سایر منابع:
سایر خبرها
داعشی چهارم در سالن مجلس فقط تیرخلاص می زد / مجروحان چه گفتند؟ + عکس
آمبولانس را دیدم که به سمت مجلس می آمد، اما ترافیک بود و راه ها بسته شده بود، همان موقع یک موتور که رد می شد، مرا سوار کرد و به بیمارستان طرفه رساند که در بیمارستان از حال رفتم. در بیمارستان در اتاقی که بستری بودم، یکی دیگر از مصدومان به نام آقای آزادی Freedom که در سالن انتظار مراجعان تیر خورده بود و الان مرخص شده را دیدم. او به من گفت که مهاجمان داعشی بعد از تیراندازی به سمت مردم، دوباره آمدند و به ...
این زن دوبار سرطان را شکست داده است
به گزارش جهان نیوز به نقل از جام جم آنلاین؛ رویا جعفری مصاحبه را با یک جمله ساده شروع می کند: شاید هیچوقت مادر نمی شدم! آن هم درحالی که دخترکوچکش را درآغوش گرفته. دخترک می خندد و رویا با آرامش بیشتری می گوید: شاید هیچوقت لذت مادر شدن را تجربه نمی کردم؛ این لذت را، این حس شیرین دوست داشتنی را فقط مادرها می فهمند... چرا؟ برای رسیدن به جواب این سوال باید تقویم زندگی رویا را ورق بزنیم و برگردیم به چند سال پیش...روزهایی که رویا هیچوقت از یاد نمی برد؛ روزهایی که هرجا می رفت ، هرکاری می کرد ...
ماجرای ازدواج دیرهنگام مجری سرشناس/ چرا حیدری موفق نشد با اوباما مصاحبه کند؟
به مکتب خانه رفته و در آن سن به خوبی قرآن می خواند. در بخش دیگر حیدری از حضور در تلویزیون گفت: من از ابتدا برعکس بچه های همسن و سالم اخبار نگاه می کردم و روزنامه برای دوستانم می خواندم. در آن سال ها آقای بیوک میرزایی همسایه ما بود من از او خواستم یک روز همراه او به تلویزیون بروم و بعد از مدتی برای دیدن تمرین تله تئاتر او به تلویزیون آمدم. سال ها بعد از این اتفاق، آگهی گوینده ...
گفت وگو با مادر عماد، کودکی که معروف ترین نجات یافته حادثه تروریستی مجلس شد
همین هیچ پولی همراهم نداشتم. می خواستم به مجلس برگردم و کیفم را تحویل بگیرم اما به دلیل فضای امنیتی این اجازه را نداشتم. به همین خاطر یکی از شهروندان ساکن بهارستان من را به حیاط خانه اش برد و آنجا دست و صورتم را شسته و پوشک عماد را که خودش را کثیف کرده بود عوض کردم. یکی از شهروندان برای عماد پوشک بچه خرید و کمی آنجا استراحت کردم تا اینکه حوالی ساعت شش بود که به مجلس برگشته و کیفم را تحویل گرفتم. ...
ماجرای ازدواج دیرهنگام مجری سرشناس
برعهده دارم. حیدری درباره احساس اضطراب و نگرانی در اجرای برنامه های مناظره گفت: من در اجرای برنامه های مناظره اضطراب زیادی نداشتم به دلیل اینکه تمرین زیادی برای این اجرا انجام داده بودم. قبل از برگزاری مناظره تمام دکوپاژهای صحنه را نوشته بودیم و با عوامل برنامه و کارگردان اجرا می کردیم. در واقع می دانستیم که قرار است روند برنامه چگونه باشد. مدیریت عالی و درجه یک معاونت سیما، معاونت ...
از تلاشی شدن باند جعل اسکناس تا نجات از دست گروگانگیران
خودرو بعلت سرعت زیاد واژگون و سپس به دره سقوط کرد. او گفت : دراین حادثه یک نفر جان خود را از دست داد و دو نفر هم مصدوم شدند که توسط امدادگران با آمبولانس به بیمارستان امام خمینی (ره ) شهرستان منتقل شد. شهر ارجمند در 12کلیومتری شهرستان فیروزکوه قرار دارد. واژگونی تانکر حامل سوخت در محور قم- گرمسار واژگونی یک دستگاه تانکر حمل سوخت در محور قم – گرمسار ، علاوه ...
تعجب علیخانی از روش پولدار شدن مرد روستایی/ تلخ ترین حرفی که مسیر زندگی مهمان ماه عسل را تغییر داد
. شاید اگر تهران بودم همسایه ای کمک می کرد. خیلی سوال داشتم که چرا شرایط زندگی ما این طور است. در بخش بعدی برنامه ماه عسل همسر ابوالفضل خانجانی حضور پیدا کرد و در خصوص ازدواج خود گفت: زمانی که ازدواج کردیم از کودکی او اطلاعی نداشتم اما بعد از مدتی که برایم تعریف کرد او را باور کردم اما از آنجا که لباس و کیف مدرسه به تعداد بچه ها در خانواده آنها وجود نداشت ابوالفضل همیشه صبر می کرد تا برادرش ...
مردان جنگجو زنان عاشق
سوم اکران فیلم از روی پرده سینماها پایین خواهد آمد؛ به این جاها فکر نکرده بودم. بعد از این همه اتفاق در حوزه سینمای دفاع مقدس ادامه فعالیت خواهید داد؟ فکر نمی کنم تا سال ها دیگر به این حوزه ورود داشته باشم. به یک زمان طولانی نیاز دارم تا فراموش کنم بابت ساخت فیلم دفاع مقدسی چه بلا هایی بر سرم آمده است. مجموعه عواملی که در اکران ویلایی ها پیش آمد، باعث شد که من دیگر به دنبال ...
کاش شایستگی ملاک ورود بازیگران به سینما شود
کردم تا سال 80. سه سال در مدرسه هنر و ادبیات صداوسیما و زیر نظر استادمان خانم فرحناز رضایی مشغول تحصیل شدم. بعد از آن در حین تحصیل در دانشگاه وارد کلاس های بازیگری آقای امین تارخ شدم و به عنوان یک هنرجوی جوان پر از انرژی زیر نظر اساتید مشغول به هنرآموزی شدم و البته باتوجه به استعدادی که دیده بودند ازجمله معدود افرادی بودم که برای دوره دوم تحصیل در آموزشگاه ایشان بورسیه شدم. در طی این مدت در تعدادی ...
بهاره رهنما: در زندگی هیچ وقت با خیانت مواجه نشده ام
حدودا 40 ساله اند که بعد از 15 سال متوجه می شوند هر دو با یک مرد زندگی می کرده اند و دیگری با اولین ملاقات حضوری این دو آغاز می شود. دیگری در سه پرده سیر تحولی را نشان می دهد که این زنان در طول آن علاوه بر این که برای از بین بردن مرد دو آدرسه؛ دیگری، دست به قتل می زنند برای خلق یک دیگری به جای او، رمان می نویسند. بهاره رهنما این نمایش را که در متنِ انزو کرمن نمایشنامه نویس ...
برانکو برای فصل بعد پرسپولیس روی من حساب کرده/ قطعا در دربی به استقلال گل می زنم
بگویید چرا قبلاً اینگونه حرف نزده بودم اما فرصتی پیش نیامده بود، ضمن آن که من هم به پیکان تعهد داشتم و حتی جانم را هم برای تیمم می دادم اما الان می گویم که یک پرسپولیسی دوآتشه هستم و برای تیم محبوبم پرسپولیس و هوادارانش همه کار خواهم کرد. پدر و مادرم و عموهایم همه پرسپولیسی اند در خانواده ام همه پرسپولیسی هستند. از 5 عموی خودم، 3 نفر آنها فوتبالی هستند که هر 3 پرسپولیسی اند اما از ...
کرباسچی:روحانی نسبت به عارف اصلاح طلب تر بود!/یک دولت خسته و پیر نمی تواند حلال مشکلات کشور باشد
شما باید دائم شهر را مونیتور کنید. در جایی دو نفر تصادف می کنند و با هم دعوا می کنند 500 تا ماشین پشت ترافیک می مانند در این مورد باید امکانی باشد در همان لحظه مامور بیاید با موتور با ماشین پلیس یا هر وسیله ای. یا اینکه آتش سوزی می شود باید مورد توجه باشد. شهر به عنوان یک موجود زنده که میلیون ها نفر در آن زندگی می کنند و حیات و مماتشان به این وضعیت شهر است باید مونیتور شود. در همین ترافیک وقتی می ...
ماجرای فقر مطلق در ناکجاآبادی از ایران/ قصه مردمی که سال هاست تحصنی ساکت کرده اند
فحش می دهد، مانند مادرشوهر و عروس مدام دعوا می کنند واقعیت این است که وظیفۀ همه ماست. شهریاری: ناگفته های ما زیاد است، مسئولین شاید رایزنی کنند بخواهند به ما جای اسکانی بدهند، اسکان خواستۀ مردم ما نیست، خانه دار شدن خواستۀ مردم ما نیست. یک خانه ای برای خانواده 20 نفره درست کنید بعد در خانه هم قفل باشد و کلیدش هم دست یکی دیگر باشد، با این شرایط از کجا پول درآورد و نان درآورد؟ خرج و مخارج ...
سنگین وزن ها در ماه عسل
اشاره می کند که هفت سال است از خانه بیرون نیامده است. او می گوید: نصف تنم فلج شده. اصلا فکر نمی کردم کسی در خونه مو بزنه چه برسه به اینکه بیام برنامه ماه عسل... سیدموسی که دقیقا نمی داند تا چه مقطعی درس خوانده و ما بین سوم و چهارم مانده، با خنده می گوید: از بچگی پر بودم ولی فضول و فرز بودم. بهم میگفتن استخوان پرم! توی خانوادم کسی که چاق باشه نبود. توی دوران تحصیل هم مشکلی نداشتم تا اینکه ...
خیاطی که محافظ سیدحسن نصرالله و آیت الله حکیم بود
او مانده و یک دیوار پوشیده از عکس که هرکدامش پر است از خاطره های گوناگون! سیلی که ای کاش زده بودم کنار دست پدرش خیاطی می کرد، اما در 18 سالگی لباس خدمت به تن کرد و راهی شهری دور شد تا به قول خودش مرد شود. آن روزها نمی دانست کارت پایان خدمت سربازی، سرنوشتش را جور دیگری رقم می زند. احد غلامی داستان زندگی اش را این گونه تعریف می کند: در شهرری زندگی می کردیم و حیاط خانه ما محل پخش اعلامیه ...
فقط با خدا معامله کردم/نخستین گام برای موفقیت اصلاح رابطه با خداست
هستم یکی از شهروندان گنبدکاووس، شاید بیان برخی اتفاقات گذشته هم به صلاح نباشد و هم ذائقه و خاطر مخاطبان محترم خبرگزاری وزین شما را تلخ و مکدر کند به همین دلیل فقط بگویم در گذشته انسان صالح و سر به راهی نبودم و در فضای اقتصادی برخی اشتباهات را انجام داده بودم که دلیلش قطعا جهالت، غرور و تکبر من بود و امروز از آنچه انجام داده ام در محضر عدل الهی عذر تقصیر دارم و تمام تلاش خودم را کرده ام تا گذشته را ...
گفت و گو با سروش صحت و جواد عزتی ، دوست داشتنی های کم پیدا
این که با تلویزیون ما برخورد نکرده اند [می خندد] و طرفشان تلویزیون ما نیست! مهم ترین نکته اش همین است که برخورد عجله ای ندارند. راحت از انتها شروع می کنند می آیند اول، بعد از ابتدا شروع می کنند می روند آخر. به نظرم خیلی کار جذابی است. البته آنها هم مثل ما سریال های روزپخش دارند ولی آنها حتی در کار کردن روزپخش ها هم جلوتر از ما هستند. شاید چون نقشه معلوم تری از ما دارند. شرایط دست ما را برای کار ...
با اینکه شوهرم مچم را سر قرار گرفت باز هوس های شیطانی دست بردارم نبود و!
خواست به دیدارش بروم. من هم که منتظر چنین فرصتی بودم، بلافاصله به بهانه آزمایش های پزشکی پول زیادی از همسرم گرفتم و با خرید کادوی گران قیمت، سرقرار با حسام رفتم، اما همسرم که به من مشکوک شده بود، با تعقیب من در محل قرار ما حاضر شد و شروع به فحاشی و سرو صدا کرد. او پس از درگیری با حسام، مرا به منزل برد و حدود یک هفته زندانی Prisoner ام کرد. اختلافات ما شدت گرفت و از عابد خواستم تا مرا طلاق بدهد، اما او ...
دعوا در بازار تهران به قتل انجامید
درگیری فیزیکی داشته اند. سرانجام سعید متهم پرونده دیروز اعتراف کرد و به افسر تحقیق گفت: پس از درگیری لفظی ابتدا صاحب چرخ دستی با مشت به صورتم زد؛ عصبانی شدم و چند مشت به سر و صورت او زدم و وی را به سمت عقب هل دادم که با پشت سر به زمین خورد. پس از جدا کردن ما دو نفر توسط مردم، متوجه شدم بیهوش شده و بعد از دستگیری مطلع شدم او فوت کرده است. درگیری من با او منجر به مرگ مرد میانسال شد. ...
مرزها برایم کم رنگ شده اند
آنها در همین نمایشگاه هم به نمایش درآمد، این دستخط ها اغلب مال وقت هایی است که سر کلاس بودم، همیشه سر کلاس ها چیزهایی می نوشتم. وقتی به نوشته های آن سال ها رجوع کردم، دیدم من به عنوان یک دختر 16ساله در آن دوران، دغدغه هایم فقط مثل یک دختر 16ساله نبود، دغدغه های جمعی داشتم. هر وقت قلم دست گرفتم تا آنچه در ذهنم جریان دارد را بنویسم، فقط با عصبانیت درباره اتفاقات اجتماع نوشته ام. هیچ دستخطی پیدا ...
روایتی دست اول از ساده زیستی امام در نجف
برای تحصیل به نجف تشریف بردید؟ امام بعد از آزادی از زندان بخاطر سخنرانی در مدرسه مسجد اعظم قم، به ترکیه تبعید شد. وقتی به ترکیه تبعید شد همان موقع تقریبا سال 43 بود به صورت قاچاق رفتم نجف و پنج سال نجف بودم البته در این میان یک سفر آمدم ده بیست روزی ایران و دو مرتبه رفتم. تا سال 48 من نجف اشرف بودم. دو سال اولش را درس خارج نمی رفتم چون دروس سطح را هنوز تمام نکرده بودم. تسنیم ...
تاب 40 روزه
. استاندار گفت که بدهی ها را می دهند. اعظم تمام 6 روزی که بعد از سیزدهم اردیبهشت برایش در انتظار گذشت تا خبر شوهرش را بیاورند، سفره صلوات گرفته بود: وزیر کار که آمد گفت خودتان انتخاب کنید، یا مسکن مهر یا 50 میلیون تومان پول. مسکن مهر در روستای هزار تپه منطقه امنی نیست. ما همان 50 میلیون تومان را قبول کردیم، اما مگر می شود با 50 میلیون تومان خانه خرید؟ وزیر کار، قول این خانه ها را به 43 خانواده معدنکاران ...
بی هوا، بی داربست، بی ایمنی
85 تا اردیبهشت 94 در معدن زمستان یورت کار کرده است، تا وقتی که پیمانکار دیگر ادامه کار او را خوش نداشت: یک بار من رفتم اداره کار و گزارش کردم که معدنمان تهویه هوا ندارد، هنوز به خانه نرسیده بودم که پیمانکار زنگ زد گفت آقا چرا رفته ای اداره کار، فلان حرف را زده ای. پیمانکار برایم پرونده سازی کرد که مثلا مشکل جسمی دارم. من را فرستاد دکتر و دکتر هم گفت که اگر این آقا مشکلی دارد، داخل معدن ایجاد شده ...
تحلیل جامعه شناختی بر این سوال: چرا مردم تماشاچی حمله داعش بودند؟
منجیل هم در سال 1369 اتفاق افتاد و بعد هم زلزله پنجم دی ماه 1382 در بم اتفاق افتاد. من برای کمک به مصدومان این زلزله ها حضور پیدا کردم. بسیاری از مردم در همان شرایط حضور داشتند. با وجود این که از نظر عاطفی، حس این افراد قابل احترام است ولی مزاحم بودند. افرادی بودند که کاری بلد نبودند ولی حضور داشتند. فقط می خواستند حضور داشته باشند که چیزی را بفهمند یا هر چیز دیگری. حادثه ...
از بالاده تا تکیه بر مسند وزارت بهداشت / مصاحبه با چهره ماندگار کشور
فعالیت های اجتماعی شدم. یادم هست دو سال بعد از آن من به تهران آمدم و برای اولین بار در خانه دوستم کتاب ولایت فقیه را دیدم. آن کتاب را خواندم و خیلی تحت تاثیر آن کتاب بودم و از آن زمان به بعد فکر می کردم که بهترین حکومتی که ما می توانیم فکرش را بکنیم، چنین حکومتی است. خانواده مذهبی داشتید؟ پدرم فردی مذهبی بود و من همیشه یادم هست در همان روستا، ماه رمضان و محرم و صفر یک روحانی به ...
بنیامین بهادری ممنوع الکار می شود؟!
شورا بدهید؟ و به من گفتند این قطعه الان مناسب انتشار نیست. من همان موقع این حرف ها را زدم و گفتم بلاخره این کار ساخته شده و اگر نظر شما اسلامی و شرعی بودن این کار است، بلاخره من هم مسلمان هستم و خانواده مسلمانی دارم و حتما درمورد آن سوال کرده ام و می دانم کلیات آن اشکالی ندارد و فقط ممکن است انتشار این اثر اعتراض هایی را در پی داشته باشد. حالا شما کار را به شورا بدهید و فوقش کار را رد می کنند ...
گفت و گو با احسان بیگلری ، کارگردان فیلم برادرم خسرو
کارگردانی نظیر اصغر فرهادی را داشته، از آن دست تجربه هایی است که از او آموخته که به دنبال سبک خود باشد نه اینکه فیلمسازانی همچون او را الگوی عین به عین خود قرار دهد. بیگلری در نخستین ساخته خود تلاش کرده تا فیلمی به سبک و سیاق خود بسازد. فیلمی درباره دو برادر که یکی از آنها (شهاب حسینی) به بیماری روحی و روانی دچار است و حضورش در خانه برادر بزرگ تر(ناصر هاشمی) مشکلات فراوانی را به وجود می آورد. تا جایی که ...
تانکر دوغ خنک از وسط یک گردان تشنه سردرآورد!
سال را به دست آوردم، درنگ نکردم و به آرزویم رسیدم و اولین بار در 11 خرداد همان سال بعد از پایان امتحانات سال اول متوسطه قدیم به جبهه اعزام شدم. بنابراین زمان عملیات بیت المقدس7 که سال 67 بود، 16 سال داشتم. جالب است که یک ماه قبل از آغاز عملیات عطش مثل ایامی که اکنون در آن قرار داریم ماه رمضان بود؛ چه خاطراتی از روزه گرفتن در مناطق عملیاتی دارید؟ پیش از عملیات بیت المقدس7 در اطراف سد ...
تهیه عکس های سیاه ، شگرد مرد سمند سوار
: فردای آن روز قصد شکایت داشتم اما از آبروریزی ترسیدم، چون عکس و فیلم هایم دست مرد شیطان صفت بود و از اینکه آنها را منتشر کند وحشت داشتم. در فکر این بودم که چه کاری انجام دهم تا اینکه دو روز بعد مرد جوان که روز حادثه به زور با خط من به گوشی خودش زنگ زده و شماره موبایلم را به دست آورده بود پیامی تهدید آمیز در تلگرام برایم فرستاد تا نقشه دیگری برای سوءاستفاده از من اجرا کند. او تهدید کرد که اگرپنج ...
حکایت جوانمردان جوانرود
فرهنگ سازی دراین زمینه فعالیت می کنم در زمان انتخابات مخالف نصب پوسترهای تبلیغاتی بودم ولی اطرافیان و هواداران این کار را انجام دادند. متأسفانه در روزهای منتهی به انتخابات همه دیوارهای شهر پر از پوسترهای تبلیغاتی بود و از زیبایی شهر خبری نبود.پاک کردن چهره شهریکی از دغدغه های من بود و از همان ساعتی که انتخابات به پایان رسید ازاطرافیانم خواستم تا همه پوسترها و بنرهای مرا از دیوارهای شهر جمع کنند. دوست ...