سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با مهدی،حسین و ابوالحسن طالقانی فرزندان آیت الله / اگر طالقانی زنده بود...
...، سرهنگ فطرتی، مهندس دبیر، انجمن اسلامی مهندسین عمدتا در آن جا رفت وآمد داشتند و با ایشان بودند. اما ایشان در سال های 38، 39 در مدرسه همت شمیران شب های چهارشنبه تفسیر می گفتند و دوستان زیادی هم در جلسات بودند. حالا آن موقع من چند ساله بودم؟ 14ساله و هنوز به سنی نرسیده بودم که خیلی چیزها را بدانم. درواقع پدرم هیچ وقت مسائل سیاسی اش را برای بچه ها باز نمی کرد. ارتباطاتش را آنطور روشن نمی کرد. خیلی از ...
سرگذشت یک دادستان انقلابی
از انفجار، محل را ترک کرد. در ساعت هشت و چهل دقیقه صبح روز 14شهریور1360، بمب منفجر شد. موج انفجار، پدرم را از طبقه دوم به حیاط پشت دادستانی پرتاب کرد. ایشان دچار ضربه مغزی هم شد. آن زمان من در سپاه مشغول فعالیت بودم که شنیدم دفتر دادستانی منفجر شده است. سریعا راه افتادم و وقتی به آن جا رسیدم، فهمیدم ایشان را به بیمارستان ارتش در خیابان ولی عصر(عج) منتقل کرده اند. وقتی بالای سرش رسیدم، بیهوش بود. بعد هم ایشان را به بیمارستان شریعتی منتقل کردند و همان جا پدرم به شهادت رسید. ...
زیارت با معرفت؛ درس بزرگ امام هادی(ع) به شیعیان
حضور در حرم را از اقامه نماز جماعت صبح تا طلوع آفتاب از دست بدهد چه اینکه بنا بر روایات ارزاق را در این وقت توزیع می کنند. 19٫ اگر شب جمعه است دعای کمیل و اگر روز جمعه است غسل جمعه و دعای ندبه و نماز جمعه فراموش نشود. 20٫ مساعدت مالی در حد توان به حرم؛ چون مال شما هر جا برود دل شما هم همانجا می رود و عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام دستور می داد هر کس بالغ شد به معابد بخشی ...
چمران می گفت این پسر بچه من است/ به برادرم می گفتند شهید فهمیده آذربایجان
اعمال هرکسی را به پای خودش می نویسند. اصلا به خاطر همین جثه و اندام کوچکی که داشت به او لقب شهید فهمیده آذربایجان را دادند. از برادر شما و شهید مصطفی چمران چند عکس به یادگار مانده، درباره این عکس ها توضیح می دهید؟حسن چطور با شهید چمران آشنا شد؟ حسن همان بار اولی که به جبهه اعزام شده بود بعد از گذراندن یک دوره ده روزه آمادگی دفاعی در مسجد سلیمان به گروه شهید چمران منتقل شده ...
جنگ رسانه ای از منظر رهبر معظم انقلاب – بخش دوم
. چون مردم در رأی دادن ها و اقدامات عمومی معمولاً تحت تأثیر رسانه هایند و رسانه ها هم معمولاً در اختیار پولدارهاست. چند درصد رسانه های دنیا دست غیر صهیونیست ها و غیر سرمایه دارهای بزرگ است؟ شاید بتوان گفت که همه ی این دستگاه های مهم و اثرگذارِ دنیا دست سرمایه دارهای مهم و عمدتاً صهیونیست هاست... بنده بارها گفتم این که می گویند رسانه ها و روزنامه ها در دنیا آزادند، درست است؛ اما روزنامه ها مال چه ...
ناگفته های یک مامور اطلاعاتی سپاه
هستند که تصمیم می گیرند تا این انقلاب را متوقف کنند و بعد به عقب رانده و ریشه کن کنند. به دلیل مشیت الهی و استواری امام(ره) و شاگردان شان، خداوند خون بهای جوان های رشید این انقلاب را استقامت و پیروزی و پیشرفت قرار داد و اِلا این جریانات درست شد که ما را در مرزهای ایران محصور کنند، انقلاب امام را محصور کنند و همین جا ریشه کن کنند. وقتی ندای انقلاب اسلامی از جنوب لبنان بلند شد، ورژن های بعدی ...
توصیه های آیت الله رشاد به طلاب جوان
کنم که خدایا! من پیش خودم فکر می کنم که بیش از این نمی توانم. دیگر چه کار باید بکنم که نکرده ام. من اینقدر تشخیص می دهم و این مقدار هم توان دارم. وقت و عمر می گذارم. شب و روز ندارم. مشکلات دارم و مریض می شوم. بنده سالهای سال است که تقریبا همه امور زندگی شخصی خود را تعطیل کرده ام. یعنی هیچ کاری به امور منزل ندارم. شاید وقتی که برای خانواده صرف می کنم این باشد که وقتی بچه ها و نوه ها دور هم جمع هستند ...
جست و جوی ر یشه های گمشده کولبری غیرقانونی و مبارزه با قاچاق در بانه و سردشت
...، زمین نداریم... شوهرم از اول کارگری می کرد، چند سالی هم کولبری کرد. یک شب هم خبر آوردند که زده اند به سرش، بعد گفتند دور و بر جسدش شیشه های آبجو ریخته بوده که مثلاً قاچاق مشروب می کرده. من هم گفتم اگر من از اینجا تا مرز بروم، هزار تا از این شیشه های مشروب توی کوه پیدا می کنم، شوهرم مشروب نمی آورد و نیاورده اما شما چرا به سرش زده اید؟ خانواده ل حالا تحت پوشش کمیته امداد هستند و ...
اگر طالقانی زنده بود...
تا 12شب در کارخانه کار می کردم و بعد هم باید می خوابیدم و صبح دوباره به دانشکده می رفتم، دیگر فرصتی برای درس خواندن باقی نمی ماند. رفتار شخصی پدرتان در خانه چطور بود؟ دو خانواده با یکدیگر رفت وآمد داشتید؟ حسین طالقانی: ما همه مان با هم ارتباط داشتیم و هیچ مشکلی نبود. مهدی طالقانی: غیر از مادرهای مان بچه ها با هم ارتباط داشتند. حسین طالقانی: بعدا اتفاقا وقتی پدر صحبت می کرد ...
اظهارات عجیب و خواندنی یک جوان داعشی از مراحل ازدواجش
اینجا آمده ایم. بعد از نماز صبح و ادای فرایض دینی و مذهبی که در نظر گرفته شده بود، در کلاس های سیره صحابه و نبردهای آنان شرکت می کردیم. بعد از این کلاس، من به حفظ قرآن و پس از آن فعالیت های ورزشی برای بالا بردن قدرت بدنی و حفظ آن مشغول می شدم. طی این سه هفته تمام ساعات فراغت ما به شوخی و مزاح و خنده ها و قهقهه های مستانه می گذشت و موجب شده بود این سؤال عجیب در ذهنم مطرح شود که ...
مانور میلیونی اربعین مدیون خون حججی هاست
زیادی به چشم می خورد که شاید آنچنان که باید و شاید رسانه ای نشده اند و برای آشنایی بیشتر و بهتر مردم با این شهدا باید کارهای بیشتری انجام داد؛ شهدایی مثل شهید حاج حمید تقوی فر، حاج رضا فرزانه، حاج عبدالله اسکندری، هادی کجباف، حاج عباس عبداللهی و... با سابقه ای پربار و یدی طولا در دوران دفاع مقدس، حرف های زیادی برای گفتن دارند و از پاکی و خلوص نیتشان هر چه گفته شود، کم است. چندی پیش پس از انتشار ...
شهیدی که پیکرش 50 روز زیر آفتاب ماند
مقدم بودم چون میدانستم حسن خود را به آتش می زند. به اسماعیل گفتم: اسماعیل، مسیر معبر حسن مقدم را بلدی، که اگه نیاز شد کمکشان کنیم؟ گفت: بله. آتش دشمن روی بچه ها قفل شده بود و از زمین و آسمان آتش می ریخت. شب از نیمه گذشته بود و هر چه به صبح و روشنایی هوا نزدیک تر می شدیم فرمانده ها نگران تر می شدند. دستور رسید که تا هوا روشن نشده نیروها را از منطقه درگیری خارج کنیم. همه متحیر ...
اردویی به سبک لشکریان مخلص خدا
برایمان می آوردند. حاج آقای جاجانی هم دست پخت خوبی داشت و همه بچه های اردو را بعد از آن همه کار روزانه می گرفت پای کار آشپزی . حسن جراح عمومی است و بیشتر از همه بیمار داشت. گروه آزمایشگاه تا سه نیمه شب مشغول آماده کردن نمونه ها برای انتقال به شهرستان بودند با بیمارستان شهرستان هماهنگ کرده بودیم هر روز صبح نمونه ها را برای آزمایش ببریم آنجا. اگرچه مشکل دارو نداشتیم اما ماشین برای حمل و نقل کم بود ...
از کتاب معنویت با طعم هالیوود تا اسلام دین آسان
به منطقه هورامانِ ایران گریخته اند. رمان با نگاهی به آن روز، بیست و نه سال بعد از آن حادثه را روایت می کند. شوان و دوستانش کولبر هستند و رمان روایت دردهای آن ها در فضای افسانه ای هورامان است. در کنار آن، عشق ناغافل و یک باره به سراغ شوان می آید؛ دختری که از خشونت آن سوی مرز گریخته است. شوان شیفته خواندن افسانه و شعر است و رمان با تلفیق فضای داستان با افسانه های کردی و شعر و ...
کودکانی که برای چوپانی معتاد می شوند!/به من می گفت بکش و گوسفندها را ببر/منم می کشیدم و گوسفندها را می ...
امیر بود و علیرضا و چند نفر دیگر. امیر از هفت، هشت سالگی مصرف دارد. نسرین ، سه ماه پیش که عروس خانواده احمد شد، فکرش را هم نمی کرد، پسر معتادی که یک روز در میان، یک لنگه پا جلوی در خانه شان می ایستد و منتظر محمد پسرش است، بچه همسر جدیدش است؛ امیر: ما همین جا زندگی می کنیم، ویره. خیابان گلستان ...، همان جا بود که با احمد آشنا شدم و بعد فهمیدم که قبل از من دو زن دیگر هم داشته که از آنها جدا شده و امیر ...
مقاومت باز هم نتیجه داد؛ محاصره دیرالزور؛ خاستگاه اصلی داعش شکسته شد/ نجات دویست هزار نفر از سوری های ...
گروه بین الملل – رجانیوز، با وجود کمک های متعدد آمریکا در شکل گیری و تقویت تروریست های داعش در سوریه اینبار هسته مرکزی و استان راهبردی دیرالزور از چنگ آنها خارج شد. به گزارش رجانیوز ، سخنگوی ستاد مشترک نیروهای مسلح سوریه شکست سه ساله حصر دیر الزور را اعلام کرد. آزادی ده ها هزار نفر از مردم مورد ستم دیرالزور بعد از سه سال محاصره سنگین نویدبخش سوریه ای جدید و جبهه مقاومتی قدرمند می دهد ...
روایت های ناگفته از دوران جنگ
آن خوانده ایم. معمولا عادت داشته ایم در این سال ها حتی اگر ادبیات اردوگاهی را پی گرفته بودیم داستان اسرای ایرانی در جنگ با عراقی ها را بشنویم. اما خاطرات مدیر جنگ روانی ایران در سال های پایانی جنگ که در بسیاری از جبهه ها دست پیروز با رزمندگان کشورمان بود، می تواند وجه ناگفته جنگ را روایت کند. هر چند به نظر می رسد در مقابل بشیری نشستن و همه خاطرات او را بر کاغذ آوردن خود یکی از مشکلات نویسنده کتاب ...
چند خبر کوتاه از سوره مهر
. در چند سال اخیر کتاب های صادق و بی رودربایستی منتشر شده و امیدوارم این اثر بتواند جای خود را در میان همه آنهایی که دغدغه جنگ دارند، باز کند. محمد عزیز پرویز، از اسرای عراقی نیز در این مراسم به بیان خاطرات خود پرداخت و گفت: من اهل شهر خالقین عراق هستم. در سال 1982 اوایل جنگ به درجه ستوان سومی رسیدم و در خرمشهر اسیر شدم؛ در آن زمان افسر اداره مخابرات گردان 8 انتظامات استان دیوانیه بودم ...
روحانی شهیدی که زحمت تشییع پیکرش را به احدی نسپرد
دلیل صبر و بردباری خود عقیله بنی هاشم و پیام آور عاشورا شناخته شده و به آن درجات رفیع رسیدند، و اینکه علما به نماز شب 11 محرم حضرت قسم یاد می کنند بی راه نیست. فرزندان من بعد از شهادت پدر در همه جا بامحبت روبه رو شدند، اما حضرت زینب(س) پس از شهادت امام حسین(ع) گفتند امان از اسیری، حال، یادآوری مصیبت های آن حضرت، غم و سختی های پیش رو را در دنیای فانی برایمان تقلیل خواهد کرد. بانو احمدی ...
برای بعضی ها، هیئت از مغازه دونبش میدان فردوسی گران تر است/ غدیر از محرم مهم تر است
هیئت از مغازه دونبش میدان فردوسی گران تر است؛ یعنی کسب وجهه و اعتبار برای آنهاست. فقط می خواهند خودشان را همه جا هیئتی معرفی کنند. مثل این آقای دوربینی که دوست دارد دیده بشود، اینها هم میل به دیده شدن و معرفی شدن به عنوان بچه هیئتی دارند. *خب حالا حسن این طرح شما در این میان کجاست؟ طرح سیره ستایشگران راستین اهل بیت حسنش این است که به درون سازی توجه دارد. الان همه دنبال برون سازی ...
شهید بهشتی از مؤتلفه خواست به یاری شهید قدوسی برود
پستی می دادند و می رفتند یا کمکی می کردند بصورت افتخاری. لذا لازم بود اینها را آموزش نظامی بدهیم و همین سبب شد که ما در دادستانی آموزش نظامی به کل پرسنل و نیروها بدهیم و همچنین در آنجا نیروهایی را آموزش دادیم و به جبهه ها اعزام شدند که از اولین روز جنگ در جبهه پل ذهاب نیرو اعزام شد، هفتاد و دونفر اعزام شدند و بعد به جنوب و ... دفتری در آنجا بود که دادستانی این کار را انجام می داد. این یکی از ...
فوتبالیست های حاشیه نشین!
به سبزی زمین فوتبال برای کودکانی که گاهی تنها انتخابی که پیش روی شان قرار دارد سیاهی است. کار، تمرین، کار، تحصیل، کار... اردوگاه چمران در خواب قیلوله است. بچه ها هر کدام روی تخت ولو شده اند و گرمای آخرین روزهای تابستان را بیرون در جا گذاشته اند و استراحت می کنند تا ساعاتی بعد بروند به زمین فوتبال و نتایج تمرینات شان را در چند ماه گذشته به رخ تماشاچی ها بکشند. خوابگاه ها مرتب و ...
گزارش پنجم: قربانی همیشه خاموش فرقه طاهری/ روایت مادرانه از درد یک دختر
برای ما خوب نیست و من دیگر حاضر نیستم اینها را ببینم، فقط چون شما اصرار می کنید من همان اتصالم را می گیرم تا سریعتر خوب شوم. بعد از آن در طول یک هفته دیدم که دخترم هر روز حالش بدتر می شود! دخترم روز شنبه آن جلسه کذایی را رفت و تا جمعی بعد روز به روز حالش وخیم تر شد. خیلی ضعیف تر شد و توانایی های بدنش را از دست می داد. زبانش خواب رفت و تکلمش با اشکال مواجه شد، سرش خواب می رفت و هرازگاهی ...
گفت و گو با صاحب یکی از خاطره انگیزترین تصاویر جنگ+عکس
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ به نقل از روزنامه جوان، هیچگاه فکر نمی کردم بهانه آشنایی ام با سید گردان 505 محرم تصویری باشد از فرزند او که با لباس پاسداری و آرپی جی در دست تصویر ماندگاری را به ثبت رسانده است. کمی بعد از انتشار این تصویر در فضای مجازی، با سید حسن آدینه فرزند شهید سید علی نور آدینه آشنا شدم. این تصویر مربوط به 33 سال پیش در راهپیمایی 22 بهمن ماه 1363 است که در این ...
اعتراف مرد خراسانی به قتل همسر و فرزند با کلنگ
خانه مادر زنم بردم و سپس قصه رفتن او به مرکز بهداشتی را طرح کردم. وقتی ماجرای گم شدن همسر و فرزندم لو رفت، من برای رد گم کنی به منزل بستگانم سرزدم سپس روز بعد اجساد را در صندلی عقب پرایدم گذاشتم و بی هدف به راه افتادم تا آن ها را پنهان کنم که خودم را در نزدیکی پاسگاه دیدم. ترسیده بودم و اجساد را درون شکاف زمین کشاورزی انداختم و روی آن ها با بیلی که همراهم بود خاک ریختم و بعد هم به منزل بازگشتم و گم ...
ناکوکی ساز اوقات بچه های روستایی از فراغت مسئولان و خانواده ها
به جمع آنها پیوستم. از رفتار و خندهای معنا داری که توسط چشم هایشان بین خود رد و بدل می کردند، فهمیدم ذهنیت مرد سالارانه ای که با آن بزرگ شده بودند نمی توانست قبول کند یک زن هم می تواند ماهی بگیرد. برای عوض کردن فضا همانطور که مشغول یاد دادن نحوه انداختن درست تور به آب به من بودند، پرسیدم بچه ها به نظرتان اوقات فراغت یعنی چه؟ بعد از چند ثانیه سکوت همگی، یکی از آنها گفت: همین زمانی که ما ...
از تبارِ فهمیده گان
اینکه به جبهه برود خیلی زود عصبانی می شد. اولین بار که به جبهه رفت و برگشت تحول عظیمی در او بوجود آمده بود. اخلاقش واقعاً عوض شده بود. می گفت خواهرم هر خواسته ای داری به من بگو تا برآورده کنم ... . جبهه و آن هم پابه پای چمران جنگیدن او را بزرگ کرده بود و خستگی ناپذیر. چند بار در عملیات مختلف بد جوری زخم برداشت و هنوز دوران نقاهت به نیمه نرسیده بود که دوباره با همان زخمها خودش را به جبهه رساند ...
فرزندم سیدجعفر، همیشه آرزوی شهادت داشت
که منافقان یک یک بچه ها را شکنجه داده بودند و نهایتا تیرخلاص می زدند. پیکرمطهر شهیدسید جعفر موسوی بعد از سه روز که در هوای بازآن منطقه مانده بود به تهران منتقل می شود و در پنجم مرداد ماه1367 درگلزار مطهر شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده می شود و درست یک روز بعد ازشهادت سید جعفر؛ فرزند پسر عموی پدرم نیز درحوالی منطقه پاسگاه زید شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل می شود. گفتنی است؛گرامیداشت یاد ...
داعش در مسیر فروپاشی؛ چشم انتظار کمک آمریکا
ها شمار عناصر داعش را در تلعفر دو هزار نفر اعلام کرده بودند ولی روشن شد تنها چند صد نفر بوده است و در واقع به داعشی ها اجازه داده شد قبل از نبرد تلعفر از این شهر خارج شوند. همچنین بمباران کاروان داعش به دیرالزور در شرایطی صورت می پذیرد که برخلاف ادعاهای بشردوستانه آمریکایی ها، در این کاروان، شماری افراد غیرنظامی یعنی اعضای خانواده شامل بچه ها، پیرمردها و زنان باردار هستند که برخی از آنها ...
اولین دادستان انقلاب از شهادت فرزند تا ترور به دست منافقین+تصاویر
احمد " از علمای بزرگ منطقه بود که پس از سال ها تحصیل در حوزه علمیه نجف و استفاده از درس بزرگان حوزه علمیه نجف به درجه اجتهاد رسیده بود و به زادگاه خود برگشت و به ارشاد مردم منطقه نهاوند پرداخت. علی دوران کودکی و نوجوانی را تحت تربیت درست خانواده سپری کرد و با خواندن، نوشتن، قرائت قرآن، اقامه نماز و احکام شرعی آشنا شد و سرانجام حادثه ای موجب شد که او در سنین نوجوانی وارد حوزه علمیه شود ...