیدم و دستگاه ضبط صوت و ...
به خاطر سهراب از خانه فرار کرد ولی او مرا پس زد / پلیس به موقع رسید وگرنه نمی دانم 2 پسر جوان چه بلایی ...
مرا بکشد ولی با این حساب مجبور به دادن شماره شدم. وقتی به خانواده ام اطلاع دادند، چند ساعت بعد پدرم خود را به کلانتری رساند با شنیدن صدای پدرم ناخداگاه از ترس و بدون اختیار چاقویی را که توی کیفم بود را برداشتم و رگم را زدم ودیگر هیچ چیز نفهمیدم ... وقتی به هوش آمدم آرزو می کردم که ای کاش مرده بودم تازه فهمیدم چقدر آدم بدبختی هستم. اشتباهاتم مثل فیلم از جلوی چشمانم ...
هنرمند پرآوازه ایران در عرصه طراحی و مُد
بدن زن است که این مفاهیم را منتقل می کند. این جواهر معاصر است که برای همه پرسش دارد. دغدغه های بسیاری از زنان جدی نیست وقتی گفت وگو به زنان و دغدغه های زن معاصر می رسد از چالش های او در این مسیر می پرسم و اینکه آیا بابت زن بودنش دچار مشکل و مسأله ای در فعالیت های حرفه ای اش شده من در خانواده ای بزرگ شدم که در آن به هیچ عنوان نگاه جنسیتی وجود ندارد. برای همین اعتماد به نفس داشتم و ...
راز آن پیامک چه بود؟ / او با بی شرمی از همسرم مطلبی را درخواست کرد که باور کردنی نبود!
زشت و ناپسند هادی همچنان ادامه داشت. تلفن های مشکوک و مکرر او توجه مرا به خودش جلب کرد تا این که یک شب پیامک تهدیدآمیزی از سوی یک زن ناشناس را در گوشی همسرم دیدم و پنهانی پاسخش را دادم. در افکار خودم می پنداشتم که اگر آن زن رابطه ای با همسرم داشته، با خواندن این پاسخ، دست از سر او بر می دارد، اما من در خیال خامی بودم و از پشت پرده این پیامک ها اطلاعی نداشتم، چرا که چند ساعت بعد با ورود ...
عمل کثیف با زن جوان در غیاب شوهرش - وقتی شوهرم متوجه شد، مخالفت کرد، اما توجهی نکردم!
شرح ماجرا گفت: مدتی بیکار بودم و درآمدی نداشتم. مقتول زن برادر همسرم بود و در رفت و آمدها متوجه طلاهای او شدم. همین موضوع مرا وسوسه کرد و نقشه سرقت به سرم زد. روز حادثه در حالی که مقتول در خانه تنها بود، به آنجا رفتم. او روی مبل نشسته بود و دخترش در حیاط بازی می کرد. کمی که با هم صحبت کردیم به بهانه ای با او درگیر شدم و در آن لحظه با چاقو چند ضربه زدم و طلاهایش را از دست و گردنش سرقت و فرار کردم ...
پدر راز دخترش که اسیر چند پسر تهرانی شده بود را فهمید! + عکس
بازجویی منکر ربودن دختر نوجوان شد و گفت: فقط آن خانه قدیمی متروک متعلق به من بود. متهم که پیش از این آدم ربایی چند سابقه سرقت و خفت گیری هم داشت در شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران محاکمه شد. در این دادگاه ابتدا دختر نوجوان به قضات گفت: من با دختر همسایه مان تازه دوست شده بودم و با هم ارتباط داشتیم، یک روز که به دیدن دوستم رفته بودم، متوجه شدم او در خانه نیست ولی ناگهان برادرش و 3 پسر ...
راز نیم میلیاردی قتل پسر تهرانی در شمال / گفتگو تصویری با قاتل +عکس
وبحث کردیم وبعد از آن با هم ناهار خوردیم و چند روز بعد دوباره به دفترم آمد و خودروی جنسیس که به او داده بودم را پس آورد که وقتی به تعمیرگاه بردم روغنش را عوض کردند و گفتند گیربوکسش خراب شده که بابت تعمیرش 35 هزار تومان پرداخت کردم و وقتی به وحید گفتم اعتراض کرد و ماجرا تمام شد. روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ روز حادثه در ادامه بحث هایی که از قدیم داشتیم با وحید درگیر لفظی پیدا کردم و چون ...
5 زن و مرد گانگستر هایی که به طلافروشی در خانی آباد حمله کردند+عکس
.... من به عنوان مشتری وارد طلافروشی شدم و به محض اینکه همدستانم اسلحه در دست رسیدند ترسیدم و فرار کردم. من همان موقع از راننده یک دستگاه پژو کمک گرفتم و سوار ماشین او شدم اما راننده که متوجه ماجرا شده بود بعد از عبور از چند چهار راه مرا به محل سرقت بازگرداند و تحویل پلیس داد. من اول منکر آشنایی با همدستانم بودم اما بعد از دو روز اعتراف کردم و مخفیگاه علی و دوستانش را لو دادم. وی که به شدت ...
بلای بسیار کثیفی که مادر به همراه برادرش بر سر منصوره دختر 16 ساله شان آوردند! + تصویر
شما نشان از برخورد کمربند نیست! چرا به قتلی که انجام دادی اعتراف نمی کنی؟ زن: آقای قاضی من منصوره را نکشته ام. قاضی: ساعتی قبل از ارتکاب قتل، پسرکوچکت تو را دیده که به همراه برادرت در اتاق سعی در خفه کردن دختر نوجوان (منصوره) داشتید. آیا اظهاراتش را قبول داری؟ متهم: خیر آقای قاضی من در آن لحظه خوابیده بودم و از ماجرا خبر ندارم. سپس دیگر متهم (برادر این زن) به دستور قاضی پای میز ...
دردسر خرید خودرو از دوست برادر برای یک دختر جوان / حامد اصرار کرد و من به خواسته او تسلیم شدم تا اینکه ...
صبح اول فروردین ماه امسال مأموران پلیس هنگام گشتزنی در یکی از خیابان های جنوب شرق پایتخت به یک خودروی زانتیا که مقابل ساختمانی پارک شده بود، مشکوک شدند. پس از استعلام شماره پلاک آن مشخص شد که خودرو سرقتی است. مأموران در تحقیق از همسایه ها، زنی جوانی را که به نظر می رسید صاحب خودرو است شناسایی کردند. این زن دستگیر شد و وقتی برای انجام تحقیق پیش روی کارآگاهان قرار گرفت، چنین گفت: چند روز ...
چرا دختر 16 ساله به همه خواسته های کثیف صمد تن می داد؟!
دیگرم ارتباط داشته باشم. با ورود به کانال های تلگرامی با 2 دختر دیگر به نام های لعیا و نوشین آشنا شدم. طولی نکشید که ارتباط ما با یکدیگر آن قدر صمیمانه شد که فقط به حرف های آن دو نفر گوش می کردم و از خانواده ام فاصله گرفته بودم. مدتی بعد لعیا و نوشین ، پسر 28 ساله ای را به من معرفی کردند که به قول آن ها از بچه پولدارهای مشهد بود. لعیا می گفت: تو با زیبایی خیره کننده ات مهره مار ...
بلای وحشتناکی که در دوران عقد بر سر عروس 17 ساله آمد
از زن به افسر تحقیق گفت: هر بار که پدرم از سر کار به خانه بازمی گردد من از شدت شرم وارد اتاق می شوم و در را به روی خودم می بندم... این زن 17 ساله ای که برای اعلام شکایت از همسرش به کلانتری مراجعه کرده بود در حالی که عنوان می کرد آن عاشقی های دیوانه وار فقط چند ماه دوام داشت درباره ازدواج خود پس از یک عشق خیابانی به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 3 سال قبل، زمانی که آخرین سال مقطع ...
اعتقاد امام علی (ع) به انتخاب آگاهانه
المال برای خویش برمی داشتند. کار امام و فرماندارانش از این حیث، به جایی رسید که او دیگر نمی توانست به هیچ کس اعتماد کند. یک بار در این خصوص مردم کوفه را مخاطب قرار داد و فرمود: به خدا سوگند، فلانی را فرستادم، خیانت ورزید و غدر کرد و اموال را برای خود برداشت؛ فلانی را فرستادم، خیانت ورزید و غدر کرد؛ فلانی را فرستادم، خیانت ورزید و غدر کرد و اموال را برداشت و نزد معاویه برد. به خدا سوگند، اگر به کسی ...