سایر منابع:
سایر خبرها
اتفاقات عجیب برای اسنوکرباز ایرانی در راه چین
تعطیل بود و به من گفتند که ویزای تو را یکشنبه می دهیم. من هم طبق قرعه کشی مسابقات روز یکشنبه بازی داشتم. به همین دلیل درخواست کردم که یک روز مسابقه من را عقب بیاندازند که این کار هم انجام شد. من اولین پرواز را به چین بعد از صدور ویزایم گرفتم که دوشنبه صبح بود. وی افزود: قرار بود من به وقت چین ساعت 6 صبح به فرودگاه بیجینگ برسم؛ اما هواپیما 2، 3 ساعت روی هوا چرخید و ساعت 9:30 به زمین نشست ...
وقتی چلوکباب با دوغ اوج شکنجه ساواک بود
درگیری ها کشته می شدند، شاه می پرسید با حمید اشرف چه کرده اید. " در عملیات 26 اردیبهشت 1355 علیه خانه های تیمی سازمان چریک های فدایی خلق، حمید اشرف دوباره موفق به فرار می شود و بار دوم از دو حلقه محاصره نیروهای امنیتی می گریزد. ثابتی می گوید: "گزارش واقعه را با ذکر این که حمید اشرف، توانسته است از هر دو محاصره فرار کند، برای شاه فرستادم. چند روز بعد، از دفتر ویژه ی اطلاعات خبر ...
سرانجام عشق نوجوان افغان به زن میانسال ایرانی
به گزارش خبرگزاری کودک و نوجوان ، یک سال قبل زنی 47ساله به مأموران پلیس شکایت کرد و مدعی شد ازسوی پسری جوان به نام رامین تهدید به اسیدپاشی شده است. این زن گفت: رامین نوجوانی 18ساله است، ما در خیابان با هم آشنا شدیم و رامین دنبال من آمد و به من ابراز علاقه کرد. از آنجایی که سال ها بود تنها زندگی می کردم و دلم می خواست با کسی حرف بزنم، با رامین ارتباط برقرار کردم، اما بعد ...
بیرانوند: به وزنه برداران گفته بودم در باد دو رکوردگیری قبلی نخوابند
مهم تر است زیرا سه داور و هیات ژوری در محل رکورد گیری حضور دارند بنابراین سه حرکت بیشتر نمی زنند و شرایط مانند مسابقات است و حتی بعد از رکورد گیری هم بلافاصله تست دوپینگ می دهند. - با توجه به رقابتی که در برخی اوزان بود، تلاش کردید شرایط رکورد گیری برای همه یکسان باشد؟ شرایط تمرینی تمام ملی پوشان مانند هم بود. برای وزنه گرفتن در روز کوردگیری هم از یکی، دو روز قبل، زمانی که ...
ترانه برایم افتخار نیست افتخارم غزل است
زبان و ادبیات پارسی است. وقتی بخواهید خودش را توصیف کند این را برای تان می خواند که بود گفت کی ام؟ من: علیرضا عاشق/ تمام روز و شب سررسید را عاشق/ به محض زاده شدن سال ها گریسته ام/ به این دلیل که بودم از ابتدا عاشق و همین عاشقی باعث شده که می گوید ممکن است شعر هر لحظه در من اتفاق بیفتد؛ در مترو، قبل از خواب، وسط خواب یا زیر دوش حمام که مجبور می شوم کارم را نیمه تمام رها کنم و شعرسرایی را شروع کنم ...
رفتگر پاکدست به دلیل بی پولی روانه زندان شد!
یا پرداخت هزینه های درمانم نبود. طوری با من برخورد می کردند که انگار اصلا مرا نمی شناسند و همین یک ماه قبل نبود که با من عکس یادگاری می گرفتند و ... . به همین دلیل پس از بهبود نسبی ناچار به شکایت شدم اما به محض اینکه به قانون پناه بردم شرکت پیمانکار، برادرانم و دامادمان را تهدید به اخراج کردند. بعد هم در حالی که آنها نیز همانند من رفتگر، مستأجر و عیالوار بودند هر سه نفر در یک روز اخراج شدند. ...
امیر دژاکام: متأسفانه به کسانی پول می دهیم که تخصص ندارند
...> من بعد از سال های سال سر این موضوع [شکایت بابت دست زدن تماشاگران] دلم به شدت شکسته است منتهی مراتب این است یعنی ما می گوییم که تئاتر باید تبدیل به تکیه شود پس تکیه باید تبدیل به تئاتر شود، نه تکیه جایی است برای یک امر متعبدانه و عملی برای عبادت . تئاتر جایی است برای یک امر عقلانی متعقلانه، عاقلانه و در جهت زیبایی، به هر حال دو کار جداگانه است اول از همه باید تکلیفمان را معلوم کنیم ما می ...
مرد بی رحم نوزاد 2ماهه اش را به دیوار کوبید
؟ گفت: همسرم مرا تهدید می کرد و می گفت: وای به حالت اگر کسی از این موضوع چیزی بفهمد. من هم می ترسیدم! بنابرگزارش خراسان، در پی اعترافات این زن جوان، پدر کودک نیز مقابل میز قضاوت قرار گرفت و بعد از آن که فهمید دیگر همه چیز لو رفته است گفت: من در واقع با همسر دیگرم زندگی می کنم و از او صاحب فرزند 10 ساله ای هستم! اما از گریه های بنیامین خسته شده بودم! امروز صبح هم وقتی از خواب بیدار شد و مادرش را ...
از آق قلا تا سوته همراه با سختی های تبلیغی یک طلبه (بخش سوم)
که پسر سر به هوایی داشت. پدر به علت مسائل مربوط به جانبازی به شهادت رسید و پسرش چون بعد از مدتی مرتکب خلاف هایی شده بود زندانی شد. من خودم پی گیر شدم و براش مرخصی گرفتم و اومد بیرون و بعد از مدتی چون کارهاش رو اصلاح کرده بود عفو بهش خورد و آزاد شد. خونه ی اونها تا مسجد 300 متر فاصله داشت و من هم بنا را گذاشته بودم که هر کس از اهالی اگر مراسمی داشت و یا شرایطی بود که باید به دیدن او برویم با جمعی از ...
چرا سربازها خودکشی می کنند؟
عادی بود. یک مرتبه سروصدا بالا گرفت و گفتند آمبولانس بیاید؛ توپخانه به بهداری نزدیک بود. من همان شب شیفت بودم. با یک بهیار رفتیم ولی امرلله مرده بود، ما سوارش کردیم و رفتیم بیمارستان. یک درصد هم فکر نمی کردم که این آدم خودکشی کند؛ عادی بود نه خیلی خوش بود و نه این که توی خودش باشد. مهدی بعد از گذشت سه سال از آن حادثه، خاطره آن شب را با جزییات تعریف می کند و می گوید که هنوز تصویر امرالله در ...
دستگیری مردی که با انتشار عکس های خصوصی در تلگرام باج خواهی می کرد
چندی قبل دختری با حضور در پلیس فتا به مأموران گفت: چند روز پیش پسر جوانی در تلگرام به طور خصوصی به من پیام داد که عکس های خصوصی ام را به دست آورده وآنها را در یک کانال تلگرامی منتشر کرده است. بعد هم گفت اگر بخواهم عکس هایم را از آنجا بردارد، باید پولی بپردازم در غیر این صورت این عکس ها را در کانال های دیگر هم منتشر خواهد کرد. به گزارش صدای ایران ،این دختر شیرازی ادامه داد:ابتدا گفته ...
مصادره خانه موزیسین 75 ساله ترکمن
نزد آنها می رفتم و می خواندم. حدود دوازده ساله بودم که نوازنده ای به اسم "دینو گرکزی" برخورد کردم که بسیار خوب دوتار ترکمنی می زد و من شیفته کار او شدم و از همان زمان نزد او شروع به تمرین کردم. وی در ادامه افزود: استادم یک روز به من گفت باید یک دوتار ترکمنی بخری. گاو شیر ده مادرم را دادم و یک دوتار ترکمنی خریدم. این گاو را مادرم از خانه پدرش آورده بود. پدرم هم یک اسب داشت و گفت از بین ...
ناگفته هایی از شرح اسارت ....
به جبهه مقدم آبادان اعزام شدم که در آن موقع آبادان و خرمشهر در محاصره دشمن بود . در5مهر سال 1360 در عملیات ثامن الائمه برای شکستن حصر آبادان شرکت کردم. در این عملیات من خدمه توپ 106 بودم و در این عملیات از ناحیه سر و دست تیر و ترکش خوردم و به بیمارستان انتقال دادند و پس از شکسته شدن حصر آبادان و آزاد سازی بخش عظیمی از منطقه جنگی آبادان بلافاصله ما را به جبهه شوش اعزام نمو دند. مدتی در ...
کارآفرینی در بجنورد با تولید قارچ/ راه اندازی کارگاه خانگی تولید قارچ با 5 میلیون
را معرفی کنید. محمد رضا شرفی، ساکن بجنورد و نزدیک به 3 سال است که در کاشت و تولید انواع قارچ های خوراکی و صدفی در شهرستان بجنورد فعالیت می کنم. چه شد که به فکر تولید قارچ افتادید؟ شغل قبلی بنده برقکاری بود و به دلیل نبود کار به فکر پرورش قارچ افتادم ، یکی از دوستانم که در این کار بود تجهیزات دست دوم از او گرفتم و کار را در اتاق کوچک شروع کردم. در این کار ...
رفتگر پاکدست روانه زندان شد!
اصلا مرا نمی شناسند و همین یک ماه قبل نبود که با من عکس یادگاری می گرفتند و ... . به همین دلیل پس از بهبود نسبی ناچار به شکایت شدم اما به محض اینکه به قانون پناه بردم شرکت پیمانکار، برادرانم و دامادمان را تهدید به اخراج کردند. بعد هم در حالی که آنها نیز همانند من رفتگر، مستأجر و عیالوار بودند هر سه نفر در یک روز اخراج شدند. پرونده رفتگر کرجی در پیچ و خم قضایی کارشناس رسمی ...
راز اسیدپاشی عروس خانم به مادرشوهر ثروتمند
، همانی بود که از طریق آن پیام ها و تماس های تهدید آمیز با فرنگیس گرفته می شد. روز گذشته مرد میوه فروش و ماهرخ برای ادامه تحقیقات به دادسرا منتقل شدند. در این جلسه ماهرخ سکوت اختیار کرد و حرفی نزد، اما مرد میوه فروش در رابطه با آشنایی اش با زن میانسال گفت: پنج سال است که میوه فروشی دارم و از دو سال قبل هم ماهرخ مشتری ام شد. البته نمی دانستم همسر دارد. چندباری هم که به مغازه آمد از مشکلات ...
حال و هوای خانواده زنی که پارسال درسیلاب گم شد
سلامانه : سرانجام با گذشت حدود یکسال از ناپدید شدن معماگونه زنی در سیلاب پایتخت، بار دیگر دستور جست و جوی نهایی برای یافتن ردی از زن 47 ساله از سوی بازپرس جنایی تهران صادر شد. ایران نوشت: 17 آبان سال گذشته و در یک شب بارانی، زنی هنگام انتقال فرزندان خردسالش از آموزشگاه زبان به داخل خودرو، ناگهان داخل کانال آب خیابان پاسداران افتاد و در چند ثانیه ناپدید شد. با اعلام این حادثه ...
بنیامین دو ماهه قربانی جنایت پدر شد
: همسرم مرا تهدید می کرد و می گفت که وای به حالت اگر کسی از این موضوع چیزی بفهمد. من هم می ترسیدم! در پی اعترافات این زن جوان، پدر کودک هم مقابل میز قضاوت قرار گرفت و بعد از آنکه فهمید دیگر همه چیز مشخص شده است، گفت: من در واقع با همسر دیگرم زندگی می کنم و از او صاحب فرزند 10 ساله ای هستم! اما از گریه های بنیامین خسته شده بودم! امروز صبح هم وقتی از خواب بیدار شد و مادرش را ندید شروع به ...
گفت و گو با فالگیر/در خانه فالگیر مشهور شهر چه می گذرد؟
.... من سال هاست که سمیه را می شناسم. خانه اش جایی است در غرب تهران. فوق لیسانس دارد. یک دختر 35 ساله که خیلی سال است تنها زندگی می کند. قبل ترها در یک بیمارستان، فیزیوتراپ بود اما چند سال پیش تصمیم گرفت شغلش را عوض کند. سمیه که کتابخانه اش دیگر جوابگوی این حجم از کتاب و مجله نیست و آنها را دور تا دور سالن پذیرایی خانه 40 متری اش چیده است، از یک روزی به بعد فال گیر شد. فال قهوه و گاهی ...
هزاران پوند در لندن خرج می کنند اما به جوانان بها نمی دهند
شدم و حتی در سال های کودکی، ضمن نواختن پیانو و ویولن غربی، موسیقی دستگاه های سنتی را نیز نزد استادان مختلف فرا گرفتم. یکی از این استادان، حسین دهلوی بود. او از 12،13 سالگی، آینده مرا در حیطه موسیقی مشخص کرد. به طور کلی استادی سختگیر بود و نسبت به تربیت شاگردان خود، کنترل و وسواس زیادی به خرج می داد. از این رو همیشه خود را مدیون زحمات او می دانم. به خصوص اینکه زمانی که شاگردی او را به عهده داشتم ...
خجالت می کشم بعضی کارهایم را بخوانم!
مجانی می خواهند. روز اول که خبر فعالیت شما با این ارکستر منتشر شد بعضی ها می گفتند که بابک نمی تواند با چنین گروهی کار کند چون برخی از آنها پیشکسوت هستند و سن بیشتری نسبت به سایر اعضا دارند. رضا خانزاده برای حفظ گروه خیلی تلاش کرد. در مواردی من دلسرد می شدم ولی من به گروه و رضا خانزاده اعتماد کردم. شاید اگر به من بود با این ارکستر فقط دو سال کار می کردم. وقتی هر کسی در یک گروه ...
افشاگری تکان دهنده جلال طالبی از پشت پرده تیم ملی
بچه محل ها فقط من به دارایی رفتم مرحوم علی اکبر محب مسئول تیم دارایی بود. او تیم دیگری به اسم تهران جوان داشت که دسته دوم تیم دارایی بود. من 16 سالگی در تهران جوان بودم و یک سال بعد جدا شدم. از بچه محل ها فقط من را برای بازی در دارایی انتخاب کردند. آن زمان ناصر نوآموز، داود و رضا حیدری، حاج نصرالله، غلام حسین نوریان، مصطفی عرب و ... در دارایی بازی می کردند. ** آرزویم بازی برای ...
تصاویر:زهرا یزدانی؛ دختری متفاوت از نسل دهه هفتادی ها
. سقف آرزوی هر ورزشکاری حضور در المپیک است؛ امیدوارم کشتی بانوان هم بتواند جواز المپیک را کسب کند و ما هم در این میدان بجنگیم و مدال کسب کنیم. داستان اشک هایت روی سکو در ترکمنستان چه بود؟ چرا اشک ریختی؟ آن روز مسابقات سختی را پشت سر گذاشته بودم، وزن 55کیلوگرم بسیار شلوغ بود، چهارپنج کشتی گرفتم و قرعه سختی به من افتاده بود. یک کشتی قبل از فینال آن قدر سخت بود که وقتی از زمین بیرون ...
ما ایرانی ها گران ترین ماشین های دنیا را سوار می شویم!
شنیدن قصه ی خرید آسان خودرو در اروپا و شنیدن خبر گرانی های پشت سر هم ماشین در ایران مرا دقایقی به فکر واداشت. همین شد که دست به قلم شدم و خواستم یک مقایسه ی خیلی ساده از شرایط خرید یک خودرو در ایران و آلمان بنویسم. سایپا بازهم ماشین هایش را گران کرد، آن هم نه دویست سیصد هزار تومان، بلکه بین یک تا 5 میلیون تومان ناقابل! بعد از آن شنیدیم که این افزایش قیمت کاملا طبیعی است؛ چون همه چیز ...
می دانستم استقلال برای من بهشت فوتبالی نیست/ در سطحی نبودیم که پرسپولیس را شکست دهیم
روز نو : وینفرد شفر در نشست خبری پیش از دیدار تیمش مقابل نفت تهران در هفته یازدهم لیگ برتر اظهار داشت: تأکید می کنم که نشست خبری امروز مانند قبل از دربی نیست و خبرنگاران کمتری هم به اینجا آمده اند. من ابتدا درباره شرایط تیمم صحبت خواهم کرد. می دانم وقتی به استقلال آمده ام، اینجا بهشت فوتبالی نبود و مشکلاتی وجود داشت. حتی در طول روز هم برای ما مسائل جدیدی اتفاق افتاد، اما ما با همه این ...
موتورسواران، جنگجویان خیابانی
پرسیدم مگر هر روز چند تا موتور به پارکینگ می آورند که موتوری که فقط یک هفته قبل آمده این قدر عقب است. گفت هر روز حدود بیست تا چهل کفی به پارکینگ می آید که هر کفی تقریبا ده موتورسیکلت گنجایش دارد. عکس گرفتن در پارکینگ ممنوع بود اما توانستم یواشکی چند عکس بگیرم. *** بعد از حدود یک ربع موتورم را پیدا کردیم. موتورسیکلتی را که فقط یک ماه قبل خریده بودم، خاک گرفته و بسیار کثیف پیدا ...
به شوق اینکه زائر کربلا شوم 5 سال زیارت عاشورا خواندم
، وقتی آمدم اینجا یاد همه بودم،آن قدر محو در صفای حرم حضرت امیر (ع) شدم که خواسته هایم را فراموش کردم. بیاد همه سلام دادم و زیارت نیابتی خواندم. وقتی برای اولین بار می خواستم حرم امیرالمومنین علی (ع) را ببینم، خانواده ام و کسانی که التماس دعا داشتند جلوی چشمانم بودند. هم کاروانی ها می گفتند چون سفر اولی هستی برای ما هم دعا کن. وقتی جلوی ضریح مولا قرار گرفتم تا مدتی مات و مبهوت بودم، اشک ...
پدرها و مادرها از اضطراب ناشی از خبرهای کودک آزاری می گویند
سال دیگر می توانم در این مورد با او صحبت کنم. قبل از اعدام مجرم دست به کار شوید رقیه، داروساز است. دخترش نزدیکش ایستاده و بعد گفت وگو با صدای آرام شروع می شود، جلوی دختر 9 ساله، به جای کودک آزاری در مورد آن موضوع صحبت می کنیم. خبرها را با غم دنبال می کند: من همیشه احساس ناامنی می کردم، حالا این حس ناامنی بیشتر شده. به سرویس مدارس اعتماد ندارم، دخترم را خودم می برم مدرسه و خودم برش ...
مثل چمران عاقلانه اندیشید عاشقانه رفتار کرد
سراغ می گیرم؛شهدایی که از سه نسل مختلفند. شهید براتعلی حمیدی و شهید محمد حمیدی پدربزرگ و دایی مصطفی هستند که تصویرشان در کنار تصویر خود او زینت بخش یکی از دیوارهای خانه شده اند. بیداری اسلامی سکینه حمیدی مادر شهید مصطفی کریمی می گوید: پدرم براتعلی حمیدی و برادرم محمد حمیدی هم شهید شده اند. قبلاً دختر و خواهر شهید بودم و امروز هم افتخارمادر شهیدبودن نصیبم شد. پدرم سال ها قبل از پیروزی ...
هیئت مکانی است برای تغذیه روح انسان، نه صرفا تخلیه روح/ جاده اربعین به جاده ظهور می رسد
انجام داده است. کاسبی با اهل بیت (ع) فقط پول گرفتن نیست +فیلم به عنوان اولین سوال مداحی را کی و چگونه آغاز کردید؟ سال 67 در آخرین ماه های جنگ به عنوان گروه سرود عازم جبهه شدم. در قرارگاه کربلا اولین زمزمه های مداحی را انجام دادم. بعد از پایان جنگ همزمان با ارتحال امام عزیزمان در مصلی در سه شب فراموش نشدنی که پیکر امام(ره) در مصلی بود شروع به خواندن کردم. صبح کنار سردخانه ...