سایر منابع:
سایر خبرها
مولاوردی: وزیر زن کلا منتفی است/ ذره ای عقب نشینی نکردم/ توصیه هایی برای معاون زنان بعدی
...، چون من پوشه ای را مدت هاست برای دوره بعد؛ یعنی کارهایی که باید برای دوره بعد انجام شود و در اصل برای خودم نوشته بودم و همین طور کارهایی را که در ماه های پایانی باید انجام شود، آماده کرده بودم و روی میزم است. پاک نویس می خواهد. یکی، دو روز می خواهم وقت بگذارم و همه اینها را آماده کنم، کسانی که در معاونت و مسئولیت دارند، کارشناسانی که هستند، همه را مشخص می کنم و شسته رفته تحویل می دهم. ...
مولاوردی:جملاتی را به من نسبت داده بودند که بی اخلاقی محض بود/ ذره ای عقب نشینی نکردم
مدت هاست برای دوره بعد؛ یعنی کارهایی که باید برای دوره بعد انجام شود و در اصل برای خودم نوشته بودم و همین طور کارهایی را که در ماه های پایانی باید انجام شود، آماده کرده بودم و روی میزم است. پاک نویس می خواهد. یکی، دو روز می خواهم وقت بگذارم و همه اینها را آماده کنم، کسانی که در معاونت و مسئولیت دارند، کارشناسانی که هستند، همه را مشخص می کنم و شسته رفته تحویل می دهم. به دو مورد مهم آن ...
پرسپولیس جایی برای کلاس گذاشتن بازیکن نیست!
خیلی خوب بازی نکردند. نسبت به فصل گذشته می گویم. چون توقعات را هم خیلی بالا برده اند. احتمال هم دارد که برای بدنسازی باشد. من فصل قبل که استقلال را دیدم شما شاهد هستید گفتم که به دلیل بدنسازی سخت این تیم تا هفته دهم نتیجه نمی گیرد و همینطور هم شد. کم وکم و پله پله بالا آمدند و نایب قهرمان شدند. درباره طارمی و رضاییان حرف زدیم. دوست دارم از تو که با علی پروین کار کردی بپرسم اگر امروز او ...
گپ خودمانی با آسمانخراش مشکی پوش ایران
...> اصفهان به دنیا آمدم و بزرگ شدم اما چندسالی هست که در تهران زندگی می کنم. *فرزند چندم خانواده؟ فرزند دوم هستم و یک خواهر دارم. *تحصیلات؟ کارشناسی تربیت بدنی. چرا اکثر ورزشکارها،رشته تربیت بدنی را انتخاب می کنند؟ تربیت بدنی رشته آسانی نیست . خیلی ها فکر می کنند همه واحدها،مربوط به ورزش است اما این رشته هم سختی خودش را دارد. *به جز این رشته ...
داستان شنیدنی شهید مؤتمن از زبان خانواده اش
گفتم ((دیگر نرو بمان!)). سیروس گفت: ((برای تو ماجرایی تعریف می کنم، بعد از آن تو بگو بروم یا بمانم. یک روز با یک مرد کرد به منطقه رفته بودیم، من برای شناسایی به جلو رفتم در آنجا صدای ناله ای را شنیدم به دنبال صدا رفتم، در روی تانک دختر نیمه برهنه ای را دیدم که به شدت ترسیده بود، عراقی ها سرمست مشغول شادی بودند و حواسشان به ما نبود، او را از بالای تانک به پایین آوردم به شدت ...
یزدانی: مغرور شوم، سرم به سنگ می خورد
حالا توانستم خودم را مطرح کنم. با محاسبه زمان تمام کشتی هایی که در انتخابی گرفتی، گفته بودند رکورد زدی؛ این آمارها باعث نمی شود مغرور شوی؟ مطمئن باشید من هیچ وقت مغرور نمی شوم و اگر در این مسیر بروم، یک جایی سرم به سنگ می خورد که برایم خوب نیست. طلای المپیک را گرفتم اما همچنان انگیزه های زیادی مثل همین قهرمانی در جهان دارم؛ چون دوره قبلی نقره گرفته بودم. در جام جهانی ...
زیر چتر بید دو نفر در کنار هم هستند و در هم فرو رفته اند...
می شود و به سوی من پرت می کند، به شانه ام می خورد. آخ! تا مغز استخوانم تیر می کشد. انگار تمام وجودم به یکباره خرد می شود. درد تمام تنم را پر می کند، از سر بد بختی زوزه ای می کشم و فرار می کنم. تا توان دارم می دوم. خون از شانه ام می ریزد. نمی دانم به کجا بروم، نمی دانم از دست چه کسی باید فرار کنم و چرا باید از همه سنگ بخورم. همچنان با تمام وجودم می دوم. در پیش رویم زنی می دود، چاق است و ...
محمدرضا باهنر؛ مهندس لابی گری و مرد رایزنی های سیاسی
همه کرمان می دانستند که مثلا پسر مشهدی و دختر کبری خانم قبول شده اند. آن موقع هم که اینترنت نبود و اسامی قبول شده ها را در روزنامه می زدند. تقریبا در روز اعلام اسامی، دیگر بعدازظهر که می شد در کل کرمان معلوم بود که برای مثال این 10 نفر در کنکور قبول شده اند. می خواهم بگویم کنکور قبول شدن کار واقعا سختی بود. البته کسی که کنکور قبول می شد از همان موقع دیگر معلوم بود که فاز زندگی اش عوض می شود. فقط ...
مطهری: 12 تیم لیگ برتری به من پیشنهاد دادند
به گزارش وانانیوز ، ارسلان مطهری در گفت وگویی، در خصوص حضورش در تمرین چند روز قبل تیم نفت و اینکه چقدر احتمال دارد او به این تیم برگردد، گفت: من در تمرین تیم نفت حاضر شدم تا با حمید درخشان درباره طلب هایی که از این باشگاه دارم صحبت کنم، البته او به من لطف داشت و گفت که ما تو را می خواهیم و خوشحال می شویم در کنار ما باشی، اما من به او گفتم اگر قرار به ادامه همکاری است، مسئولان باشگاه نفت ابتدا پول ...
اخبار کوتاه از فوتبال
روز قبل تیم نفت و اینکه چقدر احتمال دارد او به این تیم برگردد، گفت: من در تمرین تیم نفت حاضر شدم تا با حمید درخشان درباره طلب هایی که از این باشگاه دارم صحبت کنم، البته او به من لطف داشت و گفت که ما تو را می خواهیم و خوشحال می شویم در کنار ما باشی، اما من به او گفتم اگر قرار به ادامه همکاری است، مسئولان باشگاه نفت ابتدا پول دو سال قبل و سال گذشته من را بدهند. آنها برادری شان را ثابت کنند و بعد ...
پای صحبت های شیرین دو استاد دانشگاه که کفشدار حرم شدند/باران برکت در حریم امن کرامت
گفتند همه چیزشان را از این آقا دارند. آقایی که بوسه بر جای کفش زوارش، افتخار است. شما چند سال است که در حال خدمت رسانی به زوار هستید؟ دکتر گلمکانی : من ورودی سال 69 آستان هستم. ولی به این علت که چند سالی در استان های مختلف مدیر شدم و مدتی هم معاون وزیر اقتصاد بودم. به همین دلایل توفیق خدمت نداشتم اما از سال 91 هر هفته مشرف می شوم. آقای دکتر قلی زاده! شما چطور؟ ...
با دیدن حرف های اوباما دلم قرص شد! /برخی از دوستان دلسوزانه جلوی پخش مستند در روزهای انتخابات را گرفتند ...
با فروکش کردن تب داغ گفتگو در خصوص برجام و حرف هایی که موافقان و مخالفان در خصوص این توافق نامه می زدند اکنون مستندی تولید شده که ابعاد متفاوت تری در خصوص نقشه ی آمریکا در مذاکره با ایران را نمایش می دهد. مستندی که شاید به ظاهر کمترین اشاره ای به ایران نداشته باشد اما در واقع روایتی است از مسیری که ایرانی ها در سال های اخیر انتخاب کرده اند. در این جا با محمدرضا برونی کارگردان مستند پرزیدنت، اکتور سینما در خصوص این اثر جنجالی به گفتگو نشستیم. ...
حاشیه های بازار داغ کن !
، بعد هم با پررویی تمام در بطن داستان قرار گرفتند. بخشی از این ماجرا به سوء مدیریت بر می گردد، همین ضعف در مدیریت است که چند نوجوان یک جامعه را به بازی می گیرند و با حواشی خودشان هر روز نقل محفلی می شوند. پرستو صالحی نیز در اینباره گفت: وقتی کسی قبول می کند که چهره شود، مردم او را بشناسند و از این شناخت لذت می برد، باید تبعات آن را بپذیرد، یعنی نمی توانی وقتی جلو دوربین رفته ای و همه تو را می ...
"اوشین"های ایرانی؛ دور از خانه
کار میکرد و بهدلایلی جسمانی که دارد از کار افتاده شده دو خواهر کوچکتر از خودم دارم. مادرم چند سالی در یک شیرینی فروشی کار میکرد و حقوق بخورو نمیری داشتیم تا اینکه آن شیرینی فروشی بسته شد و مادرم نتوانست کاری پیدا کند بعضی وقتها اگر کاری بود به خانه مردم میرفت زندگی سخت بود من هم درس و دانشگاه را رها کردم و با مشورت یکی از اقوام به تهران آمدم. کمی پول قرض کردم و لوازم آرایشی خریدم و در مترو میفروشم ...
کیمیای تکواندوی ایران:در المپیک توکیو هستم
شدم خواستم مدتی از ورزش دور شوم تا هم ذهنم و هم بدنم استراحت کند. تصمیم دارم به کلاس نقاشی بروم. در گذشته یک دوره سیاه قلم رفتم این بار می خواهم کاریکاتور یاد بگیرم. دارنده مدال نقره مسابقات جهانی 2017 کره جنوبی درباره بازگشت دوباره خود به تکواندو بیان کرد: وقتی به باشگاه می روم دلم می خواهد تمرین کنم. تکواندو با من آمیخته شده است اما دوست ندارم خیلی عجله کنم که دوباره اذیت بشوم. می خواهم ...
گلچینی از زیباترین اشعار هوشنگ ابتهاج
...> جاویدان شکوه تو باد راه ما، راه حق، راه بهروزیست اتحاد اتحاد رمز پیروزیست صلح و آزادی جاودانه در همه جهان، خوش باش یادگار خون عاشقان! ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته باش ************** زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش کز جان ...
هنر را ازکارکردن یاد گرفتم، نه از تئوری ها
نظامی گری را خیلی دوست داشتم. بعد که آنجا قبول نشدم، رفتم دنبال کار قبلی ام که آرایشگری بود. در آرایشگری من شاگرد اول بودم و همه می خواستند که من بروم پهلوی آنها کار کنم. ولی من اوستایی داشتم به نام آتقی که به من می گفت داداش . من این عهد را نگه داشتم تا وقتی بیایم تهران، و بعد از آن به فکر تئاتر افتادم. آمدم تئاتر و جست وجوی من یک سال طول کشید این ور و آن ور تا برسم به کلاس آموزش تئاتر آناهیتا که ...
جاسوس انگلستان در خوزستان مسئولیت گرفت!؟
...> م.ز کیست؟/ ماموریت ویژه از سوی ضدانقلاب من م.ز در خرمشهر، در یک خانواده سیاسی و مذهبی متولد و بزرگ شدم؛ من الان در داخل ایران، تهران هستم و دقیقاً در همون اتاق {literal}{{/literal}اتاقی که پیش از این "مدحی" و "دنیادیده شیران" در آن مصاحبه انجام داده بودند{literal}}{/literal} هستم . مختصات این فرد همانطور که خودش می گوید متفاوت از افشاکنندگان قبلی است؛ او خود را در میان مثلثی ...
ماجرای سفر شبانه رهبرانقلاب بعد از عزل بنی صدر
، آقا پشت تریبون رفته و تنها بخشی از سخنرانی شان گذشته بود که انفجار صورت گرفت. ضبط صوت معاونت تبلیغات حزب جمهوری هم از بین رفت. به ما خبر دادند که انفجار در مسجد ابوذر رخ داده، حال آقا خوب نیست و ایشان را به بیمارستان بهارلو بردند. کل حزب به هم ریخت، فضا آشفته شد. همه به شدت به هم ریخته بودند و مدام با بیمارستان تماس می گرفتند. چند نفری از حزب برای ملاقات راهی بیمارستان شدند اما امکان ...
روایتی از آخرین دیدارهای شهید صالحی و اطمینان خاطر عجیب او به شهادت
در عملیات فتح المبین به شهادت رسیده بود اشاره کرد و گفت: علی منتظر من است، خوابش را دیدم گفت تا چند روز آینده پیش من می آیی، فقط وصیتی دارم که می خواهم برایم انجام بدهی و آن این است که چهار جزء از ختم قرآن مانده برایم بخوان. (راوی: پدر شهید) ***علی که شهید شد محمد خیلی بی تابی می کرد که جبهه برود ولی پدر و مادر رضایت نمی دادند و محمد گریه می کرد و می گفت: ای کاش من می مردم ...
بحران مارکسیسم به روایت آلتوسر
از آنجا که لویی آلتوسر، نظریه پرداز مارکسیست، ترجیح می داد جلوی دوربین ظاهر نشود، گفت وگوی تلویزیونی نداشت. خیلی خوشحالم که در رم هستم. حتماً می دانید که برای ما فرانسوی ها شهر رم، مثل همه جای ایتالیا، جایی است برای مواجهه با ویژگی هایی تقریباً شگفت انگیز . این جملات را لویی آلتوسر قبل از آغاز مصاحبه در یکی از پشت بام های شهر رم، مشرف به کلیسای سن پیترو واتیکان، می گوید. از آنجا که ...
آندو تیموریان : در فوتبال امروز دنیا بالا رفتن سن به معنای پایان فوتبال نیست
درسال منتهی به جام جهانی با همه قوا بازی م یکنم. دوست دارم دوباره ملی پوش شوم و با تیم ملی به جام جهانی بروم و آن جا ازباز یهای ملی خداحافظی کنم. * فکر م یکنی کی روش دوباره به تو توجه کند؟ -آندو تیموریان گفت من باید توجه کی روش را به سمت خودم جلب کنم. سابقه سرمربی تیم ملی نشان م یدهد که هربازیکنی آماده باشد به تیم ملی دعوت م یشود. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و اگر خوب کار کنم ...
به دنیا و خواننده هایم تعهد دارم
دارید؟ مثلا دنریس، به اصطلاح دنریس خودتان است، و دنریسِ امیلیا کلارک، برای خودش و سریال است؟ من به این مرحله رسیده ام. دیوارهایی در ذهنم دارم. نمی دانم لزوما از همان ابتدا این دیوارها وجود داشته اند یا نه. در برخی اوقات وقتی من و دیوید و دان درباره بهترین روش ممکن صحبت می کنیم، من همیشه طرفدار پیروی از کتاب هستم در حالی که آنها طرفدار ایجاد تغییرات هستند. فکر می کنم یکی از بهترین نمونه های ...
همه دبیرها وزن ها را از روی دست من می نوشتند/ در انتخاب بهترین شاعر مشهد اولین انتخاب بودم/ دل شاعر مثل ...
سال ها انجمن های ادبی در مشهد به طور جدی فعال بودند. انجمن ادبی سرگرد نگارنده، انجمن ادبی فرخ از این فضا برایمان روایت کنید که آیا به آن انجمن ها کشیده می شدید. اصلاً باخبر بودید که چنین انجمن های ادبی وجود دارد یا خیر؟ من از فرخ باخبر بودم ولی می دانستم چون کوچک سال هستم آنجا مرا راه نمی دهند. * ابهت فرخ اجازه نمی داد که من بروم به آن انجمن ادبی - یعنی رفته بودید ...
شهیدی که از پشت بی سیم خبر شهادتش را اعلام کرد
آشنایی با شهید روایت می کند: من و محسن از قبل هیچ شناختی نسبت به هم نداشتیم. خواهر آقا محسن در جلسه ای من را دیده بود و همین شد باب آشنایی برای خواستگاری. هر دختری که به سن ازدواج می رسد، خواستگارهای متفاوتی دارد، اما محسن متفاوت از همه کسانی بود که تا آن روز برای خواستگاری به منزل ما آمده بود. تیرماه سال 87 بود. وقتی قرار شد با هم صحبت کنیم، من گفتم دوست دارم همسرم بال پروازم باشد به سمت ...
نگاهی به مجموعه شعر - شلتاق - اثر غلامرضا طریقی
شامل می شود، اردیبهشت امسال در نمایشگاه کتاب تهران روی پیشخوان قرار گرفت و چاپ اولش (با شمارگان واقعی 500نسخه) با همه ی ماجراهایی که به سرش رفت در دو روز و نیم فروخته شد تا رونمایی آن، بعد از انتشار چاپ دوم، در نشر چشمه برگزار شود. این عنوان، ششمین دفتر شعر مستقل غلامرضا طریقی و دهمین کتاب اوست (1 آن قدر پرم از تو که کم مانده ببارم 2 هر لبت یک کبوتر سرخ است 3 جهان غزلی عاشقانه است 4 با یاد شانه های ...
گفتگوی منتشر شده از مرحوم مجیبیان:از زندگی تا کار پزشکی در یزد
، دکتر صالح، پروفسور عدل، دکتر راسخ، دکتر انصاری بودند که همه از خارج آمده بودند. زمانی که رضا شاه می خواست دانشگاه تهران را تاسیس کند پروفسور ابرلن را از پاریس آورد و ایشان همراه خود یک سری تحصیل کرده های فرانسه را آورد، غیر از دکتر صالح که تحصیل کرده آمریکا بود. من زبان انگلیسی خواندم . ما زبان را از یزدی هایی که رفته بودند هند، یاد گرفتیم. به شما توصیه می کنم بهترین معلم زبان ...
مردی با سنگینی هزاران بار بر شانه ها و زخم هزاران ضربه بر جانش
برای من عبارت از آن بوده که به نسبت درآمدم هزینه کرده ام. من معتقدم انسان به اعتبار کاری که می کند حق زندگی می یابد. اگر کسی کاری انجام نمی دهد نباید انتظار داشته باشد خوب و به درک من درست هم زندگی کند. - انسان اگر بخواهد مستقل فکر کند نباید در دام مدهای فکری روز بیفتد. من هرگز در این دام ها نیفتاده ام. من به رفیق نزدیک خودم نیز گفتم من بیش از این نیستم. برای اینکه خودم فکر دارم و دارم فکر می ...
قائدی: اجازه بدهند به یکی از آرزوهایم برسم
آینده طوری کار کنم و برای استقلال به میدان بروم که در مراسم بعدی اسکار فوتبال ایران این بار به عنوان پدیده لیگ برتر و نماینده طرفداران استقلال از تهران افتخار حضور دوباره در این مراسم را داشته باشم. * می توانی به این قول عمل کنی؟ امیدوارم لطف خداوند دوباره شامل حالم بشود و با دعای خیر پدر و مادرم، که هرچه دارم از این دعاست، در کنار حمایت مربیان و طرفداران استقلال بتوانم از عهده ...
باهنر: برای شهردارشدن احمدی نژاد با خاتمی دعوا کردم/از کجا معلوم موسوی و کروبی بیرون که آمدند دوباره ...
می شد. دقیقا همین طور است. روزی که نتیجه کنکور را اعلام می کردند همه کرمان می دانستند که مثلا پسر مشهدی و دختر کبری خانم قبول شده اند. آن موقع هم که اینترنت نبود و اسامی قبول شده ها را در روزنامه می زدند. تقریبا در روز اعلام اسامی، دیگر بعدازظهر که می شد در کل کرمان معلوم بود که برای مثال این 10 نفر در کنکور قبول شده اند. می خواهم بگویم کنکور قبول شدن کار واقعا سختی بود. البته کسی که ...