سایر منابع:
سایر خبرها
دختر سه ساله ای که به دست منافقین کوردل در آتش سوخت+عکس
تاریخ شهادت: بندرماهشهر-جنب مسجدجامع ناحیه صنعتی-سحرگاه سه شنبه9تیرماه 1360 نحوه شهادت: آتش سوزی کانکس واحدفرهنگی جهاد ماهشهر بدست منافقین کوردل محل خاکسپاری: اصفهان-گلستان شهدا این واقعه دردناک را از زبان پدر این کودک 3 ساله می خوانیم: هشتم تیر ماه روز بعد از شهادت آیت اللّه مظلوم، دکتر بهشتی و یارانش در حزب جمهوری بود. مراسمی گرفتیم و شب که خسته بودیم ...
بهمن فرمان آرا: کیهان از قدیم به من ناسزا می گوید!
چیست که گفت بازیگران من مثل کارگران ساختمانی برخورد می کنند اگر عصر بعد از حضور در فیلم پولشان را ندهم ممکن است فردا نیایند. گفتم من اگر جای تو بودم سکته می کرد و او هم جواب داد من هم اگر جای تو بودم و می دانستم قرار است در آخرین صحنه دقیقا چه اتفاقی بیافتد و همه چیز این قدر روی برنامه بود حتما سکته می کردم. یادم می آید گاهی به من می گفت این سکانس از فیلمت را می دهی من با آن یک فیلم بسازم؟ در واقع ...
واکنش عجیب نواب صفوی به حکم اعدامش
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز ، زنده یاد اصغر عمری از جمله چهره هایی است که در محاکمه نظامی شهید نواب صفوی و یارانش حضور داشت و به 5 سال زندان محکوم شد. او سال ها بعد و در گفت و شنودی که پیش روی دارید، به بازگویی مشاهدات خویش از یاران پاکباز خویش پرداخت. این گفت و شنود که به تازگی منتشر شده است، به شما تقدیم می شود. *از کی و چگونه با شهید نواب صفوی آشنا شدید و ایشان در برخورد اول چه ...
تلاش ما در تئاتر شورایی مبارزه با انفعال مخاطب تئاتر است
، هنرمندان می آمدند، آقای مرادخانی خودش آمد، سروصدا کرد. آن زمان مونولوگ مهشید، مونولوگ دوم برلین در آن رِپرتوآر اجرا کردیم. اینها را پیش از آن من در خانه هنرمندان اجرا کرده بودم؛ البته اگر بخواهیم دومین مدیر را بگوییم می شود حمیدرضا اردلان ، چون بعد از جشنواره شهر که آن کار اجرا شد من رفتم پیش آقای اردلان در خانه هنرمندان گفتم این اتفاق افتاده است، گفت ایراد ندارد، لابی خانه هنرمندان برای تو، هر ...
قلعه نویی به بنگر: زودتر حرف هایت را بزن!
تبانی به لیگ پایینتر سقطوط کرد) 2- توی سپاهان بهم گفتم دیگه برو ما قهرمانی پاک میخواهیم. جالبه اینو توی برنامه 90 گفت اما هیچکس پی اش رو نگرفت. اینم سومی که میگه میتونم 10 جلد کتاب بنویسم. البته یه کمی شکسته نفسی میکنه ایشون بالغ برا 20 جلد حرف برای گفتن دارن. لونگی جان تو اصلا دروغگو نیستی، آسمان و ریسمون هم نمیبافی فقط تو 90 نبوده خواب دیدی بعدشم اولا شما که معتقدید ...
سید جلال حسینی: هیچ بازیکنی نمی تواند پرسپولیس را زمین بزند
...> به خودم افتخار می کنم این را بگویم که کلاً جابه جایی در فوتبال و از این تیم به تیم دیگر رفتن سخت است. جا افتادن در این شرایط سخت است اما وقتی برای قهرمانی می جنگید کار شما سخت تر است. وقتی از ملوان به سایپا آمدم سال اول دکتر ذوالفقارنسب سرمربی ما بود و خوب هم نتیجه گرفتیم و حدود 22 هفته نباختیم. آن سال سوم شدیم اما سال بعد با سایپا قهرمان ایران شدیم. بعد از آن احساس کردم باید جابه جا شوم و ...
زندگی برباد رفته با ازدواج اجباری
پسرعمویم که 10 سال از من بزرگتر بود به خواستگاریم آمد، من هرچه قدر به آنها گفتم که علاقه ای به او ندارم و نمی توانم با او زندگی کنم کسی گوشش به حرف نبود و بالاخره هم خودشان بریدند و دوختند و تا چشم باز کردم دیدم سر سفره عقد نشسته ام . وقتی عاقد از من پرسید که مرا وکیل خود قرار می دهید تا شما را به عقد پسر عمویتان در بیاورم چشمم به نگاه خشمگین پدرم افتاد و با زبان بریده بریده گفتم با اجازه پدرم بله و ...
قهرمان شدن از برد در دربی خیلی مهم تر است/ هیچ بازیکنی با حاشیه هایش نمی تواند پرسپولیس را زمین بزند
ما بود و خوب هم نتیجه گرفتیم و حدود 22 هفته نباختیم. آن سال سوم شدیم اما سال بعد با سایپا قهرمان ایران شدیم. بعد از آن احساس کردم باید جابه جا شوم و به سپاهان رفتیم، آنجا هم قهرمان شدیم. بعد به پرسپولیس آمدم و در سالی که می توانستیم قهرمان شویم به دلیل کسر امتیاز قهرمان نشدیم. امسال اما خدا را شکر به قهرمانی رسیدیم اما هیچ وقت به رکورد و این مسائل فکر نمی کنم. از اینکه توانستم با سه تیم قهرمان شوم ...
شهید سلیم سالاری جانباز افغانستانی دفاع مقدس بود که در 31 فروردین ماه سال 1394 در سوریه به آرزوی همیشگی ...
قبل بارها مجروح شده بود و بعد از درمان و بهبودی مجدداً اعزام می شد. آخرین اعزامش مربوط می شد به عید سال 1394. بعد از سیزده بدر حال و هوایش عجیب شده بود. چندروزی در گوش بچه ها زمزمه می کرد برای رفتن اما بعد خودش علنی گفت که بروم و من گفتم نه اما قول داد که مرتبه آخرش باشد و رفت. در نهایت جانباز سال های دفاع مقدس در 31 فروردین ماه سال 1394 در عملیات بصرالحریر به آرزوی همیشگی اش که شهادت در ...
سیدجلال: برانکو پارسال مرا نخواست
حرف را به عنوان نمونه گفتم تا به اینجا برسم که در تیم ما رفاقت زیاد است جدایی از سپاهان و حضور در پرسپولیس: آن زمان علیرضا رحیمی مدیرعامل باشگاه سپاهان بود و می تواند نسبت به صحبت هایم شهادت دهد. از او بپرسید که پیشنهادش برای باقی ماندن من در سپاهان چقدر بود؟ رقم خیلی بالایی بود. محسن بنگر آن زمان تصمیم داشت که قطعاً به پرسپولیس بیاید اما رحیمی روزی مرا با خود به دفتر آقای سمیعی نژاد رئیس ...
مصاحبه با همسر شهید حسن احمدی + تصاویر
آن روز که پیکر حسنم را دیدم دست به صورتش کشیدم و گفتم شهادت مبارک. به آرزویت رسیدی. همیشه دوست داشتم به آرزوهایش برسد. گفتم یادت باشد، باید سر قولی که دادی، بمانی. زهرا، پدرش را دید. خیلی حالش بد شد، فقط گریه می کرد. سمیه احمدی، متولد سال 1365 و ساکن تیران، امروز گذری کوتاه از زندگی شهید را برای رجا نیوز روایت می کند. در تاریخ 14 مهرماه سال 1358 در خانواده ای انقلابی و مذهبی ...
کفشگری: چشمان قرمز هانی را دیدم؛دوست داشتم بمیرم /مگر کسی شناسنامه می خواست؟
هواداران پرسپولیس را تلخ کرد. وی افزود: من بعد از بازی کنار زمین رفتم و دنبال هانی می گشتم. فکر می کردم به رختکن می رود تا لباس قهرمانی بپوشد و همراه بازیکنان به زمین بیاید. وقتی به رختکن رفتم، دیدم که کسی از او خبر ندارد. به مادر هانی زنگ زدم و گفتم که این بچه کجاست که گفت نمی گذارند در جشن شرکت کند. من هم بالاخره او را پیدا کردم و دیدم که چشمانش قرمز است. به خاطر همین دست هانی را گرفتم و ...
جوان شانزده ساله هموطنمان که یک شبه دو تا زن گرفت!
برای برگزاری مراسم عروسی تعیین شد. محمد ادامه داد: آن روزها احساس می کردم خوشبخت ترین مرد روی زمین هستم و به خاطر سن کمی که داشتم تصور نمی کردم که اداره دو زندگی همزمان با هم چقدر سخت و همراه با مشکلات فراوان است. روز عروسی فاطمه و الهام با چادر سفیدی که به سر کرده بودند، کنارم نشستند. همه با لبخند به ما نگاه می کردند و عاقد پس از گفتن مقدمات جواب بله را از هر دوی آنها گرفت و از آن ساعت به بعد من ...
عروس کرجی که گیر سه آدم ربا افتاده بود با اعمال بی شرمانه ای روبرو شد! + عکس
دستش را گاز گرفتم تا رهایم کند. اما قدرت بدنی زیادی داشت و کلاه پالتویم را سرم کشید و مرا پشت صندلی عقب مخفی کرد. بعد هم او و راننده با شخصی تلفنی صحبت کردند که قرار شد کمی جلوتر به آنها ملحق شود و فهمیدم که نقشه شومی در سر دارند. 10 دقیقه بعد، دوستشان که حسن صدایش می زدند، از راه رسید و آنها در حرف هایشان گفتند قبل از تحویل دادن خودرو به صاحبش، باید شیشه شکسته را تعویض کنند که همان موقع فهمیدم ...
محل ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) کجاست؟
امام سجاد(ع) امام باقر(ع) فرمود: وقتی حسین بن علی علیهما السلام به شهادت رسید، محمد بن حنفیه کسی را به دنبال امام سجاد فرستاد و با او خلوت کرد و گفت: ای پسر برادر! تو میدانی که رسول خدا (ص) وصیت و امامت پس از خود را به علی بن ابیطالب (ع) سپرد. سپس به حسن و بعد هم به حسین علیهما السلام رسید. پدرت (ع) در حالی به شهادت رسید که به کسی وصیّت نکرد. من عموی تو و هم ریشه توام، و من در این سن از ...
تصویری که زینت بخش اتاق رهبر معظم انقلاب شد
" – قمرالاستشهادیین لبنان - برای آقا خاطره آخرین دیدار پدر آن شهید و برادر بزرگ تر او محمد را به همراه داشت، که حاج منیف گفته بود: "آقا، من حاضرم همین پسرم محمد را هم به راه اسلام و ولایت فدا کنم." و آقا که بر پیشانی محمد بوسه زده بود؛ و چندی بعد، محمد اشمر در عملیات مقاومت جنوب لبنان، با گلوله صهیونیست ها که بر پیشانی اش نشست، به شهادت رسیده بود. از بقیه بگذریم. همه اینها را گفتم تا به ...
بحرین؛ آزار وحشیانه و ده ها زخمی بدون مداوا در روزهای متوالی شکنجه
استقامت اسرای بحرین را نشان می دهد که در برابر مشکلات و سختی ها با عزم و ایمان و اراده مقاومت می کنند و ثابت کردند که اسارت نمی تواند آنها را از اهداف خود مبنی بر رسیدن به آزادی و کرامت انسانی و حقوق اولیه بشری بازدارد. سید عدنان کاظم علی اسماعیل سن: 26 سال حکم: 7 سال و 3 ماه منطقه: منامه در تاریخ 10 مارس 2015 و حدود ساعت 2 بعد از ظهر بود که من ...
زنان ما زنانگی را گم کردند و به مرد بدلی تبدیل شدند/ جنبه های شخصیت زنانه را بشناسیم
خوشمزه ای که تو درست می کنی را بخورم!". درحالیکه آشپزی کردنِ شوهر ممکن است زحمتِ آن زن را زیاد کند، چون باید همه مواد و لوازم را برایش آماده کند و وقتی دارد با بی تجربگی به ماهی تابه با قاشق، خط میندازد، این صحنه را تحمل کند وهیچی به شوهرش نگوید و به ذوقش نزند!! و بعد از خوردنِ املت ازآشپزی شوهر تعریف هم کند! در این موقع است که مردها می گویند: من از بچه گی املت هام حرف نداشت!! یا وقتی ...
عکسی که زینت بخش اتاق رهبر انقلاب شد
" – قمرالاستشهادیین لبنان - برای آقا خاطره آخرین دیدار پدر آن شهید و برادر بزرگ تر او محمد را به همراه داشت، که حاج منیف گفته بود: "آقا، من حاضرم همین پسرم محمد را هم به راه اسلام و ولایت فدا کنم." و آقا که بر پیشانی محمد بوسه زده بود؛ و چندی بعد، محمد اشمر در عملیات مقاومت جنوب لبنان، با گلوله صهیونیست ها که بر پیشانی اش نشست، به شهادت رسیده بود. از بقیه بگذریم. همه اینها را گفتم تا به ...
همسر شهید: به او گفتم من را هم با خودت ببر گفت می رویم تا راه باز شود تا با هم برای زیارت برویم / زهرا ...
می زد و حتماً سر مزار شهید خرازی می رفت. وقتی چند نفر از همرزم ها و همکارانش در سوریه به شهادت رسیدند، بیشتر می رفت گلستان و کنار رفقایش می نشست و با آنها خلوت می کرد. حسن آقا ارادت ویژه ای به حضرت فاطمه زهرا(س) داشت. همیشه می گفت: اگر خدا به من دختر داد اسمش را زهرا می گذارم. سال 84 خدا به ما زهرا خانم را داد و شش سال بعد هم ریحانه به دنیا آمد. ریحانه هم که از القاب حضرت(س) بود و هردوی ...
سه فرزند شهید پس از سی وپنج سال به هم رسیدند
...> صدیقه همسر شهید ادامه داد: بعد از پنج- شش ماه از تولد نفیسه مختار شهید شد و من آن زمان فرزند دومم (حمزه) را باردار بودم بعداز شهادت همسرم چندین مرتبه برای دیدار نفیسه به منزل طاهره رفتیم و حتی به نفیسه که در آن زمان سه- چهار سه بود گفتم که ابوذر و حمزه برادر شماست اما چون بچه بود این حرف را قبول نمی کرد طاهره یک روز در بنیاد شهید من را به روح شهید قسم داد که دیگر به نفیسه سر نزنم و واقعیت را از ...
طلاق، پایان خیانت اینترنتی شوهر
.... ابتدا انکار کرد، اما وقتی گفتم قرار است با یکی از آنها به سینما بروی، رنگش سفید شد و گریه کرد. او گفت همه چیز از ایمیل و چت شروع شد و کار به قرار گذاشتن کشیده شده است. بعد از این اتفاق تصمیم گرفتم همسرم را طلاق دهم. طلاق از شوهری با دوستان مجازی در پرونده ای زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست طلاق خود را داد و به قاضی گفت: شوهرم هر شب که به خانه می آید ...
31فروردین اروج3شهید کهگیلویه و بویراحمدی
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ایل بانو این پایگاه اطلاع رسانی پنجشنبه هر هفته شهدایی که در این روز متولد و یا به شهادت رسیده اند را معرفی می کند امروز نیز سه شهید والامقام که در چنین روزی یعنی 31 فروردین ماه به شهادت رسیده اند را در زیر مشاهده می کنید. شهید لطف الله شاکری در تاریخ 4 فروردین ماه سال 1339 متولد شد و 31 فرودین 1383 به شهادت رسید ...
انتخابات امسال امتحان عوام است نه خواص/ نمی توان انقلاب و کشور را با اشرافی گری و کدخدایی پیش برد
را به جان کشورهای اروپایی انداختند. وی بیان کرد:زائرانی از 40 کشور به شلمچه آمده بودند،دختری از نیویورک می گفت می خواهم خاک شلمچه را با خود به نیویورک ببرم تا غروب ها هروقت دلم گرفت با این خاک حرف بزنم. این راوی هشت سال دفاع مقدس افزود خیلی ها امروز می گویند در مقابل توپ و تفنگ و نظام بانکی باید صلح کرد اما این صلح اسلام را نابود می کند. یکتا با اشاره به کلام مقام ...
ماجرای رزمنده ای که هشت روز در سردخانه بود!
اشغال شده توسط عراق به پایان رسید. تلفات نیروهای ایران حدود 30 هزار نفر و تلفات نیروهای عراق 25 هزار نفر به علاوه 15 هزار اسیر بود.جوانی 20 ساله بودم، در هنگام درگیری با نیروهای دشمن ترکشی به پایم خورد و به عقب جبهه اعزام شدم، چند روز در بیمارستان دزفول بستری بودم. بعد از چند روز بستری بودن در بیمارستان به پرستار گفتم اگر می شود مرخصم کنید می خواهم برگردم جبهه، به جبهه برگشتم ...
جانباز افغانستانی که از روزهای جانبازی اش می گوید+عکس
شده اند، هر بار که عکس و فیلمی از آن ها می بینم غبطه می خورم، می گویم شاید لیاقتش را نداشتم که شهید شوم. خوشا به حال آن ها که رفتند، امیدوارم من هم زودتر خوب شوم و به آرزوی دیرینه ام(شهادت) برسم. یک آیه، مانع شهادتم شد قرار بود بعد این بار که از سوریه برگشت مراسم عروسی بگیرد که قناصه زن دشمن سینه اش را نشانه رفت، چند دقیقه بعد از اصابت گلوله چشمانش را باز کرد و خود را در آغوش ...
هشت سال دفاع مقدس با یاران وفادار
! با شرمندگی روی او را بوسیدم و به طرف جلو رفتم. دقایقی نگذشت که خودم مجروح شدم و به عقب برگشتم. چند روز بعد از عملیات، یکی از دوستان جلیل به اسم{شهید} غلامعلی سعیدی فر را دیدم. او به من گفت: برادرفرجام! می خوای بهت بگم بعد رفتن تو چه به سر جلیل آمد؟ با اشتیاق گفتم: خیلی دلم می خواد بدونم این یار وفادار بسیجی باتن مجروح عاقبتش چطور شد؟ سعیدی فر گفت: شما که رفتید جلیل ...
در حصار غم غربت 30 هزار شیعه فوعه و کفریا را نشان می دهد
.... بعد از دو هفته فهمید. سفر دوم را وقتی فهمید سه ساعت گریه کرد تا سفر پنجم که صوتی از همسرم رسید با این تعبیر که فکر می کردم هر سفری که می روی برایم راحت تر باشد اما برایم سخت تراست. به هم ریختم و ناراحت شدم تا مشکلی برای چشمم ایجاد شد. چشمانم را بسته بودم. بچه ها خط مقدم رفتند من دویدم با آنها بروم. گفتند جا نیست و نشد آنها را همراهی کنم و دوستم رفت. دلم شور افتاد که نکند اتفاقی برایش بیفتد. وقتی برگشت گفتم تازه فهمیدم همسرم چه می کشد و این برایم سخت ترین لحظه ای بود که فهمیدم همسران شهدا چه حالی دارند و چه می کشند. ...
سخنان جنجالی مشاور امور ایثارگران ریاست جمهوری در گچساران و پاسخ هایی که شنید
ایثارگران نهاد ریاست جمهوری با اشاره به تعداد رزمندگان در کل کشور ابراز کرد: تعداد 3 میلیون رزمنده در کشور وجود دارد که در این زمینه دولت تدبیر و امید سند ابلاغیه راهبردی را تصویب کرده است و تشکیل و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت یکی دیگر از اقدامات این دولت بوده است. ولی زاده به کارگروه این ستاد اشاره و عنوان کرد: در سال 94 به دستور رئیس جمهور این کارگروه تشکیل و در استان به ریاست استانداران در ...
شهدای دفاع مقدس عارفان و سالکان الی الله بودند/ چشم دل باز کن جان بینی
زیاد توانست اجازه بگیرد و همین حالت روحش را متغیر کرد!! غرلی افزود: خاطره دیگر در عملیات والفجر 8 در کنار کارخانه نمک برایم اتفاق افتاد که دیدم نوجوان 15 ساله جسدی را به دوش گرفته و تا مکانی آورده و به زمین گذاشت، پرسیدم او کیست ولی به جوابم محلی نگذاشت تا اینکه با احترام این موضوع را مطرح کردم؛ او رو به من گفت برادرم می باشد. گفتم برادرت رفت تو برگرد! نگاهی کرد و گفت هر کسی را در قبر خودش ...