سایر منابع:
سایر خبرها
رضا علیپور: در هر رشته دیگری هم که می رفتم به موفقیت می رسیدم!
اوقات انجام می دهم اما چون احتمال مصدومیت دارد، کمتر به سراغ آن می روم. مربی ات کیست؟ من مربی ندارم! یعنی این همه پیشرفت بدون مربی حاصل شده است؟ من تا 18 سالگی مربی داشتم اما همه پیشرفت های من از زمانی شروع شد که دیگر مربی نداشتم! در زمانی که مربی داشتم، بهترین مدال من نایب قهرمانی آسیا بود اما بعد دیگر مربی نداشتم و سه ماه بعد قهرمان جهان شدم! از تیم ...
نارضایتی معلمان از تشکلات صنفی آموزش و پرورش/ معیشت، دغدغه معلمان و نشاطی که از مدرسه می رود
اردیبهشت را دریافت کردیم و بعد از آن در فروردین 96 ، حقوق مهر تا اسفند را به حسابمان ریختند یعنی ما شش ماه از سال حقوق نگرفتیم و این موضوع باعث شرایط بد اقتصادی برای معملمان حق التدریس به خصوص آقایان شد، و هم اکنون نیز حقوق فروردین و اردیبهشت دریافت نشده است. رانت در آموزش و پروش زهرا.ف از معلمان دبستان به خبرنگار یزدندا گفت: من مربی پیش دبستان بودم، اما هنوز حق التدریس نشده و ...
هنگام شستن ظرف ها بودم که شوهر دخترخاله ام پیشنهاد شرم آور داد و مرا به زور به اتاق برد و ...
آنها رفتم، شب حادثه داشتم هنگام شستن ظرفها بودم که متهم پیشنهاد بی شرمانه خودش را مطرح کرد. به رغم مقاومت من وی مرا به اتاق خواب برد و ... این دختر ادامه داد: شوهر دختر خاله ام حتی اجازه استفاده از تلفن همراه را هم به من نداد." این زن افزود بعد از رابطه متهم وی را از آپارتمان بیرون انداخت. مشخص نیست شب حادثه دخترخاله قربانی کجا بوده است. رکنا ...
راز نقشه دختردانشجو با شوهر خواهرش در ماشین آلبالویی رنگ! + عکس
بلیت اتوبوس که یکی برای صبح روزی که خانواده خواهرم به مسافرت می رفتند و دیگری برای فردای آن روز بود، گرفتم و با نشان دادن یکی از بلیت ها همراه حمید و خواهرم از خانه خارج شدیم و چون مسیرمان یکی نبود وسط راه پیاده شدم و تا شب با یکی از دوستانم بیرون بودم و شب با اطمینان از خالی بودن خانه تنهایی وارد خانه شدم و چون جای کلید گاوصندوق را میدانستم به راحتی دلارها را برداشتم و چون تصمیم به خرید ماشین داشتم ...
فساد افسار گسیخته و بی بندوباری در یک شبکه ماهواره ای/ مدیر “جم تی وی” توسط چه کسی کشته شد؟+تصاویر
در حالی که بسیار غمگین بود، با اشاره به تجاوز جنسی سعید کریمیان به خودش، گفت: “من در ماشین توی پارکینگ بودم که سعید از ماشین پیاده شد و به من تجاوز کرد ... پس از آن روز احساس می کنم همه وجود و زندگی ام را از دست داده ام ...” با توجه به رسوایی های پیش آمده برای سعید کریمیان و زیاد شدن خصومت های شخصی با وی در حالی که از ابتدای تاسیس این شبکه بسیاری از افراد حتی برخی از بازیگران ایرانی در دام این شبکه گرفتار شده بودند، احتمال می رود مدیر شبکه جم به دست یکی از قربانیان جنسی خود کشیته شده باشد. ...
وقتی امیر را در خانه نامزدم دیدم به همه چیز پی بردم و ..
قتل اعتراف کرد و گفت: من به مواد مخدر اعتیاد دارم و از این طریق با زنی به نام کبری (مقتول) آشنا شدم. پس از مدتی به او علاقه مند شده و با پیشنهاد من مدتی نامزد بودیم، اما بعدا او ساز مخالفت کوک کرد. فهمیدم پای مرد دیگری به نام امیر در میان است. وقتی دیدم کاری از پیش نمی برم، نقشه قتل هر دویشان را کشیدم. روز حادثه به خانه کبری رفتم. امیر هم آنجا بود. با او درگیر شدم و جلوی چشم کبری، با ...
اقدام بی شرمانه دو مرد با زنی تنها به نام مریم در خانه اش رازگشایی شد! + عکس
دیدن وی رفته اند یکی دیگر از اقوامشان به آنجا آمده و بر سر مشکلات قدیمی با هم دعوا کرده اند. همین باعث شده آنها نیز خانه مقتول را ترک کنند. از مرگ او خبری نداشته اند و بعد از بازداشت، متوجه قتل زن تنها شده اند. تحقیقات از متهمان برای رازگشایی از این جنایت در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد رادیو سهام ...
رواج هیپی گری در ایران
. بچه هایی مثل من عاشق رادیو بودیم و چون نداشتیم خودمان ادای آن را درمی آوردیم ... آواز می خواندم و مثل دیوانه ها حرف می زدم. برای خودم اخبار می گفتم، گزارش می دادم و ساعت ها خودم و سایر دوستانم را سرگرم می کردم. در ادامه این قرتی بازی ها یک بار نمی دانم با چه جراتی ساعت مچی شوهرخاله ام را از فرح آباد دزدیده بودم ... یک بار من این ساعت را روی مچم بستم و سر جوی آب جلوی مسجد مشغول آرایش و ...
دلکریم؛ از آزمون جراحی تا خوانندگی+تصاویر
به نظرم رسید و فیلم گرفتم و داخل صفحه ام گذاشتم. آن موقع ها صفحه من پرایوت بود. یکی از بچه ها فیلم را گذاشته بود در صفحه پرستاران بعد خود آقای زمانی از آنجا در صفحه اش گذاشت که خیلی بازدید و بازخورد داشت. بعد از آن جو گیر شدم و یکی دیگه ساختم بعد هم صفحه ام را از حالت پرایوت خارج کردم و تصمیم گرفتم هدفمند کار کنم. بالاخره ما بچه مذهبی ها (می خندد) یک جایی باید تاثیرگذاری مثبت داشته باشیم. ...
علی کریمی: چیرو اسطوره است اما برانکو معمولی/ هنوز به جام جهانی صعود نکرده ایم
هستی . من چیزی در این باره نشنیده ام و قرار نبود در نیم فصل به پرسپولیس بیایم . *از روزی که اروپا رفتم، هدفم پیشرفت بود ایسنا: حضور در فوتبال اروپا آرزوی هر بازیکنی است و بدون شک تو هم با هدف پیشرفت به کرواسی رفتی، آیا تاکنون این موضوع محقق شده است؟ صددرصد با همین هدف به اروپا رفتم و از روزی که در دینامو پا به توپ شدم و بعد از آن لوکوموتیو رفتم عزمم را ...
روایت ترور ناصرالدین شاه
.... ناظم الاسلام کرمانی که او نیز آن جمعه به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته بود در “تاریخ بیداری ایرانیان” فرجام میرزا رضا بعد از قتل ناصرالدین شاه را اینگونه روایت می کند: ... اتفاقا در آن روز به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته بودیم. در مدرسه نشستیم و منتظر رفتن شاه شدیم که یک دفعه دیدیم در ها را می بندند و می گویند شاه را تیر زده اند. چون تا یک اندازه احتمال صدور این امر را از میرزا رضا می ...
علاقه بازیگر معروف به گریم متفاوت و زشت
فرصت فتح قله دماوند را پیدا نکردم؛ چون پشت سر هم سر کار بودم و باید برای کوهنوردی از دو ماه قبل وقت می گذاشتم؛ اما حتما در ماه های آینده این کار را انجام خواهم داد. رامبد جوان از آسایش پرسید چرا هیچ وقت بداخلاق نمی شوی؟! او گفت: من این اخلاق را از پدرم یاد گرفتم. او در عین جدیت، اخلاق خوبی داشت و وقتی از سرکار به خانه می آمد با توجه به همه مشکلاتی که بیرون از خانه داشت، با ما خوب برخورد می ...
دلایل طلاق های زودرس و ازدواج های نارس
. یک بار که به او خیلی مشکوک شده بودم گفتم قفل موبایلش را باز کند تا ببینم با چه کسانی چت کرده، اما او قبول نکرد و سر این موضوع دعوا کردیم و من نتوانستم خودم را کنترل کنم و کتکش زدم و موبایلش را شکستم. حالا او از من شکایت کرده است و تقاضای طلاق دارد. حریم ها و حرمت ها نادره اسلامی، کارشناس ارشد معماری و طراح دکوراسیون داخلی می گوید: این روزها حریم های خصوصی کمتر مورد توجه ...
سرگذشت تلخ دختری که 30 بار در تهران به زندان افتاد
... 13 ساله بودم که به خاطر بیماری اعصاب همیشه با خانواده ام درگیر بودم به همین خاطر از همان زمان با پوشش پسرانه به تهران آمدم و وارد دنیای تبهکاری شدم. سابقه داری؟ تا دلت بخواد، 30 سابقه زندان دارم، شرارت، مواد، درگیری با مامور پلیس ،سرقت و جیب بری بارها به زندان رفتم. از زندان خسته نشدی؟ چیکار کنم جایی ندارم بروم چرا خودت را تسلیم پلیس ...
حواشی و متن "مناظره" دوم انتخابات ریاست جمهوری
کردم برای وزیر دیگریاین مساله اتفاق افتاده و روز چهارشنبه متوجه شدم درمورد وزیر آموزش و پرورش بوده است. مردم ایران، مظلومیت دولت را ببینید. یک دفعه گفته می شود در خانه یک وزیری قاچاق پیدا شده. این وزیر دختر ی دارد که فوق لیسانس است و کار شرافتمدانه ای را آغاز کرده است. کل ارزش واردات ایشان، 200 میلیون تومان بوده است. از گمرک وارد کرده و تعرفه را هم پرداخت کرده ولی یک دفعه به خانه او می ریزند و این می ...
آغاز مناظره دوم ریاست جمهوری با موضوع سیاسی-فرهنگی / آغاز دعوای قالیباف-روحانی-جهانگیری/ نقد شرافتمندانه ...
اندازی کرد؟ این را ه امید را باید ادامه بدهیم نگذاریم بذر یاس پاشیده شود. بله قول دادیم در کنار اجرای برجام هم سرمایه هم فناوری می ارویم و هم صادرات. چند روز پیش رفتم پروژه ای را افتتاح کردم، یک اتومبیل با فرانسوی ها می سازیم چند ماه پیش در بازار فرانسه آمده با فناوری مشترک امروز 40-60 هستیم بعد 70-30 از این که تولید میشود 30 درصد را صادر می کنیم سرمایه خارجی هم آمده برای اینکار 270 میلیون ...
بازیگر دهه هفتادی که شبیه هم نسل های خودش نیست!
از خواب بیدار می شدم تا 8 شب کار می کردم، معلم خصوصی از 8 تا 10 شب به من درس می داد و بعد درس ها را مرور می کردم تا ساعت 12 شب که می خوابیدم! اما این همه انرژی که صرف آن کردم بعد از هشت سال هنوز در جهان سرگردان است و به خودم برنگشته؛ الآن اگر این سریال پخش بشود فقط برای من افتخاری است که زمانی با یک گروه حرفه ای همکاری کرده ام، همین! این اخبار را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
بانوان از فضای مجازی جهت آموزش بهره ببرند/روزانه بیش10ساعت کارمیکنم/ قدردان خانواده هستم
خیلی از ما از بچگی علاقه مند آشپزی و خانه داری و شیرینی پزی بودیم، قابلمه و ملاقه و کفگیر، اسباب بازی بچگی خیلی از ما بود، پلو با رب و گوجه درست می کردیم و روی آتش و اجاق، نان و شیرینی می پختیم. روی اجاقی از چند آجر و گل و آتشی از برگ های کاغذ دفتر مشق سال گذشته؛ همان جا خیلی ها قابلمه، کفگیر و ملاقه را جاگذاشتیم تا فقط در ذهنمان باقی بماند، اما بودند کسانی که دنبال رؤیاها و علاقه هایشان رفتند ...
نامزدم حتی بعد از خواستگاری هم با پسری دیگر در ارتباط بود و حتی..
این بابت عذاب می کشید ولی به نصایح او گوش نمی دادم. یک روز با دوستان لاابالی تصمیم گرفتیم زورگیری کنیم. می خواستیم پولی برای یک سفر دو سه روزه به شمال جور کنیم. دوستانم به سراغ پیرمردی رفتند که مرا شناخت. او معلم دوران ابتدایی ام بود. داشتم از خجالت آب می شدم. جلوی دوستانم را گرفتم و با ناراحتی به خانه رفتم. قسم خوردم دیگر دنبال خلاف نروم اما دوستانم می ترسند آن ها را لو بدهم ...
شرط عجیب قاتل فراری برای ازدواج
وجودم شکل گرفت. او بود که با مهربانی هایش، وعده آینده ای روشن و دلنشین را به من می داد. پیمان چگونه تو را به همکاری در سرقت از طلافروشی وادار کرد؟ یک روز صبح در بانک سرگرم کار بودم که با من تماس گرفت و قرار گذاشتیم در پایان کار، در قهوه خانه ای به دیدنش بروم. آنجا همراه با دوستش منتظرم بودند که ضمن صحبت پرسید: اگر چیزی از تو بخواهم برایم انجام می دهید؟ من که پیمان ...
قربانی: باقری حساس ترین گل فصل مان را زد/ نیمکت نشینی ام بستگی به نظر منصوریان دارد
به گزارش ورزش 11، علی قربانی پس از پیروزی استقلال مقابل سپاهان گفت: بازی خوبی بود و خدا را شکر با اینکه عقب بودیم توانستیم بازی را ببریم. خدا را شکر هواداران خوشحال به خانه رفتند و نایب قهرمان شدیم. استرس دومی را داشتیم اما خدا را شکر بعد از دریافت گل به بازی برگشتیم و پیروزی شدیم. مهاجم استقلال در مورد نیمکت نشینی اش در چند بازی گذشته گفت: نظر منصوریان است که روزی نیمکت بنشینم. به ...
بوی جوی مولیان...
در این سانحه چشم راست خود را از دست داد و به همین خاطر همیشه از عینک دودی استفاده می کرد و "ابوالحسن ورزی" دوست نزدیک بنان شعر ی را در وصف این حادثه برای بنان سرود. بنان پس از این حادثه برای معالجه به خارج از کشور سفر کرد و بعد از برگشت از این سفر تصمیم گرفت در مواضع هنری خود بازنگری کند. او می گفت: من از این پس کوشش می کنم آثاری اجرا کنم که واجد وزنی شاد و شعری امیدوار کننده است. من جداً از ادامه ...
زن داشتم که به لیلا علاقمند شدم ولی او با مرد دیگری هم ارتباط داشت که ...+ عکس
مرد جوان 24 مرداد سال 88 راهی اداره آگاهی تهران شد و به مأموران گفت: من چند روز پیش یک زن و مرد را کشته ام. کارآگاهان در حالی که از اعتراف هولناک این مرد شوکه بودند در بازجویی از وی دریافتند او سه روز پیش در یکی از خانه های یافت آباد تهران زن و مردی را کشته و اجساد قربانیان را در همان آپارتمان باقی گذاشته است. کارآگاهان پس از ورود به آپارتمان با دو جسد روبه رو شدند که هر دو را خفه کرده ...
با پریسا در مغازه آشنا شدم و ارتباطمان زیاد شد تا اینکه خواستم به زنم بگویم اجازه ازدواج با او را بدهد ...
وجود دوست داشتم و به همین دلیل تصمیم گرفتم با اکرم صحبت کنم تا اجازه دهد پریسا را عقد کنم. از مغازه به خانه می رفتم و در فکر بودم که چطور موضوع را با اکرم مطرح کنم. او را دوست نداشتم، اما می دانستم این موضوع او را خرد می کند. دلم نمی خواست تحقیر شود. تمام فکر و ذکرم پی صحبت با اکرم بود که ماشین با یک چیزی برخورد کرد. از جا پریدم.به خودم آمدم و از ماشین پیاده شدم. من با یک نفر کرده بودم ...
سالار عقیلی از موسیقی، آواز و شهرت می گوید
نژاد رساند. یادم هست بخش اعظمی از مسیر را پیاده رفتم. از برف ها رد شدم و به منزل ایشان رسیدم. با نیمچه گلویی که می سوخت و قرار بود سرما بخورد، سعی کردیم این کار را به نحو احسن اجرا کنیم. کار تمام شد و رفت که خیلی هم خوب شد. من به خانه رفتم و خوابیدم. فردا دیدم صدایم به هم ریخت. سرمای زیادی شدیدی خوردم و بعد دیگر گفتم: خدا را شکر که این کار بالاخره ضبط شد. اگر یک روز عقب می افتاد، من نمی ...
وقتی وارد حیاط شدم مردی را در کنار زنم دیدم و ... / جمجمه ای که راز شوم داشت!
که از زوج جوان که سال 83 مستاجر خانه بودند، خبری نبود. این در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد جمجمه و استخوان متعلق به یک مرد است که به رسیده و دفن شده که بعد از سال ها بقایای جسد او کشف شده است. همچنان در تلاش برای یافتن زوج جوان بودیم تا این که با گذشت چند هفته توانستیم ردی از مرد جوان به دست بیاوریم و او در قاسم آباد شهریار شناسایی و بازداشت شد. او تنها مظنون ما در این پرونده قتل ...
لیگ برتر ایران را حرفه ای دیدم پیشنهاد پیکان را قبول کردم/ فیستر می تواند تیم فوتبال افغانستان را در ...
دلیل جنگ های داخلی و ناامنی در افغانستان همراه خانواده ام به کشور هلند مهاجرت کردیم. در همان سال های کودکی علاقه شدیدی به ورزش فوتبال داشتم به شکلی که همیشه با برادر و سایر دوستانم در زمین های چمن شهر مشغول به بازی بودم و هشت ساله بودم که برای نخستین بار وارد عرصه فوتبال باشگاهی هلند شدم. پس از آن نیز در لیگ هایی دسته دوی هلند، دسته یک کشورهای تایلند، ویتنام، مالزی و ایران توپ زدم. باشگاه ...
پس از اولین گناه با همسر دوستم دیگر عذاب وجدان نداشتم تا اینکه یک روز سر زده به خانه آمدم بابک را در ...
. انگار کسی می گفت برو خانه، حالت تهوع و سرگیجه ناگهانی به من دست داده بود، اما علتش را الان هم نفهمیدم، دخترم از مدرسه نیامده بود کلید انداختم وارد حیاط شدم نگاهی به گلدان ها انداختم، خشک شده بودند، کسی انگار چند هفته است به آنها آب نداده بود. به خیال این که همسرم در خانه خواب است آهسته آهسته وارد اتاق پذیرایی شدم. صحنه ای که می دیدم باورم نمی شد، وقتی چشمم را باز کردم خودم را بالای ...
یک روز وقتی به محل کار پسرم رفتم با صاحبکارش آشنا شدم و ملاقات های شیطانی ما شروع شد تا اینکه در باغ آن ...
ضربه های چکش کشته بود. بعد از قتل هم جسد را بیرون آورده و در کوچه باغی همان اطراف رها کرده بود. بعد چه کردی؟ به اداره رفتم و با شکایت دروغین وانمود کردم که شوهرم گمشده تا اگر جسد پیدا شد کسی به من شک نکند. چرا او را به پلیس معرفی نکردی؟ می ترسیدم ماجرا لو برود و پای خودم نیز به ماجرا باز شود. از طرف دیگر عاشق او بودم و می خواستم با او ازدواج کنم و زندگی ...
موهای راضیه 14 ساله را گرفت با مشت به صورتش کوبید و به سمت دکه کشاند تا...
همه دخترانی که به ولگردی دستگیر و 20 روز بازداشت شده و آزاد می شوند. صحبت های دختر نوجوان و دفاعیات وکیل او باعث شد تا او از قصاص رهایی یابد. قتل ناخواسته پدرخوانده شامگاه 11 آذر 94 نیز جنایتی رخ داد که عامل این جنایت مدت ها بعد در دادگاه کیفری استان تهران توانست رضایت مادر مقتول را کسب کند. به دنبال مرگ مرد جوانی در خانه ای در خیابان 178 تهرانپارس، پای پلیس و بازپرس پایتخت به ...