سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی 35 ساله به خاطر شک بهم خورد
نوآوران آنلاین - مهین تصور می کرد شوهرش به خاطر بچه سراغ زن دیگری می رود و همین تصورات زندگی مشترک آنها را از هم پاشید. امیرحسین زمانی که در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: 35 سال است با مهین زندگی می کنم. از همان سال های اول زندگی مشترکمان متوجه شدیم که صاحب فرزند نمی شویم. آن زمان نمی دانستیم مشکل از کداممان است، ولی با این حال هیچ کدام تصمیم به جدایی ...
بخشش فتنه گران سال 88 غیرممکن است/ همه پرسی در کردستان نقشه شوم دشمن/حمایت از دستگاه قضا در مقابله با ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ ائمه جمعه در خطبه های نماز جمعه سراسر کشور با اشاره به فتنه 88 تاکید کردند با توجه به آسیبهایی که فتنه گران به نظام وارد کردند بخشش آنان غیرممکن است.همچین همه پرسی در کردستان عراق را نقشه شوم دشمن برای ناامنی منطقه دانستند.ائمه جمعه ضمن حمایت از دستگاه قضا تاکید کردند دشمنان می خواهد با استفاده از ظرفیت فضای مجازی با اتهام زنی و شایعه پراکنی، مسئولان کشور را مورد هجمه قرار دهند. در ادامه بخشی خطبه های نماز جمعه سراسر کشور را می خوانید: استان کهگیلویه و بویراحمد به نقل از صبح زاگرس آیین نماز سیاسی عبادی و دشمن شکن جمعه در سراسر استان کهگیلویه و بویراحمد این هف ...
دنیای استکبار در پی کمرنگ کردن پیام های عاشوراست/ انتخابات کردستان عراق برای جلوگیری از قدرت برتر اسلام ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از عصر هامون ؛ حجت الاسلام احمد رهدار در خطبه ای نماز جمعه امروز ضمن تسلیت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) اظهار داشت: عاشورا قران ناطق است و امروز دشمن و دنیای استکبار در پس کمرنگ کردن پیام های عاشوراست . وی با تاکید بر اینکه محرم امسال تن دشمنان را به لرزه انداخت افزود: درسی که واقعه عاشورا به زندگی بشریت داد ...
زمردیان: به حال سردارهمدانی غبطه می خورم/ به شوخی گفتم اگر حاجی شهید بشه چی میشه؟ /مزارت هم کنار آیت ...
مبادا نگران چیزی باشی ها! بعد هی سر به سرش می گذاشتم و به خنده می گفتم اصلا همین جا برایتان مزاری درست می کنیم و مراسم باشکوهی خواهیم گرفت آخر ما که یک حاج حسین که بیشتر نداریم! ببین چقدر نمای جالبی داره پشت سر نماینده ولی فقیه و جلوتر از سایر شهداء، مثل زمانی که در جبهه ها دوشادوش همرزمان و حتی جلوتر از آنها با دشمن می جنگیدی! به خودم که آمدم دیدم شانه های مبارکشان تکان می خورد و کنار ...
دستگیری امام حسین (ع) از همه شیفتگان به آن حضرت/ امام حسین(ع) بالاترین بنده شاکر خداوند متعال است/ ما ...
حجش در عربستان و گفت وگویی که با یک سرهنگ سعوی داشت، عنوان کرد: ما با دشمن جاهل دعوا نداریم، جنگ نداریم، تلخی نداریم؛ بلکه باید با دشمن جاهل نشست و حرف زد. من طوافم در مسجدالحرام تمام شده بود، آمدم در یک گوشه نشستم. یک سرهنگْ با لباس به من گفت: من یک مسئله دارم! من لباسم تنم نبود و یک پیراهن عربی داشتم، گفتم: بگو! حالا نمی دانست من ایرانی هستم، این همه هم در مسجدالحرام بودند، فقط به سراغ من آمد ...
معلمی که زندگی اش را وقف آموزش عشایر کرد
روز بشدت می خندید و دیگران هم به خنده افتاده بودند. بعد از آن آقای بهمن بیگی از من خواست، مدیر یک مدرسه شوم و به همراه دو معلم به منطقه ای بروم که تا پیش از آن نسبت به راه اندازی مدرسه و تعلیمات عشایری مقاومت و مخالفت می کردند. ما هم چنین کردیم و برای این که دانش آموزان خوبی تربیت کنیم، شبانه روز تلاش می کردیم؛ حتی روزهای جمعه و تعطیل هم کار می کردیم و به درس بچه ها می رسیدیم تا پیشرفت کنند. ...
خاطرات تکان دهنده یک داعشی از شکنجه های وحشیانه برای گرفتن اعتراف از اسرا
مثل دو شب قبل مجبور شدیم به پشت جبهه عقب نشینی کنیم. موضوعی که به شدت امیر کتیبه را خشمگین کرد، به همین دلیل به سرعت دستور بازگشت به میدان و از سرگیری تلاش ها را صادر کرد. غیر ممکن بود، بار دیگر به میدان نبرد باز گردم، به همین دلیل به امیر کتیبه اطلاع دادم که طی یورش های قبلی پایم دچار آسیب دیدگی شده و قدرت حرکت را ندارم. به پشت جبهه منتقل شدم. بعد متوجه شدم، ارتش سوریه با کمک ...
کارگردان زن هالیوود، فیلمی درباره پناهجویان ترکیه می سازد
کند در خانه خودش است و آن جا را خیلی دوست دارد، گفت: می خواهم این فیلم که فیلمبرداری آن را در استانبول انجام خواهیم داد، کاندیدای اسکار شود. او ادامه داد: من نیز یک مهاجرم و در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی به آمریکا رفتم. وقتی به این کشور سفر کردم متوجه شدم همه چیز شدنی است. دیدم شوروی چگونه در کشورم نسل کشی کرد اما نمی دانستم باید چه کار بکنم. برای رونالد ریگان طی نامه ای هشت صفحه ...
همسر مقتول:از خون همسرم نمی گذرم، قصاص می خواهم /دستگیری متهم به قتل مدیر مسئول نشریه شمارش در مخفیگاهش
متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. آنچه در ادامه می خوانید، گفت و گوی شهروند با متهم به قتل یکی از اهالی رسانه است: اتهام قتل را قبول داری؟ من قاتل نیستم. همان طور که به بازپرس هم گفتم، قصد من کشتن مجید نبود. من به هیچ کس صدمه ای وارد نکردم. چاقو داشتم، اما با پخی آن ضربه می زدم. اگر می خواستم او را بکشم، همان اول با یک ضربه ...
دوست صمیمی قربانی سوء ظن
شهرستان رفتیم. من و سیاوش و زن برادرم روی صندلی عقب خودروی پراید برادرم نشسته بودیم. چون من بین آنها بودم متوجه شدم که پنهانی به هم پیام می دهند. آن موقع بود که به رابطه پنهانی همسر برادرم –ثریا- با سیاوش پی بردم و تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. چرا موضوع را به برادرت اطلاع ندادی و خودت وارد عمل شدی؟/ موضوع را به برادرم گفتم که بین آنها دعوا شد. بعد هم ثریا به خانه پدرش رفت و حتی پدر ثریا ...
جراحی که بین هر عمل 5 دقیقه می خوابید +عکس
حمله نمی شود این کار را بکنیم. اسباب کشی یک بیمارستان کاری سخت است و تا بخواهد جا بیفتد طول می کشد. قبول نکرد. یک روز از صبح تا شب و از شب تا صبح کار کردیم تا نزدیکی های صبح بخش ها کمی رو به راه شد. کارهای اسباب کشی بیمارستان که تمام شد خواستم بروم خانه بخوابم که دیدم تمام راهروی بیمارستان تا دم اورژانس پر شده از مجروح. در جبهه حمله ی وسیعی شده بود. مجبور شدم بمانم. وقتی حمله می شد هیچ کسی نمی ...
خاطرات نوحه خوانی همراه شهید همت و حاج احمد متوسلیان در حرم حضرت زینب(س)
، گفتم در این جلسه می خوانم و ساعت هشت تا 8:30 به سرکار می آیم. سه بعد از ظهر از آن خانه بیرون آمدم. اصلا متوجه نشدم کجا نشسته ام و چقدر طول کشید. احساس می کردم در بهشت هستم؛ این را تعارف نمی کنم. از ساعت 6 صبح تا سه بعد از ظهر در این مجلس گریه می کردم. مداح عوض می شد. من نه احساس کردم پاهایم درد گرفته و نه احساس کردم خسته شده ام. وقتی جلسه تمام شد همه بلند شدند. من هم بلند شدم و دیدم ساعت سه بعد از ظهر است. از این فضاها در مجلس امام حسین (ع) الی ماشاء ا... زیاد است. ...
بلایی شوم که بر سر دختر دانشجو تهرانی در دخمه شیطانی 3 جوان آمدم
عبور کرد و وقتی متوجه شد دقایقی است تنها روی پله نشسته ام از موتور پیاده شد. او که سپهر نام داشت گفت قصد دارد به من کمک کند. به او گفتم منتظر بازگشت مادرم هستم اما سر صحبت را باز کرد و از من خواست تا همراهش به یک کافی شاپ برویم. من هم که بیکار بودم پذیرفتم و سوار موتور او شدم. این دختر ادامه داد: پسر جوان مرا به حوالی جاده کن برد. سپس از من خواست تا همراه او به خانه دوستش بروم. او می گفت ...
بهتر بود برای زنجانی حکم اعدام صادر نمی شد
توضیح می داد اما بنی صدر حرف خودش را می زد؛ یعنی سطح رئیس جمهوری چقدر است که وزیر پیشنهادی را با چنین مقیاسی مورد سنجش قرار می دهد. آقای موسوی هم توضیحاتی را ارایه داد که من به آقای بنی صدر گفتم ایشان جواب می دهد، باید جوابش را نقض کنید؛ نه این که ادعای خود را تکرار کنید. بالاخره بحث تمام شد و سر ناهار بحث بر سر من شد. یکی گفت و یکی شنید. بعد من به او گفتم من از حاکمیت قانون دفاع می کنم. روزی در بهشهر ...
حکایت 2 چهره اسطوره ای
فوتبالیست ها که اسم پسرشان را از رادیو می شنیدند اولش یک دست کتک مفصلی به آنها می زدند که برای چه کلاهبرداری کردی؟ بعد تازه توضیح می خواستند که چرا رادیو اینقدر اسمت را امروز تکرار می کرد؟ طبیعتا در چنین فضای عشیره ای و پدرسالارانه، داوری ها نیز بو داشت و بودار بود. راحت می شد یک دانه آدم درجه چند اجرایی با تو دشمن شود و ناگهان حین مسابقه، چشمکی به داور بزند و او پرچم قرمزش را ببرد بالا و زحمات یک ...
عنایت حضرت ابوالفضل (ع) به کودکی که مرده بود/ سرداب و آب شفابخش آن
که به صورت قنداق پشت خودش بسته بود او را زیر نظر قرار داده بودم و حساب کردم حدود 55 مرتبه به دور ضریح چرخید و هر بار که یک دور تمام می شد، چیزی می گفت و دوباره حرکت می کرد. وی ادامه داد: نماز صبح که تمام شد، حرم کمی خلوت شده بود، ناگهان متوجه شدم که آن بچه ای که به صورت قندان روی شانه های آن زن عرب بود در گوشه ای رها شده و در کنار ضریح گریه می کند. بالای سر بچه رفتم و دیدم که به شدت بی ...
تیپ متفاوت همسر دوم امیر حسین مدرس در محرم! + عکس
امیرحسین مدرس البته یک وقت هایی ما هم دوست داریم حریم شخصی مان را داشته باشم؛ مثلا چند وقت پیش سفری به ابیانه داشتیم و هر قدمی که در این روستا برمی داشتیم امیرحسین را گوشه ای می کشیدند تا با او عکس بگیرند. (می خندد) تا اینکه من بالاخره گفتم: خواهش می کنم عینک آفتابی بزن تا راحت بتونیم تو روستا راه بریم. (می خندد) امیرحسین مدرس:ارتباطم با مردم خیلی خوب است و از بودن در جمع ...
یک شبانه روز همنشینی با دامدارهای دشت کاشان
وسیله ای هم نداشتیم. من یک موتور داشتم و با هزار زحمت او را از این جا به بیمارستان بردیم. بعد از آن باز هم برف آمد تا ساعت چهار صبح. این گوسفندها هم در بر بیابان بودند. 40سانتی متر برف نشست. تا صبح نخوابیدیم، صبح گفتیم خب حالا چه کار کنیم؟ چندتا از گوسفندهایمان هم نفله شدند. رفتیم به معدنکارها گفتیم که لودر بیاورید و راه را باز کنید که گوسفندها را به سمت جاده ببریم ولی آنها موافقت نکردند و به هزار ...
بزرگان عرصه مداحی با مداحان جوان مدارا کنند/ هیئت باید مانند مدرسه باشد
وقتی نداریم تا در اختیار کوچکترها بگذاریم. امروز جوانان عاشق کسی هستند که راحت تر است. یکی از مداحان به من اعتراض کرد و من در پاسخ به وی گفتم: عکس لب دریای من با عکس لب دریای خودت را مقایسه کن، متوجه می شوی. چه معنایی دارد که آقای مداح به استخر و جنگل برود و عکس بگذارد؟ شما امثال آقای مطیعی یا حاج قربون را ببینید! آیا آن ها دارند اشتباه می کنند یا ما بیش از حد حساس شده ایم؟ ...
هشدارهای تهمینه میلانی پیش از فاجعه
حقوق اجتماعی هم دارد. گاه می بینیم که در برخی از خانواده ها از همان سن طفولیت به پسر یاد داده می شود که تو باید مراقب زنان خانواده باشی. حالا نامش را غیرت و ناموس مسئولیت یا هر چیز دیگر که می گذارند که اگر آگاهی درست نباشد به خطا می رود. این حس بسته به اینکه این پسر بچه در چه بستر اجتماعی و طبقاتی و فرهنگی رشد می کند، اشکال متفاوتی می یابد. فراموش نباید کرد که خشونت لزوما به معنی کتک زدن ...
اشکهای مایلی کهن برای بازیکن گیلانی: حقوق غفاری را قطع کرده اند
می کند، چند روز قبل شنیدم که حقوق ماهیانه حداقلی که در فدراسیون به او تخصیص داده شده بود قطع شده است . مشکل مملکت ما با قطع حقوق این بچه درست می شود مایلی کهن درباره مشکلات حمید غفاری ادامه می دهد : وقتی فهمیدم حقوق ناچیز حمید غفاری قطع شده است، به فدراسیون فوتبال رفتم، متوجه شدم که مشکل از جای دیگری است وبازرسی کل کشور دستور قطع حقوق او را صادر کرده است ، من هم به بازرسی رفتم ...
علی رغم نامهربانی ها باز هم نهی از منکر می کنم/ اجبار در هیچ عرصه ای جواب نمی دهد
نیا یکی دیگر از شهروندان در پاسخ به سؤال ما به گونه ای متفاوت پاسخ می دهد و می گوید: بله برای من هم پیش آمده که امر به معروف و نهی از منکر کنم و با برخوردی مناسبی هم گفتم: خانم ببخشید متوجه نشدید موهایتان بیرون است که در جواب گفت: به تو مربوط نیست تو چیکار داری؟!. یعنی برخورد شما با اینکه خوب بوده باز هم برخورد بدی داشتند؟. بله؛ حتی یکبار هم به فردی تذکر دادم موهایتان از پشت ...
در هیچ کلاس آوازی شرکت نکردم
توانایی را دارم که با ارکستر قطعاتی را اجرا کنم که جزایری فورا به من گفت اگر چنین است، می توانم تو را به یکی از دوستانم که در هنرهای زیبا صاحب منصب است، معرفی کنم که مدتی بعد متوجه شدم که جزایری با دکتر حسن جامعی (مدیرکل بازرسی هنرهای زیبا) از گذشته آشنا و همکلاسی او در رشت بود. به هرحال فردای آن روز با همراهی آقای جزایری به اداره هنرهای زیبا رفتم. در آنجا با حضور مدیر وقت این اداره، از من آزمونی ...
باید ثابت کنیم چرا بهترین تیم آسیا هستیم/ صورتم را پنهان نمی کنم
صدها هزار جوان ایرانی می شود. کی روش در پایان تصریح کرد: بازی های تیم ملی فقط برای نسل فعلی نیست. من خودم به یاد دارم وقتی بچه بودم بازی تیم ملی پرتغال و تیم ملی موزامبیک را می دیدم و هنوز طعم این بازی را زیر زبانم مزه می کنم. خودتان می دانید که چنین بازی هایی برای ایران بسیار مهم است. زدن یک گل در جام جهانی مهم تر از پنج شش قهرمانی در لیگ های باشگاهی است. همانطور که گفتم فدراسیون فوتبال ایران باید دنبال این اتفاقات را بگیرد. مهر ...
دَم منبرهایت گرم
باشم ولی فکر می کنم خداوند بدون خواست من، مرا به منبر و تألیف هدایت کرد . مشروب فروشی خاطره های تمام نشدنی استاد شاید یکی از رمز و رازهای منبرهای داغ و مصاحبه های شیرینش باشد. یکی از آن زیر خاکی هایش را با هم بخوانیم : یک بار زمان شاه وارد یک مشروب فروشی شدم، با همین عبا و عمامه! صاحب کافه گفت: آقا اشتباه آمده اید! گفتم: نه برادر، اشتباه نیامده ام، آدرس گرفتم و درست ...
سختی ها زیاد بود اما هرگز پشیمان نیستیم
' گفتند، اما هرگز موفق به زیارت بارگاه آن حضرت نشدند تا ما امروز در آسایش و آرامش به زیارت کربلا برویم. فریدونی به سختی های دوران جنگ اشاره و اضافه می کند: خیلی سخت بود که جلوی چشمت دوستان نزدیکت با گلوله های دشمن مورد هدف قرار بگیرند و شهید شوند و تو نظاره گر چنین صحنه هایی باشی و یا اینکه ساعت ها در محاصره دشمن قرار بگیری و در تشنگی به سر ببری و نتوانی هیچ کاری بکنی که تمامی این موارد ...
همه چیز در مورد MVNO ها در گفتگو با مدیرعامل سامانتل
ماهواره در شرکت مخابرات مشغول به کار شدم و از آنجا به اداره کل نگهداری ماهواره رفتم. بعد از مدتی به عنوان معاون کل اداره نصب و راه اندازی ایستگاهای زمینی ماهواره و بعد از آن مدیرکل نگهداری در امور ارتباطات ماهواره شرکت مخابرات منصوب شدم. او بعد از فعالیت در قسمت ماهواره شرکت مخابرات به شبکه موبایل رفته و آنجا هم در قسمت های مختلفی فعالیت کرده است. در هنگام ورودش به شبکه موبایل یا همان ارتباطات سیار ...
به عقب برگردم، هرگز مدیر عامل استقلال نمی شوم/ نمی توانم عشقم را به کمیته ملی المپیک پنهان کنم/ می شد ...
بیشتری بر بخش های مختلف می اورد و حتما کمیته روزهای بی پولی در پیش خواهد داشت. من نمی توانم مشکلات مالی را علت اصلی ناکامی ها یا کار نکردن بدانم. زمانی که من به استقلال رفتم، پول کم داشتیم اما در ابتدای راه سعی کردم در تیم آرامش ایجاد کنم و همه را دور هم جمع کنم. نمی گویم در کل مسیر موفق بودم اما در بخش قابل توجهی، با این روش، حداقل توانستم حواشی را از این تیم دور کنم. البته نمی گویم پول ...
دلیل تغییر فامیل احمدی نژاد از زبان برادرش داوود
در گفتگویی مشروح با ویژه نامه نوروزی شما – ارگان موتلفه اسلامی – در سال 1390 به بیان دیدگاههای خود پرداخته بود که متن این گفتگودر پی می آید: سئوال اول را از بیداری اسلامی شروع کنیم ؛ نظرتان راجع به اتفاقات منطقه چیست؟ روزی یک خبرنگار زن انگلیسی تقاضای مصاحبه بامن داشت . وقتی آمد دفتر به مسؤول دفتر ما گفته بود من از زیر زبانش در می آورم که با انرژی هسته ای می خواهند چه بکنند؟ گفتم ...
خاطرات تکان دهنده یک داعشی از شکنجه های وحشیانه برای گرفتن اعتراف
برای انتقال ما به منطقه عملیات تدارک دیده شده بودند. هنوز ماشین ها راه نیفتاده بودند که دستور توقف فوری عملیات و موکول کردن آن به زمانی دیگر، صادر شد. تعویق عملیات اعتراض های بسیاری از عناصر کتیبه، چه مهاجران و چه انصار را در پی داشت. تعویق عملیات آنها را به شدت خشمگین کرده بود، اما باید از دستور اطاعت می شد. دو روز بعد فرمان دیگری صادر شد. در این فرمان به امیر کتیبه سیف ...