سایر خبرها
تنها خواسته شهید "بی سر" از سردار سلیمانی چه بود؟!+عکس
به گزارش جهان نیوز ، حالا کسی نمانده که این عکس را ندیده باشد، کسی نمانده که ماجرای سربریده شهید مدافع حرم محسن حججی را نشنیده باشد؛جوانی که تیرماه 1370 در اصفهان به دنیا آمد و مردادماه 1396 در سوریه به شهادت رسید. حالا همه جا پر است از قصه رشادت جوانی دهه هفتادی که ایمان و عشق روئین تن اش کرده ؛جوانی که آرزویش شهادت بوده. آرزویی که حالا یک طور خاص، یک شکل غریب، رنگ حقیقت گرفته؛ محسن سرش را داده و بال درآورده و پرواز کرده سمت آسمان. ما با زهرا عباسی همسر این شهید مدافع حرم، به بهانه شهادت همسرجوانش به گفتگو نشسته ای ...
قضاوت، آب و نان ندارد
لیلا مقیمی 32ساله، صبور، خوش مشرب؛ زن جوانی که 9سال است بر مسند قضاوت تکیه زده و در همه این سال ها پرونده های تلخ و شیرین متعددی از زیر دستش عبور کرده. مجرمان زیادی را مجازات کرده و بی گناهان بسیاری را از طناب دار نجات داده است. بارها میانجی زوج های پیر و جوان شده و از میانه بی راهه طلاق، به عقب برشان گردانده و یک بار برای همیشه، بانی صلح و صفا بین دو طایفه شده تا به جدال 9ساله شان ...
عواملی که سبب شهادت محسن حججی شد
درد های این زمانه تمامی ندارد و هر روز باید خبرهایی را تحمل کنیم که دل را خون می کند. از کشتن کودکان وطن گرفته تا شهادت مردان خدا در آن سوی مرزها، همه آزردگی هایی را به همراه دارد که با هیچ مرهمی التیام نخواهد یافت و روح آدمی را مجروح می کند. به نوشته روزنامه قانون، زخمی که هرقدر نیز تلاش می کنی تا جدی نگیری، باز سوزشش ذهنت را رها نمی کند. میان تمام اخبار ریزودرشتی که این روزها فضای ...
مادرم سرفراز باش چون ام وهب/ وقتی علی بزرگ شد حتماً قصه ام را برایش بخوانید
شهرستان نجف آباد اصفهان است که از سال 85 به فعالیت های فرهنگی ورود کرده بود؛ این شهید والامقام در سال 1391 تشکیل خانواده داد و ثمره ازدواجش علی یک و نیم ساله است . این شهید مدافع حرم در سال 1393 به عضویت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی درآمد؛ این مدافع مظلوم و مقتدر حرم در روز دوشنبه 16 مرداد 1396 به اسارت حرامیان داعشی درآمد و در روز چهارشنبه 18 مرداد 1396 در منطقه تنفت سوریه به شهادت رسید . ...
اعدام جوان شیطان صفت در شیراز / پدر احسان بی نوا چه گفت؟ + عکس
وقتی در اداره آگاهی روبه روی پسرم نشستم، گفتم که اگر همدستانش را معرفی کند، همین حالا رضایت می دهم، اما او به پایم افتاد و گفت که هنگام پسرم تنها بوده و خواست که ببخشمش . این بخشی از گفته های پدر احسان است؛ نوجوان 15ساله ای که در سال 91توسط همکلاسی اش مورد قرار گرفت و به طرز هولناکی به قتل رسید و حالا قاتل او با واکنش برخی از سایت های به اصطلاح حقوق بشری مواجه شده است. صبح پنجشنبه، در ...
مقام معظم رهبری: بنده طرفدار والیبال هستم
...، از وجود سیاستی برای به فراموشی سپردن شهادت، شهید و خانواده شهید خبر دادند و تاکید کردند: باید در مقابل چنین سیاستی ایستاد و خانواده های شهدا را عزیز کرد. آزادسازی حلب همه محاسبات آمریکا و سعودی را در منطقه به هم زد حضرت آیت الله خامنه ای با حضور در منزل خانواده شهید مدافع حرم جواد جهانی، به موضوع آزادسازی حلب اشاره کردند و گفتند: قضیه حلب اینقدر مهم بود که همه محاسبات ...
معیارم همیشه قانون بوده و هست
کالج البرز در خدمت دکتر مجتهدی که خدایش بیامرزد، بودم. بعد که تعیین رشته کردیم، در دوره دوم متوسطه، ادبی را انتخاب کردم و به دارالفنون رفتم. هر سه سال را شاگرد اول بودم. در ششم ادبی شاگرد اول پسران تهران بودم. البته به خاطر این شاگرد اول شدن در دو سال پنج و شش دبیرستان مجبور شدم ریاضیات و فیزیک و شیمی را در نهایت گرفتاری و زحمت بخوانم تا نمره بالایی بیاورم. علاقه من به حقوق عوامل متعددی داشت؛ اولا ...
راستی محسن نام پسر فاطمه(س) بود
تا این همه غیرت را، این همه صبر را و این همه ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا را نظاره کنیم؟ چه کرده ای بانو که حال خرابه شام ت را ما نمی توانیم بفهمیم. نمی توانیم این همه مردانگی را پیش پای شما مشق کنیم. سوم؛ مثل مردها گریه کن پسرم سلام عزیز دل بابا . سلام گل پسری که از این به بعد، باید به جای دیدن روی بابا، بوی بابا را نفس بکشی. سلام مرد خانواده حججی . حواست باشد، تو از همین ...
حضور رهبر انقلاب اسلامی در منزل خانواده شهدای مشهد
به فراموشی سپردن شهادت، شهید و خانواده شهید خبر دادند و تاکید کردند: باید در مقابل چنین سیاستی ایستاد و خانواده های شهدا را عزیز کرد. آزادسازی حلب همه محاسبات آمریکا و سعودی را در منطقه به هم زد حضرت آیت الله خامنه ای با حضور در منزل خانواده شهید مدافع حرم جواد جهانی، به موضوع آزادسازی حلب اشاره کردند و گفتند: قضیه حلب اینقدر مهم بود که همه محاسبات امریکا، سعودی و غیره را در ...
کارهای من باعث شد شوهرم را از دست بدهم و زندگی ام نابود شود
دیوانه می شدم. به همسرم گیر می دادم که باید کاری کند. او، که نیروی قراردادی یک شرکت بود، کاری از دستش بر نمی آمد. سر همین مسئله اختلاف پیدا کردیم. همسرم، که کلافه شده بود، بعدازظهرها به مغازۀ دوستش می رفت. بعد از مدتی، متوجه تغییر رفتارش شدم. فهمیدم معتاد Addicted شده است و موضوع را به پدر و برادرم اطلاع دادم. داغ کرده بودند و می خواستند او را به صلابه بکشند اما فایده ای نداشت. مواد مخدر Drugs صنعتی ...
جوان های شما چهره درخشانی را از اسلام نشان می دهند
تا دلتان آرام بگیرد حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با خانواده شهید محمد برازنده، در پاسخ به مادر شهید که گفت: من هیچ وقت برای شهادت فرزندم گریه نمی کنم، بلکه برای فرزندان سیدالشهدا گریه می کنم ، گفتند: گریه کردن برای شهید هیچ اشکالی ندارد، گریه هم بکنید تا دلتان آرام بگیرد، منتها ناشکری نکنید. 4- همه کشور مدیون خانواده شهدا هستند ایشان همچنین با حضور در منزل خانواده شهیدان یوسف ...
اول مهر ، رویای تعبیر نشده کودکان افغان
گوید با هر اسمی که می خواهی صدایم کن، فقط اسم واقعی ام را جایی ننویس. چند وقت پیش آمدند از ما عکس گرفتند بعد عکسمان را جاهای مختلف دیدیم. قول می گیرد که فقط حرف هایش نوشته شود. شب که برای بابام تعریف کرد بابام خیلی عصبانی شد و گفت دیگه نمیخواد بچه ها برن مدرسه. آنقدر اذیتمون کردن دیگه منصرف شدم برم مدرسه و تصمیم گرفتم بیام همین جمعیت درس بخونم. تازگیا هم همه پولای بابام رو دزدیدن و دیگه پولی نداشت ...
با اسلحه ایمان، با اتکا به حبل الله المتین، دست منافقین و دورویان را قطع کنید
. برادرم عباس می دانی که مهرت در دلم مالامالاست، بعد از من پدر و مادرمرا فراموش نکن، آنها مرا در تو خواهند جست، به آنها دلداری بده. خداوند به شما جزای خیر دهد. این زیباترین لحظه زندگی من است، زیرا پنج ساعت مانده است که یا به معشوقم، بپیوندم و یا حسرت عاشقان را بخورم. در پایان، از همه حلالیت می خواهم، زشتی ها و بدی ها را به بزرگی خود به خاطر شهدا ببخشید. انتهای پیام/ ...
طوفانی پنهان شده در نسیم
. پدرش جعفر شمس لنگرودی به مدت 25 سال امام جمعه شهر لنگرود بود. وی در دبستان کورش و دبیرستان های امیرکبیر، ملی محمدیه و خیام شهر لنگرود تحصیل کرد و در سال 1348 دیپلم ریاضی گرفت. علاقه پدر به شعر و کتابخوان بودن مادر سبب شد که به شعر و ادبیات علاقمند شود و در سال 1346 نخستین شعرش در هفته نامه امید ایران چاپ شد. از میان آثار چاپ شده او می توان به مجموعه های آوازهای فرشته بی بال، می میرم به جرم آن که ...
آزادسازی حلب همه محاسبات آمریکا و سعودی ها را در منطقه به هم زد
با شکر حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با خانواده شهید محمد برازنده، در پاسخ به مادر شهید که گفت من هیچ وقت برای شهادت فرزندم گریه نمی کنم، بلکه برای فرزندان سیدالشهدا گریه میکنم ، گفتند: گریه کردن برای شهید هیچ اشکالی ندارد، گریه هم بکنید تا دلتان آرام بگیرد، منتها ناشکری نکنید . همه کشور مدیون خانواده شهدا هستند ایشان همچنین با حضور در منزل خانواده شهیدان یوسف و ...
ازبررسی کاندیداهای دولت دوازدهم تا انتقاد از برخی نمایندگان مجلس/ائمه جمعه استانهای سراسر کشور این هفته ...
اقتصادی را دیگر فساد گریبانگیر جامعه دانست و افزود: بعضی ها با ورود کلا های قاچاق این فساد را وارد کشور می کنند. امام جمعه مهدیشهر با ابراز نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج و همچنین طلاق در جوان ها، گفت: یک جوان یا دیر ازدواج می کند یا بعد ازچند سال زندگی بر اثر یک سری مشکلات دچار طلاق می شود که این یک معضل فرهنگی می باشد. بارانی تصریح کرد: در حوزه فرهنگی کم شدن ارزش های مذهبی ...
شهر ناپدید شده بود
.... و باوجود همه این درد و رنج ها شما به سنین پیری رسیدید. بله اما همیشه از بیماری رنج می بردم. به خاطر سرطان روده تحت عمل جراحی قرار گرفتم و درحال حاضر به سرطان سینه مبتلا هستم. یک زخم کوچک کافی است تا دچار یک خونریزی لاینقطع بشوم. هنگامی که اولین فرزند از سه فرزندم را به دنیا می آوردم، دچار چنان خونریزی ای شدم که تا آستانه مرگ رفتم. از نوعی ذات الریه ادواری نیز رنج می برم. در سال ...
حجت الاسلام نقویان: کسی می تواند از حجاب دفاع کند که منافع نداشته باشد و متهم نباشد
صادر کرد. این همان مشکلی است که در جامعه وجود دارد و به قول حافظ: نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بی عمل است بنده، طلبه ی بسیار کوچکی هستم؛ نگاه مردم به دست،دهان و رفتار شخصیت هایی است که در جامعه می توانند راه آفرین و حرکت آفرین باشند؛ یک حرکت، یک سخن، یک دستور و یک روش و منش آنها تأثیرگذار است. چند وقت پیش آقازاده ی یکی از علما می گفت که پدر ...
خواب عجیب مادر شهید در شب شهادت فرزندش
شد و جنازه اش نزدیک 11 سال در همان منطقه ماند تا در ماه مبارک سال 77 استخوان های پیکر پاکش به وطن برگشت و در بهشت شهدای شهر مریانج به خاک سپرده شد . برادر شهید صمیمی اضافه کرد: بعد از عملیات نیروها بارها تلاش کردند که بتوانند پیکر شهدا را بازگردانند ولی با دادن مجروح و جانباز موفقیتی حاصل نشد، حتی دیگر یگان ها نیز موفق نشدند شهدای خود را عقب بیاورند و چندین بار شهید علیرضا شمسی پور به ...
روایت یک شب زندگی با شهید حمیدرضا صغیرا
. خود من از جمله رزمندگان جبهه بودم که سال 61 در اوج عملیات های ایرانیان و انجام عملیات های بزرگی چون بیت المقدس، رمضان، محرم و ... بودم به عنوان نیروی پشتیبانی به جبهه اعزام و درنهایت از ناحیه نخاع مجروح و جانباز شدم. تسنیم: از ورود برادرتان به جبهه بگویید، شما حمیدرضا را برای شرکت در جنگ و عملیات ها تشویق می کردید؟ صغیرا: در سال 64 برای نخستین بار حمیدرضا به جبهه ...
هیئت که می روید بگویید حرم آمدم؛فرقی بین حرم سیدالشهدا و روضه سیدالشهدا (ع) نیست
گشوده شد . بعد عرضه داشت یا علی این علم مخصوص شما است ؟ فرمودند:ابدا ؛ نسل بعد از نسل،امام بعد از امام ،وصی بعد از وصی،حجت بعد از حجت هر لحظه ما موظف هستیم این علم سرشار را به وصی بعدی منتقل کنیم. لذا شب شهادت امیرالمومنین علیه السلام همان کار با امام حسن مجتبی علیه السلام تکرار شد.شب شهادت امام حسن علیه السلام همان کار پیغمبر صلوات الله علیه توسط امام حسن و سیدالشهدا علیهم ...
آزادسازی حلب محاسبات آمریکا و سعودی را در منطقه به هم زد
خودشان جنگ را حس می کردند، خب یک عده ای می رفتند -البته همان روز هم همه نمی رفتند، یک عده ای می رفتند، اما یک عده ای هم نمی رفتند- خانواده ها صبر می کردند یک عده ای جوان ها می رفتند به شهادت می رسیدند، خب خیلی هم خوب بود، خیلی هم باارزش بود، شهدا هم خیلی مقام عالی دارند، اما امروز یک جنگی، یک جایی وجود دارد که مردم آن را با پوست و گوشت خودشان حس نمی کنند اما درعین حال می روند، ببینید این خیلی مهم است ...
رهبر انقلاب اسلامی در جریان سفر اخیرشان به مشهد مقدس در منزل شماری از خانواده های شهدا حضور یافتند.
...: گریه ای همراه با شکر حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با خانواده شهید محمد برازنده، در پاسخ به مادر شهید که گفت من هیچ وقت برای شهادت فرزندم گریه نمی کنم، بلکه برای فرزندان سیدالشهدا(ع) گریه می کنم ، گفتند: گریه کردن برای شهید هیچ اشکالی ندارد، گریه هم بکنید تا دلتان آرام بگیرد، منتها ناشکری نکنید . همه کشور مدیون خانواده شهدا هستند ایشان همچنین با ...
باغبان شهیدی که می خواست پسرش را مدافع حرم کند
. پریشان بود. صدقه ای بالاسر دخترش چرخاند. صبح که بلند شد دوباره گفت نگران نباش. زینب را که خواب بود، بغل کرد، بوسید و دور خانه چرخاند. پسرم گفت: امروز روز پدر و دختر است دیگر! وقتی که از منزل به سمت کار رفت، هنوز چند دقیقه نمی شد که برگشت. گفت امروز کار دارم و سر کار نمی روم. من خوشحال شدم. همان لحظه، یک نفر به او زنگ زد. بعد از تماس گفت: امروز کار زیاد است، دوستم هم بچه اش مریض است و باید ...
هنگام شهادت خواسته بود سرش را بلند کنند تا به آقا سلام دهد
کنارت هستم. برایم دعا کن اگر ته دلت راضی شود همه چیز درست می شود. پدر و مادرش قرآن را گرفته بودند و من کاسه آب دستم بود. جلوی در پوتینش را محکم بست. گفت: خیلی به تو اطمینان دارم واقعاً لیاقتش را داری. رفت تا سرکوچه و دوباره برگشت. مرا نگاه کرد و آب را پشت سرش ریختم. قرار بود برویم مشهد که رفت سوریه. یک شب قبل از شهادت خواب دیدم در مشهد بعد از زیارت یک آقای نورانی در دست چپم جای حلقه انگشتر عقیق و ...
پس از خبر سقوط هواپیمایش تا 10 سال از او بی خبر بودم/ زنده شدن شهید لشگری تنها آرزویم است!
یا سوم راهنمایی بودم که برای اولین بار ایشان را دیدم و همان سال هم برای ادامه تحصیل و طی دوره های خلبانی به آمریکا رفتند. وقتی از آمریکا برگشتند من کلاس سوم دبیرستان بودم و کمی بزرگتر شده بودم که پس از مدتی ایشان مرا از پدر و مادرم خواستگاری کردند. ابتدا پدرم قبول نمی کردند چون خواهر بزرگتری در خانه داشتم که هنوز ازدواج نکرده بود، اما آقای لشگری در تصمیمشان مصر بودند و می گفتند: شما ...
عالیشاه: با قدرت برمی گردم و خیلی چیزها را ثابت می کنم/ منصوریان گفت تو نیستی، شهرآورد را می بریم!
بنویسیم از کسی انتظاری ندارد. * رفتی ساری یا تبریز هستی؟ هیچ کدام! در تهران مشغول تمرین انفرادی هستم. می خواهم بدن خودم را آماده نگه دارم. * بالاخره تکلیف تو چه می شود؟ قرار است در تراکتور بازی کنی یا لیگ یک؟ هنوز چیزی مشخص نیست. احتمالاً تا سه، چهار هفته دیگر همه چیز روشن می شود. * بی تعارف دلت برای بازی در پرسپولیس تنگ نشده؟ طبیعی است ...
سیدپابرهنه، بزن بهادری بود برای خودش
گفتم پسرم گریه نکن، شما که عزیزتر از اولاد امام حسین (علیه السلام) نیستید، همه شما باید شهید شوید باید بجنگید تا اسلام زنده بماند. وقتی که این حرف ها را از من شنید آرام شد. خود من باعث رفتن به جبهه سید حمید شدم و او نیز که بسیار شجاع و پرجرأت بود، داوطلبانه به جبهه رفت. زمانی که سید حمید به شهادت رسید و به دیدارش در معراج رفتم، گفتم علیک سلام مادر، به آرزویت رسیدی، خوشا به سعادتت. و گریه ...
شهیدی که از لحظه شهادتش خبر داشت
. در بین راه که هنوز در خاک کردستان عراق بودیم، دیدیم ماشینی چراغ می زند. نگه داشتیم. دیدیم حاج حسین است؛ شنیده عملیات است، سریع از جنوب برگشته است. من دوبار به زبانم آمد که بگویم حاجی! شهید می شوی ؛ دلم نیامد. ایشان لبخندی زد و فرمود: یک چیزی می خواستی بگویی، می خواستی بگویی شهید می شوم، خودم می دانم. پس حلالم کنید ! روز بعد در منطقۀ عملیات، از تپه ای بالا می رفته اند، به دوست صمیمی اش سردار مقیمان گفته بود: از عمر من فقط بالا رفتن از این تپه باقی مانده و لحظاتی بعد، روی همان تپّه به شهادت می رسید. ...
عواید معنوی این کتاب را به قالیباف تقدیم می کنم
ایثارگران قزوین خدمت می کرد و اتاقش اولین اتاق اداره بود و دَرَش هیچ وقت به روی کسی بسته نمی شد و حالا خدمتگزار خانواده های شاهد و ایثارگر تهران است . همچنین تشکر می کنم از آن مسئول محترم در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدسِ قزوین که با رفتارش به من یادآوری کرد خیابان تبریز را مثل معلم شهر به دامان دایگان نسپارم . از راویان کتاب که بعد از گذر سال ها، تلاش کردند تا ناب ...