سایر منابع:
سایر خبرها
اینجا چاقی مرض شایعی نیست!
رفته اند و کشاورزی نابود شده است. مردمی که تا دیروز، نیاز شهری ها را برطرف می کردند، امروز نیازمند کیسه ای آرد برای ادامه زندگی هستند. نه آسمان روی خوش نشان شان می دهد، نه زمین که مثل دست مردها خالی است. کپرنشینان راه به هیج جا ندارند. نه راه پیش دارند، نه پس. چوب زور بالای سرشان است که روستای شان را ترک نکنند، چون روستاهای خالی از سکنه، خانه اشرار و سرکردگان می شود. وقتی هم که هستند، شکم شان هم ...
رابطه شیطانی جان زن خیانتکار را گرفت
ام در شهرستان زندگی می کردیم. برای یافتن کار مناسب با این که دیپلم گرفته بودم، کشاورزی را در شهرمان رها کرده و به تهران آمدم. از شش سال پیش کارگری را شروع کردم. بعد از مدتی هم به عنوان کباب زن مشغول کار در رستوران شدم. دو سال پیش با زن افغان که همراه دوستش به عنوان مشتری به محل کارم آمدند، آشنا شدم . وی ادامه داد: بعد از آن ارتباطمان شکل گرفت و هفته ای دو بار به خانه اش می رفتم و هزینه ...
کمپین ارمغان آزادی از زبان سحر دولتشاهی
. به شدت باید از شعار دادن پرهیز کرد و برای عمل کردن به اهداف این کمپین کوشش کنیم. حتما در جریان هستید خیلی از زنانی که آزاد می شوند، پس از آزادی، زندگی های به مراتب سخت تری را تجربه می کنند. ارتباط برقرار نکردن افراد با آنها یا نبود فرصت ازدواج، ندادن مشاغل به این افراد و به طور کلی نگاه منفی جامعه به آنها این زنان را کلافه، افسرده و در بیشتر موارد خانه نشین می کند. کمپین برنامه ای ...
راز جسد رها شده یک دختر جوان با لباس مهمانی در بیابان
همیشه دختر خوب فامیل بودم. سر به راه و دوست داشتنی. همان دختری که همه آرزو می کردند داشته باشند. آرام و درس خوان. هر زمان حرف از بچه های فامیل می شد، مادرم سرش را بلند می کرد و نگاهی به من می انداخت و با رضایت تمام می گفت: خدارو شکر دخترم هیچی از نجابت و زیبایی و هوش کم نداره. امیدوارم خدا یه دختر مثل مینا به هر پدر و مادری بده که بدونن چقدر شیرین و دوست داشتنیه. همه چیز همین طور برایم ...
اعتراف شروین به ارتباط های شبانه و شیطانی با زن شوهردار / پلیس مسعودیه تهران با تماس شوهر این زن به خانه ...
ادامه زندگی به شهرستان بروم. شب حادثه وقتی به خانه مقتول رفتم به همین دلیل با هم مشاجره لفظی کردیم که او سیلی محکمی به من زد. خیلی عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به دیوار برخورد کرد و از هوش رفت. خیلی ترسیده بودم به خاطر اینکه صدایش را همسایه متوجه نشوند دست و پا و دهانش را با طناب و پارچه ای بستم و از خانه گریختم و به شهرستان رفتم. وی درباره سرقت طلاهای مقتول گفت: پس از حادثه طلاهای او را سرقت ...
وقتی شوهرم خوابید به ناصر زنگ زدم که به اتاق خوابم بیاید و .. + عکس
در بالای کمد اتاق خواب خود قرار دهد. حوالی ساعت 12 شب به خانه آن ها رفتم و چون از قبل با امال هماهنگ کرده بودم درها باز بود و من به راحتی وارد خانه شدم. عبدالناصر در ادامه گفت: چند لحظه ای در خانه منتظر بودم و پس از دقایقی امال با من تماس گرفت؛ از قبل با هم هماهنگ کرده بودیم که هر زمان همسرش خوابید با من تماس بگیرد، زمانی که امال با من تماس گرفت مطمئن شدم مقتول به خواب رفته است. در ادامه ...
به برکت همان قرآن بود که کربلایی شد/ محمدحسین برنگشت اما به قولش عمل کرد
...> ندای اصفهان: ایشان کی اعزام شدند و چه مدت مدافع حرم حضرت زینب(س) بودند؟ – حدود سه ماه مدافع حرم بودند و متاسفانه محمدحسین در همان اعزام اول بود که دیگر برنگشت. ندای اصفهان: آخرین تماس شان با شما یا خانواده اش کی بود و آخرین حرفشان چه بود؟ – موقع اعزام خانواده اش ایران نبود. تقریبا سه ماه بود که رفته بود. فرودین ماه بود و آخرین روزهای اعزامش، که زنگ زد و گفت: اگر خدا ...
ماجرای مادر شهیدی که تاریخ تولد پسرش را کم کرد تا به جبهه برود
مشامم عطر و بوی پسرم بود. "روز 22 بهمن بود. به خواهران کوچکتر حجت گفتم بچه ها بیاید به راهپیمایی برویم. بچه ها گفتند ما درس داریم و من خیلی ناراحت شدم، رفتم آشپزخانه، یک دفعه احساس کردم انگار کسی در سالن پذیرایی راه می رود. یک مرتبه ازآشپزخانه بیرون آمدم، دیدم حجت در را باز کرد و رفت بیرون. او اشاره کرد: شهید حجت خیلی حلوا دوست داشت. الان هم اگرکسی نذری داشته باشد به حجت متوسل می ...
رفاقت دیرینه با ممیز، کیارستمی و کاوه گلستان/انحصارطلبی و فروتنی ازسوی بزرگان خیانت است
اولین کاری بود که با فکر انجام دادم؛ ضمن این که یاد گرفته بودم که صحنه های سینما را چطور عکاسی کنم. فیلمهای معروف مثل بر باد رفته و فیلمهای کلاسیک را عکس می گرفتم، به این صورت که اول یکبار فیلم را می دیدم که چه زمانهایی ایستا است بعد با سه پایه و دوربینی که از لئون خریده بودم از آن صحنه عکس می گرفتم و چاپ می کردم، بچه ها دوست داشتند و آنها را به دوستانم می دادم. بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه ...
مرگ ناگهانی عارف لرستانی؛ قصور پزشکی یا مرگ طبیعی؟
آغازین روز شنبه و بعد از شنیدن خبر سفر او، قادر نبودند روزهای خوش گذشته و خاطرات او را مرور کنند و از روزهای نبودنش حرف بزنند. در مورد او شاید بیشتر بتوان از فعالیت هنری درخشانش حرف زد و به مجموعه هایی اشاره کرد که در تک تک آنها درخشید و توانست شخصیت ماندگاری خلق کند. جُنگ 77 نخستین قدم های او در فعالیت حرفه ای بود، ببخشید شما ، مرد دوهزار چهره ، قهوه تلخ ، ویلای من ، شوخی کردم ، در ...
مرا از زبان فارسی گریزی نیست
...، ولی هنوز هم جامعه ما، همان است که بود؛ تغییر زیادی رونما نشده. فقط سیاستمدارانی رفته اند و عده ای دیگر آمده اند؛ همین. در افغانستان زند گی شهری اش به ظاهر شهری است. از شهربودن جمعیت و خانه های چند طبقه را دارد و خیابان ها و... اما درحقیقت، فرهنگ شهرهایش نیز هنوز روستایی است. شهرها روستایی بیش نیستند ، روستاهایی که فقط بزرگ شده اند. از سوی دیگر همان رمان کوتاه ازیادرفتن بخش بیشترش در شهر مزار ...
سراغ کسانی می روم که مدت ها از مرگشان گذشته است
بزرگ ترین امپراتوری جهان هستند و چه آنها که از این فسانه طلبی استفاده ای درخور کرده و زر و سیم بسیار به دست آورده اند. غیر از راه این افراد و آکادمیسین های دانشگاهی که کرسی های درس تاریخ را در اختیار دارند، نویسندگانی را هم می توان یافت که اهل علم و تحقیق هستند اما با شیوه روایی به سراغ طرح موضوعات مد نظر خودشان در تاریخ می روند. حالا چه موضوع این تاریخ علم باشد، چه حکومت داری و چه هنر. صحبت بر سر ...
استخاره ای که آیت الله امامی کاشانی را از پیام دادن به حاج قاسم منع کرد
که متوجه گذر آن زمان نبودیم. خانه ما طوری بود که به جرأت می توانم بگویم شاید 2 روز آن هم با هم مساوی نبود حتی آنقدر پر از شادی و نشاط بود که انگار قرار نبود هیچ گاه غم در آن جا داشته باشد. *از به... جالب است بدانید من دفترچه هایی دارم که تمام حرف ها و صحبت هایم با محسن را در آن می نوشتم. 3 دفترچه شامل نامزدی، بعد از ازدواج و حالا بعد از شهادتش. محسن نوشته های من را دوست داشت و همیشه ...
دو روز و نصفی
پیدایی و عید خوش گذشت و نه بابا خوش به حالت، را به طور کامل به جا آوردیم. سوشیانس که آمد همین مراسم را مختصر برگزار کردیم و فقط یک تک ماچ روی لپ راست. بعدش فضا شبیه خواستگاری شد. سوشیانس به هادی گفت تو بگو. هادی گفت اول تو. شیر یا خط کردیم و شیر آمد و هادی گفت: بیا شهرونگ معاون گروه شو... بعدش یک ساعت و چهل و سه دقیقه در مورد محیط کاری خوب و جایگاه روزنامه و این که زندگی ام از این رو به آن رو ...
دفاع پیمان قاسم خانی از سینمای “عامه پسند”
من خودم را یک سینماگر عامه پسند می دانم و کارم را کلا برای مردم می دانم؛ مثل همین خوب، بد، جلف. ولی قدم اول در کارم این است که کار دیده شود و مردم آن را دوست داشته باشند. به گزارش ، آنچه در پی می آید گفت وگوی نوروزی سالنامه روزنامه شرق با پیمان قاسم خانی است. نویسنده ها خیلی خوب می نویسند و کمتر حرف می زنند. این درباره خودت هم صدق می کند یا فرق داری؟ من زیاد واژه ...
پرچم شناسنامه هیئت است
نوع قاب هایی است که توسط خطاط شکل می گیرد و با قلم در حاشیه پارچه ایجاد می گردد. این نوع طرح(اسلیمی) درواقع همان شکل ها و نوشته های مختلف است که خطاط با هنر دست خود در حاشیه پرچم ایجاد می کند. البته طرح های اسلیمی را می توان با شابلون های(الگو) آماده که طرح های مخصوص دارند نیز در حاشیه پارچه ایجاد کرد. لذا در ابتدا کتیبه ها در حاشیه پارچه، با طرح های اسلیمی، بصورت دستی و ...
خیانت؛دختر خردسال را به کام مرگ کشاند
به خانه اش بروم. وقتی به آنجا رفتم سمیرا دختر مقتول در اتاق خوابیده بود و من و پریوش با هم صحبت می کردیم تا اینکه چند پیامک برایش آمد. وقتی سؤال کردم او از جواب طفره رفت و اجازه نداد گوشی اش را ببینم. متهم در مورد اینکه چرا پریوش را به قتل رساند، گفت: مدتی بود مشکوک شده بودم که شاید او با مرد دیگری در ارتباط باشد. از آنجایی که به او علاقه و تعصب داشتم، درگیر شدیم و از شدت عصبانیت او را با ...
محاکمه زنی که از اتهام قتل شوهر تبرئه شد
به گزارش بولتن نیوز ، اواخر آذر سال گذشته، پلیس پایتخت از درگیری منجر به قتل در خانه ای باخبر شد. مقتول، پدر خانواده بود که ضربه چاقوی همسرش، او را از پای درآورده بود. زن جوان به ماموران گفت: من و احمد چند سال پیش با هم ازدواج کردیم و الان یک دختر سه ساله داریم. یک سال می شد که به بعضی رفتارهای او مشکوک شده بودم و همین موضوع باعث جر و بحث های مدام ما شده بود. روز حادثه احمد به منزل آمد ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (440)
پوریا پورسرخ هم وارد عرصه خوانندگی بشه :)))) حرکات توی کنسرتش رو دوست خواهم داشت! دوستان لطفا به خواسته خانم فلور نظری دقا کنین، فقط تکی تکی تکی، ما چون آشنا حساب میشم میتونیم چنتایی هم برداریم. غول بزرگ مهربان، اثری از رامین راستاد. حالا که پشت فرمون نشستی افسانه خانوم یه بوق بزن ببینیم بوقش کار میکنه یا نه؟! دانیال حکیمی...خوشتیپ و جذاب، مثل همیشه ...
می گفت خوشحالم که آقا از من راضی است
حسرت خوردم چرا قبلاً مشکلاتم را به پدرم نگفته بودم! دوست و معلمی به این دلسوزی و خوبی در زندگی ام بود و او را ندیده بودم. آن روز انگار تازه این دوست و معلم را پیدا کرده بودم. دو ماه بعد وقتی پدر به شهادت رسیدند، این حسرت و تأسف عمیق تر و دردناک تر از قبل در من ماند. در دوره جنگ، قطعاً با نگرانی های زیادی دست به گریبان بودید. از آن دوره چه خاطراتی دارید؟ یادم هست اوایل جنگ بود و ...
آباجان ؛ قصه مادرانی که جنگ را مهندسی کردند
آن سال ها روی آن تأثیر می گذارد. او نقش فیلم اولش آباجان را به فاطمه معتمدآریا سپرده است؛ زنی که چشم انتظار بازگشت تنها پسرش از جنگ است و همزمان با جنگ بیرونی فضای چالش آمیز محیط خانه را هم مدیریت می کند. در کنار معتمدآریا، حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمی و فریبا متخصص دیگر بازیگرانی هستند که اندوخته ها و داشته های بازیگری شان در صحنه تئاتر را به آباجان آورده اند تا همان طور که خود علیمردانی ...
جریان ازدواج عارف لرستانی با کارمند سفارت ژاپن!
علاقه کارهای عارف را دنبال می کردم. روزی در خانه یکی از آشنایان دیداری با هم داشتیم و درباره کارهایش حرف زدیم، بعد تلفنی با من تماس گرفت و درباره سفر دوستانش به خارج سوالاتی کرد و من هم با حوصله جواب دادم. بعد از آن، تماس های تلفنی بین ما ادامه پیدا کرد، تا اینکه بالاخره منجر به ازدواج مان شد. راستش به ندرت غیر از پدرم، مردی را که صفات ارزنده و ارزشمند انسانی داشته باشد، دیده بودم. دوستان و ...
ازدواج عارف لرستانی با کارمند سفارت ژاپن/ تصاویر
توضیح میدهد: از زبان الهام ناصری : روزی در خانه یکی از آشنایان دیداری با هم داشتیم و درباره کارهایش حرف زدیم من در سفارت ژاپن فعالیت می کنم، بعد عارف تلفنی با من تماس گرفت و درباره سفر دوستانش به خارج سوالاتی کرد و من هم با حوصله جواب دادم. بعد از آن، تماس های تلفنی بین ما ادامه پیدا کرد، تا اینکه بالاخره منجر به ازدواج مان شد. خود خانم آقای لرستانی می گوید :از آنجایی که زندگی ...
خاطره من و یک شهید در داخل قبر
بماند برای خلوت و تنهایی خودم. گذشته از همۀ این حرفها خاطرۀ من از خبر شهادت تو برای خودش داستان دیگری است. آن روز یکی از دوستان زنگ زد و گفت رفیقت شهید شد ولی تو را با اسم دیگری معرفی کرد. دو سه ساعتی به این در و آن در زدم تا بهفمم چه کسی شهید شده. وقتی که متوجه شدم منظور آن دوست مشترکمان تو بودی رنگ دنیا در نگاهم تغییر کرد. بگذریم! همینکه دوست شهیدی بنام وحید شیبانی در بهشت ...
دلم از قضاوتهای ناعادلانه شکست/ بزرگترین قرآن طلا با هزینه شخصی است و با هدیه آن به کودکان نیازمند کمک ...
او دارد دروغ می گوید ولی هیچ کس حرف مرا گوش نکرد. به مسئولین وزارت ارشاد دولت وقت موضوع را گفتم، در پاسخ گفتند مهم نیست چه کسی کتابت کرده مهم این است که این قرآن نمایش داده شود و مردم ببینند . وقتی پافشاری کردم به من گفتند او ریش داره و... تو ریش نداری و اصلا قیافه تو به کاتب قرآن بودن نمی خورد و تو شبیه مطرب ها هستی ! سفر به إمارات آن روز هم دلم شکست و دیدم دیگر ...
نرگس کلباسی از رنج ها و آرزوهایش می گوید
. بعد از فوت پدر و مادرم هم که در انگلیس بودیم، در آنجا با دو برادرم، خودمان، خودمان را بزرگ کردیم و نبودن خانواده و بودن در جایی که احساس می کنی خانه تو نیست، رنج آور است. کم کم به این فهم رسیدم که فقط ما نیستیم که این طور هستیم و خیلی ها در دنیا شبیه ما هستند و خانواده ندارند و احتیاج به کمک دارند. حتی زمانی که بچه بودم دوست داشتم زودتر بزرگ شوم و به بچه هایی مثل خودم و برادرانم کمک ...
عیبی ندارد، فحش بدهید من که می دانم چه خبر است
با خانواده ام تلفنی صحبت کنم، 5 ماه آفتاب ندیدم، هر کس جای من بود وقتی بیرون می آمد، می رفت آن طرف آب! اما تا امروز کسی یک کلمه گلایه از من شنیده؟ من همه را به خاطر گل روی جمال مقام معظم رهبری بخشیدم. - تحمل 225 روز انفرادی کار ساده ای است؟ بروید در خانه هایتان و دو روز درها را ببندید، ببینم طاقت می آورید؟ حمام وغذا و همه چیز هم دارید. طاقت می آورید؟ حالا 225 روز نه، 22 روز بروند ...
خوانندگانی که رپرتوار دارند با ارکستر می خوانند/ شهرام ناظری را به ارکستر ملی دعوت می کنیم
ایران با اجرای نوین موسیقی ایرانی و جهانی را اجرا می کند. خیلی از ارکسترهای بزرگ جهان آثار موسیقی کلاسیک را به صورت به روز اجرا می کنند. او ادامه داد: نمی خواستم حاشیه ای برای ارکستر به وجود بیاید. هیچ کدام از نوازندگان ارکستر ملی که رهبریش را فخرالدینی برعهده داشت الان در ارکستر ما نیستند. بیشتر نوازندگان ما تحصیل کرده ی هنرستان هستند و در دانشگاه هم درس خوانده اند. به همین دلیل اسم ...
فومنی: در صورت رییس جمهور شدن سرشاخه های فساد مالی را اعدام می کنم/فرمولی برای حل معضل بیکاری در یک سال ...
. از همان اول چپ بودم. سال 84 که رییس ستاد اصلاح طلبان هاشمی در قم بودم خانه ، دفتر و ستادم با گاز اشک آور و سنگ مورد هجوم قرار گرفت و یک شیشه هم سالم نماند. ایرنا: اما در برخی محافل از شما به عنوان اصلاح طلب بدلی یاد می شود؟ فومنی: آن زمان که من کتک می خوردم اینان کجا بودند. کمتر طلبه ای مانند من سر هاشمی کتک خورد. اما اصلاح طلب بدلی یعنی چه؟ یعنی کسانی که این اتهامات را به من می ...
بازخوانی مصاحبه تاریخی علی کریمی: خدا دایی را بغل کرده، با قلم بند هم بزند توپ می رود توی گل!
که اگر فوتبال را کنار گذاشتم، دستم را پیش این و آن دراز نکنم. – الان از فوتبال آنقدر لذت می بری که مثلا 8-7 سال قبل وقتی در محله تان بازی می کردی و لذت می بردی؟ کریمی: نه، مثل آن موقع ها که نیست ولی خب عشمان است. به خاطرش از خیلی مسائل مثل درس خواندن افتادیم. – اما حالا خیلی چیزها به دست آوردی که با درس خواندن نمی توانستی به دست آوری. کریمی: البته من ...