سایر منابع:
سایر خبرها
شرط بخشش “رپر” متهم به قتل
منتقل و مورد تحقیقات قرار گرفت و این بار هم اعلام کرد ناخواسته باعث مرگ شوهر مادرش شده است. او به قاضی پرونده گفت: من با شوهر مادرم رابطه خوبی داشتم، اما وی کمی با مادرم بدرفتاری می کرد. آن روز زمانی که متوجه شدم دوباره با مادرم درگیر شده و کتکش زده، ناراحت شدم و برای ترساندن وی به خانه آنها رفتم که میان ما درگیری رخ داد و نفهمیدم چطور شد که شوهر مادرم حالش بد شده و با انتقال به بیمارستان ...
بانوی نیکوکاری که در 20 سالگی سپاهی شد +عکس
در تاریخ 17 خرداد سال 60 با یک کامیون دارو به سر پل ذهاب اعزام شدم. جاده هایی پُر از گلوله یزدانی راهی سر پل ذهاب می شود و پادگان می شود، دختری که تنها تا تهران را دیده بود، دیگر آنقدر آموزش دیده که در جبهه از خدماتش استفاده کنند. برای من که نهایت تا تهران آمده بودم، فضای خارج از استان مازندران خیلی غریب بود و یادم هست بعد از اسلام آباد تنها تردد ماشین های نظامی بود و برایم ...
این جا همه با هم برابرند
.... وقتی شب رفتم خانه برادرم، داشت ذرت پاک می کرد مثل بید می لرزیدم گفت تا الان کجا بودی؟ گفتم هلال بودم، ذرتی که دستش بود را پرت کرد وسط پیشانیم. با این حال کوتاه نیامدم و فردا با کمک مادرم باز توانستم از خانه بیرون بیایم. ما در آن مسابقات اول شدیم و اصلا کتکی که خورده بودم، یادم رفت. الان 7 سال از اون روز گذشته و من هنوز توی هلال هستم. کلا مقاوم بودم و برای رسیدن به این هدف خیلی سعی کردم. ...
بازخوانی یک پرونده قدیمی
مشهور و فرایند ضربه به توطئه منافقین در سال 67، هرگز مصاحبه و سخنی به میان نیاورده بود. آن قاضی، محمدحسین احمدی شاهرودی نام دارد و دهه 60 حاکم شرع استان خوزستان بوده است. وی برای نخستین بار درباره اعدام های سال 67 با خبرگزاری تسنیم به گفت وگو نشسته که بخش هایی از آن از نظر می گذرد: من قبل از انقلاب در نجف بودم و در خدمت آیت الله صدر در اصول و آیت الله خویی در فقه تلمذ کردم؛ پس از اینکه شهید صدر ...
دردسرهایی که منشی مطب های پزشکان می افتند!
خصوص می گوید: من 20 سال سن داشتم. تنها می خواستم سه ماه تابستان را کار کنم. چون هیچ تجربه ای نداشتم و کارش هم در ابتدا سخت نبود. با این حال سه ماه از منشی گری نگذشته بود که دکتر به کشور کانادا رفت و روز آخر مرا به این مطب معرفی کرد. دکتر نوروزی هم بسیار مهربان بود. به همین دلیل علاقه مند به منشی گری در مطب شدم و امروز چهار سال است که سابقه منشی گری دارم. اگر دوباره این شغل سر ...
شیوه امام باقر(ع) در مبارزه با انحراف/ از راهنمایی و نصیحت تا افشاگری و روشن گری
واقعة جانسوز عاشورای حسینی حضور داشته و شاهد قتل جدّش و اسیری اهل بیت:بوده و با رنج ها و مصیبت های طاقت فرسای پدر بزرگوار و عمّة عزیزش زینب کبریسلام الله علیها بعد از آن واقعة غمبار، دمساز بوده و بعد از شهادت پدرش در برابر ستم ظالمان بنی امیه و سم پاشی های افراد و گروه های ضدّ اسلامی علیه دین و قرآن ایستادگی نموده و با شیوه های خاصّی توانسته اند غبار از چهرة اسلام تابناک بزدایند. و بالاخره ...
اگر جنازه ام برگشت، "حاج قاسم" مرا به خاک بسپارد
شناسایی و در مقاطعی نیز فرمانده گروهان و معاون گردان در جبهه های نبرد حق علیه باطل مشغول دفاع از اسلام و وطن اسلامی بود. مادر این شهید والامقام با ذکر خاطراتی از فرزند شهیدش می گوید: حسین 14 ساله بود که وارد بسیج شد. گاهی شب ها دیر به خانه می آمد. می پرسیدم: چرا دیشب نیامدی؟ کجا بودی؟ می گفت: درس دارم، اینجا نمی توانم درست به درسم برسم. با دوستانم درس می خوانم. بعد متوجه می شدم که ...
عضویت در یک فرقه چه مزه ای دارد؟
گرفتار و اسیر چنین گروهی شدم. این کتاب داستانی هشدارآمیز برای افرادی بود که هنوز چنین سرنوشتی وسوسه شان نکرده است، تا از گروه های منزوی سازی بر حذر باشند که ایدئولوژی های اقناعی و ضرباهنگی تهدیدآمیز دارند. در آن زمان، نکاتی دربارۀ ذهن شویی اسرای جنگی و دیگران در چینِ تحت سلطۀ مائو و کرۀ شمالی در دهۀ 1950 یاد گرفته بودم. اصلاح فکر و روان شناسی تمامیت3 (1961) اثر مورّخ روان شناسی رابرت جی ...
روزهای بی آینه ؛ جهان آشفته یک زن در 6410 روز
...، پدربزرگش را بابا خطاب می کرد. تنهایی، دوری از همسر، بی خبری ... این ها سختی هایی است که من در آن سال ها همه این ها را لمس کردم. خانه و زندگی که با عشق در پایگاه وحدتی درست کرده بودم، رها کردم و برگشتم. یک سال بعد به من گفتند که خانه موشک خورده است. مجبور شدیم تمام اثاث خانه را به تهران منتقل کنیم. به هر تکه از اثاث خانه که نگاه می کردم برایم خاطره بود. با خودم می گفتم این پرده خانه من است ...
11 سال بلاتکلیفی قاتل پدر و برادر در زندان
چهار فرزند کریم درخواست قصاص کردند سپس متهم 40 ساله گفت: با پدر و برادرم در یک خانه زندگی می کردم. با همسرم اختلاف داشتم و می خواستم از او جدا شوم، اما یک وکالت نامه دست او داشتم. فکر کردم برادرم با همسرم زد و بند کرده و می خواهد از آن وکالت نامه سوءاستفاه کند. ظهر روز حادثه، برادرم در پذیرایی خواب بود. همین که پدرم به دستشویی رفت، چکش را برداشتم و چند ضربه به سر برادرم زدم. پدرم با صدای داد و فریاد ...
تعبیر خواب با اسیدپاشی روی شوهر در نیمه شب! +عکس
...، به طوری که این سوزش آنقدر شدید شد که فریاد آی سوختم من به آسمان بلند شد. لحظه حادثه من و همسرم به همراه دو فرزندم تنها در خانه بودیم و من احتمال می دهم همسرم به صورتم مایع اسیدی پاشیده است. مأموران در بررسی های بعدی دریافتند همسر مرد مصدوم از مدتی قبل با شوهرش اختلاف داشته و چندین بار هم او را تهدید به اسیدپاشی کرده است. بدین ترتیب وی به عنوان مظنون حادثه صبح روز شنبه بازداشت شد ...
روایت ابراهیم یزدی از نامۀ محرمانه بازرگان و آخرین دیدار با امام
آقای مهندس بازرگان این مثال را گفتم که در عراق، در دورۀ نوری سعید در مرزهای اردن ناآرامی هایی رخ داده بود. عراق تصمیم گرفت که ارتش خود را به کمک دولت اردن بفرستد. ژنرال عبدالکریم قاسم، رئیس ستاد ارتش کاملاً مجهز از بغداد خارج شد و به سمت مرز رفت، اما چند روز بعد برگشت و بغداد را گرفت و کودتا کرد. به آقای مهندس بازرگان گفتم ارتش ایران از انقلاب شکست خورده است، هنوز هم تصفیه نشده است. ما نمی دانیم که ...
انسان تک ساحتی نیستم
این خانه زندگی کردم. اینها را من سال پیش که گذشته ام را بررسی و نقد کردم، یافتم. به نوعی یک بازبینی در کل زندگی ام شد. این گذشته من، من را ساخت. مثلا پدرم سه مقاله آل احمد را می خواند و می گذاشت جایی که من هم بردارم و بخوانم. پدرم که می رفت، من برخی کتاب های دوما و دوران انقلاب فرانسه را که در حقیقت از من پنهان می کرد، برمی داشتم و می خواندم چراکه کنجکاو بودم که مگر چه چیزی در آن هست که از من پنهان ...
روزهای خوش آن بود که با - داوود - گذشت
...؛ بجز وقتی که تئاتر کار می کرد یا یک نمایش خوب می دید یا یک اتفاق در خانواده می افتاد. تمام مصاحبه های 40 سال اخیرش را مطالعه کردم، تمام نامه هایی که آقای رشیدی برای پدرش نوشته بود، خواندم و بیشتر متوجه احساسات و روحیه اش شدم و شاید چیزهایی که فراموش کرده بودم برایم یادآوری شد. با برگزاری نمایشگاه آثار آقای رشیدی در تئاتر شهر متوجه شدم چقدر همیشه کار می کرده و مرتب راجع به تئاتر یا ...
ادعای بی گناهی خواننده معروف در برابر فرزندان مقتول
. وی گفت: در زندگی هر زن و شوهری اختلاف وجود دارد اما این حرف پسر مقتول که می گوید من با پسرم در قتل شوهرم همکاری داشتم، صحت ندارد. اختلاف من و شوهرم به حدی نبود که بخواهیم او را به قتل برسانیم. روز حادثه من میان شوهرم و پسرم قرار گرفتم تا او کتک نخورد نه اینکه بخواهم او را به قتل برسانم. من می خواستم به دعوا خاتمه بدهم. من فرزندان مقتول را مانند فرزند خودم می دانستم و حتی بارها با پسر کوچک شوهرم ...
زندگی سیاسی ابراهیم یزدی
نخواهد آورد. حداکثر بعد از دو سال سقوط خواهد کرد. بنابراین آن ها می خواستند ارتش انسجام خود را تا آن روز حفظ کند. * دیر شروع کردند، اگر این برنامه را اردیبهشت 57 انجام داده بودند، موفق می شد. یعنی، در اردیبهشت یک ارتشی را می آوردند و می گفتند شاه مریض است؛ باید به مرخصی برود. آن سرلشگر هم می گفت ارتش برای ملت است. زندانیان را هم آزاد می کردند و یک اعلامیه هم می داند که حضرت آیت الله هر گاه ...
تجربه فیلم نوآر دیدن در سالن تئاتر
های سینمای نوآر و نئونوآر از کجا به ذهن شما رسید؟ – ابتدا ایده سینمای نوآر و خانه عروسک به هیچ وجه به ذهن من نرسید و اگر چنین چیزی بگویم قطعا دروغ است. اصل مطلب از اینجا بر می آید که من خانه عروسک را برای اجرایی در سال 1394 قرار بود به روز کنم. من به جای بازخوانی متن به سراغ مقالات و پژوهش هایی رفتم که در مورد خانه عروسک نوشته شده بود. خانه عروسک نمایشنامه درخشانی است که در تاریخ ادبیات ...
با حضور وزیر بهداشت، جشنواره فیلم سلامت به ایستگاه پایانی رسید
خاطر ضعف فرهنگی است، از همه شما که به ما کمک می کنید تشکر می کنم و امیدوارم جشنواره سوم پرفروغ تر باشد. در بخش دیگر از مراسم با پخش کلیپی یاد و خاطره زنده یاد علی معلم گرامی داشته شد. جوایز بخش فیلم های سینمایی: تندیس و دیپلم افتخار جشنواره به بیست و یک روز بعد به کارگردانی محمدرضا خردمندان اهدا شد. وی پس از کسب جایزه اش گفت: از وزیر که 16 سال پیش چشمان من ...
شکنجه های دوران کودکی انگیزه ای برای قتل پدر
سیگارش را روی بدن من خاموش می کرد. او همچنین زمانی که با مادرم ازدواج کرد، او را فریب داده بود؛ برای همین همیشه می خواستم که از او انتقام بگیرم. اکبر در ادامه تحقیقات به کارآگاهان گفت: چند روز قبل از قتل، پدرم برادر کوچکم را شکنجه داده بود؛ برای همین خیلی عصبانی بودم. چند روز پس از آن متوجه شدم صاحب گاوداری یکی از گاوهایش را به قیمت 700 هزار تومان فروخته است؛ برای همین خاطر نقشه سرقت از ...
زنانی که نامشان در تاریخ جامعه پزشکی ایران ماند
که سال های سال زندگی دور از خانواده را برای انجام تعهدی که شاید خیلی ها به سادگی از کنارش گذشتند، تجربه کرد. در سال 55 – 1354 رشته ی پرستاری را در اصفهان شروع کرد، او درباره انگیزه ادامه تحصیلش می گوید: تقریباً برای ادامه تحصیل دودل بودم؛ می خواستم حتماً رشته پزشکی بخوانم یا اینکه برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم؛ تا اینکه رئیس دانشکده با من چندین بار صحبت کرد و گفت معدل خوبی دارید و به ...
توانستیم جایگاه تحقیقات را به دولتمردان نشان دهیم
تحصیلات و اخذ دکترای تخصصی علوم دارویی از دانشگاه کلمبیا و فوق دکتری شیمی از دانشگاه شیکاگو در سال 1347 به ایران بازگشت و تا امروز و بعد از 45 سال تکیه بر مسند استادی دانشگاه علوم پزشکی تهران مسبب تغییرات ارزشمندی در نظام آموزشی و تحصیلات تخصصی داروسازی در کشور را در PhD شد. او برای اولین بار دوره های دانشکده داروسازی راه اندازی کرد و نقش ارزشمندی در ارتقا و بهبود سیستم آموزش عالی در رشته داروسازی ...
موفقیت ها و شکست های - داستین هافمن -
وب سایت فیلم نت نیوز - ترجمه از پوریا شجاعی: داستین هافمن بازیگر آمریکایی که تا کنون برای فیلم های کریمر علیه کریمر و مرد بارانی موفق به دریافت اسکار شده است از موفقیت ها و شکست هایش می گوید. تا به حال به جلسات روان درمانی رفته اید؟ همه ی عمرم، هی یک مدت نمی رفتم و باز می رفتم. اولین بار زمانی بود که سال ها یک بازیگر بیکار بودم، و بعد موفقیت هایم شروع شد و تمام جلسه های روان ...
قصد کنایه زدن به رییسی را نداشتم/ کاندیدا شدن قالیباف درست نبود
بحث هایی اینچنین با دفتر پیش می آمد. وی ادامه داد: وقتی رفتم گفتند حضرت آقای چنین نظری دارند واقعا برای من تغییر زیادی بود. این فضا از نظر درونی سخت بود زیرا من فردی عمرانی و اجرایی بودم با این حال گفتم در این زمینه مطمئن هستید و گفتند فردا بیایید خدمت ایشان بروید. این توفیق حاصل شد و روز بعد رفتم و حضرت آقا گفتند ما منتظر شنیدن حرف های شما هستیم وقتی متوجه شدم نظر ایشان این است سمعا و ...
زن گمشده، قربانی ماجرای شوم
دیگر دهانش را فشار دادم که لحظاتی بعد متوجه شدم بی حال شده است. با جسد مقتول چه کردی؟ بعد از قتل به خارج از خانه رفتم تا ببینم همسایه ها از سروصدا باخبر شده اند و بعد به پارک مقابل خانه رفته و گریه و زاری کردم، سپس به خانه برگشته و به روی صورت مقتول آب پاشیدم اما او مرده بود. درحالی که بسیار ترسیده بودم از خانه خارج شدم و یک ساک به قیمت 40 هزار تومان خریدم. قصد داشتم جسد مقتول را جابه جا ...
ذره بین
اعزام شدند. در بررسی صحنه قتل مشخص شد همسر این زن در زمان وقوع قتل در حیاط خانه استراحت می کرده و متوجه وقوع قتل نشده است. او ساعتی بعد از قتل به داخل اتاق رفته و با جسد همسرش مواجه شده که بلافاصله موضوع را به پلیس گزارش می کند. در بررسی انجام شده کارشناسان پلیس مشخص شد این زن با ضرب یک گلوله از یک اسلحه کلت کمری به قتل رسیده و براساس اظهارات همسرش مقدار تقریبی 20 میلیون تومان از طلاهای او سرقت ...
جهنمی برای بثینه
. عکس دیگری منتشر شده که او را در بیمارستان نشان می دهد؛ با کبودی هایی روی پاها، سر و چشمانش، با حالتی غمگین و بهت زده. بمبی که روی ساختمان خالی کنار خانه آنها فرود آمد، منجر به سقوط آن ساختمان روی خانه بثینه شد. 5نفر از خواهران و برادران بثینه، پدر و مادرش و دایی او، همگی جان باختند. براساس گفته کمیته بین المللی صلیب سرخ، در میان 14 کشته این حمله، یک کودک 3ساله هم وجود دارد. حادثه تصادفی و ...
ماجرای سگی که حمید صفت به خانه ناپدری برد / پسران هوشنگ از مادر حمید هم شکایت کردند! + عکس
صفت را شرح داد. وی گفت: من قبول دارم روز حادثه مرتکب اشتباه شدم. آن روز نباید با هوشنگ درگیر می شدم. من او را مثل پدر خودم دوست داشتم و او را پدر صدا می کردم. اعتراف می کنم که عصبانی شدم و با او درگیر شدم و با دست به صورتش ضربه ای زدم، اما هرگز به سرش ضربه نزده ام. متأسفانه بعضی از روزنامه ها نوشته اند که با گلدان کریستالی به سر هوشنگ ضربه زده ام، در صورتی که همان روز اول بازجویی اقرار کردم ...
قتل زن جوان به خاطر 150 هزار تومان!
با من 300 هزارتومان پول می گیرد. نشانی خانه ام را گرفت. پشیمان شدم و از وی خواستم که نیاید اما طفره رفت. روز بعد با من تماس گرفت و مدعی شد نزدیک خانه ام است. بناچار به خانه ام آمد. با او رابطه ای برقرار نکردم. خواستم برود که می گفت سر و صدا می کند تا همسایه ها بیایند و آبرویم برود. 150 هزارتومان پول نقد به او دادم که قبول نکرد. چطور او را کشتی؟ شروع به داد و فریاد کرد ...
هدایای مردم را می فروشیم خرج نمایش فیلم می کنیم/ حقوق میلیونی از دبیرخانه عمار نمی گیریم
...> وسایل پخش فیلم را شکستند پس از اکران های نخست، بازخوردهای خوبی دریافت کردیم، به گونه ای که پس از آن، ما در سپاه، نیروی انتظامی، مساجد، حسینیه ها، مدارس و روستاهای اردل هم اکران داشتیم، البته مشکلاتی هم در این مسیر متحمل شدم حتی یک بار که برای پخش فیلم در روستا، تلویزیونم را شکستند. ماجرا به آذرماه سال گذشته برمی گردد و قصه از این قرار بود که من به حسینیه امام حسین(ع) همراه با یک دستگاه ...
دومین جشنواره فیلم سلامت برگزیدگان خود را شناخت/جوایز در دست بانوان سینمایی
من خیلی ناراحت بودم چرا که طرحی داده بودم که رد شد اما حالا به کمک کسانی که در وزارت خانه هستند قرار است فیلم پسرها گریه نمی کنند را بسازم. در این بخش جایزه ویژه هیات داوران شامل لوح زرین ، دیپلم افتخار اهدا می شود به فیلمنامه "سوفی و دیوانه " به آقای مهدی کرم پور و مهدی سجاده چی اهدا شد که مهدی کرمپور پس از دریافت جایزه اش عنوان کرد: چند روز پیش شنیدم وزیر گفت سلامت مردم مهمتر از ...