سایر منابع:
سایر خبرها
اکبر نبوی: میان آوینی و طیف سکولار هیچ نقطه مشترکی وجود ندارد/ سکولار نیستم
وگو بنشینیم. جلسه ای که بیش از 3 ساعت به طول انجامید. در ادامه گفت وگوی خبرگزاری تسنیم را با اکبر نبوی را مشاهده می کنید: آقای نبوی اگر اجازه بدهید بحثمان را با یاد و نام شهید سید مرتضی آوینی آغاز کنیم، شما از ایشان خاطره ای دارید؟ من رفاقتی با سید مرتضی آوینی نداشتم، به همین دلیل خاطره خاص و جذابی هم از او ندارم. طبیعتاً من هم مثل بسیاری از مردم با برنامه های روایت فتح آشنا بودم و ...
جوانی هایم رادیو خیلی طرفدار داشت - فقط دنبال حقیقت در کتاب نگردید
درست بگویید چون خاطرم هست آن زمان مخاطب مثل یک سریال تلویزیونی برنامه هایی را که اجرا می کردیم، دنبال می کرد و وقتی تهیه کننده برنامه، نوار صوتی پیغام های مخاطب را برایم می گذاشت هر شب درباره برنامه صحبت می شد و بیشتر شنوندگان رادیو برنامه را می شنیدند. *با این حال فکر کنم خود شما هم رادیو را بیشتر از تلویزیون دوست دارید. - زمانیکه من دبیرستانی بودم رادیو خیلی طرفدار داشت ...
همسرم خبر نداشت من با همسایه مان هم صیغه هستم!
ساختمان ما سکونت داشت. به خاطر اختلاف با همسرم وقتی فهمیدم او زن تنهایی است به او پیشنهاد صیغه دادم و قبول کرد. در این مدت زن اولم در طبقه بالا زندگی می کرد و لاله در طبقه پایین، اما همسرم از موضوع خبر نداشت. متهم در توضیح حادثه گفت: آن روز بعد از کار به دیدن لاله رفتم. وقتی وارد خانه شدم کسی در پذیرایی نبود و چراغ ها خاموش بود. وقتی وارد اتاق خواب شدم، با جسد او مواجه شدم. خیلی ...
سکوت مرموز از قتل زن جوان خبر می داد
مدرسه می برد، متوجه سر و صدایشان می شدم. اما امروزکه خبری ازاو و بچه هایش نشد با خودم گفتم شاید خواب بودم و صدای بچه ها را نشنیدم. اما بعد از ظهر وقتی از آنها خبری نشد به سراغشان رفتم که با جسد جمیله مواجه شدم. به دنبال این اظهارات و ازآنجا که خبری از شوهر مقتول و سه فرزندش نبود، به دستور بازپرس جنایی جسد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد و تحقیقات برای رازگشایی ازاین جنایت ودستگیری شوهر فراری ادامه دارد. ایران = دوازده ...
قتل تازه عروس در پی یک سوءظن
است، گفت: من پرسیدم اما رکسانا جواب نداد و عصبانی شد و دعوا راه انداخت و من هم از کوره در رفتم و نتوانستم به حرف های او گوش بدهم. اگر من از حالت عادی خارج نمی شدم و می توانستم درست تصمیم بگیرم، زنی که همه زندگی ام بود را به قتل نمی رساندم.
پرواز ساعت 8 و 10 دقیقه از خیابان سلسبیل
جانباز انقلاب بود. "اوصیکم بتقوی الله و اخوفکم عن عقابه" شما را به تقوای خدا سفارش می کنم و از مجازتش می ترسانم. انقلاب را یاری کنید و لحظه ای را به بطالت و راحتی نگذرانید. در امور دخالت کنید، در صحنه حاضر باشید و تا فتح قدس اولین قبله ی مسلمین و قطب عزت کنونی مسلمانان که در چنگ اسرائیل غاصب است از پای ننشینید. همه می دانیم که راه قدس از کربلا است و کربلائیان سیاست مداران اسلامند ...
لحظاتم را با درد می گذرانم تا به دیده ترحم نگاهم نکنند/معلولیت نتوانست اراده ام در کار و تلاش را سست کند
.... به همراه دوستم سوار موتورسیکلت بودیم که با یک ماشین تصادف کردیم. دوستم که راننده موتور بود فوت شد و من از ناحیه پا آسیب دیدم. بعدها پایم عفونت کرد لذا راضی شدم آن را قطع کنند. اوایل زانوی غم بغل کرده بودم و احساس نا امیدی و یأس می کردم ولی یک شب به خودم آمدم که تا کی مورد ترحم این و آن قرار بگیرم لذا از صبح روز بعد بلند شدم و شروع کردم به انجام برخی از کارها. این تصمیم علاوه بر اینکه خانواده را ...
در زندگی هیچ جایی برای ناامیدی نیست
با بقیه فرق می کنم اما وقتی بزرگتر شدم و تنهایی به سراغم آمد احساس کردم باید واقعیت را بدانم. او می افزاید: من به بیماری راشیتیسم مبتلا هستم و تنها سرم رشد کرده بود و تنه ام رشدی نداشت. مثل یک نوزاد بودم و قدرت حرکت نداشتم و هنوز هم ندارم و همیشه روی زمین به پشت یا به پهلو قرار دارم. مادرم از روزی گفت که مرا باردار بود و خبر کشته شدن برادرش را شنید و دچار حمله عصبی شد. او را به درمانگاه ...
سرطان، پایان زندگی نیست
حمایت از بیماران سرطانی پژواک طاهر در تبریز است که خودم نیز با توصیه یکی از همکاران گرامی دانشگاهی که او نیز به این بیماری (سرطان) مبتلا هست، آشنا شدم، توضیحاتی بدهم. وقتی برای انجام یک کار اداری به انجمن حمایت از بیماران سرطانی پژواک طاهر مراجعه کردم با انسان بزرگواری که مدیر امور اداری و دفتری این انجمن بود، آشنا شدم که مهربانانه و با صبر و بردباری همه کارهای بنده را در همان روز با ...
یک هوای خوب
امروز صبح ساعت پنج ونیم بیدار شدم. 8/3/64 امروز موقع نماز صبح لرز کرده بودم. 17/3/64 امروز دیر بیدار شدم دیشب پست بودم. 5/6/65 هفت روز دیگر به امتحانات. خودش هم باورش نمی شد تمام دفتر را او نوشته باشد با تمام جزئیات واتفاق ها و خاطرات، فکرش را پرواز داد به بندر عباس، به محله کمربندی به خانه شان با درخت های نخل و گاروم زنگی و زیتون ، دلش برای همه تنگ شده ...
دختر قاتل گفت:می خواست به من تجاوز کند از خود دفاع کردم
چهارم دادگاه کیفری استان تهران قرار گیرد. متهم که در جلسه دادگاه با درخواست قصاص اولیای دم روبه رو شده بود، گفت: من از زمان راهنمایی به شیشه معتاد شدم و مقتول هم فروشنده مواد بود. روز حادثه برای کشیدن شیشه به خانه دوستم رفته بودم که ناگهان مقتول وارد شد و به سمتم حمله کرد. او قصد آزار و اذیتم را داشت که من هم با یک چاقوی کوچک، ضربه ای به ساعدش زدم سپس با اورژانس تماس گرفتم و وی به ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (387)
گرفته کپشن زده منو دوناتم. دوناتتو بخور زن چرا اینجوری میکنی. 38. موتوریه گوشی رو زد، رفتم دنبالش داد میزدم وایسا، برگشت اومد گفت داداش تا حالا هیچ دزدی با این حرف متوقف نشده، قانع شدم گفتم برو. 39. یبار هم دوست دخترم تو بازی فیفا از فاصله 40 متری با ضربه کاشته بهم گل زد فوری باهاش کات کردم. اینو خودش به تنهایی نمیتونه یاد بگیره. 40. -با چی سی دی رایت کنم؟ -نرو ...
همسر معتاد و چگونه زندگی کردن با آنها
این حد دوست دارد، چرا می خواهی از او جدا شوی؟ همیشه به شوهرم می گفتم دوستش ندارم. او هم به شوخی در جواب می گفت، اما من تو را دوست دارم و نمی خواهم از دستت بدهم. تاریخ عروسی در حال نزدیک شدن بود و من هنوز راه حلی برای فرار و جدایی از همسرم پیدا نکرده بودم. برخلاف دخترانی که بی صبرانه منتظر روز عروسی شان هستند، من از این موضوع خوشحال نبودم، اما بالاخره این اتفاق افتاد و وارد خانه او شدم. پس از یک ماه ...
بسته شعری مبعث رسول اکرم(ص)
ارباب تشنه ام تشنه پیاله آب دیده شد جویها تماشا کن رفت خاکسترم مرا دریاب همه جا صُنع گوشه لب توست پس چه حاجت که بینمت درخواب ای که پیچیده ای به حب علی قم فأنذر که سوخته محراب دل قوی دار، مرتضی داری نفْسِ تو کرده اند فصل خطاب صوت حیدر چو گشت رشته وحی بالها سوزد از فرشته وحی ...
بودجه سالانه تئاتر کجا خرج می شود؟
ول کنند. قبلا مرکز هنر های نمایشی درصدی در اختیار گروه ها قرار می داد تا لباس و دکور و هزینه های ابتدایی را داشته باشی و حداقل ضرر نخواهی نکنی. امروز وارد یک گروه می شویم و اگر کار بفروشد تازه هزینه ها پرداخته می شوند. من از مسائل مالی خبر ندارم و در زندگی خود پیگیر این مسائل نبودم ولی نمی دانم بودجه سالیانه تئاتر کجا صرف می شود چون به گروه ها که چیزی نمی دهند. و سالن های جدید خانه های قدیمی هستند ...
مسعود رجوی در سال 61 اعلام می کند بالای 6هزار نفر را در یک سال کشته اند/ جزئیات عملیاتی که منجر به کشته ...
تاریخ اسلام مختارنامه را داریم که شاخص است و با فاصله زیاد از مختارنامه، کار امام علی(ع) را داریم و با فاصله زیاد از آن، سریال ولایت عشق. سریالی که درباره امام حسن(ع) ساخته شد هم مثل همان امام عزیز، مظلوم واقع شد و آن قدر ضعیف بود که دون شأن امام حسن مجتبی بود. سریال یوسف هم بود که البته من آن را سریال تاریخی نمی دانم چون نه نویسنده و نه سازنده آن، دنبال گفتن تاریخ نبوده اند. البته می شود ...
محاکمه 3 آدم ربای خطرناک در دادگاه جنایی
وضع مالی خوبی داشتم. آن روز این مرد ناشناس ناگهان سوار خودرو ام شد و با تهدید از من خواست که بیرون از پارکینگ بروم. من هم از ترسم حرکت کردم. او که اسلحه کمری و شوکر به همراه داشت، خودش را سرگرد پلیس آگاهی معرفی کرد و گفت گزارش شده که با خودروام یک جسد جابه جا شده است. من که از شنیدن این حرف شوکه شده بودم، همراه او رفتم. این مرد در راه چشم هایم را بست و مرا با خودش به یک خانه ...
بیمارانی که در انتظار ملاقاتی پیر می شوند و می میرند
فرزندانش حرف می زند لبخند مادرانه ای روی لب هایش می نشیند و بعد از مدت کوتاهی، این لبخند جایش را به سکوتی طولانی می دهد و نگاهی که نمی دانم چه چیزی را دنبال می کند. حتی یک لحظه دستش را از روی کارتن اقلام خوراکی که واحد مددکاری بیمارستان به او داده بر نمی دارد.هر چند دقیقه یک بار گوشه کارتن را با احتیاط کنار می زند و نگاهی به داخل کارتن می اندازد، بعد در حالی که خودش را روی صندلی جابه جا می ...
15ساله بودم که تفنگ به دست گرفتم/جانبازان شیمیایی مظلومترین اقشار جامعه ایثارگری اند
شدیدی داشتم ومدام خون بالا می آوردم. مرا به همراه تعدادی از مجروحین به بیمارستان صحرایی امام رضا(ع)منتقل کردند. در آنجا اقدامات اولیه از قبیل شستشوی پوست و تزریق پاد زهرانجام شد. بعد به بیمارستان 578 اهوازرفتم و مدت 24 روز در آنجا بستری بودم. یک هفته در منزل دایی ام که در اهواز بود استراحت کردم وبعد از بهبودی دوباره به جبهه برگشتم. چه عاملی موجب بازگشت دوباره شما به جبهه بود؟ ...
شرط خواستگاری، نرفتن به جبهه بود
شهادت برگشت. مجید را اما 3 روز بعد از شهادتش آوردند. همه اهل محل خبر داشتند اما به من کسی چیزی نگفت. خودم خواب دیده بودم. یادم هست روزه بودم که برای نماز آماده می شدم. یک لحظه صحنه ای مثل کربلا برایم مجسم شد. دیدم یک پیکر سبز پوش روی زمین افتاده، غرق به خون، سر هم به تنش نبود! مجید بود! گفتم مجید جان، شهید شدی مامان؟ خوش به حالت! همانطور سر سجاده نشستم. چند قطره اشک ریختم و گفتم شیری که به تو دادم ...
می گفت با کسی ازدواج کن که شهید شود
یک دختر نوجوان 15ساله خیلی دور از ذهن نبود. و یان سختی ها مقدمه خوبی بود برای ادامه زندگی در آن دیار. اما دوست داشتم زمانی که فرزندم به دنیا می آید پدرش را از نزدیک ببیند. شرایط سخت مرا برای ادامه زندگی در کردستان آماده تر کرد. بعد از سه هفته، یک روز زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی در را باز کردم با چهره لاغر و سر و صورت خاکی و خسته و ناتوان عبدالرضا با پوتین های گل آلود مواجه شدم. برای یک لحظه کنترل ...
مدیریت رنگ زنانه می گیرد
تنها 3 ماه بود. تبریز و شهر سرگز احمدی از حوالی شهر پارسیان در استان هرمزگان هم از جمله دیگر شهرهایی هستند که شهردار زن داشته اند. ** استان مدیران زن می دانستم اول باید سعی کنم خودم را به مردم بقبولانم تا مرا با جنس زن بپذیرند؛ آن هم در شهری که نگاه مردان به زنان فراتر از خانه نبود. حالا باید در این بافت اجتماعی تغییر و تحولی بزرگ به وجود می آوردم؛ یعنی چندین پله را با هم یک جا می ...
اولین اظهارات همسر عارف لرستانی بعد از درگذشت این هنرمند/ قصور پزشکی را تکذیب می کنم
به گزارش هنرما، الهام ناصری همسر عارف لرستانی در خصوص حواشی درگذشت همسرش و این ادعا که فوت این هنرمند ناشی از قصور پزشکی بوده، گفت: من واقعا نمی دانم که این کلمه قصور پزشکی از کجا آمده است؟! چرا که من تمام آن روز با هیچ کس نه تلفنی و نه حضوری، در این باره صحبت نکرده ام و اصلا این کلمه قصور پزشکی از دهان من خارج نشده است. واقعا نمی دانم این حرف از کجا آمده است؟! من به شدت این مسئله را تکذیب می کنم ...
آشتی کنانی که به مرگ ختم شد
اعتراف گشود و راز جنایت را فاش کرد. وی گفت: مقتول دوست و همکارم بود. با هم در تعمیرگاه کار می کردیم اما مدتی قبل بر سر مسائلی با هم قهر کردیم. روز حادثه دوستانم می خواستند طی مراسمی ما را با هم آشتی بدهند. پیش از آن مشروبات الکلی مصرف کرده و خیلی مست بودم. درحالی که مقتول به همراه یکی از دوستانم قصد داشتند به پشت بام بروند و کبوتر بردارند، ناگهان دوستم به شوخی متلکی انداخت و ناگهان ...
گفت و گو با پسر فروغ، کامیار شاپور
ام این بود که مهندسی بخونم؛ چون اون جا هم مثل پیش دانشگاهی ما باید یه دوره دوساله می دیدیم که اون دوره را گذروندم و بلاخره وارد رشته مهندسی برق شدم؛ ولی راضی نبودم. البته الان اگه برام تکرار می شد، همون رو تموم می کردم. از دانشگاه ناراضی بودید؟ نه از رشته. یعنی طوری بود که تمام وقت باید برای درس می ذاشتیم. من ریاضی کاربردی ام خیلی خوب بود و چون روزها همه اش گرفتار درس بودم ...
به هم ریختگی های سیاسی و اجتماعی عاملِ مهاجرتِ نویسندگان ایرانی
تاریخ پشت سر و تمدنی که به دنبال خود یدک می کشد؛ امروز به جایی رسیده که مجبور است غمگین باشد و سوگوارِ گذشته های خود. شوخی نیست که امروز آدمی مثل من شب های بسیاری به خاطر نگرانی از حمله ی داعش بی خواب است. سراسر آثار نویسندگان مرد و زن را که نگاه کنید شاهد یک بی رحمی هستید که انسان را دربرابر انسانی دیگر قرار می دهد. این جامعه روش و اصول انسانی را به طور کامل نشناخته است. جامعه خشن شده ...
نسل دیروز... نسل امروز
این حرف را می زنم و اتفاقا همیشه هم از سوی همسرممورد سرکوفت قرار می گیرم که چرا مثل بقیه همکارانم شم اقتصادی و بیزنس ندارم... خلاصه در همان وضعیت راهی مطب شدم. عصر یکی از روزهای گرم تابستان بود که هوا حسابی داغ بود و گرما کلافه کننده شده بود. آن روز یکی از آن روزهای شلوغ و خسته کننده و پرکار بود و با انبوه بیمار و مراجعه کننده مواجه شده بودم. همواره بر این باورم که باید برای ...
آشپز جنایتکار چگونه اجساد زنان را تکه تکه کرد؟ / همسر صیغه ای هم همیشه در کنارش بود! + عکس
شد و خانواده اش به جست و جو پرداخته و وقتی اثری از او نیافتند پلیس را در جریان قرار دادند. تجسس های پلیسی نشان داد که این زن در حال بازگشت به خانه اش به طرز مرموزی ناپدید شده است و هیچ کس از سرنوشت وی اطلاعی ندارد. در حالیکه پلیس در ردیابی این زن به بن بست خورده بود و فرضیه های بسیاری را پیش روی خود داشت هیچ ردی از سرنوشت زن گمشده به دست نیامد. سرنوشتی مشابه ...
فرصت ها و ویژگی های اخلاقی دوران گذار
دادی و به خانواده ات خیانت کردی، بلکه می گوید چرا دروغ گفتی. نسبت به دروغ بسیار حساس هستند. در فیلم ها، البته من نسبت به فیلم هایشان نقد زیادی دارم، شما که می فهمید سیگار کشیدن را نباید در فیلم ها نشان دهید، پس چطور این همه صحنه های مستهجن نشان می دهید، یعنی اینها ربطی به آزادی و حقوق ندارد. بخش هایی مثل هالیوود واقعا این مسائل را ترویج می کنند. من نمی دانم چه کسی این هزینه ها را تقبل می کند، یعنی ...
قربانی جوان : دستور قتل داشتند! گفتند قبرش آماده است
. این مرد در اعترافاتش گفت: من در میان راه از همدستانم جدا شدم و نمی دانم آنها پس از رفتن من با همایون چه کرده اند و دیگر اطلاعاتی از او ندارم. همایون به ماموران گفت: این مرد همان کسی است که در میان راه از خودرو پیاده شد و زمانیکه همدستانش مرا با ضربات چاقو هدف قرار می دادند در بین آنها نبود. بنا به این گزارش، در حالیکه یکی از متهمان در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارد تجسس های فنی برای دستگیری عاملان اصلی این پرونده جنایی و افشای راز آنها ادامه دارد. ...