سایر منابع:
سایر خبرها
هیاهوی زندگی در پیچ و خم جاده
گرفتند و می گفتند اگر خودت هستی ماهم برای سفر به تهران بیاییم و می گفتند خداکند که همه زن های ایران مثل تو باشند. کی بازنشسته می شوید؟ بهمن سال 97 بازنشسته می شوم اما به نظرم امثال من که کار کرده ایم نمی توانیم در خانه بنشینیم به هرحال شغلی مثل تاکسی سرویس یا سرویس مدرسه برای خودم دست و پا می کنم، راستش را بخواهی بازنشستگی برای من معنا ندارد. تا به حال تصادف کرده ...
ذاکرین اباعبدالله(ع) رسانه بی بدیل شیعه هستند/ ذاکران جوان سی دی خود را به خانه مداحان بفرستند
...> با توجه به اینکه دهه اول اقشار مختلف وارد هیئت ها می شوند، چگونه باید از این فرصت ها استفاده کرد و فرهنگ واقعی سیدالشهدا(ع) را آموزش داد؟ ما ذاکرین اهل بیت باید اول از همه روی خودمان کار کنیم . فرمود ان الذین آمنوا و عملوالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا. کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند خدا محبت آنها را در دل مردم می اندازد. ذاکر امام حسین(ع) اگر خودش خلوتش با خدا را تقویت کند ...
حاج سعید حدادیان؛متن روضه حضرت عبدالله بن الحسن(ع) +لینک دانلود
چون اشک یک چشم حسین گوید و یک چشم حسن *حسن جان...حسن جان.... این جوری نیست که حسن جان گفتن مثل حسین جان گفتن همه توفیق داشته باشند گریه کنند خدا یه نمکی بهت داده،الحمدلله؛حالا بگو:حسن جان...حسن جان... وقتی تو میگی حسن جان گریه میکنی فاطمه دعات میکنه،به خداقسم حسین دعات میکنه،حالا تو بیت اول برات چی خواستم؟* ای اهل دل به غربت تو مبتلا حسن2 ...
ماجرای تشنه لبی حضرت رقیه (س)
رفت و آمد هستند و پرسید "عمه جان! اینان کجا می روند؟" حضرت زینب(س) فرمود "عزیزم این ها به خانه هایشان می روند" پرسید "عمه! مگر ما خانه نداریم"؟ فرمودند "خانه ما در مدینه است". حضرت رقیه(س) تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد، بلافاصله پرسید "عمه! پدرم کجاست"؟ فرمود "به سفر رفته". طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه ...
اشعار ویژه شب پنجم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
...> راضی شده لب تشنه در این جا بمانی با این که چندین عضو از جسم تو کم شد تو تا ابد عشق دل زهرا بمانی حسین ایزدی عمو فدای جراحات پیکرت گردم شهید مکتب عباس و اکبرت گردم نماز عشق بجا آور و عنایت کن که من مکبّر در خون شناورت گردم ز خیمه بال زدم تا کنار مقتل خون به این امید که سرباز آخرت گردم ...
هومن اژدری: موسیقی راک در دنیا در حال از بین رفتن است
...، در آهنگ هایشان تغییر ایجاد کنند و به روزتر شوند تا بیشتر در دل مردم جا باز کنند. فقط اینکه من قصد هیچ گونه بی احترامی نداشتم و قضیه کاملاً برعکس بوده که گویا برخی متوجه آن نشده اند. می خواستم یک تشکر ویژه هم از شهریار کبیری کنم که به همراه همسرش سعیده آیینی سازنده این ویدئو بود و طی چندین ماه، کار یک تیم را به صورت دو نفره انجام دادند. همیشه موزیسین ها را در سینما به شکل معتاد و قاتل ...
متن تسلیت محرم 96
سال برای تو سیه می پوشیم در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز با یاد لب تو آب را می نوشیم . . . اس ام اس محرم خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست. یا حسین اس ام اس محرم آن روز که از گلوی تو خون می ریخت خون از رگِ آفتاب، گلگون می ریخت این خونِ خدا بود که از رگْ رگِ تو با جوششِ سرخِ عشق، بیرون می ریخت انتهای پیام/ ...
رامبد جوان: آماده مذاکره برای بازگشت جناب خان به خندوانه هستیم/ فیلم بعدی من، یک فیلم کمدی است
کاراکترهای برنامه خندوانه ، محمد بحرانی صحبت کردیم و همه منتظر هستند که بدانند تکلیف جناب خان چه می شود؟ آیا داستان لجبازی بود؟ بعد از برنامه تو این عروسک گل کرد و عجیب است و حیف شد که الان نیست. آیا این موضوع حل می شود؟ امیدوار هستیم که موضوع حل شود و ما همیشه آغوش مان باز بوده و هست. وقتی به نتیجه رسیده شد که جناب خان نباشد تمام تلاش مان را کردیم که برگردد ولی متاسفانه نشد و تا این لحظه نیز ...
انحراف میرحسین موسوی ریشه در تفکرات رهنورد دارد!
السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ خداوند نور آسمان ها و زمین است؛ آیه 35 سوره نور یعنی هر چیزی که روی پردۀ جهان هستی دیده و سینمایی می شود به وسیلۀ نور الهی است. بنابراین تنها هنری که بیشتر از همه به آفرینش نزدیک است سینماست، چون سینما بدون نور معنی پیدا نمی کند، راستی چه شده که شما به سراغ بنده آمدید؟ *من فیلم زندان دوله تو شما را در شش هفت سالگی تماشا کردم ...
زینب ز کودکان خودش دست می کشد...
(س) چنین می سراید: گفت زینب "یا أخی" من حق مهمانی دهم دوست دارم در ره عشق ات دو قربانی دهم من به درگاه تو سوز و آه آوردم حسین با امیدی رو به این درگاه آوردم حسین بین سپاه خویش را همراه آوردم حسین هستی خود را به لشکرگاه آوردم حسین میوه دل نذر کردم بهر این مهمانی ات پاره جان پروراندم تا شود قربانی ات ...
قربانیان خواهر خود را قبول کن...
...> خون را بیا به دست دو قربانی ام بکش تو خون مکش به دست عزیزم حنا که هست گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم از سر مرا تو باز مکن کربلا که هست گفتی که بی تو سر نکنم خوب! نمی کنم بعد از تو راه کوفه و شام بلا که هست محمد سهرابی *** سخنرانی مکتوب عوامل شکست در آزمون های الهی/آیت الله مصباح یزدی/قم حسینیه شهدا –؛ شب دهم محرم 1427 ...
گلچین مداحی شب چهارم ماه محرم + دانلود
بال و پرم میزنی ( واحد) سنگ تو رو به سینه میزنم یا امام حسین(شور ) عالم زینب والا زینب(شور ) گلچین مداحی شب چهارم ماه محرم میثم مطیعی سوختم، برخاست باز از دل نوایی سوخته (روضه) منم اون غلام سیاهت، که دادم دلم رو به راهت (شور ) نریدُ أن نُعیدَ الیَوْمَ کربلائَک (واحد عربی ) رهسپاریم تا شهادت با تو هستیم تا قیامت (واحد ) من یه کبوتر بودم به همه جا ...
استاد فاطمی نیا: حرّ یک شخص است اما حرّ شدن یک جریان می باشد/ صوت پای پیاده با مداحی میثم مطیعی
می باشد. در این دهه باید متحول شویم. *** مخاطبان خبرگزاری آنا، به مناسبت ایام سوگواری ماه محرم می توانید قطعه پای پیاده با مداحی میثم مطیعی را از اینجا دانلود کنید. *** همچنین در ادامه می توانید غزل علیرضا قزوه را با نام خون خدا در رثای سومین امام شیعیان بخوانید: نمی دانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم به هر جایی که رو کردم فقط روی تو را ...
دخترت خیلی گرفتار شده / مثل عمه دست به دیوار شده
که افتادی به مقتل دل پر ماجرا دارد رقیه دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست وطن در کربلا دارد رقیه بمیرم از چه لبهایت کبود است بگو محشر به پا دارد رقیه پدر بر چهره ام یک دم نظر کن رُخ زهرا نما دارد رقیه به جرم عاشقی جان بر لب آمد شکایت زاشقیا دارد رقیه خدا خواهد اگر ،می میرم امشب که هر شب این دعا دارد رقیه ...
پایم حریف خار مغیلان نمی شود...
قلم خودش ثبت کرده است. این عشقِ ثبت شده را با این صداهایی که دل وهابیت را خوشحال کرد، چون گسترده پخش شد و حداقل قلب امام زمان را رنجاند! یکی از آن صداها این بود: نگویید یا حسین! ما نوکر تو هستیم؛ نگویید ما غلام تو هستیم؛ نگویید ما عبد تو هستیم؛ شما بگویید ما عبد خدا هستیم و این حرف ها را نزنید. چرا نزنیم؟ ما به بیش از ده دلیل با توجه به لغت عبد که گوینده از معنای این لغت غفلت داشته و ...
اشعار شب چهارم محرم جوانان حضرت زینب(ع)
هر دو به دستان حرامی ها بود دو بدن داشت به خود زخم برابر می دید چشم ارباب پس از اکبر و قاسم به زمین بار دیگر دو بدن پاره و بی سر می دید خونجگر بین حرم مادرشان بی تاب است علی اکبر لطیفیان: بیا تا بگردیم دور سر تو الهی فدای دو چشم تر تو چگونه در این خیمه سالم بمانیم؟ که دیدیم در خون تپید اکبر تو ...
دانلود بسته مداحی شب دوم محرم 96
...] زمینه [دارم غبار می بینم...] نوحه [حاجی عشق در صحرا مهمان شد...] واحد [با هر مصیبتی و بلا ابک الحسین...] تک [همه اصحاب رو به ارباب...] شور [در آن نفس که بمیرم...] شور [خاطر خواهیمُ همیشه بزار پای دلم...] دانلود مداحی حاج محمود کریمی بخش اول - روضه ( آمد ورودیه بارانی است. حال و هوای حسینیه ) بخش ...
ادب در فرهنگ عاشورا
...، حضرت فرمودند: ابوذر به دستگاه ولایت بسیار خدمت کرد. اگر شما می خواهی بروی برو. غلام شروع کرد به گریه کردن. حضرت فرمود: چرا گریه می کنی؟ ببینید این عمل صالح را در چه ظاهر زیبایی عرضه کرد. گفت: آقا یک غلام سیاه نباید به صف این همه سفید رو، این همه کسانی که صورتشان نورانی است بپیوندد؟ خون من سیاه اجازه ندارد به خون اولیای خدا آغشته شود. اجازه بفرمایید من هم در این قافله بمانم. ...
اس ام اس فرا رسیدن ماه محرم (3)
در غم هجران اشک تو پرمی کشید دل به هوای محرّمت آقا سلام ماه محرّم شروع شد آمد بهار زخم دل ما و مرهمت ------------------------------------------------------------------------------- دوباره بوی گریه های شبونه ناله هایی که دل ها را می سوزونه صدای نوحه خون که داره می خونه وقتی بارون می باره تو دل ها ...
این چشم وا نمی شود؛ اما تو باز کن؛ سیرم ببین و بعد بگو وای مادرم
... به دل روضه خوان تو که منم کاش قدری خدا توان می داد سائلی آمد و تو در سجده "اِنّما"یی دوباره نازل شد چه کسی مثل تو نگینش را این چنین دست ساربان می داد؟ کم کم آرام می شوی آری سر روی پای من که بگذاری بیشتر با تو حرف می زدم آه درد دوری اگر امان می داد حکایت سفر عاشقانه دختر با سر بریده پدر و اشاره به کتاب ارزشمند ...
بسته شعری ویژه شهادت امام حسین ع
میان روضه با یک یاحسین پیش رویت بانویی با قامت خم را ببین گریه کم کردم، گناه، اما فراوان یاحسین! با من از روی کرم رفتار کن، کم را ببین آی کورش آی اسکندر سر از قبرت درآر امپراطوری بین این دو پرچم را ببین! *********** از ازل عشق، در دلم بوده سایه ی بر سرم، علم بوده خانه ی اولم حرم بوده دست از تو چگونه بردارم ...
راز رشید تشنگی آب ها سلام...
غم انگیز آب ها هر روز می رسد به لبان تو السلام نامت هنوز هم هیجان می دهد مرا این پرچم شماست تکان می دهد مرا ارباب ماست او که فقط با ارادتش یک قطره اشک سود کلان می دهد مرا در ازدحام روز قیامت دلم خوش است انگشت مادر تو نشان می دهد مرا raz rashid ...
بیرق یا حسین در کربلای ایران برافراشته شد
...> تا در صفوف نوحه منظم کنی مرا فرموده ای که:" اشک شما مرهم من است " اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا آنقدر در طواف سرت گریه می کنم تا پای نیزه چشمه زمزم کنی مرا اصلا بعید نیست که در روضه خودت همسایه رسول مکرم کنی مرا روزی که اشک و خون تو در قتلگاه ریخت می خواستی شهید محرم کنی مرا ...
مراسم نمادین ورود شبه قافله امام حسین(ع) به کربلا در نوش آباد اجراشد
ناخودآگاه دل سوگواران عصر روز عاشورا را می دید که گهواره آرزوهای رباب به تاراج قوم جفاکار و سیه روز کوفیان می رود و حنجرش از پیکان تیر سه شعبه سیراب خواهدشد. دیدن صحنه هایی که بانوان و مجللات طفل رضیع را با اوج محبت و مودت دست به دست هم می دهند و در آغوش می گیرند تا طفل رباب از خواب ناز بیدار نشود تو را به یاد آن ساعت و لحظه ای می انداخت که حسین بن علی(ع) امامه پیغمبر(ع) را بر سر گذاشت و ...
زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت
...، انّما زینب ریشه صبر انبیا زینب زینبا زینبا و یا زینب بانی روضه های غم زینب تا ابد مبتلای غم زینب شب چهارم محرمه. هرچند توی همه روضه های کربلا، پای زینب کبری(علیهاسلام) باز می شه؛ ولی امشب سفره ویژه پهن کرده عمه سادات. امشب روضه بچه های خودشه. عون و محمد از اول همراه کاروان نبودند. وسط راه، اهل کاروان دیدند دو تا سیاهی دارن نزدیک می شن. زینب ...
بن بست
سجاد حقیقت قهفرخی شیشه ماشین گل آلود شده بود، توپ پلاستیکی، کناری افتاده بود و قِل می خورد و هنوز از حرکت نایستاده بود. صدای دزدگیر ماشین تنها صدایی بود که در میان خانه های قدیمی و رنگ و رو رفتۀ بن بست به گوش می رسید.در امتداد کوچه دو دروازه گل کوچک که با آجر ساخته شده بودند، میدان فوتبالی را می ساختند که حالا بازیکنی در آن بازی نمی کرد. درهای همه خانه ها بسته بود. تنها گربه ای کنار ...
خیلی دور خیلی نزدیک
خواستند آرایشگر حرفه ای بشوند. یادم است هنرجوها باید همراه خودشان یک مدل هم می آوردند. اکثر مدل ها با ترس می آمدند؛ چون فکر می کردند الان قرار است اتفاق بدی برایشان بیفتد و یک جایشان خراب شود. سر کلاس آرایشگری همه جا می شد پر از شانه و رنگ مو و قیچی و مو در ابعاد مختلف و بند اصلاح و لوازم آرایشی. لوازم رنگ مو بوی بد می دادند. صدای سشوارها هم وحشتناک بودند. زن ها میان آن همه صدا و بو باز هم حرف می زدند ...
خارج نشین – 8
ستون خارج نشین انصاف نیوز، علی معتمدی : بعد از سه سال در آمریکا، برای استقبال از یکی از صمیمی ترین دوستانم، به نام حمید، که حالا داشت برای اولین بار پایش را به این ور آب می گذاشت، به فرودگاه سن دیگو در کالیفرنیا می رفتم. دل توی دلم نبود. بعد از رسیدن به ترمینال و پارک و ماشین و کمی انتظار در سالن، بالاخره دیدار تازه شد. پریدم بغلش و چمدان را به زور از دستش گرفتم. هیجان بیش از حدی در چشمان هر ...
مجموعه شعر درباره پاییز
...> ~~~~~ ✦✦✦ ~~~~~ باد پاییز وزید و دل ما عاشق شد عاشق برگ خزان و این همه زیبایی من و تنهایی و آوارگی برگ خزان هم رنگیم خالی از نیرنگیم روی گلبرگ پریشان در باد می نویسم از عشق می روم تنهایی در شبی بارانی تا که سیراب شوم از می ناب پاییز باده را تا به سحر می نوشم از تب عشق عشق را در قدحی می بینم که دلش ...
اشعار ویژه شب چهارم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
... ای آشنای من همه در لحظه های من نجمه دو تا پسر ، تو دو تا ؛ ای برادرم حالا رسیده است زمان دو تای من بد کردم ای برادر من خواهرت شدم؟ این رسم ها نبود به جای وفای من تقصیر من که نیست ؛دلم شور میزند بگذار لحظه ای تو خودت را به جای من دل دل نکن اجازه بده جعفرت شوند دیدی اگر ظهور نکردند به پای من ...