سایر منابع:
سایر خبرها
حمله عصبی را با 10 راهکار از خود دور کنید!
باشید که عمیق نفس بکشید. شاید این راه حل بیش از حد واضح به نظر برسد ولی در عمل مشکل است. 2- اول فکر کنید: حمله عصبی باعث می شود که شما بخواهید کاری جدی و موثر انجام دهید. سعی کنید قبل از شروع هر کاری به خوبی فکر کنید و مطمئن شوید که انتخاب الان شما در آینده به ضررتان نباشد. 3- رانندگی نکنید: اگر در حال رانندگی بودید و احساس حمله به شما دست داد، بلافاصله کنار بزنید. این روزها ...
سخنان محمدرضا شجریان درباره تغییر نسل ها در موسیقی
امروز کمتر به صدا و موسیقی من گوش می کنند زیرا من و موسیقی که من اجرا می کردم برای دو نسل قبل بود و جوانان امروز دنبال موسیقی های جدید هستند. هر نسلی؛ سنت نسل قبلی را تغییر می دهد و یک سنت و روش جدید برای خودش ایجاد می کند. وی ادامه داد: همایون شجریان راه خود را پیدا کرده است اما باید مراقب باشد که انحرافات برای وی پیش نیاید و خیلی دچار مدرنیته نشود. منبع: ...
ورود زنان به عرصه تولید به رونق آنها کمک می کند؟/ زنان نقش آفرینان خوبی هستند
عهده بگیرد. نقش آفرینانی که قابلیت ها و ظرفیت های بالایی دارند و بی شک می توانند در این عرصه ها رقابت خوبی با مردان داشته باشند، البته مرور روایت آمارها نیز این مسأله را نشان می دهد که نرخ مشارکت زنان در عرصه های مختلف رو به افزایش است و زنان سعی دارند به قلمرویی که در گذشته ها مختص مردان بود، دست یابند، به طوری که در دنیای امروز ردپای زنان را می توان در مشاغل فنی و تولیدات صنعتی جدید جست وجو کرد ...
رستگاری در منظر قرآن
داده است. وی با اشاره به پاشیده شدن بذر سعادت در مزرعه زندگی افزود: درست است که استعداد و محیط مناسب، برای رشد و رسیدن به کمال، برای همگان به طور مساوی مهیا نیست؛ اما باید بدانیم که بذر سعادت در مزرعه زندگی همه، پاشیده شده و همای سعادت هر کس، مترصد پرواز در آسمان زندگی اوست و گنج سعادت، دست یافتنی است. وی با استناد به آیه 28 سوره رعد خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: دل ...
جشنواره کودک سینماهای اصفهان را به لرزه در آورد / آشتی مردم اصفهان با سینما
به گزارش شلمچه نیوز به نقل از گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان ؛ از مهم ترین بخش های چرخه اقتصادی هنر صنعت سینما، گیشه و فروش فیلم ها در سالن های سینماست و در حالی که تعطیلی و خطر تغییر کاربری بسیاری از سالن های سینمای کشور را تهدید می کرد دولت دست به جریانی هدفمند و تاثیرگذار در زمینه توسعه زیرساخت های سینمایی زد و پردیس سازی را به عنوان یکی از ضرورت های مهم در اولویت برنامه های ...
چرا مساله حوادث رانندگی در ایران رفع نمی شود؟ علی حبیبی*
به اجرا در آمده اما کافی نیست. مدارس باید به طور جدی گنجاندن مباحث تاثیرگذار درسی را در کتاب های پایه ها و دوره های مختلف تحصیلی در خصوص شیوه درست رانندگی و راهنمایی و رانندگی مد نظر قرار دهند. ایجاد کارگاه های آموزشی در باره راهنمایی و رانندگی و دعوت از کارشناسان پلیس و راهنمایی و رانندگی به مدارس از جمله راه های آموزش به نسل آینده در این خصوص است. آموزش و اشاعه فرهنگ صحیح رانندگی ...
بررسی جریان های فکری افراطی در جنوب آسیا /برخورد دولت های هند و میانمار با جریان های افراطی چگونه است؟
مسلمانان دست به کشتار و اخراج آن ها بزنند. در سال های گذشته سیاست تشویقی ژنرال ها، هزاران بودائی را از سایر ولایت ها به ایالت راخین، سکونتگاه تاریخی مسلمانان کشانده و روستاهایی که از مسلمانان تخلیه می شده اند، در اختیار مهاجرین جدید قرار می گرفت؛ بنابراین نوعی انگیزه قومی منفعت طلبانه هم مشوق افراطی های بودائی برای کشتار و اخراج مسلمانان در غیاب حمایت دولتی شده است. در کنار این گونه ...
پیش بینی روزهای طلایی در دوران ترامپ / خیز چینی ها برای بدست گرفتن خودروسازی فیات
سال گذشته و الزام در ارائه صورت های مالی بانک ها بر اساس استانداردهای IFRS و احتمال دیر باز شدن نماد بانک ها در سال جاری در بورس اظهار داشت: به نظر می رسد در این دوره که دوره گذار است طبیعی باشد دو یا سه نهاد ناظر، استانداردها و قوانین نظارتی شان تغییر کرده و با رویه قبلی متفاوت باشد. بهروز خدارحمی با بیان این که بخشی از این تغییر توجیه پذیر است، گفت: هم اکنون در حال گذار هستیم. بانک ها نیز با ...
رسانه ملی قرارگاه مقابله با جنگ نرم
دارد و تسلط نظام سلطه به زیر ساخت های فضای مجازی موجب شده تا این فضا اثرات مخربی را برای نسل جوان داشته باشد ما باید در این جبهه نیز با توکل به قرآن و عترت در مقابل دشمنان ایستادگی کنیم. علی عسکری افزود: ما در جنگ تحمیلی یک وجب از خاک ایران را از دست ندادیم و امروز در جنگ رسانه ای که جنگ دوم ماست و جنگ هویتی است هم باید مقاومت کنیم و پیروز شویم. موفقیت در این جنگ فرهنگی، نقطه عطفی برای ...
نگرانی "استاندار" درباره "زلزله" تهران
مشکلات حقوقی داریم که در بخش قوه قضائیه است و امیدواریم سریع تعیین تکلیف شود. ولی امیدواریم تا آخر امسال مسکن مهر کل تهران به ایان برسد. تا الان چند درصد تحویل داده شد؟ هاشمی: تقریبا چیز زیادی باقی نمانده است و بالای 80 درصد تحویل داده شد. ولی قبول کنید که منابع پیش بینی نشد یا درست برنامه ریزی نشد، این مسئله به مردم مرتبط نیست! حالا چه این دولت چه آن دولت، دودش به ...
بازخوانی یک توبه نامه
راه زیادی را برای به ثمر نشستن شکایات خود از متهم اصلی پرونده کهریزک پیمودند، اما با صدور رای دادگاه بدوی، از ادامه مسیر منصرف شدند. در این میان تنها یک خانواده بود که هیچگاه راضی به پذیرش حکم پرونده کهریزک نشد. پدر و مادر محسن روح الامینی یکی از سه شهید بازداشتگاه کهریزک تا آخر این مسیر پرپیچ و خم استوار ایستادند تا در انتها به نتیجه ای که می خواستند دست یابند. اما درست در روزی که به ...
تاکید رهبر انقلاب بر درک موقعیت خطیر روحانیت/ لزوم تشکیل قرارگاه جهادی مهندسی فرهنگی+ متن نامه
روحانیت همراه با فقرا و گروه مستضعف جامعه شده، این همراهی باعث حرکت ها و جریان های عظیمی شده است. باید ممنون طلاب و روحانیون عزیز جهادی و با اخلاصی باشیم که در جای جای این کشور، و با کمترین امکانات، بیشترین آورده ها را برای این انقلاب و نظام داشته اند و هر کدام به سهم خودشان در این جریان مستضعفین، نقش های بسزایی ایفا کرده اند . برخی از مردم، ممکن است پای منبر و مسجد ما نیایند؛ اینها را ...
2 پیش نویس اصلاح اساسنامه کمیته المپیک در دولت/ آیا اختلاف ها پایان می یابد؟
به گزارش ایسنا، کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان پس از روی کار آمدن مسعود سلطانی فر راه تعامل را در پیش گرفتند و در اولین گام برای اصلاح اساسنامه کمیته ملی المپیک با نظر شخص وزیر، امیر رضا خادم و محمدرضا داورزنی به عنوان نمایندگان وزارت ورزش و جوانان در جلسات اصلاح اساسنامه حضور یافتند، در نهایت اواخر اسفند 95، اصلاح اساسنامه در اولین گام به پایان رسید و یک نسخه از آن به وزارت ورزش و جوانان ...
شرایط اهدای جنین، هزینه های درمان ناباروری
زوج های داوطلب که به صورت قانونی و شرعی دارای رابطه زوجیت هستند می توانند به صورت داوطلبانه و رایگان یک یا چند جنین را به مراکز تخصصی درمان ناباروری اهدا کنند. داشتن فرزند اولین خواسته هر زوج است، خواسته ای که حق هر خانواده است، اما گاهی یکی از والدین یا هر دو نابارور است، اینجاست که پایشان به مراکز درمان ناباوری باز می شود. و راه های زیادی برای درمان ناباروری جلویشان قرار می گیرد. ...
بیشتر ازاحمدی نژاد در اروپا مشهور بودم
فریاد می زدم: چه بخوانم؟ چه بخوانم؟ ... در همین حال، مادرم بیدار شده بود و پدرم را صدا زد و گفت: مثل اینکه محمدعلی خوابی دیده و دارد راه می رود؛ او را بگیر که از پشت بام نیفتد... از همان لحظه، هرچه پدرم و بعد دیگران می پرسیدند چی شده؟ ، من فقط پاسخ می دادم: درس! درس...! ... چندین هفته، از غذاخوردن و خوابیدن و سخن گفتن با افراد خانواده و فامیل امتناع می کردم و فقط می گفتم درس! ... مرا پیش چند طبیب ...
بازداشت 3 فعال عرفان حلقه در شیراز/ ادعای سومالی علیه ایران/ ادامه پرداخت حقوق های نجومی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ روزنامه ها در لابه لای گزارش ها و سرمقاله ها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره می کند. تعهد ما به فهرست امید تا دم در مجلس بود عضو فراکسیون مستقلان مجلس گفت پیمان ما با فهرست امیدی ها تا دم در مجلس بود. تابناک نوشت: داستان عهدشکنی در مجلس، ماجرایی است که نخستین بار ...
گزارش شفقنا از سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به قم/ هشدار صالحی نسبت به فاصله گرفتن جامعه از دین
24 میلیون رای است اما رییس جمهور 80 میلیون ایرانی است زیرا پس از انتخابات رقابت کنار می رود و همه باید به دنبال سازندگی باشند، امروز کابینه دولت دوازدهم به علت تجربه دولت قبل با یک قدرت بیشتری وارد عرصه شد، دولت دوازدهم با تدابیر دولت یازدهم حرکت می کند و از این رو فرصت های از دست رفته کمتری دارد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ابراز داشت: کابینه ای که رییس جمهور به مجلس معرفی کردند با رای ...
شیرزاد: روحانی، برجام داخلی را کلید بزند
اگر رییس جمهور برای انتخاب وزیر زن محذوریت داشته، بهتر است به صورت شفاف اعلام کند. حتی جامعه هم می پذیرد. پس چرا هزینه را دولت بر گردن بگیرد؟ درست است که شاید نتوان عوامل تاثیرگذار را حذف یا مثل سایر نقاط یک نظام عرفی ایجاد کرد اما دست کم می توان شفافیت به وجود آورد و این شفافیت باعث می شود که هر کس هزینه خودش را بپردازد. در همین موضوع انتخاب وزیر زن به نظر می رسد آقای روحانی به حساب ...
ایران جزو 5 کشور برتر ایجاد شغل در دنیا!
نُرم بدی نیست. هرسال یک میلیون نفر وارد بازار کار می شوند که باید برایشان ایجاد شغل کنیم و سه میلیون و 300 هزار نفر بیکار نیز از قبل وجود دارد اما اقتصاد ایران در شرایط فعلی توانایی جذب یک میلیون شغل در سال را ندارد. ربیعی در پاسخ به این سوال که اگر رشد حاصل شده چرا مردم آن را احساس نمی کنند؟ اظهار کرد: شیب و جهت گیری ما برای خروج از رکود درست است. اعداد و ارقام قابل دستکاری نیستند، ...
بازخوانی بیانات رهبری در دیدار دولت های نهم و دهم
.... من درباره ی مبارزه ی با فساد این قدر در صحبت های عمومی و خصوصی حرف زده ام که فکر میکنم تکراری است. البته بحمداللَّه ارکانی در این دولت هم خودشان به این مسأله کاملاً توجه دارند. نکته ی بعد، تأمین عزت ملی است. یک ملت اگر احساس عزت کرد، پیشرفت خواهد کرد و خواهد بالید؛ اما اگر توسری خورد، استعدادها در او خفه خواهد شد. عزت ملی و آنچه را که امروز به آن غرور ملی گفته میشود – البته تعبیر ...
شبهه افکنی به شیوه ی نهضت آزادی ایران
اعضای جوان نهضت پیش از دستگیری به خارج کشور رفتند و در آن کشورها، با عنوان نهضت آزادی خارج از کشور، به فعالیت خود ادامه دادند که با توجه به مخالفتشان با سلطنت به شدت مورد اعتراض اعضای نهضت آزادی داخل کشور قرار گرفتند. در سال 1346، همه ی سران و اعضای اثرگذار نهضت آزادی به مناسبت مراسم تاج گذاری مشمول عفو ملوکانه قرار گرفتند، از زندان آزاد شدند، ولی از این زمان تا سال 1356 هیچ گونه ...
مدهای متفاوت و جذاب، در فرهنگ های مختلف جهان
زندگی می کنند هنوز به پوشش های سنتی شان وفادار هستند. برخی از مدها از دل سنت ها سر بر می آورند و دوام خود را تا قرن ها حفظ می کنند، درست مانند پوشش مردمان اسکاتلندی و قوم ماسای یا تارتان و... اگر سنت های مد و پوشاک مردم نقاط مختلف جهان برای شما هم جذابیت دارد، با ما همراه باشید. قوم ماسای: منجق دوزی قوم ماسای یکی از مشهورترین اقوام آفریقایی هستند که در مرز میان ...
طرحی که بدون نقد و بررسی اجرایی شد
... - آقای دکتر به عنوان نخستین سوال، خاستگاه طرح کارورزی از لحاظ اقتصاد سیاسی در چه سنت های نظری و سیاسی قرار می گیرد و از سابقه قانونی طرح به چه زمانی بازمی گردد؟ طرح کارورزی به طورکلی در تاریخ پیش از انقلاب صنعتی نیز وجود داشته است. حتی در کشور خودمان هم بی سابقه نبوده است. اینکه عده ای را در قالب رابطه استاد،شاگردی و یا کارآموزی هنر یا حرفه ای را فرا می گرفتند تا به این روش یا ...
رشد بخش خصوصی راهکار موفقیت اقتصاد کشور
مطالبه اصلی اش آزادسازی و تسهیل فضای کسب وکار است. در تمام دنیا نیز بخش خصوصی و فعالان اقتصادی به دنبال استفاده از این سیاست گذاری درست به منظور بهبود فضای کسب وکار برای ایجاد ثروت و توسعه پایدار هستند که به واسطه آن، هم اشتغال ایجاد شود هم مالیات پرداخت شود و کشور اداره شود و هم بسیاری از دغدغه ها و نگرانی های امروز که ناشی از آن نوع نگاه به اقتصاد و مدیریت کشور بوده، مرتفع شود. بنابراین من فکر ...
مشارکت 15 میلیون نفر در طرح قرآنی 1451 ارزشمند است
ری- رییس دفتر مقام معظم رهبری گفت: مشارکت 15 میلیون نفر در طرح قرآنی 1451 ارزشمند است. به گزارش پرس شیعه ، حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی، بعد از ظهر جمعه در مراسم اختتامیه طرح ملی قرآنی بشارت 1451 در حرم امام خمینی ( ره ) طی سخنانی ضمن تبریک روز عید سعید قربان گفت: عید قربان از اعیاد بزرگ مسلمین و یادآور خاطره عظیم قهرمان توحید ابر اهیم نبی(ع) است. وی اضافه کرد ...
نام خانوادگی طیب چگونه حاج رضایی شد
لات ، لوتی یا گردن کلفت ! واژگانی که شاید برای امروزی ها غریبه باشند اما برای دیروزی ها آشنایِ آشنایند؛ همان هایی که دست بی رحم روزگار، گَرد پیری بر موی و محاسن شان پاشیده اما همین که یاد جوانی می کنند، بی هوا باد در غبغب شان می افتد. لوتی ها برای خودشان کیا و بیایی داشتند؛ هر کسی لوتی می شد، هم عزت و احترام اطرافیانش را داشت، هم می توانست سری میان از ما بهترانِ درباری دربیاورد. طیب حاج رضایی یکی از همان لوتی ها بود. طیب 5 سال قبل از انقلاب مشروطه طلوع کرد و 15 سال قبل از انقلاب اسلامی، غروب. لات محله باغ فردوس زندگی پُر پیچ و خمی را پشت سر گذاشت؛ حضور در کودتای 28 مرداد 32 تا میانداری قیام 15 خرداد 42، دو گردنه اصلی زندگی طیب بودند که هر کدام دنیایی حرف در خود دارند. به همین مناسبت به سراغ علی حاج رضایی رفتیم. اشتباه نکنید! علی ، برادر یا پسر عموی طیب نیست؛ او از دوستان طیب است. طیب نام خانوادگی اش را از خانواده علی گرفته! علی 80 بهار را در زندگی اش به چشم دیده؛ لحن کلامش میراث دار لوتی های قدیم است؛ بی تکلف و بی مبالغه. قامتش خمیده شده و صدایش بی نوا اما وقت نام طیب که می رسد، حنجره اش حسابی جان می گیرد. خیلی وقت است که دوره خان و خان بازی تمام شده؛ شاید بیش از 50 سال اما طیب برای علی همچنان خان است. مرام و مسلک علی، زورخانه ای است؛ جوان که بوده در کنار ورزش زورخانه، کشتی و بوکس را هم تجربه کرده. در میدان شوش حجره بار داشته؛ از خیار و گوجه تا پیاز و سیب زمینی. شَر بوده؛ به خاطر همین از مدرسه نظام اخراجش می کنند. گرفتن 2 نمره برای برادر کوچک تر، علی را وادار کرد تا به سراغ وزیر فرهنگ دولت علی امینی(نخست وزیر شاه) برود و با کارد سرش را خونین و مالین کند. علی، روزگاری برای خودش مصدقی بوده؛ کاشانی را هم دوست داشته؛ شاید بیشتر از مصدق. تا همین جا بس است! در ادامه گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با علی حاج رضایی را می خوانید. حاج آقا شما چند سالتان هست؟ 80 سال. از وضعیت خانواده برای ما بگویید. پدرتان به چه کاری مشغول بودند؟ پدرم تکنسین پارچه بافی بود. محلی که ما زندگی می کردیم، در جنوب شهر خیابان لرزاده بود. مرحوم طیب هم محله ای شما بود؟ بله؛ طیب خان در خیابان پاک می نشست. من هر روز از خیابون لرزاده به میدون محل کسبشون می رفتم. طاهرخان برادر طیب خان بیشتر موقع ها در میدون توی دکون من بود. درس هم خوانده اید؟ بله؛ مدرسه نظام می خوندم؛ البته اخراجم کردن. چرا؟ به خاطر دعواکردن با دانشجوها. بعد از این مارو اخراج کردن دیگه. روزی که به مدرسه نظام رفتم، طاهرخان(برادر طیب) دنبال کارای من بود که به حساب، من برم اونجا درس بخونم. بعد که اخراج شدید کجا رفتید؟ رفتیم سراغ کار میدون که سابق اونجا کاسب بودیم. میدان کجا؟ شوش؛ میدون انبار غله. اونجا کاسب بودیم؛ حجره خریدیم و بار می فروختیم. چه رشته ای می خواندید؟ ریاضی. ریاضی تان خوب بود؟ آره؛ به خاطر این میگم خوب بود که توی میدون بودم و پای باسکول می نوشتم. اولین بار که مرحوم طیب را دیدید چه زمانی بود؟ 70 سال پیش. فامیل ما حاجی رضاییه؛ اونا فامیلشونو از ما گرفتن. فامیل اصلی مرحوم طیب چه بود؟ همه چی بهشون می گفتن. مثلا؟ تهرونی؛ همدونی. چرا فامیلشان را از شما گرفتند؟ سابق بیشتر مردم فامیل نداشتن. فامیل ما قشنگه؛ حاجی رضایی بد نیست. ما اون موقع بچه بودیم؛ همه اینها الان مردن. یه روز طاهرخان به من گفت: علی! فامیلیه شما خیلی قشنگه؛ به ما میدین؟ رضایت می دین؟ گفتیم چرا نمی دیم. اومدم به بابام گفتم که طیب اینا می خوان فامیلیشونو بکنن حاجی رضایی؛ اجازه می دی شما؟ گفت برن بکنن. رفتار مرحوم طیب چگونه بود؟ ایشان را به چه خصلتی می شناختید؟ به گردن کلفتی می شناختیم؛ نه فقط من. طیب اسم تکی داشت؛ کسی اسمش طیب نبود. هم اسمش قشنگ بود؛ هم هیکلش قشنگ بود؛ هم گردن کلفت بود. رفت و آمدی با خانواده مرحوم طیب داشتید؟ نه؛ رفت و آمدی با پدرش نداشتیم اما با طاهرخان چرا. یه احمد نجار بود توی چاهارراه مولوی کله پاچه ای داشت، این با طیب خان درگیر شده بود. طیب خان حمله کرده بود به مغازه این. یه صورت جلسه می کنن، سه چاهار نفر هم پاشو امضا می کنن. میرن به کلانتری شکایت می کنن که طیب به دکون من حمله کرده، شیشه رو شکونده، عکس شاه رو هم انداخته. کلانتری هم روی عکس شاه گیر میده. حالا واقعا مرحوم طیب عکس شاه را پایین انداخته بود؟ نه؛ خود صاحب مغازه انداخته بود. اون دو سه نفری که استشهاد داده بودن، گفتن که ما دیدیم که اینا اومدن مغازه این کارهارو کردن؛ عکس شاه رو انداختن. وقتی می خواستن طیب خانو از زندان آزاد کنن، اونایی که شهادتی داده بودن، باید می اومدن پس می گرفتن؛ دروغ بود دیگه. اون دو سه نفر اومدن شهادت خودشونو پس گرفتن؛ مونده بود احمد نجار. من توی رانندگی تصادف کرده بودم، سوءسابقه بهم نمی دادن. یه روز برای سوءسابقه با شوهر خاله حداد عادل رفته بودم دادگستری؛ دیدم گردن کلفت ها جمع شدن. از طاهرخان پرسیدم چه خبره؟ گفت تو نمی دونی؟ گفتم نه. ماجرا رو برام تعریف کرد. طاهرخان بهم گفت هیچ کودوم اینا نمیان خودشونو جای احمد نجار جا بزنن که استشهاد رو پس بگیریم؛ می ترسن. گفتم من جای احمد نجار خودمو جا می زنم. طاهرخان گفت اگر گیر بیفتی، دو سال حبس داره ها؛ گفتم حالا تا بخوان مارو بگیرن، یه کاریش می کنم. فقط گفتم پرونده رو بیارین، من امضای احمد نجار رو ببینم که بتونم جاش امضا کنم. منشی هم می خواست طیب خان از زندان بیرون بیاد. خلاصه منو جای احمد جا انداختن؛ بازپرس هم اصلا از من شناسنامه نخواست. احمد نجار وقتی فهمید شما جایش امضا زده اید، چه کار کرد؟ دیگه هیچی تموم شد. مرحوم طیب از شما تشکر کرد؟ نه؛ اون منو می شناخت. اینا برای من زحمت کشیده بودن. من وقتی مدرسه نظام رفته بودم، اینا مخصوصا طاهرخان برای من خیلی زحمت کشیدند. مثلا میومد سفارش مارو به مدیر مدرسه می کرد. مرحوم طیب چند برادر داشت؟ 3 تا؛ مسیح یکی؛ اکبرخان دو تا؛ طاهرخان سه تا. خواهر هم داشت؟ خواهر هم داشت. به قبل از کودتای 28 مرداد 32 برگردیم. شما آن موقع سیاسی بودید؟ اون موقع هر جا سرو صدایی بود، ما هم بودیم. آن زمان شما در محله ای که ساکن بودید، به چه لقبی شهرت داشتید؟ مثلا به شما لوتی می گفتند؟ نه؛ ولی ما ساکت نبودیم. ما سابق ورزش می کردیم؛ ضمن ورزش یه مقدار هم به خودمون مغرور بودیم. اگه مثلا اتفاقی میفتاد، دفاع می کردیم. بزن بهادر بودید پس؟ هی، تقریبا! مثلا می رفتیم کشتی و بوکس کار می کردیم که اگه جایی دعوامون شد، بتونیم از خودمون دفاع کنیم. شَر بودید. آره؛ یه زمان خواستم با کارد، درخشش(محمد درخشش وزیر فرهنگ دولت علی امینی سال 1340) رو بزنم. چرا؟ داداشم توی مدرسه ای که می رفت، تک ماده نمره نیاورد. اونا هم گفتن تک ماده باید رد بشه. من رفتم مدرسه داداشم؛ یه حسین مُکری بود، رئیس مدرسه بود؛ آشنامون بود؛ بهش گفتم آقای مُکری این رو قبولش کنین. بهم گفت وزارت فرهنگ گفته که تک ماده ای ها رو رد کنید. بهم گفت تو برو این یه نمره رو از اینا بگیر تا من همه این نمره ها رو قبول کنم بذارم داداشت بره. ما رفتیم وزارت فرهنگ توی بهارستان؛ من بودم و مرتضی تهامی شوهر خاله حداد عادل. آقای تهامی آن زمان در وزارت فرهنگ سمتی داشت که با شما آمد؟ نه؛ همین جور روی حساب رفاقت اومد. اول زدیم به در و فحش دادیم؛ دیدیم در رو گرفتن که درخشش بیرون نیاد؛ من هم با چاقو زدم توی سر خودم؛ الانم جاش هست. خودزنی کردید که توجه آن ها جلب شود. آره؛ دیدیم زن ها جمع شدن دستمال کاغذی دادن؛ همین جور خون میومد. (درخشش) بهم گفت که چی شده؟ گفتم داداشم واس دو نمره می خواد رد بشه. گفت تو برو من تک ماده رو درست می کنم. بعد رفتم پیش مکری گفتم چی شد؟ گفت هیچی داداشت قبول شد. با خود آقای غلامعلی حداد عادل آشنایی داشتید؟ البته اون ها هم محله ای ما بودن. خونه ایشون طرف لب خط، خیابون صفاری(میدان خراسان) بود. این حداد(غلامعلی حداد عادل) هم اون زمان کوچیک بود. ما یه خونه ای داشتیم که پشت بوماشون به هم راه داشت. ما از پشت بوم خونمون می رفتیم پشت بوم خونه اونا. اونا هم از پشت بوم، میومدن خونه ما. با مرتضی رفیق بودیم؛ شب ها بالا پشت بوم می خوابیدیم. فرمودید ورزش می کردید؛ الگوی ورزشی شما آن زمان چه کسی بود؟ آقا تختی. اون موقع خودم زورخونه درست کرده بودم. شما جزء دوستان نزدیک مرحوم طیب بودید؟ تقریبا. یعنی از شما نزدیک تر هم بود؟ طیب خان یه جوری بود؛ یه اخلاقی داشت؛ مثلا خودشو زیاد به بعضیا قاطی نمی کرد. دوستانش محدود بودند. آره. طیب خان از صبح تا ساعت ده و یازده میدون بود؛ بعد از اون سرپایی می رفت پیکی، آبجویی می زد. جواب سوال من را ندادید؛ قبل از سال 32 آیا سیاسی بودید؟ مثلا دنبال می کردید مصدق کیه؟ ملیون چه کسانی هستند؟ آیت الله کاشانی کیه؟ آره؛ اول همش دنبال مصدق بودیم؛ بعد قوام رو آوردن. بالای ماشین سگ گذاشتیم، گفتیم این سگ کیه؟ قوامه! یک سال قبل از کودتا. آره؛ اون موقع من مدرسه پهلوی بودم. کدام نقطه تهران بود این مدرسه؟ میدون شاه؛ الان بهش می گن قیام. پس شما طرفدار مصدق بودید؟ طرفدار مصدق بودیم تا زمانی که شاه رفت. اون موقع که رفت؛ به بابامون گفتیم این جوری شد، بابام گفت اون زمان هم توده ای هم بودن، هر کی واس خودش می زد. چرا طرفدار مصدق بودید؟ چون ما زیر سلطه بودیم. اون موقع ها سر در پمپ بنزین ها می نوشتن، پمپ بنزین انگلیس و ایران. مردم صداشون دراومد که این نفت مال ملته؛ آیت الله کاشانی اومد توی کار. مردم هم به سمت آیت الله کاشانی گرایش کردن؛ مصدق هم می خواست نفت رو ملی کنه دیگه. همه مردم موافق بودن. یعنی مردم هم یک روحانی رو می دیدند و هم یک شخصیتی که ملی گراست. آره. همه جمع شدن؛ جوونا جمع شدن شعار می دادن یا مرگ یا مصدق . وقتی کودتا شد شما چه حسی داشتید؟ خیلی ناراحت بودیم دیگه. وقتی رابطه مصدق با کاشانی بهم خورد، دو شاخه شدن. مردم هم بیشتر دنبال مذهبی بودن دیگه؛ بین مصدق و کاشانی نفاق افتاد. ولی مصدق همچنان محبوبیت خود را داشت. آره داشت ولی بنده خدارو نابودش کردن دیگه. کی نابود کرد؟ خانواده شاه با آمریکا با انگلیس. از روز کودتا برای ما بگویید؟ چه صحنه هایی دیدید؟ صبح روز کودتا مردم اومدن خیابونا می گفتن: یا مرگ یا مصدق اما ظهر همه چی برگشت مردم ریختن گفتن: زنده باد شاه؛ زنده باد شاه . زن های فاحشه رو توی کامیون ها جمع کرده بودن؛ شعار می دادن زنده باد شاه ، مرگ بر مصدق ، مرگ بر کاشانی . افرادی که علیه مصدق یا کاشانی شعار می دادند، خودجوش نبودند. نه؛ نقشه از قبل ریخته بودن. بعد کودتا هم یه سری جنس از آمریکا آوردن؛ فراوونی توی دست مردم شد. فکر می کردید کودتا شود؟ نه؛ قدرت شاه زیاد بود؛ مردم رو می کشتن. چه طور خبر کودتا به گوشتان رسید؟ ما با بچه های صاحب جم (حسین امامی از اعضای فداییان اسلام که عبدالحسین هژیر نخست وزیر شاه را در سال 1328 ترور کرد، ساکن خیابان صاحب جم بود) رفیق بودیم. این محله مذهبی بود؛ همه اتفاقا توش می پیچید. ما این طوری فهمیدیم کودتا شده. خود مرحوم طیب طرفدار چه کسی بود؟ طرفدار شاه بود. یعنی مصدق یا کاشانی رو اصلا قبول نداشت؟ معلومات چندانی نداشت. از سیاست سرنمی آورد. آره؛ کار سیاست نداشت. خب شما هم کار سیاسی به آن صورت نکرده بودید اما طرفدار مصدقی ها بودید. آره ولی اون موقع زور شاه بیشتر به مردم می چربید چون مردم رو می گرفتن و زندانی می کردن. یعنی مرحوم طیب از سر ترس طرفدار شاه بود؟ نه؛ واقعا طرفدار شاه بود. از طرف دیگ مذهبی هم بود. به ائمه علاقه داشت؟ آره؛ هر سال روزه خونی و سینه زنی و این جور برنامه ها رو داشت. ماه محرم که می شد دم دکون هر بارفروشی می رفت پول جمع می کرد؛ از مردم برنج و روغن می گرفت؛ خرج می داد. این ها مال مردم بود؛ مردم هم از دل و جون بهش می دادن. طیب خان خیلی دوست داشت که با این بارفروش با اون بارفروش سلام و علیک کنه؛ بارفروشا هم طیب خان رو دوست داشتن. اگر شما یا بقیه جلوی مرحوم طیب از مصدق طرفداری می کردید و از شاه بد می گفتید، با شما برخورد می کرد؟ کسی جرات نداشت باهاش حرف بزنه. طیب خان عکس شاه رو روی سینش کوبیده بود. مردم از مرحوم طیب می ترسیدند؟ نه؛ اونم آدم بود بالاخره. مردم احترام طیب خان رو داشتن. مرحوم طیب چگونه به دولت وصل شد؟ ببینید اون موقع دسته به دسته و گروه به گروه بود. مثلا شعبون بی مخ از همون اول طرفدار شاه بود؛ یه عده هم زیر پرچمش بودن. طیب خان هم یه عده ای توی محله طرفدارش بودن. اون وقت که کودتا شد، طیب خان زیاد دنبال شاه نرفت اما می گفت من شاه دوستم. در ضمن طیب خان روز 28 مرداد برای خودش سردسته بود. خرابکاری می کرد؟ نه خرابکاری نمی کرد. پس چیکار می کرد؟ کنار نشسته بود؟ کنار نشسته بود ضمنا توی مردم بود. در نقشه ای که از قبل از سوی دولت برای کودتا چیده شده بود، طیب خان هم جایی داشت؟ نه. خب وقتی می گویید در بین مردم بود یعنی چه؟ طیب خان جلو راه میفتاد، بقیه هم دنبالش راه می افتادن. پس روز کودتا طیب خان اقدامی علیه مردم انجام نداد؟ نه. طیب خان از کودتا ناراحت بود یا خوشحال؟ ناراحت بود. می دانست که کودتا را شاه ترتیب داده؟ همه مردم می دونستن. شما فرمودید مرحوم طیب، شاه دوست بود در ضمن از کودتا ناراحت شد. خودش می گفت شاه دوستم اما نظری نداشت. حتی در دادگاه(سال 42) گفت که من سال 32 از این ها(دولت) پول گرفتم اما الان پول نگرفتم. وقتی پول گرفته یعنی در کودتا نقش داشته است. مثلا بهش می گفتن 10 نفر رو بردار بیار سه راه آذری. جمعیت رو جمع می کرد. یکی دو تا اتوبوس صدا می کرد، بچه هایی که توی میدون بیکار بودن یا اون کسایی که دور و برش بودن رو جمع می کرد، می گفت این ها رو مثلا ببرید امامزاده حسن. چه قدر پول گرفته بود؟ پول کلونی بود دیگ که با همون مردم رو راه مینداخت وگرنه توی بارفروشی که خبری نبود. شده بود که خود مرحوم طیب شخصا به دیدار شاه برود؟ من یه عکسی داشتم بچه ها برداشتن بردن؛ طیب خان رفته بود پیش شاه که ازش تقدیر کنن. شعبان هم بود؟ نه؛ طیب خان اصلا شعبون رو آدم حساب نمی کرد. این ها خودشون اجازه گرفته بودن که برن شاه رو ببینن. شاه از طیب تشکر کرد. نشان هم داد؟ آره داد؛ به طاهرخان هم داد. نشان شاه دوستی. دولت چطور با مرحوم طیب آشنا شده بود؟ طیب خان گردن کلفت بود؛ معروف بود. مثلا هر جا جشنی می شد دولت صداش می کرد؛ مثلا ولیعهد که دنیا اومد، چاهارراه مولوی به نام طیب خان طاق نصرت زدن. من دَم طاق نصرت بودم؛ طیب خان کلاه شاپوش رو داد دست من، گفت علی حواست باشه؛ گفتم چشم. طیب خان ماشینشو دم طاق نصرت گذاشته بود. نصیری(نعمت الله نصیری) اومد گفت این ماشین واس کیه؟ گفتم برای طیب خانه؛ گفت برش دارید. منم گوش نکردم. آخر سر بین نصیری و طیب خان دعوا شد. بینشون حرف شد؛ خب طیب خان هم نمی ایستاد تا حرف بشنوه. از آن جا خاطره بد در ذهن نصیری از مرحوم طیب ماند. آره خاطره بد شد. حاج آقا به یک سال قبل از کودتا برگردیم. جایی که شاه، مصدق را به دلیل اختلافاتی کنار گذاشت و احمد قوام را جانشین کرد. مردم در حمایت از مصدق به خیابان ها ریختند و شاه مجبور به بازگرداندن مصدق شد. یک سال بعد از آن حادثه یعنی در کودتا، مصدق کنار رفت اما خیابان ها از هواداران نخست وزیر خالی شد. به نظر شما چرا این طور شد؟ دستگاه شاه، دستگاه عریض و طویلی بود. آقای کاشانی و مصدق با هم بودند و مردم مذهبی بیشتر طرف اینها بودن. بعد یه مقدار وضع این دو تا بهم خورد، مردم هم رفتن سمت تفرقه. دلزده شدند؟ آره. اگر پشت هم بودند، نتیجه بهتر می شد. خب نتیجه نگرفتن، شاه هم همین رو می خواست که بین مردم تفرقه بیفتد، این هم حکومت کند. بعد از کودتا به چه کاری مشغول شدید؟ ما همون بار فروش بودیم. تا زد و آیت الله خمینی اومد. ببخشید میان کلامتان! شما خودتان مذهبی بودید؟ آره. مرجع تقلیدتان چه کسی بود؟ آیت الله خمینی. اون زمان اگه رساله آقای خمینی رو می دیدن، واویلا بود؛ ما داشتیم. آیا شده بود به خاطر داشتن رساله حضرت امام دستگیر شوید یا اتفاقی برایتان بیفتد؟ ما زرنگ بودیم؛ نمی ذاشتیم گیر بیفتیم. اون زمان توی محله مان همه طرفدار آقای خمینی بودند اما صداشون درنمیومد و کسی هم کارشون نداشت. فرمودید خود مرحوم طیب هم مذهبی بود؛ مرجع ایشان چه کسی بود؟ اصلا در این وادی ها بود که مرجع داشته باشد؟ آره. چه کسی بود؟ دستگاه امام حسین. هر کاری که می کرد طبق نظر این ها بود. نه منظورم از میان روحانیون و مراجع آن زمان هست. والا ایشون تابع خود آقای خمینی بود. چطور مذهبی بود اما شراب می نوشید؟ آخه ببینید چه جوری بهتون بگم؛ ایشون فقط دو ماه محرم و صفر نمی خورد؛ ماه رمضونم روزه می گرفت. اینکه می گویند مرحوم طیب گفته خواب امام حسین را دیده و ایشان فرموده بودند دست از شراب بردار را شما شنیده بودید؟ نه نشنیدم. البته طیب پاک شد. چه زمانی؟ زمانی که تیرباران شد. در سال های پس از کودتا رابطه مرحوم طیب با سیستم چگونه بود؟ رابطه خوب بود تا همین سال 42. طیب خان در دادگاه (سال 42) گفت من پول نگرفتم؛ من این سید(امام) رو بد نام نمی کنم. اون موقع حاج علی نوری از بزرگای میدون توی زندان به طیب خان گفته بود، شبا نماز بخون؛ طیب خان هم بهش می گه بابا من نصفه شب بلند میشم نماز شبم می خونم. از جریان دستگیری مرحوم طیب در سال 42 برای ما می گویید؟ هیئت سینه زنی بود؛ عکس آقای خمینی رو زده بودن؛ گفتن اینارو بردارید؛ طیب خان هم برگشته بود گفته بود اینارو من نزدم مردم زدن؛ نمیتونم بگم که بردارید. از طرف سیستم پیغام ندادند که طیب اعدام نشود؟ چرا؛ خانم طیب خان رفته بود پیش شهبانو(فرح دیبا). به گوششان رسیده بود که می خوان طیب خان رو اعدام کنن؛ شهبانو اونجا میگه جون ولیعهد نمی ذارم طیب اعدام بشه. طاهرخان که رفته بود زندان پیش طیب خان، طیب خان گفته بوده، بگید کُت و کفشم رو بیارن. فکر نمی کرد که اعدام شود؟ نه؛ شب همون روز که فرح گفت به جون ولیعهد نمیذارم طیب رو اعدام کنن، طیب خان رو اعدام کردن. بعد اون، طاهرخان رفت توی خیابون خراسون فحش زن و بچه به شاه می داد. بعد چه شد؟ بعد بیچاره اونو با حاج اسماعیل رضایی رو آوردن. توی زندان عشرت آباد اعدامشون کردن. جنازه هارو آوردن مسگرآباد. اسماعیل رضایی که بود؟ توی میدون بارفروش بود. یه روز رفتیم زندان قصر که طیب خان رو ببینیم؛ این اسماعیل رضایی هم به من گفت: علی من خیلی دوست دارم زندان قصر رو ببینم؛ اونم با ما اومد. بیچاره گرفتار شد؛ یعنی خودش باعث گرفتاری خودش شد. یه سوالی درباره آقای خمینی کردن، اینم چون مذهبی بود، هیچی دیگ اینم گرفتن. شما چطور از اعدام با خبر شدید؟ شب که اعدام کردن، صبح همه جا پیچید. روز تشییع جنازه مرحوم طیب یادتان هست؟ جمعیت آمده بود؟ دولت نذاشت ختم بگیرن. یعنی اجازه نداد مردم در مراسم تشییع شرکت کنند؟ نه نذاشت اما خب مردم اومده بودن. سگ، سگو ن ...
درمان انزال زودرس در مردان، عوامل تاثیرگذار
آرامش و لذّت جسمی، احساس آرامش، ارضا و کفایت روحی را نیز به طور کامل داشته باشند. طبیعتاً این بُعد از تعریف از سویی بر کیفیت بُعد اوّل موثّر است؛ یعنی هر قدر رضایت روحی در طول رابطه بیشتر باشد، لذّت جسمی و به خصوص لذّت انتهایی زمان انزال، از کیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود و از سوی دیگر، در این بُعد از تعریف است که مساله طولانی بودن زمان رابطه زناشویی، اهمّیت پیدا می کند؛ چرا که در این حالت، طول ...
فال روزانه 1396/06/11
هر کاری هستید. خوشبختانه اعتماد به نفس لازم را در این راه به دست می آورید و موفق هم می شوید اما یادتان باشد که آنچه در اولویت است، شمایید، نه دیگران و اعتقادات شان. پس آنچه خود فکر می کنید درست است را انجام دهید. امروز انرژی لازم را برای شروع یک روز خوب دارید بنابراین هر چه زودتر از تخت خواب بیرون آیید و روزتان را به بهترین شکل آغاز کنید. کارهای نیمه تمام را تمام و برای روزهای آتی خود ...
وزیر احمدی نژاد بگوید چرا بر تولید تراریخته قفل زدند؟
آن و وجود مافیای واردات محصولات تراریخته می داند. قره یاضی از زمانی یاد می کند که در دولت احمدی نژاد، محمدرضا اسکندری، وزیر کشاورزی و مدیر بلافصل او یعنی رئیس وقت پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی در سال 85، مجوز واردات محصولات تراریخته را به کشور صادر می کند و بر تولید داخلی محصولات تراریخته قفل و زنجیر می زند. او سخن از این دست اقدامات را نه برای رد یا تأیید مقابله مافیای واردات با تولید ملی محصولات ...
کتاب و زندگی، دخیل عشق حججی
.... پاشا در بیمارستان می ماند و دختر از همان جا به خانه اش می رود. می رود و نرسیده به خانه، همپای حوریه راه می افتد توی خیابان ها. مردهایی که در بنگاه نشسته اند نگاهی به موهای بلوند حوریه می اندازند که از زیر روسری ساتن گلدارش بیرون زده و نگاهی به چهره صبوره که با چادر قاب گرفته شده است. نخستین سوال هم این است که کدام شان خانه می خواهند. بعد از 3 ساعت خیابان گردی، فقط با یک نشانی و قول ...